فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر به تحلیل محتوای ارتباط بین تصاویر و متن کتاب درسی علوم تجربی پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی96- 95 در ایران پرداخته است. روش : روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تصاویر کتاب علوم تجربی پایه ششم در سال تحصیلی 96-95 می باشد. حجم نمونه برابر با حجم جامعه انتخاب گردید. ابزار پژوهش نیز فرم تحلیل محتوای ارتباط بین تصاویر و متن و ابزار تحلیل کیفی نرم افزار maxqda بود. یافته ها : در بررسی تصاویر کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی، ملاحظه می شود که از مجموع 104 تصویر در کل کتاب، 72 تصویر نسبت به متن هماهنگ، و 32 تصویر دیگر ، با متن نوشتاری ناهماهنگ بوده است، که از این تعداد 15 تصویر، بدون فن تاکید، و 17 تصویردیگر ،با فن تاکید، تشخیص داده شده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان بیان کرد که میزان ارتباط تصاویر با متن، نسبت به کل تصاویر، زیاد است که در حدود69 درصد کل تصاویر کتاب با متن هماهنگ می باشد، وکمتر می تواند در ایجاد وپرورش خلاقیت در یادگیرندگان مؤثر باشد.پس معلمان باید با شناسایی تصاویر ناهماهنگ، پیام اصلی آنها را برای دانش آموزان مشخص نمایند.
تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر کاهش فشار روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر میزان فشار روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی و عادی شهرستان مبارکه در استان اصفهان بود. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل 465 مادر دارای کودک عقب مانده ذهنی بود که فرزندان آنها در بهزیستی دارای پرونده و نیز 13426 مادر دارای فرزند عادی بود که از جامعه اول 60 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. همچنین با مراجعه به اداره ثبت احوال 60 نفر از مادران دارای کودک سالم به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه سنجش فشار روانی فرم فردریک، مجموعه آموزش مهارت های زندگی طراحی شده در یونیسف و پرسشنامه جمعیت شناسی محقق ساخته بود. در چارچوب روش نیمه تجربی 120 نفر از مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی تربیت پذیر و حمایتی تحت پوشش بهزیستی و مادران دارای فرزند سالم که به صورت تصادفی از جامعه آماری انتخاب شده بودند، پس از انجام پیش آزمون به صورت تصادفی به دو گروه 60 نفری (شامل 30 نفر از مادران کودکان عقب مانده ذهنی و 30 نفر از مادران کودکان عادی) آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 10 مرحله (در طول 32 جلسه) آموزش مهارت های زندگی طراحی شده در یونیسف شرکت کردند. مادران گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین نمرات باقی مانده گروه آزمایش و گروه کنترل معنی دار است (P<0.0001). بنابراین تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر میزان فشار روانی مادران گروه آزمایش تحقیق تایید شد. اما تفاوت میزان فشار روانی مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی و فرزند عادی و تفاوت مادران دارای پسر و دختر عقب مانده ذهنی مورد تایید قرار نگرفت. همچنین تعامل بین عضویت گروهی و نوع مادر (عقب مانده ذهنی و عادی) و جنسیت فرزند معنی دار نبود. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی به مادران کودکان عقب مانده ذهنی میزان فشارروانی آنها را کاهش می دهد.
دانش آموزان دیرآموز: ارزیابی پویا، ویژگی ها، شناسایی، شیوه های تدریس و بهبود ظرفیت یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش آموز دیرآموز کسی است که توانایی یادگیری مهارت های تحصیلی ضروری را دارد ولی میزان و عمق یادگیری وی نسبت به متوسط همسالانشان کمتر است. یکی از مشکلات بزرگی که معلّمان با آن مواجه هستند نحوه تعامل با دانش آموزان دیرآموز است. این مسأله که معلّمان از عهده آموزش به دانش آموزان دیرآموز برآیند و بتوانند مطالب درسی را به آنها آموزش دهند تکلیفی چالش برانگیز است. مدیریت مناسب تکالیف منزل و فعالیت های کلاسی این دانش آموزان سبب می شود تا معلمان شناخت مطلوب تری نسبت به این گروه کسب کنند، با صبر و حوصله برخورد نمایند و مشکلات آنها را درک کنند. برخی معلمان تلاش می کنند تا از طریق وادار کردن این دانش آموزان به روش های منفی یا تنبیه به نتیجه مورد نظرشان برسند. تصور بر این است که دانش آموزان دیرآموز، دانش آموزان ضعیفی هستند و باید به اجبار به مدرسه فرستاده شوند اما این راه حل مناسبی نیست. یکی از پیامدهای این اقدام، هموار کردن مسیر برای اخراج دانش آموز از مدرسه و ایجاد نقطه ای تاریک در زندگی وی به عنوان یک دانش آموز قربانی است. اگر معلمان فرصت مناسب مطالعه و تفکر در زمینه فعالیت با این دانش آموزان را بیابند به راه حل مناسبی می رسند و از عهده آموزش و پرورش آنها برمی آیند. هدف این مقاله آن است تا از طریق شیوه های مناسب یاددهی و یادگیری مناسب و هدفمند به معلمان کمک کند تا فرایند یادگیری دانش آموزان دیرآموز را تسهیل کنند و ظرفیت یادگیری آنها ارتقاء بخشند.
نظام آموزشی کشور تاجیکستان
حوزههای تخصصی:
مقایسه خودپنداری در میان دختران و پسران دانش آموز مقطع راهنمایی مراکز تیزهوشان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف از پژوهش حاضر بررسی خودپنداری در میان دانشآموزان دختر و پسر مراکز تیزهوشان به طور کلی و به تفکیک در زمینههای تحصیلی، اجتماعی، ورزشی و ارزشی میباشد.همچنین در این مقاله سطوح مختلف خودپنداری درگروه دختران و پسران به تفکیک مورد پژوهش قرار گرفته است.جامعه آماری پژوهش مشتمل بر 192 دختر و پسر کلاسهای دوم و سوم راهنمایی مراکز تیزهوشان شهرستان شیراز میباشد.جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه پی-ام-اس-پی-اس استفاده شد.این پرسشنامه چند بعدی و براساس چند نظریه ساخته شده است.ثبات پرسشنامه به روش دوباره سنجی 78/0 و در سطح 001/0 معنیدار بود.نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری میان خودپنداری دختران و پسران به طور کلی موجود نیست.همچنین در بررسی مقولههای مختلف خودپنداری نتایج نشان داد که گرچه میانگین نمرات دختران در خودپنداری تحصیلی، اجتماعی و ارزشی بالاتر از پسران بود، لیکن این تفاوتها معنیدار نبود.اما پسران دارای خودپنداری ورزشی بالاتری بودند که در سطح 005/0 معنیدار بود.نتایج آزمون مکرر نشان داد که تفاوت معنیداری میان خودپنداری تحصیلی در مقایسه با خودپنداری ورزشی و اجتماعی موجود است.این تفاوت در سطح 001/0 معنیدار بود.بررسیهای بیشتر پژوهش نشان داد که دانشآموزان دختر و پسر این مراکز برای نظر مادرشان نسبت به پدر، معلم و دوستشان اهمیت بیشتری قائلند و همچنین در چهار زمینه مورد بررسی، مادران بیشتر نقش تشویق کننده را دارند.این موضوع برای پسران به جز در
زمینه ورزشی در تمام زمینهها صدق میکند.به عبارت دیگر پدران در زمینه ورزشی برای پسران مشوق بهتری هستند.در راستای این پژوهش پیشنهادهایی ارائه شده است.
"
بررسی وضعیت دوره های مجازی آموزش ضمن خدمت فرهنگیان (مطالعه موردی: فرهنگیان منطقه دهلران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت موجود دوره های مجازی آموزش ضمن خدمت فرهنگیان می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی بوده که با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری به تعداد 881 نفر از فرهنگیان منطقه دهلران در سال 1393 است. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 267 نفر تعیین شد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، 134 مرد و 133 زن به عنوان نمونه انتخاب شدند، که به پرسش نامه محقق ساخته ای که بر اساس مبانی نظری پژوهش و تحقیقات پیشین تهیه شده بود، پاسخ دادند. روایی محتوایی و صوری پرسش نامه با استفاده از نظر جمعی از متخصصان و کارشناسان دوره های آموزش مجازی به دست آمد و پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 0/88 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف اسمیرنف و آزمون دوجمله ای (نسبت ها) استفاده شد. نتایج نشان داد که عدم تدارک زیرساخت ها و امکانات لازم جهت اثربخشی دوره های آموزش مجازی، و عدم اثربخشی دوره های آموزش مجازی نسبت به دوره های حضوری از چالش های موجود است. هم چنین، هم خوانی دوره های آموزشی با نیازهای فرهنگیان و کسب مهارت های لازم برای استفاده اثربخش دوره های آموزش مجازی ضمن خدمت را می توان به دیده فرصت نگریست.
تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمان پایه ششم ابتدایی از منظر توجه به مسئله مهدویت
حوزههای تخصصی:
آموزش و پرورش نقش بسزایی را در تولید، حفظ و بازنمایی موضوع مهدویت در دانش آموزان ایفا می کند و باعث بهبود شخصیت، نگرش، و نیز آگاهی آنان می شود. همچنین کتب درسی در شناساندن و تقویت مؤلفه مهدویت و زیرمؤلفه های آن در دانش آموزان جایگاه بسیار مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان توجه به مؤلفه مهدویت در کتاب هدیه های آسمان پایه ششم ابتدایی است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعۀ پژوهش، یک جلد کتاب هدیه های آسمان ششم ابتدایی را دربر می گیرد که در سال 1398 چاپ شده است. تعداد صفحات کتاب مذکور با 7 زیرمؤلفه مورد بررسی قرار گرفتند و فراوانی و درصد نسبی هر یک از زیرمؤلفه ها به دست آمد. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که در این کتب به مسئله مهدویت به صورت مطلوب پرداخته نشده است. همچنین زیرمؤلفه ها از توزیع متوازن و یکسان برخوردار نیستند.
هویت و بحران هویت
نقش موسیقی در افزایش سلامت روانی کودکان با ناتوانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت روانی به عنوان احساس فرد نسبت به خود، دنیای اطراف و همچنین چگونگی سازش با مسئولیت خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خود تعریف شده است(پاتن، 1994).
کودکان عقب مانده ذهنی به علت تاخیر مداوم و سرانجام توقف در تحول ذهنی، علاوه بر مشکلات در حوزه های شناختی، مسائل مختلفی در زمینه ی عاطفی، اجتماعی و بهداشت روانی داشته که می تواند پیامد محدودیت های شناختی آنها باشد، این کودکان اغلب رفتارهای گوشه گیرانه یا پرخاشگرانه از خود بروز می دهند (میلانی فر، 1374). با توجه به این مساله، بهبود مشکلات این کودکان به شیوه های مختلف درمانگری اهمیت فزاینده ای دارد. دراین راستا موسیقی درمانگری بعنوان یک روش درمانگری مفید برای افراد عقب مانده ذهنی مطرح می باشد که اهدافی از قبیل ؛ بهبود بهداشت روانی ، کاهش پرخاشگری، افزایش تمرکز، سازگاری اجتماعی ، تقویت هماهنگی ماهیچه ها، کنترل شخصی، ثبات عاطفی، ایجاد انگیزه و ... را به دنبال دارد. در این راستا در مقاله حاضر به بررسی نقش موسیقی در افزایش بهداشت روانی و کاهش پرخاشگری دانش آموزان عقب مانده ذهنی پرداخته شده است.
بررسی میزان تقویت توانمندسازی شغلی در برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی، از دیدگاه کارشناسان ستادی، متخصصان برنامه ریزی درسی و دبیران ذیربط
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان تقویت توانمند سازی شغلی در برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارشناسان ستادی سازمان آموزش و پرورش استثنایی، کلیه متخصصان برنامه ریزی درسی در مقطع متوسطه حرفه ای و کلیه دبیران مقطع متوسطه کم توان ذهنی استان قزوین میباشد که از بین آنان به ترتیب (40)، (80)، (93) نفر به عنوان نمونه آماری و به شیوه تصادفی ساده و از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار پژوهش در این بررسی پرسشنامه محقق ساخته بود که پایایی آن بر اساس آلفای کرانباخ (0.95=) محاسبه و روایی آن بر اساس نظریه اساتید صاحب نظر مورد تایید قرار گرفت.تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد دبیران بر خلاف کارشناسان ستادی و متخصصان برنامه ریزی درسی معتقدند برنامه های درسی دوره متوسطه حرفه ای با علایق و رغبتهای شغلی دانش آموزان دوره متوسطه حرفه ای تناسب کمتری دارد، کمتر توانسته فارغ التحصیلان را به خودکفایی فردی برساند و در توانبخشی حرفه ای دانش آموزان کم توان ذهنی نقش کمرنگی ایفا نموده است.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی و امید به زندگی مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نیازهای مراقبتی خاص کودکان کم توان ذهنی می تواند بر سلامت روانی مادر تأثیر گذارد. هدف از این پژوهش اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی مادران کودکان کم توان ذهنی بود.
مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه تجربی از نوع دو گروهی همراه پیش آزمون – پس آزمون می باشد. جامعه آماری را مادران کودکان کم توان ذهنی تحت پوشش سازمان بهزیستی تشکیل داده اند. با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای تعداد 346 نفر انتخاب شدند و پرسش نامه افسردگی بک (BDI-II یا Beck Depression Inventory) و امید میلر را تکمیل کردند. از میان آن ها تعداد 28 نفر که بالاترین نمره افسردگی و پایین ترین نمره امید را داشتند، انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش طی 9 جلسه 90 دقیقه ای آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت نمودند. پس از مداخله در گروه آزمایش، آزمودنی های هر دو گروه پرسش نامه افسردگی و امید به زندگی را تکمیل کردند. داده ها از طریق آزمون آماری آنالیز واریانس چند متغیری تحلیل گردید.
یافته ها: پس از مداخله میانگین افسردگی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معنی دار و میانگین امید به زندگی افزایش معنی داری نشان داده است.
نتیجه گیری: مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند بر کاهش افسردگی و افزایش امیدواری مادران کودکان کم توان ذهنی اثربخش باشد. لذا اجرای این برنامه ها در کلیه مراکز توان بخشی ویژه کودکان کم توان ذهنی سازمان بهزیستی جهت پیشگیری از آسیب های روانی مادران می تواند مؤثر باشد.
آموزش خودکارآمدی به دانش آموزان ناشنوای هنرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به آموزش مهارت های اجتماعی دانش آموزان با نیاز ویژه که مشکلاتی در ارتباطات اجتماعی و شیوه تصمیم گیری دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است. این مسئله در نزد دانش آموزان ناشنوای هنرستانی در خور توجه است. یکی از فرآیندهای رشد اجتماعی در افراد، خودکارآمدی است. این مفهوم در نظریه رشد اجتماعی آلبرت باندورا، باور به توانمندی های فردی است که در تصمیم گیری های فرد برای آینده موثر است. از این رو به نظر می رسد آموزش خودکارآمدی برای دانش آموزان، به خصوص دانش آموزان ناشنوای هنرستانی می تواند میزان سازگاری و رشد تصمیم گیری های فردی را در آن ها افزایش دهد. دلایل اهمیت این موضوع برای مربیان و کارشناسان گروه آسیب دیده شنوایی، خلاءهای موجود و سرانجام ارائه راهکارهای گوناگون در جهت آموزش خودکارآمدی به دانش آموزان ناشنوایی که در تصمیم گیری برای انتخاب رشته یا شغل آینده دچار مشکلاتی هستند، قابل بحث و بررسی است.
ارزیابی تجربه های زیسته معلمان و دانش آموزان درباره نقش اثر موجی کودکان رهبر در محیط کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر موجی در کودکان رهبر به انتقال انرژی از این کودکان به سایر کودکان که باعث دگرگونی در آن ها می گردد، اطلاق می شود. هدف تحقیق، ارزیابی تجربه های زیسته معلم ها و دانش آموزان در مورد اثر موجی کودکان رهبر بر سایر دانش آموزان هست. این مطالعه یک پژوهش کیفی به روش پدیدارشناسانه هست. جامعه آماری شامل معلم ها و دانش آموزان پایه پنجم هست که نمونه گیری به صورت هدفمند به تعداد 6 معلم با دامنه سنی 28 تا 54 سال و سابقه تدریس 6 تا 35 سال و تعداد 15 دانش آموز پایه پنجم ابتدایی ناحیه یک شهر ارومیه انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی (روش رده ای) انجام گرفت. تم های اصلی با استفاده از مصاحبه استخراج و مقایسه شد. تم های اولیه عبارت از کشف خصوصیات کودکان رهبر و عوامل تأثیر گذار بود و در مرحله بعدی تم های: برتربینی، اعتمادبه نفس، احساس مسئولیت، توانایی برنامه ریزی، خلاقیت، پایداری در نظر، تبعیت و هم دلی اعلام گردید. با توجه به مفاهیم استخراج شده از تجارب زیسته معلمان و دانش آموزان می توان نتیجه گرفت که کودکان رهبر بر قلب ها حکم می رانند، شور بپا می کنند، خلاق و آرمان گرا هستند، انگیزه می بخشند و همه را در جهت چشم انداز بسیج می کنند. سایر دانش آموزان چون ایده ها و احساسات نهفته خود را در آن ها می بینند، سعی می کنند تا از روی میل و اشتیاق از این کودکان رهبر تبعیت نمایند؛ بنابراین می توان از تأثیر این کودکان در سایر دانش آموزان در جهت بهبود امر آموزش و کمک در جهت مشکلات مدرسه و همکاری با معلمان در امور مربوط به مدرسه استفاده نمود.
ارزشیابی برنامه درسی مبتنی بر رویکرد ساخت وسازگرایی راهبردی نوین در ارزشیابی برنامه درسی دردوره ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی برنامه درسی بعنوان یک قلمرو مطالعاتی اصلی و مهم در زیر مجموعه حوزه برنامه درسی مطرح می باشد.علیرغم ایجاد رسمی قلمرو برنامه درسی در دهه 1920 اما ظهور ارزیابی برنامه درسی مربوط به چند دهه بعد می شود. اگر چه قبل از این زمان بصورت اولیه ارزشیابی ازبرنامه ها صورت می گرفت اما از نیمه قرن بیستم به بعد بود که این حوزه مطالعاتی بصورت خاص مورد توجه قرار گرفت.اکنون پس از گذشت چند دهه از ظهور این قلمرو مطالعاتی این حوزه دستخوش تغییراتی شده است.از سوی دیگر دوره ابتدایی با عنایت به ویژگی هایی که دارد رویکرد ارزشیابی برنامه درسی خاص خود را می طلبد.در این مقاله ضمن اشاره به مفهوم و تاریخچه ارزشیابی برنامه درسی سعی می گردد تغییر پارادایمی که در این قلمرو رخ داده است و ضرورت بکارگیری رویکرد سازنده گرا در ارزشیابی برنامه درسی دوره ابتدایی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
مهارت های زندگی
حوزههای تخصصی:
این مقاله یک مقاله کتابخانه ای و توصیفی است که با توجه به نظرات اندیشمندان و صاحب نظران نگاشته شده است. آموزش مهارتهای زندگی در سال ١٩٧٩ و با اقدامات آقای دکتر گیلبرت بوتوین آغاز شد که یکی از اهداف و ضرورت آموزش مهارت های زندگی ایجاد سلامت روانی به بالاترین سطح خود است و از آسیب های اجتماعی جلوگیری به عمل می آید. مهارت های زندگی در ده دسته طبقه بندی شده و هدف آشنایی با این مهارت ها جهت آموزش آنها است. نتایج این مقاله نشان می دهد که هدف اصلی این مهارت ها جلوگیری از آسیب های اجتماعی و ارتقای سطح سلامت روان است.
تأثیر روش آموزش مسأله محور بر افزایش خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه سوم راهنمایی شهر دلیجان
معلم فرهنگ آفرینی و اقتدار فرهنگی
منبع:
پیوند ۱۳۸۱ شماره ۲۷۸
حوزههای تخصصی:
رد پای آموزش ریاضی واقعیت مدار در ریاضیات مدرسه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اواخر دهه 70 میلادی، آموزش ریاضی واقعیت مدار (RME) در پاسخ به نهضت ریاضی جدید در امریکا و رویکرد آموزش ریاضی مکانیکی در هلند توسط فرودنتال و همکارانش معرفی شد. بر اساس این رویکرد، برنامه های آموزشی باید فرصتی در اختیار دانش آموزان قرار دهد تا از طریق انجام دادن فعالیت های مناسب، به بازآفرینی ریاضی بپردازند. در سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران نیز ملاحظه می شود که در بخش جهت گیری های کلی در سازمان دهی محتوا و آموزشِ حوزه یادگیری ریاضی، بر وجه واقعیت مداری برنامه به طور ضمنی، تأکید شده است. در این مقاله، ضمن معرفی جنبه های مختلف این رویکردِ برنامه ای در آموزش ریاضی، به پژوهشی اشاره می شود که به روش تحلیل محتوا انجام شد و مضمون موردنظر برای تحلیل محتوا، واقعی بودن زمینه های مورد استفاده در کتاب تازه تألیف ریاضیات 1 بود.