فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۲۱ تا ۸٬۲۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر «روش تدریس مشارکتی ازطریق محیط یادگیری الکترونیکی» با «شیوه سخنرانی» مقایسه شده و تأثیر آن ها بر خلاقیت و پیشرفت درسی بررسی شده است. این مطالعه به روش تجربی و با به کارگیریِ طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروهِ گواه انجام شده است. جامعه آماری پژوهشْ شامل همه دانش آموزان پسرِ پایه دوم دوره متوسطه دوم هنرستان شهرستان اسلام آباد غرب بود که در سال تحصیلیِ 95 -1394 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 30 نفر دانش آموز پسر پایه دوم دوره متوسطه دوم (15نفر گروه آزمایش و 15نفر گروه گواه) بود که اطلاعاتِ آن به شیوه نمونه گیریِ دردسترس به دست آمد. پرسشنامه خلاقیت تورنس و آزمونی که محقق آن را طراحی کرده بود، ابزار این پژوهش بود. رواییِ ابزارْ ازطریق روش همسانیِ درونی بررسی شد که برای پرسشنامه خلاقیت برابر با 81% بود. پایایی آزمون ازطریق روش بازآزمایی به دست آمد که در سیالی 86% ، در ابتکار84% ، در انعطاف پذیری 86% و در بسط، 79% بود. همچنین، پایایی برای پرسشنامه پیشرفت تحصیلی ازطریق روش بازآزمایی 84% به دست آمد. برای انجام محاسبات آماری از نرم افزار spssنسخه 16 استفاده شد و برای بررسی فرضیه های پژوهش، آزمون تحلیل کوواریانس به کار رفت.نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزانِ گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل با ضریب اطمینان 95% به طور معنادار افزایش یافته است. براساس نتایج پژوهش حاضر، روش تدریس یادگیری مشارکتی ازطریق محیط یادگیری الکترونیکی مؤلفه ای اثرگذار و مثبت بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است؛ بنابراین در تدابیر آموزشی باید به این امر توجه کرد.
مقایسه کنترل عواطف مادران کودکان عقب مانده با مادران کودکان نابینا و ناشنوا شهرستان رشت
حوزههای تخصصی:
هدف مقایسه کنترل عواطف مادران کودکان عقب افتاده با مادران کودکان نابینا و ناشنوای شهرستان رشت انجام شده است جامعه پژوهش حاضر تمامی دانش آموزان مدارس استثنایی رشت که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیده و مورد بررسی قرار گرفتند . در این پژوهش از روش میدانی برای گرد آوری داده ها استفاده شد برای این منظور از پرسشنامه کنترل عواطف برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. مطالعه حاضر از نوع پژوهش های علی مقایسه ای است. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از هر دو آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است . در بررسی توصیفی داده ها، از جداول توزیع فراوانی و درصد، نما، میانه میانگین، واریانس، انحراف معیار استاندارد و غیره استفاده شده است و از آمار استنباطی؛ بنابر ضرورت به کمک نرم افزارهای آماری(SPSS20) برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نمونه آماری استفاده شده است نتایج به دست آمده بین میانگین خشم مادران کودکان عقب مانده با خشم مادران کودکان نابینا و ناشنوا تفاوت معنی داری وجود دارد ، بین میانگین خلق افسرده مادران کودکان عقب مانده ، نابینا و ناشنوا تفاوت معنی داری وجود ندارد ؛ بین میانگین اضطراب مادران کودکان عقب مانده با اضطراب مادران کودکان نابینا و ناشنوا تفاوت معنی داری وجود دارد بین میانگین عاطفه مثبت مادران کودکان عقب مانده ، نابینا و ناشنوا تفاوت معنی داری با هم ندارد.
نقش واسطه گری خودکارآمدی در ارتباط بین سبکهای دلبستگی و سبکهای اسنادی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
97 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه گری خودکارآمدی در ارتباط بین سبک های دلبستگی و سبک های اسنادی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهر یاسوج است . جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان متوسطه دوم مشغول به تحصیل شهر یاسوج در سال تحصیلی 96-95بودکه به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به تعداد523 نفر انتخاب گردیدند.برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه ی سبک های دلبستگی کولینز ورید(1990)،پرسشنامه ی سبک های اسنادی سلیگمن و همکاران (1979)، پرسشنامه ی خودکار آمدی تحصیلی جینک و مورگان (1999) استفاده گردید.داده ها به شیوه آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیری با استفاده از نرم افزار SPSS مبتنی بر مراحل بارون وکنی و روش بوت استرپ با استفاده از نرم افزار اِموس مورد تحلیل قرار گرفت .نتایج تحلیل ، نقش واسطه گری خودکارآمدی در ارتباط بین سبک های دلبستگی با سبک های اسنادی درونی منفی ، کلی مثبت و سبک دلبستگی اجتنابی با سبک اسناد کلی منفی را تایید می کند.با این وجود، نقش واسطه گری خودکارآمدی در ارتباط بین سبک های دلبستگی با سبک های اسنادی درونی مثبت ، پایدار مثبت ، پایدار منفی و سبک های دلبستگی ایمن ، اضطرابی – دوسوگرا با سبک اسنادی کلی منفی را رد می کند.
کارآفرینی اجتماعی، رهیافتی نو در سیاست گذاری نظام آموزش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تنوع و تغییرات سریع محیطی و افزایش عدم اطمینان، موجب شده تا اهمیت سرمایه هایی نظیر سرمایه انسانی که بتواند به خلق ثروت منجر شود افزایش یابد. کارآفرینی اجتماعی در سازمان های امروزی می تواند با راهبردهای مالی بهینه، مشکلات اجتماعی مانند بیکاری، بیکاری پنهان، بی عدالتی در دسترسی به خدمات و محرومیت های اجتماعی را از میان ببرد. پژوهش حاضر با هدف کارآفرینی اجتماعی رهیافتی نو درموآم فرایند سیاست گذاری نظام آموزش دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد انجام گرفت. روش پژوهش، روش اکتشافی آمیخته (کیفی- کمی) بوده که در بخش کیفی، تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ گردیده است. نمونه آماری در بخش کیفی،12 نفراز اعضای هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی با روش نمونه گیری گلوله برفی و در قسمت کمی، اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد به تعداد 190 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم دانشکده ها انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی آزمون تی تک نمونه انتخاب شده است. یافته های پژوهش در بخش کیفی شامل 44 کد باز،12 مولفه فرعی و 5 مولفه اصلی به دست آمد و نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که تمامی مولفه های کارآفرینی اجتماعی شامل آمایش سرزمین، تربیت نیروی کار، تطابق با نیازهای جامعه، ثروت آفرینی و مهارت پروری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد بالاتر از حد متوسط(مطلوب) است
رابطه نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک با نقش واسطه ای تعارض زناشویی و کیفیت مراقبت مادرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات درون نمود مشکلاتی هستند که ماهیت درونی دارند و به شکل کناره گیری از تعاملات اجتماعی، اضطراب و افسردگی متجلی می شوند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک با نقش واسطه ای تعارض زناشویی و کیفیت مراقبت مادرانه انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. آزمودنی ها مشتمل بر ۱۴۵ نفر از مادران بودند که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه های فرم کوتاه افسردگی بک ) 1961 (، فرم تجدیدنظر شده پرسشنامه تعارضات زناشویی )براتی و ثنایی، 1387 (، مقیاس کیفیت مراقبت مادرانه )قنبری، خداپناهی، مظاهری و لواسانی، 1390 (، سیاهه رفتاری کودک آخنباخ-نسخه والدین )آخنباخ، 1991 ( پاسخ دادند. جهت پردازش داده ها نیز از همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و آزمون اثرات میانجی در برنامه ما کرو پریچر و هایز استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک، بین نشانه های افسرده وار مادر و کیفیت مراقبت مادرانه ) 343 / r = -0 و 005 / P > 0 (، بین تعارض زناشویی و مشکلات درون نمود ) 301 / r =0 و P> 0/005 ( و بین کیفیت مراقبت مادرانه و مشکلات درون نمود کودک ) 206 / r = -0 ( و ) 001 / P> 0 (، رابطه وجود دارد. همچنین نتایج مشخص کرد که تعارض زناشویی در رابطه بین نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک نقش واسطه گرانه دارد ) 0001 / 0( و کیفیت مراقبت مادرانه نیز در رابطه بین نشانه های افسرده وار مادر و مشکلات درون نمود کودک نقش واسطه گرانه ایفا می کند ) 0001 / .)p> 0 نتیجه گیری: آ گاهی و بهره مندی از نتایج این پژوهش کمک شایان توجهی به بهبود درک پژوهشگران و بالینگران از روابط مادر-فرزند و عوامل اثرگذار بر تحول سلامت روانی کودکان می نماید.
ارزیابی چالش های اسلامی شدن سیستم های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی چالش های اسلامی شدن سیستم های آموزشی انجام گردیده است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل کلیه ی مدیران (173 نفر) و اعضای هیات علمی (2021 نفر ) دانشگاههای استان فارس بودند. نمونه گیری به روش طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران شامل تعداد 118 نفر از مدیران و 325 نفر از اعضای هیات علمی بود. در این پژوهش به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی این پرسشنامه با استفاده از تحلیل گویه و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ محاسبه و مطلوب ارزیابی گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای و آزمون فریدمن و تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که بر اساس میانگین های به دست آمده از دیدگاه مدیران از بین چالش های توسعه دانشگاه اسلامی، تفکر سیستمی، نگرش راهبردی، رویکرد توسعه ای، بعد عملکردی و جهت گیری عملی و از دید اعضای هیات علمی تفکر سیستمی، رویکرد توسعه ای و بعد عملکردی، تشخیص-<em> جهت گیری، ارزشیابی، یادگیری و رهبری راهبردی به عنوان چالش اساسی و جدی توسعه دانشگاه اسلامی شناسایی شدند. همچنین نتایج نشان داد که از بین سطوح چالش های توسعه دانشگاه اسلامی، بالاترین میانگین متعلق به سطح نهادی و پایین ترین میانگین مربوط به سطح فنی می باشد.
بسوی انبساط مفهومی از برنامه درسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"برنامه درسی اسلامی" یکی از مفاهیم و عرصه های نوظهور در حوزه مطالعات برنامه درسی است که دستور کار خود را به اسلامی کردن برنامه درسی بر اساس جهان بینی توحیدی اختصاص داده است. البته تاکنون مفهوم نظری روشن و قابل دفاعی از ماهیت برنامه درسی اسلامی و حدودوثغور آن عرضه نشده است. هدف این نوشتار، ارائه ایده و طرح نظری اولیه در باب برنامه درسی اسلامی و قلمرو آن است. برای نیل به این منظور، در این پژوهش محتوای آثار مطرح شده موجود در زمینه برنامه درسی اسلامی در سه مرحله توصیف، تحلیل و نقد شده است. در مرحله اول، بعد از شناسایی تک تک آثار منتشرشده در این زمینه، منظور نویسنده از برنامه درسی اسلامی و این که نویسنده به دنبال اسلامی کردن چه بُعدیا ابعادی از ابعاد معرفتی برنامه درسی بوده است، بررسی شده است. در مرحله دوم، نوع تلاش مولف –نظریه پردازی یا کاربست نظریه های متعارف غربی- در این آثار تحلیل شده است و در مرحله سوم، این آثار از حیث محتوا و کیفیت مفهوم پردازی نقد شده اند. نتایج بررسی وضعیت موجود، حاکی از وجود دو جریان اصلی نسبت به برنامه درسی اسلامی است: گرانبار کردن محتوای برنامه های درسی از ارزش های اسلامی مبتنی بر مبانی نظری دانش طراحی و تدوین برنامه درسی متعارف و موجود غربی، و برنامه درسی اسلامی به مثابه یک نظریه کلان فلسفی- ارزشی. با عنایت به ناکارآمدی، محدودنگری و غفلت از ابعاد مختلف معرفتی حوزه برنامه درسی اسلامی، پژوهش حاضر سعی دارد در قالب جریان سوم و به عنوان بدیل دو جریان قبلی، توجه صاحب نظران را به تولید دانش برنامه درسی اسلامی از طریق توسعه مباحث نظری در همه ابعاد معرفتی جلب کند. بی تردید مشارکت در گسترش دانش برنامه درسی اسلامی مستلزم روی آوردن به نظریه پردازی، به مثابه تنها شاهراه خلق دانش نو است.
بررسی ماهیت فضایل فکری از نگاه زگزبسکی و تبیین دلالت های آن در آموزش تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
145 - 166
حوزههای تخصصی:
«فضایل فکری» ویژگی های پایدار نفس هستند که در بررسی حقیقت (مشغله ی مطلوب ذهن) به کار می آیند. زگزبسکی فضایل فکری را خصوصیات شخصیتی فکری قابل تحسین دانسته که دارای دو مؤلفه ی انگیزش و موفقیت قابل اعتماد اند. این مقاله درصدد است با رویکرد تحلیلی از منظر زگزبسکی به ماهیت فضایل فکری و دلالت های تربیتی آن در آموزش تفکر بنگرد. در حالی که تحلیل ها نشان می دهند با فرض ساختارهای متفاوت برای فضلیت های مختلف از جنبه ی هر دو مؤلفه ی انگیزش و موفقیت و به تبعِ آن کارکردها و مهارت های متفاوت نسبت به یکدیگر، نمی توان آن ها را در یک قالب یکسان بسانِ بیانِ زگزبسکی تحلیل نمود بهتر که بپذیریم چنین فضیلت هایی به عنوان ویژگی های شخصیتیِ قابلِ تحسین که به میزان کافی اکتسابی و تحت کنترل عامل شناختی هستند فی نفسه ارزشمندند و باید با اصولی چون مراجعه مستقیم به نمونه ها، تأکید بر ساختار روانی- انگیزشی افراد و تحسین آن ها، رشد تفکر انتقادی و فلسفه ورزی، رشد خلاقیت و ابتکار و روش هایی چون خوگیری، گفتن و بازگو کردن روایات، تقلید مستقیم از نمونه ها و شخص فضیلت مند در افراد آموزش داد.
فقدان تربیه عقلی ( علمی )
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر هیجان های تحصیلی مثبت و منفی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
183-206
حوزههای تخصصی:
براساس مطالعات قبلی عوامل مختلفی بر هیجان های تحصیلی مؤثر هستند که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس از جمله آنهاست. این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر هیجان های تحصیلی مثبت و منفی دانش آموزان انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. کلیه دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر ارومیه جامعه آماری را تشکیل می داد، که از آن 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شد و در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران و همکاران (2005) استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایش طی 8 جلسه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس را دریافت نمود ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس موجب افزایش هیجان های تحصیلی مثبت و کاهش هیجان های تحصیلی منفی دانش آموزان می شود (01/0p < ). اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر هیجان های تحصیلی مثبت و منفی دانش آموزان در مرحله پیگیری تداوم داشته است. بنابراین، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس یک روش مؤثر در هیجان های تحصیلی مثبت و منفی دانش آموزان است.
ارائه مدل علی روابط نشخوار فکری با آمادگی برای امتحان با نقش واسطه ای ذهن آگاهی و بی علاقگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
103-124
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ارائه مدل علی روابط نشخوار فکری با آمادگی برای امتحان با نقش واسطه ای ذهن آگاهی و بی علاقگی تحصیلی در دانش آموزان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان متوسطه دوم شهر شیراز بود که از بین نواحی چهارگانه به صورت تصادفی ناحیه چهار انتخاب و از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی و جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 361 دانش آموز انتخاب شدند و ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984)، نشخوار فکری هوکسما و مارو(1991)، ذهن آگاهی فرایبورگ ( FMI-SF ) فرم کوتاه 14 سوالی و فرسودگی مدرسه ای سالملا- آرو و همکاران (2009) استفاده شدند. نتایج پژوهش نشان داد که نشخوار فکری بر بی علاقگی تحصیلی و بی علاقگی تحصیلی بر آماده شدن برای امتحان اثر مستقیم و مثبت دارند و نشخوار فکری بر ذهن آگاهی، ذهن آگاهی و انعطاف پذیری شناختی بر آماده شدن برای امتحان اثر مستقیم و منفی دارند. همچنین در مقایسه دو گروه دختران و پسران نتایج نشان داد در مدل دختران تاثیر نشخوار فکری بر ذهن آگاهی و بی علاقگی تحصیلی و همچنین تاثیر ذهن آگاهی بر بی علاقگی و آماده شدن برای امتحان بیشتر از پسران بود و تاثیر بی علاقگی تحصیلی بر آماده شدن برای امتحان در مدل دختران و پسران یکسان بود. نتایج به طور کلی نشان دادند که ذهن آگاهی تاثیر مستقیم و منفی بر آماده شدن برای امتحان، نشخوار فکری و بی علاقگی تحصیلی دارد.
کاربست رویکرد چندسطحی در تعیین نقش مولفه های ناکارآمد فراشناختی در گرایش دانش آموزان به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
1 - 15
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، کاربست رویکرد چندسطحی درتعیین نقش مولفه های ناکارآمد فراشناختی مرتبط با گرایش به مصرف دانش-آموزان استان کرمان بود. روش این تحقیق همبستگی بود و برای انجام این تحقیق 1000 نفر از دانش آموزان استان کرمان با روش نمونه-گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های آمادگی اعتیاد زرگر، پرسشنامه فراشناختی ولز استفاده شد. نتایج رویکرد چندسطحی با استفاده از مدل آنووای یک راهه با اثرات تصادفی نشان داد که چهار مولفه (باورهای مثبت در مورد نگرانی، باورهای منفی در مورد نگرانی، اطمینان شناختی پایین و خودآگاهی شناختی) واریانس گرایش به اعتیاد را حدود 49 درصد در سطح مدرسه تبیین کرد. همچنین مدل عرض از مبدا تصادفی، 12 درصد از واریانس سطح دانش آموز را در گرایش به مصرف مواد تبیین می کنند، معناداری خی دو با مقدار 37/983 در سطح معناداری (P<0/001) در اینجا نشان دهنده تغییر معنادار مدل پوچ و مدل 1 است در پاسخ به این سوال که چقدر رابطه بین گرایش به سوءمصرف مواد و مولفه های سطح دانش آموزان در بین مدارس مشابه است از مدل کامل با متغیرهای سطح دانش آموز و مدرسه یعنی مدل 2 استفاده شد. در مدل 2 نتایج نشان داد که در سطح مدرسه میانگین باور مثبت و خودآگاهی شناختی با گرایش به سوءمصرف مواد رابطه معناداری دارد ولی میانگین اطمینان شناختی و باورمنفی با گرایش به سوءمصرف رابطه معناداری ندارد در حالی که در سطح دانش آموزان اطمینان شناختی و باورمنفی با گرایش به مصرف مواد رابطه معناداری در سطح (P<0/01) دارد. در مجموع می توان بیان داشت که در زمینه متغیرهای مرتبط با نمونه هایی که ماهیت آشیانه ای دارند، لزوم استفاده از همه سطوح در تحلیل داده ها الزامی است.
فراتحلیل چالش های محیط آموزش عالی در قرن بیست و یکم به عنوان الگوی جهت گیری برنامه های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی چالش های محیط آموزش عالی در قرن بیست ویک و الزام جهت گیری های برنامه درسی بر اساس آن ها بود. در پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و از روش تلفیقی (سنتز پژوهی) استفاده شد. جامعه ی آماری شامل مبانی نظری و پژوهشی داخلی و خارجی مرتبط و در دسترس که از شروع قرن بیست ویک تاکنون (2016-2001) در حیطه موضوع مورد مطالعه به انجام رسیده و همچنین مطالعاتی که قبل از شروع قرن 21 در راستای هدف پژوهش بودند در دو مرحله جمع آوری و از طریق نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری داده ها، انتخاب گردیدند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق تحلیل محتوا با استفاده از رویکرد جامع (کمی، کیفی) انجام گرفت. در بخش کمی از روش توصیفی و قالب مضامین و در بخش تحلیل محتوای کیفی از روش قیاسی و با استفاده از شبکه مضامین داده ها تحلیل گردید. همچنین جهت بررسی اعتبار داده ها از تحلیل مقایسه ای، بازبینی و تطابق داده ها با منابع اطلاعاتی و جهت برآورد قابلیت اعتماد داده ها و الگوی پیشنهادی از روش مرور همتا و نظرسنجی متخصصین استفاده گردید. درنهایت، یافته ها هشت مؤلفه ی بحران زیست محیطی، کیفیت، یادگیری مادام العمر، فناوری اطلاعات و ارتباطات، آموزش توده، خصوصی سازی، جهانی شدن و بین المللی سازی، عناصر برنامه درسی آموزش عالی را به عنوان چالش های محیطی آموزش عالی در قرن بیست یکم معرفی و در چهار بٌعدکلی شامل،1- بُعد دسترسی 2- بُعد پاسخگویی 3- بٌعد یادگیری فناورانه 4-بٌعد برنامه درسی پویا، ترکیب نموده و ابعاد الگوی جهت گیری های برنامه درسی آموزش عالی با توجه به این فراترکیب توسط شبکه ی مضامین ترسیم گردید.
نظریه بار شناختی در یادگیری چندرسانه ای: بررسی سیر تحول تاریخی و نقدی بر چارچوب نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، معرفی نظریه بار شناختی در یادگیری چندرسانه ای، مروری بر سیر تحول تاریخی و نقدی بر چارچوب نظری آن می باشد. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که نظریه بار شناختی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین نظریه ها در طراحی محیط های یادگیری چندرسانه ای شامل سه مرحله تحولی بار شناختی بیرونی در حل مسئله، بار شناختی درونی و فرضیه مجموع اولیه و نیز بار شناختی مطلوب و فرضیه مجموع ثانویه را پشت سر گذاشته است. همچنین، با نقدی بر چارچوب نظریه بار شناختی بیان شد که بار شناختی مطلوب به اندازه مفاهیم بار درونی و بیرونی، نقش تبیین و پیش بینی کنندگی در نظریه بار شناختی ندارد. بنابراین، یک چارچوب دووجهی شامل بارهای شناختی درونی و بیرونی می تواند علاوه بر شفاف و ساده سازی چارچوب این نظریه، از گسترش بی رویه مرزهای آن و نیز از توسعه نابجای ابزارهای اندازه گیری و انواع سه گانه بار شناختی جلوگیری نماید.
تأثیر آموزش بازسازی شناختی بر تصویر بدنی، اضطراب اجتماعی و ایده پردازی خودکشی در دانش آموزان دارای تصویر بدن منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
73 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تعیین آموزش بازسازی شناختی بر تصویر بدنی، اضطراب اجتماعی و ایده پردازی خودکشی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم دارای تصویر بدن منفی شهر خرم آباد است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم مشغول به تحصیل در دبیرستان های واقع در شهر خرم آباد می باشد که تعداد 30 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از جامعه مورد نظر انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه روابط چندبعدی خود-بدن (MBSRQ)، پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران و پرسشنامه ایده پردازی خودکشی بک جمع آوری شد و با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش بازسازی شناختی باعث کاهش اختلال تصویر بدنی (80.57=F، 001.0p < )، اضطراب اجتماعی (02.98=F،001.0p < ) و ایده پردازی خودکشی (99.27=F،001.0p < ) در دانش آموزان دختر دارای تصویر بدن منفی می شود. بنابراین، این مطالعه شواهدی برای تأثیر آموزش بازسازی شناختی بر تصویر بدنی، اضطراب اجتماعی و ایده پردازی خودکشی در دانش آموزان دارای تصویر بدن منفی ارائه نموده است. درمان شناختی رفتاری به نوجوانان کمک می کند تا با سطوح مختلف افکار خود آشنا شوند
نقش میانجی سرعت پردازش در رابطه بین استدلال سیال و حافظه ی کاری کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظه ی کاری مهم ترین پیش بینی کننده استدلال سیال است. حافظه ی کاری و استدلال سیال به عنوان دو کارکرد شناختی پیچیده، همبستگی زیادی باهم دارند. پژوهش های زیادی این رابطه ی قوی را تائید کرده اند؛ اما متغیرهای پنهان بین این دو کارکرد همچنان ناشناخته است. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش میانجی سرعت پردازش در رابطه ی بین حافظه ی کاری و استدلال سیال در کودکان نارساخوان است. مطالعه حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی موردپژوهش کلیه ی دانش آموزان نارساخوان مشهد است؛ که از بین آنان یک گروه 205 نفره به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از مقیاس هوشی وکسلر 4 و مقیاس هوشی تهران استنفورد بینه برای جمع آوری داده ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که: 1- حافظه ی کاری با استدلال سیال رابطه ی معنی داری دارد (04/0p=). 2-تنها 2/26 درصد از تغییرات متغیر استدلال سیال تحت تأثیر سرعت پردازش و حافظه ی کاری است 3-تنها 8/11 درصد از تغییرات متغیر استدلال سیال کلامی تحت تأثیر سرعت پردازش، حافظه ی کاری کلامی و غیرکلامی است 4- تنها 2/18 درصد از تغییرات متغیر استدلال سیال غیرکلامی تحت تأثیر سرعت پردازش، حافظه ی کاری کلامی و حافظه ی کاری غیرکلامی است. پژوهش حاضر ارتباط معنی دار حافظه ی کاری با استدلال سیال رانشان داد اما نقش میانجی سرعت پردازش در رابطه بین استدلال سیال و حافظه ی کاری کودکان نارساخوان مورد تائید قرار نگرفت.
تحلیل ساختار عاملی مقیاس توان پاسخگویی به محیط در مدارس دولتی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
214 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، تحلیل ساختار عاملی مقیاس توان پاسخگویی به محیط در مدارس دولتی شیرازبود. ابزار پژوهش مقیاس توان پاسخگویی به محیط ترک زاده و نکومند (2015) و مشتمل بر 19 گویه با طیف لیکرت است و شامل سه زیرمقیاس مفهومی، ساختاری و عملکردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی و متوسطه دولتی شیراز بود که با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای (برحسب دوره تحصیلی) و براساس فرمول کوکران تعداد 369 نفر انتخاب گردیدند. به منظور سنجش روایی پرسشنامه از دو روش تحلیل گویه و تحلیل عامل تاییدی مرتبه اول و دوم و جهت سنجش پایایی آن نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل گویه حاکی از همبستگی معنادار هر یک از گویه ها با زیر مقیاس بعد مربوطه بود. نتیجه تحلیل عامل تاییدی مرتبه اول و دوم نیز نشان داد که هر یک از گویه ها از روایی بالایی برای تبیین بعد مربوطه و برای تبیین توان پاسخگویی به محیط برخوردار می باشند. همچنین براساس مقادیر آلفای کرونباخ، پایایی مقیاس و زیرمقیاس های مربوطه، مطلوب ارزیابی شده است. براین اساس از این مقیاس می توان برای سنجش توان پاسخگویی مدارس به محیط بهره گرفت. واژگان کلیدی: تحلیل ساختار عاملی، مقیاس، توان پاسخگویی به محیط، مدارس دولتی
تأثیر استفاده از نرم افزارهای آموزشی در تقویت مهارت های نوشتاری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۶
31 - 44
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان تأثیر استفاده از نرم افزارهای آموزشی در تقویت مهارت نوشتاری دانش آموزان پایه سوم شهر کرمانشاه انجام گرفت. روش این تحقیق با توجه به گروه های مورد مطالعه، تجربی است. از میان جامعه آماری، چهار دبستان به صورت تصادفی نمونه آماری را تشکیل داده اند. پس از تجزیه و تحلیل و مقایسه بین میانگین نمرات گروه ها تأثیر آموزش های نرم افزاری در تقویت مهارت نوشتاری تأیید شد. نمرات در دو درس املا و بنویسیم فارسی به طور معنی داری افزایش پیدا کرده بود اما در درس انشای فارسی تأثیر معناداری نداشته است. از سوی دیگر آموزش های الکترونیکی علاقه مندی دانش آموزان را به مهارت های نوشتاری افزایش داده است.
بررسی و مقایسه همبستگی شاخه های مختلف تحصیلی با مهارت های اینترنتی و مؤلفه های حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده این پژوهش، با هدف بررسی و مقایسه همبستگی بین شاخه های تحصیلی با مهارت های اینترنتی و مؤلفه های مهارت های حرفه ای معلمان مدارس مازندران انجام شده است. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مدارس متوسطه دوم تشکیل داده که از بین آنها 384 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش ترکیبی خوشه ای، طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از آزمون تستی چهارگزینه ای حاوی 10 سؤال برای سنجش مهارت های اینترنتی که ضریب دشواری آن برابر با 46/0 و پرسش نامه ای شامل 20 سؤال برای سنجش مؤلفه های مهارت های حرفه ای معلمان با ضریب پایایی 85/0 استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد، بین مهارت های اینترنتی با مؤلفه های مهارت های حرفه ای معلمان در شاخه ی کار- دانش و شاخه ی فنی و حرفه ای رابطه معناداری وجود دارد. اما بین مهارت های اینترنتی با مؤلفه های مهارت های حرفه ای معلمان در شاخه ی نظری در هیج یک از متغیرها رابطه معنادار وجود ندارد. بدین معنی که، مهارت های اینترنتی و مهارت های حرفه ای معلمان در شاخه ی کار- دانش و شاخه ی فنی و حرفه ای به ترتیب از بیشترین، و معلمان شاخه ی علوم نظری از کمترین مهارت اینترنتی و مهارت های حرفه ای در بین شاخه های تحصیلی برخوردار است.
شناسایی صلاحیت های حرفه ای مربیان پیش دبستانی در فرایند برنامه ریزی درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف شناسایی صلاحیت های حرفه ای مربیان پیش دبستانی در فرایند برنامه ریزی درسی از دیدگاه متخصصان، به روش آمیخته اکتشافی ناهمزمان، انجام شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی 12 نفر از اساتید دانشگاه ها و کارشناسان بودند که به روش هدفمند و زنجیره ای انتخاب شدند. جامعه آماری،180 نفر مربیان پیش دبستانی اهواز در سال 1397 بودند که با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. در بخش کیفی 4 مؤلفه اصلی و 48 مؤلفه فرعی شناسایی شدند که بر اساس روش کدگذاری اشتراوس و کوربین کدگذاری و مقوله بندی شد. طبق نتایج، مربیان در تمام مراحل برنامه ریزی درسی از صلاحیت های حرفه ای چندانی برخوردار نیستند و تفاوت آنها با میانگین مطلوب معنادار است. همبستگی همه متغیرها، مثبت معنا دار است. کمترین همبستگی بین دو متغیر گزینش و سازماندهی محتوا با ارزشیابی و بیشترین همبستگی بین دو متغیر نیازسنجی و الگوهای یاددهی-یادگیری مشاهده شد.