فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
روش های نوین آموزش زبان عربی در دو مقطع متوسطه
حوزههای تخصصی:
تدریس زبان عربی در ایران همیشه با تکیه بر روش های سنتی همچون روش دستور – ترجمه ، روش مستقیم، روش خاموش و غیره صورت می پذیرد، از این رو هیچگاه عناصری که امروزه در روش های نوین وجود دارند از قبیل: واکنش های ذهن مدرس و زبان آموز به هنگام آموزش زبان عربی، عناصر مختلف یادگیری، ویژگی های طرفین، سخن و موقعیت گفتگو، روند پیشرفت درسی و کسب اطلاعات توسط زبان آموز و ... مورد توجه صاحب نظران این حوزه قرار نگرفته است. در این مقاله درصددیم با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی روش های سنتی و روش های نوین تدریس عربی را بررسی کنیم، و با تأکید بر فرآیند یادگیری زبان عربی بر پایه ی روش های نوینی همچون رویکرد کارکردگرا، یادگیری خودجوش، شیوه ی بحث گروهی .. اصولی بنیادین را برای تدریس زبان عربی ارائه دهیم ، بطوریکه با استفاده از راهکارهای پیشنهادی، زبان آموز بصورت کارآمد دانش زبانی را کسب کرده و با ایجاد انگیزه، خلاقیت، اعتماد به نفس و در نهایت با کوشش مداوم و فعال در فضای علمی مناسب، توانش و کنش ارتباطی وی به بهترین سطح ممکن برسد.
بررسی خصوصیات مدیران آموزشی موفق از نظر معلمان: تلاش در جهت ساخت مقیاسی استاندارد برای مطالعه ویژگی های مدیریت موفق مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی ابعاد اساسی مدیران آموزشی موفق به قصد ساخت ابزاری برای اندازه گیری ویژگی های مدیران موفق مدارس بود. رویکرد اصلی در این پژوهش، کمی با استفاده از راهبرد اکتشافی بوده و جامعه آماری آن معلمان سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان استان کرمانشاه بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 356 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته، که مبتنی بر مرحله ی کیفی پژوهش بود، و ضریب پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 0.94 تعیین گردید، جمع آوری شد. روش تحلیل داده ها عمدتا تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از تحلیل مولفه های اصلی بود. نتایج نشان داد که از نظر معلمان معیار مدیر آموزشی موفق باید دارای 5 بعد اساسی باشد: توسعه سرمایه اجتماعی مدرسه، قابلیت های و منش فردی مدیر، رابطه، توسعه حرفه ای کارکنان و خودمحوری و بینش محدود مدیر. ضریب اعتبار این ابعاد بر اساس آلفای کرونباخ بین 0.78 تا 0.90 تعیین گردید.
بررسی تحولات کارایی درونی نظام آموزش و پرورش عمومی کشور (از 70 - 71 تا 77 - 78)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ابعاد سازمان یادگیرنده با اثربخشی مدیران مدارس راهنمایی منطقه 4 شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، «بررسی رابطه ابعاد اصلی سازمان یادگیرنده بر اثربخشی مدیران مدارس راهنمایی منطقه 4» می باشد. روش تحقیق توصیفی- پس رویدادی می باشد که جامعه آماری آن 993 نفر با استفاده از جدول مورگان 300 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است. ابزار جمع آوری این پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته بود که آلفای کرونباخ سازمان یادگیرنده 95/0 و اثربخشی مدیران 89/0 بدست آمده است. ابعاد اصلی سازمان یادگیرنده در مدارس راهنمایی منطقه 4 شهر تهران شامل: 1. مهارت شخصی، 2. الگوهای ذهنی،
3. چشم انداز مشترک، 4. یادگیری سیستمی، 5. تفکر سیستمی می باشد. وضع موجود ابعاد سازمان یادگیرنده در مدارس راهنمایی منطقه 4 شهر تهران در مؤلفه های الگوهای ذهنی و تفکر سیستمی کمی پایین تر از حد متوسط بوده و در سطح 05/0 معنادار نمی باشد ولی سایر مؤلفه ها مهارت های شخصی، یادگیری سیستمی و چشم انداز مشترک در حد متوسط یا کمی بالاتر از متوسط می باشد. هرچه الگوهای ذهنی بیشتر شود، رهبری معلمان افزایش خواهد یافت. بین چشم انداز مشترک و رهبری معلمان رابطه وجود ندارد. بین چشم انداز و اداره امور مدرسه و بین یادگیری سیستمی و اداره امور مدرسه و تفکر سیستمی و رهبری معلمان رابطه وجود ندارد. بین تفکر سیستمی با برخورد شایسته با معلمان و مهارت در ارزشیابی رابطه معنی داری وجود ندارد. هرچه یادگیری سیستمی بیشتر شود رهبری معلمان افزایش خواهد یافت.
رویکرد انتگرال به برنامه فلسفه برای کودکان (p4c)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بازاندیشی در رویکردهای متداول برنامه فلسفه برای کودکان و ارائه رویکردی نو برای این برنامه براساس نظریه انتگرال ویلبر است. این دیدگاه متضمن چهار کوادرنت است و می تواند به عنوان یک هولون در نظر گرفته شود. به اعتقاد ویلبر، همه ابعاد واقعیت باید به عنوان یک کل مورد نظر قرار گیرد. براساس نظریه انتگرال در این مقاله فلسفه برای کودکان به عنوان یک هولون با چهار ساحت مرتبط به هم مورد بررسی قرار گرفته است. در نتیجه این برنامه به منزله یک فرایند شبیه روش سقراطی و اجتماع پژوهشی مورد نظر لیپمن است، همچنین، رویکردی تاریخی است آنگونه که گُردر در «دنیای سوفی» دنبال می کند و داستان فلسفی جهان شمولی است آنگونه که فیشر در کتاب «داستان هایی برای فکر کردن» و پیکمال در اثر «حکایت های فلسفی» جهان به آن پرداخته اند و در نهایت برنامه ای است فرهنگ وابسته نظیر آنچه متفکر دانمارکی یسپرسن خاطر نشان می کند.
مقایسه میزان بهره وری خدمات مدیران مراکز آموزشی وابسته به آموزش و پرورش و مراکز آموزش عالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
"
هدف اساسی این پژوهش، مقایسه میزان بهره وری خدمات مدیران مراکز آموزشی وابسته به آموزش و پرورش و مراکز آموزش عالی است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران دبیرستان های شهر تهران و مدیران اداری بخش های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8 است که از بین آنان، 245 نفر از مدیران دبیرستان ها و 200 نفر از مدیران دانشگاه آزاد اسلامی انتخاب شدند. ابزار سنجش...
"
ارزشیابی مهارتهای حرفه ای معلمان علوم و ریاضی در دوره راهنمایی و ارائه روشهای القاء کیفی آن
حوزههای تخصصی:
"هدف از این تحقیق، ارزشیابی مهارتهای حرفه ای معلمان علوم و ریاضی (مهارتهای عمومی و اختصاصی) دوره راهنمایی و بررسی میزان موفقیت آنان در تدریس به منظور تعیین کاستیهای موجود و ارائه پیشنهادهایی در جهت ارتقای کیفی مهارتهای معلمان است. افزون بر این، رابطه برخی از عوامل تاثیر گذار بر مهارتهای عمومی و اختصاصی معلمان و نیز عوامل موثر بر موفقیت یا عدم موفقیت آنان در به کار بستن مهارتهای تدریس، مورد سنجش قرار گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش را معلمان مدارس راهنمایی تهران در سال 82-81 تشکیل می دهند. نمونه آماری شامل موارد زیر است: 448 معلم دوره راهنمایی که به پرسشنامه خودسنجی پاسخ داده اند، 92 نفر از مدیران مدارس راهنمایی که به پرسشنامه سنجش مهارتهای معلمان علوم و ریاضی پاسخ گفته اند، و نیز فرآیند تدریس در کلاسهای درس 48 نفر از معلمان علوم و ریاضی که از نزدیک مورد مشاهده و ارزیابی قرار گرفته اند.
یافته های این پژوهش نشان داد که در برخی از راهکارهای تدریس، مانند فنون پرورش مهارتهای عملی، نارساییهایی وجود دارد و آموزش مداوم معلمان برای هماهنگی آنان با هدفها و روشهای تدریس کتابهای ریاضی و علوم جدید امری اجتناب ناپذیر است. همچنین، یافته های تحقیق حاضر نشان داد که اولا، معلمان مورد بررسی مطالب درسی را با زندگی واقعی دانش آموزان کمتر ربط می دهند و ثانیا، معلمان به جای آنکه راهنمای دانش آموز باشند و دانش آموزان را به فرضیه سازی و تفکر علمی و حل مساله وادارند، اغلب سعی می کنند محتوای برنامه را با روشهای غیر فعال به ذهن دانش آموزان منتقل کنند. از سوی دیگر، برنامه های تربیت معلم و آموزش ضمن خدمت نیز، ارتباط و هماهنگی تنگاتنگی با نظریه ها و شیوه های نوین فرایند یاددهی- یادگیری وجود ندارد. بنابراین، این برنامه ها نیاز به بازنگری و اصلاحات ضروری دارد.
"
بررسی عوامل موثر بر عملکرد تحصیلی یادگیرندگان الکترونیکی در آموزش عالی: ارائه مدل موفقیت بر اساس دیدگاه یادگیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش به شیوه یادگیری سیار و تأثیر آن بر یادگیری، یادداری و انگیزه پیشرفت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، مطالعه ای است که هدف آن بررسی تأثیر آموزش به شیوه یادگیری سیار بر سه مؤلفه یادگیری، یادداری و انگیزه پیشرفت و مقایسه آن با روش سنتی است. از نظر روش شناسی، پژوهش حاضر، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان رشته مهندسی آب در درس خاک شناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه است که تعداد آنها 74 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 38 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. قبل از اجرا، پیش آزمون یادگیری (محقق ساخته) و انگیزه پیشرفت هرمنس بر روی هر دو گروه در شرایط یکسان به عمل آمد. برای گروه گواه از روش سنتی و برای گروه آزمایش از روش آموزش به شیوه یادگیری سیار، استفاده شد. پس از پایان سه هفته آموزش، پس آزمون یادگیری و انگیزه پیشرفت برای هر دو گروه اجرا شد و پس از گذشت یک ماه، آزمون یادداری از گروه ها به عمل آمد. داده های این پژوهش با استفاده از آزمون t گروه های مستقل، در نرم افزار SPSS تحلیل شد.یافته ها نشان داد که میزان یادگیری و یادداری در میان افراد آموزش دیده با روش یادگیری سیار، بیشتر از روش سنتی است؛ اما، در روش آموزش به شیوه سنتی، انگیزه پیشرفت بیشتر از یادگیری سیار بود.
مصاحبه ای با دکتر حسن صفوی : عقب ماندگی فکری در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
مقایسه مهارت های دانش آموزان کم شنوا در مدارس تلفیقی و استثنایی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه مهارتهای اجتماعی دانش آموزان پسر کم شنوای دوره راهنمایی در مدارس تلفیقی و استثنایی شهر تهران است . در پژوهش پس رویدادی حاضر ، 60 نفر از دانش آموزان کم شنوا شرکت داشتند که از این تعداد 30 نفر در مدارس ویژه دانش آموزان کم ناشنوا و 30 نفر دیگر در مدارس تلفیقی شهر تهران به تحصیل اشتغال داشتند . در این پروژه موقعیت آموزشی به عنوان متغییر مستقل و مهارتهای اجتماعی دانش آموزان کم شنوا بعنوان متغییر وابسته در نظر گرفته شد . دانش آموزان مورد مطالعه از نظر هوش ، پیشرفت تحصیلی ، نوع شنوایی و دوره تحصیلی همتاسازی شده اند. برای ارزیابی مهارتهای اجتماعی دانش آموزان از مقیاس درجه بندی مهارت اجتماعی گرشام و الیوت (1990) ویژه دانش آموزان راهنمایی استفاده شده که توسط معلم دانش آموزان تکمیل گردیده است . یافته های بدست آمده نشان می دهد که میانگین نمره مهارتهای اجتماعی دانش آموزان کم شنوای شاغل به تحصیل در مدارس تلفیقی از مدارس استثنایی بالاتر بوده ولی این تفاوت از لحاظ آماری معنی دار نبود.
جدال های پارادایمی در برنامه درسی و تحلیل جریان نومفهوم سازی از منظر ادعای جابجایی پارادایم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی جدال های پارادایمی در برنامه درسی و تحلیل ادعای پاینار مبنی بر جابجایی پارادایم است. پس از مقدمه، منازعه های پارادایمی در برنامه درسی تشریح شده تا نسبت آن ها با ادعای جابه جایی پارادایم مشخص و زمینه برای بحث پیرامون این ادعا فراهم شود. در این راستا سه موضع گیری شامل: الف) دیدگاه حامی وجود پارادایم برنامه درسی، ب) دیدگاه معتقد به نبود پارادایم برنامه درسی یا پذیرش یک تلقی خاص و ج) دیدگاه محافظه کار درباره بود یا نبود پارادایم برنامه درسی معرفی گردیده است. در ادامه، موضع پاینار درباره جابه جایی پارادایم در برنامه درسی مطرح شده، ضمن معرفی تلاش های اصلی وی و بعضی نومفهوم گرایان برای اثبات جابه جایی پارادایم، استدلال های این گروه نقد و تحلیل شده است. تلاش های پاینار و نومفهوم گرایان عبارت اند از استناد به تاریخ علم برای اثبات جابه جایی پارادایم از نظر تامس کهن، معرفی سنت گرایی به عنوان پارادایمی به حاشیه رانده شده و همچنین تولید آثار مکتوب و به طور خاص کتاب نظریه پردازی برنامه درسی. نقد و بررسی تلاش ها به این نتیجه منتهی شده است که با وجود اهمیت و نقش برجسته نهضت نومفهوم سازی، به دلایلی نمی توان آن را در معنای مورد نظر تامس کهن مصداقی از جابه جایی پارادایم دانست. در بخش پایانی، از منظری غیر از جابه جایی پارادایم به نومفهوم سازی برنامه درسی نگریسته شده و ماهیت آن معرفی گردیده است.
پست مدرن و اصلاحات برنامه درسی
حوزههای تخصصی:
این مقاله، ضمن نقد و بررسی اصلاحات برنامه درسی در عصر پست مدرنیسم، با طرح دیدگاههای فلسفی پستمدرن و ارایه رویکردهای اصلاح برنامه درسی، ویژگیهای برنامههای درسی منتج از این دیدگاه را مورد امعان نظر قرار داده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هر گونه تغییر در برنامههای درسی، از قبیل: اصلاح مدیریت اجرای تغییر برنامههای درسی، کنترل آن، اجرای برنامههای درسی مدرسه محور و یا مشارکتی، با در نظر داشتن تفکر مدرنیستی نمیتواند به تغییرات اساسی و تأثیرگذار منتج گردد. عمده این اصلاحات، پروژههایی هستند که با گذر از فضای مدرنیستی به دنیای پست مدرنیسم، پاسخگوی نیازهای واقعی فراگیران نیستند. پست مدرنیسم، با داشتن دو ابزار شالوده شکنی و نظریهپردازی خود انعکاسی و بنابراین با به چالش کشاندن چگونگی برنامه درسی مدرنیسم، بر تنوع رشتههای درسی، توجه به برابری و تفاوتها، بازتولید قدرت مسلط بر جامعه و تأثیر فناوریهای نوین در برنامه درسی تأکید میکند که پاسخگوی نیازهای فراگیران در عصر کنونی (پست مدرنیسم) بشمار میآیند.