ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۲٬۱۱۳ مورد.
۲۰۸۱.

جایگاه، نقش و چالش های راهبران آموزشی: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظارت ارزیابی مدرسه راهبر آموزش و پرورش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۴۴
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر باهدف تحلیل تجارب زیسته راهبران آموزشی از جایگاه، نقش و چالش های ایشان در نظام آموزشی انجام شده است روش شناسی پژوهش : پژوهش حاضر به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی انجام شد. باتوجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار استفاده شد، که با مصاحبه عمیق از 16 راهبر آموزشی و تربیتی سال تحصیلی 1402-1403 ، داده های اخذشده به اشباع رسید. داده های حاصل از تجارب زیسته راهبران به روش کُلایزی (2002) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و جهت اعتبار یابی از ملاک های چهارگانه گوبا و لینکن (1985) استفاده شد؛ همچنین از نرم افزار MAXQDA12 به عنوان ابزار تحلیل داده ها استفاده شد.. یافته ها : یافته های حاصل از تجارب زیسته راهبران، در قالب 7 مضمون اصلی " جایگاه و نقش مدیریتی راهبران آموزشی و تربیتی"، " جایگاه و نقش اجتماعی راهبران آموزشی و تربیتی"، " جایگاه و نقش آموزشی راهبران آموزشی و تربیتی"، " چالش های مربوط به مسائل مسافتی" چالش های مربوط به مسائل مالی"، " چالش های مربوط به مسائل مدرسه" و "سایر چالش ها" طبقه بندی گردید. بحث و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از تحلیل تجارب زیسته راهبران در این پژوهش نشان می دهد که مجموعه ای از وظایف و چالش ها پیش روی راهبران آموزشی قرار دارد که با تغییر رویکرد کلی در سیستم آموزشی، قابل کنترل است. لذا باید در رویکردهای کلی سیستم آموزشی تجدیدنظر صورت گیرد.
۲۰۸۲.

واکاوی ادراک معلمان از فرصت ها و چالش های تحقق رویکرد یادگیری زمینه محور در درس علوم دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی چالش ها رویکرد زمینه محور فرصت ها درس علوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۸
پیشینه و اهداف: با توجه به پیشرفت دانش بشری و پیشرفت های علمی، جوامع نیازمند آموزش و رویکردهای متناسب با زندگی هستند. هدف پژوهش حاضر، توصیف تجارب معلمان از چالش ها و فرصت های تحقق رویکرد یادگیری زمینه محور در درس علوم دوره ابتدایی است. روش ها در این پژوهش، روش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شد. به منظور احصای تجارب، 14 نفر از معلمان که تجربه تدریس و فعالیت با رویکرد یادگیری زمینه محور را داشتند، با روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و به روش ون منن تحلیل شد. یافته ها: چالش های اجرای رویکرد یادگیری زمینه محور در قالب 7 مضمون اصلی و 22 مضمون فرعی و فرصت های اجرای رویکرد در قالب 5 مضمون اصلی و 13 مضمون فرعی تلخیص شدند. یافته ها نشان داد ضعف حرفه ای معلمان، نگرش غیر حرفه ای معلمان، مدرسه، عوامل مدیریتی، دانش آموز، والدین و کتاب های درسی چالش های اجرای رویکرد و رشد حرفه ای معلمان، رشد مهارت های شناختی، رشد مهارت های عاطفی، بهبود مهارت های بین فردی و رشد مهارت های خودمدیریتی دانش آموزان از فرصت های اجرای رویکرد یادگیری زمینه محور می باشد. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش می توان گفت چالش ها و مشکلات زیادی در مقام اجرا وجود دارد، و نیز آگاهی اکثر معلمان از این رویکرد به شکل نظری است و در عمل ادراک درستی از نحوه اجرای آن ندارند. بنابراین لازم است در خصوص آموزش معلمان در این زمینه تلاش بیشتری صورت گیرد.
۲۰۸۳.

طراحی مدل تعاملات بین سازمانی دانشگاه ها در راستای توسعه نوآوری فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعاملات بین سازمانی نوآوری فناورانه دانشگاه شبکه سازی مدیریت دانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۳۲
مقدمه و هدف : تعامل و همکاری اثربخش دانشگاه ها با سایر بازیگران زیست بوم نوآوری از مهم ترین فاکتورهای رشد و توسعه فناوری های کاربردی در جامعه می باشد. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر طراحی مدلی جامع جهت تبیین تعاملات بین سازمانی دانشگاه ها در راستای توسعه نوآوری فناورانه بوده است. روش شناسی پژوهش : این مطالعه با رویکرد کیفی و روش پژوهش فراترکیب نظریه ساز انجام گرفته است، بر این اساس، یافته های مطالعات علمی مرتبط در بازه زمانی 2025-1995 میلادی استخراج و داده های گردآوری شده طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : یافته های پژوهش در قالب 53 کد باز و 12 کد محوری در سه محور پیشایندها، فرایندها و پیامدها ارائه گردید. محور پیشایندها در قالب 3 کد محوری (عوامل فردی، سازمانی، محیطی)؛ محور فرایندها در قالب 5 کد محوری (توسعه زیرساخت های مشترک، انتقال دانش و فناوری، مدیریت پروژه های مشترک، توسعه شبکه های همکاری، مدیریت دانش)؛ محور پیامدها در قالب 4 کد محوری (توسعه محصولات و خدمات نوآورانه، افزایش درآمد سازمانی، توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه، ارتقاء اعتبار دانشگاه) سازماندهی گردیدند. جهت ارتقای اعتبار یافته ها، چهار نوع راهبرد اعتباریابی توصیفی، تفسیری، نظری و پراگماتیک  مورد استفاده قرار گرفت. بحث و نتیجه گیری: اثربخشی تعاملات بین سازمانی دانشگاه ها در توسعه نوآوری فناورانه، حاصل توجه به عوامل پیش نیاز و فرایندهای کارآمد در جریان شکل گیری این تعاملات است. یافته های این پژوهش می تواند به رهبران و سیاست گذاران آموزش عالی در طراحی راهبردهایی هوشمندانه برای توسعه همکاری های اثربخش بین سازمانی کمک کند، به گونه ای که تعاملات دانشگاه ها با سایر سازمان های جامعه را با رویکردی برد-برد و در راستای رفع نیازهای جامعه طراحی و اجرا نمایند.
۲۰۸۴.

هم آفرینی برنامه ریزی درسی در آموزش عالی ایران : تحلیلی بر تجارب دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی ایران تجربیات دانشجویان کارشناسی هم آفرینی برنامه ریزی درسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۳
هدف: این مطالعه با هدف بررسی تجربیات دانشجویان کارشناسی درباره هم آفرینی برنامه ریزی درسی در آموزش عالی ایران انجام شد. روش: پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل مضمون به روش براون و کلارک Braun & Clarke(2006) انجام گرفت. داده ها به صورت استقرایی تحلیل و مضامین مستقیماً از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استخراج شدند. نمونه گیری هدفمند با بیشینه سازی تنوع، از چهار دانشگاه منتخب با سابقه نوآوری آموزشی صورت پذیرفت. فرایند نمونه گیری تا رسیدن به اشباع مفهومی ادامه یافت و در مجموع ۱۱ مصاحبه با دانشجویان کارشناسی انجام شد. برای افزایش اعتبار نتایج، بازبینی مشارکت کنندگان به کار گرفته شد و تحلیل داده ها با نرم افزار MAXQDA 2020 انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد تجربه های دانشجویان شامل مشارکت در طراحی برنامه های درسی، انتخاب محتوا، روش های ارزشیابی و همکاری در تصمیمات آموزشی بود. همچنین، عوامل مؤثر بر تحقق هم آفرینی، مزایا و چالش های اجرایی آن شناسایی شدند. اجرای این رویکرد آموزشی نیازمند بازنگری در ساختارهای سنتی آموزش، تغییر نقش اساتید به تسهیل گر و تقویت توانمندی های دانشجویان برای مشارکت فعال بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد هم آفرینی برنامه درسی در آموزش عالی ایران به عنوان رویکردی نوآورانه و تحول آفرین، نقش مهمی در ارتقای کیفیت یادگیری دارد. اصلاحات سیاستی مانند افزایش انعطاف پذیری در طراحی برنامه های درسی و ترویج فرهنگ آموزشی مبتنی بر مشارکت، از ضرورت های این حوزه است. هم آفرینی برنامه درسی علاوه بر طراحی محتوا، به تعامل بین اساتید و دانشجویان، ساختارهای آموزشی و موانع فردی وابسته بود و اهمیت به کارگیری رویکردهای مشارکتی در تدوین برنامه های درسی را برجسته ساخت.
۲۰۸۵.

Explaining Motivational Orientations According To The Perception Of A Creative Educational Atmosphere And Academic Stress By Mediating Academic Burnout(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: creative educational atmosphere Academic Stress Academic Burnout motivational orientations

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴
The current research to aim was purpose conducted the mediating role of academic burnout in the relationship between the perception of the educational atmosphere creative and academic stress with motivational orientations (intrinsic motivation, extrinsic motivation, and motivation). The research method was the correlation of the path analysis type. The population of this study included all students of senior high schools in Sanandaj city. 250 the student (138 female students and 112 male students) were selected using a random multi-stage cluster sampling method and responded to the questionnaires of the creative educational atmosphere (Mohebi & et al., 2013), the academic stress Questionnaire (Kamkari & et al., 2010), academic burnout questionnaire (Bersu & et al., 2007) and academic motivation scale (Vallerand & et al., 1992). Data analysis was performed using the path analysis statistical method and by the SPSS-22, and AMOS-24 statistical software and bootstrapping method were used to examine the mediating role of the variables. The results showed that among the assumed direct relationships, only the direct effect of perception of the creative educational atmosphere on intrinsic motivation was significant. Indirect results showed that academic burnout could play a mediating role in the relationship between the perception of a creative educational atmosphere and academic pressures with intrinsic motivation, extrinsic motivation, and motivation.
۲۰۸۶.

رابطه ساختاری خودارزشمندی و خودانتقادی با سازگاری تحصیلی دانشجویان: نقش میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودارزشمندی خودانتقادی خودکارآمدی تحصیلی سازگاری تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۵
امروزه تحصیلات سطح بالا، دست یابی به اهداف حرفه ای و شغلی در سیکل زندگی روزمره بسیاری از افراد طبیعی شمرده می شود. در این بین سازگاری تحصیلی به عنوان یکی از ابعاد کلی سازگاری روانی اجتماعی همیشه مورد توجه پژوهشگران در حوزه تعلیم و تربیت بوده است لذا این پژوهش با هدف نقش میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی در رابطه خودارزشمندی و خودانتقادی با سازگاری تحصیلی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان سال دوم و سوم دانشکده علوم دانشگاه سراسری یزد که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل و مشتمل بر 800 دانشجو بودند. برای انتخاب نمونه از میان جامعه مذکور 300 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همه دانشجویان به پرسشنامه خودارزشمندی کروکر و همکاران(2003)، پرسشنامه خودانتقادی لویز(1988)، پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک(1984) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بالتینک(2001) پاسخ دادند. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار spss و Amos23 انجام شد. نتایج نشان داد رابطه مستقیم خودکارآمدی تحصیلی با سازگاری تحصیلی(675/0)، خودارزشمندی با خودکارآمدی تحصیلی(548/0) و خودانتقادی با خودکارآمدی تحصیلی(77/0-) معنی دار است (05/0>p). همچنین براساس آزمون سوبل از آن جا که آماره های آزمون بالاتر از 96/1 به دست آمده است(001/0>p) روابط غیر مستقیم خودارزشمندی و سازگاری تحصیلی از طریق خودکارآمدی و رابطه غیر مستقیم خودانتقادی و سازگاری تحصیلی از طریق خودکارآمدی معنی دار است. بنابر نتایج پژوهش می توان از بسته های آموزشی مبتنی بر سازگاری تحصیلی در جهت بهبود خودانتقادی و خودارزشمندی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان استفاده نمود.
۲۰۸۷.

تدوین مولفه ها و عناصر و تعیین اعتبار الگوی استعدادیابی و هدایت تحصیلی دانش آموزان در مدارس البرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعدادیابی هدایت تحصیلی مدل پارادایمی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۵
مقدمه و هدف: استعدادیابی و هدایت تحصیلی به عنوان یکی از ارکان اساسی در توسعه استعدادها و انتخاب مسیر شغلی و تحصیلی دانش آموزان، نیازمند الگوهای جامع و علمی است. هدف از پژوهش حاضر تدوین مولفه ها و عناصر و تعیین اعتبار الگوی استعدادیابی و هدایت تحصیلی دانش آموزان در مدارس البرز بود. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر با روش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری شامل صاحب نظران و متخصصان مشاوره، راهنمایی شغلی و هدایت تحصیلی بود که از میان آن ها 12 نفر به روش نمونه گیری نظری برای مصاحبه عمیق انتخاب شدند. مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه یافت. برای اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی، 14 متخصص به صورت نمونه گیری هدفمند مشارکت داشتند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه با متخصصان و مشاوران مدارس بود. جهت بررسی روایی محتوایی الگوی پیشنهادی، از شاخص روایی محتوایی(CVI) و مناسبت کلی(S-CVI) استفاده شد. یافته ها: شاخص روایی محتوایی(CVI) نشان دهنده جامعیت قضاوت های مربوط به روایی یا قابلیت مدل، یا ابزار نهایی می باشد. از آنجایی که حداقل مقدار قابل قبول برای CVI برابر با 79/0 است، نتایج نشان می هد که این عدد برای تمام معیارهای الگو بالای 79/0 است و لذا می توان نتیجه گرفت که الگوی پیشنهادی از روایی محتوایی مناسبی برخورد است. بحث و نتیجه گیری: با توجه نتایج، الگوی استعدادیابی و هدایت تحصیلی می تواند به دانش آموزان امکان طراحی و راهبردی کردن آینده شغلی و تحصیلی خود را بدهد و به آنها اعتماد به نفس و امید بیشتری برای دستیابی به اهداف خود ببخشد.
۲۰۸۸.

شناسایی عوامل مؤثر بر دانشگاه اخلاق محور با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق دانشگاه اخلاق محور آموزش عالی دانشگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۴
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر دانشگاه اخلاق محور با استفاده از رویکرد کیفی انجام شده است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. نمونه گیری استفاده شده در این پژوهش، نمونه گیری خوشه ای و با شیوه نمونه گیری گلوله برفی بود. مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات، انجام مصاحبه های عمیق با خبرگان، مدیران، معلمان و متخصصین حوزه آموزش و پژوهش تا دستیابی به اشباع نظری بوده است. در مجموع 21 مصاحبه انجام شد. پس از جمع آوری اطلاعات، کدهای مربوط به مصاحبه های مکتوب با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش که پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدل نهایی پژوهش است. نشان می دهد عوامل مؤثر بر دانشگاه اخلاق محور در سه مضمون فراگیر شامل: عوامل فردی (ویژگی مدیران و سیاست گذاران، ویژگی رفتاری اساتید، ویژگی رفتاری کارکنان، ویژگی شخصیتی دانشجویان)، عوامل درون دانشگاهی(سبک رهبری اخلاقی، آموزش اخلاقی، پژوهش های اخلاق محور، رفتار شهروندی بالا، فرهنگ سازمانی، عدالت سازمانی، جو سازمانی)، عوامل محیطی (فلسفه حاکم بر جامعه، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی اجتماعی) بودند. بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند مورد توجه سیاست گذاران دانشگاهی قرار گیرد و مدیران دانشگاهی را ترغیب کند تا از طریق آشناکردن اساتید و دانشجویان با موضوع اخلاق در دانشگاه، پیشرفت علمی و عملی را فراهم سازند.
۲۰۸۹.

شناسایی شایستگی های استاد راهنما برای ارشادگری پژوهشیِ دانشجویان دکتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارشادگری پژوهشی ارشادکنننده پژوهشی شایستگی ها استاد راهنما دانشجوی دکتری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۱
مقدمه و هدف: ارشادگری پژوهشیِ دانشجویان دکتری برای موفقیت علمی و حرفه ای این پژوهشگران تازه کار ضرورت دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی شایستگی های استاد راهنما برای ارشادگری پژوهشیِ دانشجویان دکتری بود. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و با رویکرد کیفی انجام شده است. داده ها با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 20 عضو هیأت علمی و 20 دانشجوی دکتری که به صورت هدفمند انتخاب شدند، گردآوری و اشباع نظری حاصل شد. جهت تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: از تحلیل داده های کیفی پژوهش در نهایت 44 کد اولیه بدست آمد و کدهای بدست آمده در 7 مقوله طبقه بندی گردید که عبارتند از: شایستگی های تخصصی، شایستگی های فنّی، الگوهای رفتاری، اخلاق علمی، الگوهای نگرشی، ویژگی های شخصی، شایستگی های حرفه ای. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، ارشادگری پژوهشیِ دانشجوی دکتری توسط استاد راهنما مستلزم برخورداری وی از 7 دسته شایستگی شامل شایستگی های تخصصی، شایستگی های فنّی، الگوهای رفتاری، اخلاق علمی، الگوهای نگرشی، ویژگی های شخصی، شایستگی های حرفه ای می باشد. یافته های این پژوهش می تواند در ارزیابی شایستگی های استاد راهنما برای ایفای نقش به عنوان ارشادکننده پژوهشی و طراحی برنامه ها و دوره های آموزشی با هدف تقویت شایستگی های موردنیاز اساتید راهنما برای ارشادگری پژوهشیِ دانشجویان دکتری مورد استفاده قرار گیرد.
۲۰۹۰.

طراحی الگوی نظام آموزشی مبتنی بر راهبری استعداد کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام آموزشی راهبری استعداد کودکان مهد کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۹
مقدمه و هدف: ارائه خدمات آموزشی باکیفیت و طراحی برنامه های ویژه برای کشف علایق و استعدادهای دانش آموزان، به بهبود دستاوردهای تحصیلی و رشد فردی آن ها کمک می کند. مهدهای کودک با اجرای سیستم مدیریت اثربخش می توانند زمینه راهبری استعداد کودکان را فراهم کنند. هدف مطالعه حاضر طراحی الگوی نظام آموزشی مبتنی بر راهبری استعداد کودکان است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش، از لحاظ هدف، کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، از نوع کیفی است. جامعه آماری متشکل از خبرگان و اساتید دانشگاهی دارای تخصص در زمینه آموزش کودکان، مدیریت استعداد، رشد کودکان بودند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که جهت سنجش روایی آن از ارزیابی قضاوت خبرگان استفاده شد و برای محاسبه پایایی، از میان مصاحبه های انجام گرفته چند مصاحبه به عنوان نمونه انتخاب و هر کدام از آن ها در یک فاصله زمانی کوتاه و مشخص دو بار کدگذاری شدند و میزان توافق بین این کدگذاری ها مبنای محاسبه پایایی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی نظام آموزشی مبتنی بر راهبری استعداد کودکان شامل 6 بعد فلسفی و اهداف آموزشی، محتوایی و برنامه ریزی درسی، انسانی و نیروی انسانی، مالی و منابع، فناوری و نوآوری، ارزیابی و کیفیت سنجی و هفده مولفه فلسفه آموزشی، اهداف آموزشی، اهداف برنامه درسی، محتوای برنامه درسی، راهبردهای یاددهی – یادگیری، آموزش و حمایت از معلمان، ویژگی های معلمان، ویژگی های مدیر مهد کودک، بودجه ریزی هدفمند، تامین منابع آموزشی، سرمایه گذاری در فناوری و نوآوری، ابزارهای استعدادیابی و تحلیل داده ها، آموزش معلمان در فناوری، ارزیابی چندبُعدی، ارزیابی تکوینی (فرآیندمحور)، ارزیابی مشارکتی، ابزارهای ارزیابی متنوع بود.
۲۰۹۱.

Identifying, Analyzing And Ranking the most popular sources Of Curriculum Studies In Iran From The perspective Of Doctoral Students(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: curriculum studies Qualitative Content Analysis Shannon entropy method TOPSIS method

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۶
The purpose of the article is to identify,analyze and rank the most popular sources (translated and authored) in the field of curriculum studies at the moment.The research method was qualitative content analysis (inductive), Shannon entropy and TOPSIS methods.The research field the qualitative method was all experts and university faculty members in the field of curriculum studies in Iran. Participants were selected using available and snowball sampling and data were collected using semi-structured interviews. Finally, 15 participants were invited to interviews which reached the theoretical saturation limit. Then, using the method of thematic analysis, the data were coded and analyzed.The validity and reliability of the research was checked and confirmed based on reliability, transferability, generality and verifiability of the indicators.The statistical population of the Shannon entropy method and TOPSIS was the doctoral students of the Curriculum Studies Department of Tehran Universities, 112 people were selected based on the formula of sample size and answered the questionnaire through available sampling and researcher-made(structured) questionnaire tool. Finally, according to the obtained components extracted from the interviews with expert faculty members as well as the answers of doctoral students, analysis was done and the results were extracted.According to the obtained results,12 works were ranked.
۲۰۹۲.

رابطه سرمایه روانشناختی با درگیری تحصیلی با نقش میانجی گری سبک یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه روانشناختی درگیری تحصیلی سبک یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۵
هدف پژوهش حاضر رابطه سرمایه روانشناختی با درگیری تحصیلی با نقش میانجی گری سبک یادگیری بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری تمامی دانش آموزان دختر مدارس مشکین شهر در سال 1399-400 به تعداد 2325 دانش آموز و نمونه ی آماری تعداد 329 دانش آموز بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران بود. که بوسیله نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسنگ (2011)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و آولیو (2007) و پرسشنامه سبک یادگیری کلب (1985) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss 22 و نرم افزار ایموس 24 بود. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که متغیر سرمایه روانشناختی با سک یادگیری رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین رابطه متغیر سرمایه روانشناختی و درگیری تحصیلی مثبت و معنادار می باشد. همچنین رابطه درگیری تحصیلی و سبک یادگیری مثبت و معنادار می باشد. مدل معادلات ساختاری نیز از برازش مطلوبی برخوردار بود.
۲۰۹۳.

بررسی رابطه فلات زدگی شغلی و پنهان سازی دانش از دیدگاه اخلاقی: نقش واسطه ای بی اعتمادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلات زدگی شغلی پنهان سازی دانش بی اعتمادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۳۱
مقدمه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه فلات زدگی شغلی و پنهان سازی دانش از دیدگاه اخلاقی: با نقش واسطه ای بی اعتمادی بود. روش شناسی پژوهش : روش انجام پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد که از آزمون مدل معادلات ساختاری و برآوردهای بیشینه درست نمایی با تعدیل چولگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه حکیم سبزواری در نظر گرفته شد که در نیمسال اول سال تحصیلی 1404-1403 مشغول به خدمت بودند. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش تصادفی طبقه ای و طبق جدول مورگان، تعداد 232 نفر تخمین زده شد. برای برآورد اعتبار مقدماتی پرسشنامه های فلات زدگی شغلی، پنهان سازی دانش و بی اعتمادی، یک نمونه اولیه شامل 40 نفر مورد آزمون قرار گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه ها از نظر اساتید و کارشناسان مثبت ارزیابی گردید؛ همچنین، میزان پایایی به واسطه ی ضریب آلفای کرونباخ برای سوالات متغیر ها به ترتیب، 95/0 برای فلات زدگی شغلی، 97/0 برای پنهان سازی دانش و 95/0 برای بی اعتمادی بدست آمد. یافته ها : مطابق با یافته های این پژوهش، فلات زدگی شغلی هم به شکل مستقیم و هم به شکل غیر مستقیم، به واسطه بی اعتمادی در سطح معناداری 001/0 نقش ویژه ای در میزان پنهان سازی دانش کارکنان دانشگاه حکیم سبزواری دارد. بحث و نتیجه گیری: مدیران و برنامه ریزان موسسات آموزش عالی می توانند از نتایج پژوهش حاضر در به کار گیری برنامه ها و راهبرد های ویژه در جهت کاهش پنهان سازی دانش و ابعاد و عوامل موثر بر آن، نهادینه کردن اشتراک دانش در فرهنگ های سازمانی دانشگاه ها و کاهش بی اعتمادی و فلات زدگی در بین کارکنان استفاده نمایند.
۲۰۹۴.

وضعیت جاری مدیریت دانش سازمانی مدیران مدارس (ارائه یک الگو با رویکرد نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش مدیران مدارس متوسطه داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۷
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود مدیریت دانش سازمانی مدیران مدارس متوسطه است. روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. حوزه پژوهش شامل کلیه کارگزاران دخیل در مدیریت مدارس هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. یافته ها: یافته ها پژوهش نشان دهنده ی نوزده مفهوم محوری و هشت مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل عدم آگاهی نسبت به ضرورت و چارچوب های اجرایی مدیریت دانش در مدرسه به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علی (عدم توجه به شبکه سازی در راستای مدیریت دانش، ضعف رهبری در فعالیت های درون مدرسه ای، عدم تجهیز مدارس به ابزارهای مدیریت دانش)، عوامل زمینه ای (عوامل محیطی، مدیریتی و منابع)، شرایط مداخله ای تسهیل گر(خصوصیات فردی، پشتیبانی و حمایت سازمانی و الزامات فرایندی مدیریت دانش)، شرایط مداخله گر محدودکننده(موانع ساختاری، موانع آموزشی و مدیریتی، موانع فرهنگی)، راهبردها (بهبود فرهنگ سازمانی و جو مدرسه ای، تلفیق آموزش و پژوهش، توجه به توسعه فردی مدیران و معلمان) و پیامد (عدم توازن در چرخه مدیریت دانش مدارس و غفلت از ساخت و اشتراک دانش در مدارس) سازمان یافت. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که برای اجرای مدیریت دانش در سازمان عوامل فردی، سازمانی و مدیریت مؤثر بوده و باید این عوامل در کنار هم مورد توجه قرار گیرد. واژه های کلیدی: مدیریت دانش، مدیران، مدارس متوسطه، داده بنیاد
۲۰۹۵.

شناسایی مؤلفه های جذب و انتخاب معلمان کارآمد در نظام آموزش و پرورش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معلم کارآمد جذب معلمان انتخاب معلمان آموزش و پرورش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۹
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر جذب و انتخاب معلمان کارآمد در نظام آموزش و پرورش کشور انجام گرفته است. در این راستا زمینه های جذب و انتخاب معلمان کارآمد بررسی شد. روش شناسی پژوهش : این پژوهش از لحاظ هدف کابردی و با رویکرد کیفی و روش اکتشافی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش متخصصان و صاحب نظران حوزه تعلیم و تربیت و مدیران ستادی سطوح مختلف آموزش و پرورش در سال تحصیلی 03-1402 بودند که 16 نفر برمبنای اصل اشباع نظری و نمونه گیری هدفمند از نوع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی اسناد موجود در زمینه موضوع پژوهش بود. داده های پژوهش با استفاده از روش های بازخورد مشارکت کننده، بازخورد همکار و ناظر بیرونی اعتباریابی شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. یافته ها : نتیجه تحلیل داده ها منجر به شناسایی مؤلفه های جذب و انتخاب معلمان کارآمد شد. مضامین فراگیر در سه سطح مؤلفه های فردی، تعاملی و سازمانی طبقه بندی شد. مؤلفه های فردی شامل دو مقوله فرعی تعهد و تخصص بوده است. مؤلفه های تعاملی در دو مقوله فرعی ارتباط و اقدام دسته بندی شده است. مؤلفه های سازمانی شامل دو مقوله تعلق و تغییر بوده است. زمینه های جذب و انتخاب معلمان کارآمد عبارت اند از: الزامات و زیرساخت های سیاسی، ساختاری، مدیریت منابع انسانی، سیمای سازمانی، نظام جذب، شیوه های انتخاب و تأمین معلم و نظام گزینش. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش به سیاست گذاران و مدیران آموزشی یاری می رساند تا با ایجاد برنامه های مؤثر و بازنگری در تدوین شاخص ها، معلمان شایسته را جذب کنند و از خسارات و هزینه های انتخاب نیروی انسانی ناکارآمد جلوگیری کنند. در نهایت، این اقدامات به بهبود کیفیت آموزش و پرورش و افزایش عملکرد دانش آموزان خواهد انجامید.
۲۰۹۶.

الگوی شایستگی دبیران آموزش و پروش از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش و پرورش الگو روش نظریه زمینه ای شایستگی معلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۷
هدف: هدف پژوهش، طراحی الگوی شایستگی دبیران آموزش و پروش از دیدگاه خبرگان بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی؛ از منظر جمع آوری داده ها، توصیفی؛ و از چشم انداز ماهیت داده ها، کیفی، از نوع روش نظریه زمینه ای مسبوق به سابقه بود. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۵ خبره جمع آوری و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. برای تضمین روایی، از معیارهای قابلیت اعتماد، قابلیت انتقال، قابلیت ارتباط و قابلیت تأیید استفاده شد و پایایی داده ها با ضریب کاپای کوهن 876/0 که نشان دهنده توافق بسیار قوی بین کدگذاران است، ارزیابی گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد توسعه پایدار شایستگی های آموزشی دبیران نیازمند توجه به سه دسته شرایط است: شرایط علی شامل سیاست گذاری آموزشی، انگیزش، عدالت و زیرساخت ها؛ شرایط مداخله گر شامل اعتماد، فرهنگ سازمانی و مشارکت؛ و شرایط زمینه ای مانند زیرساخت و فناوری آموزشی. راهبردهای اصلی شامل نوآوری و رشد حرفه ای بوده و عوامل پیامدی نیز حمایت از معلمان، روابط اجتماعی و شفافیت ساختاری را در بر می گیرد. خبرگان بر اصلاح ساختار مدیریتی، افزایش مشارکت معلمان، رفع موانع سیاسی، توسعه تحقیقات، ارتقای جایگاه معلمان و تقویت فرهنگ پژوهش تأکید کردند. این یافته ها در قالب الگویی تحت عنوان «توسعه پایدار شایستگی های آموزشی» ارائه شده که بر تعامل این عوامل تأکید دارد. نتیجه گیری: نتیجه گیری نشان می دهد توسعه پایدار شایستگی های دبیران نیازمند رویکردی جامع و سیستمی است که تمامی عوامل مؤثر را در نظر بگیرد و با مشارکت مشترک سیاست گذاران، مدیران و معلمان، نظامی پویا و منعطف ایجاد کند که به طور مستمر برنامه های آموزشی را با نیازهای روز هماهنگ سازد.
۲۰۹۷.

ارتباط یابی نقش رهبری تحول آفرین در سازمان یادگیرنده ی کارکنان آموزش و پرورش استان البرز با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری تحول آفرین سازمان یادگیرنده شبکه عصبی مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۳۶
مقدمه و هدف: سازمان ها برای بهبود یادگیری بیشتر خود در محیط های پیوسته در حال تغییر به رهبری تحول آفرین نیاز دارند. پژوهش حاضر با هدف ارتباط یابی نقش رهبری تحول آفرین در سازمان یادگیرنده ی کارکنان آموزش و پرورش استان البرز با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN) انجام گرفت. روش شناسی پژوهش: جامعه آماری این مطالعه شامل کارکنان آموزش و پرورش استان البرز با جمعیت 460 نفر در سال 1403 بود. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان 132 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رهبری تحول آفرین باس و آوولیو (2000) و پرسشنامه محقق ساخته سازمان یادگیرنده میر آقاپور اقدم (1388) و استفاده شد. روایی ابزارها با نظر استادان علوم تربیتی و روانشناسی تأیید شد. داده ها با شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) در نرم افزار Spss.25 تحلیل شد. نتایج نشان داد ارتباط یابی رهبری تحول آفرین بر سازمان یادگیرنده دارای یک لایه ورودی با 6 گره و یک لایه پنهان با 6 گره است و شبکه عصبی مصنوعی به خوبی قادر است پرش ها و روند سازمان یادگیرنده را از روی رهبری تحول آفرین پیش بینی کند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که ویژگی های آرمانی (100/0) بیشترین تأثیر و حمایت توسعه گرا (ملاحظات فردی) (2/17) کمترین تأثیر ضریب اهمیت را در بر آورد سازمان یادگیرنده در بر می گیرد. بحث و نتیجه گیری: آموزش و مربیگری بر رهبران در سازمان آموزش و پرورش می تواند باعث تقویت کیفیت رهبری تحول آفرین و همچنین بهبود آن گردد. بدین ترتیب امید است بتوان سطح یادگیری سازمان را نسبت به چشم انداز و مأموریت سازمان افزایش داد و نیروی کار منسجم و با انگیزه تر را پرورش داد.
۲۰۹۸.

تحلیل علّی - معلولی توسعه حرفه ای مدیران آموزش و پرورش منطقه 4 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه حرفه ای مدیران آموزش و پرورش دیمتل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۷
مقدمه و هدف: پیشرفت های علوم و فناوری، مهارت ها و قابلیت های مدیران سازمان ها را به چالش می کشد و برای مواجهه با این تغییرات سریع، قابلیت های مدیران باید بر اساس یک برنامه جدید و سازمان یافته مجدداً ساختاردهی شود. هدف پژوهش حاضر تحلیل علّی - معلولی توسعه حرفه ای مدیران آموزش و پرورش منطقه 4 تهران است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد آمیخته است. خبرگان جامعه آماری در هر دو مرحله شامل خبرگان دانشگاهی و متخصصان توسعه حرفه ای مدیران، بودند. نمونه پژوهش به صورت هدفمند و با استفاده از سطح اشباع نظری تعداد 22 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه تا رسیدن اطلاعات به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش کدگذاری دومرحله ای صورت گرفت. در بخش کمی نیز از روش دیمتل استفاده شد. پرسشنامه دیمتل در اختیار 22 نفر از خبرگان قرار گرفت و میزان تاثیر عوامل مشخص گردید. یافته ها: بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل یافته های کیفی، تعداد 165 کد باز از میان مفاهیم موجود در مصاحبه ها شناسایی شد که در قالب 30 مقوله دسته بندی شدند. نهایتا 7 مقوله اصلی بدست آمدند. و نتایج دیمتل فازی نشان داد که در پژوهش حاضر عوامل فردی، ذینفعان و مدیریت منابع انسانی بعنوان عوامل علّی مدل و عوامل آموزشی، برنامه ریزی و فناوری در آموزش عوامل معلولی مدل بودند. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که توسعه حرفه ای مدیران برای بهبود نظام آموزش و پروش ضروری است.
۲۰۹۹.

پیش بینی آوای سازمانی معلمان بر اساس مؤلفه های سبک رهبری امنیت مدار و اعتماد معلمان به مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آوای سازمانی اعتماد به مدیر سبک رهبری امنیت مدار معلمان مدارس ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۶
مقدمه و هدف : هدف این پژوهش پیش بینی آوای سازمانی معلمان بر اساس مؤلفه های سبک رهبری امنیت مدار و اعتماد معلمان به مدیران بود. روش شناسی پژوهش : از روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل 365 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهرستان رزن در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. از این تعداد 191 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه سبک رهبری امنیت مدار (Coombe, 2010)، پرسشنامه اعتماد به مدیر (Hoy et al., 2006) و پرسشنامه آوای سازمانی (Hames, 2012) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه های پژوهش، مورد تأیید متخصصان قرار گرفت و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 96/0، 82/0 و 96/0 تأیید گردید. یافته ها : نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک رهبری امنیت مدار مدیران و آوای سازمانی معلمان (709/0) و بین اعتماد به مدیر و آوای سازمانی معلمان  (619/0) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام ، دو مؤلفه «مشاهده پتانسیل» و «بررسی» از میان مؤلفه های سبک رهبری امنیت مدار و متغیر اعتماد معلمان به مدیر، توان پیش بینی آوای سازمانی معلمان را دارند. بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که سبک رهبری امنیت مدار و اعتماد معلمان به مدیران از عوامل کلیدی در ارتقای آوای سازمانی اند؛ به گونه ای که با ایجاد فضای حمایتی و مملو از اعتماد، بستر مناسب برای مشارکت، نوآوری، تعامل مؤثر و تحقق اهداف آموزشی فراهم می آید.
۲۱۰۰.

اهداف برنامه درسی تربیت شهروند جهانی و اعتبار سنجی آن در نظام آموزشی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهداف برنامه درسی دوره ابتدایی شهروند جهانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۳۰
هدف: هدف پژوهش حاضر اهداف برنامه درسی تربیت شهروند جهانی و اعتبار سنجی آن در نظام آموزشی دوره ابتدایی ایران بود. روش: پژوهش حاضر دردوبخش کیفی و کمی تشکیل شد، بخش کیفی، روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی، جامعه آماری متخصصین رشته های برنامه ریزی درسی، علوم اجتماعی ، فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه های ارومیه و تبریز بودند نمونه گیری هدفمند. داده ها از طریق مصاحبه کدگذاری و با روش تحلیل تماتیک، گردآوری و ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه بود .بخش کمی، روش تحقیق مورد استفاده با رویکرد کمی روش پیمایشی، جامعه آماری مدیران،کارشناسان ستادی آموزش ابتدایی، سرگروه های آموزشی، راهبران آموزشی، معلمان دوره ابتدایی شهر ارومیه در نواحی 2 گانه ، حجم نمونه بر اساس جدول کرچسی و مورگان برابر با 368نفر تعیین شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه از 7 نفر اساتید در مورد اعتبار آن نظر خواهی شد. برای ارزیابی برازش داده ها از آزمون تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم و برای نتایج آزمونTتک نمونه ای،استفاده شد. یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد، اهداف برنامه درسی تربیت شهروند جهانی، از زیر مضمون اهداف برنامه درسی ،ویژگی اهداف برنامه درسی و مبانی اهداف برنامه درسی تشکیل شد و اعتبار مضامین اهداف برنامه درسی تربیت شهروند جهانی در حد بالاتر از متوسط می باشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج از مضامین بدست آمده می توان به عنوان چارچوبی در فرایند برنامه ریزی درسی تربیت شهروند جهانی دوره ابتدایی استفاده کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان