فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پس از تجزیه خاک تالش به وسیله روس ها در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار، بخش جنوبی آن که در ایالت گیلان باقی ماند، به پنج بلوک با نام های کرگان رود، اسالم، تالشدولا، شاندرمن و ماسال تقسیم گردید و «خمسه طوالش» خوانده شد و اداره آن بلوک ها به پنج خاندان از خوانین محلی واگذار گردید. در دوره مشروطیت حاکم کرگان رود، نصرت الله خان عمیدالسلطنه (سردار امجد) بود. دوره حکومت سردار امجد به سبب روا داشتن ستم های بی سابقه بر مردم، به عنوان یکی از سیاه ترین دوره ها در تاریخ تالش رقم خورده است. در چنان شرایطی دهقانان تالش و بخشی از اقشار متوسط تالش که از گزند خان حاکم در امان نبودند، آماده فرصتی برای خیزش بودند. اوج گرفتن جنبش سوسیال دمکراسی روسیه و پیوند آن با کانون های آزادی خواهی در گیلان و آغاز خیزش های ضد استبدادی در ایران که تدریجاً انقلاب مشروطیت نامیده شد، مردم تالش نیز به پا خاستند و مبارزات خود علیه خان حاکم و حامیان داخلی و روسی اش را با مشروطه خواهی پیوند زدند.
فضل الله روزبهان خنجی و مؤلفه های مشروعیت ساز در حکومت آق قویونلوها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۸
155-179
حوزههای تخصصی:
نابسامانی های بوجود آمده در جامعه ایرانی، در بازه زمانی دو سه قرن پس از برافتادن خلافت عباسی، چنان گسترده شده بود که، این جامعه را، به نهایت انحطاط خود رسانید، از این روی، برخی از اندیشمندان و نخبگان ایرانی از همان ابتدا، درصدد رفع و دفع این ناهنجاری ها برآمده و به روش های مختلف، در این زمینه تلاشهایی را، انجام دادند، در این میان، فضل الله روزبهان خنجی، ازجمله اندیشمندانی است که در دوره حکومت سلطان یعقوب آق قویونلو، با آگاهی از این اوضاع و با هدف تلقین حکومتی تشریعی، تلاش های بی شائبه ای را انجام داده و با بهره گیری از ترفندهای مختلف، ظهور حکومت آق قویونلو را، برپایه انگاره موعود محورِ مجددمائه، تبیین نموده است، درواقع، خنجی در راستای این هدف، و با استفاده از مؤلفه هایی دیگر، نظیر مشیت گرایی، تأویل گرایی و نمادهایی از اندیشه ایرانشهری مانند، فرهمندی، عدالت محوری و خردمندی، درصدد برآمده است تا، حکومت آق قویونلو را، حکومتی مشروع معرفی نماید، از این روی، در موارد متعدد، این مؤلفه ها را، در عالم آرای امینی ، به کار گرفته است، البته این رویکرد خنجی، در دیگر آثار وی، نظیر سلوک الملوک و مهمان نامه بخارا ، که به هنگام حضور وی در دربار خوانین ازبک، تألیف شده است نیز، خودنمایی می کند.
وجه جنسیتی گفتمان دولت- ملت رضاشاه و تأکید بر ارزشمندی نقش خانگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با نگاهی به ابعاد مختلف طرح بیداری زنان در دوره رضاشاه، در پی پاسخ به این سؤال است که چرا در این دوره با وجود ادعای دولت مبنی بر رهایی و آزادی زنان از طریق فرایند نوسازی و تجدد، همچنان بر ارزشمندی نقش های سنتی زنان و خانه نشینی آنان تأکید شده بود. نگارندگان این پژوهش با تکیه بر منابع کتابخانه ای، با واکاوی سیاست های جنسیتی دولت رضاشاه، به این چرایی و چگونگی پاسخ داده اند. در این پژوهش، ابتدا به ترسیم فضای خاورمیانه و شکل گیری جنبش های ناسیونالیستی و دولت های ملی مدرن و همچنین نقش و جایگاه زنان در تحولات قرن نوزدهم و بیستم در این جوامع پرداخته شده و در این ارتباط، با تکیه بر شکل گیری مفهوم «خانواده ایده آل» و «مادری جدید»، سیاست های جنسیتی دولت نوگرا و ملّی گرای رضاشاه مورد بررسی قرار گرفته است و این نتیجه به دست آمد که درواقع هدف از طرح بیداری زنان، ساخت یک هویت جدید برای زن ایرانی بود. در این تصویر جدید، نقش های سنتی زنانه با ادلّه جدیدی گرامی داشته می شد و دولت در قابلیت زنان برای مادری و همسری، نقشی سیاسی و وطن پرستانه می دید؛ بدین معنا که زنان جدید ایرانی با وجود داشتن تحصیلات و ظاهری مدرن، باید همچنان نقش حافظان اخلاق، پاسداران سنت های فرهنگی و ملی را ایفا می کردند و به عنوان محافظان نهاد خانواده سنتی و آرمانی، نسلی از شهروندان وطن پرست و مترقّی را متناسب با آرمان های دولت می پروراندند.
نظم نوین سلطان سلیم سوم؛ نقطه عطف گرایش امپراطوری عثمانی به اصلاحات نوین (1807 1789 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلطان سلیم سوم (1807 1789 م) در زمره سلاطین اصلاح گر عثمانی به شمار می رود که با افکار و ایده های نوگرایانه خویش و همراهی نخبگان متجدد درصدد بود به سان گذشته، دولت عثمانی را در عرصه رقابت های جهانی مطرح سازد و با سازماندهی اوضاع داخلی و ایجاد اصلاحات بنیادین، امپراطوری را از بحران و رکود نجات دهد. علاوه بر آن توانست مسیر اصلاحات نوین را برای جانشینان خویش هموارتر سازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای در پی تبیین و تحلیل سیر تحولات امپراطوری عثمانی در عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عصر سلیم سوم و نوع عملکردهای اصلاح گرایانه و واکنش های جامعه عثمانی نسبت به اقدامات وی است تا بتواند چرایی ناکامی پروژه اصلاحات سلطان نوگرای عثمانی را دریابد.
رویکرد حکومت آق قویونلو نسبت به افکار عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۸
181-203
حوزههای تخصصی:
افکار عمومی یا توجه به توده مردم از دیرباز در تاریخ انسانی حضور و حیات داشته است هر چند که تا عصر روشنگری مصطلح نبوده و مورد بررسی علمی قرار نگرفته است. با وجود سلطه بدون چون و چرای پادشاهان و حاکمان بر زندگی مردم، بدون تردید آنها یکی از اجزاء و ارکان شکل دهنده حکومت ها بوده اند که میزان اهمیت مردم در حوزه سیاست به نوع جایگاه و رویکردی بر می گردد که نزد حاکمان خود داشته اند. در خلال نیمه دوم قرن پانزدهم میلادی ایران آق قویونلوها بر غرب ایران حاکم بوده و سازمان حکومت به گونه ای قبیله ای شکل گرفته و اداره می شد. حکومت آق قویونلو اگر چه بیشتر اوقاتش صرف کشمکش بین رهبران قبیله می شد اما نمی توانست بی توجه به مردم و شرایط اقتصادی- اجتماعی حاکم بر جامعه خویش باشد زیرا که هر حکومتی نیازمند شناساندن حق حکومت خود نزد مردم حکومت شونده جهت مورد پذیرش قرار گرفتن از جانب آنها می باشد. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای قصد آن دارد تا رویکرد حکومت آق قویونلو را در جلب افکار عمومی جهت ایجاد پذیرش و مقبولیت مردمی بررسی کند. از منظر این پژوهش آق قویونلوها پس از تثبیت و استقرار حکومت خود به ویژه در دوره حکومت اوزون حسن یکی از مهم ترین وظایف پادشاه نسبت به مردم تحت تابعیت خود را اعاده دادرسی و برپایی عدالت در سطح جامعه و توجه به مسائل و مشکلات آنها می دانستند. علاوه بر این حکومت آق قویونلو در جریان جلب توجه افکار عمومی نسبت به خود مسئله تسهیل هر چه بیشتر جریان اخذ مالیات و کاستن از فشارهای اقتصادی و مالی را مد نظر و موضوع دین را نیز جهت فراهم آوردن زمینه های شناسایی و پذیرش حکومت خود در نزد عامه مردم مورد توجه قرار داد.
واکاوی مناسبات علی اکبر داور با پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری کارگزاران آشنا با ساختارهای حکومتی جدید یکی از نیازهای مبرم حکومت پهلوی اول بود. یکی از کارگزارانی که نقش مهمی در دگرگونی های ساختاری در این زمان داشت، علی اکبر داور بود، تکاپوهای پانزده ساله داور در شکل گیری و تداوم حکومت پهلوی سرانجام خوشایندی برای او نداشت. مدعای این پژوهش این است که خودکشی داور ریشه در روابط او با رضاشاه دارد. ازآنجاکه تاکنون پژوهش روشمندی در تبیین خودکشی داور و روابط رضاشاه با او انجام نشده، این پژوهش درصدد است برای اولین بار، با بهره گیری از مدل «تیپ بندی شخصیت» به این کار مبادرت ورزد. روابط میان رضاشاه و داور در بلندمدت بر اساس نیازهای متقابل و ویژگی های شخصیتی هردو بناشده بود. مادامی که رضاشاه نیاز به مهارت های تخصصی داور داشت و داور نیازمند یک حامی قدرتمند بود، همدیگر را تأیید می کردند؛ اما ماهیت شخصیت پهلوی اول پس از بهره برداری از مهارت های مدیریتی داور در زمان تصدی وزارت عدلیه، نمایان تر شد. رضاشاه که برخلاف داور ازنظر تیپ شناسی «حسی» و «قضاوت تگر» به شمار می رفت و به گزاره های عینی و نتایج فوری علاقه بیشتری داشت مدام داور را به خاطر نتیجه ندادن پروژه های اقتصادی اش در زمان تصدی پست وزارت دارایی تحت فشار قرار می داد. داور که برخلاف رضاشاه ازنظر شخصیتی «شهودی» بود و به طرح های بلندمدت برای حل مشکلات اقتصادی باور داشت نتوانست در مقابل فشارهای مداوم شاه مقاومت کند و سرانجام دست به انتحار زد.
تأملی در مفهوم جغرافیایی ایالت و شهر جیرفت در دوران اسلامی؛ از سده های نخستین تا اوایل سده هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منابع و متون کهن اعم از تاریخی و جغرافیایی به شهر جیرفت اشاره هایی اندک اما معتنابه شده است. اگر چه این مقدار به درک کامل و حتی ناقصی از اوضاع و شرایط این شهر در گذشته نمی انجامند اما دربر دارنده نکات مهمی هستند که در مسیر درک هر چه کامل تر اوضاع و احوال سرزمین جیرفت در گذشته تعیین کننده هستند. در مقاله پیش رو اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و مراجعه به متون دست اول گردآوری شده و روش پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع «تحلیل محتوا» هستند. نتایج این پژوهش به طور کلی چنین هستند: شهر جیرفت پیش از حمله عرب نیز وجود داشته است. این شهر تا سده ششم هجری همچنان اهمیت خود را حفظ کرد و همواره از کانون های مهم تحولات منطقه جنوب شرق ایران بود. اما از این زمان به بعد رفته رفته و نه یکباره جیرفت، اهمیت خود را به عنوان یک مرکز شهری از دست داد و با اینکه این نام (جیرفت) بنا به متون همچنان مورد استفاده قرار می گرفت اما در همان متون هیچگاه نشانی از شهر جیرفت وجود ندارد؛ در حقیقت منظور از جیرفت در این متون نه یک شهر یا مرکز شهری که یک ناحیه جغرافیایی وسیع در جنوب ایالت کرمان بوده است.
تبعید پارسادان گُرگی جانیدزه در شوشتر؛ قسمتی از زندگی نامه یک مقام رسمی گرجی در خدمت صفویان
حوزههای تخصصی:
تاریخ صفویان (1736-1501م/ 1135-907 ه .ق) شاهد حضور نیروی های نظامی ترک تباران قزلباش در کنار دیوان سالاران تاجیک و بعدها نیروی سومی (که شامل گرجی ها، ارامنه، چرکس ها) بوده که پس از قدرت یابی شاه عباس اول (1629-1587 م/1038-996 ه .ق)، قدرتشان افزایش یافته و در دوره شاه صفی (1643-1629 م/ 1052-1038 ه .ق) بیشتر مناصب مهم، در اختیارشان بوده است. پارسادان گُرگی جانیدزه از اهالی شهر گوری در گرجستان، یکی از همین نیروها محسوب می شده که در خدمت صفویان بوده و مناصب نایب داروغه اصفهان و ایشیک آقاسی دربار صفوی را برعهده داشته است. گُرگی جانیدزه ازجمله گرجی تباران اهل فرهنگ و دانش بوده که لغت نامه چندزبانه فارسی عربی گرجی را نگاشته و ترجمه کتاب «جامع عباسی» را بر عهده داشته و در ترجمه کتاب شاهنامه فردوسی به گرجی نقش مؤثری داشته است. او همچنین کتاب تاریخ گرجستان را نیز تألیف کرده است. در این پژوهش، هیروتاکه مائدا به دنبال یافتن این مسئله است که پارسادان گُرگی جانیدزه در دوران زندگی خود چه تأثیرات فرهنگی و سیاسی در ایران و گرجستان داشته است؟
بررسی پیشگویی ابن برّجان درباره زمان فتح بیت المقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات قابل توجه در مطالعات تاریخی، پیشگویی وقایع تاریخی است. ابن زکی الدین بشارت فتح بیت المقدس در ماه رجب را به صلاح الدین داده بود و منبع پیشگویی خود را تفسیر ابن برّجان ذیل آیات ابتدایی سوره روم عنوان کرد. هدف این پژوهش، بررسی پیشگویی ابن برّجان درباره زمان فتح بیت المقدس و چگونگی محاسبه اوست. این مقاله با روش اسنادی و توصیفی-تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. مبنای پیشگویی ابن برّجان تأمل در آیات قرآن کریم با رویکرد عرفانی بود. او با کاربست نظریه «دوائر التقدیر» پیشگویی می کرد. او دوره های 1000 ماهه و دوره های مبتنی بر عدد 7 را دوره های مهمی می دانست. او آیات ابتدایی سوره روم را ناظر به سه پیروزی در بیت المقدس می دانست: پیروزی مسلمانان در زمان خلیفه دوم، پیروزی مسیحیان در 489ق. و پیروزی مسلمانان در ماه چهارمِ سال 584ق. (پایان ماه 7000 قمری). او معتقد بود این آیات پیروزی نهایی مسلمانان با ظهور حضرت مهدی(عج) را نیز بشارت می دهند. پیشگویی او درباره فتح بیت المقدس یک سال زودتر از زمانِ تعیین شده واقع شده بود. البته پیشگویی او درباره ظهور امام زمان(عج) همزمان با فتح بیت المقدس، محقق نشد.
سیاست های نوگرایانه دولت پهلوی در ساختار شهری و تاثیر آن بر بافت تاریخی بین سالهای 1304 – 1340 شمسی (مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران دوره جدید تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲ (پیاپی ۱۳۲)
173 - 197
حوزههای تخصصی:
به چالش کشیده شدن چارچوب های قدرت سیاسیِ کهن در انقلاب مشروطه، منجر به تحولات عدیده در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی ایران شد که بخشی از نوگرایی و نوزایی آن، تشکیلات شهری را نشانه رفت. این پژواکِ تجددگرایی، شهرسازی قدیم را نماد عقب ماندگی می دانست که در هماهنگی با بخش های دیگر جامعه، می بایست ظاهری نو به خود می گرفت. اندیشه های تجددگرایانه در دوره رضاشاه، سنت زدگی را ترویج، و جایگزینی انگاره ها و طرح های نوین شهرسازی را دنبال می کرد. وجود زیرساخت های مدیریت شهری همچون بلدیه ها برای اجرای چنین طرح هایی الزام آور بود. بنابراین با تشکیل بلدیه شهر یزد در سال 1310ش، طرح های نوسازیِ شهری، که نماد آن خیابان های صلیب شکل بود، در نقاط مختلف شهر یزد اعمال شد که نمونه آن ساخت دو خیابان پهلوی و شاه و گذر این خیابان ها درست از وسطِ بافتِ تاریخی بود. شتابزدگی در پیاده سازی طرح های شهرسازی بخش مهمی از آثار تاریخی را از میان برد، کالبد تاریخی را مورد اهانت قرار داد و باعث چیرگیِ عناصر جدید در برابر هویت اجتماعی شد. این تحقیق سعی کرده است اقدامات دولت پهلوی در توسعه فیزیکیِ بافت تاریخی شهر یزد را با استفاده از اسناد تاریخی در قالب نرم افزار جغرافیایی GIS مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
دیوان محاسبات و مسئله پرداخت حقوق در دوره قاجار (1327-1329ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرداخت حقوق کارکنان کشوری و لشکری یکی از چالش های مهم حکومت قاجار بود. افزایش روزافزون تعداد حقوق بگیران، تأخیر در پرداخت ها یا برقراری حقوق های بی محل، مسئله پرداخت حقوق را به چالشی بزرگ تبدیل کرده بود. روش های سنتی و استخدام مستشاران خارجی هیچ یک نتوانست این مشکل را حل کند. پس از مشروطیت، دولت و مجلس برای حل این مسئله سازوکارهای نظارتی مستقل ایجاد کردند تا هم از استفاده نادرست درآمدهای کشور جلوگیری کنند و هم روند پرداخت حقوق کارکنان تسریع شود. در همین راستا، دیوان محاسبات با هدف نظارت بر مالیه، به ویژه سامان دادن به اوضاع آشفته پرداخت حقوق کارکنان تشکیل شد. مسئله اصلی این پژوهش، از یک سو بررسی علت و ضرورت تشکیل دیوان محاسبات و از سوی دیگر، بررسی عملکرد آن در نحوه رویارویی با مسئله پرداخت حقوق کارکنان دولت است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تأخیر فراوان در تصویب قانون دیوان محاسبات، وجود نواقص زیاد در نظام نامه داخلی، ناتوانی در احضار صاحب جمعان و تسویه حساب آنها، نبود تخصص و تجربه در میان اعضای دیوان و گسترده بودن دامنه مسئله پرداخت حقوق، موجب ناکارآمدی دیوان محاسبات و در نهایت انحلال آن شده بود.
جریان شناسی حزب دموکرات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین سازمان ها و گروه های سوسیال دموکرات ایران دراواخر قرن سیزدهم ه.ش پا به عرصه سیاسی گذاشتند. یکی از عوامل مهم در شکل گیری و تأسیس این سازمان ها رشد تمایلات سوسیالیستی و گسترش آن در بین ایرانیان، تحت تأثیر مهاجرت به روسیه و قفقاز بود. در این راستا حزب دموکرات ایران به عنوان یکی از احزاب، متأثر از اندیشه سوسیال دموکراسی روسیه و نظریات کارل کاتسکی اقدام به تدوین مرامنامه خود نموده و فعالیت خود را رسماً از مجلس دوم شورای ملی آغاز کرد. از این روی ضرورت بررسی جریان شناسی سیاسی این حزب از اهمیت خاصی برخوردار است، لذا پژوهش حاضر سعی دارد تا بااستناد برمنابع و اسناد و با روش توصیفی- تحلیلی به این سؤالات پاسخ گوید: حزب دموکرات ایران تا چه حد توانسته در روند دموکراسی سازی جامعه ایران موفق عمل کند؟ یا چه عواملی باعث ناکارآمدی حزب در رسیدن به اهداف و برنامه های خود در جامعه شده است؟ نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد؛ علل داخلی و خارجی مانند: عدم انطباق مرامنامه حزب دموکرات در بسیاری از موارد باشرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ایران به عنوان علل داخلی، و دخالت های کشورهای مثل روسیه و انگلیس به عنوان علل خارجی که مانع از رسیدن حزب به اهداف اساسی خود شده است. با این اوصاف، تاکنون هیچ پژوهشی به جریان شناسی سیاسی حزب دموکرات ایران از این منظر نپرداخته است.
خراسان در تلاطم روابط سیاسی ایران و خانات ماوراءالنهر از میانه دوره صفوی تا پایان افشاریه (1599م/1007ق-1753م/1167ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان در عهد شیبانی (1007-906ق.)، دوران تازه ای از تنش و ناامنی را تجربه کرد. تخاصم صد و اندی ساله میان ایران و توران معلول همان توسعه طلبی سنتی و تاریخی بود که در فضای حساسیت های مذهبی قرن دهم هجری، با تحریکات عثمانیان و علمای ترکستان تشدید شد. این نوشتار در بررسی ادامة این تخاصم در عهد صفوی و افشاری با خان نشین اشترخانی (1007-1167ق.)، این ابهام را مطرح می سازد که رفتار سیاسی خوانین ازبک در خصوص خراسانیان چگونه و متأثر از چه عواملی بوده است؟ با مطالعه شرایط سیاسی ایران و ماوراءالنهر در این دوره، فرضیة خود را این گونه سامان داده ایم که «علی رغم تغییر اقتدار سیاسی حکومت ها و تعصبات دینی که مهمترین مؤلفه ها در تعیین رفتار سیاسی ماوراءالنهریان دورة شیبانی با خراسانیان بود، تداوم تجاوزات مرزی و به اسارت بردن شیعیان خراسانی که تا واکنش نظامی مقتدرانة ایران همچنان ادامه داشت، جدای از دو عامل گذشته، تابع مؤلفه های جدیدی به نام سنت اجتماعی و منافع اقتصادی بود» و در جمع بندی دانستیم که تغییر استراتژی سیاسی از جنگ به تعدیات مرزی با هدف غارتگری و اسیر گرفتن که البته شدت آن تابعی از اوضاع سیاسی و اقتدار دولت ایران بود، سنت اجتماعی شده بود که توجیه اقتصادی قابل قبولی داشت.
بازاندیشی فلسفه تاریخ در تفکر علم الأسمایی تاریخی؛ تبیین حکمت تاریخ از منظر فردید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فردید فلسفه تاریخِ مدنظرِ خود را علم الاسماء تاریخی نام می نهد. در تفکر فردید اندیشه تاریخی که حاصل تجلّی و غیاب اسماءالله در عرفان ابن عربی آن گونه که در کتاب فصوص الحکم و در آثار شارحان او آمده است به همراه حوالت تاریخی در فلسفه هیدگر، فیلسوف شهیر قرن بیستم آلمان است درهم آمیخته می شود و با نوآوری هایی به صورت علم الاسماء تاریخی درمی آید. بسیاری از اندیشمندان، جمعِ اندیشه تاریخی ابن عربی و هیدگر را که متعلق به دو سنت تاریخی متفاوت هستند کاری مهمل و بی معنی، و حاصل آن را ملغمه ای بی مبنا و بنیاد دانسته اند. نگارندگان هرچند به فلسفه تاریخِ مدنظر فردید انتقاداتی را وارد دانسته، ولی معتقدند کار فردید بازاندیشی دو سنت متفاوت در شرق و غرب جهان و جمع آوری آن در دستگاه فکریِ مخصوص به خود است. پرسش اصلی تحقیق، این است که تفکر علم الاسماء تاریخی فردید دارای چه بصیرت هایی برای محققان رشته تاریخ دارد؟ مدعای این پژوهش آن است که هرچند می توان ایرادهایی به اندیشه تاریخی فردید وارد کرد، ولی برای کسانی که تاریخ را به صورت حرفه ای مطالعه می کنند، بصیرت های بنیادین و اساسی دارد که تاکنون در میان دانشگاهیان رشته تاریخ مغفول مانده و این مقاله سعی بر تبیین و وصفِ این نحوه تفکر دارد.
ارزش داوری های تاریخیِ ناهمگن درباره اصحاب امام خاص امام سجاد(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران دوره جدید بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱ (پیاپی ۱۳۱)
163 - 187
حوزههای تخصصی:
روایت ها و گزارش های گوناگونی درباره اصحاب خاصِ امام سجاد(ع) در منابع حدیثی و رجالی امامیان نقل شده است. برخی برپایه این گزارش ها جایگاه و مقامات خاصی برای این گروه از اصحاب در تاریخ حدیث امامیه لحاظ کرده اند. پرسشِ مطرح این است که به واقع چه میزان از این گزارش ها با واقعیت های تاریخی همراه است و این که آیا در صورت راستی آزمایی با دیگر گزاره های معرفتی می توان این ویژگی های متمایزکننده خاص را اثبات کرد؟ براساس گزارش های موجود، به نظر می رسد می توان در تطابقِ تاریخی و درستی این گزارش ها تردید کرد چراکه داده های تاریخی با محتوای این گزارش ها همراهی آشکاری ندارد. از این رو با مطالعه کتابخانه ای و استناد به منابع گوناگون سنی و شیعی به بررسی تعاملات این دسته از اصحاب با امام سجاد(ع) و جایگاه حدیثی آنان در مجامع روایی امامیه پرداخته شده و نشان داده شده است که این طیف از اخبار نمی تواند به تنهایی دلیلی بر وثاقت و جایگاه منحصربه فرد آنان در تاریخ اندیشه امامیه قرار گیرد.
تحلیل گفتمان انقلاب اسلامی ایران از منظر هویت
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
133-157
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله حرکت بر ریل تحولات جامعه شناسی سیاسی جدید ، چرخش پسامدرن وسپس استفاده از مقولات هویت و نظریه گفتمان لاکلائو و موفه، جهت تحلیل انقلاب اسلامی ایران می باشد.در این راستا ابتدابه نقصان نظریه های انقلاب درتببین دلایل پیروزی انقلاب های گوناگون و دلیل نقص آنها اشاره ای شده و سپس سعی گردیده است ، الگویی در زمینه نظریه های انقلاب ارائه گردد که دارای قابلیت توضیحی بالاتری برای پاسخگویی به سوالات و ابهامات مطرح در انقلاب باشد.در پژوهش حاضرجهت رسیدن به این الگو ، به ترکیب مباحث مربوط به هویت و گفتمان پرداخته شده و از این منظردلایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران تحلیل گردیده است.ازآن جایی که درجامعه شناسی سیاسی جدید،گفتمانها آیینه ی تمام نمایی برای بازنمایی ستیزودگرگونی هویت ها می باشنددرآستانه سال 1357 گفتمان انقلاب اسلامی ایران توانست با برجسته سازی هویت اسلامی وافزودن دالهای انقلابی به آن ، موجبات به حاشیه رفتن گفتمان های رقیب و هویت های ناشی از آنها را پدیدآورد.
استناد به گزارش (نقل) و اصل مسئلگی (با تأکید بر متون تاریخی دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استدلال (استناد) به گزارش های تاریخی، مهم ترین رکن روشی در الهیات تاریخی است که فضای اصلی این مقاله، ناظر به آن شکل گرفته است. واقعیت آن است که مقوله استدلال و استناد در الهیات تاریخی، نیازمند روش است، اما آنچه که به طور معمول مشاهده می شود آن است که این استدلال ها معمولاً بدون هیچ تبیینی رها می شوند. دلالت یک گزارش و نقل، می تواند در نوع انعکاسی که گزارش در فضای پیرامون خود پیدا می کند، نیز رصد شود. «مسئلگی»، پدیده ای قابل توجه در این فضای انعکاسی است. از جمله قواعدی که در فضای انعکاس، قابل طرح است، «مسئلگی» است. به این صورت که صدور (نقل) یک گزارش، بیش از آنکه حکایت از یک امر دائم و ثابت داشته باشد، نشان دهنده یک مسئله و امری خارج از روال عادی است. در این مقاله، به تبیین اصل مسئلگی و تبیین رهاوردهای آن در تحلیل متون تاریخی و دینی پرداخته شده است. درواقع، می توان گفت «مسئلگی» قاعده ای زبان شناختی است که در تحلیل تاریخ و به ویژه الهیات تاریخی کاربرد قابل ملاحظه ای دارد.
محمد بن سنان و نقش او در انتقال حدیث زیدیه به امامیه
حوزههای تخصصی:
در مبحث تاریخ حدیث، راویان حدیث جایگاه مهمی دارند. نخستین احادیث که با عنوان «کتاب»، «اصل» یا «نسخه» یاد شده است، پس از سده دوم ه توسط طبقه و افراد خاصی دست به دست و نقل شده است. یکی از مهم ترین راویان ومحدثان امامی که حلقه اتصال منابع و احادیث سده دوم و سوم بود، محمدبن سنان(د.220ق ) است. اینکه محمدبن سنان از نظر وثاقت یا تضعیف میان محدثان امامی چه جایگاهی دارد؟ نقش او در انتقال روایات زیدی به امامیه چگونه بوده است ؟ روایات ذکر شده از سوی وی تا چه حدی در امامیه نفوذ دارد؟ موضوع این مقاله است که تلاش می گردد به روش تاریخی و شیوه توصیفی- تحلیلی باتکیه بر منابع موجود بررسی گردد. علی رغم، آنکه محمدبن سنان را به دلیل همنشینی با افرادی چون مفضل بن عمر و نقل روایات او،فردی غالی دانسته اند و تضعیف وی نزد محدثان و عدم پذیرش روایات او، کتاب ها و روایات نقل شده از او رواج یافت که روایات دو محدث زیدی صاحب نام، ابوالجارود(ح150ق)و طلحه بن زید(ح150ق) گزارش شده است. به نظر می رسد محمد بن سنان نقش مهمی در انتقال احادیث زیدی به امامی ایفا کرده است.
جایگاه طرابوزان در محاصره برّی آناتولی توسط ایلخانان مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آناتولی (آسیای صغیر) در دوره پنجاه ساله کشورگشایی مغول، اهمیتی روزافزون برای مغولان داشت. تا استقرار دولت ایلخانان در ایران، آنها نواحی شرقی و مرکزی آناتولی را متصرف شدند، سپس تا پایان حیات آن دولت تا مرزهای بیزانس متصرفات خود را گسترش دادند. از این پس، بیش از هر چیز هدف ایلخانان قطع ارتباط میان دو دولت اردوی زرین یعنی مغولان روسیه و مملوکان مصر و شام بود. ایلخانان در عمل برای جلوگیری از ارتباط بیشتر این رقیبان، اقدام به نوعی محاصره برّی آناتولی کردند که با بهره مندی از موقعیت بندر طرابوزان، موفقیت زیادی در این زمینه به دست آوردند. در میانه این رابطه، دولت بیزانس قرار گرفته بود که پایتخت آن قسطنطنیه اهمیت ارتباطی و تجاری مهمی داشت. بر همین اساس، دولت ایلخانان خود را ناچار به دوستی با بیزانس می دید، اما بیزانس برای حفظ حیات تجاری خود، ناچار به موازنه میان جمهوری های تجاری ونیز و جنوا بود که با بندرهای کافا در شمال دریای سیاه و اسکندریه در جنوب مدیترانه رابطه داشتند. این نیز امری نبود که دولت ایلخانان بتواند آن را نادیده بگیرد. در این حال، بندر طرابوزان که به صورت انحصاری در دسترس ایلخانان قرار داشت، به صورت کانون اصلی سیاست این دولت در قبال همه کنشگرانی بود که در بالا به آن اشاره شد و طی قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی به صحنه تجارت و سیاست دریای سیاه وارد شد.
نگرشی بر تحول لباس رسمی کارکنان دولت در دوره ناصرالدین شاه قاجار و رضاشاه پهلوی
حوزههای تخصصی:
گسترش روابط ایران و غرب یکی از ویژگی های بارز عصر قاجار و پهلوی به شمار می آید. آشنایی ایرانیان بافرهنگ و تمدن غرب موجب تغییرات اجتماعی نسبتاً وسیع، ازجمله تغییر پوشاک برخی از اقشار جامعه و به خصوص لباس رسمی کارکنان دولت شد. بر این مبنا هدف اصلی مقاله، بررسی تحولات انجام شده بر لباس رسمی کارکنان دولت دوره ناصرالدین شاه و دوره رضاشاه است. حال این سؤال پیش می آید، که چه تفاوتی میان طرح و نحوه ی اجرای لباس کارکنان دولت در دوره ناصرالدین شاه با دوره رضاشاه بوده است؟ فرضیه مقاله بر آن است با تلاش هایی که از سوی شاه قاجار و پهلوی اول در جهت تغییر پوشش انجام دادند لباس رسمی کارکنان دولت هم ازنظر رتبه، جایگاه، ارتباطات اجتماعی و هم ازنظر طرح و نحوه ی اجرای آن متحول شد. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر توصیف و تطبیق داده های تاریخی است و نتایج حاصل از این پژوهش دلالت بر فرآیند تأثیر غرب گرایی بر لباس کارکنان اداری دوره ناصرالدین شاه و تشدید نوگرایی بر تحول لباس پرسنل دولتی با روش اقتدارگرایانه رضاشاه دارد.