فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مواردی از بررسی های باستان شناسانه شهرهای کهن، مواد و داده های کافی برای یک تاریخ گذاری دقیق به دست نمی آید و گاه نگاری یا زمان بنیاد این شهرها با تردید و تخمین همراه می گردد. روش «سال یابی نجومی» برای تفسیر و تکمیل داده های باستان شناختی و تحلیل های هندسی و یافتن توالی ساخت وسازها در مجموعه های باستانی در سطح جهان چند دهه ای هست که مورد توجه قرار گرفته و آن را به کار بسته اند؛ در حالی که این شیوه گاه نگاری در ایران هنوز در آغاز راهِ خود است. هدف مقاله حاضر آن است که برای نخستین بار با استفاده از روش سال یابی نجومی، تاریخ دقیق ساختِ یکی از شهرهای کهن ایرانی یعنی شهر «گور» را معین نماید. شهر باستانی «گ ور» از شهرهای دوره ساسانی است که تا امروز، تاریخ دقیق بنای آن مجهول مانده است. این شهر، بارویی مدوّر و چهار دروازه داشته است که دروازه های آن به نام ستارگان نام گذاری شده بودند. پرسش پیش رو این است که چگونه می توان با فرضِ مرتبط بودن سَمتِ محور دروازه ها با موقعیت ستاره های همنام خود ، به تاریخ بنای شهر گور دست یافت؟ این تحقیق علاوه بر آن که می تواند به موضوع سال یابی نجومی در باستان شناسی ایران غنا بخشد، از آن جهت که نظریه جدیدی در مورد شیوه طرح اندازی شهرهای ساسانی ارائه می دهد نیز دارای اهمیت است. همچنین برای حفاظتِ بهتر از شهرهای کهن، شناخت و آگاهی از میراث علمی تجربه شده در طراحی آن ها ضرورت پیدا می کند.بدین منظور ابتدا موقعیت چهار دروازه شهر طبق گزارش های باستان شناسی و بر مبنای اندازه گیری های میدانی مشخص گردید، سپس در یک محدود تاریخی، جهت گیریِ محور دروازه ها با سَمتِ ستارگان به صورتِ کمّی به کمک نرم افزار نجومیِ شبیه سازِ آسمان سنجیده شده و مورد تحلیل علّی قرار گرفته است.نتایج این پژوهش نشان می دهد که طرح اندازی شهر گور در روز 21 دسامبر سال 224 میلادی، هم زمان با انقلاب زمستانی انجام گرفته است. بررسی های تنجیمی نیز، داده های رصدی را برای سال ساختِ یادشده تثبیت می کند و مؤید آن است که جانمایی چهار دروازه شهر، بر اساس پیکربندی سیاره ای منحصربه فردی که در پایان پاییزِ این سال برقرار بوده و بر اساس زوایایِ سَمتِ خورشید و بهرام (مریخ) و هرمزد (مشتری) و همچنین طول دایره البروجی این اجرام آسمانی انجام شده است.
شکل گیری، توسعه و اضمحلال شهر تاریخی دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۱۸۷-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
«دهدشت» یکی از شاخص ترین شهر های تاریخی جنوب غرب ایران است که در دوره شکوفایی خود، مرکز ناحیه ای به حساب می آمد که از دوره ساسانی و بعد از آن با نام های «بلادشاپور» و «کهگیلویه» از اهمیت به سزایی برخوردار بود. این شهر جزو معدود شهر های تاریخی ایران است که با وجود تحولات تاریخی متعدد، هنوز می توان آن را سالم ترین شهر تاریخی با معماری سنگی کشور دانست. دهدشت در دوران شکوفایی خود، دارای تمام مؤلفه های یک شهر، شامل: ارگ حکومتی، برج و بارو، مسجد جامع، مدرسه، کاروانسرا، حمام، بازار، میدان و سایر بنا های عام المنفعه و بیش از هزار درب خانه مسکونی بوده است. هدف از پژوهش پیشِ رو، درک و تبیین تاریخ و چگونگی شکل گیری، توسعه و زوال این شهر ارزشمند تاریخی است. در این پژوهش که به روش تاریخی- تحلیلی انجام گرفت، تلاش بر آن بود تا با مقایسه نتایج مطالعات میدانی، مواد فرهنگی (سکه، معماری، یافته های سفالی، کتیبه و نوشته های سنگ قبر ها) و داده های اسنادی (منابع مکتوب) به این پرسش پاسخ گفته شود که، سیر تاریخی و نحوه شکل گیری، توسعه و اضمحلال شهر تاریخی دهدشت چگونه بوده است؟ نتایج به دست آمده، حکایت از روند رو به رشد دهدشت از سده های میانه اسلامی و اوج ترقی و شکوفایی آن در دوره صفویه و زوال تدریجی شهر پس از این دوره دارد. نتایج مطالعات میدانی هم چنین مشخص ساخت که احتمالاً استقرار اولیه شهر ابتدا در محله ای که امروزه «محله رواق» نام دارد، شکل گرفته و بعداً در دوره صفوی تمرکز و رونق شهر در بخش شرقی (اصلی) بیشتر می شود و بخش غربی آن (محله رواق) از رونق اولیه خود می افتد. امروزه شهر تاریخی دهدشت باوجود وسعت و عظمت بقایای معماری آن، خالی از سکنه و متروک باقی مانده است.
بررسی و مطالعه الگوهای استقراری محوطه های دشت ارومیه در عصر آهن III(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
۲۰۲-۱۶۹
حوزههای تخصصی:
حوضه دریاچه ارومیه یکی از مهم ترین حوضه های فرهنگی شناخته شده در باستان شناسی ایران است و سهم چشمگیری در تحولات تاریخ و فرهنگ شمال غرب و غرب ایران داشته است. دشت ارومیه و ارتفاعات پیرامون آن جایگاه ویژه ای در این میان دارد. با توجه به شرایط مساعد و مناسب زیست محیطی در عصرآهن، استقرارهای مهمی در دشت ارومیه، به خصوص اطراف چهار رودخانه روضه چای، نازلو چای، شهرچای و باراندوزچای شکل گرفته است. در این دشت تاکنون تعداد 93 محوطه عصرآهن (بازه زمانی 1450 تا 550 پ.م) شناسایی شده که در این میان، 47 محوطه مربوط به عصرآهن III (850 تا 550 پ.م) هستند و در دو بخش محوطه های استقراری دشت (39 محوطه استقراری) و قلاع استحفاظی اطراف آن (8 قلعه) طبقه بندی می شوند. از 47 محوطه عصرآهن III (850 تا 550 پ.م)، 32 محوطه برروی استقرارهای قبلی شکل گرفته و 15 محوطه برای اولین بار شکل گرفته اند. از میان 39 محوطه استقراری متعلق به عصرآهن III دشت ارومیه، 31 محوطه با مساحت بین نیم تا پنج هکتار به صورت دهکده ها و استقرارهای کوچک هستند. سه محوطه بین پنج تا 10 هکتار و سه محوطه بین 10 تا 15 هکتار وسعت دارند. دو محوطه گوی تپه و دیزج تکیه با وسعتی بین 15 تا 24 هکتار جزء محوطه های بزرگ عصر آهن III دشت ارومیه محسوب می شوند. به نظر می رسد در عصر آهن III، بر پیچید گی ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این جوامع افزوده شده و روند گسترش سطح محوطه ها و افزایش جمعیت شتاب بیشتری یافته است. توزیع مکان های باستانی در منطقه مورد مطالعه هم سان نبوده و از 39 محوطه استقراری که دارای لایه های عصر آهن III هستند، تعداد محدودی در مناطق مرتفع تر نوار غربی، جنوبی و شمالی و اکثریت مطلق استقرارها در دشت نسبتاً صاف و مسطح ارومیه واقع شده اند. بیشتر محوطه های استقراری (حدود 76%) به فاصله کمتر از 1000متر از منابع آبی و رودخانه ها فاصله دارند و این نشان می دهد عامل آب در مکان گزینی استقرارهای این دوره مهم ترین عامل است. در بیشتر طول این دوره اورارتوها در دشت ارومیه حکومت داشتند و منطقه ارومیه یکی از ایالت های اورارتویی محسوب می شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل نقشه های GIS نشان می دهند باوجود الگوی استقرارهای اورارتویی که به استقرار و مدیریت اداری در مناطق کوهستانی و مرتفع تر گرایش دارد، استقرارهای اصلی و مسکونی این دوره در دشت پست، شکل گرفته و صرفاً مدیریت آن ها در دژهای نظامی مناطق مرتفع تر پیرامونی صورت می گرفت.
وضعیت مهم ترین عناصر فرهنگ اجتماعی مردم یزد در عصر پهلوی دوم و تأثیرات آن بر فرهنگ دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
403 - 434
حوزههای تخصصی:
یزد جلوه گاه فرهنگ و تمدنی اصیل با پیشینه درخشان در تمامی ادوار تاریخی بوده است. حفظ و نگهداری فرهنگ و سنن قدیمی همراه با پایبندی به ارزش های دینی، از خصوصیات بارز و قابل تمجید مردم این سرزمین است. این پژوهش پس از بازشناسی معنای فرهنگ، به بررسی ابعاد مختلف فرهنگ اجتماعی مردم یزد در زمان پهلوی دوم مانند انتخابات، طبقات اجتماعی، وسایل ارتباط جمعی، و مانند آنها پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد برخی مؤلفه های واردشده در فرهنگ اجتماعی مردم یزد اگرچه بر فرهنگ دینی مردم تأثیرات منفی گذاشت اما هرگز پیوند عمیق مردم یزد را با فرهنگ دینی قطع نکرد. این پژوهش که جمع آوری اطلاعات آن کتابخانه ای و روش پردازش آن توصیفی تحلیلی است درصدد است تا با بیان برخی از مهم ترین مؤلفه های اجتماعی شهر یزد در زمان پهلوی دوم، تأثیرگذاری آنها در فرهنگ دینی مردم شهر یزد را نشان دهد.
گونه شناسی کنش های گفتاری در نامه های امام حسین (ع) در جریان واقعه عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جریان واقعه عاشورا که از مهم ترین و تاثیرگذارترین وقایع صدر اسلام است، نامه هایی از سوی امام حسین(ع) به مخاطبان گوناگون ارسال شده است. پرداختن به این نامه ها و شناسایی مرکز ثقل آنها، از جهت شناسایی نوع حرکت امام و انگیزه ایشان از این حرکت، حائز اهمیت است. این پژوهش به کمک نظریه کنش های گفتاری جان سرل به تحلیل این نامه ها پرداخته است. نظریه کنش های گفتاری که در شاخه تحلیل گفتمان شناخته می شود، به لایه های زیرین زبان توجه داشته و هر سخنی را یک کنش تلقی می کند که این کنش ها به پنج دسته اظهاری، اعلامی، ترغیبی، تعهدی و عاطفی تقسیم می شوند. پس از تعیین فراوانی انواع کنش در نامه های امام حسین(ع) مشخص شد که بیشترین فراوانی مربوط به کنش اظهاری است و کنش های عاطفی، ترغیبی، اعلامی و تعهدی به ترتیب در مراتب پسینی قرار دارند. در مرکز ثقل این نامه ها کنش ترغیبی شامل دعوت به هدایت، پایبندی به کتاب خدا، سنت پیامبر(ص) و وفای به عهد به عنوان صفت پسندیده اخلاقی و انسانی است. دستاورد پژوهش نشان می دهد، امام حسین(ع) در مجموع گفتار خویش به دنبال آگاهی بخشی و اصلاح اعتقادی است.
ترجمه «جواهرالعجایب: زنان فرهیخته و شاهدخت های سیاست مدار در ایالت های عصر متقدم صفوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
129 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی بر آن داشته است تا مقاله «جواهرالعجایب: زنان فرهیخته و شاهدخت های سیاست مدار در ایالت های عصر متقدم صفوی» از ماریا زوپه که جزو فصول کتاب زنان در اواسط جهان اسلام: قدرت، حمایت و تقوا و با ویراستاری گاوین هامبلی و بازنگری نیکی آر. کدی است را ترجمه کند. این مقاله بر پایه منابع دوره صفوی، داده های جدیدی از مشارکت زنان نخبه سلطنتی و شهری در زندگی عمومی و ادبی در اوایل سده شانزدهم میلادی ایران، ارائه می دهد. منابع فارسی دست اول تاریخ صفوی (حک.907-1135ق/1501-1722م)، به نقش زنان در عرصه سیاسی و اجتماعی، توجه چندانی نکرده اند. رویکرد رایج تاریخ نگاران مسلمان این بود که زنان را در مرکز توجه قرار نمی دادند. با این حال، نمی توانستند نقش زنان را کاملاً نادیده بگیرند. با کنار هم قرار نهادن اطلاعات نسبتاً پراکنده، قدرت زنان عصر صفوی ما را شگفت زده می کند.
صدور فتاوی جهادی ترکان عثمانی و بازخورد آن در جهان اسلام در جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
۱۴۶-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
با آغاز جنگ جهانی اول، ترکان عثمانی با کمک آلمان ها، ایده جهاد بزرگ اسلامی را علیه متفقین مطرح کردند تا روس ها و انگلیسی ها را در جبهه های مختلف تحت فشار قرار دهند. هدف این بود با شعارهای اسلام گرایانه، از ظرفیت جنبش های اسلامی ضد استعماری، بهره برداری شود و منافع متفقین مورد تهدید قرار گیرد. این مقاله تلاش دارد با استفاده از منابع ترکی عثمانی و آرشیو نخست وزیری عثمانی، روند صدور فتاوی جهادی عثمانی علیه متفقین و تاثیر آن بر مشارکت سیاسی و نظامی مسلمانان جهان را واکاوی کند. یافته های تحقیق نشان می دهد در نتیجه صدور پنج فتوا، تنش میان مردم کشورهای مسلمان و متفقین به خصوص در منطقه قفقاز بالا گرفت و چندین قیام محلی در آذربایجان و شمال آفریقا علیه متفقین شکل گرفت. اما اعلامیه جهاد، تمام انتظارات ترکان را عملی نکرد. این طرح با تبلیغات گسترده همراه بود و تاثیر معنوی زیادی در جوامع اسلامی بر جای گذاشت اما به دستاورد چشمگیر میدانی منتهی نشد. زیرا عثمانی از پشتوانه سیاسی، مالی و نظامی قدرتمندی برای پیشبرد جهاد اکبر برخوردار نبود و واقعیت سرزمینی و شکل گیری جنبش های ملی گرایانه عربی، تا حد زیادی بر شعارهای اتحاد اسلامی ترکان سایه افکنده بود. همچنین اکثر حکومت های اسلامی با درگیر کردن کشورشان برای حفظ منافع عثمانی مخالف بودند و جنگ جهانی را فرصتی برای پایان قرن ها قدرت نمایی ترکان عثمانی در مرزهای خود تحلیل می کردند.
نظامِ معناییِ مفهوم قانون در اندیشه علمای مخالف مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
229 - 249
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین موضوعات در فهم اندیشه علمای مخالف مشروطه، «نظام معنایی» آن هاست. این نظام معنایی را می توان بستر سوگیری اندیشه آن ها به مفاهیم بنیادین در آن دوره دانست. در این پژوهش، این نظام معنایی در ارتباط با مفهوم قانون، به عنوان یکی از مهم ترینِ این مفاهیم بحث شده است. بنیان بررسی این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، شناخت انگاره هایی است که سبب شد تا بخشی از علمای آن روزگار در نظر و عمل به مخالفت با مشروطه برخیزند. بخش مهمی از این نظام معنایی، بیان کننده رویکردِ آن ها به دنیایِ جدید نیز است و می توان با بهره گیری از آن، دیگر مفاهیمِ بنیادینِ آن روزگار را نیز بررسی کرد. در این میان، باید توجه داشت که نسبتِ میانِ امر «قدیم» و امرِ «جدید»، موضوعی است که اساسِ نظامِ معنایی را تشکیل می دهد. با در نظر داشتنِ این موضوعات، پژوهش حاضر، نظام معنایی علمایِ مخالفِ مشروطه را دارای گزاره های بنیادینی می داند که نگرشِ علمای مخالف مشروطه را به مفهوم قانون نشان می دهد. این گزاره ها عبارت اند از؛ «کامل و کافی بودنِ قوانین شرع»، «شرع به مثابه قانون»، «مباینت قانون با خاتمیت پیامبر اسلام (ص)»، «تغییرناپذیر بودنِ قانون»، «قانونِ «جدید» به مثابه ناسخ شریعت».
معرفی، نقد و بررسی «قانون عدلیه» عین الدوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
115 - 138
حوزههای تخصصی:
پیش از تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب «اصول تشکیلات وزارت عدلیه» در 29 شوال 1329، «قانون عدلیه عین الدوله» به فرمان مظفرالدین شاه قاجار، از روی قوانین عثمانی تنظیم و تدوین و در آستانه پیروزی انقلاب مشروطه، در ۱۹ جمادی الاول ۱۳۲۴ در روزنامه رسمی دولتی منتشر شد. این قانون، اصول کلی محاکم (دادگاه ها) و تشکیلات قضایی عدلیه را معرفی و به تفصیل شرح داده بود؛ اما نه فقط مورد قبول آزادیخواهان و رهبران انقلاب واقع نشد بلکه با آن نیز به مخالفت برخاستند. پرسش اصلی در تحقیق حاضر این است که قانون عدلیه عین الدوله چه بود و چرا مورد پسند و قبول روشنفکران و آزادی خواهان قرار نگرفت و بلافاصله با مخالفت آن ها روبه رو شد؟ فرضیه اصلی نیز چنین است که مردم انقلابی و رهبران آن ها، بدون تأمل و دقت در این قانون و صرفاً به علت پیشینه استبدادی عین الدوله و کارگزاران دولتی او، به سرعت با قانون عدلیه او به مخالفت پرداخته اند. نویسنده بر آن است تا با استفاده از منابع اولیه تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، قانون عدلیه عین الدوله و اصول و مواد آن را مورد نقد و بررسی قرار داده، علل و عوامل عدم پذیرش آن را پیدا کند. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که مخالفت رهبران انقلابی و مردم با قانون عدلیه عین الدوله، به علت سوءپیشینه و خودکامگی عین الدوله و کارگزارانش در نظام سیاسی ایران بوده است. از سوی دیگر، آزادیخواهان در اوج شور انقلابی، تمایلی به مصالحه با حکومت نداشتند و خواستار حفظ انسجام، یکپارچگی و جلوگیری از رکود جنبش عدالت خواهی خود بودند.
واکاوی روابط میرزا یحیی صبح ازل از قبرس با پیروانش در ایران (جستاری اسنادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از اعدام سید علی محمد باب، میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) در سال 1283 ق. خود را صاحب دین پس از آیین او خواند و با مخالفت جانشین او، میرزا یحیی صبح ازل، که بر استمرار آیین باب تأکید می کرد مواجه شد. این دو سرانجام به عکا در فلسطین و فاماگوستا در قبرس تبعید شدند و تا پایان حیات در آنجا بودند. بهائیان با دستورهایی که از بهاءالله می گرفتند، به تبلیغ آشکار آموزه های بهائی می پرداختند اما ازلیان، به سبب برخورداری از ظاهر مسلمانی، کوشش های خود را به گونه ای دیگر ادامه می دادند و گذشته از تبلیغات مخفی، بیشتر به حوزه فعالیت های سیاسی برای مبارزه با حکومت قاجار روی آوردند و به دستاوردهایی نیز دست یافتند. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی متکی بر اسناد و منابع، قصد دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که صبح ازل تا چه اندازه توانست از قبرس با پیروان خود در ایران ارتباط برقرار کرده و رهبری خود بر آنها را ادامه دهد؟ در پاسخ به این پرسش می توان گفت که بر خلاف آنچه شهرت یافته، صبح ازل که روحیه ای آرام و متمایل به گوشه گیری داشت با وجود دوری از ایران، با نگاشتن نامه های فراوان با پیروان خود در تماسی پیوسته بود و از سوی ایشان از رخدادهای ایران آگاه می شد و به آنها دستور می داد. گذشته از این، برخی از پیروان او با مسافرت به قبرس، با او دیدار می کردند، مسافرت هایی که به سبب ظاهر مسلمانی ایشان، گاه در ظاهر سفر حج اسلامی انجام می شد.
گاهنگاری محوطه قلعه مدریشِ سیستان بر اساس مطالعه سفال های به دست آمده از بررسی روشمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
119 - 135
حوزههای تخصصی:
پهن دشت سیستان در شمال استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران، با داشتن شرایط مناسب زیستی، از جمله خاک حاصلخیز، مجموعه ای از رودخانه های دائمی و فصلی و موقعیت ارتباطی و تجاری به عنوان یکی از مهم ترین کانون های جوامع انسانی در دوران باستان شناخته می شده است. بر این اساس و با وجود انجام فعالیت های باستان شناختی محدود در این حوزه و فقر اطلاعات باستان-شناختی جامع از ادوار تاریخی منطقه، انجام یک مطالعه و بررسی روشمند بر روی یکی از مهمترین قلاع اسلامی این دشت ضروری می نماید. بدین منظور، حین پروژه بررسی و گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم سلسله تپه های بی بی دوست در تیر ماه سال 1395، بررسی روشمند قلعه مدریش که در بخشی از عرصه شمالی محوطه ی بی بی دوست واقع شده، با استفاده از روش نمونه برداری روشمند طبقه بندی شده شاخص ها، به انجام رسید. در این نمونه برداری تعداد 218 یافته ی باستانی مانند: قطعات شکسته سفال، ظروف سنگی، منگنیک (النگو شیشه ای) و قطعات شکسته ظروف شیشه ای برداشت شد. در راستای اهداف پژوهش تعداد 77 قطعه سفال شاخص انتخاب و مورد مقایسات گونه شناختی قرار گرفت. در این پژوهش سوال بنیادی عبارت است از این که: قدمت قلعه مدریش از طریق طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای سفال مربوط به چه دوره یا دورانی است؟ روش گردآوری داده ها در این پژوهش به دو شیوه ی میدانی و اسنادی، و روش پژوهش توصیفی - تطبیقی است و نتایج براساس مطالعات مقایسه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در این محوطه به وضوح تاریخ استقرار سده های میانی 5 تا 9 ه.ق. و ارتباط فرهنگی این منطقه را با مناطق همجوار مانند خراسان بزرگ، افغانستان، کرمان و بلوچستان نشان می دهد. هم چنین گونه ی شاخص و پر تعداد سفالی این محوطه سفال های بدون لعاب با نقش کنده با نقوش هندسی است.
مطالعه تطبیقی سازهای زه صدا در نگاره های صفوی و عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
141 - 158
حوزههای تخصصی:
میان دولت های صفوی و ، به دلیل همزمانی شان در برهه ای خاص، اشتراکات فرهنگی و هنری فراوانی دیده می شود. یکی از این اشتراکات در حوزه موسیقی و به ویژه سازهاست که در هنر نگارگری متعلق به آن دوران بازتاب یافته و از جهات گوناگون درخور بررسی و مطالعه است. ازاین رودر این پژوهش سعی شده است که، با روش توصیفی تحلیلی، تاریخی و تطبیقی، تفاوت ها و شباهت های موسیقی دوره صفوی و عثمانی، در زمینه ساز ها ی زه صدا، که در خردنگاره ها مشاهده شده، مطالعه و بررسی شود. خردنگاره ها ، به عنوان یگانه اسناد تصویری، تغییرات و تنوع سازها را بهتر از هر منبع و مستند دیگری نشان می دهند. در خردنگاره های سازهای زه صدا، متعلق به دو دولت صفوی و عثمانی، شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. از این تصاویر دریافته می شود که استفاده از بعضی از سازهای موسیقی در دو دولت مشترک بوده و در این زمینه از یکدیگر تأثیر گرفته اند. در خردنگاره های دوران صفوی و عثمانی، سازهای زه صدای مشترکی همچون چنگ، عود، تنبور و کمانچه ترسیم شده اند. همچنین استفاده از برخی دیگر از سازها منحصر به یکی از دو دولت بوده است؛ برای مثال، در خردنگاره های دولت عثمانی سازهای زه صدایی چون قپوز و شاهرود دیده می شود که در خردنگاره های دولت صفوی وجود ندارند. بر اساس ساختار این سازها و همچنین تقدم و تأخر تاریخی این تصاویر می توان نتیجه گرفت که عثمانی ها در زمینه ساخت و استفاده از سازهای مذکور تاثیرپذیری بیشتری نسبت به ایرانی ها داشته اند؛ اما تحقیقات بیشتری برای حصول قطعیت این دستاورد مورد نیاز است.
بررسی عوامل تحریف در خاطرات شفاهی (با تکیه بر آثار منتشرشده خاطرات شفاهی در گیلان، 1390- 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
63 - 87
حوزههای تخصصی:
خاطرات شفاهی یکی از راه های دسترسی به رخدادهای گذشته است، اما گاهی راویان خاطره، اصحاب رسانه و قدرت و... وقایع را به نفع خود تغییر می دهند. براساس این پژوهش، تحریف خاطرات شفاهی به دو صورت فردی و غیرفردی انجام می شود. در بخش فردی، گنجاندن تصورات شخصی، مبالغه یا کم رنگ کردن رخدادها، ابرازِ گزینشی و کتمان برخی خاطرات، پیری و فراموشی، ممکن است تحریف در روایت را رقم بزند. در بخش غیرفردی هدایت خاطرات جمعی به امر غیرواقع، سوژه ها و موضوعات ممنوعه، حمایت از واقعه نگاری های خاص، تغییر زمینه و بافت جامعه و زیباسازی در خاطره با سازوکار ادبیات برخی از عوامل تحریف خاطرات شفاهی هستند که با تکیه بر کتاب های منتشرشده در گیلان در بین سال های 1391 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفته اند. نگارندگان در پی پاسخ به این پرسش اند که، چه عواملی موجب تحریف خاطره می شود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد: ازآنجاکه کنش گران و شاهدان عینی رویدادها، روایتشان براساس مصلحت، منافع، طرز تفکر و ... شکل می گیرد، اغلب شاهد روایت هایی متفاوت از رویدادها هستیم. این تفاوت ها می تواند به اعتبار روایت خدشه وارد کند. همچنین صاحبان قدرت و رسانه تلاش می کنند رخدادها را به نفع خویش بازتعریف کنند. ازاین رو برای رسیدن به گفتارهای نزدیک به واقعیت، علاوه بر بهره مندی از روایت های متعدد، راستی آزمایی و اعتبارسنجی، استفاده از اسناد آرشیوی نیز می تواند نقش مهمی در بازنمایی خاطرات ایفا کند. روش تحقیق در این پژوهش، روش تاریخی به شیوه توصیفی تحلیلی است.
بررسی جایگاه بانوان در موقوفات شهرستان گناباد در دوران قاجار و پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
6 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی سهم زنان در موقوفات گناباد در دوران قاجار و پهلوی؛ بیان ویژگی ها و مصارف این موقوفات در این دو مقطع؛ تبیین تأثیر گرایش های زنانه در تعیین نوع و مصرف موقوفات؛ چگونگی تعیین متولیان موقوفات زنان گنابادی.روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و برمبنای محتویات اسناد موقوفات موجود در اداره اوقاف گناباد و نیز مندرجات برخی کتب، جایگاه بانوان در موقوفات شهرستان گناباد و موارد مرتبط با موقوفات آنان را بررسی می کند.یافته ها و نتایج: زنان گنابادی تنها در ایجاد 17% از وقفیات دوران قاجار و پهلوی در گناباد مشارکت داشته اند. عمده موقوفات زنان گنابادی، آب و زمین کشاورزی است؛ ولی گاهی درخت توت و عناب هم وقف شده است. اکثر زنان واقف، روستایی هستند و تحت تأثیر قیام سیدالشهداء(ع)، عمده درآمد موقوفات خود را وقف سوگواری محرم کرده اند. تقریباً می توان گفت که واقفان زن گنابادی، گرایش های زنانه خود را در تعیین مصارف موقوفات خود و متولیان آن ها درنظر نگرفته اند.
زمینه ها و شرایط گسترش طریقت نقشبندیه در کردستان ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
131 - 154
حوزههای تخصصی:
یکی از طریقت های صوفیانه در اسلام، طریقت نقشبندیه است. بهاءالدین محمد نقشبند بخارایی را بنیان گذار طریقت نقشبندیه دانسته اند. آغاز طریقت نقشبندیه مربوط به خراسان قرن هشتم هجری است. با انتقال این طریقت و دعوت آن از خراسان به عراق و آذربایجان، کردستان ازجمله مناطقی بود که از سده دوازدهم هجری تدریجاً به یکی از نواحی تبلیغ و رواج طریقت نقشبندیه تبدیل شد. بررسی چگونگی و علل گسترش طریقت نقشبندیه در کردستان موضوع بحث این پژوهش است. روش انجام این پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و درصدد پاسخ به این سؤال است که چه عواملی موجبات گسترش طریقت نقشبندیه در کردستان ایران و عراق شد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد فعالیت های تبلیغی مشایخ نقشبندیه که با حکومت ها روابط مسالمت آمیز داشتند موجب شد افراد زیادی به این طریقت گرایش پیدا کنند. مشایخ طریقت نقشبندیه توانستند با جلب نظر و حمایت حکام کردستان و انجام فعالیت های مذهبی و عام المنفعه چون ساختن مسجد، خانقاه و کمک و مساعدت به نیازمندان و فقرا، در میان مردم مقبولیت پیدا کنند، به طوری که در گذر زمان خانقاه ها و مراکز تجمع صوفیه، علاوه بر کارکرد دینی و مذهبی، به ایفای نقش سیاسی و اقتصادی در جامعه کردستان پرداختند.
بررسی ساختاری «امثال و حکم» رایج در زبان فارسی بر مبنای فرانقش اندیشگانی با تأکید بر فرآیندهای اصلی (مادی، رابطه ای، ذهنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
455 - 478
حوزههای تخصصی:
زمینه/هدف: یکی از مظاهر تمدن، فرهنگ و ادبیات هر ملت، مثل ها، جمله های پندآموز و عبارت های حکمت آمیزی است که از اذهان بزرگان علم و ادب و یا مردم عامی آن دیار تراوش کرده و نسل به نسل به آیندگان رسیده و آن ها را با فرهنگ، ادب، عادات و رسوم، شیوه های زندگی، عواطف و طرز تفکّر پیشینیان خود آشنا می کند. از دیدگاه هلیدی الگوهای تجربه و مفاهیم ذهنی خالقان آثار در قالب فرایندهای فعلی نقش اندیشگانی نمود پیدا می کند.روش/رویکرد: نوع مطالعه و روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و شیوه اجرای آن توصیفی (شامل بررسی چگونگی آرایش فرایندهای نقش اندیشگانی) و تحلیلی (شامل کاوش زمینه ها و چرایی شکل گیری خاص آن فرایندها) است.یافته ها/نتایج: در ساختار متنی امثال و حکم مورد بحث، به ترتیب فرآیندهای رابطه ای (39%)، فرآیندهای مادی (24%) و فرآیندهای ذهنی (21%) بیشترین میزان بسامد را دارند. اغلب این عبارات، ساختاری توصیفی دارند که تلاش می کنند به صورت غیرمستقیم، اندیشه مدّنظر را به مخاطب ابلاغ کنند. شیوه کاربرد افعال در ساختار این مثل ها غالباً مجهول است و از طریق اشاره به اشخاص نکره، کلیت امر و جهان شمولی آن ها تقویت شده است. در ساختار این مثل ها، بیشتر بر رفتار، خلق وخو و منش افراد تأکید شده و از کاربرد استعاره ها و کنایه های پیچیده و دور از ذهن پرهیز شده است. مشارکان اصلی این مثل ها عبارت اند از اشخاص، حیوانات، عناصر طبیعی و اشیا که در ساختار این فرآیندها غالباً نقش های معنایی کنشگر و حامل را بر عهده دارند.
Kurgan of Fakhrabad, Meshkinshahr, Northwest Iran
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۶, January ۲۰۲۴
3 - 15
حوزههای تخصصی:
Notwithstanding its cultural wealth, archaeologists have hitherto given little consideration to Meshkinshahr County of Iran’s Ardabil Province. The region is remarkably rich in graves, as is evident from the various types of graves with simple inhumation, dolmen, rectangular stone-built, and Kurgan. In the spring of 2019, a rare example of Kurgan was investigated near the city of Fakhrabad. Unlike all other graves excavated in northwest Iran, its structure consisted of a combination of stones and mud bricks. This paper presents the preliminary results from the excavation of this Kurgan. While introducing the Kurgan, an assemblage of small artifacts and its structure were examined, and a relative chronology was then proposed. The Kurgan arguably occupies a special place in archaeology of Iran and South Caucasus given a combination of stones with mud bricks it has in its construction. Such Kurgan type still remains unreported from the region.
سالیابی رادیوکربن تپه قلعه ننه برای گاهنگاری پایان دوره مس- سنگی حوضه دریاچه زریبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ گذاری کربن ۱۴ روشی است که به طور گسترده در باستان شناسی برای ارائه «تاریخ گذاری مطلق» مواد آلی (دانه ها، چوب، استخوان ها و غیره) استفاده می شود. این روش کمک می کند چارچوب دقیق تری نسبت به سال یابی نسبی در اختیار داشته باشیم. مقدار رادیو ایزوتوپ ناپایدار کربن 14 نیمه عمر نسبتاً کوتاهی معادل 5730 سال دارد. این بدان معناست که کاهش کربن 14 در یک نمونه در طول 5730 سال به دلیل واپاشی رادیواکتیو به نیتروژن 14 به نصف کاهش می یابد. این فرآیند زمانی آغاز می شود که یک موجود زنده دیگر قادر به تبادل کربن با محیط خود نباشد؛ بنابراین با اندازه گیری ایزوتوپ رادیویی کربن 14، می توانیم تاریخی را که موجود زنده در آن زندگی می کرده، به صورت قابل قبولی تخمین بزنیم. تعداد کم تاریخ گذاری های مطلق در غرب ایران اجازه نمی دهد که نتایج کار میدانی در این منطقه با بین النهرین و سایر مناطق ایران به صورت دقیق سنجش شود. تاریخ های به دست آمده از تعداد 7 نمونه ارگانیک از محوطه بزرگ پیش از تاریخی تپه قلعه ننه که با استفاده از طیف سنج جرمی شتاب دهنده سال یابی شدند، اطلاعات بهتری از توالی فرهنگی حوضه دریاچه زریبار به دست داد و کمک کرد ارتباط شمال زاگرس مرکزی با نواحی اطراف تا حدودی نیز تبیین شود. طولانی ترین دوره استقرار باقیمانده در محوطه مربوط به مس سنگ جدید و اوروک جدید است.
چرایی و چگونگی تغییر کاربری کاروانسرای برازجان به زندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران سلطنت قاجاریه در ایران کاروانسراهای متعددی به تاسی از الگوی کاروانسراهای صفوی ساخته شد. یکی از این کاروانسراها در برازجان توسط مشیرالملک از رجال متمول فارس و با معماری حاجی محمد رحیم در عصر ناصرالدین شاه ساخته شد. این کاروانسرای سنگی تا سالهای پایانی قاجاریه به منزله ی کاروانسرا و محل اتراق و استراحت کاروانیان و مسافران به کار خود ادامه می داد اما در اواخر دوران قاجار و دوران پهلوی به تدریج تغییر کاربری داده شد و در مقطعی به عنوان دژ نظامی، محل نگهداری مهمات نظامی و بعد از کودتا به زندان مبدل گردید. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که علل، چگونگی و کیفیت این تغییر کاربری را بررسی کند؛ اینکه در کاربری نوین به عنوان محبس کدامین عناصر کاروانسرای سابق تغییر داده شدند و کدامین عناصر در معماری این بنا ثابت باقی ماندند؟ به نظر می رسد علت اصلی تغییر کاربری ساختمان کاروانسرای برازجان کمبود زندان ها و هزینه های سرسام آور ساخت زندان جدید بوده است بطوریکه حتی دولت پهلوی ناگزیر می گردید ساختمان های معمولی را به منظور نگهداری زندانیان کرایه کند. در کاروانسرا دو نیاز کاروانیان و حیوانات بارکش شان مورد نظر بود و بر این اساس عناصر خاص و محدودی همچون اتاق هایی به منظور استراحت مسافران و نیز اصطبل شترها ساخته شده بود ولی در بازسازی و تغییر کاربری این بنا نیازهای پایدار و ثابت محکومان مطمح نظر بود و لذا حمام، بهداری، آرایشگاه، حیاط های متعدد و مسجد در ساختمان آن افزوده شد.
گسترش دامنه پراکنش سفال نوع گودین III در کرانه های شرقی دشت قروه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
37 - 52
حوزههای تخصصی:
به طور کلی، باستان شناسی پیش از تاریخ کردستان یا به عبارتی محل تلاقی حوضه دریاچه ارومیه و حوزه زاگرس مرکزی به نسبت ناشناخته باقی مانده است. از جمله این دوره های پیش از تاریخ که بسیار مورد بی توجهی محققان قرار گرفته دوره مفرغ و به ویژه دوران میانی و جدید آن است. با نگاهی به موقعیت جغرافیایی منطقه کردستان در غرب ایران متوجه می شویم که کردستان بین دو فرهنگ شاخص مطالعات دوران مفرغ غرب ایران یعنی فرهنگ موسوم به سفال نوع ارومیه و فرهنگ خابور در شمال و همچنین سفال نوع گودین III در جنوب واقع شده است. هسته اصلی پراکنش فرهنگ گودین III مربوط به زاگرس مرکزی و تا حدودی جنوب غرب زاگرس بوده و سبک ارومیه به همراه سفال خابور نیز مربوط به مناطق شمال غرب ایران و به خصوص حوضه دریاچه ارومیه است. علی رغم شناسایی محوطه های زیادی در داخل هسته اصلی این حوزه ها، تعداد محوطه های شناسایی شده خارج از آن ها و به ویژه حوزه گودین III بسیار ناچیز و انگشت شمار است. سفال های نوع گودین III به دست آمده از بررسی های اخیر تپه دینار وینسار در دشت قروه نشان می دهد که نمی توان حوزه پراکنش این فرهنگ ها و به خصوص فرهنگ گودین III را فقط به مناطق هسته ای محدود کرد. بر اساس نویافته های تپه دینار وینسار می توان دامنه پراکنش این فرهنگ را فراتر از هسته اصلی آن، یعنی از مناطق مرکزی و جنوب غرب زاگرس تا مناطق شرقی کردستان گسترش داد. بنابراین، به نظر می رسد که مهم ترین دلیل انگشت شمار بودن محوطه های دوره مفرغ میانی و جدید کردستان به روش های بررسی باستان شناختی بر می گردد تا وجود نداشتن استقرارهای این دوره در منطقه.