فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۰۱ تا ۷٬۳۲۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
کوروش، موسس سلسله هخامنشی، در سال 544 ق.م فتوحات شرق ایران را فتح کرد. او در این سال بلخ را تصرف نمود. لذا باختر، مهمترین ساتراپ نشین شرقی امپراتوری هخامنشی شد. پس او داریوش در حدود سال 512 ق.م از رودخانه سند گذشته وقسمتی از غرب سند را ضمیمه امپراتوری هخامنشی نمود و ساتراپی هیندوش را تاسیس کرد. سلسله موریای یا ماوریای هند بعد از سقوط امپراتوری هخامنشی بدست اسکندر یونانی در هند روی کار آمد. بزرگترین شاه سلسله موریای هند آشوکا نوه چاندارگوپتا نام داشت. وی سراسر هند و افغانستان را به تصرف خود در آورد ودر ترویج کیش بودا تلاش فراوان کرد او از بزرگترین فرمانروایان تاریخ هند است. کاخ آشوکا در پاتالی پوترا که در حوالی شهر پتنا در ایالت بهار و در شمال شرق هند قراردارد، وستون های یاد بود او در سراسر هند کاملا به تقلید از کاخ های هخامنشیان وستون های تخت جمشید ساخته شده است. دلایل تاثیر پذیری هنر معماری محوطه پاتالی پوترای وستون های یاد بود آشوکا از هنر معماری هخامنشی عبارتند از: 1- دلیل زبان شناختی موضوع 2- دلیل مستند سفرنامه ها 3- دلیل نتایج مقایسه تالار ستوندار پاتالی پوترا با تالار صد ستون تخت جمشید وستون های یاد بود آشوکا با ستون های تخت جمشید 4- فرمان های آشوکا بر روی ستون ها وکتیبه ها تقلیدی از فرمان های داریوش بود.
جنگ ابزارهای ایرانیان در عصر ساسانی
منبع:
پژوهش در تاریخ سال پنجم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
72 - 95
حوزههای تخصصی:
اردشیر اول بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی پس از آن که حکومت ملوک الطوایف - اشکانی – را برانداخت به تشکیل ارتشی منظم و نیرومند روی آورد ارتشی که سال های بعد توانست به کمک ابزار و آلات تعرضی و دفاعی درجدال با دشمنان ایران زمین به موفقیت های در خور توجهی دست پیدا کنند. جانشینان او هم در جنگ های تهاجمی و هم در جنگ های دفاعی قادر بودند تا به کمک سلاح های متنوع جنگی بسته به شرایط رزمی در برخورد با دشمنان خود در مکان های مختلف فنونی خاص به کار گیرند به گ ونه ای که در جدال با رومیان که در تهاجمات خود به سر حدات و نواحی داخلی ایران پس از هجوم و یغماگری عقب نشینی اختیار کرده و همواره در قلاع مستحکم خود آرایش دفاعی می گرفتنددر جهت تسخیر قلاع آنها از طریق منجنیق و دژکوب عمل کنند و در بسیاری از مواردی برآن ها پیروز شوند و یا در جنگ با ترکان و اقوام بیابانگرد شرقی به پیروزی های قابل قبولی دست یابند که این امر محصول موارد مختلفی چون نیروی انسانی لازم، اقتباسات از ابزارآلات جنگی از دیگر ملل و حکومت های پیشین ایران، ابداعات جدیددر زمینه اسلحه سازی، کارگاه های مناسب (جهت اسلحه سازی)، توان و مانور بالای نظامی، افزار جنگی بومی و سواره نظام نیرومند و قوی بوده است. هدف نویسنده در این پژوهش مختصر اطلاعات داده شده در موردد جنگ ابزارهای این دوره و نحوه ی به کارگیری آنها توسط ساسانیان در میادین جنگ می باشد که حتی الامکان سعی شده از منابع معتبر مربوط به این دوره برداشت گردد.
محکمه ی یارغو؛ پژوهشی در باب محکمه ی قضایی ایلخانان مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Yarghv was the exclusive mongol jurisdiction court to resolve claims and disputes in various fields and was formed in most areas of the mongol Empire, including the patriarch of Iran (654-750 AH). The court mostly took place for political and some economical and social crimes, in Mongol military camps. In this court, some methods similar to Islamic courts were used, such as testimony, forced confession by torture, and presentation of written documents; and criminals were judged based on Yassa.
As Yarghvchy people were at the top of this Court. Yarghvchys, who were mostly Mongolian princes and commanders, judged based on Mongolian laws which rooted in Yassa. Dominance on yassa was the condition of becoming Yarghvchy.
In this paper we notice this court, its manner and trial style, via study of Ilkhanid Texts; and by this means throw light on history of judicial system in Iran.
تأثیر موقوفات گنجعلیخان بر کالبد شهری کرمان با تکیه بر اسناد وقفنامه های گنجعلیخان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدیهی است در مطالعات و پژوهش های تاریخ معماری و شهرسازی نمی توان از تاریخ اجتماعی و تأثیر آن بر کالبد شهری غافل ماند. اما متأسفانه تاریخ اجتماعی از جمله موارد مغفول مانده در تاریخ ماست که به دلیل ضعف منابع چندان اطلاعات دقیقی در این زمینه در دست نیست. هم چنین توسعه و پیشرفت شهری که نشان دهندة ثبات، امنیت، تدبیر حکومت و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه می باشد، از مواردی است که کم تر در منابع توضیح قابل توجهی در مورد آن می توان یافت و بیش تر اطلاعات ما در این خصوص بر پایه بناها و مستحدثات باقیمانده از دوره های مختلف تاریخی است. از این روی، توجه به سایر منابع و حتی اسناد می تواند ما را در شناخت تاریخ اجتماعی ایران یاری رساند. از جمله این اسناد وقفنامه ها هستند که نه به منظور ثبت تاریخ، که تنها به دلیل رسمیت دادن به عمل وقف تنظیم شده اند ولی در لابلای این اسناد گاه اشاراتی یافت می شود که پرده از برخی ابهامات تاریخی بر می دارد.
اگر چه در دهة اخیر توجه به اسناد و به ویژه وقفنامه ها از رشد چشمگیری برخوردار بوده است، اما در اکثر اوقات تنها در زمینة مطالعات تاریخی مورد توجه قرار گرفته و در دیگر رشته ها از جمله شهر سازی هم چنان مهجور مانده است. حال آن که با دقت در وقفنامه ها گاه می توان اطلاعات ارزشمندی در خصوص چگونگی توسعه کالبدی یک شهر به دست آورد.
در مقاله حاضر تلاش شده است تا با بررسی و تحلیل محتوای اسناد وقفنامه های موجود از گنجعلی خان - حاکم کرمان در دورة شاه عباس اول صفوی - حتی الامکان تحولات کالبدی شهر کرمان در دورة صفویه را روشن سازیم. بنابر این، اساس کار بر بازخوانی و تحلیل محتوای مطالب این اسناد بنا نهاده شده و تنها به ضرورت از منابع دیگر استفاده شده است.
در این پژوهش پرسش اصلی این است که چگونه وقف در خدمت توسعه کالبدی شهری قرار گرفته است؟ فرضیه ارائه شده آن است که درایت و توجه فرد واقف و شناخت وی از نیازهای اجتماعی محل می تواند موقوفات وی را در جهت توسعه کالبدی شهر سامان دهی کند.
سلیمان شاه ایوه و حملة مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت ترکمانان ایوایی، به زعامت آل پرچم، در نیمة دوم سدة ششم هجری در بخش غربی منطقة جبال، شکل گرفته و با حاکمیت سلیمان شاه ایوه در نیمة اول سدة هفتم به اوج قدرت رسید. در جریان تنازع میان خلافت و سلطنت سلجوقی (و بعد از آن خوارزمشاهی)، موقعیت خود را تثبیت نموده و به عنوان یک دولت حائل به رسمیت شناخته شد. پس از حملة مغول و نابودی حکومت خوارزمشاهی، ترکمانان ایوایی به سرکردگی شهاب الدین سلیمان شاه ایوه با پیوستن به جلال الدین خوارزمشاه به مقابله با مغولان برخاستند. بعد از مرگ خوارزمشاه با خلافت عباسی متحد شده و قریب به سی سال در برابر پیشروی مغولان به سوی بغداد ایستادگی کردند؛ ولی سرانجام با فتح بغداد در 656 ق، و قتل سلیمان شاه، امارت ایوه نیز از هم پاشید.
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، نقش و جایگاه امارت ایوایی و سلیمان شاه ایوه در تحولات سیاسی- نظامی جهان اسلام در آستانة سقوط بغداد را بررسی می کند.
کماندار، اومفالوس و اورنگ: بازشناسی دلالت ضمنی سه نماد بر سکه های اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم کمبود منابع دست اول در دوره اشکانی(224م. 50/247 پ. م.)، مجموعه های متنوعی از سکه های اشکانی در دست است که به علت ویژگی های خاص؛ اطلاعات منحصر به فرد و ارزشمندی از این دوران را در اختیار پژوهشگر تاریخ اشکانیان، قرار می دهد. از این رو، در پژوهش حاضر، با استفاده از دو دانش سکه شناسی و نشانه شناسی، ضمن معرفی و بررسی نمونه هایی از نخستین سکه های اشکانی تا پایان دوران حکمرانی مهرداد دوم (حک. 88 پ. م 123 پ. م)، روند کاربرد سه نماد کماندار، اومفالوس و اورنگ؛ شناسایی، بازخوانی و تفسیر می شود. حاصل این پژوهش، حاکی از استفاده آگاهانه اشکانیان از خویشکاری نمادهای یونانی، تغییر دادن این نمادها در جهت تثبیت سنن بومی و استفاده از دلالت ضمنی این سه نماد در تبیین مشروعیت حکومت اشکانیان است.
تغییر خطبه به نام ائمه اثنی عشر (ع): قدرت سیاسی و دین در آغاز حکومت سلطان حسین بایقرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مرگ ابوسعید گورکانی، سلطان حسین بایقرا پس از 12 سال تلاش موفق شد در 10 رمضان 873 ق هرات را به تصرف درآورد؛ در شرایطی که بازماندگان ابوسعید حاضر به دفاع از خراسان نبودند و هرآن خطر هجوم اوزون حسن به خراسان وجود داشت. او با نیروی اندکی قدرت را در هرات به دست گرفت؛ نیرویی که به تنهایی قادر نبود بقای حکومتش را تضمین کند. در این شرایط، یکی از نخستین اقدامات او در هرات، تصمیم به تغییر خطبه به نام ائمه اثنی عشر بود؛ تصمیمی که با مخالفت روبه رو شده و کنار گذاشته شد و بعداً حتی منابع هم عصرش کوشیدند نقش او را در این ماجرا حذف کنند و آن را به گروهی خودسر و فرصت طلب نسبت دهند. پژوهش حاضر می کوشد نشان دهد نه تنها شخص سلطان در این ماجرا نقش اصلی را بر عهده داشته، بلکه همراهان شیعیِ او هم چنان نفوذ و پایگاه قدرتی نداشتند که کاری بیش از همراهی سلطان بر عهده بگیرند. هدف اصلی این اقدام، فارغ از این که اعتقاد شخصی چه سهمی در آن داشته، استفاده از عناصر شیعی در باورهای عوام سنی مذهب خراسان (تسنن دوازده امامی) در کنار نیروی شیعیان خراسان و استرآباد برای کسب مشروعیت، حمایت اجتماعی و تثبیت قدرت بوده است
بررسی وضعیّت ایلات فارس در زمان رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضاشاه در شرایطی در ایران روی کار آمد که حکومت مرکزی دچار ضعف بود. فقدان دولت مقتدر مرکزی
سبب خودسری برخی ایلات کشور شده بود. رضاشاه برای افزایش قدرت مرکزی به کاهش قدرت ایل
پرداخت. دو اقدام عمده ای که در باب ایلات انجام داد، در ابتدا، خلع سلاح، و سپس، تخته قاپو یا اسکان
اجباری عشایر بود. ایلات فارس نیز از اقدامات مذکور مستثنی نبودند. در دورة مورد بحث ،در فارس ایلات
متعدد و متنوعی وجود داشت، اما نقش دو ایل بزرگ، قشقایی و خمسه، از بقیه پررنگ تر بود. اجرای فرامین
خلع سلاح و تخته قاپو که با زور همراه بود، بدون برنامه ریزی صحیح و بدون مطالعه انجام گرفت و منجر به
شورش های متعددی از سوی ایلات کشور ، از جمله فارس، گردید. که نتیجه ای جز تسلیم شدن را برای
ایلات در برنداشت. کناره گیری اجباری رضاشاه از سلطنت و اغتشاشات ناشی از اشغال ایران توسط متفقین
شرایطی را فراهم آورد که ایلات کشور به شیوة زندگی سابق خود بازگشتند و، همچنین، به سهم خود در
احیای قدرت گذشتة خود کوشیدند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی به موانع و
مشکلاتی که ایلات فارس در دوره سلطنت رضاشاه با آن مواجه بودند، بپردازد.
بررسی سیر تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ترکان در قرن چهارم هجری قمری
حوزههای تخصصی:
داده ها و روایت های تاریخی گزارش شده از وضعیت جوامع ترک در طول چهارم ه. ق/دهم میلادی نشان از دگرگونی هایی در سطح اجتماعی ترکان دارد. این تحولات صورت گرفته در نهایت به تغییرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در منطقه منجر شد.
در این پژوهش با رویکردی تحلیلی– توصیفی به بررسی داده های مختلف تاریخی پرداخته و کوشیده شده است به تصویری واضح تر از وقایع و رویدادهای جوامع ترک در طول سده دهم میلادی دست یافته شود. آشنایی بیشتر جوامع ترک با عناصر زندگی تمدنی از جمله پذیرش اسلام، گسترش شهرنشینی و تشکیل دولت قراخانی از بزرگ ترین نتایج این تحولات محسوب می شود. دولت قراخانیان با استفاده از این ظرفیت های موجود در فضای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی جوامع ترک توانست در سال های پایانی این سده به گسترش قلمرو خود پرداخته و با تسلط بر ترکستان و فرارود به قدرتی تبدیل شود که نقش چشم گیری در تعیین مناسبات موجود در منطقه ایفا کند.
جایگاه امور فرامادی در تحلیل فتوحات مسلمانان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله فتح ایران توسط مسلمانان، از مسائلی است که هنوز ابعاد آن به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است. پرسش های بسیاری درباره این فتوحات وجود دارد. یکی از پرسش ها چرایی سقوط زودهنگام دولت ساسانی و نوع واکنش جامعه ایرانی به این مسئله است. این نوشتار تلاش می کند تا از منظری جدید موضوع را بررسی کند. مفروض این نوشتار این است که در کنار عوامل سیاسی و اقتصادی، نوعی از ذهینت سازی و باور عمومی در دو سوی ماجرا در چگونگی و سرعت فتوحات اثر داشته است. در این نوشتار تلاش می شود با خوانش دوباره متون تاریخی و با روش توصیفی تحلیلی، فضای ذهنی کسانی که درگیر فتوح بوده اند بازسازی شود؛ به ویژه، سویه ایرانی، مورد توجه بیشتر قرار گرفته است و نشان داده می شود که چگونه باورهای ماوراءالطبیعی باعث انگیزه بیشتر یا کمتر در جنگ شده است.
کهن ترین مکتوبات غیر اسلامی درباره ظهور اسلام و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستجوی تاریخی درباره ""پیامبر(ص)"" در تحقیقات معاصر غرب، از اواسط قرن نوزدهم میلادی و با نوشته های میور، اشپرنگر و گلدتسیهر آغاز شد. این عده بسیاری از روایات اسلامی مربوط به زندگی پیامبر(ص) را ساختگی دانستند. این راه را ونزبرو ادامه داد، او معتقد بود فرایند پیدایش اسلام همچون ""تاریخ نجاتِ"" اتفاق افتاده در یهودیت است و از میانه قرن دوم به بعد رخ داده است. کِرونه و کوک نیز در هاجَریسم اظهار کردند که به منظور تشخیص صحت تاریخی وقایع اسلام، باید در منابع خارج از حوزه اسلام (شواهد خارجی) کنکاش کرد. برخی ""شکاکان نوین"" همچون نِوو و اُهلیش بسیار افراط کرده و وجود تاریخی پیامبر(ص) را به کلی مجعول می دانند. هدف این مقاله، معرفی بخشی از شواهد غیراسلامی درباره ظهور اسلام در منطقه خاورمیانه است که برخی محققان غربی؛ همچون هویلَند گرد آورده اند و به یونانی، سریانی، قبطی، ارمنی، لاتین، یهودی، فارسی و چینی تألیف شده است. دستاورد این مقاله از تصویر اسلام در منابع غیراسلامی، غالباً با منابع اسلامی موافق است. در مقاله حاضر، برخی از کهن ترین مکتوبات غیراسلامی، که از سال 634 تا حدود 700م تاریخ گذاری شده و درباره ظهور اسلام، پیامبر اکرم(ص)، عقاید اسلامی یا قرآن نکته ای در بر دارند، معرفی شده اند.
استانداردهای فراداده ای اشیای موزه ای: ارائه مهم ترین عناصر فراداده ای موزه ای از نظر متخصصان موزه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش/ رویکرد پژوهش: عناصر استانداردهای موجود فراداده ای برای اشیای موزه ای شناسایی و مقایسه شدند. سپس، بااستفاده از پرسشنامة محقق ساخته، نظرات 30 متخصص موزه در مورد اهمیت هریک از عناصر پرسیده شدیافته ها: از نظر متخصصان، 230عنصر فراداده ای مهم و بسیار مهم هستند. در بین استانداردهای فراداده ای شناسایی شده، 96 عنصر در 2 تا 9 استاندارد مشترک است. بیش از 70 درصد عناصر استانداردها از نظر متخصصان مهم و مورد نیاز موزه های کشور دانسته شدند.
چرایی توجه قدرتهای درگیر در جنگ جهانی دوم نسبت به بویراحمدی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی اشغال ایران توسط متّفقین، حکومت رضاشاه در شهریور 1320 ه .ش سقوط کرد. از جمله پیامدهای این سقوط، احیاء قدرت خوانین بود. عبدالله خان ضرغام پور به عنوان قدرتمندترین خان عشایر کهگیلویه و بویراحمد در بخش هایی از دو استان مهم آن روز؛ یعنی، خوزستان و فارس، مورد توجه دولت های درگیر در جنگ جهانی (آلمان و انگلیس) قرار می گیرد. تلاش بخشی از احزاب و گروه های طرفدار آلمان در قالب ستون پنجم، برای ایجاد جبهه ای جنگی در جنوب، متشکل از عشایر و ایلات(بویراحمدی، قشقایی و بختیاری) و نظامیان، منجر به واکنش همراه با وحشت انگلیسی ها می شود. اصلی ترین هدف ستون پنجم، هدف قراردادن تأسیسات نفتی و ناامن کردن خطوط مواصلاتی بود. انگلیسی ها که از گذشته، خود را صاحب و مالک مناطق نفت خیز می دانستند و در این زمان، جزء اشغال گران اصلی ایران بودند، تمامی مساعی خود را به کار گرفتند تا مانع از شکل گیری جبهه جدید علیه خود شوند. ایجاد اختلاف میان خوانین بویراحمد، به ویژه برادران ضرغام پور، حمایت از خوانین و کلانتران هم پیمان خود در مقابل عبدالله خان و مهم تر از همه، هدایت قدرت خوانین و عشایر به سمت استان اصفهان و راه اندازی جنگ سمیرم بود، تا از این طریق، امنیت لوله های نفت و خطوط مواصلاتی متفقین را حفظ نمایند؛ اما حضور جاسوسان آلمانی در منطقه بویراحمد، پس از حادثه سمیرم، نگرانی مجدد انگلیسی ها را فراهم آورد. این بار توجه قدرت های بین المللی، ملی و محلی متوجه بویراحمد و عبدالله خان ضرغام پور گردید که سرانجام آن، منتهی به پیمان «چم چیت» شد. پیمانی که سرنوشت جاسوسان آلمانی را رقم زد و نگرانی انگلیس را نسبت به آلمان و ستون پنجم آن به پایان رساند.
بررسی مواضع مجالس نوزدهم و بیستم شورای ملی در قبال روابط ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه تاریخ روابط ایران و آمریکا به قرن نوزدهم و سال 1883 بازمی گردد اما باید اذعان نمود که بعد از جنگ جهانی دوم و متأثر از بحران اشغال ایران توسط شوروی، حضور آمریکا در سیاست خارجی ایران پُررنگ گردید؛ به نحوی که منجر به مداخله آمریکا در امور کشور و سرنگونی حکومت قانونی دکتر محمد مصدق شد. سرنگونی مصدق زمینه ای را فراهم ساخت تا نه تنها حضور آمریکا در سیاست ایران با راه اندازی دستگاه ساواک تقویت گردد بلکه به واسطه سهم 40 درصدی آمریکا در کنسرسیوم نفتی، نقش آفرینی این کشور در اقتصاد ایران نیز پررنگ گردد.
سؤال اصلی پژوهش حاضر، این است که مجالس نوزدهم و بیستم چه مواضعی را در قبال توسعه روابط ایران و آمریکا اتخاذ نمودند؟ فرضیه اصلی پژوهش به این نکته اشاره دارد که با توجه به مردمی نبودن هر دو مجلس و حضور عناصر وابسته به شاه در آن، این مجالس به تأیید سیاست خارجی مورد نظر شاه می پرداختند. برای انجام این پژوهش از روش اسنادی بهره گرفته خواهد شد؛ بدین صورت که با تکیه بر مشروح مذاکرات مجلس و منابع کتابخانه ای، موضوع مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.
سیاست مذهبی شاه اسماعیل اول صفوی و تأثیر آن بر مناسبات فکری ایران و عثمانی
حوزههای تخصصی:
بدون تردید رسمیت یافتن تشیع امامی همزمان با اولین پیروزی های شاه اسماعیل صفوی (905-930 ق) رخدادی پایدار و تأثیرگذار در آینده ی ایرانِ آن روزگار بود که موجبات دگرگونی ها و تحولات بسیاری را بویژه در عرصه ی سیاست خارجی فراهم آورد. به بیان دیگر، احیای هویت ملی ایرانی و رسمی کردن مذهب تشیع، صفویان را در مرزها با کشورهای سنیِ همسایه درگیر نمود. در این میان و به رغم اشتراکات دینی، بازرگانی و فرهنگیِ ایران و عثمانی، ظهور شاه اسماعیل و سیاست مذهبی وی، تیرگی روابط دو کشور را که توأم با جنگ و نبردهای شدید بود، به همراه داشت. این شرایط بویژه تفاوت و تباین مذهبی، موجی از مهاجرت ها بخصوص مهاجرت علما از عثمانی به ایران برای کسب دانش و سپس بازگشت به موطنشان و همچنین کوچ دانشمندانی از ایران به عثمانی را در پی داشت. در نتیجه افتِ فعالیت های فکری_علمی در نیمه اول عهد صفوی و به تَبع آن تا حدودی رونق علوم و ادبیات در حکومت عثمانی بوقوع پیوست. پژوهش حاضر با شیوه ی توصیفی تحلیلی، با اتکاء به منابع دست اول و تحقیقات جدید بر آن است تا به بررسی و تحلیل مناسبات فکری ایران و عثمانی تحت تأثیر سیاست مذهبی شاه اسماعیل اول بپردازد.
نقش عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهب شیعه در ساختار شهری ایران در دوره صفوی
حوزههای تخصصی:
قرن دهم و یازدهم هجری قمری تاریخ ایران همزمان است با شکل گیری نظام جهانی، عصری که بنیان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی اروپای کنونی شکل گرفت. سلسله صفویه به عنوان یکی از مهم ترین حکومت-های ایران بعد از اسلام به جهت نوع ایدئولوژی که از آن برخاست و مدت زمان طولانی دوام آن، هم زمانی با سه حکومت مقتدر همسایه چون ازبکان، گورکانیان و عثمانیان و کشاکش و درگیری های آنان و همچنین شروع عصر استثمار در عرصه بین المللی از اهمیت بسزای در تاریخ ایران برخوردار است. این پژوهش ضمن بازگو کردن تاریخ سلسله صفوی و فرایندهای تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این دوره به شرح تأثیر این فرایند بخصوص مذهب شیعه در شهرهای ایران دوره صفوی و اداره شهرها می پردازد و به دنبال این سؤال است که این فرایندها چه نکات بارزی را در شهرهای ایران دوره صفوی به جای گذارده اند.
شیعه در ایران؛ زمینه ها و دلایل بالندگی تشیع در عهد گورکانیان
حوزههای تخصصی:
مقاله شیعه در ایران؛ زمینه ها و دلایل بالندگی تشیع در عهد گورکانیان در پی آن است تا ضمن بررسی تاریخی تحلیلی وضعیت شیعیان و مشخص نمودن جایگاه تشیع در عصر تیموری به این پرسش پاسخ دهد که روند حرکتی شیعه در این دوران چه سمت و سویی داشته و چه عوامل و زمینه هایی در شکل گیری آن دخیل بوده اند. نگارنده بر این باور است که شیعه در عصر گورکانیان با توجه به مشارکت در قدرت و ایجاد زمینه های رشد در عصر مغولان موجب شد که شیعیان به عنوان یک بازیگر فعال در عرصه سیاست و اجتماع مورد توجه تیمور و جانشینان وی قرار گیرند و همین امر موجبات حرکت استعلایی تشیع را فراهم آورد. به عبارت بهتر می توان گفت شیعه در عصر تیموریان با توجه به قدرت اکتسابی خود و نیز نوع رفتار و سیاست های تیمور و جانشینانش توانست زمینه یی ایجاد نماید که به تأسیس دولت مستقر شیعی در عهد صفوی منجر گردد.
اشاره ناصر خسرو به نام و موقعیت «تَوَّج» در سفرنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناصر خسرو قبادیانى در مسیر بازگشت خود از سفر حج به خراسان، از خلیج فارس گذشته و قدم به بندر مهروبان گذاشته است تا از آن جا به ارجان و سپس به اصفهان برود.در این قسمت از سفرنامه، او متذکر مى شود که در سمت راست مسیرش به طرف جنوب، نواحى «توه» و کازرون واقع شده است. در این گزارش، اشاره به توه مربوط به «توج» یا «توز» مى شود که شهر یا ناحیه اى مشهور در متون جغرافیایى سده هاى نخستین اسلامى به شمار می آید.با این حال،گزارش کوتاه ناصر خسرو را مى توان از معدود مواردى دانست که کمک مؤثرى به شناخت موقعیت جغرافیایى توج می کند. در اغلب متون جغرافیاى تاریخى، نشان دادن موقعیت توج بدین ترتیب است که مى نویسند در گرمسیر فارس و در مسیر رود شاپور قرار دارد. اما سفرنامه ناصر خسرو آن را داراى موقعیتى کوهستانى مى داند.بدین ترتیب ناصر خسرو به عنوان کسى که از نزدیک با توج آشنا شده، گزارشى منحصر به فرد از موقعیت آن ارائه مى کند که مبتنى بر دانشى بومى است. چنان که گزارشى هم که در همین جا از حضور یعقوب لیث در مهروبان به دست مى دهد، حتى در تاریخ سیستان هم دیده نمى شود. چنین مواردى نشان مى دهد که نگرش بومى در شکل گیرى مطالب سفرنامه او تا چه اندازه واجد اهمیت است و مى تواند در سنجش اعتبار آن مورد توجه قرار گیرد. Abstract Returning to Khorasān from the Hajj pilgrimage, Nāser Khosrow passed the Persian Gulf and landed in Mahroban Port, heading toward Isfahān. In this part of his travelogue , he mentions To-Wah and Kāzeroon which were located on his right side, along the road which led to south. In this report, To-Wah is Taw-Waj or Taw-Waz: a famous town or region, referred to in the documents of historical geography remaining from the first Islamic centuries. This short description is of special importance because it helps us find the geographic location of Taw-Waj. According to the most of historical geographic sources, that Taw-Waj is located in the Garmsir region of Fārs across the Shāpoor River. However, Nāser Khosrow’s Travelogue states that it is located in a mountainous area. Therefore, Nāser Khosrow, as an eye witness, offers a unique description of this place. The uniqueness of his description does not end here. His report on Ya'qub Layth which describes Mahrooban’s location is also notable, and no such report exists in other famous books such as Tarikh-e Sistan ( The History of Sistān ). This piece of evidence proves that Nāser Khosrow's familiarity with local areas has an important role in forming the facts and details of his Travelogue and therefore in giving it credit. Keywords: To-Wah, Taw-Waj, Taw-Waz, Taveh Siah, Taviseh