فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
261 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه یک مدل مطلوب برای آموزش سواد رسانه ای دیجیتالی در دوره ابتدایی بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است. در مرحله اول، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختمند با 21 متخصص جمع آوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. در مرحله دوم، مدل تهیه شده به 97 متخصص ارائه و اعتبار آن با استفاده از پرسش نامه و روش دلفی تأیید شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های انتقال، کاربری و توانمندی دیجیتال، مبانی کامپیوتر، مهارت مبانی آنلاین، مهارت پردازش کلمه، مهارت صفحات گسترده، مهارت پایگاه داده، مهارت ارائه، مهارت امنیت، نرم افزارهای مخرب، امنیت شبکه، استفاده ایمن وب، ارتباطات و مدیریت ایمن داده ها از اهمیت بالایی برخوردارند. این مؤلفه ها با تأیید متخصصان، اعتبار بالایی دارند و نشان دهنده ضرورت ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی مدارس ابتدایی است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد که آموزش سواد دیجیتال در دوره ابتدایی نقش مهمی در توانمندسازی دانش آموزان و آماده سازی آن ها برای چالش های دنیای دیجیتال دارد. ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی و برگزاری دوره های آموزشی برای معلمان از جمله اقداماتی است که می تواند به بهبود کیفیت آموزش و یادگیری دانش آموزان کمک کند. این نتایج می تواند به تدوین سیاست های آموزشی مناسب در راستای تقویت سواد دیجیتال در مدارس کمک کند.
نقش گروه های مرجع و سرمایه ی فرهنگی در انگیزه ی تحرک اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
217-246
حوزههای تخصصی:
انگیزه ی تحرک اجتماعی از مباحث مهم علوم اجتماعی است که اثرات فراوانی در سطح خرد و کلان بر زندگی افراد دارد. هرچه امکان تحرک اجتماعی در جامعه ای بالاتر باشد آن جامعه می تواند توسعه یافتگی بیشتری را تجربه کند. در پژوهش حاضر نقش دو متغیر اثرگذار بر انگیزه ی تحرک اجتماعی شامل گروه های مرجع و سرمایه ی فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. برای نیل به این هدف از تکنیک پژوهشی پیمایش استفاده شد و از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، ۳۸۱ نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شد. به علت در دسترس نبودن ابزار سنجش معتبر برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه های طراحی شده مورد بررسی قرار گرفته و تائید شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد که متغیر گروه های مرجع شامل خودی و غیرخودی توانست ۲۱ درصد و متغیر سرمایه ی فرهنگی شامل سرمایه ی تجسم یافته، عینیت یافته و نهادینه شده ۳۰ درصد از واریانس انگیزه ی تحرک اجتماعی را پیش بینی کنند. عضویت در یک گروه می تواند به رفتارهای جدیدی منتج شود و فرد را به سمت تحرک اجتماعی رهنمون سازد. وقتی فرد سرمایه ی فرهنگی بالاتری دارد می تواند آن را به سرمایه های دیگر تبدیل کند. بنابراین سرمایه ی فرهنگی از عوامل تأثیرگذار بر تحرک اجتماعی است.
مطالعه تطبیقی مفهوم آزادی در روزنامه های مردم سالاری و رسالت(شهریورماه تا دی ماه 1401)
حوزههای تخصصی:
مفهوم آزادی در دوران معاصر و با نفوذ فناوری به رسانه ها و گسترده تر شدن ارتباطات در جامعه، بیشتر از پیش مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تطبیقی مفهوم آزادی در روزنامه های مردم سالاری و رسالت در بازه زمانی شهریور تا دی ماه سال 1401 بوده است. جامعه آماری این پژوهش را دو روزنامه مردم سالاری و رسالت تشکیل دادند و نمونه آماری شامل شماره های منتشر شده این دو روزنامه در بازره زمانی شهریو تا دی ماه 1401 بوده است. ابزار پژوهش، چک لیست های تحلیل محتوا بود که بر اساس آن مفاهیم و تیترهای منطبق با ابعاد آزادی مشخص شده در این چک لیست دسته بندی و تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد مفهوم آزادی بیان در هر دو روزنامه مردم سالاری و رسالت مورد توجه قرار گرفته است که روزنامه مردم سالاری بیشتر از روزنامه رسالت به این بعد آزادی پرداخته است.
مرور نظام مند پژوهش های سرمایه اجتماعی پلیس با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
113 - 148
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه اجتماعی پلیس می تواند، تأثیر بسیاری بر بهبود و ارتقای عملکرد و انجام مطلوب ماموریت های پلیس داشته باشد، به ویژه در فرماندهی انتظامی ج.ا.ایران که رویکرد جامعه محوری را راهبرد خود قرار داده است موضوعیت بیشتری دارد. هدف این مقاله مرور نظام مند پژوهش های انجام شده در حوزه سرمایه اجتماعی پلیس با روش فراترکیب است تا تصویری از وضعیت سرمایه اجتماعی پلیس را مورد بررسی قرار دهد.
روش شناسی: پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، توصیفی تحلیلی و به لحاظ ماهیت از نوع مرور سیستماتیک یا نظام مند است و در آن از روش فراترکیب برای بررسی پژوهش های سرمایه اجتماعی پلیس از سال 1390 تا 1402 که در مجلات معتبر و مورد تایید وزارت علوم منتشر شده و حداقل درجه علمی آنان الف و ب هستند، استفاده شده است. برای جستجو و انتخاب مقاله های مناسب در ابتدا با جستجوهای انجام شده، تعداد 134 پژوهش یافت شد که 53 مورد آنها دارای نقص بوده و یا هم پوشانی داشتند. پس از حذف موارد گفته شده در کل، 81 پژوهش انتخاب شد که بسیاری از آنها به مقاله ها اختصاص داشت.
یافته ها: کلیه مقاله ها و گزارش ها با استفاده از فیلتر بر اساس عنوان، فیلتر بر اساس چکیده و فیلتر بر اساس کل متن غربالگری شدند. برای انجام این غربالگری از ابزار CASP استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سرمایه اجتماعی پلیس در سه سطح کلان، میانه وخرد مورد ارزیابی قرار گرفت که در این پژوهش ها بیشترین واژه ای که استفاده شده است واژه «اعتماد» است.
نتیجه گیری: با بررسی شاخص ها ومولفه های سرمایه اجتماعی پلیس در سطوح کلان، میانه و خرد به نظر می رسد در سطح کلان باید سیاستگذاری ها، رویکردها و جهت گیریهای کلان در راستای ارتقای سرمایه اجتماعی باعث پویا شدن سطح میانی شود و سطح میانی نیز با برنامه ریزی، هدایت، کنترل، تزریق امکانات و تجهیزات و آموزش لازم و کافی برای ارتقای سرمایه اجتماعی به سطح خرد، باعث عملکرد فردی بهتر شده و با ارتقای روحیه و انگیزه فردی در انجام وظایف، بیشترین همت خود را به کار می گیرند و این فرآیند باعث کارآمدی، توانمندی و حرفه ای شدن پلیس خواهد بود که زیر بنای اعتماد عمومی بوده و در پی اعتماد مردم به پلیس، مشارکت مردم افزایش یافته و این روند موجب افزایش سرمایه اجتماعی پلیس می شود.
تحلیل تطبیقی تصاویر اذان در تلویزیون ایران و عربستان (مطالعه موردی شبکه سحر آذری ایران و شبکه کی اس ای عربستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی نحوه ارائه دین در قالب تصویر است. برای پژوهش در این زمینه، از میان برنامه های مختلف دینی تلویزیون، «اذان» انتخاب شده است؛ چراکه اذان تماماً بر پایه «کلام» بنا شده است و لذا این سؤال مطرح می شود که در تلویزیون چه تصاویری با این صوت همراه می شوند تا بتوانند مفاهیم دینی آن را در قالب تصویر ارائه نمایند؟ همچنین مقایسه تحلیل تصویری اذان در دو کشور ایران و عربستان سعودی می تواند مشخص نماید که کدام یک از دو مذهب شیعه و سنی، بازنمایی تصویری متناسب تری از مفاهیم اسلامی در قالب اذان داشته اند؟ روش تحقیق در این پژوهش، «نشانه شناسی تصویری» است که به تحلیل و مقایسه اذان های پخش شده در تلویزیون برون مرزی سحر آذری از ایران و اذان شبکه کی اس ای از عربستان سعودی پرداخته است. از مقایسه تطبیقی در این مطالعه، چنین نتیجه می شود که نحوه بازنمایی دین در قالب اذان، تلویزیون سحر آذری ایران، به لحاظ شاخصه های تصویری همچون نمادها، رنگ ها و حرکت تصویری، موفق تر عمل کرده است. علت این تفاوت را می توان از یک سو سابقه هنرهای تصویری در ایرانِ باستان و دوره اسلامی و از سوی دیگر سابقه رویکرد عرفانی به دین در میان شیعیان ایران و پیوند عرفان با خیال و درنتیجه تصویر دانست.
بازنمایی دیپلماسی عمومی آمریکا از شرق، در بازی دیجیتال: مطالعه موردی بازی کال آف دیوتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳
141 - 162
حوزههای تخصصی:
پس از حادثه 11 سپتامبر، موج گسترده ای در رسانه های دنیا مبنی بر بازنمایی غیرواقعی از غرب آسیا (غرب آسیا (خاورمیانه)) و اسلام ایجاد شد. در این میان، بازی های دیجیتال از جمله رسانه هایی بودند که هم زمان با ورود به عصر جدیدِ بازنمایی، شرق را به عنوان یک غیریت به مخاطبان در سراسر جهان معرفی کردند. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که شرق، به عنوان یک سوژه، چگونه در رسانه ی بازی، بازنمایی شده است؟ ازاین رو، به مطالعه مهم ترین بازی ایدئولوژیک و بازنمایی کننده که مبتنی بر یک روایت واقعی از جنگ های دو دهه اخیر آمریکا در منطقه غرب آسیا (غرب آسیا (خاورمیانه)) بوده است، پرداخته شد تا نحوه بازنمایی شرق را در این بازی واکاوی گردد. با روش تحلیل محتوای کیفی چهار بازی از مجموعه کال آف دیوتی[1] تحلیل شدند و مهم ترین ابعاد بازنمایی غرب آسیا (غرب آسیا (خاورمیانه)) و مسلمانان به همراه ویژگی های آن استخراج شد. پس از استخراج مقوله ها و طبقه بندی آنها در 7 مقوله اصلی، یافته های حاصل از تحلیل محتوا را ذیل هر یک از مقوله های اصلی توصیف و تحلیل شد. این مطالعه نشان می دهد که دیپلماسی عمومی و به عبارت دقیق تر دیپلماسی عمومی آمریکا به طور هدفمندانه در این بازی ها به صورت مضامینی آشکار و ضمنی طراحی شده و در فرامتن بازی قابل تحلیل است. کال آف دیوتی با: 1)استیلا یا هژمونی 2)سوءبازنمایی 3)ملی گرایی4)خشونت 5)قدرت 6)فناوری 7)سیاست های خصمانه، به بازنمایی غیرمتعارف و غیرمنصفانه از شرق پرداخته است.
تبیین شکل های اجتماعیِ فرم ستیزه در منتخبی از نمایشنامه های محمد یعقوبی بر پایه آرای گئورگ زیمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد تا با تمرکز بر آرای جامعه شناسی گئورک زیمل، سازوکار و شکل گیری فرم ستیزه در منتخبی از نمایشنامه های محمد یعقوبی را مورد مطالعه قرار دهد. ستیزه، به عنوان یک فرم تعامل اجتماعی، سنتز عناصری است که همواره هم برعلیه هم و هم برای هم کارکرد دارند. از این رو، این مقاله سعی دارد تا با تأکید بر فرم ستیزه از منظر زیمل به این پرسش پاسخ دهد که این مفهوم چگونه در روابط شخصیت های نمایشنامه های محمد یعقوبی شکل گرفته است؟ به نظر می رسد مفهوم ستیزه در این نمایشنامه ها در ساختاری دوگانه و تقابلیِ طبیعت/فرهنگ آشکار شده است و در ستیزه ای که میان روابط شخصیت ها بروز پیدا می کند، به مثابیه یک فرم ارتباطی نمود روشن تری پیدا می کند. این فرم تعاملی، شکلی از وحدت و تعادل در نوشتار را نیز برمی سازد. فرومی که در ساحت تقابل های زنانه/مردانه عینیت می یابد. از این رو، این مقاله، نخست مفهوم و کارکرد فرم ستیزه با تأکید بر آرای زیمل را می کاود، سپس با روش تحلیلی توصیفی به تحلیل و تطبیق این فرم در نمایشنامه های مورد نظر خواهد پرداخت.
کمک های رسمی توسعه و آموزش و شاخص امید به زندگی: مطالعه موردی کشورهای منطقه مدیترانه شرقی (EMRO)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
123 - 162
وضعیت سلامت و امید به زندگی در افراد یک جامعه معیاری از توجه آن کشور به تهیه کالاها و خدمات بهداشتی و درمانی می باشد. دولت ها با صرف هزینه در این زمینه ها می توانند در بهبود امید به زندگی موثر باشند. علیرغم اهمیت این موضوع در توسعه کشورها، برخی از آن ها به دلیل کمبود منابع مالی و سرمایه ای و یا پایین بودن کیفیت سرمایه گذاری در بخش های بهداشتی و خدماتی نیازمند کمک سازمان های بین المللی از جمله سازمان ملل متحد (UNDP) می باشند. سازمان ملل متحد با توجه به اهداف توسعه هزاره با ارائه کمک های رسمی توسعه به کشورهای مختلف، گام های موثری در این زمینه برداشته است. با توجه به اهمیت این موضوع، در این پژوهش به بررسی تاثیر کمک های رسمی توسعه سرانه و آموزش بر امید به زندگی در کشورهای منتخب منطقه مدیترانه شرقی (EMRO) طی دوره ی زمانی 2019-2000 ، با استفاده از تخمین زن های حداقل مربعات معمولی کاملا اصلاح شده (FMOLS) و حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) پرداخته می شود. نتایج به دست آمده بیانگر این است که کمک های رسمی توسعه سرانه، آموزش، مخارج بهداشتی و تولید ناخالص داخلی تاثیر مثبت و معناداری بر شاخص امید به زندگی در کشورهای مورد بررسی داشته اند. همچنین یافته-های تحقیق حاکی از تاثیر منفی و معنادار میزان مرگ و میر مادران بر امید به زندگی در این کشورها می باشد.
تربیت معنوی و گونه شناسی مسائل و چالش های دختران دانش آموز مقاطع متوسطه اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش «مطالعه فهم ادراک شده ی دختران متوسطه اول و دوم از مسائل دانش آموزان نوجوان» در زمینه های هویت، بلوغ، فضای مجازی و خانواده و ساختار جامعه است. این مطالعه در چارچوب روش کیفی و داده ها از طریق مصاحبه با 12 دانش آموز دختر از مناطق مختلف ایران صورت پذیرفته است و در نهایت با روش تحلیل تماتیک کدگذاری شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن بود که نوجوانان در این دوره به دنبال کشف هویت خود هستند. هر چه فرد پاسخ مشخصی برای سوالات خود نداشته باشد، تعارض هویتی و نهایتاً بحران هویت رخ می دهد. اهمیت بحث بلوغ از جهت ارتباط آن با نقش هایی است که نوجوانان در آینده خواهند پذیرفت؛ همچنین مسائل و مشکلات فراوانی در ارتباط با فضای مجازی از منظر دانش آموزان وجود دارد و گویای آن است که نحوه صحیح حضور در فضای مجازی جهت کاهش آسیب های ناشی از حضور در این فضا آموزش داده نشده است. در خصوص ساختار خانواده آنچه در دید مشارکت کنندگان مهم می نمود، شکاف و فاصلیه نسلی است که زمینه ساز فاصله عمیق بین نوجوانان و خانواده گردیده، و می بایست برطرف شود. در نهایت مسائل و مشکلات دختران به منزلیه بخش مهمی از اجتماع، لزوم برنامه ریزی صحیح و کاربردی را یادآوری می کند فلذا فراهم نمودن شرایط مناسب جهت سیاست گذاری موثر برای حل مسائل دختران بسیار حائز اهمیت است.
The Linkage Between University Students’ Academic Engagement and Academic Support: The Mediating Role of Psychological Capital(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Despite the importance of university students' academic engagement and the role of academic support in facilitating their success, there appears to be a dearth of research investigating the mediating effect of psychological capital in this relationship, highlighting a significant gap in the existing literature.
Methodology: This research was quantitative on the basis of the natural and general features and employed a descriptive-correlational approach based on the structural equation model (SEM). The statistical population of the research included all undergraduate students of Farhangian University of Kerman, approximately 2100 students. Out of this statistical population, 677 participants responded to the online survey. The sampling method was convenience sampling and the data was collected in the first semester of the academic year 1401-1402 (From Aban to Azar). Sands and Plunkett’s (2005) academic support scale, Reeve and Tseng’s (2011) academic engagement scale, and Luthans and Avolio’s (2007) psychological capital scale were used to gather data. The statistical analyses were conducted with SPSS 23.0 and AMOS 23.0. Confirmatory factor analysis (CFA) supported the validity of the scales used in the Iranian tertiary context. Correlational results indicated that the relationships among main research variables were significant.
Findings: Structural equation modelling (SEM) indicated that psychological capital mediated the linkage between academic support and academic engagement (β = 0.58, p < 0.01). The results also revealed that academic support (β = 0.69, p < 0.01) and psychological capital (β = 0.39, p < 0.01) were predictive of university students’ academic engagement.
Conclusion: The findings of this study indicated that providing academic support has the potential to influence students' psychological capital, resulting in their active engagement and participation in educational and learning endeavors. The limitations of this study and the future directions will be discussed.
راهبردهای استفاده از شبکه های اجتماعی به منظور تقویت نشاط در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
87 - 124
حوزههای تخصصی:
خانواده کوچک ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی و رکن اساسی جامعه است و ثبات جامعه به آن بستگی دارد. گسترش فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و فضای مجازی، اعضای خانواده را تبدیل به کاربران شبکه های اجتماعی نموده است. نشاط یکی از عوامل مهم در کارآمدی و ثبات خانواده است و در صورت کمبود یا نبود آن مشکلات گوناگون روانی و اجتماعی دامن گیر خانواده و به تبع آن کل جامعه می شود. نشاط مانند هر پدیده اجتماعی دیگری، از نهاد خانواده به عنوان اولین اجتماع بشری آغاز می شود. این در حالی است که شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از محبوب ترین وسایل ارتباطی و تفریحی است و حضور در شبکه های اجتماعی می تواند شادی و نشاط کاربران خانوادگی را دستخوش تغییراتی نماید. هدف از پژوهش حاضر ارائه الگویی برای کاربر خانوادگی در شبکه های اجتماعی به منظور تقویت نشاط است. پژوهشگر با روش گرندد تئوری با رویکرد کلاسیک، بر اساس مصاحبه با نخبگان راهبردهایی را جهت افزایش نشاط در شبکه های اجتماعی استخراج نموده است. یافته ها حاکی از آن است که راهبردهای تقویت نشاط بر اساس کاربری شبکه های اجتماعی شامل: راهبردهای شبکه سازی در خانواده، راهبردهای مبتنی بر درونی سازی، تعامل مؤثر، راهبردهای اقتصادی و شغلی، الگودهی، راهبردهای علمی و آموزشی، به کارگیری نمادهای سبک زندگی، اشتراک گذاری تجربیات، بازنشر پیام ها، اثربخشی توجه در روابط، همدلی در روابط خانوادگی، معناشناسی نشاط، راهبردهای معنوی، نقش اخلاق در نشاط و آگاهی از انحرافات مبتنی بر فضای مجازی است.
تحلیل جامعه شناختی رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی تلفن همراه با هویت جنسیتی (دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
301 - 332
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مطالعه جامعه شناختی رابطه بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی تلفن همراه با هویت جنسیتی (دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور ساری) در سال 1402 است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع کاربردی، از لحاظ نوع روش، توصیفی و همبستگی می باشد و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، میدانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور ساری با تعداد 2450 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 395 نفر برآورد گردید و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. به منظورگردآوری داده های مورد نیاز، از پرسش نامه استاندارد هویت جنسیتی مک براید و همکاران (2008) و پرسش نامه محقق ساخته اعتیاد به شبکه های اجتماعی استفاده شده است. داده ها با نرم افزار SPSS تحلیل شد و برای تحلیل فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در آزمون پیرسون بین تحقیق پنج گانه مؤلفه های متغیر مستقل (اعتیاد به شبکه های اجتماعی) دو مؤلفه میزان اعتقاد به شبکه های اجتماعی و میزان مشارکت با دیگران در شبکه های اجتماعی رابطه مستقیم در سطح ضعیفی را با متغیر وابسته تحقیق نشان داده اند؛ ولی سه مؤلفه دیگر متغیر مستقل (میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، میزان دلبستگی به شبکه های اجتماعی و میزان رضایت از شبکه های اجتماعی) رابطه متوسط و مستقیمی را با متغیر وابسته تحقیق داشته اند. نهایتاً 4 مؤلفه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، میزان دلبستگی به شبکه های اجتماعی، میزان اعتقاد به شبکه های اجتماعی و میزان مشارکت با دیگران در شبکه های اجتماعی توانستند 33 درصد از واریانس متغیر وابسته تحقیق را تبیین نمایند.
بر ساختن مدلی برای فهم «طرد/شمولیت» در رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
51 - 79
حوزههای تخصصی:
بدون ارجاع به نئولیبرالیسم شهری، جامعه توده ای و دموکراسی شهری در ایران، و اینکه چگونه گروه های بی صدا/کم قدرت از چرخه سیاستگذاری شهری حذف می شوند، نمی توان تصویر معتبری از رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری به دست داد. نگاهی انتقادی به بسترهای سازنده شهر لازم است تا بتوان مکانیسم های طردکننده را رویت پذیر کرد که تاکنون مورد غفلت بوده است. در این مقاله به مدد نظریه زمینه ای، سعی شده مدلی از دل داده های کیفی و کمی گردآوری شده از تجربه زیسته، تحلیل محتوا و تحلیل مضمونی برای گردآوری داده های تاریخی، داده های ثانویه و آمار موجود و محتوای روزنامه ها، برساخته شود تا چگونگی طرد اجتماعی گروه های مختلف را توضیح دهد.
وضعیت ساخت یافته هم پیوند بین بسترهای «جامعه نامتکثر»، «دموکراسی شهری توده ای» و «اقتصاد سیاسی نئولیبرال شهری»، تعیین کننده ترین امر در رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری هستند که عموماً منافع گروه های ذی قدرت را تامین و نیازها و اقتضائات گروه های بی صدا/کم قدرت را نادیده می گیرد و بدین سان نابرابری های اجتماعی-اقتصادی ساخت یافته را بازتولید و تشدید می کند. وجود جامعه مدنی تضعیف شده و همراستایی منافع مدیریت شهری با طبقه ملاک شهری نیز از مهمترین ویژگی های رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری در کلانشهر تهران است.
از جنبش اصلاحات تا دموکراسی خیابان: تحلیل طبقاتی جنبش های اجتماعی پساانقلابی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 132
حوزههای تخصصی:
این مقاله از منظر جامعه شناسی سیاسی، جنبش های اجتماعی سال های 1376-1402 را مورد بررسی و تببین قرار داده است. در این مقاله، در مورد تحولات اجتماعی و سیاسی سال های پس از جنگ ایران و عراق، نشان داده شده است که جنبش های اجتماعی این سال ها را می توان با توجه به تحلیل طبقاتی ملهم از نظریه اریک الین رایت، حرکت از «جنبش اصلاحات» به سوی «دموکراسی خیابان» نام گذاری کرد، و نشان داد که حاملان اصلی این جنبش های اجتماعی در ابتدا «طبقه متوسط» بوده و کم کم شامل «طبقه ی متوسط فقیر» شدند. در این تحقیق، از روش تحلیل تطبیقی تاریخی (از نوع تحلیل روایتی) استفاده شده است که در آن با شناسایی بزنگاه های تاریخی، نقش کنشگران سیاسی در ارتباط با ساختار سیاسی موجودرای شناخت ماهیت جنبش های اجتماعی پساانقلابی در ایران مورد تحلیل قرار می گیرد. با توجه به نتایج این مقاله، باید گفت که دموکراسی خیابان، برعکسِ جنبش اصلاحات: 1) کنش محور، 2) عمل گرا، 3) بدون رهبری، 4) فاقد سازمان دهی، 5) معطوف به مصائب زندگی روزمره و 6) رخدادمحور است. بعلاوه، گفتنی است که هدف اصلی «جنبش اصلاحات» عدالت سیاسی بود، اما هدف اصلی «دموکراسی خیابان» عدالت اجتماعی و به دنبال کاهش «نابرابری» و «فساد» و افزایش «سرمایه ی اجتماعی» است.
شناسایی مولفه ها و شاخص های برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
66 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مولفه ها و شاخص های برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک در دوره ابتدایی انجام شد. روش شناسی: روش این پژوهش سنتزپژوهی بود. بنیاد نظری آن را مدل برنامه درسی «میلر» تشکیل داد. جامعه آماری شامل ۲۶ مقاله فارسی و انگلیسی طی سال های ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ هجری شمسی (۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱ میلادی) بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و ابزار آن فرم محقق ساخته بود که روایی آن با ضریب لاوشه و پایایی با شاخص کاپا بررسی شد. تحلیل داده ها بر اساس مدل رابرتس و کدگذاری باز و محوری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک در دوره ابتدایی، ۱۴ مولفه (تفکر شدن، پرسشگری و نقادی، خلق فضای یادگیری ریزومی باز، قدرت تخیل و استقلال فکری، تعامل گرا، غیرخطی، تسهیل گر، واقع گرا، منعطف و متنوع، تدریس ریزوماتیکی (خلاق و خودمختار)، تدریس در فضای مجازی، تفکر طراحی، رویکرد خودارزیابی، رویکرد عمل گرا) و ۳۹ شاخص دخیل هستند. بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک در دوره ابتدایی بر خلاقیت، تفکر انتقادی، محیط های یادگیری منعطف و استقلال فکری تأکید دارد. اجرای این برنامه می تواند به افزایش مشارکت دانش آموزان و ارتقاء تجربه یادگیری عمیق تر و معنادارتر منجر شود.
زایش زیست قدرت شهری: از سلب مالکیت تا مرگ اجتماعی محلات (مورد مطالعه: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۹۳-۱۲۴
حوزههای تخصصی:
اگرچه علوم اجتماعی ایرانی در سال های اخیر فصل جدیدی را در باب مطالعات فرودستان بازکرده و به این سوژه پرداخته است، اما کمتر مطالعاتی در این حوزه به مکانیسم فرودست ساز پرداخته است. در این پژوهش، از خلال مطالعه میدانی اتنوگرافیک در پی مطالعه وضعیت فرودستان شهری (نیروهای کار غیررسمی) در سنندج و حومه آن هستیم تا گوشه ای از سازوکار درافتادن در وضعیت فرودستی و چگونگی مواجهه با این سازوکار را نشان دهیم. همچنین در پی صورت بندی مفهومی بوده ایم که وضعیت شهروندان فرودست سنندجی به ویژه نیروهای کار غیررسمی را توضیح دهد. گردآوری داده ها بر اساس فنون پژوهش میدانی شامل مشاهدات، گفت وگوها و مشارکت و یا حضور در زندگی روزانه و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. لنز مفهومی ما بر مفاهیم دیوید هاروی، میشل فوکو، امبمبه و استندینگ تکیه زده است. نتایج یافته های این پژوهش در قالب مقولاتِ «تعدی به سپهر اجتماعی شهروندان»، «سیّالیت معاش و کار غیررسمی: شالوده اجتماع محلی»، «زایل کردن زندگی: مقیاس های کوچک مرگ در تجربه روزمره»، «رنج های ناخواسته: شکنندگی سوژه» و «سلب مالکیت های گسترده از شهروندان» صورت بندی شده است. این مطالعه نشان داد که مکانیسم فرودست ساز از طریق سلب مالکیت های گسترده از شهروندان در قالب سیاست ها و برنامه های تاریخی/اقتصادی و اجتماعی، به افتادن در ورطه فرودستی و پیرامونی سازی از شهروندان دامن زده است. این پژوهش نشان داد زایش زیست قدرت چگونه به انقیاد حیات از شهروندان دامن می زند و چگونه زیست و کار نیروهای کار را حتی در وادی غیررسمی تهدید می کند.
تحلیل کانونی رابطه سبک های هویت با خودناتوان سازی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
236 - 245
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های هویت و خودناتوان سازی با استفاده از تحلیل همبستگی کانونی انجام شد.
روش شناسی: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود و از تحلیل همبستگی کانونی برای بررسی روابط میان دو مجموعه از متغیر پیش بین (سبک های هویت) و ملاک (ابعاد خودناتوان سازی) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بجنورد تشکیل می دادند. تعداد 210 نفر از این دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه سبک های هویت (برزونسکی، 1992) و مقیاس خودناتوان سازی (جونز و رودوالت، 1982) انجام شد. تحلیل داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی و با استفاده از نرم افزار SPSS.27 انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که میان سبک های هویت و ابعاد خودناتوان سازی رابطه معناداری وجود دارد. واریانس مشترک سبک های هویت و خودناتوان سازی 28 درصد بود. بیشترین اهمیت در تابع سبک های هویت به هویت اطلاعاتی (81/0) و در تابع خودناتوان سازی به خودناتوان سازی ادعایی اختصاص داشت (99/0-).
بحث و نتیجه گیری: در مجموع به نظر می رسد، پردازش اطلاعات مربوط به هویت می تواند بر میزان استفاده از راهبردهای خودناتوان سازی تأثیر داشته باشد و نوجوانانی که هویت اطلاعاتی و هنجاری داشته و از تعهد هویت بالایی برخوردارند از رفتارهای خودناتوان ساز کمتر استفاده می کنند.
طراحی الگوی راهبردی کارآفرینی اجتماعی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
149 - 175
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی، به عنوان یک پدیده جهانی با به کارگیری رویکردهای نوآورانه برای حل مشکلات اجتماعی، بر جامعه تأثیر می گذارد. داشتن تعهد به طبیعت و اصول پایداری و تأکید بر حفظ محیط زیست، به عنوان بخشی از راهبرد کارآفرینان در حوزه اجتماعی محسوب می شود. این پژوهش براساس هدف، کاربردی-توسعه ای است و ازلحاظ گردآوری داده ها با توجه به ماهیت پژوهش، از روش کیفی فراترکیب با رویکرد هفت مرحله ای سندولسکی و باروسو (2007)، استفاده شده است.برای گردآوری اطلاعات، مقاله های مرتبط در بازه زمانی 2015 تا 2022 از از پایگاه داده های الکترونیکی ازجمله: Emerald, ScienceDirect, Springer,Sage و پایگاه تخصصی مگ ایران، ایران داک، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پرتال جامع علوم انسانی بررسی شد. با استفاده از روش فراترکیب، در عین توجه یکپارچه به تمام ابعاد کارآفرینی اجتماعی، شاخص هایی که ازنظر پژوهشگران در شکل گیری کارآفرینی اجتماعی مبتنی بر محیط زیست مؤثر هستند، شناسایی شدند. در این پژوهش، به تحلیل نتایج و یافته های محققین قبلی پرداخته و با انجام گام های هفت گانه سندلوسکی و باروسو، الگوی نهایی کارآفرینی اجتماعی شناسایی شد. در راستای استخراج داده ها از متون، با توجه به مطالعه گسترده ادبیات کارآفرینی اجتماعی، اقدام به کدگذاری اولیه و استخراج مفاهیم و مقوله ها شد. پس از کنار هم قراردادن و ادغام شاخص های به دست آمده در مرحله فراترکیب، درمجموع 24 کد اولیه و 6 تم و 3 مقوله شامل عوامل زیرساختی (حمایتی و ساختی)، عوامل شناختی (مهارتی و شخصیتی) و راهبرد زیست محیطی (جهت گیری زیستی و رفتار زیست محیطی) شناسایی شد. این مقاله می تواند بینش های ارزشمندی را در زمینه غنی شدن ادبیات کارآفرینی اجتماعی دهد و با حمایت راهبردی دولت از فعالیت های کارآفرینی اجتماعی مانند سیاست کاهش مالیات برای فعالیت هایشان، آنها را از درجه مطلوبیت شناختی و امکان سنجی بالایی برخوردار سازد.
درآمدی بر بازنمایی قدرت زنانه در انیمیشن یخ زده ۱(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۷)
77 - 104
حوزههای تخصصی:
در دنیای مدرن، افزایش اطلاعات بصری در رسانه های جمعی به طرز باورنکردنی رشد داشته است، به طوری که هم زمان منابع نشانه شناختی مختلف ارتباطی و معنا را باهم، همگرا و نه تنها از طریق زبان، بلکه با سایر حالت های نشانه شناسی منتقل می کنند. اکثر پژوهش های ایرانی در تحلیل متون رسانه ای به ویژه رسانه های دیداری و شنیداری از رویکردهایی بهره گرفته اند که ارزش اطلاعات غیرزبانی را کم اهمیت دانسته و کمتر به بررسی هر دو جنبیه زبانی و غیرزبانی پرداخته اند. یک روش جدید و نظام مند برای بازنمایی پیام های رسانه ای، تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی است که علاوه بر مطالعیه زبان، به بررسی حالت های مختلف نشانه شناختی در یک متن رسانه ای می پردازد. این پژوهش با هدف پیشنهاد استفاده و کاربرد عملی تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی به عنوان روشی نظام مند، با رویکردی کیفی توصیفی به مطالعیه موردی بازنمایی قدرت زنانه در انیمیشن یخ زده ۱ (۲۰۱۳) پرداخته است تا با گنجاندن سایر منابع نشانه شناختی؛ نظرییه چندوجهی را در رابطه با زبان، تصاویر متحرک و مطالعات اجتماعی آزمایش کند. به منظور بررسی شیوه های گفتمانی و اجتماعی، مدل سه لایه ای فرکلاف (2001)، نیز مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحلیل نشان می دهد که معنا از طریق شیوه هایی غیر از زبان منتقل و از طریق روابط و زمینه های قدرت خاص ساخته می شود. حالت های کلامی و غیرکلامی به صورت یکپارچه برای ساختن شخصیت قهرمان زن ادغام می شوند و از حالت های غیرکلامی در انتقال معانی چندلایه پشتیبانی می کنند. تحلیل های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نشان می دهد که شخصیت زن این انیمیشن تنها به ظاهر تحول پیدا کرده و این تغییرها در خدمت نظام اقتصادی و سیاسی است.
Designing a Model of Collective Identity Based on Perceived Social Support with the Mediating Role of Emotional Intelligence in Students of Qom Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Considering the significance of collective identity in carrying out group and social activities, this study aimed to design a model of collective identity based on perceived social support with the mediating role of emotional intelligence among students.
Methodology: The present study was applied in objective and descriptive-correlational in method. The research population comprised all undergraduate psychology students of the Islamic Azad University of Qom Province in the academic year 2021-2022. The sample size of this study was 500 individuals, selected after reviewing the entry criteria through convenience sampling. Data were collected using the Collective Identity questionnaire (Hezarjaribi & Lohrasbi, 2011), Perceived Social Support (Sherbourne & Stewart, 1991), and Emotional Intelligence (Schering, 1996) questionnaires and analyzed using Pearson correlation coefficients and structural equation modeling in SPSS-27 and AMOS-24 software.
Findings: The findings showed that collective identity, perceived social support, and emotional intelligence among students had a positive and significant correlation (P<0.01). Additionally, the model of collective identity based on perceived social support with the mediating role of emotional intelligence in self-efficacy among students had an appropriate fit. In this model, the variable of perceived social support had a direct and significant effect on emotional intelligence and students' collective identity, and the variable of emotional intelligence had a direct and significant effect on their collective identity. Perceived social support with the mediating role of emotional intelligence had an indirect and significant effect on students' collective identity (P<0.001).
Conclusion: According to the results of the present research, counselors and psychologists can improve collective identity among students by enhancing their perceived social support and emotional intelligence through educational workshops.