فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
115 - 134
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یائسگی به عنوان یکی از مسائل مهم در بهداشت سلامت جنسی زنان است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط حمایت اجتماعی ادراک شده، خودشفقت ورزی و سرسختی روانی با عملکرد جنسی و کیفیت زندگی در زنان یائسه با میانجی گری نگرش به یائسگی بود.
روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- همبستگی بر روی زنان یائسه شهر زنجان در سال 1401 بود. از بین آنها 293 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه ها روایی و پایایی آنان مورد بررسی و تایید شد. از تحلیل مسیر برای تحلیل مدل استفاده شد.
یافته ها: نتایج اثر معنادار و مستقیم بین حمایت اجتماعی ادراک شده (p>0/05،β=0/19)، خودشفقت ورزی (p>0/05، β= 0/13)، سرسختی روانی (p>0/05،β=0/19 )، نگرش به یائسگی (p>0/05، β=0/13) با عملکرد جنسی، همچنین حمایت اجتماعی ادراک شده (p >0/05، β= 0/23)، خودشفقت ورزی (p >0/05، β= 0/19)، سرسختی روانی (p>0/05،β=0/23) و نگرش به یائسگی (p>0/05، β=0/20) با کیفیت زندگی نشان داد. برای تحلیل نقش میانجی از روش غیر مستقیم استفاده شد.
نتیجه گیری: میانجی گری نگرش به یائسگی در رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده، خود شفقت ورزی با کیفیت زندگی و عملکرد جنسی تایید شد. ولی میانجی گری نگرش به یائسگی در رابطه سرسختی روانی با کیفیت زندگی و عملکرد جنسی تایید نشد
نقش واسطه ای پردازش هیجانی در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری با اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
32 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش واسطه ای پردازش هیجانی در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری با اختلال پانیک بود.روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی دانشجویان دانشگاه ارومیه در نیمسال اول تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بودند که تعداد ۳۶۲ نفر از آن ها با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسش نامه های سیستم های مغزی رفتاری کارور و وایت (۱۹۹۴)، پردازش هیجانی (بارکر، ۲۰۰۷) و پرسش نامه نشانه های پانیک لیبویتز (۱۹۸۴) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار های SPSS نسخه ۲۴ و AMOS نسخه ۲۴ صورت گرفت.یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های نیکویی برازش نشان داد که مدل فرضی، با مدل اندازه گیری شده برازش داشت (۹۳/۰=CFI، ۹۶/۰=NFI، ۰۶/۰= RMSEA). مسیر های مستقیم بین سیستم های مغزی رفتاری با پردازش هیجانی و همچنین سیستم های مغزی رفتاری و پردازش هیجانی با اختلال پانیک معنادار است (۰۱/۰p<). بنابراین می توان گفت پردازش هیجانی در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری با اختلال پانیک نقش میانجی ایفا می کند.نتیجه گیری: این یافته ها نقش پردازش هیجانی را در اختلال پانیک مورد تأیید قرار می دهد و بیانگر توجه هر چه بیشتر به سیستم های مغزی رفتاری می باشد. همچنین مدل سبب شناختی پیشنهادی حاضر می تواند به فهم هرچه بیشتر نقش پردازش هیجانی در اختلال پانیک و اثربخشی درمان های شناختی رفتاری در افراد مبتلا به پانیک کمک کند.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر انزوای اجتماعی و حساسیت اضطرابی نوجوانان دختر مبتلا به صدا بیزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدابیزاری نوعی اختلال عصبی-رفتاری است که باعث واکنش های فیزیکی و احساسی شدید نسبت به صداهای خاص می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر انزوای اجتماعی و حساسیت اضطرابی نوجوانان دختر مبتلا به صدابیزاری انجام شد. طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر سنین 12 تا 18 ساله مبتلا به صدا بیزاری شهر اردبیل در سال 1403 بودند که از میان آنان، 30 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند گزینش و به شیوه تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان شناختی-رفتاری را دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه، در سه مرحله قبل از اجرای مداخله، پس از پایان مداخله و در مرحله پیگیری به پرسشنامه صدابیزاری (وو و همکاران، 2014)، پرسشنامه انزوای اجتماعی (چلپی و امیرکافی ، 1383) و پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ریس و پترسون، 1985) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری موجب کاهش انزوای اجتماعی و حساسیت اضطرابی در مراحل پس آزمون و پیگیری گروه آزمایش تاثیر معنی دار داشته است (01/0>p). نتیجه این مطالعه نشان داد که درمان شناختی-رفتای موجب بهبود انزوای اجتماعی و کاهش حساسیت اضطرابی نوجوانان دختر مبتلا به صدا-بیزاری شده است. روانشناسان و روانپزشکان می توانند برای بهبود انزوای اجتماعی و حساسیت اضطرابی نوجوانان دختر مبتلا به صدابیزاری از این مداخله استفاده نمایند.
فراتحلیل نقش شاخص های اجتماعی در پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
141 - 157
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ترکیب کمّی پژوهش ها در حوزه رابطه بین شاخص های رشد اجتماعی و پیشرفت تحصیلی با استفاده از روش فراتحلیل انجام شد. همچنین تعیین نقش متغیرهای تعدیل کننده همچون انواع شاخص های رشد اجتماعی، متغیر وابسته، محل انجام پژوهش، جنسیت و سن آزمودنی ها بر این رابطه از دیگر اهداف این فراتحلیل بود. بر طبق ملاک های ورودی و خروجی 42 مطالعه اولیه مورد تحلیل قرار گرفتند. پس از حذف یک اندازه اثر پرت بر اساس نتایج نمودار قیفی، اندازه اثر ترکیبی بین این دو متغیر برابر با 33/0 به دست آمد. همچنین تحلیل های ناهمگنی نشان از نقش احتمالی متغیرهای تعدیل کننده بر روابط بین این دو سازه داشت. سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی دارای اندازه اثر بزرگ تری نسبت به سایر شاخص ها در رابطه بین شاخص های رشد اجتماعی بر پیشرفت تحصیلی بودند. در رابطه با متغیر وابسته، استفاده از معدل دروس ادبیات و ریاضی به عنوان متغیر وابسته اندازه اثر بیشتری نسبت به استفاده از معدل کل تحصیلی به عنوان متغیر وابسته داشت. همچنین مشخص شد که اندازه اثرهای اجرای پژوهش در مدرسه تفاوت چندانی با اجرای پژوهش در دانشگاه ندارد. در ارتباط با جنسیت نیز مشخص شد که اندازه اثرهای رابطه بین شاخص های رشد اجتماعی و پیشرفت تحصیلی در مردان اندکی بالاتر از زنان است. همچنین با افزایش سن آزمونی ها اندازه های اثر رابطه بین دو متغیر مذکور افزایش می یابد.
مقایسه اثربخشی بسته بومی بخشش مبتنی بر ادبیات کهن فارسی با بخشش درمانی ورثینگتون بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی بسته بومی بخشش مبتنی بر ادبیات کهن فارسی با بخشش درمانی ورثینگتون بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان بود.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان گروه سنی 16 تا 18 سال اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ بود و حجم نمونه شامل 90 نفر که به-صورت تصادفی 30 نفر در گروه آزمایش(بخشش درمانی ورثینگتون)، 30 نفر در گروه آزمایش (بخشش درمانی بومی محقق ساخته)، و 30 نفر در گروه گواه، و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. روش بخشش درمانی ورثینگتون برای نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه های آزمایش(در 8 جلسه) اجراء شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه 13 سؤالی ایمنی هیجانی مرکز خدمات خانواده کیسی(2007) و پرسشنامه 20 سؤالی ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور (1994) بود.
یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون و آزمون پیگیری ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی وجود داشت (P<0.05).
نتیجه گیری: بین میزان تأثیرگذاری دو روش بخشش درمانی ورثینگتون و بسته بومی محقق ساخته بر ناگویی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی تفاوت معناداری وجود نداشت.
اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر پردازش شناختی و تحمل پریشانی دانش آموزان دختر دارای اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر پردازش شناختی و تحمل پریشانی دانش آموزان دختر دارای اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دارای اضطراب فراگیر دوره ی متوسطه ی دوّم شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از میان آن ها بر حسب ملاک های ورود به پژوهش و به روش نمونه گیری هدفمند 30 دانش آموز دارای اضطراب فراگیر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 90 دقیقه ای برنامه ی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گروس و تامپسون، 2007) را دریافت کردند و و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پردازش شناختی کروز (1999) و مقیاس تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس آزمون دو گروه در پردازش شناختی (F=27/50،P<0/001) و تحمل پریشانی (F=17/51،P<0/001) وجود داشت. می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر بهبود پردازش شناختی و تحمل پریشانی دانش آموزان دارای اضطراب فراگیر اثربخش است و بنابراین با توجه به یافته های پژوهش، می توان از آموزش تنظیم شناختی هیجان در کاهش مشکلات افراد دارای اضطراب فراگیر استفاده کرد.
نقش واسطه ای انگیزش تحصیلی در رابطه بین کمال گرایی منفی مادران با خلاقیت دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کمالگرایی منفی مادران طیف گستردهای از اثرات منفی را بر فرزندان دارد، اما نقش این خصیصه بر خلاقیت هنوز روشن نیست؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای انگیزش تحصیلی در رابطه بین کمالگرایی منفی مادران با خلاقیت دانشآموزان دوره ابتدایی بود. مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان دلیجان در سال تحصیلی 1400-1401 بههمراه مادرانشان به تعداد 2642 نفر بود. بر اساس فرمول کوکران از جامعه مذکور، 335 دانشآموز-مادر بهشیوه تصادفی خوشهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه خلاقیت محمدیاری و همکاران (1390) و مقیاس انگیزش تحصیلی گای و همکاران (2005) توسط دانشآموزان و مقیاس کمالگرایی بشارت (1386) توسط مادران تکمیل شدند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از تحلیل رگرسیون و بهکمک نرمافزار SPSS26 انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد که ضمن تأیید اثر مستقیم کمالگرایی منفی والدین در خلاقیت دانشآموزان دوره ابتدایی، میتوان نقش میانجی تنظیم بیرونی و انگیزش درونی را در این رابطه تأیید نمود (001/0>P) نتیجهگیری: طبق یافتهها بهمنظور افزایش خلاقیت دانشآموزان لازم است بر کاهش کمالگرایی منفی مادران تمرکز نمود. در صورت عدم تمایل مادران به همکاری میتوان با افزایش انگیزش تحصیلی دانشآموزان اثرات منفی کمالگرایی والدین را در این زمینه کاهش داد
Analyzing Metaphors of Temporal Concepts in the Novel “The Fig Tree of Temples” From a Cognitive Semantics Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This research explores metaphors of temporal concepts within the novel "The Fig Tree of Temples," utilizing cognitive semantics regarding time. This concept manifests in concrete representations of places and objects in literature and poetry, rendering temporal concepts objective and comprehensible. The study employed a qualitative approach to examine metaphors associated with temporal concepts, dividing the analysis into primary and secondary temporal concepts understood through cognitive semantics. The novel was authored by Mahmoud in 1979. The investigation focused on identifying source and target terms within the metaphors of temporal concepts, assessing their frequency, and analyzing the sentences that featured these temporal concept mappings. Ultimately, a total of 1137 mappings were identified and categorized into 12 domains of source and target metaphorical concepts related to temporal concepts, following the theoretical framework established by Evans and Green (2006). The findings indicated that temporal concepts-motion mappings, particularly those related to temporal concepts sequence, exhibited the highest frequency, while observer-motion temporal mappings were the least frequent. Additionally, the occurrence of primary temporal concepts was found to be lower than that of secondary temporal concepts. The implications of findings are expected to enhance readers' comprehension of novels that incorporate metaphorical representations of temporal concepts, thereby fostering a semantic understanding of narrative coherence.
اثربخشی معنویت درمانی بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و خلق مثبت در زنان دارای صفات شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
25 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی معنویت درمانی بر تنظیم هیجان، خلق مثبت و خودمهارگری (خودکنترلی) در زنان دارای علایم شخصیت مرزی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش «نیمه آزمایشی» با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. با روش نمونه گیری «هدفمند» و با توجه به معیارهای ورود به مطالعه 30 تن از زنان دارای علایم شخصیت مرزی مراجعه کننده به شهر خرم آباد انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند و به پرسشنامه های «خودمهارگری» تانجی (2004)، «تنظیم هیجان» گراس و جان (2003)، پرسشنامه «خلق مثبت» واتسون و همکاران (1988) پاسخ دادند. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای مداخله معنویت درمانی را دریافت کردند و گروه گواه در نوبت انتظار قرار گرفتند. برای رعایت اصول اخلاقی هر دو گروه دارو دریافت کردند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد معنویت درمانی بر تنظیم هیجان، خلق مثبت و خودمهارگری زنان مبتلا به علایم شخصیت مرزی اثربخش است. بنابراین مداخله معنوی یک درمان مؤثر است که می تواند بر بهبود رفتارهای زنان با علایم شخصیت مرزی مورد استفاده قرار گیرد.
The Effectiveness of an Educational Program Based on the Threats and Opportunities of Remote Work for Dual-Career Couples During the COVID-19 Pandemic on Work-Family Conflict and Its Dimensions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this research was to evaluate the effectiveness of an educational program based on the threats and opportunities of remote work for dual-career couples during the COVID-19 pandemic on work-family conflict and its dimensions. Method: This was a quantitative, applied research employing a quasi-experimental design, utilizing a pre-test/post-test with a control group. The sample consisted of dual-career couples from Kerman city who sought counseling for various reasons. Collaboration was negotiated with a private counseling center, and agreements were made. Couples scoring above the cutoff on the prepared questionnaires were purposively selected, resulting in 20 couples who were then randomly assigned to either the experimental group (10 couples) or the control group (10 couples). The experimental group underwent the educational program while the control group received no training. The data collection instrument was the work-family conflict questionnaire by Carlson et al. (2000). Data in the quantitative section were analyzed using repeated measures analysis of variance with the help of SPSS software. Findings: Given that the computed F-value for the effect of groups on work-family conflict and its dimensions was statistically significant at the 5% level (p < .05), it can be concluded that there was a significant difference between the experimental and control groups after the intervention, and the intervention significantly impacted work-family conflict and its dimensions. The Benferroni post-hoc test indicated that the effects of the educational program based on opportunities and threats of remote work on work-family conflict and its dimensions showed suitable stability during the follow-up phase. Conclusion: Therefore, it can be concluded that the educational package derived from the lived experiences of dual-career couples during the quarantine period of the COVID-19 outbreak was effective on the dimensions of work-family conflict among couples, and this effect was also stable in the follow-up phase.
Comparison of Cognitive Behavioral Therapy and Acceptance and Commitment Therapy on Negative Automatic Thoughts and Negative Affect in Depressed Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this study was to compare the effects of Cognitive Behavioral Therapy (CBT) and Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on negative automatic thoughts and negative affect in depressed women. Methods: The design of this study was applied and quasi-experimental, featuring pre-test and post-test stages with two experimental groups and one control group, followed by a two-month follow-up period. The study population included all women diagnosed with depression who visited a private counseling center in Tehran in 2023. A convenience sample of 30 participants was randomly assigned equally to the two experimental groups and one control group. The Watson and Tellegen (1985) Positive and Negative Affect Schedule (PANAS) and the Hollon and Kendall (1980) Automatic Thoughts Questionnaire (ATQ) were used for data collection. Data were analyzed using SPSS-26 software, applying three-way repeated measures analysis of variance (ANOVA) and Bonferroni post hoc tests. Findings: Results indicate significant differences between pre-test and post-test scores for both therapies in terms of negative affect and negative automatic thoughts (p < .01), demonstrating the significant efficacy of both treatment modalities. No significant differences were found between post-test and follow-up scores (p > .05). Analysis using the Bonferroni test shows no significant difference in the efficacy of the two approaches on problem-solving components (p > .05). Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that both Cognitive Behavioral Therapy and Acceptance and Commitment Therapy are effective in reducing negative affect and negative automatic thoughts in depressed women, with no significant difference in the effectiveness of these therapeutic approaches.
The Mediating Role of Early Maladaptive Schemas in Explaining the Causal Relationships Between Childhood Maltreatment, Attachment Styles, and Forgiveness in Betrayal Victims(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The primary goal of this study was to present a forgiveness model based on childhood maltreatment and attachment styles, with the mediating role of early maladaptive schemas in betrayal victims. Methods: This descriptive correlational study involved betrayal victims who had sought counseling in Tehran in 2022, with a sample of 653 individuals selected through convenience sampling. The instruments used included Bernstein et al.'s (2003) Childhood Trauma Questionnaire, Hazan and Shaver's (1987) Attachment Style Questionnaire, Young's (1999) Early Maladaptive Schema Questionnaire, and the Forgiveness Questionnaire by Ray et al. (2001). Data were analyzed using SPSS version 25 and AMOS version 24. Findings: The results indicated a negative relationship between childhood maltreatment, insecure attachment styles, and early maladaptive schemas with forgiveness, while secure attachment showed a positive relationship with forgiveness. Furthermore, the results suggested that early maladaptive schemas mediated the relationship between childhood maltreatment, attachment styles, and forgiveness in betrayal victims. Conclusion: Overall, the results indicated that the evaluated structural model was well-fitted, and the findings could assist therapists and counselors in better understanding the forgiveness process in betrayal victims.
Explaining Attitudes Toward Extramarital Relationships Based on Personality Dimensions and Sexual Schemas: The Mediating Role of Sexual Novelty-Seeking(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to explain attitudes toward extramarital relationships based on personality dimensions and sexual schemas, with the mediating role of sexual novelty-seeking. Methods: This research employed a descriptive-correlational design. The statistical population included all couples who referred to psychological counseling centers and family courts in Tehran in 2021. The sample size was determined as 674 individuals based on Morgan's table and selected using a convenience sampling method considering inclusion and exclusion criteria. Individuals with anxiety or mood disorders were excluded from the study. Research instruments included the Attitudes Toward Extramarital Relationships Questionnaire by Mark (2006), the NEO Personality Inventory-Revised (2004), the Questionnaire of Cognitive Schema Activation in Sexual Contexts (QCSASC), and the Glass and Wright Justification for Extramarital Relationships Questionnaire (1992). Data were analyzed using structural equation modeling and path analysis with LISREL software version 10.20. Findings: Results indicated that 30.7% of the variance in attitudes toward extramarital relationships was indirectly explained by personality dimensions and sexual schemas, with the mediating role of sexual novelty-seeking. Based on the findings, attitudes toward extramarital relationships were positively and significantly predicted by neuroticism (path coefficient = 0.25), openness to experience (path coefficient = 0.84), sexual schemas (path coefficient = 0.27), and sexual novelty-seeking (path coefficient = 0.16). Conclusion: The findings revealed that attitudes toward extramarital relationships were negatively and significantly predicted by agreeableness (path coefficient = -0.38) and conscientiousness (path coefficient = -0.33). Thus, personality traits and sexual schemas predict extramarital relationships and sexual novelty-seeking.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر صمیمیت جنسی همسران مردان معتاد در شهرستان آزادشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
133 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر صمیمت جنسی همسران مردان معتاد در شهرستان آزادشهر بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری همسران مردان معتاد در شهرستان آزادشهر در سه ماهه اول سال ۱۴01 بود. به این منظور همسران مردان معتاد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی بین سه گروه مداخله ی ۱ (15 نفر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد)، مداخله ی ۲ (15 نفر درمان راه حل محور کوتاه مدت) و گروه گواه (15 نفر) جایگذاری شدند. به منظور گردآوری داده ها از خرده مقیاس صمیمیت جنسی BII-2001 (باگاروزی، 2001) استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان راه حل محور کوتاه مدت در مقایسه با گروه گواه موجب افزایش صمیمیت جنسی در همسران مردان معتاد شده است (05/0 P<) و این تاثیر در مرحله پیگیری تداوم داشته است. علاوه براین، بین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر صمیمیت جنسی همسران مردان معتاد از نظر آماری تفاوت معنادار وجود نداشت (05/0<P). بنابراین این دو شیوه درمان به عنوان یک مداخله پایدار در جهت افزایش صمیمیت جنسی همسران مردان معتاد می تواند در مراکز بهداشتی و درمانی به کار برده شود.
مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مثبت نگر و آموزش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر سرسختی سلامت و انعطاف پذیری روانشناختی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
134 - 143
حوزههای تخصصی:
سالمندی یکی از دوران حساس زندگی است که در آن ابعاد مختلف زندگی فرد از جمله جسمی، شناختی، هیجانی و روانی دستخوش تغییر می شوند. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مثبت نگر و آموزش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر سرسختی سلامت و انعطاف پذیری روانشناختی سالمندان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه بود. از بین سالمندان مقیم سراهای سالمندی منطقه 5 شهر تهران در سال 1401 تعداد 45 سالمند به روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در سه گروه (15 نفری) آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه های سرسختی سلامت (گیبهاردت، 2001) و انعطاف پذیری روانشناختی (بوند و همکاران، 2011) بود. مداخله ذهن آگاهی مثبت نگر و آموزش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه های آزمایش انجام پذیرفت؛ اما برای گروه گواه، هیچ گونه مداخله ای اعمال نشد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی مثبت نگر بر انعطاف پذیری روانشناختی (P<0/001 ،Eta=29 ،F=19/82) و سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت بر سرسختی سلامت (P<0/001 ،Eta=29 ،F=19/26) سالمندان اثربخشی بیشتری داشته است. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت با تعدیل سبک زندگی و حفظ مسئولیت پذیری در قبال سلامت جسمانی و روانشناختی و ذهن آگاهی مثبت نگر با تمرکز بر واقعیت ها و توجه به اینجا و اکنون و عدم انکار مشکل های مختلف می تواند به عنوان روشی موثر در جهت افزایش سرسختی سلامت و انعطاف پذیری روانشناختی سالمندان مورد استفاده قرار گیرد.
فراتحلیل نقش طرح واره های ناسازگار اولیه بر شاخص های روابط بین زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
133 - 145
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل پژوهش های حوزه طرح واره های ناسازگار اولیه بر شاخص های روابط بین زوجین انجام گرفت. تعداد 47 پژوهش اولیه بر اساس ملاک های ورود و خروج از بین مقالات و پایان نامه های داخل کشور انتخاب و در فرم ورود اطلاعات مصرآبادی (1395) وارد شد. اندازه های اثر خلاصه مدل تصادفی نقش طرح واره های اولیه به تفکیک شاخص های مثبت و منفی در روابط بین زوجین برابر با 0/115- و 0/214 به دست آمد. با توجه به مقدار بالای ناهمگنی اندازه های اثر به تفکیک انواع طرح واره ها تحلیل شد. در ارتباط با شاخص های منفی به ترتیب بزرگ ترین اندازه های اثر در منفی گرایی/بدبینی، محدودیت های مختل و متغیر کلی طرح واره های ناسازگار اولیه و در مورد شاخص های مثبت نیز بزرگ ترین اندازه اثر با متغیر کلی طرح واره های ناسازگار اولیه، اطلاعت و قطع ارتباط و طرد دیده شد. همچنین بزرگ ترین اندازه های اثر طرح واره ها بر صمیمیت کلی بین زوجین و طلاق عاطفی مشاهده شد. تلویحات این فراتحلیل بر اثرات متوسط طرح واره های ناسازگار اولیه بر شاخص های متنوع در روابط بین زوجین تأکید دارد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رضایت جنسی و تصویر بدنی زنان با سوءمصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
9 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رضایت جنسی و تصویر بدنی در زنان با سوء مصرف مواد مخدر انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری، تمامی افراد مبتلابه سوء مصرف مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز درمانی اعتیاد مخصوص زنان شهر تهران در سال 1394 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 28 نفر از کمپ بهبود گستران همگام انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و هیمن (2000) و پرسشنامه نگرانی در مورد تصویر بدنی لیتلتون، اکسوم و پوری (2005) بود. گروه آزمایش به مدت یک ماه و طی 8 جلسه 90 دقیقه ای (دو بار در هفته) تحت آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت و نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر بهبود رضایت جنسی و تصویر بدنی زنان با سوء مصرف مواد مخدر مؤثر بوده است و این تأثیر در پیگیری نیز پایدار بود (P> 0/05). نتیجه گیری: نتایج حمایت های اولیه ای در استفاده از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای مقابله با نگرانی درباره تصویر بدنی و افزایش رضایت جنسی در زنان باسابقه سوء مصرف مواد مخدر فراهم آورد.
بررسی شیوع استرس، اضطراب و افسردگی در دانش آموزان شهر سنندج در اپیدمی ویروس کوید-۱۹ در سال ۱۴۰۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ظهور کووید-۱۹ تأثیر روانشناختی بسیاری بر روی نوجوانان دارد که یکی از آنها افسردگی ، اضطراب و استرس است و تأثیرات جسمی و روانی را به همراه آورده است.
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع اضطراب و افسردگی در دانش آموزان شهر سنندج در اپیدمی ویروس کووید-۱۹ در سال ۱۴۰۱ می باشد.
روش: این مطالعه به شیوه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر سنندج در سال ۱۴۰۱ با حجم نمونه ۲۷۰ نفر و دامنه سنی ۱۳-۱۵ سال بود. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه DASS-21 استفاده گردید. اطلاعات با استفاده از نرم افزارSPSS-24 تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین نمره افسردگی، اضطراب و استرس به ترتیب ۳.۳۹ ± ۱۴.۶۸، ۲.۹۹ ±۱۴.۵۶ و ۲.۹۸۹ ±۱۴.۷۴ بود. بین میانگین نمره افسردگی، اضطراب و استرس با زمان خواب، مدت زمان فعالیت روزانه و شاخص توده بدنی ارتباط معنی داری وجود دارد (۰.۰۵>P). همچنین بین جنسیت، سابقه ابتلا به کووید- ۱۹ در دانش آموز و خانواده آنها ، داشتن فعالیت روزانه و وضعیت اقتصادی با میانگین نمره افسردگی، اضطراب، استرس ارتباط معنی دار آماری وجود دارد (۰.۰۵> P).
نتیجه گیری: شیوع پاندمی کوید-۱۹، باعث ایجاد اضطراب، افسردگی و استرس در دانش آموزان می شود. این پدیده زمانی که که بچه ها در خانه محدود شوند و فعالیت خارج از منزل نداشته باشند تشدید می یابد. با افزایش میزان شیوع کووید- ۱۹، سطح اضطراب، استرس و افسردگی نیز افزایش می یابد. بنابراین، افزایش آگاهی عمومی از این بیماری و ارائه برنامه های مثبت روانشناختی می تواند اضطراب را در جامعه کاهش دهد.
ارائه الگوی رهبری هوشمند درآموزش و پروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1493 - 1508
حوزههای تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده در این حوزه مشخص شد که تاکنون یک الگوی پویا برای رهبری هوشنمند در آموزش و پرورش در هیچ یک از مطالعات انجام شده ارائه نشده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین ارائه الگوی رهبری هوشمند در آموزش و پرورش به روش کیفی از نوع تحلیل مضمون انجام گرفت.
روش: داده های این پژوهش برگرفته از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 12 نفر از متخصصان موضوعی در حوزه رهبری و مدیریت در آموزش و پرورش بود که بر اساس نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری این فرآیند ادامه یافت. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مشارکت کنندگان و ممیزیان بیرونی بررسی و تأیید شد. در قالب کدگذاری باز، محوری، و گزینشی در نرم افزار اطلس تی آی 8، انجام گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد بعد عقلانی، هیجانی و معنوی سه بعد رهبری هوشمند محسوب می شوند؛ که شامل عناصری چون تفکر استراتژیک، هدف گذاری مشترک، تصمیم گیری عقلایی، انگیزه، خودآگاهی، خود مدیریتی، ایمان به تحقق هدف و فرهنگ سازی است. نتایج همچنین نشان داد عناصر مدیریت دانشی مدیریت سازمانی و مدیریت تیمی و مدیریت عمل گرا مؤلفه های الگوی رهبری هوشمند مدیران آموزش و پرورش هستند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد بعدعقلانی، هیجانی و معنوی سه بعد رهبری هوشمند محسوب می شوند؛ که شامل عناصری چون تفکر استراتژیک، هدف گذاری مشترک، تصمیم گیری عقلایی، انگیزه، خودآگاهی، خود مدیریتی، ایمان به تحقق هدف و فرهنگ سازی است. نتایج همچنین نشان داد عناصر مدیریت دانشی مدیریت سازمانی و مدیریت تیمی و مدیریت عمل گرا مؤلفه های الگوی رهبری هوشمند مدیران آموزش و پرورش هستند. نتایج این پژوهش با تحقیقات زیدزیونت (2018)، اولکسینکو و روآن (2018)، آلن، شانکمن، میگل (2012)، فیشر و وایلدمن (2016)، شیشونگا (2020)، نورعلیزاده و حاجیوند (1387) و کیخا (1396) در ابعاد مختلف هیجانی، معنوی و عقلانی از رهبری هوشمند همسویی دارد.
پیش بینی انسجام خود در سالمندان بر اساس تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
243 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی انسجام خود در سالمندان بر اساس تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی سالمندانی بود که در سال 1400 در شهر تهران زندگی می کردند و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 341 نفر انتخاب شد. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های انسجام خود ریف و هینکه (1983) (EIQ)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2۰۰1) (CER)، فرم کوتاه خود شفقت ورزی ریس و همکاران (2011) (SCS) و فرم تجدیدنظر ش ده نگ رش ب ه مرگ وونگ و همکاران (1994) DAP-R)) بود. روش تحلیل پژوهش، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به روش هم زمان بود.یافته ها نشان داد که بین مؤلفه های تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ با انسجام خود در سالمندان ارتباط معنی داری وجود دارد (01/0 ≥P). هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که مؤلفه های تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ به ترتیب ۵/۷۲ درصد، 58 درصد و 8/28 درصد از واریانس انسجام خود را تبیین می کنند (01/0 ≥P). با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ در پیش بینی انسجام خود در سالمندان نقش اساسی دارند.