فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to investigate the effectiveness of positive psychotherapy on cognitive flexibility and distress tolerance in divorced women.
Methods: The study population consisted of all divorced women in Damghan City in 2020, from which 30 individuals were randomly selected and assigned to the control and experimental groups (15 individuals in each group). The Distress Tolerance Scale, Cognitive Flexibility Inventory, and Positive Psychotherapy Protocol were used to collect the data, and the ANCOVA test was used to analyze the data. The ANCOVA results showed that the intervention group obtained significantly higher scores in cognitive flexibility and distress tolerance than the control group (p<0.01).
Results: According to the findings, cognitive flexibility and distress tolerance significantly increased in the experimental group. According to the findings of the present study, positive psychotherapy and improvement of psychological components such as psychological flexibility and distress tolerance can play an important role in improving the mental health of divorced women.
Conclusion: By focusing on talents and abilities, a positive therapeutic approach can use the potential capacities of people in order to improve psychological problems to a significant extent.
Modeling the Role of Parent-Child Conflict in Predicting Social Anxiety with the Mediation of Anxiety Sensitivity(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to predict social anxiety based on parent-child conflict and the mediating role of anxiety sensitivity.Methods: The research methodology employed was structural equation modeling with the primary objective being to investigate anxiety sensitivity, social anxiety, and parent-child conflict among second-year high school students in Khorram Abad city during the academic year 2023-2024. A sample of 350 students was randomly selected using cluster sampling. The instruments utilized included the anxiety sensitivity questionnaire Floyd et al, social anxiety assessment Connor et al, and parent-child conflict measurement Fine et al Data analysis was conducted using SPSS26 and AMOS24 software.Results: The results indicated that parent-child conflict had a direct, positive, and significant impact on students' social anxiety (β₌0.44; p<0.01). Furthermore, parent-child conflict directly influenced students' anxiety sensitivity (β₌0.68; p<0.01). Additionally, anxiety sensitivity had a direct and significant correlation with students' social anxiety (β₌0.41; p<0.01). Overall, the findings suggest that the research model fits well.Conclusion: The findings of the study show that conflicts between parents and children, along with sensitivity to anxiety, are important factors that can predict the level of social anxiety in students.
امکان سنجی اجرای مدل پیشگیری رشدمدار از گرایش به مصرف مواد مخدر و داروهای روانگردان کودکان کشور انگلستان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۲۱۰-۱۸۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر امکان سنجی اجرای مدل پیشگیری رشدمدار از گرایش به مصرف مواد مخدر و داروهای روان گردان کودکان کشور انگلستان در ایران بود. روش: روش این پژوهش ترکیبی بود: بخش مروری و تحلیل دلفی. جامعه آماری پژوهش شامل 16 نفر از کارشناسان و خبرگان جرم شناسی بودند. در این مطالعه، تحلیل کیفی با استفاده از تحلیل مضمون و تحلیل کمی با استفاده از شاخص های آماری تمایل مرکزی انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها از طریق تحلیل گویه ها، چهار حوزه پیشگیری رشدمدار در سطوح فردی، خانوادگی، اجتماعی و مدارس را آشکار کرد که این چهار حوزه نیز با 42 زیر معیار تعریف شده ند. نتایج تحلیل نظرات خبرگان نشان داد که پیشگیری رشدمدار در سطح خانوادگی در ایران بسیار مهم تر از سایر سطوح است. همچنین، پیشگیری رشدمدار در سطح مدارس در جایگاه دوم و پیشگیری رشدمدار در سطح اجتماعی در جایگاه سوم قرار داشت و پیشگیری رشدمدار در سطح فردی در جایگاه چهارم قرار داشت. نتیجه گیری: تجارب موفق کشورهای توسعه یافته در زمینه پیشگیری و مبارزه با جرایم همیشه می تواند با اصلاحات جزئی به عنوان راهبردی آزمون شده در کشورهایی مانند ایران مورد استفاده قرار گیرد.
چشم اندازهای شغلی افراد وابسته به مواد بهبودیافته پس از بازگشت به شغل: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۱۵۶-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی چشم اندازهای شغلی افراد وابسته به مواد بهبودیافته پس از بازگشت به شغل انجام شد. روش: پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه هدف شامل همه افراد وابسته به مواد یک سال پس از بازتوانی اعتیاد شهرستان شهرکرد در سال 1400 بود که 15 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: از مجموع داده ها،3 مقوله اصلی تحت عنوان دستاوردها، شغل عامل تداوم بهبودی و چشم انداز آینده استخراج گردید. دستاوردهای شغلی افراد وابسته به مواد شامل استقلال، خودپنداره، برنامه ریزی، مشورت، سخت کوشی، معنویت، ارتقاء درآمد و کسب دانش و تخصص بود. شغل عامل تداوم بهبودی دربرگیرنده ی زیر مقوله های شغل مانع از افکار بیمارگونه بود و چشم اندازآینده شامل زیر مقوله های ارتقاء جایگاه شغلی در آینده، حمایت دیگران و تغییر محیط زندگی بود. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش، افراد بهبودیافته از اعتیاد در مسیر پیشرفت شغلی توانایی چشم انداز آینده شغلی را کسب کرده اند. افراد بهبودیافته با بهره گیری از حمایت شغلی دیگران، برنامه ریزی های مالی و تغییرات محیطی قادر خواهند بود که موجبات پیشرفت و رشد خود را فراهم آورند.
الگوی روابط ساختاری پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۱۴۴-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: همه کودکان در طول زندگی خود ترس و اضطراب را به عنوان دو هیجان طبیعی تجربه می کنند و این اضطراب بیشتر زمانی است که از مراقبان اصلی خود دور می شوند. پس از بررسی پیشینه پژوهشی مشخص شد هر کدام از مطالعات انجام شده صرفاً یکی از مؤلفه های این پژوهش را مطالعه کرده اند. بنابراین عدم وجود پژوهشی که تمام مؤلفه های ذکر شده را در ارتباط با یکدیگر مورد بررسی قرار دهد، نشان دهنده وجود خلاء پژوهشی در این زمینه بود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 500 نفر از مادران کودکان 6 تا 8 ساله مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در 4 منطقه شمال، جنوب، شرق و غرب شهر تهران بود، که 217 نفر از آن ها بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. همچنین ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، نسخه والدین مقیاس سنجش اضطراب جدایی (هان و همکاران، ۲۰۰۳)، پرسش نامه سبک های فرزندپروری (بامریند، ۱۹۷۱)، و پرسشنامه استاندارد شاخص تنیدگی والدینی (آبیدین، 1983) بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای Spss22. و AMOS22 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی قابل پیش بینی است (0/001 P<) و همین طور تنیدگی مادران در پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری نقش میانجی دارد. همچنین یافته های به دست آمده حاکی از آن است که الگوی روابط ساختاری پیش بینی نشانه های اضطراب جدایی کودکان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی مادران دارای برازش مناسب است (0/05P>. نتیجه گیری: با توجه به برازش مطلوب مدل ساختاری پژوهش، نشانه های اضطراب جدایی کودکان را می توان براساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری تنیدگی مادران پیش بینی نمود. طبق نتیجه بدست آمده می توان گفت اضطراب جدایی کودکان ابعاد مختلفی از زندگی شخصی و اجتماعی کودکان را دچار درگونی های عمیق می کند. استفاده از مقوله های شناسایی شده در پژوهش حاضر می تواند راهنمایی برای متخصصان در ارزیابی این مورد باشد که کودکان دچار اضطراب جدایی در کدام یک از مقوله ها دچار مشکلات جدی تری هستند و در نتیجه می تواند متخصصان را در طراحی و اجرای مداخلات متناسب با همان مقوله یاری کند.
ویژگی های روان سنجی مقیاس احتمال بازگشت به سوء مصرف مواد
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
30 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر رواسازی و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس احتمال بازگشت به سوء مصرف مواد (SRRS) بود. به این منظور تعداد 150 نف ر از زندانیان معتاد شهر چناران بصورت تصادفی ساده انتخاب ش ده و مقیاس احتمال بازگشت به سوء مصرف مواد (SRRS) و پرسشنامه وسوسه مواد پس از ترک (PDCTS) را تکمیل کردند. تحلی ل ع املی اکتشافی ساختار پنج عاملی پرسشنامه را نشان داد. میزان واریانس تبیین شده 77.54 درصد بود. تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نیز از برازش مطلوبی برخوردار بود. روایی سازه همگرا و واگرا نیز در سطح مطلوبی قرار داشت. ضرایب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 0.94 و برای زیر مقیاس ها از 0.92 تا 0.95 به دست آمد. در مجموع به نظر می رسد که مقیاس احتمال بازگشت به سوء مصرف مواد (SRRS)، دارای ساختاری چندبعدی بوده و از روایی و پایایی مطلوبی در میان افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر برخوردار است. از این مقیاس به منظور ارائه خدمات بهداشتی ودرمانی می توان استفاده کرد.
طراحی و بررسی اثربخشی بسته ی آموزشی تئوری انتخاب بر روی انگیزش و امید تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه: مطالعه موردی شهر کرمان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 14
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انگیزه و امید تحصیلی از عوامل موثر در موفقیت تحصیلی دانش آموزان به ویژه در مقطع متوسطه است. این پژوهش با هدف طراحی و ارزیابی بسته آموزشی ارتقای انگیزه و امید تحصیلی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر کرمان انجام شد.روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون دارای گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره ی دوم دبیرستان ناحیه ی دو شهر کرمان بود (450=N). روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای در نظر گرفته شد و 60 شرکت کننده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (۱۹۹۲) و مقیاس امید به تحصیل خرمائی و کمری (۱۳۹۶) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 8 جلسه بسته ی آموزشی تئوری انتخاب را دریافت نمودند درحالیکه در گروه کنترل مداخله ای انجام نگرفت. در این مطالعه از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد و داده ها به کمک نرم افزار SPSS ورژن 23 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که بسته ی آموزشی تدوین شده بر اساس تئوری انتخاب بر انگیزش درونی و بی انگیزشی و امید تحصیلی در مرحله پس آزمون تأثیر داشت و موجب تداوم این تأثیر در مرحله پیگیری نیز شد. همچنین نتایج نشان داد که بسته ی آموزشی تدوین شده بر اساس تئوری انتخاب بر انگیزش بیرونی تاثیر نداشت (05/0<P).نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بینشی از اثربخشی بسته آموزشی در ارتقای انگیزه و امید تحصیلی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر کرمان ارائه کرد. اجرای این بسته موجب افزایش چشمگیر انگیزه و امید تحصیلی دانش آموزان می شود.
مدل سازش یافتگی تحصیلی مبتنی بر احساس تعلق به مدرسه با نقش واسطه گری پایستگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
269 - 282
حوزههای تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش بـررسی مـدل سـازش یافتگی تحصیـلی مبتـنی بـر احسـاس تعلـق بـه مدرسـه بـا نقـش واسـطه ای پایسـتگی تحصیـلی دانش آمـوزان دورۀ دوم متوســطۀ اســتان یــزد بــود. پژوهــش توصیــفی و از نــوع همبســتگی و جامعــۀ آمــاری دانش آمــوزان مقطــع دورۀ دوم متوســطۀ اســتان یــزد در ســال تحصیــلی 1402-1401 بــود. از طریــق روش نمونه بــرداری خوشــه ای چندمرحلــه ای، 420 دانش آمــوز (223 پســر و 197 دختــر) انتخــاب شــدند و بــه پرسشــنامه های احســاس تعلــق بــه مدرســه (بــری، بیــتی و وات، 2004)، ســازش یافتگی تحصیــلی (سینهــا و سینــک، 1993) و پایســتگی تحصیــلی (مارتیـن و مـارش، 2008) پاسـخ دادنـد. نتایـج مدل یـابی معـادلات سـاختاری نشـان داد مـدل نهـايی از بـرازش مطلـوبی برخـوردار اسـت. نتایـج نشـان داد احســاس تعلق بــه مدرســه م ی توانــد پایســتگی تحصیــلی و ســازش یافتگی تحصیــلی دانش آمــوزان و پایســتگی تحصیــلی می توانــد ســازش یافتگی تحصیــلی دانش آمــوزان را پیش بیــنی کنــد. هم چنیــن احســاس تعلــق بــه مدرســه از طریــق نقــش واســطه ای پایســتگی تحصیــلی بــر ســازش یافتگی تحصیــلی اثــر غیرمســتقیم داشــت. بــا توجــه بــه اینکــه احســاس تعلــق بــه مدرســه و پایســتگی تحصیــلی از پیش بینی کننده هــای ســازش یافتگی تحصیـلی هسـتند، بنابرایـن می تـوان بـا افزایـش احسـاس تعلـق بـه مدرسـه و پایسـتگی تحصیـلی دانش آمـوزان، بـا سـازش نایافتگی تحصیـلی مقابلـه کرد و سازش یافتگی تحصـیلی دانش آموزان را در مدارس افزایش داد.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر توجه و حافظه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
427 - 436
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر توانبخشی شناختی بر سطوح مختلف توجه و مؤلفه های حافظه در کارکنان ادارات شهر شیراز بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان سه اداره شهر شیراز در سال 1401 تشکیل دادند، که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و تعداد 30 نفر از کارکنانی که نمره مطلوبی در مصاحبه سلامت روانی و شناختی داشتند انتخاب و به شکل تصادفی در یکی از گروه های پژوهش گمارش شدند. برای اجرای مداخلات از پروتکل توانبخشی شناختی نجاتی (1396) و برای جمع آوری داده ها از آزمون های عملکرد مداوم (لزاک، 1995)، استروپ (بروزشده توسط داویدسون و همکاران، 2003)، توجه تقسیم شده (مؤسسه سینا، 1390)، N-BACK (کرکنر، 1958) و حافظه وکسلر بزرگسالان (وکسلر، 1981) استفاده شد که نتایج روایی و اعتبار ابزار حاکی از مطلوب بودن آنها بود. برای تحلیل داده ها از آزمون MANOVA استفاده شد و یافته ها نشان داد، مداخله توانبخشی شناختی تأثیر معناداری بر افزایش سطوح توجه پایدار و توجه انتخابی داشت اما بر توجه تقسیم شده تأثیر معناداری نداشت. همچنین تأثیر معناداری بر هر سه مؤلفه حافظه (کلامی، دیداری و فعال) داشت. با توجه به یافته های پژوهش می توان از توانبخشی شناختی به عنوان روشی مطلوب برای افزایش کارکردهای شناختی توجه و حافظه استفاده کرد.
پرورش هویت سیاسی دانش آموزان: نقش گفتمان مشورتی در آموزش های مدرسه ای
حوزههای تخصصی:
در دنیای در حال تحول اجتماعی و فرهنگی امروز، شتاب تحولات به ویژه در چند دهه اخیر، بیانگر گذر جامعه به مرحله ای نوین از نظر ساختاری و فرهنگی است. در این راستا، موضوع تفاوت های نسلی، فاصله گیری روزافزون میان نسل ها، و لزوم پرورش تفکر سیاسی و فهم سیاسی در نسل نوجوان و جوان، به ویژه در زمینه مشارکت سیاسی آنان، به عنوان مقوله ای حیاتی برای تبیین آینده کشور مطرح می شود. در حالی که جامعه شناسان سیاسی نگرش ها را به عنوان ارزیابی های ارزشی از یک پدیده، چه مثبت و چه منفی، و پاسخ های از پیش شکل گرفته به آن، به صورت موافق یا مخالف تعریف کرده اند، مطالعات تجربی و نظری موجود نشان دهنده ناکامی در هم افزایی هنجارهای سیاسی در خانواده، جامعه و مدرسه است. این امر به ویژه در زمینه سیاسی شدن نامطلوب نوجوانان، خود را به صورت عدم هماهنگی و ناسازگاری میان ارزش های آموخته شده در نهادهای مختلف اجتماعی و نهاد آموزشی نشان می دهد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و تبیین فرآیند پرورش و رشد سیاسی دانش آموزان از طریق استقرار گفتمان مشورتی سیاسی در نظام آموزشی مدارس است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای است. یافته ها ناشن داد که آموزش و تربیت سیاسی، با تقویت هویت سیاسی دانش آموزان و به واسطه تغییر وضعیت کنونی به سمت وضعیت مطلوب و با نگاهی کل نگر و آینده پژوهانه، نه تنها موجب شکل دهی به مشارکت سیاسی سازنده خواهد شد، بلکه بستر لازم را برای حضور فعالانه و آگاهانه این نسل در عرصه های اجتماعی و سیاسی فراهم می آورد. از آنجا که یکی از اهداف بنیادین نظام جمهوری اسلامی ایران، تربیت افراد انقلابی و آشنا به دنیای سیاست است، پیشنهاد می شود در طرح تحول نظام آموزشی، با طراحی زیرساخت های مناسب برای اجرای روش های گفتگومحور و گفتمان مذاکره، مهارت های سیاسی دانش آموزان تقویت شده و توانایی درک صحیح دیدگاه ها و نقطه نظرهای صاحب نظران در فضای کلاس درس و رسانه به طور مؤثر نهادینه گردد.
بررسی نقش میانجی تاب آوری در ارتباط بین خود تعیین گری و استرس ادراک شده در همسران آزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
157 - 175
حوزههای تخصصی:
ادراک شده در همسران آزاده پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تاب آوری در ارتباط بین خود تعیین گری و استرس ادراک شده در همسران آزاده انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.که با روش معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی همسران آزاده ساکن شهر مشهد در سال 1402 بود که از بین آن ها 250 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات ازپرسشنامه های نیازهای اساسی خود تعیین گری گاردیا و دسی و رایان (2000)، پرسشنامه کانر و دیویدسون(2003) و پرسشنامه کوهن(1983) استفاده شد. نتایج نشان داد که میان نیازهای اساسی خودتعیین گری با متغیرهای تاب آوری (008/0 = P ، 186/0 = r) و استرس ادراک شده (001/0 = P ، 224/0 = r)، رابطه معناداری برقرار است. همچنین بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش در مدل اصلاح شده نشان داد که بین نیازهای اساسی خودتعیین گری با متغیرهای تاب آوری (001/0 > P ، 558/0- = β) و استرس ادراک شده (001/0 > P ، 307/0 = β) رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین تاب آوری با متغیر استرس ادراک شده (001/0 > P ، 557/0- = β) رابطه معنادار وجود دارد. رابطه غیرمستقیم میان دو متغیر نیازهای اساسی خودتعیین گری و استرس ادراک شده با میانجیگری متغیر تاب آوری (001/0 > P ، 311/0 = β) نیز معنادار شده است. بنابراین می توان گفت که متغیر تاب آوری در رابطه بین خودتعیین گری و استرس ادراک شده نقش میانجی را دارد.
The Role of Listening Style and Negative Meta Emotion in Marital Dissatisfaction of Women with Anxiety Attachment(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Research was conducted with the aim of investigating the role of listening-style and negative meta-emotion in marital dissatisfaction of women with anxiety-attachment.
Methods: The research was done by descriptive-correlation method. The statistical population included all married women between the ages 20 -50, in Herris-city of East-Azarbayjan in the 2021. Among them, 150 people with high anxiety-attachment were selected using the available sampling method and filled out Doel Listening-style-questionnaire (1997), Negative Meta-Emotion-questionnaire by Mittmansgraber et al.(2009), and Glumbeck-Rust Marital-questionnaire (1987),also the Bernan-et al. Experience in Relationships were used. Pearson correlation and multiple Regression analysis were used.
Results: The study results indicated that there was a significant negative relationship between couple`s comprehension listening-style with marital dissatisfaction in anxious attached women and a positive relation between responsive style and negative emotion. regression analysis showed 62% of the variance of marital disturbance in women with anxiety-attachment is explained by negative variables of couple`s listening-style and negative emotions.
Conclusion: Considering that the sense of secure attachment facilitates use of secure emotion regulation strategies and constructive listening. These skills reduce tension, maintain satisfying intimate relationships and increase personal adaptability through constructive and realistic efforts. Therefore, these are an important factor in establishing successful interpersonal relationships.
تدوین و اعتباریابی پرسشنامه مؤلفه های شناختی-اجتماعی و فرهنگی مرتبط با ظرفیت کارآفرینانه در مرکز سلامت اقلیم کردستان عراق
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برای رفع نیازهای اقتصادی و همچنین ایجاد کسب وکارهای جدید باید از ظرفیت های کارآفرینی استفاده کرد.
هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی پرسشنامه مؤلفه های شناختی-اجتماعی و فرهنگی مرتبط با ظرفیت کارآفرینانه بود.
روش: جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید و خبرگان حوزه در ابتدا قرار گرفت و در نهایت مصاحبه ها از نخبگان و صاحب نظران در حوزه کارآفرینی و کارآفرینی ورزشی بودند. اندازه نمونه در این پژوهش بر مبنای شاخص اشباع نظری برابر با 17 نفر بود، کارشناسان حوزه ورزش و دانشجویان رشته تربیت بدنی و همچنین مشتریان مراکز سلامت و ورزش بودند. بر این اساس 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری مصاحبه باز بود و بر مبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد؛ و با نرم افزار Maxqda تحلیل شد. در بخش کمی ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مستخرج از کدهای بخش کیفی بود که با نرم افزار Smart PLS تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: بر مبنای تحلیل داده ها 63 مفهوم اولیه، 14 مقوله اصلی شناسایی شد. مؤلفه های شناسایی شده شامل جذب منابع مالی، زیرساخت های شناختی و حقوقی، تقاضا سازی برای ورزش، گروه های تخصصی در کارآفرینی، آموزش، نهادینه کردن فرهنگ توسعه پایدار، بهبود عوامل محیطی، استفاده از ظرفیت های کارآفرینانه، ترویج و ارتقا کارآفرینی برای ایجاد ظرفیت کارآفرینی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی، سیاسی-شناختی و ساختاری بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر عوامل اجتماعی، شناختی و فرهنگی منجر به الگوسازی موفق کارآفرینی در جامعه و تسهیل فرآیندهای راه اندازی کسب وکار می گردد.
تأثیر هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی بر رشد حسی حرکتی کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشکلات حسی- حرکتی یکی از ویژگی های برجسته ی اختلالات طیف اوتیسم است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی بر رشد حسی حرکتی کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 10-6 سال مبتلا به اختلال اوتیسم مراجعه کننده به مراکز توانبخشی اوتیسم شهر تهران در سال 1402 بودند که تعداد 24 کودک اوتیسم با عملکرد بالا با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از آموزش هشت جلسه ای تمرینات ثبات مرکزی با آزمون های نیمرخ حسی2 و تست تبحر حرکتی برونینکز- ازرتسکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره و از طریق نسخه 22 نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی باعث ارتقای رشد حسی در کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا می شود (01/0P<)؛ و نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که مقدار F به دست آمده برای هر سه بعد رشد حرکتی شامل مهارت حرکتی درشت، مهارت حرکتی ظریف و هماهنگی اندام فوقانی معنادار شده است (01/0P<)
نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که تمرینات ثبات مرکزی یکی از روش های کارآمد برای رشد مهارت های حسی و حرکتی کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا است که می تواند در مراکز توانبخشی و آموزش ویژه این کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
پاسخ پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در تمرینات دوگانه مقاومتی- شناختی افراد سالم
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در عملکرد شناختی و فیزیولوژیک، شناخت اثرات برنامه های تمرین مختلف از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی پاسخ پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در تمرینات دوگانه مقاومتی- شناختی افراد سالم بود.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی است. 10مرد سالم به صورت تصادفی در دو گرو ه (گروه مقاومتی- شناختی 5 نفرگروه مقاومتی 5 نفر) تقسیم شدند. انقباض مقاومتی شامل اکسنتریک و کانسنتریک اکستنشن زانو با حداکثر قدرت و سرعت بود. انقباض ها شامل 12 ست 10 تکراری برای پای راست در نظر گرفته شد و در گروه شناختی نیز تمرینات تکلیف شناختی شامل شمارش اعداد به صورت معکوس، ضرب و تقسیم اعداد، شمارش ماه های سال و شمارش پول سکه ای به صورت همزمان با انجام تمرینات مقاومتی صورت گرفت. در ابتدا و انتهای مطالعه بایوپسی انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده های از روش آماری تی وابسته و آزمون کوواریانس در نرم افزار SPSS21 انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد، تغییرات درون گروهی پروتئین های mTOR و AKT بعد از یک جلسه فعالیت، درگروه مقاومتی- شناختی و مقاومتی معنادار بود (p≤0/05). با این حال تغییرات بین گروهی پروتئین های آگرین، mTOR و AKT نشان دهنده عدم تفاوت بین دو گروه بود.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد یک جلسه فعالیت مقاومتی و مقاومتی- شناختی منجر به تغییر فاکتورهای درگیر در قدرت و هایپرتروفی عضلات اسکلتی می شود. علاوه براین، این تغییرات در مجموع در گروه مقاومتی بیش مقاومتی- شناختی است.
روابط ساختاری تجارب آسیب زای دوران کودکی با نشانه های اختلال شخصیت خودشیفته: نقش میانجی طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
21 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین روابط ساختاری تجارب آسیب زای دوران کودکی و نشانه های اختلال شخصیت خودشیفته با توجه به نقش میانجی طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 (24000 نفر) و نمونه آماری شامل 354 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه ی آسیب کودکی (CTQ، برنشتاین و همکاران، 2003)، سیاهه ی شخصیت خودشیفته (NPI-16، آمز و همکاران، 2006) و پرسشنامه ی فرم کوتاه طرحواره ی یانگ (YSQ-SF، یانگ، 1999) و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد سوءاستفاده جنسی بر اختلال شخصیت خودشیفته اثر مستقیم و از طریق میانجی گری حوزه محدودیت های مختل و حوزه خودگردانی و عملکرد مختل اثر غیرمستقیم داشته است (05/0p<). همچنین نتایج حاکی از این بود سوءاستفاده جنسی ، غفلت عاطفی و غفلت جسمی بر حوزه بریدگی و طرد و سوءاستفاده جنسی و غفلت جسمی بر حوزه دیگر جهت مندی اثر مستقیم داشته است (05/0p<). نتایج نشان داد مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. مبتنی بر این یافته ها می توان بیان داشت که تجارب آسیب زای دوران کودکی با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه قادرند تغییرات اختلال شخصیت خودشیفته را پیش بینی کرده و وقوع آن را تبیین نمایند.
رابطه توانمندی های منش والدین و مهارت اجتماعی فرزندان با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
235 - 244
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین توانمندی های منش والدین با مهارت اجتماعی فرزندان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. حجم نمونه 300 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و از این تعداد 286 نفر پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های مهارت های اجتماعی (SSRS) گرشام و الیوت، (1990)، مشکلات در نظم بخشی هیجانی (DERS) گراتز و روئمر (2004) و آزمون مختصر توانمندی های منش (BST) پترسون و سلیگمن (2004) بودند. جهت تحلیل داده ها از معادلات ساختاری به روش حد اقل مربعات جزئی (PLS-SEM) استفاده شد. یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم فضیلت های والدین به تنظیم هیجان خود (001/0=p) و همچنین مهارت اجتماعی فرزندان( 001/0= p) به طور مثبت معنی دار است، مسیر تنظیم هیجانی به مهارت اجتماعی در والدین (001/0= p) به طور مثبت معنی دار است. یافته ها نشان داد که مسیر غیرمستقیم توانمندی های منش والدین به مهارت اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجانی ( 002/0= p) نیز معنی دار بوده است. شاخص های برازش مدل در وضعیت مطلوب بودند. با توجه به نتایج توانمندی های منش والدین با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجانی می تواند تبیین کننده مهارت اجتماعی فرزندان باشد.
مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر نظریه انتخاب گلسر و معنادرمانی فرانکل بر رضایت از زندگی زنان در معرض طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
125 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر نظریه انتخاب گلسر و معنادرمانی فرانکل بر رضایت از زندگی زنان در معرض طلاق بود. پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان در معرض طلاق شهر تبریز بود که در نیمه دوم سال 1400 به دادگاه خانواده، شورای حل اختلاف و مراکز مشاوره خانواده این شهر مراجعه نموده بودند. از این جامعه، 60 نفر داوطلب واجد شرایط به روش هدفمند انتخاب و به روش تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (20 نفر در هر گروه) تخصیص یافتند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه مقیاس رضایت از زندگی (SWLST، داینر و همکاران، 1985) بود. روش تحلیل این پژوهش، آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی بود. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین رضایت از زندگی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت؛ اما تفاوت معنی داری بین دو مداخله در این متغیر نشان داده نشد. بنابراین واقعیت درمانی و معنادرمانی در افزایش رضایت از زندگی زنان در معرض طلاق مؤثر بوده اند و مشاوران و درمانگران ممکن است به منظور بهبود این متغیر در زنان در معرض طلاق، از این درمان ها استفاده نمایند.
طراحی بسته آموزشی عزت نفس معنوی با رویکرد اسلامی و امکان سنجی در افزایش بهزیستی روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اصلی طراحی بسته آموزشی عزت نفس معنوی با رویکرد اسلامی و امکان سنجی آن در افزایش بهزیستی روانی انجام شده است. در راستای این هدف، از رویکرد تحقیق آمیخته استفاده شده که شامل تکنیک های کیفی برای تحلیل محتوای منابع اسلامی و شناسایی اجزاء کلیدی تقویت عزت نفس معنوی می باشد. در بخش کیفی به طراحی و تنظیم نه جلسه آموزشی منجر شده است که هر یک به بررسی و تقویت جنبه هایی از عزت نفس معنوی پرداخته شد. روایی محتوایی این جلسات توسط کارشناسان تایید گردید . در بخش کمی، این پژوهش با استفاده از یک طرح آزمایشی و تخصیص تصادفی با نمونه آماری 20 نفر، به دو گروه گواه و آزمایش، اثربخشی بسته آموزشی را مورد بررسی قرار داده است. برای ارزیابی تأثیر بسته، از پرسش نامه بهزیستی روانی ریف (1989) در دو نوبت پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده و داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان داده اند که عزت نفس معنوی یک عامل روانشناختی مهم و اثرگذار بر سلامت و کیفیت زندگی به شمار می رود و این بسته آموزشی عزت نفس معنوی با رویکرد اسلامی می تواند به طور مؤثری به افزایش بهزیستی روانی کمک نماید.
مقایسه اثربخشی آموزش مداخله ای تفکر ریاضی و تمرین تعادلی دوگانه بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی آموزش مداخله ای تفکر ریاضی و تمرین تعادلی دوگانه بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری ریاضی انجام شد. روش شناسی: جامعه آماری متشکل از تمامی دانش آموزان با تشخیص اختلال یادگیری ریاضی در سال تحصیلی 1402-1401 بود. با روش نمونه گیری هدفمند، 45 دانش آموز انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل به طور تصادفی جایگذاری شدند. ابزار بکار رفته در این پژوهش آزمون استاندارد ریاضی کی مت (1976)، آزمون بینه سیمون (2003) و آزمون کارت های ویسکانسین (2006) بود. در مرحله پیش آزمون تمام اعضای نمونه این آزمون ها را انجام دادند و در ادامه اعضای گروه های آزمایش مداخله موردنظر را دریافت کردند و اعضای گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نداشتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان دهنده اثربخشی معنادار مداخلات انجام شده بر بهبود کارکردهای اجرایی در اعضای گروه های آزمایش بود. همچنین آزمون های تعقیبی نیز نشان داد که تکالیف تعادلی دوگانه در حافظه فعال و انعطاف پذیری اثربخشی بیشتری داشته اند. نتیجه گیری: این یافته ها مؤید این واقعیت هستند که ارائه آموزش های مبتنی بر تفکر و تمرکز بر تمرینات تعادلی دوگانه در رفع مشکلات آموزشی دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی به عنوان یک روش مداخله ای سودمند محسوب می شود.