فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
77 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در حیطه روابط زناشویی، ذهن آگاهی به عنوان یک مفهوم مهم در افزایش کیفیت ارتباط و بهبود رابطه زوج مطرح است اما پژوهش های انجام شده نشان می دهند که ابزار های معتبر اندکی در این حیطه وجود دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی مقیاس ذهن آگاهی در روابط زوجین (MCRS) در جامعه ایرانی بود که می تواند به پرکردن این شکاف کمک کند.روش: پژوهش حاضر از نوع روان سنجی بود. نمونه پژوهش متشکل از 720 نفر از زنان و مردان ایرانی با میانگین سنی 35 سال بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان ساکنان شهر تهران در سال 1402 انتخاب شدند. نسخه فارسی مقیاس همراه با پرسشنامه های ثبات تعاملات زناشویی، سرخوردگی زناشویی و حساسیت به طرد، اجرا گردید. برای بررسی روایی مقیاس از روش تحلیل عاملی تأییدی و برای روش اعتبار (همسانی درونی) آن نیز از روش محاسبه آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. جهت بررسی اعتبار (پایایی) نیز از روش بازآزمایی استفاده شد.یافته ها: تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS 21 و AMOS 24 انجام شد که حاکی از برازش و مطلوب بودن مدل هشت عاملی ذهن آگاهی در رابطه زوجین است. اعتبار این مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای عدم قضاوت 0/87، صبر 0/07، ذهن مبتدی 0/89، اعتماد به خود 0/83، عدم تلاش 0/64، پذیرش 0/76، رها کردن 0/69، توجه کردن0/74 و برای کل مقیاس برابر با 0/92 در سطح معناداری 0/01به دست آمد. همچنین یافته ها نشان دادند که میان عوامل ذهن آگاهی روبط بین زوج ها و ثبات تعاملات زناشویی رابطه مستقیم معنادار و با حساسیت به طرد و نارضایتی زناشویی رابطه معنادار منفی دارد که نشانگر روایی همگرا واگرا مقیاس ذهن آگاهی در روابط زوجین است.نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش نسخه فارسی پرسشنامه ذهن آگاهی در روابط زوجین از روایی و پایایی کافی برخوردار است و می تواند ابزار مفیدی جهت مداخلات زوج درمانی و اهداف پژوهشی باشد.
ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی مقیاس حساسیت به طرد مبتنی بر وزن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حساسیت به طرد مبتنی بر وزن یکی عامل روانشناختی مهم در افراد دارای اضافهوزن و چاق است که میتواند تأثیرات منفی قابل توجهی بر سلامت روانی و جسمانی آنها داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی مقیاس حساسیت به طرد مبتنی بر وزن در افراد دارای اضافهوزن و چاق انجام شد. مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع اعتباریابی بود. جامعه آماری شامل افراد دارای اضافهوزن و چاق بود که از این میان، 372 نفر با شاخص توده بدنی بالای 25 به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه حساسیت به طرد مبتنی بر وزن (W-RS) پاسخ دادند. جهت ارزیابی ساختار عاملی مقیاس، از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد و اعتبار بازآزمایی، همسانی درونی و روایی همگرا نیز مورد بررسی قرار گرفت دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که این مقیاس از دو عامل «حساسیت بینفردی» و «حساسیت موقعیتی» تشکیل شده است. تحلیل عاملی تأییدی نیز ساختار دوعاملی بهدستآمده را تأیید کرد. ضرایب اعتبار بازآزمایی زیرمقیاسها و مقیاس کلی بین 0/85 تا 0/91 بود. همچنین، ضرایب آلفای کرونباخ بین 0/92 تا 0/950 بهدست آمد، که نشاندهنده همسانی درونی مطلوب مقیاس است. پایایی ترکیبی بالای 0/7 و میانگین واریانس استخراج شده بالای 0/5 نیز روایی همگرای این مقیاس را تأیید کردند. نتیجهگیری: شاخصهای برازش در تحلیل عاملی تأییدی نشاندهنده انطباق مناسب مدل دو عاملی مقیاس حساسیت به طرد مبتنی بر وزن با دادهها بودند؛ بنابراین، این مقیاس بهعنوان یک ابزار دارای روایی و اعتبار مناسب جهت سنجش انتظارات مضطرابه نسبت به طردشدن در افراد دارای اضافه و چاق مورد تأیید قرار گرفت.
نقش کنش های اجرایی و مؤلفه های چشم انداز زمانی در پیش بینی قلدری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
15 - 30
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خشونت و قلدری در مدرسه رایج ترین شکل قربانی شدن در دوران کودکی و نوجوانی است که اثرات زیان باری بر حوزه های مختلف عملکرد از جمله بهزیستی تحصیلی، رفتاری، روانی، و اجتماعی برجا می گذارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش کنش های اجرایی و چشم انداز زمانی در پیش بینی قلدری دانش آموزان انجام شد. روش: طرح پژوهش توصیفی – همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان ۱۰ تا ۱۳سال مدارس شهر قم در سال تحصیلی 1400 – 1401 بود که از این میان تعداد ۲۷۳ نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس قلدری ایلی نویز (2001)، سیاهه چشم انداز زمانی زیمباردو (1999)، و مقیاس نقایص کنش های اجرایی کودکان و نوجوانان بارکلی (2012) گردآوری شد. تحلیل داده ها توسط نسخه 24 نرم افزار SPSS و با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام) انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادند قلدری با نارسایی در خودمهارگری/ بازداری (۱۶۸/۰r=، 005/0=p) و چشم انداز گذشته منفی (246/0=r، 000۱/0=p) رابطه مثبت و معنادار داشت (00۱/0> p). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که خودمهارگری/بازداری (007/0=p، 159/0=ß) و چشم انداز زمانی گذشته منفی (00۱/0=p، 246/0=ß) توانستند تغییرات رفتار قلدری دانش آموزان را در ۶/۸ درصد پیش بینی کنند. نتیجه گیری: باتوجه به اینکه چشم انداز زمانی گذشته منفی و نقص در خودمهارگری/ بازداری، توانایی تبیین تغییرات رفتار قلدری در دانش آموزان را دارند؛ بنابراین پیشنهاد می شود برنامه های مداخله ای به منظور بهبود کنش های اجرایی و چشم انداز زمانی برای پیشگیری از قلدری در دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد.
تعدیل مدل اخلاق تربیتی بارو براساس نیازهای روانی و تربیتی موجود در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (بهمن) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۳
134-115
حوزههای تخصصی:
زمینه: اهمیت تربیت اخلاقی در مدارس بر کسی پوشیده نیست. مدل های مختلفی برای تربیت اخلاقی در مدارس ارائه شده اند که یکی از آن ها مدل اخلاق تربیتی براساس نظریه بارو است. شناسایی و تطبیق نیازهای روانی و تربیتی موجود در نظام آموزشی براساس یک مدل اخلاقی می تواند از شیوع مسائل اخلاقی پیشگیری نماید؛ این در حالی است که در این حوزه مطالعه ی جدی انجام نشده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل دیدگاه معلمان نسبت به مدل اخلاق تربیتی بارو و تعدیل آن براساس نیازهای روانی و تربیتی در نظام آموزشی ایران بود. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان مشغول به کار شهر گرمسار در سال تحصیلی 1402-1401 بود و از میان آن ها به شیوه هدفمند و باتوجه به ملاک های ورود 20 نفر انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Maxqda2022 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها بیانگر آن بود که 5 اصل اولیه در نظریه بارو یعنی سعادت با 7 زیرمضمون، حقیقت با 5 زیرمضمون، آزادی با 2 زیرمضمون، احترام با 1 زیرمضمون و انصاف با 3 زیرمضمون مورد تأیید و پذیرش مشارکت کنندگان بود و این در حالی است که در هریک از اصول پنج گانه اصول ثانویه بیشتری از طرف مشارکت کنندگان متناسب با بافت و شرایط تربیتی حاکم در نظام آموزشی ایران پیشنهاد شد. نتیجه گیری: باتوجه به اینکه تمامی اصول اولیه و ثانویه در مدل اخلاق تربیتی بارو مورد تأیید معلمان شرکت کننده است پیشنهاد می شود دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت نسبت به زمینه سازی برای اجرای مدل اخلاق تربیتی بارو و تعدیل های پیشنهادی که از جانب مشارکت کنندگان اقدام نمایند؛ در این مسیر با برگزاری سمینارهای تخصصی می توان به تبیین اصول این مدل اخلاقی پرداخت.
بررسی فلسفی مفاهیم بنیادین دانش مشاوره با تأکید بر نظرات صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
173 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین فلسفی مفاهیم بنیادین دانش مشاوره با استفاده از نظرات صدرالمتألهین است؛ ازاین رو با استفاده از دو روش «تحلیل محتوا» و «توصیف و تحلیل» برخی متون مشاوره و فلسفه بررسی شد؛ تا بخشی از مسائل مهم فلسفه مشاوره تبیین شود. تجزیه وتحلیل و تبیین فلسفی مفاهیم دانش مشاوره از جهاتی مهم و ضروری است؛ نخست در حوزه نظریه پردازی کاربرد دارد؛ دوم در حوزه نشر و تعلیم دانش مشاوره موردنیاز است و سوم نقش مهمی در به کارگیری درستِ دانش مشاوره برای مشاوران ایفا می کند. ابتکار پژوهش حاضر بهره مندی از نظرات پدیدآور مکتب حکمت متعالیه و یکی از بارزترین فیلسوفان اسلامی در تبیین برخی از مفاهیم بنیادین دانش مشاوره است. ارتباط، نخستین مفهوم اساسی در دانش مشاوره است که از منظر صدرا نتیجه و اثر حقیقتی پویا به نام «نفس» است؛ ایشان فرایند ارتباط را در ضمن شش ایستگاه تبیین می کند و به کیفیت تأثیر گذاری و تأثیرپذیری نفس می پردازد. انتخاب دومین مفهوم اساسی در دانش مشاوره و به عنوان آخرین مرحله از فرایند اراده است. صدرا در فرایند اراده، چهار مرحله مطرح می کند: شناخت، شوق، تصمیم و میل به تحقق و حرکت اعضا و جوارح؛ سومین مفهوم اساسی در دانش مشاوره، تغییر رفتار است؛ در نظر صدرا مهم ترین عامل تغییر رفتار، تغییر ایمان (نظام باورها) و مهم ترین عامل تغییر ایمان، ایجاد شناخت ها و دانش های اساسی در فرد و مهم ترین عامل ایجاد شناخت در فرد، انجام و تکرار رفتارهای متناسب است.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود بر تنظیم هیجان در دانش آموازن دوره دوم متوسطه
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
164 - 168
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان دوره متوسطه در مقابل خطرات و هیجانات گوناگونی قرار دارند. هیجانات مهم ترین قسمت زندگی نوجوانان به حساب می آید که تنظیم آن می تواند تاثیر بسزایی در این امر داشته باشد. این پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود بر تنظیم هیجان در دانش آموازن دوره دوم متوسطه انجام شد. جامعه آماری تمام دانش آموزان دبیرستان دوره دوم متوسطه بندرعباس بود. روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی خوشه ای بود که تعداد 30 نفر در دو گروه آزمایش و گروه کنترل تقسیم شدند و گروه آزمایش در 8 جلسه درمانی شرکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود بر تنظیم هیجان در دانش آموازن دوره دوم متوسطه تاثیر دارد. بنابراین از این روش درمانی می توان به تنظیم هیجان در دانش آموزان دوره دوم متوسطه پرداخت.
اثربخشی برنامه فرزند پروری مثبت بر شایستگی والدینی و کیفیت روابط والد فرزندی در مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
121 - 145
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف بررسی اثر بخشی برنامه آموزش فرزند پروری مثبت بر شایستگی والدینی و کیفیت روابط والد-فرزندی در مادران دانش آموزان متوسطه اول انجام شده است. پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل مادران دانش آموزان دختر متوسطه اول (رده سنی 13 تا 15 ساله) در شهرستان چرداول در سال تحصیلی 1402-1401 بود که 20 آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و تحت مداخله 8 جلسه ای قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه شایستگی والدینی و پرسشنامه رابطه والد فرزندی بود. نتایج نشان داد که برنامه فرزندپروری مثبت بر شایستگی والدینی و کیفیت روابط والد-فرزندی تأثیر معنا دار داشت. میزان شایستگی والدینی و کیفیت رابطه والد فرزندی در مادرانی که در برنامه فرزند پروری مثبت شرکت داشتند افزایش یافت. در نتیجه از این برنامه می توان جهت افزایش مطلوب رابطه والد – فرزندی استفاده کرد.
تدوین و آزمودن اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان های موج سوم بر وسوسه مصرف و شدت اعتیاد در افراد تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
83 - 96
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین و آزمودن اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان های موج سوم بر وسوسه مصرف و شدت اعتیاد در افراد تحت درمان با متادون انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد تحت درمان اعتیاد، شاغل در مجتمع چادرملو اردکان در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از این افراد بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه شدت اعتیاد مک للان و همکاران و مقیاس دیداری وسوسه برای مواد فلوستین و لوریا بود. گروه آزمایش، 10 جلسه آموزش مبتنی بر درمان های موج سوم را دریافت کردند. داده ها به روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بسته آموزشی تدوین شده باعث کاهش وسوسه مصرف و شدت اعتیاد در بیماران گروه آزمایش شد. بنابراین می توان از این درمان ها به عنوان برنامه مکمل در کنار درمان های دارویی به منظور کاهش نشانه های ترک، پیشگیری از بازگشت بیماری و افزایش کیفیت زندگی بیماران در مراکز درمانی مخصوص اعتیاد بهره برد.
Effectiveness of Solution-Focused Couples Therapy on Psychological Well-being and Distress Tolerance among Couples(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The current study aimed to investigate the effectiveness of solution-focused couples therapy on psychological well-being and distress tolerance. Methods: This was a quasi-experimental study using a pre-test and post-test design with a control group and a follow-up phase. The population consisted of all couples attending counseling centers in Tehran during the last two months of the year 2021. A sample of 30 couples was selected using convenience sampling and randomly assigned to an experimental group (15 couples) and a control group (15 couples). The research instruments included the Ryff Psychological Well-being Scale (1988) and the Simons and Gaher Distress Tolerance Scale (2005). The experimental group received eight sessions of McDonald's (2007) solution-focused training in a group setting, whereas the control group received no intervention. Data were analyzed using covariance analysis with SPSS software version 21. Findings: The results showed that solution-focused couples therapy had a significant effect on the dimensions of psychological well-being (F = 15.78, p = .001) and distress tolerance (F = 12.00, p = .001); these effects were maintained during the follow-up phase (p < .001). Conclusion: Given the results, therapists can employ solution-focused couples therapy to enhance psychological well-being and distress tolerance among couples, which significantly affects the stability and strength of families.
اثربخشی آموزش مهارت های ادراکی- حرکتی بر کنش های اجرایی دانش آموزان نارسانویس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
52 - 69
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نارسانویسی، مهارت نوشتن را که فعالیتی انتزاعی و پیچیده تلقی می شود با مشکلاتی جدی همراه می کند. با توجه به رابطه نارسانویسی با کنش های شناختی مختلف، این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش مهارت های ادراکی- حرکتی بر کنش های اجرایی دانش آموزان نارسانویس انجام شد. روش: این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان 8 تا 12 ساله با اختلال نارسانویسی مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری شهر رشت در سال 1403-1402 تشکیل می دادند که از بین آنها 26 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و با روش تصادفی در گروه آزمایش (13 نفر) و گواه (13 نفر) جایدهی شدند. دانش آموزان گروه آزمایش مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای آموزش برنامه مهارت های ادراکی-حرکتی ورنر- رینی را دریافت کردند، این در حالی است که دانش آموزان گروه گواه، آموزش های معمول مرکز اختلالات یادگیری را دریافت کردند و در پایان مطالعه خلاصه ای از مداخله روی آنها اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از آزمون مهارت دست نویس مینه سوتا (1993)، مقیاس نارسایی ها در کنش های اجرایی کودک و نوجوان بارکلی (2012) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در محیط SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد آموزش مهارت های ادراکی- حرکتی سبب بهبود کنش های اجرایی (05/0P<، 87/28F=) و مؤلفه های خودمدیریتی زمان (05/0P<، 21/8 F=)، خودسازماندهی- حل مسئله (05/0P<، 77/5F=)، خودمهارگری- بازداری (05/0P<، 50/6F=)، خودانگیزشی (05/0P<، 04/11F=)، و خودنظم جویی هیجانی (05/0P<، 17/5 F=) در دانش آموزان نارسانویس شده است (05/0P<). نتیجه گیری: آموزش مهارت های ادراکی- حرکتی با تحریک مسیرهای عصبی مغز، تحول و نمویافتگی مغز را بهبود می دهد و با افزایش عملکرد سیستم عصبی، سبب بهبود کنش های اجرایی مختلف مانند خودمدیریتی زمان، خودسازماندهی- حل مسئله، و خودمهارگری- بازداری، خودانگیزشی، و خودنظم جویی هیجانی دانش آموزان نارسانویس شده است؛ بنابراین می تواند به عنوان یکی از محورهای مداخله در توان بخشی این دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی برنامه آموزش کارکردهای اجرایی بر حافظه کاری، بازداری پاسخ و توجه انتخابی دانش آموزان کم توان هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزش کارکردهای اجرایی بر حافظه کاری، بازداری پاسخ و توجه انتخابی دانش آموزان کم توان هوشی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان کم توان هوشی در شهر بابک در سال تحصیلی 1403-1402 بود. 30 نفر از دانش آموزان کم توان هوشی با روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس آزمون رنگ – کلمه استروپ (1935، SCWT، آزمون حافظه کاری ان بک کرچنر (1958، N-BACK): و آزمون برو و نرو هافمن (1984، go/ nogo بود. داده های پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون مؤلفه های حافظه کاری (زمان پاسخ و پاسخ صحیح)، بازداری پاسخ (زمان پاسخ، خطای ارتکاب و کل بازداری پاسخ) و توجه انتخابی (نمره تداخل، تعداد صحیح، تعداد خطا، زمان واکنش و زمان تداخل) در گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (05/0p<) وجود دارد. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی تأثیر قابل قبولی در بهبود حافظه کاری، بازداری پاسخ و توجه انتخابی دانش آموزان کم توان هوشی داشته است.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک (فرم کودک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب سازه ای مهم در دوران کودکی است که پیامدهای روانشناختی منفی زیادی دارد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس تداخل اضطراب در زندگی کودک بود. روش و مواد: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی بود. جامعه پژوهش کودکان 15-10 سال استان مازندران بودند که تعداد 370 نفر از آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک (لینهام و همکاران، 2013) و مقیاس اضطراب کودکان (اسپنس، 1997) و مقیاس تجدیدنظرشده اضطراب آشکار کودکان (رینولدز و ریچموند، 1978) بودند. داده های این مطالعه با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک دارای دو عامل تداخل در عملکرد خارج از خانه و تداخل در عملکرد داخل خانه بود. بار عاملی گویه های هر دو عامل بالاتر از 50/0 بود و پایایی عامل های مذکور در دختران و پسران و کل نمونه با روش آلفای کرونباخ در دامنه 70/0 تا 78/0 به دست آمد. علاوه بر آن، روایی همگرای مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک، عامل های تداخل در عملکرد خارج از خانه و تداخل در عملکرد داخل خانه با مقیاس اضطراب کودکان و مولفه های آن و مقیاس تجدیدنظرشده اضطراب آشکار کودکان معنی دار بود (001/0P<). همچنین، پایایی برای مقیاس تداخل زندگی اضطرابی کودک، تداخل در عملکرد خارج از خانه و تداخل در عملکرد داخل خانه با روش بازآزمایی دو هفته ای به ترتیب 85/0، 81/0 و 77/0 محاسبه شد. نتیجه گیری: با توجه به شاخص های روان سنجی مناسب برای مقیاس تداخل اضطراب در زندگی کودک، متخصصان و درمانگران حوزه سلامت می توانند از این ابزار برای اندازه گیری تداخل زندگی در اضطراب کودکان استفاده نمایند.
The Effectiveness of the Integrated Intervention of Joint Sexual Therapy and Satir Model on Sexual Satisfaction and Marital Silence of Couples With Sexual Dissatisfaction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this research was to determine the effectiveness of the integrated intervention of joint sexual therapy and Satir model on sexual satisfaction and marital silence of couples with sexual dissatisfaction. Method: The research method was quasi-experimental with experimental and control groups. The statistical population of this research included all couples who referred to counseling centers in Malayer city in 2022. 30 couples were selected as available and were replaced in two experimental (15 couples) and control (15 couples) groups randomly and by lottery method. The combined intervention of joint sex and Satir therapy was performed in 9 sessions twice a week for 90 minutes. Then both experimental groups participated in the post-test phase and after 3 months the follow-up phase was done. Rezaei and Rasouli's sexual satisfaction questionnaire (2018) and Larson's sexual satisfaction questionnaire (1998) were used to collect data. In order to analyze the data, descriptive statistics tests (mean and standard deviation) and analysis of variance with repeated measurements and SPSS version 24 software were used. Results: The results showed that the combined intervention of joint sexual and sexual therapy had an effect on reducing marital silence (F= 49.26) and increasing sexual satisfaction (F=179.54) of couples (P<0.001). Conclusion: According to the results of this research, it is suggested to use the combined intervention of joint sexual therapy and Satir in reducing marital silence and increasing sexual satisfaction of couples with sexual dissatisfaction.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان وابسته به فضای مجازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
125 - 136
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گسترش روزافزون فضای مجازی زندگی افراد را تحت تأثیر قرار داده است. نسل جدیدی که در این فضا متولد شده اند، روزبه روز، بیشتر از فضای مجازی استفاده می کنند و سبک زندگی مجازی را شکل داده اند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان وابسته به فضای مجازی است. مواد و روش ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان وابسته به فضای مجازی شهر نیشابور در سال ۰۱- ۱۴۰۰ بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ دانش آموز وابسته به فضای مجازی شهر نیشابور انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، ۱۹۹۸)، مقیاس انعطاف پذیری شناختی (مارتین و روبین، ۱۹۹۵)، پرسشنامه بهزیستی اجتماعی (کیز، ۱۹۹۸) بود. برنامه آموزشی مهارت های زندگی برگرفته از پژوهش زارع و همکاران (۱۳۹۹) بود که در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که برنامه آموزشی مهارت های زندگی توانسته است انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی را در بین دانش آموزان وابسته به فضای مجازی بهبود بخشد. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی با بهبود توانایی های شناختی، هیجانی و مهارتی سبب افزایش ادراک هیجان ها و ارائه پاسخ های سازگارانه می شود که انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی اجتماعی دانش آموزان را بهبود می بخشد.
ارائه مدل توانایی نوآوری اعضای هیأت علمی بر اساس مرزگستری دانشگاهی با میانجیگری بازآفرینی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش ارائه مدل توانایی نوآوری اعضای هیأت علمی بر اساس مرزگستری دانشگاهی با میانجیگری بازآفرینی شغلی بود. روش: روش پژوهش آمیخته- اکتشافی متوالی (کیفی- کمی) بود. جامعه پژوهش اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر تهران به تعداد 2189 نفر در سال 1402 بود که با فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 327 نفر تعیین و با استفاده از روش تصادفی طبقه ای نمونه گیری انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مرزگستری دانشگاهی، پرسشنامه توانایی نوآوری و پرسشنامه بازآفرینی شغلی گردآوری شد. تحلیل داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، مرزگستری به میزان 344/0 و بازآفرینی شغلی به میزان 388/0 بر توانایی نوآوری تأثیر مثبت و معنادار دارد، مرزگستری به میزان 425/0 بر بازآفرینی شغلی تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین اثر غیرمستقیم مرزگستری بر توانایی نوآوری به واسطه بازآفرینی شغلی 165/0 است. نتیجه گیری: نتیجه نهایی پژوهش عبارت است از این که به منظور بهبود توانایی نوآوری اعضای هیأت علمی باید توسعه مرزگستری دانشگاهی مورد توجه مدیران دانشگاهی و بازآفرینی شغلی مورد توجه اعضای هیأت علمی قرار گیرد.
اثربخشی درمان فرا تشخیص یکپارچه بر بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی در نوجوانان مقطع متوسطه با علائم نوموفوبیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نوموفوبیا یک اختلال اجتماعی روانی است که در جوامع در حال گسترش روی نسل نوجوان و جوان اثر چشمگیر داشته است و پیامدهای مهمی مانند آشفتگی هیجانی، عاطفی، روابط بین فردی نامطلوب و ... را به همراه داشته است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع طرح پیش آزمون – پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد بررسی شامل کلیه نوجوانان دختر دارای نشانههای نوموفوبیا در شهر اصفهان بود. قبل از اجرای برنامه مداخله دانشآموزان یک مدرسه پرسشنامه نوموفوبیا را تکمیل کرده و از بین آنها 30 نفر از کسانی که نمره نوموفوبیا آنها بالاتر از 35 بود به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرکتکنندگان در پژوهش مقیاسهای سنجش بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی را در مراحل پیشآزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش برنامه مداخله فراتشخیصی یکپارچه را 8 جلسه 90 دقیقهای دریافت کردند و گروه گواه در این مدت هیچگونه برنامه مداخلهای را دریافت نکردند و سپس دو گروه در مرحله پس آزمون دوباره پرسشنامههای مذکور را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-24 و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره با رعایت مفروضههای آماری انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد درمان فراتشخیصی یکپارچه در افزایش بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا مؤثر بوده و سبب بهبود بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا شد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که مداخله فراتشخیصی یکپارچه بر بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانان مبتلا به نوموفوبیا تأثیرگذاراست و میتواند به عنوان یک مداخله مؤثر جهت بهبود بهزیستی ذهنی، کفایت هیجانی و خودکارآمدی هیجانی نوجوانانی که به نوموفوبیا مبتلا هستند مورد استفاده قرار گیرد
اثربخشی درمان هولوگرافیک بر کنجکاوی اجتماعی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر اقدام کننده به خودکشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
150 - 158
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خودکشی یک پیامد اجتماعی پیچیده است و در بین دانش آموزان دختر یک مشکل رو به افزایش است. برای پیشگیری از اقدام به خودکشی مهارت ها و مداخلات فروانی ارائه شده است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان هولوگرافیک بر کنجکاوی اجتماعی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر اقدام کننده به خودکشی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اصفهان در سال 1402 دارای سابقه خودکشی در دو سال گذشته بود. از بین آن ها تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی و با روش قرعه کشی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش درمان هولوگرافیک (9 جلسه) و هر هفته یک جلسه و به مدت 90 دقیقه دریافت نمودند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه کنجکاوی اجتماعی تود و همکاران (2018) و مقیاس سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (۲۰۰۶) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری با نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان هولوگرافیک در افزایش کنجکاوی اجتماعی و سرزندگی تحصیلی در مرحله پس آزمون مؤثر بود (001/0p<). نتیجه گیری: یافته ه ای پژوه ش حاض ر می توان د در انتخ اب و طراح ی مناس ب ترین رویک رد درمان ی در کاهش افکار خودکشی دانش آموزان دختر دارای پریشانی روان شناختی مورداستفاده ق رار گیرن د.
مقایسه استدلال ادراکی در گروه های دانش آموزان با اختلالات یادگیری ریاضی و خواندن و نارسایی بیش فعالی نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
201 - 220
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه متغیر شناختی استدلال ادراکی در اختلالات یادگیری خواندن و ریاضی و نارسایی بیش فعالی/نقص توجه انجام شد. پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه های دوم تا پنجم ابتدایی مبتلا به اختلال های ریاضی، خواندن و نارسایی بیش فعالی/نقص توجه که در سال تحصیلی1401-1402 به مراکز اختلالات یادگیری شهر تهران مراجعه کردند بود.با شیوه نمونه گیری هدفمند 93 دانش آموز انتخاب شدند به نحوی که در هر یک از گروه های اختلال ریاضی، اختلال خواندن و نارسایی بیش فعالی/نقص توجه 31 دانش آموز قرار داشت.ابزار های مورد استفاده آزمون خواندن تبریزی(1378)، پرسشنامه مقیاس درجه بندی والدین کانرز (1386)، مجموعه آزمون استاندارد شده حساب یا آزمون پیشرفت تحصیلی و تشخیصی ریاضی شلو(1993) و آزمون هوش وکسلر کودکان ویرایش چهارم هنجارشده توسط عابدی، صادقی و ربیعی(1392) بود. سئوال پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بن فرونی نسخه هجدهم در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. از یافته ها می توان نتیجه گرفت فقط بین گروه های خواندن و ریاضی در متغیر استدلال ادراکی تفاوت معناداری وجود دارد(5/0P <) ؛ که گروه اختلال ریاضی عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه اختلال خواندن دارد. به عبارتی دیگر می توان نتیجه گرفت استدلال ادراکی می تواند متغیر ویژه تری برای اختلال ریاضی باشد. لذا به متخصصان توصیه می شود در مواجه با کودکان دارای اختلال ریاضی در زمینه استدلال ادراکی اقدامات موثرتری انجام دهند.
ارائه مدل مدیریت هوشمند استعداد در سازمان های دولتی با بهره گیری از روش تحلیل مضمون (تم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت هوشمند استعداد، به معنای مدیریت اثرگذار یا هوشمندانه منابع انسانی است که دربرگیرنده سرمایه دانشی یک سازمان و قابلیت در تولید، حفظ و نگهداری، ذخیره، انتقال و به کارگیری دانش در حمایت از سازمان برای تحقق اهداف و مقاصدش می باشد. مسئله تحقیق حاضر این است که ابعاد و جوانب مختلف مدیریت هوشمند استعداد چه مواردی هستند و چگونه می توان نسبت به ادغام موفق مدیریت استعداد و مدیریت دانش اقدام نمود. از این رو هدف تحقیق شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدیریت هوشمند استعداد در سازمان های دولتی است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی محسوب می شود. در مرحله کیفی این تحقیق، از تکنیک تحلیل تم و در مرحله کمی از روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. در مرحله کیفی به منظور طراحی الگوی تحقیق، با 31 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. در مرحله کمی به منظور تأیید اعتبار مدل از 85 نفر از مدیران منابع انسانی در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نظرخواهی شد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و ابزار گردآوری داده پرسش نامه بود. براساس یافته ها، سه دسته متغیر شامل هدایتگرها، بسترها و اقدامات مدیریت هوشمند شناسایی شدند. همچنین برای متغیر اقدامات مدیریت هوشمند استعداد هفت بعد تأمین استعدادهای دانشی، توسعه استعدادهای دانشی، به کارگیری استعدادهای دانشی، ارزشیابی استعدادهای دانشی، نگهداری استعدادهای دانشی، ارزش آفرینی از استعدادهای دانشی و بسترسازی فعالیت استعدادهای دانشی تعیین گردید. یافته های بخش کمی نشان داد که متغیرهای تحقیق قابل قبول است. نتایج تحقیق نشان داد که مدیریت هوشمند استعداد پدیده ای پیچیده و چندبعدی است و از نظر ماهیت با مدیریت استعداد تفاوت هایی دارد. مهم ترین تفاوت در زمینه پویا بودن مدیریت هوشمند استعداد (با توجه به ماهیت نسبتاً ایستای مدیریت استعداد) است که این ویژگی به دلیل ادغام با مدیریت دانش و بهره گیری از ظرفیت های آن ایجاد شده است. همچنین بهره گیری از رویکرد مدیریت هوشمند استعداد در سازمان های دولتی، می تواند آثار و پیامدهای کوتاه مدت و بلندمدت متعددی به همراه داشته باشد و سطح کیفی سرمایه های انسانی را ارتقاء دهد.
Predictors of Loneliness in Girls: Perceived Parenting Styles and Parent-Child Conflict Resolution Tactics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to predict loneliness based on the perceived parenting styles and parent-child conflict resolution tactics in adolescent girls.Methods: The research used a descriptive-correlational method. The research participants included girls aged 14 to 18 in the lower and upper secondary schools of the east of Tehran in the academic year of 2021-2022. A total of 267 samples were selected using multi-stage cluster sampling. The participants responded to the Loneliness Scale (UCLA) by Russell (1996), the Parental Authority Questionnaire (PAQ) by Buri (1991), and the Parent-Child Conflict Scale by Fine, Moreland & Schwebel (1983), which were presented online by teachers and researchers.Results: Based on the data analysis results, authoritative parenting style(R=-.341) at the level (p <.01). inversely and authoritarian parenting style directly (R=.339) at the level (p <.01) predicted loneliness. Among conflict resolution tactics, reasoning inversely(R=-.180) at the level (p <.01), verbal aggression (R=.359) at the level (p <.01), and physical aggression (R=.223) at the level (p <.01) directly predicted loneliness. Additionally, the perceived parenting style and parent-child conflict resolution tactics greatly affected loneliness in adolescent girls.Conclusion: Teaching authoritative parenting style and conflict resolution tactics prevented loneliness. Meanwhile, the development of interventions and ensuring parental participation had a significant effect on the reduction and prevention of loneliness.