فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۴۱ تا ۳٬۵۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناباروری یک وضعیت شایع در زنان در سن باروری است که اغلب با مشکلات روان شناختی همراه است. هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه تأثیر مداخله های طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور انجام شد. روش: این مطالعه در چارچوب یک طرح شبه آزمایشی چند گروهی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. از بین زنان مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر ساری در سال 1401 با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل، هر گروه 15 نفر گمارش شدند. مداخله های طرحواره درمانی در 12 جلسه و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی ارائه شدند. پرسش نامه های نگرانی (مایر و همکاران،1990) و بهزیستی روان شناسی ریف(1989) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه توسط شرکت کنندگان تکمیل شدند. یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته و بونفرنی در فضای نرم افزار SPSS26 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معناداری بین گروه های درمان مبتنی بر طرحواره و ذهن آگاهی با گروه کنترل وجود داشت. هر دو مداخله تأثیرات معناداری بر کاهش نگرانی و افزایش بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور داشتند (001/0P<). همچنین، بین اثربخشی گروه های آزمایش بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد. (05/0<P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثرات همسان طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی زنان نابارور در ایران بود. ازاین رو متخصصین، پژوهشگران و درمان گران این حوزه می توانند از این مداخله ها به عنوان گزینه های مؤثر درمانی جهت بهبود کارکردهای روان شناسی زنان نابارور در کنار درمان های پزشکی آن ها استفاده کنند.
تدوین مدل فرآیندهای اجتماعی و روانشناختی پس از شکست در کارآفرینان ایرانی: یک پژوهش روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (اسفند) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۲
۲۴۱۵-۲۳۹۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: بر خلاف موفقیت ، شکست و پیامدهای آن همواره کمتر مورد توجه پژوهشگران کارآفرینی قرار گرفته است. شکست علاوه بر چالش های اجتماعی و روانی برای کارآفرینان، می تواند حامل دستاوردهایی نیز برای آنان باشد. در مجموع، این فرآیندهای اجتماعی و روانشناختی پس از شکست و چگونگی تعامل و برهم کنش عوامل گوناگون با یکدیگر در این فرآیند، کم تر بررسی شده و کمبود پژوهش های میدانی در این زمینه مورد اذعان مطالعات پیشین است. هدف: هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل فرآیندهای اجتماعی و روانشناختی پس از شکست در کارآفرینان ایرانی است. روش: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش روایتی است. جامعه آماری، کارآفرینان ایرانی داخل کشور بودند که در سال های 1399 و 1400 دچار شکست شده بودند. افراد نمونه آماری به روش هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس اشباع نظری داده ها تعیین شد و از مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت گردآوری داده های میدانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها، با استفاده از روش نظریه برخاسته از داده ها انجام شد. یافته ها: بر اساس مدل نهایی، فرآیندهای اجتماعی و روانشناختی پس از شکست شامل مقوله های اصلی زیر هستند: عوامل فردی، عوامل نهادی، سوگیری های شناختی، هزینه های شکست، راهبردهای مقابله، واکنش های اجتماعی-روانشناختی، عوامل مداخله گر و دستاوردهای مثبت. نتیجه گیری: مهم ترین کاربرد این پژوهش برای کارآفرینان، شناسایی راهبردهای مقابله (شامل راهبردهای بازیابی روانی و حفاظت از نفس) برای کاهش هزینه های روانشناختی و راهبردهای مدیریت تصویرپردازی ذهنی (شامل کنار کشیدن، پنهان کردن، حساسیت زدایی و مکانیسم جبران) برای کاهش هزینه های اجتماعی شکست بوده است. کاربرد آن برای سیاستگذاران نیز، ضرورت گسترش فرهنگ کارآفرینی و بازنگری در قوانین ورشکستگی به منظور کاهش هزینه های شکست برای کارآفرینان می باشد.
اثربخشی درمان اصلاح سوگیری توجه با ترکیب شرطی سازی عامل بر کاهش سوگیری توجه معتادان تحت درمان متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
31 - 39
حوزههای تخصصی:
درمان اصلاح سوگیری توجه یک درمان نوظهور برای اختلالات اضطرابی است و بنظر می رسد این درمان می تواند بر کاهش مصرف مواد در معتادان و سوگیری شناختی هم اثر داشته باشد هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی اصلاح سوگیری توجه با ترکیب شرطی سازی عامل بر کاهش سوگیری توجه معتادین تحت درمان متادون بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمن سه گروهی با پیگیری بود. 60 نفر مرد دبراساس ملاک های مورد نظر با نمونه گیری در دسترس انتخاب و درسه گروه (کنترل، اصلاح سوگیری توجه ، اصلاح سوگیری توجه به همراه تقویت و تنبیه) به طور تصادفی قرار گرفتند. دو گروه آزمایش مداخلات را دریافت کردند و کروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. برای اندازه گیری سوگیری توجه و مداخلات ازآزمایه دات پروب(مکلئود و همکاران،1986) در دو زمان ارائه محرک (600 میلی ثانیه برای سنجش سوگیری توجه و 200 میلی ثانیه برای سنجش سوگیری پیش توجه) با محرک های واژه و تصویر استفاده شد. یافته ها نشان داد بین هر سه گروه در پس آزمون و پیگیری سوگیری توجه و سوگیری پیش توجه تفاوت وجود دارد. علاوه بر این، مقایسه بین مداخله اصلاح سوگیری توجه با گروه اصلاح سوگیری توجه به همراه تقویت و تنبیه نشان داد، گروه اصلاح سوگیری توجه به همراه تقویت و تنبیه، سوگیری توجه کمتری در پس آزمون و پیگیری داشتند. نتیجه اینک درمان اصلاح سوگیری توجه یک مداخله کارآمد، و درمان اصلاح سوگیری همراه با شرطی سازی عامل مداخله ای کارآمدتر برای کاهش سوگیری معتادان تحت درمان متادون است.
اثربخشی طرحواره درمانی بر تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط با همسالان در کودکان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
171 - 180
حوزههای تخصصی:
اختلال بی نظمی خلق اخلالگر با ویژگی هایی مانند خشم و تحریک پذیری شدید و مداوم، علاوه بر ایجاد مشکلات عملکردی در کودکی منجر به کاهش سلامت روان در بزرگسالی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط با همسالان در کودکان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل پسران ۸ تا 11 سال دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر شهر اصفهان به همراه مادرانشان بودند که به مراکز تخصصی مشاوره کودک شهر اصفهان مراجعه کردند. از میان آن ها 30 کودک به همراه مادرشان به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و سپس در هر گروه (آزمایش و کنترل) 15 نفر به صورت تصادفی قرار گرفتند.گروه آزمایش تحت مداخله طرحواره درمانی طی 10 جلسه 60 دقیقه ای با کودکان و 30 دقیقه ای با مادران و به صورت هفته ای یکبار قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی(شاه محمدی قهساره و همکاران، ۱۴۰۰)، شاخص واکنش پذیری عاطفی(استرینگرز و همکاران، 2012) و مقیاس خودکارآمدی در تعامل با همسالان(ویلر و لد،۱۹۸2) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های تکراری مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت و نتایج نشان داد طرحواره درمانی بر بهبود تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط باهمسالان در کودکان با اختلال بی نظمی خلقی اخلالگر تأثیر معناداری دارد(01/0>p). بنابراین می توان از طرحواره درمانی به عنوان مداخله ای موثر بر تحریک پذیری و افزایش خودکارآمدی در روابط کودکان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلاگر بهره گرفت.
اثربخشی برنامه شناخت اجتماعی مبتنی بر تئوری ذهن بر کفایت اجتماعی، پردازش شناختی و رفتارهای کلیشه ای در کودکان طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
81 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه شناخت اجتماعی مبتنی بر تئوری ذهن بر کفایت اجتماعی، پردازش شناختی و رفتارهای کلیشه ای در کودکان طیف اوتیسم بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه پسران 8-14 سال دارای اختلال طیف اوتیسم بودند که در سال 1401 عضو مؤسسه اوتیسم خیریه تبریز بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 22 نفر بود که به روش نمونه-گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه (هر کدام 11 نفر) جایگزین شدند و به مدت 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از نیمرخ مهارت اجتماعی اوتیسم (بلینی و هوپف، 2007)، ارزیابی سیستم شناختی ناگلیری و داس (1997) و خرده مقیاس رفتارهای کلیشه ای مقیاس (گارز-2، 2000) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS.21 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه شناخت اجتماعی مبتنی بر تئوری ذهن بر کفایت اجتماعی، پردازش شناختی و رفتارهای کلیشه ای در کودکان طیف اوتیسم تأثیر دارد (05/0>P). در واقع برنامه شناخت اجتماعی مبتنی بر تئوری ذهن باعث افزایش کفایت اجتماعی و پردازش شناختی و کاهش رفتارهای کلیشه ای در کودکان طیف اوتیسم می شود. نتایج این مطالعه از قابلیت کاربرد و کارایی برنامه شناخت اجتماع مبتنی بر تئوری ذهن برای افزایش پردازش شناختی و اصلاح کفایت اجتماعی و کاهش رفتارهای کلیشه ای در کودکان دچار اختلال طیف اوتیسم حمایت می کند.
ارتباط طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی با رضایت جنسی: نقش واسطه ای خلق منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
89 - 96
حوزههای تخصصی:
رضایت جنسی یکی از ویژگی های کلیدی خانواده پایدار است و به عنوان شاخصی مهم برا کیفیت کلی زندگی شناخته می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خلق منفی در ارتباط طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی با رضایت جنسی زنان بود. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان زن دانشگاه های شهر تهران بودند که از بین آن ها 637 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داد ه ها از پرسش نامه طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی (QCSASC-2003)، مقیاس اضطراب، افسردگی و استرس (DASS-1995)، مقیاس رضایت جنسی (SSSW-2005)، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS23 و نرم افزار LISREL8.8 استفاده شد. مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم (از طریق خُلق منفی)، بر رضایت جنسی زنان تاثیر می گذارد. ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد (87/0CFI=، 98/0 NFI=، 058/0 RMSEA=). همسو با مدل نوبر، نتایج این پژوهش نشان داد که طرح واره های شناختی فعال شده در بافت جنسی بر رضایت جنسی زنان تاثیر دارد و هم چنین این یافته ها تاکید می کنند که در کنار عوامل فیزیولوژیکی، عوامل شناختی و هیجانی در تبیین رضایت جنسی خیلی اهمیت دارند.
Identifying the Factors of Satisfaction/Dissatisfaction Caused by the Beginning of Women's Employment After Marriage (From the Perspective of Spouses)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: Today, many reasons have led to the widespread acceptance from married women towards employment. The growth of women's education level compared to the past, the desire for more economic prosperity, free time and the desire to have social activities are among these reasons. However, economic inflation and men's insufficient income for living is the most important reason for women's employment after marriage. The present research was conducted in 1401 on a community of families living in Tehran, where women started working after marriage. Method: The research method was qualitative and grounded theory, and the research tool was a semi-structured and in-depth interview. The data reached saturation with the participation of 19 couples. Results: From the analysis of the conducted interviews, the factors of creating satisfaction/dissatisfaction along with the contexts, facilitators, and interveners and their consequences, as well as the strategies that spouses use to achieve satisfaction from the phenomenon of employment after marriage were obtained. Discussion: The main category finally concluded that spouses' satisfaction/dissatisfaction with women's employment after marriage is based on the quality of the marital relationship and the existence of support resources of the family of origin. Conclusion: The results of current research can be used to adaptively confront the changes resulting from the phenomenon of employment after marriage, and to enrich the relationships of spouses as much as possible and, as a result the stability of families can be extracted from the practical strategies of the model obtained.
مفهوم شناسی «اراده» در روان شناسی و تناظریابی آن در منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
43 - 59
حوزههای تخصصی:
قدمت مفهوم اراده در متون فلسفی و دینی را می توان قریب پانصد سال قبل از میلاد مسیح دانست، لیکن ورود این مفهوم به دنیای روان شناسی نوین، با تغییر و تحولاتی روبه رو گردید. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف مفهوم شناسی اراده در گستره دانش روان شناسی و تناظریابی آن در منابع اسلامی شکل گرفت. بدین منظور، در گام اول، اراده در روان شناسی و مفاهیم متناظر با آن در منابع اسلامی با استفاده از روش معناشناسی زبانی مفهوم شناسی شد و در گام دوم، میزان مطابقت این مفاهیم با اراده در منابع اسلامی با استفاده از روش توصیفی زمینه یابی و بررسی گردید. نتایج یافته های پژوهش نشان داد: حوزه معنایی اراده در لغت و روان شناسی با مؤلفه هایی همچون توانایی روانی، کشش هشیارانه، توانمندی رفتاری، تصمیم گیری، مهار خود و رفتار هوشمند مشخص می شود. مفاهیم متناظر با حوزه معنایی اراده در لغت و روان شناسی، واژگانی از جمله اراده، طلب، اختیار، رغبت، میل، شوق، شهوه، محبه، وُد، تمنّی، انتخاب، مشیت، عزم، صبر، حزم، صریمه، قصد، تحرّی، نیت، إمّعه، المنزعه، الهوی، الاصرار، نکث، إهمال، جزم، هم، ابتغاء، قضاء، قدرت، عطوفه و تصمیم در منابع اسلامی شناسایی شد. نتایج پژوهش در گام دوم نشان داد: مفاهیم وُد، حزم، امّعه، المنزعه، نکث، اهمال، قضاء، قدرت، عطوفه و تصمیم با میزان شاخص روایی محتوایی (CVI) 625/0، 625/0، 625/0، 75/0، 625/0، 5/0، 5/0، 625/0، 5/0 و 75/0 حذف و 22 مفهوم دیگر از قرابت مطلوب با اراده در منابع اسلامی برخوردارند.
پیامدهای تربیتی «معرفت شناسی» دوره کودکی از دیدگاه پیاژه و نقد آن براساس دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
61 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله بررسی پیامدهای تربیتی معرفت شناسی پیاژه و نقد آن براساس دیدگاه علامه طباطبائی است. روش پژوهش تحلیل اسنادی است؛ تمام منابع و مراجع مرتبط با اندیشه های پیاژه و علامه طباطبائی بررسی گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد علامه در نظام تربیت، از همان دوران اولیه کودکی به معرفت شناسی فطری و توحیدی در کودک اعتقاد دارد که آموزش، هدایت و راهنمایی وی را تسهیل می کند. پیاژه با توجه افراطی معرفت شناسی مبتنی بر زیست شناسی و جانور شناسی، از اهمیت معرفت کامل توحیدمحور غافل مانده است. معرفت شناسی پیاژه؛ شناخت ژنتیکی، طبیعت مادی، بی توجهی به حاکمیت اساسی خداوند در جریان کسب معرفت، محدود بودن قلمرو معرفت بر بنیادهای مادی، مارکسیسم، بی توجهی مبانی دینی و فرهنگی در جریان شناخت است که با توجه دیدگاه طباطبائی نقد گردیده است. تربیت مدنظر علامه ویژگی هایی چون تأکید بر شناخت فطری و حضوری، دین گرایی، اراده را دارد. آموزش اعتقاد مبتنی بر بنیان های استواری مانند توحیدمحوری، ایمان (شناخت، عاطفه و عملکرد) به متربی در دوران کودکی می تواند به مثابه شاخص های نقد تعلیم و تربیت پیاژه استفاده شود. همچنین دیدگاه علامه طباطبائی به سبب توجه همزمان ابعاد مادی، معنوی، توحیدی کودک، دیدگاه غنی تر و همه جانبه تری نسبت به تعلیم و تربیت فراگیران دارد.
واکاوی نقش مدیران مدارس در تشکیل و استمرار اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
125 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش مدیران مدارس در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان انجام شده است. روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش 20 نفر از مدیران و معلمان خبره در دسترس بودند که در پیشینه خود دارای تجربه فعالیت در گروه های آموزشی بوده و به توفیق در عملکرد حرفه ای خود مشهور بودند. داده های حاصل از مصاحبه با ابزار چک لیست طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شدند. سنتز داده ها در سه سطح کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت گرفته است. یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش، 18 کدباز (نشانگر) در کد انتخابی «راهبردهای مدیران در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای» شناسایی گردید. این کدهای باز در قالب 6 مولفه دسته-بندی شدند. همچنین 11 کد باز در کد انتخابی «باورهای مدیران در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای» شناسایی و در قالب 4 مولفه دسته بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد «برنامه محوری»، «پشتیبانی»، «انسجام بخشی»، «مشارکت-جویی»، «توانمندسازی» و «پایش مستمر» مولفه های راهبردی مدیران برای تشکیل و توسعه اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان هستند و «باور به رویکرد جامع بلندمدت، بومی و نتیجه محور»، «پایبندی به راهبری مشارکتی»، «باور به توانایی ایجاد تغییر و بهبود مستمر» و «ضروری دانستن تعهد، خلاقیت، تخصص و تجربه به عنوان پیش نیازهای مدیریتی»، مولفه های مربوط به باورهای مدیران اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان است.
اثربخشی آموزش صلح بر روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
192 - 215
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف، تعیین اثربخشی آموزش صلح، بر روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان، به روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با در نظر گرفتن گروه کنترل و پیگیری یک ماهه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه 19، آموزش وپرورش شهر تهران، در سال تحصیلی 99-98، به تعداد بالغ بر 5901 نفر بود. حجم نمونه آماری پژوهش، 40 نفر دانش آموز دوره اول متوسطه بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، بخش ارزیابی روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی از پرسشنامه شایستگی تحصیلی (ACES)، الیوت ودیپرنا (1999) بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت پی درپی، بر اساس پروتکل آموزش صلح محقق ساخته، تحت آموزش صلح قرارگرفته و گروه کنترل، هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. در انتها، هردو گروه در معرض آزمون ارزیابی روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی قرار گرفتند (پس آزمون). پس از گذشت یک ماه مجدداً هر دو گروه در معرض همان آزمون قرار گرفتند (پیگیری). داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. تحلیل واریانس نشان داد که آموزش صلح 57 درصد تغییرات واریانس نمرات مهارت های بین فردی و 1/46 درصد تغییرات واریانس نمرات انگیزه تحصیلی را تبیین می کند؛ بنابراین می توان گفت آموزش صلح در افزایش مهارت های بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان مؤثر بوده است؛ و این تأثیر پس از مرحله پیگیری پایدار مانده است (01/0 p<). نتایج این پژوهش حاکی از ضرورت یادگیری چگونه باهم زیستن است. آموزش صلح با تأثیرگذاری مثبت بر روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش-آموزان، موجب بهبود روابط بین فردی دانش آموزان در مدرسه و افزایش انگیزه به تحصیل در آنان می گردد.
اثربخشی کاربست خانه های الکانین بر بهبود آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری خواندن: یک مطالعه مقدماتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
102 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی کاربست اثربخشی خانه های الکانین بر بهبود آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن بود. به همین منظور در یک طرح آزمایشی تک آزمودنی، 5 دانش آموز (3 دختر و 2 پسر) پایه سوم دبستان انتخاب شدند. با استفاده آزمون تشخیصی خواندن (شیرازی و نیلی پور، 1384) و آزمون آگاهی واج شناختی (دستجردی و سلیمانی، 1384)، سیالی خواندن و آگاهی واج شناختی شرکت کنندگان قبل از مداخله سنجش شد. سپس در طی 11 جلسه انفرادی، 44 کلمه به شرکت کنندگان آموزش داده شد. درنهایت، یک هفته پس از مداخله، دوباره سیالی خواندن و آگاهی واج شناختی شرکت کنندگان سنجش شد. برای تحلیل داده ها، علاوه بر تحلیل دیداری نمودار، از فرمول درصد بهبودی و آزمون آماری ویلکاکسون نیز استفاده شد. یافته ها نشان داد که استفاده از خانه های الکانین باعث بهبود آماری معنادار آگاهی واج شناختی شده است. همچنین، سیالی خواندن دانش آموزان شرکت کننده در پژوهش، هم به لحاظ آماری و هم به لحاظ بالینی به صورت معناداری بهبود یافته بود. خانه های الکانین به عنوان یک روش آوایی و چند حسی می تواند آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن را بهبود ببخشد.
بررسی چالش های پسران نوجوان در روابط عاطفی آنلاین از راه دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیشرفت فناوری و ارتباطات اینترنتی در دهه های اخیر، تأثیرات بسیاری بر روابط عاطفی داشته و موجب افزایش چشم گیر روابط عاطفی از راه دور شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی چالش های پسران نوجوان در روابط عاطفی آنلاین انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی صورت گرفته است. جامعه مورد پژوهش از میان نوجوانان 20 -16 ساله ساکن شهر رفسنجان در بهار سال 1402 بوده که نمونه به وسیله نمونه گیری مبتنی بر هدف با معیار اصلی این که نوجوان با فرد دیگری که در فاصله بیشتر از 100 کیلومتر قرار دارد، دارای ارتباط عاطفی باشد. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و با 11 مصاحبه تکمیل شد. داده ها به وسیله مصاحبه های بدون ساختار جمع آوری شد و با روش کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: پس از کدگذاری داده ها یافته ها در 8 مضمون محوری و 3 مضمون اصلی «چالش های روان شناختی، چالش های مرتبط با اجتماع و فرهنگ و چالش های مرتبط با شبکه های اجتماعی» طبقه بندی شدند.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، پسران نوجوان در روابط عاطفی آنلاین از راه دور با مشکلات و چالش های متعددی روبه رو هستند. شناخت این چالش ها می تواند به ما کمک کند تا بهتر درک کنیم که چگونه می توانیم به آن ها پاسخ دهیم و با درک نیازهای و تجربه های آنان راهکارهایی را تدوین کنیم و آنان را به سمت روابط عاطفی سالم و عمیق هدایت کنیم.
اثر بخشی درمان هیجان مدار بر تعهد زناشویی و فرسودگی زناشویی زوجین دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
91 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی زوج درمانی هیجان مدار بر مدار بر تعهد زناشویی و فرسودگی زناشویی زوجین دارای تعارض زناشویی است . طرح پژوهشی این مطالعه شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گزوه کنترل می باشد.ن بدین منظور تعداد (30 ) نفر از زوجین دارای تعارض زناشویی ، شناخته شدند و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . از این تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل بطور تصادفی قرار گرفتند . جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعهد زناشویی آدامر و جونز و پرسشنامه فرسودگی زناشویی پاینز استفاده شد . همچنین پکیج آموزشی زوج درمانی هیجان مدار ، طی جلسات درمانی به مدت 8 جلسه دو ساعته ، برای گرو ه آزمایش اعمال شد .نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین زوجین گروه آزمایش و گروه تفاوت معنا داری وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخلات زوج درمانی هیجان مدار باعث افزایش تعهد زناشویی و کاهش فرسودگی زناشویی زوجین شده است. در واقع ارتباط صحیح و مبتنی بر عشق و علاقه بین زوجین سبب افزایش تعهد زناشویی شده و زوجین واکنش متفاوتی نسبت به تعارضات زناشویی از خود نشان دادند.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح واره درمانی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
82 - 100
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح واره درمانی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای وسواس فکری عملی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1402 بودند که بر اساس ملاک های ورود و خروج 48 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. شرکت کننده ها با استفاده از پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 26 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس- مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های مداخله با کنترل در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی وجود دارد( 0/05P<). شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح واره درمانی منجر به بهبود تنظیم هیجان و افزایش تحمل پریشانی شده است. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی مؤثرتر از طرح واره درمانی در بهبود تنظیم هیجان است. نتیجه گرفته می شود که می توان در برنامه درمانی مراکز مشاوره از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح واره درمانی در جهت بهبود تنظیم هیجان و افزایش تحمل پریشانی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی استفاده نمود.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
افسردگی اساسی اختلال روانی ناتوان کننده ای است که به عنوان یکی از اختلالات شایع روانپزشکی مطرح شده است. روش های درمانی متعددی برای کمک به افراد دارای این اختلال طراحی شده است که یکی از آنها درمان شناختی رفتاری می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوارفکری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز مشاوره همراز در شهرستان مشکین شهر در سال 1401 بود. نمونه مورد مطالعه 30 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزارهای گردآوری داده ها پرسشنامه نشخوارفکری (هوکسما و مارو، 1991)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندروال، 2010) و پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) بود. برای گروه آزمایش، درمان شناختی رفتاری بر اساس پروتکل درمانی بک (1399) در 8 جلسه 45 دقیقه ای، هفته ای دو بار برگزار شد. بیماران گروه کنترل تا پایان مرحله پس آزمون هیچ مداخله روانشناختی دریافت نکردند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری بین میزان نشخوارفکری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان دو گروه پس از اعمال مداخله درمان شناختی رفتاری به وجود آمد (01/0>P). در نتیجه، درمان شناختی رفتاری می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر در کاهش نشخوارفکری، افزایش انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مورد استفاده قرار گیرد.
تعیین رابطه بین سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی با سبک های فرزند پروری
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی با سبک های فرزند پروری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ی دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 و مادران آن ها می باشد که 200 نفر از آن ها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه های سبک های فرزند پروری بامریند (1972) و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان سینها و سینک (1993) که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-23 بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی دانش آموزان با سبک های فرزند پروری مادران رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاکی از آن بود که سبک های فرزند پروری مادران توان پیش بینی سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانی را دارد. بدین صورت که سبک فرزند پروری قاطع و اطمینان بخش به صورت مثبت و سبک های فرزند پروری سهلگیر و مستبدانه به صورت منفی سازگاری اجتماعی را پیش بینی می کند.
رابطه ابزار وجود با حرمت خود و تاب آوری
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابراز وجود با حرمت خود و تاب آوری است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بود. نمونه آماری نیز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 270 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه ابراز وجود (شرینگ، 1980)، حرمت خود (روزنبرگ، 2003) و تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بودند. یافته ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین ابزار وجود با حرمت خود رابطه مثبت وجود دارد. بین ابراز وجود با تاب آوری رابطه مثبت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین تاب آوری با حرمت خود رابطه مثبت وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت حرمت خود و تاب آوری متغیرهای مرتبط با ابزار وجود در دانشجویان بودند و توانایی پیش بینی آن را دارند.
تدوین مدل علی پیامدهای مثبت زناشویی بر اساس خصایص زناشویی با میانجی گری بیان عاطفی و صمیمیت جنسی در معلمان زن متأهل مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل علی پیامدهای مثبت زناشویی بر اساس خصایص زناشویی با میانجی گری بیان عاطفی و صمیمیت جنسی در معلمان زن متأهل مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه در سال 1401 بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع همبستگی و معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهرکرمانشاه در سال 1401 تشکیل می دهد. جهت انتخاب حجم نمونه بر اساس فومول کوکران از مدارس ابتدایی کرمانشاه تعداد 35 مدرسه به طور نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و سپس از بین این مدارس تعداد 250 معلم انتخاب و به پرسشنامه های سازگاری زناشویی اسپاینر(1976)، خرسندی زناشویی ناتان و همکاران(1973)، بیان عاطفی و صمیمیت جنسی با استفاده از پرسش نامه انریچ، شاخص عدم ثبات زناشویی (MII) و پرسشنامه خصایص زناشویی کریسما روزن-گراندون(1998) پاسخ دادند. نتایج نشان داد اثر مستقیم خصایص زناشویی بر پیامدهای مثبت زناشویی برابر 395/0 بوده و همچنین اثر غیرمستقیم این متغیر بر پیامدهای مثبت زناشویی از طریق متغیرهای بیان عاطفی و صمیمیت جنسی به ترتیب برابر 149/0 و 167/0 بوده که در سطح اطمینان 95 درصد معنی داری می باشند.. بنابراین می توان نتیجه گرفت بین متغیرهای مستقل با متغیرهای میانجی و وابسته پژوهش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بنایراین بیان عاطفی و صمیمیت جنسی به عنوان میانجی گر رابطه پیامدهای مثبت زناشویی بر اساس خصایص زناشویی عمل می کنند و در مداخلات زناشویی می توانند آماج درمانی، مشاوران خانواده قرار گیرند.
Superstition and Its Association with Depression and Anxiety among University Students
حوزههای تخصصی:
Superstitious beliefs and practices have a determining role in culture and society in traditional communities and influence their worldview and value system. The aim of the present study was to investigate the relationship between superstition tendency and depression and anxiety among college students. The present study was descriptive-correlational. The research population consisted of all students who were studying at the Islamic Azad University of Bandar-e Anzali in the academic year 2021-2022. From this population, 335 people were selected as the sample using the convenience sampling method. Beck Depression Inventory (BDI), Beck Anxiety Inventory (BAI), and Superstition Tendency questionnaires were administered to them and the questionnaires were analyzed using correlation and regression statistical methods after collection. The Results showed that there was a significant relationship between superstition tendency and depression and anxiety (P <0.001). As a result, it can be said that superstition tendency can predict depression and anxiety in university students.