فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۶۱ تا ۳٬۵۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted with the aim of investigating the mediating role of emotional self-awareness in the relationship between moral identity and self-defeating behavior and cognition. This research was descriptive-correlation based on structural equation modeling. 200 female students of the first secondary school in the villages of Roudbane city in the academic year 2022-2023 were selected using convenience sampling method and the research tools included the moral identity questionnaire (MIQ), self-defeating behaviors & cognitions scale (SDBCS) and self-awareness outcomes questionnaire (SAOQ). Data analysis was done using Pearson correlation and structural equations. The obtained findings showed that moral identity and emotional self-awareness have a direct effect on self-defeating behavior and cognition (p>0.001). Also, moral identity had an indirect effect on self-defeating behavior and cognition with the mediating role of emotional self-awareness (p>0.001). According to the results of the present research, more attention should be paid to the role of moral identity and emotional self-awareness in reducing students' self-defeating behaviors and cognitions.
تحلیلی بر موانع تربیت عقلانی بر پایه نظریه کنش ارتباطی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین ابعاد اصلی عقلانیت ارتباطی هابرماس و بررسی موانع تربیت عقلانی مبتنی بر این نظریه است. این موانع در چهار سطح 1. کاربست 2. «نوع کنش» 3. کارکردهای مترتب با عقلانیت ارتباطی و 4. موانع موجود در سطح پایه یا زیست جهان تبیین شده اند. برای پاسخ به سوالات پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. یافته ها نشان دادند موانع موجود در بسط و برقراری تربیت عقلانی مبتنی بر دیدگاه هابرماس را می توان در سطوح چهارگانه ی باورها، رفتارها، کنش ها و ارزش ها دسته بندی کرد. بنابراین تأکید افراطی بر نسبیت معرفت و حقیقت، تأکید بر بازتولید رفتارهای مخدوش کننده عقلانیت ارتباطی و اشاعه کنش های ضد مفاهمه مهم ترین موانع هستند. این موانع نیز بر اثر فقدان مهارت های گفت وگویی، فقدان زمینه مشترک در ارتباط مبنی بر رابطه بین الاذهانی، اعمال باورهای سلطه جویانه، شدت و قوت بیشتری می گیرند. از سوی دیگر تلاش در برقراری مناسبات برابر و تأکید بر موجه سازی و صدق اطلاعات، پرهیز از مستعمره ساختن زیست جهان ارتباطی افراد، تأکید بر اشتراک آزادانه باورها و احساسات نیز ازجمله عواملی هستند که موانع ذکرشده را تعدیل می سازند.
تاثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی و عواطف مثبت و منفی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی و عواطف مثبت و منفی در بیماران مبتلا به ام اس شهر اصفهان بود.
روش: این پژوهش یک مطالعهی نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و کنترل از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 2 ماهه بود. جامعه ی آماری، تمامی بیماران مبتلا به ام اس مراجعه کننده به مرکز درمانی در سال 1398 و حجم نمونه 31 نفر داوطلب مایل به شرکت در جلسات آموزشی بودند که به صورت دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند. تمامی شرکت کنندگان در شرایط یکسان، پرسشنامه های عواطف مثبت و منفی (واتسون، 1988) و بهزیستی معنوی (دهشیری، 1388) را به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. سپس مداخله ی آموزش خودشفابخشی هفته ای 1 مرتبه به مدت 14جلسه ی 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. برای بررسی تاثیر آموزش خودشفابخشی بر عواطف مثبت و منفی از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و برای بررسی تاثیر آموزش خودشفابخشی بر بهزیستی معنوی به دلیل عدم برقراری مفروضه توزیع نرمال داده ها از آزمون فریدمن و ویلکاکسون استفاده شد.
یافته ها: آموزش خودشفابخشی توانست ارتباط فرد با خود، ارتباط فرد با طبیعت و عواطف مثبت گروه شرکت کننده را به طور معناداری افزایش دهد (05/0>P) ولی بر ارتباط فرد با دیگران، ارتباط فرد با خدا و کاهش عواطف منفی تأثیر معنا داری دیده نشد.
نتیجه گیری: می توان روش خود شفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید روانشناسی مثبت گرا جهت افزایش بهزیستی معنوی و عواطف مثبت در بیماران مبتلا به ام اس به کار برد.
اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر توجه مداوم، حافظه کاری و ادراک دیداری - حرکتی در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی نوروفیدبک بر توجه مداوم، حافظه کاری و ادراک دیداری - حرکتی در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تبریز بود که در این میان تعداد 30 نفر با تشخیص اختلالات یادگیری در مراکز اختلالات یادگیری شهر تبریز به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با روش تصادفی ساده در گروههای آزمایش و کنترل (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. دو گروه آزمونهای عملکرد مداوم، ان - بک و آزمون دیداری - حرکتی بندر گشتالت را به عنوان پیش آزمون پسآزمون تکمیل کردند. نوروفیدبک طی 20 جلسه 30 الی 45 دقیقهای (3 بار در طول هفته به مدت هفت هفته) در گروه آزمایش اعمال شد و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS.20 تحلیل شدند. یافتهها: بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای توجه مداوم (001/0=p) و ادراک دیداری - حرکتی (001/0=p) تفاوت معنیداری وجود دارد؛ بدین معنا که آموزش نوروفیدبک بر بهبود توجه مداوم، حافظه کاری و ادراک دیداری - حرکتی موثر بود. نتیجهگیری: استفاده از نوروفیدبک در بهبود توجه مداوم و ادراک دیداری - حرکتی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص توصیه میشود.
رابطه ادراک از صلاحیت حرفه ای معلمان و خودراهبری یادگیری شاگردان در نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
35 - 19
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری از ارتباط میان صلاحیت حرفه ای معلمان و خودراهبری یادگیری شاگردان در نقش واسطه ای انگیزه ی پیشرفت آنها بود. پژوهش به روش، توصیفی و به واسطه شناسایی روابط میان متغیرها در قالب مدل علی، در طرح پژوهش همبستگی انجام پذیرفت. برای این منظور از میان جامعه N=250)( دانش آموزان دختر سال سوم متوسطه نظری شهرستان بندرترکمن در سال تحصیلی 96-95 نمونه ای با حجم 224 نفر برگزیده شده و به سه ابزار خودگزارشی متشکل از مقیاس خودراهبری یادگیری ویلیامسون(2007) و پرسشنامه ی انگیزه پیشرفت(ACMT) و پرسشنامه تعدیل شده صلاحیتهای حرفه ای معلمان( کریمی،1388) پاسخ دادند.برای تحلیل داده ها از تحلیل همبستگی پیرسون استفاده شد و به منظور آزمون برازش مدل های مفروض و برآورد ضرایب اثر مستقیم، غیر مستقیم و کل، از تکنیک تحلیل مسیر با روش بیشینه احتمال استفاده شد. یافته های پژوهش معناداری اثر مستقیم ادراک از صلاحیت حرفه ای معلمان بر خودراهبری یادگیری دانش آموزان و اثر مستقیم ادراک دانش آموزان از صلاحیت حرفه ای معلمان بر انگیزه پیشرفترا نشان داده و به واسطه رابطه غیر مستقیم آنها نیز تائید کننده نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت در میان آنها است. یافته های پژوهش همچنین برازش مناسبی از الگوی پیشنهادی را ارائه کرده و بر اساس آن ادراک دانش آموزان از صلاحیت حرفه ای معلمان توانست با واسطه گری انگیزه پیشرفت، 41 درصد از واریانس خودراهبری یادگیری دانش آموزان را پیش بینی نماید.
طراحی و اعتباریابی بسته آموزش هوش موفق استرنبرگ و اثربخشی آن بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
151 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی بسته آموزش هوش موفق استرنبرگ و اثربخشی آن بر سرزندگی دانش آموزان پایه یازدهم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نظر پاردایم زیربنایی کمی و کیفی، از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهرستان زاهدان در سال تحصیلی 1400-1401بود. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از دانش آموزان دخترانه فرزانگان شهرستان زاهدان بودند که ابتدا از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 30 نفر) گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 10 جلسه در معرض آموزش مولفه های هوش موفق قرار گرفتند. سپس داده های مربوط به پس آزمون جمع آوری شد. ابزار پژوهش پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2008) بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه از نظر سرزندگی تحصیلی تفاوت معناداری (1./. p>) وجود دارد. بنابرین معلمان می توانند در سیستم آموزشی خود نظریه هوش موفق استرنبرگ را به عنوان یک روش آموزشی موثر در جهت افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان استفاده کنند.
تأثیر آموزش مدیریت استرس بر استرس شغلی و خودکارآمدی با کنترل روان رنجورخویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر استرس شغلی و خودکارآمدی با کنترل روان رنجورخویی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل در سال 1402 انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل شهر مشهد در سال 1402 بودند که از میان آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مدیریت استرس قرار گرفت و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982)، استرس شغلی (اورلی و گیردانو، 1980) و روان رنجورخویی (کاستا و مک کری، 1992) بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و در نرم افزار SPSS-27 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مدیریت استرس بر کاهش استرس شغلی و افزایش خودکارآمدی کارکنان مرکز تماس با کنترل روان رنجورخویی، اثربخش بود (05/0 >p). نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش مدیریت استرس منجر به افزایش خودکارآمدی و کاهش استرس شغلی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل شهر مشهد می گردد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد برگزاری دوره های آموزشی مدیریت استرس برای ایجاد سازگاری روان شناختی بیشتر در راستای مدیریت شرایط استرس زا در محیط های کاری و همچنین ارتقاء سلامت روان کارکنان و درنتیجه بهبود کیفیت و بهره وری سازمانی، به صورت منظم برای کارکنان پیشنهاد می شود.
برررسی روابط زوجین در حقوق ایران و نقش آن در استحکام نهاد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
624 - 637
حوزههای تخصصی:
هدف: زوجین به عنوان اعضایی از جامعه، دارای حقوق و تکالیفی هستند که رعایت آنها تضمین کننده سلامت جامعه و روابط آنهاست. خانواده مهم ترین نهاد اجتماعی است که بر پایه روابط زوجین استوار است و تنظیم این روابط و تبیین چگونگی آن از منظر فقهی و حقوقی از جهاتی واجد اهمیت است. روش پژوهش: روش کار ما در این تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد. یافته ها: در تلازم حق و تکلیف زوجین، به تفاوت هایی برخورد می کنیم که در نگاه اول، گویای تفاوت هایی است که بعضی پنداشته اند این تفاوتها نشان از نابرابری زن و مرد دارد؛ در حالیکه خلقت زن و مرد آن چنان حکیمانه است که واگذاری حقوق و تکالیف هم بنا بر ظرفیت ها و متناسب با انتظارات او از انسان و توانایی های بشر وضع گردیده است. نظام هستی، خلقت و آفرینش با یک طرح قبلی و هدف دار استوار گشته و هدف نمایی خلقت، عبودیت عارفانه انسان در برابر خداوند است. همگونی و ناهمگونی موجودات و تفاوت در ظرفیت ها و امکانات، همگی در این نقشه حکیمانه جایگاه خاص خود را پیدا کرده اند؛ بنابراین تفاوت های زوجین و به طور کلی زن و مرد، کاملاً طبیعی، هدفمند و خلاقانه است و ملاک ارزش گذاری افراد را باید در عبودیت و قبول ولایت و هدایت الهی جستجو کرد. نتیجه گیری: داشتن امتیازات منحصر به فرد در زنان و مردان نه نشانه برتری بر همدیگر است و نه نشانه نقص و عیب نسبت به همدیگر می باشد. این تفاوت ها در منابع فقهی شیعه و نظام حقوقی اسلام، بر همین اساس بیان شده است که اتفاقاً شناخت آنها می تواند در جهت استحکام خانواده، پویایی و سرزندگی آن مؤثر باشد.
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با واسطه گری رضایت جنسی و خودکنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی ثبات زناشویی و سازگاری زناشویی بر اساس تمایزیافتگی خود بود. روش پژوهش: این پژوهش از نظر شیوه پژوهش، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 5 شهر تهران در بازه زمانی زمستان 1400 که بطور تقریبی 320 نفر بود. تعداد نمونه از دو مرکز نیز با توجه به جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان به تعداد 175 نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده، این تعداد از کل جامعه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ثبات زناشویی ادواردز، جانسون و بوث (1987)، سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) و تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (۱۹۹۸) بود. داده های حاصل از پرسشنامه در دو بخش توصیف شامل میانگین و انحراف استاندارد و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیر تمایزیافتگی خود قادر به پیش بینی ثبات زناشویی (31/0=β، 003/0=P) و سازگاری زناشویی (22/0=β، 006/0=P) می باشد. با توجه به مقدار Beta تمایزیافتگی خود سهم بیشتری در پیش بینی ثبات زناشویی زوجین دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تمایزیافتگی خود قادر به پیش بینی ثبات زناشویی و سازگاری زناشویی می باشد.
بررسی تأثیر مشاوره زوجی هیجان مدار بر استرس زناشویی و هیجانات منفی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
222 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مشاوره زوجی هیجان مدار بر استرس زناشویی و هیجانات منفی زوجین بود. روش پژوهش: روش این پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوجین مراجعه کننده به فرهنگ سرای خانواده و مراکز مشاوره شهر اصفهان بود. برای انتخاب نمونه مورد نظر از تعداد 110 زوج، 40 زوج (80 نفر) به صورت داوطلب انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (20 زوج در گروه آزمایش و 20 زوج در گروه کنترل) قرار گرفتند. برای سنجش استرس زناشویی از پرسشنامه مقیاس نواحی تغییر ویس و همکاران (1973) و برای سنجش هیجانات منفی از پرسشنامه واتسون و همکاران(1988) استفاده شد. متغیر مستقل مشاوره زوجی هیجان مدار جانسون (2004) بود که در ده جلسه روی گروه آزمایش اعمال شد و در این مدت هیچ گونه اقدامی برای گروه کنترل انجام نشد؛ داده ها با استفاده از واریانس اندازه مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشاوره زوجی هیجان مدار بر هیجانات منفی (09/5F=، 013/0 >P) و استرس زناشویی (04/7F=، 031/0>P) تأثیرگذار بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزاش شد (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت مشاوره زوجی هیجان مدار موجب کاهش استرس زناشویی و کاهش هیجانات منفی زوجین مراجعه کننده می شود.
ترس از سرایت کووید-19 و فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی: نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
423 - 436
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: همه گیری کووید 19 اثر زیادی بر زندگی مردم به ویژه دانشجویان پزشکی داشته است. بااین حال، اطلاعات کمی در مورد اثر این بیماری همه گیر بر یادگیری، استرس و فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی وجود دارد؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین ترس از سرایت کووید-19 و فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی انجام شد.
مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند (4000N=) در سال تحصیلی 401-1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 436 نفر از دانشجویان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه ترس از سرایت کووید-19، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی و سیاهه فرسودگی مسلش- زمینه یابی دانشجویان پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که اثر مستقیم ترس از سرایت کووید-19 بر خودکارآمدی تحصیلی معنادار است اما اثر آن بر فرسودگی تحصیلی غیرمعنی دار بود. اثر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی بر فرسودگی تحصیلی معنی دار بود. همچنین اثر غیرمستقیم ترس از سرایت کووید-19 با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی بر فرسودگی تحصیلی معنی دار است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش پیشنهاد می کند که خودکارآمدی تحصیلی نقش مهمی در افزایش اثر ترس از سرایت بیماری های همه گیر مثل کووید-19 بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی دارد. یافته های این پژوهش می تواند به تدوین یا استفاده از آموزش های مبتنی بر خودکارآمدی طی دوره های همه گیری برای کاهش فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی کمک کند.
کارکردهای نوروپسیکولوژیک (عصب روان شناختی) بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
609 - 623
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی کارکردهای نوروپسیکولوژیک (عصب روان شناختی) بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش پژوهش ، مقطعی- تحلیلی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی شهر ارومیه در بازه زمانی فروردین تا دی ماه 1401 بود. نمونه آماری پ ژوهش شامل 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی (15 نفر برای هر گروه از بیماران) مراجعه کننده به مراکز درمان روان پزشکی و روان شناختی شهرستان ارومیه و 15 نفر از افراد سالم بدون تشخیص اختلال وسواسی جبری بود. روش نمونه گیری به صورت دردسترس بود. شرکت کنندگان در گروه های مختلف از نظر سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و خانواده ای و دامنه هوشی همتا گردیده بودند. آزمودنی ها با استفاده از پرسش نامه بازنگری شده وسواسی اجباری، پرسشنامه وسواسی-جبری مادزلی، آزمون ویسکانسین، آزمون برو/نرو، آزمون خطرپذیری بادکنکی بارت و آزمون برج لندن مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی تفاوت معناداری در ارزیابی های عصب شناختی از نظر مهار پاسخ، انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله با گروه سالم دارند.
نتیجه گیری: این نتایج نشان دهنده ی نقص در مهار پاسخ، انعطاف پذیری شناختی و حل مسئله در این بیماران می باشد؛ درحالی که الگوی اختلالات عصب شناختی در این دو اختلال متفاوت هست
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر اینترنت بر فرسودگی والدینی و شفقت به خود مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال یادگیری یکی از شایع ترین اختلالات عصبی- تحولی است که مشکلاتی در زمینه مهارت های تحصیلی ایجاد می کند. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر اینترنت بر فرسودگی والدینی و شفقت به خود مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری ویژه انجام شد.
روش: این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش 32 تن از مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری ویژه شهرستان فومن در سال تحصیلی 1401 _ 1402 بودند که با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی ذهن آگاهی به صورت گروهی شرکت کردند، در حالی که گروه گواه آموزش های معمول مرکز آموزشی خود را دریافت می کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های فرسودگی والدینی رزکام و همکاران (2018) و شفقت به خود رائس و همکاران (2011) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس و نرم افزار Spss27 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات پس آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه تغییر یافت؛ بدین معنا که نمرات فرسودگی والدینی گروه آزمایش کاهش (0/05>P، 82/001 =F) و نمرات شفقت به خود، (0/05>P،226/320 =F) افزایش داشت.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر اینترنت با تأکید بر مؤلفه هایی چون ذهن آگاه شدن نسبت به افکار و احساسات، و حضور در لحظه، باعث کاهش فرسودگی والدینی و بهبود شفقت به خود در مادران با کودکان اختلال یادگیری ویژه شده است؛ بنابراین می تواند به عنوان یکی از محورهای آموزش والدین، توسط متخصصان اجرا شود.
اثربخشی ترکیبی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز و توانبخشی شناختی بر ابعاد حافظه فعال و کارآمدی خواندن دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
126 - 140
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نارساخوانی به عنوان شایع ترین اختلال یادگیری خاص با نارسایی حافظه فعال مرتبط است. این پژوهش با هدف تقویت حافظه فعال و کاهش علائم نارساخوانی در دانش آ موزان نارساخوان از طریق تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز (به شکل واقعی و ساختگی) همراه با بسته توانبخشی هوشمند توجه و حافظه آرام انجام شده است.
روش: پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان 8 الی 12 ساله شهرستان بابل در سال 1399 بود. از جامعه مذکور 22 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی (هر گروه 11 نفر) جایدهی شدند. پس از اجرای پیش آزمون ها، گروه آزمایشی یکم در معرض تحریک الکتریکی واقعی همراه با بسته آرام و گروه دوم در معرض تحریک الکتریکی ساختگی همراه با بسته آرام قرار گرفتند (به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای). برای ارزیابی حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان از آزمون حاف بک (ارجمندی نیا، 2017) و برای سنجش کارآمدی خواندن از آزمون خواندن و نارساخوانی نما (مرادی و همکاران، 2016) استفاده شد و برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های آماری نشان داد افزایش نمرات حافظه فعال (0/05>P) و کارآمدی خواندن (0/05>P) در گروه آزمایشی یکم به میزان معنا داری بیشتر از گروه آزمایشی دوم بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت روش تحریک الکتریکی واقعی همراه با بسته آرام در مقایسه با روش تحریک الکتریکی ساختگی همراه با بسته آرام اثربخش تر بود. بنابراین بر مبنای نتایج این پژوهش می توان به متخصصان اختلالات یادگیری خاص پیشنهاد کرد که از روش مذکور در جهت بهبود حافظه فعال وتقویت کارآمدی خواندن دانش آموزان نارساخوان استفاده کنند.
بررسی همبستگی بین کارکرد خانواده و اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
750 - 757
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تعیین رابطه بین اعتیاد به بازی های آنلاین و کارکرد خانواده در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان شادگان بود. به این منظور 132 دانش آموز پسر در سال تحصیلی 1400-1399 به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. طرح پژوهش همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اعتیاد به بازی های آنلاین وانگ و چانگ (2009) و کارکرد خانواده مک مستر (1983) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش آمار توصیفی و روش های آمار استنباطی همچون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد بین اعتیاد به بازی های آنلاین و کارکرد خانواده رابطه منفی و معنادار وجود داشت (p<0.01).
بررسی تجارب زیسته سالمندان شهر تهران در ارتباط با بهزیستی روانشناختی و مقایسه آن با بهزیستی روانشناختی ریف
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
53 - 67
حوزههای تخصصی:
درک مفهوم بهزیستی از دیدگاه سالمندان و مشخص کردن عوامل مهم آن نقش به سزایی در افزایش کیفیت و رضایت خاطر در دوران سالمندی می تواند داشته باشد. در این مطالعه از روش پدیده شناسی توصیفی برای جمع آوری داده ها و از روش کلایزی برای تحلیل داده ها در بخش کیفی استفاده شده است. تعداد مشارکت کنندگان بر اساس اشباع نظری بیست سالمند زن و مرد ساکن در استان تهران بود. اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری شد. داده های به دست آمده جهت تبیین عوامل بهزیستی در دوران سالمندی مورد تحلیل قرار گرفت. پنج مضمون از یافته ها در بخش کیفی استخراج شد که شامل سرزندگی، سلامتی و پویایی، رشد و غنای فردی، روابط بین فردی، نیرومندی می باشد. که با بعضی از مولفه های بهزیستی ریف اشتراکاتی دارا می باشد و در بعضی موارد فراتر و جامع تر از مولفه های بهزیستی ریف مناسب افزایش بهزیستی سالمندان ایرانی می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند جهت استفاده بسیاری از روانشناسان، مشاوران و متخصصان حوزه سالمندی در زمینه نحوه مشاوره و آموزش سالمندان در جهت افزایش بهزیستی سالمندان مورد استفاده قرار بگیرد. علاوه بر آن مسئولین و متولیان امر سالمندی می توانند با عملی نمودن برنامه بهزیستی سالمندان، بهزیستی را در جامعه سالمندی گسترش بدهند که این امر خود باعث کاهش اثرات نامطلوب پیری در بین آنان و شادابی و نشاط بیشتر در بین آنان می گیرد.
ارتقای مشغولیت تحصیلی دانش آموزان در بستر مزوسیستم پوشه کار ابر - محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های متعدد نشان داده اند علی رغم گسترش فناوری های نوین ارتباطی، مدارس در پیاده کردن ایده رابطه بین خانه و مدرسه و راه های موثر درگیر کردن والدین در فعالیت های تحصیلی فرزندانشان و در نتیجه بهبود پیامد های تحصیلی آن ها موفق نبودند. مطالعه حاضر با هدف شناسایی تأثیر درگیر کردن والدین در رابطه بین خانه و مدرسه در بستر فناوری پوشه کار ابر محور بر مشغولیت تحصیلی فرزندانشان انجام شد. در یک طرح شبه آزمایشی از نوع پس آزمون با یک گروه کنترل و پیگیری یک ماهه 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم دبستان به صورت داوطلب در گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. در گروه آزمایش پوشه کار تعاملی و در گروه کنترل پوشه کار نمایشی طراحی شد. دانش آموزان گروه آزمایش به همراه والدین خود به مدت 2 ماه از طریق پوشه کار ابر محور با معلمان خود از طریق فرایند بازخورد و بازاندیشی در تعامل بودند. دانش آموزان مشارکت کننده بعد از اجرا و در مرحله پیگیری یک ماهه به پرسشنامه مشغولیت تحصیلی ریو و تسنگ (2011) پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس اندازه های مکرر نشان داد که درگیرکردن والدین در رابطه بین خانه و مدرسه در فضای پوشه کار ابر محور در هر چهار عامل مشغولیت تحصیلی (شناختی، رفتاری، هیجانی و عاملی) فرزندانشان معنی دار بود. تحلیل لاگ کاربران به منظور بررسی میزان مشغولیت تحصیلی و تعامل دانش آموزان در فضای پوشه کار ابر محور نشان داد که دانش آموزان گروه آزمایش به لحاظ کمّی و کیفی بیشتر از گروه کنترل مشغول فعالیت های یادگیری شده بودند. به نظر می رسد پوشه کار ابر محور بستر نوآورانه ای برای درگیر کردن والدین در یادگیری فرزندانشان و پر کردن شکاف بین خانه و مدرسه عمل می کند.
محدودیت های پژوهش و سنجش کیفیت آن در حیطه روان شناسی سلامت: مطالعه ای به روش های پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت های مطالعه نشان دهنده ضعف هایی در طرح پژوهشی است که در اختیار محقق نبوده و می تواند بر نتایج تأثیرگذار باشد؛ محققان در قبال جامعه علمی موظفند این محدودیت ها را به طور کامل و صادقانه گزارش نمایند؛ بنابراین تبیین مفهوم محدودیت های پژوهش حائز اهمیت است؛ در این مقاله، با بهره گیری از روش های پژوهش آمیخته اکتشافی و در دو بخش مجزا، به مرور نظام مند مفهوم محدودیت های پژوهش و ارزیابی این محدودیت ها در مقالات علمی پژوهشیِ حوزه روان شناسی سلامت پرداخته شده است. در بخش اول مبتنی بر روش مطالعه اسنادی، داده ها از طریق جستجو در پنج پایگاه داده های اس .آی .دی ، گنج ایرانداک، اسکوپوس، وب آف ساینس و پابمد گردآوری ش دند. در بخش دوم مبتنی بر روش پیمایشی، برای سنجش کیفیت بخش محدودیت های گزارش شده در مقالات علمی پژوهشی از مجله «روان شناسی سلامت» در دو سال اخیر 1401 و 1402 تعداد 40 مقاله بازیابی و با استفاده از نشانگرهای فهرست پریزما، 21 سند برای مطالعه و تحلیل انتخاب شدند، بدین صورت که کلیه مقالات مربوط به حوزه ی روان شناسی سلامت با رویکرد کمّی انتخاب و تحلیل داده ها با روش اولزاید انجام گردید. نتایج بررسی مفهوم محدودیت های پژوهشی به شناسایی دو عامل کنترل پذیری و کنترل ناپذیری منتج گردید که عامل کنترل پذیری شامل نشانگرهای مربوط به ملاک های تعیین حدود با هدف محدود کردن دامنه مطالعه، ناکارآم دی اب زار گ ردآوری داده ها، کاستی در گردآوری داده های دقی ق، حج م ک م نمون ه، روش نمونه گیری غیر تصادفی، روایی درونی، روایی بیرونی و عامل کنترل ناپذیری شامل نشانگرهای تعیین حدود با هدف محدود کردن دامنه مطالعه، ناکارآم دی اب زار گ ردآوری داده ها، کاستی در گردآوری داده های دقی ق، حج م ک م نمون ه، روش نمونه گیری غیرتصادفی، روایی درونی و روایی بیرونی بود. همچنین پس از مشخص شدن نشانگرهای ارزیابی محدودیت های پژوهشی، یافته ها نشان داد مقالات مورد ارزیابی، تنها 19 درصد محدودیت های پژوه ش را گ زارش کرده اند و به 81 درصد از نشانگرها اشاره ای نشده است؛ این یافته ها، کم توجهی گسترده در تبیین ماهیت و داوری دقیق بخش محدودیت های پژوهشی در بین نویسندگان، مولفان، مدرسان، نشریات و داوران را آشکار می سازد. با توجه به موانع و محدودیت های شناسایی شده و در راستای غنی سازی این بخش مهم از پژوهش علمی، پیشنهادهایی ارائه گردید.
کاربرد رگرسیون لوجستیک در پیش بینی قلدری بر اساس مؤلفه های هوش هیجانی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
113 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کاربرد رگرسیون لوجستیک در پیش بینی قلدری بر اساس مولفه های هوش هیجانی و هوش معنوی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهر نجف آباد بودند. تعداد 447 دانش آموز (225 دختر و 222 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. به منظور تحلیل داده ها و پیش بینی عضویت گروهی (قلدر بودن یا نبودن) بر اساس متغیرهای پیش بین هوش هیجانی (درک عواطف و ...) و مولفه های هوش معنوی (زمینه تفکر و...) از رگرسیون لوجستیک استفاده شد. جهت شاخص برازش مدل رگرسیون از R2 کاکس و اسنل و R2 ناگل کرک و به منظور بررسی همخوانی احتمال های پیش بینی شده با احتمال های مشاهده شده از آزمون هوسمر و لمشو استفاده شده است. نتایج نشان می دهد 5/87 درصد کل موارد به درستی طبقه بندی شده اند ( 5/87 درصد.). همچنین با ورود متغیرهای پیش بین به معادله، از 233 نفر غیر قلدر، 207 نفر( 8/88 درصد)، 204 نفر آزمودنی قلدر، 184 نفر، (86 درصد) به درستی پیش بینی شده اند. آماره والد معنی دار بودن ضرایب B را نشان می دهد. متغیرهای پیش بین شامل درک عواطف و احساسات خود و دیگران(مولفه هوش هیجانی)، زمینه تفکر و بعد انتقادی (مولفه هوش معنوی) و سجایای اخلاقی (مولفه هوش معنوی) نقش معنی داری در پیش بینی عضویت گروهی (قلدر بودن یا نبودن افراد) دارند. سایر متغیرها در حضور این سه متغیر نقش معنی داری در پیش بینی عضویت گروهی (قلدر بودن یا نبودن) نداشتند. آگاهی معلمان، مشاوران، روانشناسان تربیتی، والدین و سایر متخصصان تعلیم و تربیت از متغیرهای پژوهش می تواند در جهت بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان کمک کننده باشد.
طراحی الگوی ارزیابی همسویی راهبردهای آموزش منابع انسانی با اهداف فناوری اطلاعات در بانک های دولتی (مورد مطالعه: بانک کشاورزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اهمیت توجه به همسویی راهبردهای آموزش منابع انسانی با اهداف فناوری اطلاعات و عدم وجود الگویی به این منظور تدوین و تبیین این الگو در بانک کشاورزی شکل داد. روش: این پژوهش، بنیادی و کاربردی است که در آن از روش آمیخته اکتشافی استفاده شده. پژوهش در دو فاز انجام شد. در فاز اول الگوی ارزیابی همسویی راهبردهای آموزش منابع انسانی با فناوری احصاء شد و در فاز دوم، وضعیت به کارگیری راهبردها در ادارات مرکزی بانک کشاورزی مورد سنجش قرار گرفت. در فاز اول از ابزار مصاحبه ساختاریافته و در فاز دوم از راهبرد پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری در فاز اول شامل مدیران ارشد بانک های دولتی و در فاز دوم شامل پرسنل ادارات مرکزی بانک کشاورزی بود. نمونه آماری در فاز اول از طریق روش نمونه گیری هدفمند، و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت .و در فاز دوم داده ها با استفاده از روش کدگذاری باز و آزمون دوجمله ای به کمک نرم افزار اِس پی اِس اِس تحلیل شدند. یافته ها: راهبردهای همسویی آموزش منابع انسانی با اهداف فناوری اطلاعات در بانک های دولتی عبارتند از: فن دلفی، فن تجزیه تحلیل خطا، فن رویداد مهم، آموزش های حضوری، غیرحضوری آفلاین، غیرحضوری آنلاین و استاد- شاگردی، ارزیابی واکنش، یادگیری، رفتار و نتایج.