فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۴۱ تا ۵٬۳۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه دانشمندان در پس حصار تخصص گرایی در حال انباشت دانش هستند درحالی که وفور دانش تک رشته ای لزوماً به افزایش خرد و حکمت نمی انجامد و به زندگی پرثمر منجر نمی شود. از دانش می توان سوءاستفاده کرد یا حتی عرضه نابجای آن می تواند به افراد ضرر برساند. راه حل مسائل پیچیده اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و اعتقادیِ امروز نه مبتنی بر انباشت دانش است، نه تکیه بر آموزه های دینی بدون توجه به پیشرفت های علمی (1, 2)؛ آنچه امروز بدان نیاز داریم درک روابط بین زمینه های دانش است که از آن با عنوان دانش بین رشته ای یاد می شود. فهم درست ارتباط بین علوم پزشکی (طب) و علوم دینی (آموزه های اسلامی) نیازمند پژوهش های بین رشته ای است.
مؤلفه های بازدارند گی از خیانت زناشویی براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
97-115
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف استخراج مؤلفه های بازدارند گی از خیانت زناشویی براساس منابع اسلامی (قرآن و حدیث) انجام شده است. در این پژوهش، به منظور تحلیل مؤلفه های پیشگیری از خیانت زناشویی، از جملات توصیفی تبیینی منابع اسلامی و از روش «تحلیل محتوا» و «معناشناسی زبانی» استفاده شده است. برای تعیین مؤلفه های مفهومی نیز عملیات مقوله بندی و مفهوم سازی بر مضمون های اصلی متون انتخاب انجام گرفته است. در بررسی روایی محتوای مؤلفه های استخراج شده براساس نظرات پنج کارشناس، هر مؤلفه ای که دست کم مقدار CVR آن 99/0 به بالا بود و همچنین مؤلفه ای که شاخص CVI آن برابر با 79/0 و بالاتر از آن بود، تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد مؤلفه های بازدارنده گی از خیانت زناشویی براساس منابع اسلامی شامل چهار مؤلفه «مدیریت بینش»، «مدیریت ارضا»، «مدیریت حریم» و «مهارگری» است.
ارزشیابی محتوای آموزشی سلامت محوردر حوزه تغذیه سالم در برنامه درسی دانش آموزان ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : برنامه آموزش بهداشت برای ارتقای زندگی سالم و تضعیف رفتارهای بهداشتی پرخطر در میان همه دانش آموزان طراحی شده است. در پژوهش حاضر به جهت ارزشیابی محتوای آموزشی سلامت محور در رابطه با مفاهیم جامع پیشگیری از بیماری ها و ارتقای سلامت با موضوع تغذیه سالم مورد استفاده قرار گرفت. روش ها : این پژوهش به صورت کیفی انجام گردید . بر الگوی تفسیری استوار بود و با استفاده از روش پدیدارشناسی به اجرا درآمد ، شیوه جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که با 20 نفر از متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت که معیارهای ورود رو داشتند ، به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انجام گرفت یافته ها : یافته ها مشتمل بر 1 طبقه اصلی " شناسایی اعمال و رفتارهای تغذیه سالم " و 17 طبقه فرعی " بود . نتیجه گیری: آشنایی کودکان با انواع گروه های غذایی و اهمیت آن در زندگی به منظور پیشگیری از کاهش خطرات بهداشتی و تجدید نظر کردن در محتوای و مطالب (تصاویر) کتب درسی و استفاده از معلمان متخصص و آموزش دیده در امر بهداشت از مهمترین راههای ارتقای برنامه درسی (کتاب و...) در رابطه با مفاهیم جامع پیشگیری از بیماری ها و ارتقای سلامت با موضوع تغذیه سالم پایه تحصیلی سوم دبستان است.
اثربخشی آموزش تسهیل تجربه هیجان و تنظیم آن بر ابعاد تاب آوری و رفتارهای سازگارانه نوجوانان
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
37 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تسهیل تجربه هیجان و تنظیم آن بر تاب آوری و رفتارهای سازگارانه نوجوانان بود طرح پژوهش از نوع آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دوره اول متوسطه مدرسه پسرانه علامه طباطبایی منطقه 10 استان تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس از میان جامعه آماری انتخاب شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه در برنامه آموزش تسهیل هیجان و تنظیم آن شرکت کردند. گروه کنترل هیچ آموزشی در این زمینه دریافت نکرند. در پایان جلسات پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون و پرسشنامه سازگاری بل توسط آنان تکمیل شد. داده ها با استفاده و SPSS نسخه 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تسهیل تجربه هیجان و تنظیم آن تاثیرات قابل ملاحظه ای در افزایش شاخص های تاب آوری و ابعاد سازگاری نوجوانان دارد و با آموزش تسهیل تجربه هیجان و تنظیم آن به نوجوانان، میزان تاب آوری و سازگاری آنها را افزایش داد.
ارزیابی مدل ساختاری تبیین اختلالات رفتاری و هیجانی در کودکان آزاردیده بر اساس انعطاف پذیری شناختی و تجارب نامطلوب دوران کودکی والدین با میانجی گری خودپنداره شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
240 - 260
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری پیش بینی اختلالات رفتاری و هیجانی در کودکان آزاردیده بر اساس انعطاف پذیری شناختی و تجارب نامطلوب دوران کودکی والدین با میانجی گری خودپنداره شخصی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و با روش تحلیل مسیر است. 300 نفر از کودکان آزاردیده مراجعه کننده به کلینیک مشاوره شاهد و ایثارگر شهر خرم آباد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندر وال، ترومای دوران کودکی برنشتاین و همکاران، علائم کودک و نوجوان گادو و اسپرافکین و مقیاس خودپنداره کودکان پیرز و هریس را تکمیل کردند. تحلیل داده ها به کمک مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smart-PLS ورژن 3 انجام شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد 1/81 درصد از تغییرات واریانس اختلالات رفتاری و هیجانی کودکان توسط متغیرهای پژوهش قابل پیش بینی است. همچنین، نتایج بیانگر اثر غیرمستقیم انعطاف پذیری شناختی و تجارب نامطلوب دوران کودکی والدین بر اختلالات رفتاری و هیجانی کودکان به واسطه نقش میانجی گر خودپنداره شخصی بود. این نتایج برای متخصصان بهداشت روان به ویژه روان شناسان خانواده و جامعه که با قربانیان خشونت خانگی و خانواده های آنها کار می کنند، مفید است.
همبسته های مصرف مواد در دانش آموزان: فراترکیب از شواهد تجربی 2023- 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۳۶۵-۳۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف و استخراج همبسته های مصرف مواد در دانش آموزان در شواهد تجربی ۲۰۱۶ الی ۲۰۲۳ انجام شد. روش: مطالعه حاضر کاربردی و کیفی بود که با استفاده از روش فراترکیب انجام شد. حوزه بررسی این مطالعه مقالات پژوهشی بین سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ برای تحقیقات بین المللی و ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ برای تحقیقات ایرانی بود. با استفاده از رویکرد هدفمند و تا رسیدن به اشباع و بهره گیری از نگرش یکپارچه سازی و مدل فراترکیب سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷)، ۱۵۶ مقاله گزینش و پس از معیار های ارزیابی ۶۱ مقاله نهایتا انتخاب شد. داده های کیفی در قالب مقولات، مفاهیم و کد ها تحلیل و پیاده سازی و در نرم افزار 18 maxqda تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد همبسته های روان شناختی (ابعاد شناختی، هیجانی، رفتاری و شخصیتی)، خانوادگی (الگوهای ارتباطی، ابعاد والدین، جوعاطفی خانواده)، تحصیلی (هیجان های تحصیلی، ابعاد مدرسه، روابط بین فردی درمدرسه)، اجتماعی (ابعاد جامعه، ابعاد بین فردی، وضعیت اقتصادی-اجتماعی)، و تعدیل کننده (فردی، خانوادگی، اجتماعی و تحصیلی) با مصرف مواد دانش آموزان در شواهد تجربی مرتبط بودند. مقدار شاخص کاپا در این پژوهش ۸۹/۰ بود. نتیجه گیری: با توجه به ابعاد استخراج شده طراحی مداخلات، برنامه ریزی و اجرای سیاست های آموزشی، درمانی و اجتماعی به شکل سیستمی جهت کاهش مصرف مواد در دانش آموزان ضروری است.
افزایش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان در خواندن و نوشتن از طریق مدل تدریس مبتنی بر عمق دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر مدل تدریس مبتنی بر عمق دانش بر سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان در خواندن و نوشتن بود. روش کار: در این پژوهش، از طرح شبه تجربی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. گروه آزمایش از مدل تدریس مبتنی بر عمق دانش و گروه کنترل از روش معمول آموزش، استفاده کردند. جحم نمونه شامل 46 نفر از دانش آموزان پسر پایه پنجم دبستان در شهر فامنین بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند؛ 23 نفر در گروه کنترل و 23 نفر در گروه آزمایش، قرار گرفتند. ابزار سنجش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان در خواندن و نوشتن، آزمون محقق ساخته پیچیدگی شناختی خواندن و نوشتن بود که سؤالات آزمون، توسط محقق بر اساس درس فارسی پایه پنجم و با توجه به استانداردهای پیچیدگی شناختی و مدل عمق دانش وب در سه سطح پیچیدگی پایین، متوسط و بالا طراحی شد. ضریب پایایی آزمون 0/88 محاسبه شد. در این طرح، ابتدا پیش آزمون پیچیدگی شناختی خواندن و نوشتن از هر دو گروه به عمل آمد. تدریس در گروه آزمایش با استفاده از مدل مبتنی بر عمق دانش به مدت 4 ماه انجام شد و دانش آموزان گروه کنترل نیز در این مدت، به روش معمول، آموزش دیدند. یافته ها: بعد از اجرای مداخله آموزشی، پس آزمون پیچیدگی شناختی خواندن و نوشتن از هر دو گروه به عمل آمد و نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) نشان داد که تفاوت معنا داری بین دو گروه وجود دارد و این تفاوت، نشان دهنده تأثیر مثبت مدل عمق دانش بر رشد پیچیدگی شناختی یادگیرندگان در خواندن و نوشتن بود. نتیجه گیری: برنامه ریزان درسی، مؤلفان کتاب های درسی و معلمان از مدل تدریس مبتنی بر عمق دانش می توانند جهت افزایش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان استفاده کنند.
نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین استرس ادراک شده و تصویر بدن با بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: بهزیستی ذهنی می تواند نقش سازگارانه ای در مواجهه با شرایط نامساعد و استرس زا ایفا کند لذا هدف پژوهش نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین استرس ادراک شده و تصویر بدن با بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار شهر تهران بود.
روش : پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحظ گرداوری داده ها کمی توصیفی از نوع همبستگی بود جامعه آماری تمامی زنان ورزشکار مراجعه کننده به باشگاه های ورزشی در شهر تهران در سال 1399، بازه سنی(50-20 سال) بودند.250نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی ذهنی دینر و همکاران(1985)، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن، کمارک و مرملستین(1983) و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن وینستد و جان دا(1987) بود . داده ها با استفاده از روش همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار spss و PLS تحلیل شد.
یافته ها: به طور کلی تحلیل مسیر نشان داد که شفقت به خود در مسیر تصویر بدن به بهزیستی نقش میانجی داشت، نتایج نشان داد که استرس ادارک شده و شفقت به خود توانست بهزیستی ذهنی را پیش بینی کندهمچنین تحلیل مسیر نشان داد که شفقت به خود در مسیر بین استرس ادارک شده و بهزیستی ذهنی توانایی نقش میانجی را نداشت. در مسیر تصویر بدن به بهزیستی نقش میانجی داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان نتیجه گیری کرد که راهبردهایی که شفقت به خود را افزایش می دهد می تواند تصویر بهتری از تصویر بدن ارایه دهد و بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار را افزایش دهد.
رابطه بین دلزدگی زناشویی با انتظارات زناشویی و هم جوشی شناختی در زنان متاهل نقش واسطه ای گسلش عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
267 - 276
حوزههای تخصصی:
دلزدگی زناشویی یکی از متغیرهای مهم در روابط زناشویی است که زندگی زناشویی را با چالش جدی مواجه کرده و در صورت تداوم می-تواند منجر به طلاق شود. دلزدگی زناشویی می تواند تحت تأثیر روابط عاطفی و انتظارات زناشویی زوجین باشد. هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای گسلش عاطفی بین دلزدگی زناشویی با انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی در زنان متاهل بود. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان متاهل دارای اختلاف زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1400-1399 بودند که نمونه ای به حجم 295 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، انتظارات زناشویی امیدوار و همکاران (1388)، مقیاس خود متمایزسازی اسکورون (2000) و مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز (2014) بود. نتایج نشان داد مدل تدوین شده با داده ها برازش مناسبی داشت. نتایج روابط ساختاری مدل نشان داد که انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی بر دلزدگی زناشویی، اثر مستقیم دارند. همچنین، گسلش عاطفی نیز بر دلزدگی زناشویی اثر مستقیم داشت. نتایج روابط غیرمستقیم نشان داد که انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی با میانجی گری گسلش عاطفی بر دلزدگی زناشویی اثر معناداری دارند. بر اساس نتایج همجوشی شناختی و انتظارات زناشویی با میانجی گری گسلش عاطفی بر دلزدگی زناشویی موثر هستند. از این رو، با تدوین برنامه هایی جهت کاهش انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی و گسلش عاطفی در افراد، می توان انتظار کاهش دلزدگی زناشویی را در آنان داشت.
اثربخشی برنامه مداخله ای کودکان طلاق بر ادراک کودکان از طلاق والدین: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
149 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامه مداخله ای کودکان طلاق بر ادراک کودکان از طلاق والدین بود. روش: روش پژوهشی مورد منفرد (A-B) و جامعه آماری پژوهش، شامل کودکان دختر طلاق شهر بومهن بود که از میان آنها سه کودک از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، پرسشنامه 31 سؤالی محقق ساخته ادراک کودکان از طلاق والدین (CPPDQ) استفاده شد. روایی پرسشنامه بر اساس روایی محتوایی و صوری مورد تأیید متخصصان قرار گرفته و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرانباخ برای کل پرسشنامه 86/0 گزارش شده است. پس از یک جلسه خط پایه برای هر کودک برنامه مداخله ای به هر یک از کودکان، به صورت انفرادی در 8 جلسه هفتگی هر جلسه 45 دقیقه ارائه و ادراک کودکان بعد از هر جلسه، و در مرحله پیگیری مجددأ اندازه گیری، و داده ها بر اساس تحلیل دیداری و شاخص های آماری توصیفی تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد برای هر سه آزمودنی میانگین، میانه، روند و درصد غیرهمپوشی داده های مداخله بر ادراک شرکت کنندگان مؤثر بود و برنامه مداخله ای کودکان طلاق در افزایش احساسات و نگرش مثبت، کاهش احساسات منفی نسبت به طلاق والدین، بهبود روابط با والدین و همسالان و افزایش احساس شایستگی در کودکان مؤثر بوده است. نتیجه گیری : بر اساس نتایج، برنامه مداخله ای کودکان طلاق را می توان به عنوان روشی مؤثر برای بهبود ادراک کودکان در واکنش به طلاق والدین شان تلقی کرد و در مراکز مشاوره و آموزشی می توان از آن استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی حساسیت زدایی با حرکت چشم و بازپردازش، رهاسازی هیجانی و شناختی-رفتاری در استرس پس از سانحه کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
17 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی سه روش درمانی حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد، فن رهاسازی هیجانی و درمان شناختی-رفتاری در درمان اختلال استرس پس از سانحه بهبودیافتگان بیماری کووید19شهر تبریز در سال 1400 بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران بهبودیافته زن کووید-19 بود که بصورت هدفمند (افراد دارای نمره بالاتر از میانگین در پرسشناه استرس پس از سانحه)تعداد 48 بیمار زن بهبود یافته کووید19 با تشخیص PTSD انتخاب و در چهار گروه، گروه آزمایش1(12 نفر)،گروه آزمایش2 (12نفر)، گروه آزمایش3 (12نفر) و گروه کنترل(12 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. شرکت کنندگان در جلسات EMDR و EFT بصورت فردی و CBT به صورت گروهی در 6 جلسه چهل و پنج دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را گذراند. همه آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهشی با تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 22 تحلیل شد. نتایج نشان داد که علائم استرس پس از سانحه در هر سه گروه آزمایشی به طور معناداری کاهش یافته است ( 05/0P<). در نتیجه هر سه روش درمانی EMDR ، CBT و EFT باعث کاهش علائم استرس پس از سانحه می شود و همچنین روش درمانی EMDR نسبت به CBT و EFT تاثیر بیشتری بر PTSD داشته است. نتایج حاصله بر استفاده بیشتر از مداخله EMDR برای علائم PTSD اشاره دارد.
ارزیابی فراوانی شیوع اختلالات روانی و و رابطه آن با تاب آوری در میان اسرای داعش در عراق
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: علیرغم شیوع بالای اختلالات روانی در این افراد و نقش مهم تاب آوری در سلامت روانی، تاب آوری در زندانیان چندان مورد توجه قرار نگرفته است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی فراوانی شیوع اختلالات روانی و رابطه آن با تاب آوری در میان اسرای جنگ داعش در عراق بین سال های 2021-2014 انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از پرسشنامه SCL و تاب آوری کانر و دیویدسون انجام شد. جامعه آماری این پژوهش بر اساس آمار رسمی وزارت امور مهاجران و آوارگان عراق تعداد 465 هزار نفر می باشند که پس از انجام هماهنگی های لازم با مسئولین اردوگاه های اسرا در بین 383 نفر (بر اساس فرمول کوکران) به روش نمونه گیری تصادفی پرسشنامه ها توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همتستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که شرکت کنندگان در مطالعه به طور میانگین از اختلالات روانی قابل توجهی رنج می بردند و تمامی ابعاد شاخص علائم مرضی در سطح اختلال روانی قابل توجه گزارش شد. همچنین بر اساس نتایج تاب آوری افراد نیز در سطح نامطلوب گزارش شد. ابعاد تاب آوری شامل تصور از شایستگی فردی، اعتماد به غرایر فردی تحمل عاطفه منفی، پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن و تأثیرات معنوی در سطح نامطلوب و کنترل در سطح نسبتا مطلوب گزارش شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حاکی از این بود که تاب آوری می تواند متغیر شاخص علائم مرضی را به صورت معکوس پیش بینی کند. در این مطالعه مشاهده شد افرادی که تاب آوری کمتری داشتند، بیشتر به اختلالات روانی دچار می شوند
شناخت مدل علی بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دارای نارسایی شنیداری بر اساس سبکهای دلبستگی، جو عاطفی خانواده، حمایت اجتماعی و نقش میانجی امید به زندگی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر یک تحقیق توصیفی، از نوع الگ ویابی معادلات ساختاری م ی باشد که با هدف شناخت مدل علی بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دارای نارسایی شنیداری، به بررسی تأثیر سبک های زندگی، جو عاطفی خانواده، حمایت اجتماعی را به واسطه امید به زندگی بر بهزیستی روانشناختی کودکان دارای نارسایی شنیداری مدارس متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400 پرداخته است. روش پژوهش: به کمک روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 204 نفر از دانش آموزان دارای نارسایی شنیداری به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق شامل پرسشنامه روانشناختی بهزیستی ریف(1989)، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور(1987)، پرسشنامه جو عاطفی هیل برن(1964)، پرسشنامه حمایت دوستان توس زیمن و دیگران(1988)، و پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر، هاریس اندرسون(1991) می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا(مضطرب) به طور مستقیم بر بهزیستی روانشناختی تأثیر دارند؛ اما به طور غیر مستقیم و تحت تأثیر نقش واسطه ای امید به زندگی تأثیری بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان ندارند. نتیجه گیری: جو عاطفی خانواده به طور مستقیم و نیز به واسطه متغیر امید به زندگی به صورت غیر مستقیم بر بهزیستی روانشناختی تأثیر دارد. حمایت اجتماعی دوستان نیز به طور مستقیم و با واسطه متغیر امید به زندگی به صورت غیرمستیم بر بهزیستی روانشناختی تأثیر دارد.
ارائه مدل علی عوامل موثر بر تمایل استفاده از یادگیری تحت وب در بین معلمان شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر قصد استفاده از آموزش تحت وب در بین معلمان شهر شیراز می باشد. تحقیق و پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر نحوه گردآوری و تحلیل اطلاعات و داده ها از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر معلمان شهر شیراز را شامل می شود. حجم نمونه از طریق جدول مورگان برابر با 326 نفر می باشد که این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی در بین نواحی چهارگانه شیراز انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات به روش میدانی و ترکیبی از پرسش نامه بسته صورت می گیرد و مقیاس اندازه گیری برای بخش های تناسب فناوری و شغل، قصد استفاده، خودکارآمدی رایانه ای، ویژگی های فناوری و سرگرم شدن رایانه ای بر اساس طیف 7 گزینه ای لیکرت صورت گرفته است. نتایج مطالعه نشان داد که متغیرهای سرگرم شدن رایانه ای، خودکارآمدی رایانه ای به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر تمایل به استفاده از آموزش تحت وب اثر داشتند و متغیر ویژگی فناوری به صورت غیرمستقیم و به واسطه خودکارآمدی رایانه ای و تناسب شغل و فناوری بر تمایل به استفاده از آموزش تحت وب اثر دارد. میزان واریانس تبیین شده تمایل به استفاده از آموزش تحت وب از سوی متغیرهای پیش بین در مدل علی برابر با 0.59 می باشد.
رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و افسردگی پس از زایمان با توجه به نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان در میان زنان تازه زایمان کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
57 - 68
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین سبک دلبستگی اضطرابی و افسردگی پس از زایمان انجام گرفت.روش : روش پژوهش حاضر توصیفی _ همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. شرکت کنندگان شامل 206 نفر از زنانی بودند که دو هفته تا سه ماه از زایمان آن ها گذشته بود و به روش نمونه-گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس های افسردگی پس از زایمان ادینبورگ(EPDS)، سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید(RAAS) و دشواری در تنظیم هیجان گرتز و رومر(DERS) و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS 26 و 24 AMOS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که مدل پیشنهادی به خوبی برازش شده است، در این مدل رابطه بین افسردگی پس از زایمان با سبک دلبستگی اضطرابی (01/0p < ) و دشواری در تنظیم هیجان (0/01>P ) مثبت و معنادار بود. همچنین بین دشواری در تنظیم هیجان و سبک دلبستگی اضطرابی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت (0/01>P ). نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین سبک دلبستگی اضطرابی و افسردگی پس از زایمان نقش واسطه ای دارد.نتیجه گیری: دو عامل مهم در رابطه با افسردگی پس از زایمان زنان، سبک دلبستگی اضطرابی و دشواری در تنظیم هیجان می باشند. تمرکز بر برنامه های پیشگیرانه مبتنی بر مهارت های تنظیم هیجان و توجه به سبک دلبستگی و مشکلات تنظیم هیجان مادران می تواند در پیشگیری و درمان افسردگی پس از زایمان کمک کننده باشد.
تبیین علّی معنای زندگی براساس ویژگی های شخصیتی، باورهای ضمنی هوش و انطباق پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
19 - 34
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه گری انطباق پذیری در رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و باورهای ضمنی هوش با معنای زندگی صورت گرفت.روش: این پژوهش از نوع همبستگی در قالب مدل معادلات ساختاری ارائه شده است. جامعه ی پژوهش دربرگیرنده ی دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز بود. از جامعه آماری مذکور 315 دانش آموز دختر (170) و پسر (145) پایه دهم و یازدهم دبیرستان در سال تحصیلی 99-1398 به روش نمونه گیری دردسترس مورد بررسی قرار گرفتند. آنان به پرسش نامه معنای زندگی (استگر و همکاران، 2006)، مقیاس انطباق پذیری (مارتین و همکاران، 2012)، مقیاس باورهای ضمنی هوش (عبدالفتاح و ییتس، 2006)، سیاهه شخصیتی نئو (کاستا و مک کری، 1985) پاسخ دادند.یافته ها: در بخش یافته ها نیز مشخص شد که ویژگی های شخصیتی از راه انطباق پذیری بر معنای زندگی اثر دارد. افزون بر این، نشان داده شد که باور به افزایشی و ذاتی بودن هوش بر معنای زندگی از راه انطباق پذیری اثر معنادار دارد.نتیجه گیری: زمانی که در نهادهای آموزشی و تربیتی به ویژگی های شخصیتی، باورهای ضمنی هوش توجه ویژه شود سازگاری افراد افزایش پیدا می کند و آنان را برای موفقیت جنبه های گوناگون زندگی بالاخص معنای زندگی آماده می سازد.
مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی فراتشخیصی، ذهن آگاهی، رفتاردرمانی دیالکتیکی با CBT بر انعطاف ناپذیری روانشناختی درد افراد مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
169 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی فراتشخیصی، ذهن آگاهی و رفتاردرمانی دیالکتیکی با درمان شناختی رفتاری بر انعطاف ناپذیری روانشناختی درد در افراد مبتلا به درد مزمن همبود با مشکلات هیجانی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. روش نمونه گیری، هدفمند بود. بدین ترتیب که از میان افراد مبتلا به اختلال درد مزمن همبود با مشکلات هیجانی، تعداد 45 نفر انتخاب شد و سپس در سه گروه درمان ترکیبی، رفتاردرمانی شناختی و گروه گواه گمارده شد. از مقیاس انعطاف ناپذیری روانشناختی درد استفاده شد. از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تأثیر زمان اندازه گیری، اثر متقابل بین زمان اندازه گیری و گروه، و تأثیر گروه بر میانگین نمرات اجتناب از درد، آمیختگی شناختی و انعطاف ناپذیری روانشناختی درد کل معنادار بود. میانگین نمرات اجتناب از درد و انعطاف ناپذیری درد کل در گروه های درمان ترکیبی و درمان شناختی رفتاری، به طور معناداری کمتر از گروه گواه شدند، اما گروه درمان ترکیبی با گروه درمان شناختی رفتاری تفاوت معناداری نداشت. میانگین نمرات آمیختگی شناختی گروه درمان ترکیبی به طور معناداری کمتر از گروه های درمان شناختی رفتاری و گواه شد. نتیجه گیری: درمان ترکیبی و درمان شناختی رفتاری را می توان به صورت درمان کاربردی برای کاهش انعطاف ناپذیری روانشناختی درد در افراد مبتلا به درد مزمن همبود با مشکلات هیجانی استفاده نمود. بنابراین، پیشنهاد می شود این درمان ها در بیماران مبتلا به درد مزمن به کار گرفته شود.
مقایسه اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری و درمان فراشناختی بر فرسودگی شغلی کارکنان پزشکی قانونی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
315 - 330
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری و درمان فراشناختی بر فرسودگی شغلی کارکنان پزشکی قانونی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با مرحله پیگیری دو ماهه و گروه گواه بین کارکنان پزشکی قانونی مشهد در سال 1399 انجام شد که با روش نمونه گیری در دسترس پس از ارزیابی اولیه و احراز شرایط پژوهش، 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (15نفر) جایگزین شدند. گروه اول درمان فعال سازی رفتاری و گروه دوم درمان فراشناختی را دریافت کردند؛ گروه سوم به عنوان گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه فرسودگی شغلی Maslach استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در بُعد توصیفی، از شاخص های میانگین و انحراف معیار و در بُعد استنباطی از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS ویراست 22 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که هر یک از رویکردهای درمانی فعال سازی رفتاری و فراشناختی می توانند بر فرسودگی شغلی مؤثر باشند. در ابعاد فرسودگی هیجانی و فقدان تحقق شخصی، درمان فراشناختی نتایج مطلوب تری از درمان فعال سازی رفتاری داشته است و در بُعد شخصیت زدایی تأثیر دو روش درمان یکسان بود (05/0>p).
ساخت و اعتباریابی مقیاس خودپنداره مبتنی بر مبانی انسان شناسی اسلامی (دیدگاه جوادی آملی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
55 - 75
حوزههای تخصصی:
خودپنداره و ابزارهای اندازه گیری آن در مکاتب روان شناسی پایه، عمدتاً مبتنی بر مبانی انسان گرایی تعریف شده اند؛ درحالی که در کشور ما برای شناخت مبانی اساسی باید دیدگاه اسلامی را مورد بحث قرار داد. هدف از پژوهش حاضر، ساخت مقیاس خودپنداره مبتنی بر مبانی انسان شناسی اسلامی و بررسی ویژگی های روان سنجی آن در دانشجویان بود. مقیاس خودپنداره دارای پنجاه گویه است که این گویه ها با استناد به مؤلفه های انسان شناسی آیت الله جوادی آملی و با روش تحلیل محتوا استخراج شده اند. به منظور بررسی خصوصیات روان سنجی این مقیاس، تعداد 530 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران به وسیله نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و ایشان با تکمیل مقیاس خوپنداره، در پژوهش شرکت کردند. نتایج تحلیل عاملی به روش مؤلفه های اصلی، نشان دهنده وجود پنج مؤلفه خودپنداره بود که به ترتیب «خودِ مادی»، «خودِ فطری»، «خودِ اجتماعی»، «خودِ مذهبی» و «خودِ کائناتی» نام گذاری شدند. ضرایب همبستگی بین خرده مقیاس های پرسش نامه، خودپنداره با نمره کلی پرسش نامه خودپنداره ساراسون مثبت و در سطح 99 درصد اطمینان معنادار بود. ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس نیز 906/0 محاسبه شد. به طور کلی، یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مقیاس خودپنداره از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.
ساخت و آزمایش گرافیک متحرک آموزشی جهت بهبود کارکردهای اجرایی در کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
62 - 89
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ساخت و آزمایش گرافیک متحرک آموزشی جهت بهبود مؤلفه های کارکردهای اجرایی در کودکان دارای اختلال یادگیری صورت پذیرفت. طرح پژوهش، طرح نیمه آزمایشی به همراه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه پژوهشی را تمامی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری 7 تا 11 سال (استفاده از سن به صورت عدد) مراجعه کننده به مراکز درمانی در شهرهای تهران، اصفهان و قزوین تشکیل می دادند. در راستای انتخاب نمونه با استفاده از نمونه گیری در دسترس 18 نفر از افرادی که تمایل به شرکت در آزمایش داشتند انتخاب شدند. از این میان به شکل تصادفی 9 کودک در گروه آزمایش و 9 کودک در گروه کنترل قرار گرفتند. سپس گرافیک متحرک آموزشی که محتوای آن با استفاده از منابع علمی و فرم آن به کمک نرم افزارهای تخصصی ساخت انیمیشن شکل گرفته بود به مدت 10 جلسه ی 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. آزمودنی ها به وسیله ی پرسشنامه کارکرد های اجرایی Brief (2000) و پرسشنامه پایداری و پشتکار Lufi (1987) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شدند. در گام بعد داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی (برآورد میانگین، انحراف معیار و غیره) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیره و غیره) تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در مؤلفه های موردنظر تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش از طریق گرافیک متحرک بر کارکردهای اجرایی (توجه، بازداری پاسخ، برنامه ریزی، سازمان دهی، یادآوری و پایداری و تلاش) کودکان با اختلال یادگیری، تأثیرگذار بوده است. با توجه به اثربخشی گرافیک متحرک آموزشی بر کارکردهای اجرایی، پیشنهاد می شود از قابلیت های گرافیک متحرک در امر آموزش به کودکان دارای اختلال یادگیری استفاده گردد.