فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۸۱ تا ۶٬۳۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(شهریور) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
۱۰۷۸-۱۰۶۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعدد نشان داده اند والدین دارای کودک خودمانده رضایتمندی زوجیت پایین تر نسبت به والدین دارای کودک عادی و دیگر گروه های استثنایی دارند. بنابراین، لازم است رضایتمندی زوجیت آن ها در حوزه های مختلف بیشتر مورد بررسی قرار گیرد و عواملی که در کاهش این رضایت اثرگذار بوده اند بویژه در میان والدین با کودکان خودمانده با نگاه دقیق تری بررسی شوند. هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان رضایتمندی زوجیت در حوزه های ده گانه زندگی مشترک والدین کودکان خودمانده و عادی بود. روش: طرح پژوهش حاضر در این مطالعه از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه پژوهش حاضر شامل؛ والدین کودکان خودمانده و عادی اعم از پدران و مادران در شهر تهران بود. جهت تکمیل پرسشنامه ها 80 نفر در نمونه بالینی و 80 نفر در نمونه عادی مورد آزمون قرار گرفتند. نمونه گیری پژوهش در والدین کودکان خودمانده نمونه گیری در دسترس و در والدین کودکان عادی نمونه گیری تصادفی بود. ابزار استفاده شده در این پژوهش مقیاس رضایتمندی زوجیت افروز (1394) بود که این مقیاس (از طریق ارسال پستی) توسط والدین کودکان خودمانده و والدین کودکان عادی تکمیل شد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس تک متغیری و تحلیل کواریانس چند متغیری با بهره گیری از نرم افزار SPSS-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با توجه به آماره F، اثر اصلی گروه عضویت کودکان (خودمانده و عادی) بر رضایت مندی زناشویی با کنترل متغیرهای مخدوشگر معنادار بود (0/001 P<). بنابراین تفاوت معناداری بین میزان رضایتمندی زناشویی والدین کودکان خودمانده و عادی وجود دارد؛ و میزان تأثیر آن برابر0/915 است. نتیجه گیری: والدین دارای کودکان خودمانده در مقایسه با والدین کودکان عادی مشکلات بیشتری در تمامی حوزه های زناشویی دارند.
اثربخشی آموزش فرزندپروری به والدین بر کاهش مشکلات اجتماعی و کمبود توجه نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
۲۴۰-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی فرزند پروری بر کاهش مشکلات اجتماعی و کمبود توجه نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری در شهر اهواز در سال 1400-1399 بود. نمونه پژوهش شامل 34 نفر که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه (آزمایش 17 نفر و گروه گواه 17 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 75 دقیقه ای هر هفته دو جلسه تحت آموزش بسته تدوین شده فرزند پروری قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از سیاهه مشکلات رفتاری نوجوان CBCL(2001)، استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بسته آموزشی تدوین شده تأثیر معناداری بر نمره مشکلات اجتماعی (01/0>P، 240/17=F) داشته، ولی این تغییر بر کمبود توجه نوجوانان (05/0<p،923/2 =F) معنی دار نبود. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان بیان نمود؛ بسته تدوین شده فرزند پروری می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر به منظور توانمندسازی والدین در حل مشکلات اجتماعی نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری مورداستفاده قرار گیرد.
نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در رابطه ی روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در ارتباط بین روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش زنان و مردان متاهل شهر تهران در سال 1399 بودند که بیش از دوسال از زندگی مشترک آنها گذشته بود؛400 نفر به روش نمونه گیری دردسترس (200 زن و 200 مرد) انتخاب و مقیاس صمیمیت تامپسون و واکر (1983) (MBI)، پرسشنامه ی رفتارهای مراقبتی کانس و شاور (1994) (CBQ) و پرسشنامه ی روابط موضوعی بل (۱۹۹۵) (BORRTI) را به صورت آنلاین تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از برازش مطلوب مدل پژوهش بود؛ نتایج نشان داد که بین روابط موضوعی با صمیمیت زناشویی و رفتارهای مراقبتی همبستگی منفی معنادار (01/0>P) و بین صمیمیت و زیرمقیاس رفتار مراقبتی حفظ نزدیکی، رفتار مراقبتی حساس و وسواس گونه همبستگی مثبت معنادار (01/0>P) وجود دارد. یافته های تحلیل مسیر موید نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در رابطه ی روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی بود که زیرمقیاس رفتار مراقبتی حفظ نزدیکی، حساس و وسواس گونه (01/0>P) به ترتیب بیشترین نقش را داشتند. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که هرچه فرد روابط دلبسته مدار ناایمن تری را تجربه کرده باشد، به واسطه رفتارهای مراقبتی کمتر یا استفاده از اشکال نامناسب رفتارهای مراقبتی (از جمله استفاده از رفتارهای مراقبتی کنترل کننده) در روابط بعدی، صمیمیت کمتری را در زندگی زناشویی خود تجربه می کند.
اثربخشی بازتوانی شناختی بر بهبود نقایص شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن براساس سطوح شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: نقایص شناختی به عنوان یکی از ویژگی های اصلی اسکیزوفرنی شناخته شده که مستقیماً با نتایج عملکردی و اجتماعی این اختلال ارتباط دارد. هدف درمان توا ن بخشی شناختی بهبود نقایص و نتایج مرتبط با آن است. هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی درمان توا ن بخشی شناختی بر توجه و حافظه فعال در دو گروه از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، بیماران با نقص شناختی کم و نقص شناختی متوسط بود. مواد و روش ها: تعداد 30 بیمار بستری با تشخیص بیماری اسکیزوفرنی انتخاب شدند و براساس مصاحبه بالینی و نمره کسب شده در آزمون ارزیابی شناختی مونترآل به دو گروه با نقص شناختی کم و نقص شناختی متوسط تقسیم شدند. سپس پیش و پس از درمان با استفاده از آزمون کلاسیک استروپ (سنجش توجه انتخابی و انعطاف پذیری شناختی)، آزمون عملکرد مداوم (سنجش توجه پایدار) و ان بک (حافظه کاری) ارزیابی شد. هر دو گروه درمان توا ن بخشی شناختی با روش شولبرگ و ماتیر (2001) را دریافت کردند. این برنامه بازتوانی در درمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بر توانایی های شناختی حافظه و عناصر آن، توجه و ابعاد توجه و عملکرد اجرایی تمرکز دارد. برنامه توا ن بخشی فوق برای اجرای فردی یا گروهی تدارک دیده شده است و هدف آن ترمیم نقایص و مهارت های شناختی از طریق تمرین و آموزش است. تعداد جلسات این برنامه ، 16 جلسه است که دستورالعمل هر جلسه کاملاً مشخص و معین است. هر یک از جلسات به طور میانگین بین 30 تا 45 دقیقه زمان می برند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بازتوانی شناختی در هر دو گروه در سطح پس آزمون به طور معناداری (P≤ 0/05) باعث بهبود عملکرد شناختی در حیطه های توجه پایدار و حافظه کاری شده است. در مقایسه عملکرد بین دو گروه تنها در زمینه توجه پایدار تفاوت معنادار (P≤ 0/05) مشاهده شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان گفت درمان توا ن بخشی شناختی عملکرد بیماران را در توجه انتخابی، توجه مداوم و حافظه فعال بهبود می بخشد. علاوه بر این، از نظر میزان اثربخشی توا ن بخشی شناختی بین دو گروه با نقایص شناختی کم و متوسط یافته ها بیانگر پیشرفت بیشتر گروه با نقایص شناختی شدیدتر در حیطه عملکرد شناختی توجه پایدار هستند و از نظر میزان پیشرفت در عملکرد توجه انتخابی و حافظه کاری تفاوتی مشاهده نشد
اثربخشی بسته آموزشی رضایت تحصیلی بر خودتنظیمی و ابراز وجود دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی رضایت تحصیلی بر خودتنظیمی و ابراز وجود دانش آموزان مقطع متوسطه انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400 -1399 بودند که از بین آن ها با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. برنامه آموزش رضایت تحصیلی در طی 8 هفته در مورد گروه آزمایش اجرا شد. برای گردآوری داده از پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد (BSF) (1995) و ابراز وجود گمبریج و ریچی (AI) (1975) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه آزمایشی و گروه گواه از نظر متغیرهای وابسته در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). نتایج نشان داد که برنامه آموزش رضایت تحصیلی منجر به افزایش ابراز وجود و خودتنظیمی دانش آموزان گردید.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودمهارگری و بازداری هیجانی دانش آموزان پسر دارای رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۷ (پیاپی ۷۶)
۱۶۶-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودمهارگری و بازداری هیجانی دانش آموزان پسر دارای رفتارهای پرخطر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 29 نفر از بین آنها انتخاب و در دو گروه آزمایش (14 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش هشت جلسه 75 دقیقه ای به صورت هفته ای یک جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و استروساهی، 2010) دریافت کردند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS، سلیمانی نسب و همکاران، 1397)، مقیاس خودمهارگری (SCS، تاجنی و همکاران، 2004) و پرسشنامه استاندارد مهار هیجانی (ECQ، راجرز و نجاریان، 1989) بود. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS 22 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد با کنترل پیش آزمون بین نمرات پس آزمون در دو گروه آزمایشی و گواه تفاوت معناداری در خودمهارگری و بازداری هیجانی وجود داشت(001/0P<). در نتیجه می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود خودمهارگری و بازداری هیجانی در دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر مؤثر است.
بررسی تأثیر هشت هفته تمرین جسمانی مبتنی بر واقعیت مجازی بر شاخص های کینماتیکی راه رفتن، قدرت عضلانی و تعادل زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس جزو شایع ترین بیماری های تخریب کننده میلین در سیستم اعصاب مرکزی است؛ که مشکلات حرکتی بسیاری را برای افراد ایجاد می کند. چنین مشکلاتی ضرورت انجام مداخلات موثر را برجسته می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر یک دوره تمرین جسمانی مبتنی بر واقعیت مجازی بر قدرت عضلانی، تعادل و شاخص های کینماتیک راه رفتن در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است. روش کار: پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل بیماران مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس ایران بودند. از بین آنها تعداد 20 بیمار با دامنه سنی 40-20 سال (میانگین: 40/32 و انحراف معیار: 38/5) و سطح ناتوانی بین 5-2 به طور داوطلبانه برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه به مدت 45 دقیقه مداخله ایکس باکس را دریافت کردند. از گروه کنترل خواسته شد که در طول دوره مطالعه در هیچ گونه فعالیت ورزشی شرکت نکند. یک هفته قبل از شروع مطالعه و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، قدرت عضلانی، تعادل و شاخص های کینماتیک راه رفتن از آزمودنی های دو گروه اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای قدرت عضلانی، تعادل و شاخص های کینماتیک راه رفتن در گروه تمرین جسمانی مبتنی بر واقعیت مجازی به طور معناداری در مقایسه با گروه کنترل بهبود یافته است. نتیجه گیری: در کل می توان گفت که انجام تمرینات جسمانی مبتنی بر واقعیت مجازی به عنوان یک روش سودمند در جلوگیری و کاهش عوارض ناشی از ابتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس توصیه می شود.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت بر انعطاف پذیری روان شناختی و آشفتگی روان شناختی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت بر انعطاف پذیری روان شناختی و آشفتگی روان شناختی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر، آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس عضو انجمن ام اس خوزستان بود. از میان افراد واجد شرایط در مرحله اول 50 نفر و در مرحله دوم 32 نفر به صورت تصادفی انتخاب شد و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (16 نفر که به 2 گروه 8 نفره تقسیم شدند) و گروه کنترل (16 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه تحت درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت قرار گرفتند. شرکت کنندگان به پرسش نامه وضعیت گشودگی و درگیری و مقیاس آشفتگی روان شناختی پاسخ دادند. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکووا) و نرم افزار SPSS نسخه 24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل از نظر انعطاف پذیری روان شناختی و آشفتگی روان شناختیِ در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنا داری وجود دارد (0/001>P). نتیجه گیری: گروه درمانی پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت بر افزایش انعطاف پذیری روان شناختی و کاهش آشفتگی روان شناختیِ بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس اثربخش است.
مقایسه عملکرد جنسی، نگرانی از تصویر بدنی و عزت نفس جنسی در زنان پس از زایمان طبیعی با اپیزیوتومی و سزارین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف انجام پژوهش حاضر مقایسه عملکرد جنسی، تصویر بدنی و عزت نفس جنسی در زنان پس از زایمان طبیعی با اپیزیومی و سزارین بود. مواد و روش ها این پژوهش علّی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۴۰۱ بود که 200 نفر (100 زن با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی و 100 زن با زایمان سزارین) از آن ها به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از شاخص عملکرد جنسی زنان، سیاهه نگرانی د رمورد تصویر بدنی و شاخص عزت نفس جنسی استفاده شد. داده ها با روش آماری آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها یافته ها نشان داد عملکرد جنسی و عزت نفس جنسی در زنان با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی و سزارین تفاوت معناداری در سطح (0/05= P) وجود داشت؛ به گونه ای که زنان با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی با وجود اختلال عملکرد جنسی کمتر، عزت نفس جنسی پایین تری را نسبت به زنان با زایمان سزارین از خود نشان دادند. همچنین نتایج نشان داد اگرچه هر 2 گروه نگرانی از تصویر بدنی را تجربه کرده اند، اما تفاوت معناداری بین آن ها در نمره کل نگرانی از تصویر بدنی وجود نداشت (0/05=P). با این حال بین 2 گروه در زیر مؤلفه رضایت ظاهری تفاوت معناداری در سطح 0/05 وجود داشت. به این صورت که زنان با زایمان طبیعی از رضایت ظاهری کمتری نسبت به زنان با زایمان سزارین برخوردار بودند. نتیجه گیری شواهد حاکی از آن است که هرچند زنان با زایمان طبیعی به روش اپیزیومی اختلال عملکرد جنسی پایین تری را نسبت به زنان با زایمان سزارین تجربه می کنند، اما در عین حال از عزت نفس جنسی پایین تر و همچنین رضایت ظاهری کمتری نسبت به زنان با زایمان سزارین برخوردار بودند.
رابطه خودپنداره جنسی با گرایش به روابط فرازناشویی با نقش میانجی گر تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱ (پیاپی ۸۰)
۱۶۴-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه خودپنداره جنسی و گرایش به روابط فرازناشویی بود. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان با تجربه خیانت به همسر بود که در سال 1398 به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این جامعه تعداد 373 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی واتلی (ATIS) (2008)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران (2001) و پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی (MSSCQ) اسنل (1995) بودند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد اثر غیرمستقیم خودپنداره جنسی بر گرایش به روابط فرازناشویی با میانجی گری تنظیم هیجان منفی (10/0-=β و 01/0=P) و تنظیم هیجان مثبت (04/0-=β و 009/0=P) معنادار بود. اگرچه اثر مستقیم خودپنداره جنسی بر گرایش به روابط فرازناشویی معنادار نبود (10/0=β و 38/0=P)، اما مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه پژوهش نشان گر نقش میانجی معنادار تنظیم هیجان در رابطه خودپنداره جنسی و گرایش به روابط فرازناشویی است که می تواند در آموزش ها و مداخله های کاهش خیانت زناشویی مورد توجه قرار گیرد.
رابطه اضطراب صفت و شفافیت عاطفی با نشانه های افسردگی در دانشجویان: نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب صفت و شفافیت عاطفی با نشانه های افسردگی در دانشجویان با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی بود. روش پژوهش، توصیفی_همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی1400- 1399 بودند(12000N=) که از بین آنها 249 نفر که نمره 14و بالاتر را در پرسشنامه افسردگی بک داشتند به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل ویراست دوم مقیاس افسردگی بک(BDI، بک، 1996)، سیاهه اضطراب حالت-صفت اشپیل برگر(STAI-X، اشپیل برگر،1970)، مقیاس رگه های فراخلقی(TMMS، سالووی و همکاران، 1995) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی(CFS وندر و والپ،2010) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده و بین اضطراب صفت و شفافیت عاطفی با نشانه های افسردگی رابطه معنی داری وجود دارد(01/0>p) و علاوه بر این اضطراب صفت و شفافیت عاطفی با میانجیگری انعطاف پذیری شناختی اثر غیر مستقیم منفی و معنی داری (01/0>p) بر نشانه های افسردگی در دانشجویان داشتند. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که اضطراب صفت و شفافیت عاطفی به شیوه های مستقیم و غیر مستقیم نشانه های افسردگی در دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهند و نقش پویایی در نشانه های افسردگی ایفا می کنند.
طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاق فردی در دوره دوم متوسطه
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۱۱۳-۹۶
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این تحقیق با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در جهت تحقق وظایف فردی در دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش پژوهش: روش پژوهش تحلیل محتوا بوده که به پیروی از مدل کیفی کریپندورف و نیز تکنیک دلفی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در پژوهش را گروه خبرگان دانشگاهی در رشته های برنامه ریزی درسی و معارف اسلامی تشکیل داد. حجم مشارکت کنندگان تا دست یابی به کفایت داده ها ادامه داشت و ۳۰ نفر را شامل گردید. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده، روش تجزیه و تحلیل آن ها تحلیل محتوای نظم یافته ی کدگذاری و اعتبارسنجی دلفی بود. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن بود که مؤلفه های الگوی تربیت اخلاقی در دوره دوم متوسطه عبارت اند از: موضوع درسی، نیازهای فراگیران، ویژگی های جامعه هدف و عناصر برنامه درسی. اولویت های مؤلفه های تشکیل دهنده عبارت اند از: اعتبار و اهمیت تربیت اخلاقی، نیازهای سنی فراگیران، تفاوت های جنسیتی آن ها، آراسته شدن به صفات اخلاقی، پایش رفتار اخلاقی. در بخش عناصر برنامه درسی اولویت ها عبارت اند از: اهداف آموزشی، محتوای درسی، راهبردهای تدریس، منابع و ابزار، فعالیت های فراگیران، فضا، زمان، گروه بندی فراگیران و روش ارزشیابی. نتیجه گیری: در راستای شناسایی و اولویت های عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی اخلاق فردی این اولویت ها به دست آمد: پس از تعیین اهداف آموزشی که به آن اشاره شد، محتوای درسی اولویت بعدی بود که در آن توجه به حیطه های یادگیری، فاکتورهای متن، تصاویر و فعالیت های یادگیری مبتنی بر مصادیق عینی و ذهنی رفتار اخلاقی دارای اولویت بوده اند. پس از آن فعالیت های یادگیرندگان قرار داشته که شامل ارتقای دانش اخلاقی، پیش بینی فعالیت های فردی و گروهی و مشارکت در فعالیت های مکمل بوده است.
تأثیر آموزش مدیر یت اضطراب امتحان بر ذهن آگاهی، انعطاف پذیری روانشناختی و تاب آوری در دانش آموزان دارای اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
386 - 395
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مدیریت اضطراب امتحان بر ذهن آگاهی، انعطاف پذیری روانشناختی و تاب آوری در دانش آموزان دارای اضطراب امتحان بود. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و جامعه ی آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ی اول شهرستان رشت در سال تحصیلی98-99 بود که پس از اجراء آزمون تشخیصی جهت شناسایی دانش آموزان دارای اضطراب امتحان، 34 نفر انتخاب و تصادفاً در دو گروه 17 نفره ی کنترل و آزمایش گماشته شدند. پرسشنامه ی اضطراب امتحان، مقیاس ذهن آگاهی، پرسشنامه ی انعطاف پذیری روان شناختی و مقیاس تاب آوری، به عنوان پیش آزمون توسط دو گروه تکمیل شد و بعد از 9 جلسه ی آموزش اضطراب امتحان، مجدداً به عنوان پس آزمون در اختیار دو گروه قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد آموزش اضطراب امتحان بر بهبود انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری مؤثر است اما تأثیری معناداری بر ذهن آگاهی مشاهده نشد. این نتایج، کاربردهای ضمنی برای معلمان و دست اندرکاران آموزش دارد.
نقد و بررسی «مبانی انسان شناختی نظریه های روان شناختی» (روان تحلیل گری-رفتارگرایی-انسان گرایی) مبتنی بر «نظریه فطرت» با رویکرد اسلامی
حوزههای تخصصی:
نگاه نظریه پرداز حوزه علوم انسانی درباره ماهیت انسان، می تواند بر چگونگی یافته های علمی وی تأثیرگذار باشد. مجادله فطری نگری – تجربی نگری، یکی از مباحثات تاریخی و پردامنه در خصوص ماهیت انسان بوده است. پژوهش حاضر با هدف نقد و بررسی مبانی انسان شناختی سه مکتب روان-تحلیل گری، رفتارگرایی و انسان گرایی، مبتنی بر نظریه فطرت با تکیه بر آموزه های دینی ارائه شده است. این پژوهش، بنیادی بوده و با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان داد «غلبه ی تفسیر غریزی ناسوتی از بشر»، «غلبه ی رویکرد پوزیتیویستی در تفسیر بشر»، «تفسیر بشر بر پایه ی خودبنیادی نفسانی»، «سیطره ی تفسیر ماتریالیستی مکانیکی از انسان» و «غلبه ی تکیه بر روش شناسی آزمایشی تجربی در تفسیر بشر»، ازجمله مهم ترین مبانی انسان شناختی نظریه های مختلف روان شناختی کلاسیک است. این پژوهش نشان داد نگاه رویکردهای روان شناختی کلاسیک به انسان، نگاهی مبتنی بر محوریت عقل تجربی است. این درحالی است که نگاه به انسان در نظام فطرت محور، نگاهی مبتنی بر معیار انسان کامل بر محوریت عقل متصل به وحی است. همچنین این پژوهش نشان داد منظور نظریه های روان شناختی کلاسیک از مفهوم فطرت، مسئله ی غریزه و یا ژنتیک است که با مفهوم آن در متون اسلامی تفاوت معناداری نشان می دهد.
کاوشی در روابط زناشویی زوجین فعال در فضای مجازی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش درک چگونگی رابطه زناشویی زوجین فعال در فضای مجازی بود. تحقیق، از نوع کیفی انجام شد. جامعه آماری زوجین شهر اصفهان و نمونه گیری به صورت هدفمند و در دسترس بود. شرکت کنندگان از زوجینی انتخاب شدند که حضور زیاد در شبکه های مجازی را تجربه کرده بودند. در طول کار 14 نفر (هفت زوج) برای مصاحبه و مشارکت در پژوهش معرفی شدند. جهت فهم عمیق و دستیابی به هدف مورد نظر از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و گفتگوها به طور کامل ضبط و پیاده شد. از مصاحبه هفتم و هشتم به بعد موارد تقریباً تکراری شده بود اما برای حصول اطمینان بیشتر، مصاحبه ها ادامه یافت و نهایتاً با نفر یازدهم (اشباع داده ها) گفتگوها خاتمه یافت؛ جمع آوری و تحلیل داده ها همزمان و در قالب فرآیند هفت مرحله ای کلایزی انجام شد و یافته های نهایی در مفاهیم اصلی دسته بندی شدند. نتایج این مطالعه نشان داد کیفیت رابطه زناشویی زوجینی که در این پژوهش شرکت داشتند تغییرات قابل توجهی داشته است ازجمله: اختلال در روابط عمیق و عاطفی، لطمه به روابط زناشویی، پیشنهاد و تمایل به روابط فرا زناشویی و ... اما دانش افزایی، کسب اخبار و اطلاعات، پیام رسانی سریع، اطلاع از فرهنگ و آداب ورسوم گوناگون و افزایش صمیمیت از موارد مثبت در یافته های پژوهش است. آگاهی از تجارب حضور زیاد در شبکه های مجازی می تواند راهگشای خانواده ها برای مدیریت بهینه و کنترل شده برای استفاده از فضای مجازی باشد.
مقایسه بهزیستی ذهنی (روانشناختی، هیجانی، اجتماعی) و اضطراب ناشی از کرونا در میان دنبال کنندگان و غیر دنبال کنندگان اخبار کووید-19
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
67 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: در حالی که جهان در شرایط عالم گیری ویروس کرونا قرار دارد، اضطراب، استرس و ترس کل جهان را فرا گرفته و به نظر می رسد که دنیا را به بن بست رسانده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه بهزیستی ذهنی (روانشناختی، هیجانی، اجتماعی) و اضطراب ناشی از کرونا در میان دنبال کنندگان و غیر دنبال کنندگان اخبار کووید-19 بود. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی علی_مقایسه ای بود. نمونه شامل 384 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه دنبال کنندگان و غیر دنبال کنندگان اخبار کووید-19 (هر گروه 192 نفر) قرا گرفتند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه بهزیستی ذهنی کییز و ماگیار (SWS) و اضطراب ناشی از کرونا علیزاده فرد ( CDA ) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان بهزیستی اجتماعی و روانشناختی در گروه دنبال کنندگان اخبار کرونا در مقایسه با غیر دنبال کنندگان به طور معناداری کمتر بود، و میزان اضطراب ناشی از کرونا در گروه دنبال کنندگان اخبار کرونا در مقایسه با غیر دنبال کنندگان به طور معناداری بیشتر بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، حاکی از پایین بودن بهزیستی اجتماعی و روانشناختی دنبال کنندگان اخبار کرونا در مقایسه با غیر دنبال کنندگان است.
تبیین تحول اجتماعی هیجانی کودکان: نقش تنیدگی مالی خانواده، درگیری پدر و دلبستگی مادر کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر بار شناختی بر اعتماد به دیگران: بررسی نقش تعدیل گر تعالی شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
130 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر بار شناختی بر اعتماد به دیگران با نقش تعدیلگر تعالی شخصیت می باشد. شرکت کنندگان در تحقیق حاضر که به صورت تجربی اجرا گردید، دانشجویان دانشگاه خلیج فارس در سال تحصیلی 96-95 بودند. از بین 125 دانشجویی که جهت شرکت در تحقیقات روانشناختی اعلام آمادگی کرده بودند، تعداد 85 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده و پس از تکمیل پرسشنامه تعالی شخصیت پاکیزه ، در شرایط متفاوت بار شناختی (بدون بار شناختی تا حفظ کردن چهار عدد سه رقمی)، سناریو اعتماد به دیگران را اجرا نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده-های این پژوهش از شاخص های آمار توصیفی (انحراف معیار و میانگین) و همچنین تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی با روش بارون و کینی استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بار شناختی باعث کاهش اعتماد (482/0 = R) می شود، و تعالی شخصیت نقش تعدیلگری در رابطه این متغیرها دارد. با توجه به تحت تاثیر قرار گرفتن اعتماد توسط بار شناختی و کاهش اعتماد و افزایش حجم اطلاعات در عصر حاضر و با توجه به ارتباط اعتماد با سلامت روانی وعدم وجود پژوهش های علمی در این زمینه در ایران شایسته است که تحقیقات بیشتری در رابطه اعتماد و بار شناختی صورت گیرد.
مطالعه نقش میانجی طرحواره های ناکارآمد اولیه بین پیوند والدینی و استعداد اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
171 - 181
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مطالعه نقش واسطه ای طرحواره های ناکارآمد اولیه در رابطه بین پیوند والدینی و استعداد اعتیاد در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا شهر همدان می باشد. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی هست. ازنظر هدف این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی و ازنظر شیوه جمع آوری داده ها در زمره تحقیقات همبستگی است. که به بررسی روابط مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرها می پردازد. جامعه آماری در این پژوهش 1989 نفر هست که 322 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه و به شیوه نمونه گیری طبقه ای و با رعایت نسبت دانشکده، رشته و جنسیت انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه، پرسشنامه پیوند والدینی(PBI)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناکارآمد اولیه(SQ-SF) و پرسشنامه استعداد اعتیاد نسخه دانشجویان((ASQ-SV استفاده شده است. همچنین از نرم افزارهای SPSS و LISREL در جهت تحلیل اطلاعات گردآوری شده استفاده شده است.یافته های پژوهش نشان داد که پیوند والدینی (مراقبت پایین والدینی و محافظت بیش ازحد) چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم به واسطه طرحواره های ناکارآمد اولیه بر روی استعداد اعتیاد تأثیرگذار می-باشند. درنهایت اینکه در این پژوهش نقش واسطه ای طرحواره های ناکارآمد اولیه در رابطه بین پیوند والدینی و استعداد اعتیاد در قالب یک مدل ارائه شد، که با توجه به مقادیر شاخص های به دست آمده برای این مدل، ملاحظه گردید که مدل از برازش خوبی برخوردار هست.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی مدیریت کلاس براساس تئوری انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر سبک مدیریت معلم و مسئولیت پذیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
125 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی مدیریت کلاس براساس تئوری انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر سبک مدیریت معلم و مسئولیت پذیری دانش آموزان مقطع متوسطه ی اول در سال تحصیلی 1400-1399 صورت گرفت. روش شناسی پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان متوسطه اول شهرستان کنارک در سال تحصیلی 1400-1399 بود که دو کلاس (دانش آموزان و معلمان دروس زیست شناسی، ریاضی و ادبیات هر کلاس) بعد از همتاسازی به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. بسته مدیریت راهبرانه مدیریت کلاس به معلمان گروه آزمایش آموزش داده شد و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. از پرسش نامه های سبک مدیریت معلم و مسئولیت پذیری دانش آموزان در پیش آزمون، پس آزمون و پیگری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار spss18 از روش های آماری تحلیل کواریانس تک متغیره، تی زوجی و تحلیل کواریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: محاسبه دو شاخص CVR و CVI روایی محتوایی بسته آموزشی را تأیید کرد. تحلیل آنکوا نشان دهنده تفاوت معنی دار سبک مدیریت معلمان در پس آزمون بود (P<0/01) و اندازه اثر بسته آموزشی بر متغیر وابسته برابر 91/0 بود. نتایج آنوا با اندازه گیری های مکرر برای متغیر مسئولیت پذیری دانش آموزان حاکی از تفاوت معنی دار نمرات گروه آزمایش در پیش آزمون با پس آزمون و عدم تفاوت معنی دار پس آزمون و پیگیری گروه آزمایش بود P<0/01, F=181/235, df=1)) که حاکی از تأثیر متغیر مداخله بر مسئولیت پذیری دانش آموزان در پس آزمون و ثبات نتایج در آزمون پیگیری بود. پیش آزمون و پس آزمون گروه گواه تفاوت معنی داری نداشت. نتیجه گیری: بسته آموزشی سبک مدیریت کلاس براساس تئوری انتخاب، دارای اعتبار بوده و روی سبک مدیریت معلمان و مسئولیت پذیری دانش آموزان تأثیرگذار است.