فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۶۱ تا ۶٬۵۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تمایز یا همبودی شناختی دانش آموزان با اختلال خواندن و اختلال ریاضی در متغیرهای مدل پردازش واج شناختی شامل آگاهی واج شناختی، حافظه کوتاه مدت واج شناختی و نامیدن سریع خودکار انجام شد. روش کار: شرکت کنندگان 30 دانش آموز دوره دوم ابتدایی (15 نفر دختر و 15 نفر پسر) بودند که با توجه به ارجاع یا عدم ارجاع آنها به مراکز اختلالات یادگیری و همچنین بر پایه ملاک های اختلال یادگیری ویژه در DSM-V و با توجه به نمراتشان در مقیاس ارزیابی ناتوانی یادگیری LDES-4 در سه گروه اختلال خواندن (10)، اختلال ریاضی (10) و بهنجار (10) قرار گرفتند. سپس، همه افراد به صورت فردی به برخی از خرده آزمون های نسخه ایرانی مقیاس هوشی وکسلر کودکان-ویرایش 5 و ویرایش سوم آزمون رشد زبان کودکان پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس ها نشان داد دو گروه اختلالی در دو متغیر آگاهی واج شناختی شامل تولید واج و تولید کلمه عملکردی مشابه و نسبت به گروه عادی عملکردی متمایز داشتند و تفاوت معنا دار بود. اگرچه در تمایزگذاری کلمه نیز الگوی پاسخ به همین منوال بود؛ اما، تفاوت دو گروه اختلالی و عادی به سطح معنا داری نرسید. در متغیر توالی عدد-حرف از حافظه کوتاه مدت واج شناختی عملکرد دو گروه اختلالی با یکدیگر و با گروه عادی به گونه معنا دار متفاوت بود. در نهایت، در متغیرهای نامیدن سریع خودکار شامل سرعت نامیدن سواد و کمیت و همچنین متغیر فراخنای عددی از حافظه کوتاه مدت واج شناختی بین دو گروه اختلالی و بین گروه اختلالی با گروه عادی تفاوت نمرات بارز و معنا دار نبود. نتیجه گیری: به نظر می رسد در مدل پردازش واج شناختی مولفه آگاهی واج شناختی به عنوان عامل همبودی و مولفه حافظه کاری (نه ظرفیت) واج شناختی به عنوان عامل افتراق بین دو گروه اختلال خواندن و اختلال ریاضی باشد؛ اگرچه، در این زمینه به پژوهش های بیشتری نیاز داریم.
بررسی رابطه دشواری در تنظیم هیجان و فرا نگرانی در تحمل ابهام بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اسکیزوفرنی اختلال روانی پیچیده ای است و یکی از متغیرهایی که در افراد اسکیزوفرنی اهمیت دارد خودتنظیمی هیجانی است. از طرف دیگر، مطالعات نشان داده اند که بین اختلال در تنظیم احساسات و عدم تحمل ابهام رابطه وجود دارد. هدف: هدف از این پژوهش بررسی ارتباط تنظیم هیجان و فرا نگرانی در تحمل ابهام بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. روش: مطالعه حاضر از نوع مطالعه همبستگی بود و به صورت مقطعی انجام شد. جامعه پژوهش بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی فرقانی- نکویی قم در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند. نمونه پژوهش ۱۴۱ بیمار بستری شده و یا مراجعه کننده به مرکز روانپزشکی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ های دشواری در تنظیم هیجان، پرسشنامه فرا نگرانی ولز و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺗﺤﻤﻞ اﺑﻬﺎم استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل مسیر با برنامه PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمره حیطه دشواری در انجام رفتارهای هدفمند مواقع درماندگی ۲۱/۶۳±۵۴/۱ و میانگین نمره دشواری در مهار رفتارهای تکانشی مواقع درماندگی ۱۹/۲۷±۶۷/۲۷ بود. میانگین نمره تحمل ابهام ۴/۳۲±۲۵/۱۲ بود. بین متغیر های دشواری تنظیم هیجان با فرا نگرانی و دشواری تنظیم هیجان با تحمل ابهام هیچ رابطه معناداری یافت نشد. تنها رابطه معنادار اثر فرا نگرانی بر تحمل ابهام بود (۰/۰۴۹=P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه بیانگر ظرفیت کمتری در تحمل ابهام و فرا نگرانی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. پیشنهاد می گردد در درمان بیماران اسکیزوفرنی به این جنبه ها توجه بیشتری گردد.
ارائه مدل پیامدهای درد در بیماران با کمر درد مزمن براساس نشانه های خلقی/ اضطرابی و طرحواره های هیجانی؛ نقش میانجی اجتناب تجربه ای و شفقت به خود
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عوامل مختلف روانشناختی همانند نشانه های خلقی/ اضطرابی پیامدهای درد را تحت تأثیر قرار می دهند. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مفهومی پیامدهای درد براساس نشانه ها و طرحواره های هیجانی با میانجیگری اجتناب تجربه ای، پذیرش درد و شفقت به خود بیماران با درد مزمن انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان و مردان ۳۰-۵۰ ساله دارای کمردرد مزمن مراجعه کننده به کلینیک های درد در بیمارستان های اختر، لبافی نژاد و امام حسین (ع) شهر تهران در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند که تعداد ۴۰۰ نفر با در نظر گرفتن ملاک های ورود با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه نشانه های خلقی/ اضطرابی، فرم کوتاه طرحواره های هیجانی، پذیرش و عمل، پذیرش درد و شفقت به خود بود. داده ها با برنامه های نرم افزاری SPSS نسخه ۲۱ و لیزرل نسخه ۸/۸ با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها : مدل برازش یافته نشان داد، اثر مستقیم نشانه های خلقی/ اضطرابی بر افزایش طرحواره های هیجانی (۰/۰۵>p) و اثر مستقیم طرحواره های هیجانی بر افزایش اجتناب تجربه ای و کاهش پذیرش درد، شفقت به خود (۰/۰۵>p) معنی دار بدست آمد. همچنین اثر غیرمستقیم نشانه های خلقی/ اضطرابی از طریق افزایش طرحواره های هیجانی و افزایش اجتناب تجربه ای و کاهش پذیرش درد، شفقت به خود بر افزایش پیامدهای درد معنادار بدست آمد (۰/۰۵>p). نتیجه گیری : بنابراین اجتناب تجربه ای، پذیرش درد و شفقت به خود در رابطه بین نشانه های هیجانی و طرحواره های هیجانی با پیامدهای درد نقش میانجی را دارند. لذا تدوین مداخلات درمانی مبتنی بر طرحواره های هیجانی در جهت کاهش طرحواره های هیجانی و اجتناب تجربه ای و افزایش پذیرش درد و شفقت به خود می تواند در کاهش پیامدهای درد بیماران مبتلا به درد مزمن مفید باشد.
نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای و همجوشی شناختی در رابطه بین ترومای کودکی و اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
197 - 207
حوزههای تخصصی:
ترومای کودکی منجر به پیامدهای منفی برای سلامت روان مانند اختلالات اضطرابی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای همجوشی شناختی و اجتناب تجربه ای در رابطه بین ترومای کودکی و اضطراب اجتماعی بود. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه بو علی سینا همدان سال تحصیلی 99-98 بود. با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده در پژوهش تعداد 350 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ترومای کودکی، مقیاس اجتناب تجربه ای مختصر، مقیاس همجوشی شناختی، مقیاس اضطراب اجتماعی لایبوویتز بود. داده ها با روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش بین ترومای کودکی، همجوشی شناختی، اجتناب تجربه ای و اضطراب اجتماعی رابطه معناداری وجود داشت (p<0/01). با توجه به مقادیر شاخص های برازش از قبیل RMSEA، CFI، IFI، SRMR و... مدل مفهومی پیشنهادی برازش یافت. همچنین نقش واسطه ای همجوشی شناختی و اجتناب تجربه ای مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین اجتناب تجربه ای و همجوشی شناختی می توانند راههای ویژه ای برای اثرگذاری تروما بر اضطراب باشند.
مدل یابی روابط علّی تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۱۴۸-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد در کمپ های ترک اعتیاد و انجمن معتادان گمنام شهر تهران در سال 1398 بود که 400 نفر (200 نفر مرد و 200 نفر زن) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری، پرسشنامه ذهن آگاهی، پرسشنامه بهزیستی ذهنی، پرسشنامه رضایت از زندگی و پرسشنامه تنظیم هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم متغیرهای تاب آوری و ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی معنادار بود. همچنین، نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد معنادار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که متغیرهای تنظیم هیجان، تاب آوری و ذهن آگاهی نقش مهمی در بهزیستی ذهنی دارند. همچنین، نتایج نشان داد تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی دارای نقش میانجی می باشد.
تأثیر بازی های حرکتی و رایانه ای بر توجه و روابط اجتماعی دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی 10-12 سال
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی علاوه بر مشکلات عملکرد توجه و هوشیاری، پایین ترین سطح فعالیت اجتماعی را نشان می دهند و مشکلات بیشتری در دوستیابی و حفظ آن دارند. هدف: هدف از تحقیق حاضر تأثیر بازی های حرکتی و رایانه ای بر توجه و روابط اجتماعی دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی ۱۲-۱۰ سال بود. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه تجربی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان پسر ابتدایی ۱۲-۱۰ سال مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی منطقه ۴ تهران در سال ۱۴۰۰ بودند. از میان آن ها تعداد ۳۶ نفر به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. بازی های حرکتی و رایانه ای در ۸ هفته و هر هفته در ۳ جلسه ۶۰ دقیقه ای صورت پذیرفت. پرسشنامه کانرز نسخه والدین و پرسشنامه زبوف در پیش آزمون و پس آزمون توسط والدین پر شد. از تحلیل واریانس مرکب و از آزمون تی همبسته جهت تحلیل داده ها و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ استفاده شد. یافته ها: بازی های حرکتی و رایانه ای تأثیر مثبت معنی داری بر توجه و ارتباط اجتماعی داشتند (P≤۰/۰۵)؛ اما بین تأثیر این دو مداخله بر هیچ یک از متغیرهای تحقیق تفاوت معنی داری مشاهده نشد (P≥۰/۰۵). نتیجه گیری: بازی های حرکتی و رایانه ای موجب بهبود توجه و روابط اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می شود؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این بازی ها برای کمک به کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی استفاده شود.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر اهمال کاری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر اهمالکاری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1400 بود. روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنی ها بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 30 نفراز دانش آموزان در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه آموزش مهارت های هوش هیجانی دیدند و گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه اهمالکاری (سولومون و راث بلوم، 1984) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (حسین چاری و دهقانی زاده، 1391) استفاده شد. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار این ضریب برای هر دو پرسشنامه بالای 0.7 به دست آمد. هم چنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد، آموزش هوش هیجانی باعث کاهش اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان شده، هم چنین براساس نتایج یافته ها، آموزش هوش هیجانی باعث افزایش سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان شد. بنابراین به نظر می رسد، آموزش مهارت های هوش هیجانی می تواند باعث کاهش اهمالکاری تحصیلی دانش آموزان شده و تکنیک های موثری را برای افزایش سرزندگی تحصیلی ارایه کند.
واکاوی گزاره های اعتقادی-کلامی قرآن کریم درباره سلامت محیط زیست؛ مطالعه کیفی در نقد دیدگاه کیت توماس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
150-162
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: برخی از نظریه پردازان علت اصلی ظهور بحران های محیط زیست را آموزه های ادیان می دانند. برای نمونه کیت توماس به بخشی از آیات قرآن کریم اشاره می کند و آن را موجب شکل گیری آسیب های مختلف زیست محیطی قلمداد می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی انتقادی دیدگاه کیت توماس بود. در این بررسی انتقادی تلاش شده است از گزاره های اعتقادی-کلامی با محوریت گزاره های قرآن کریم استفاده شود.
اثربخشی آموزش مهارت ارتباط مؤثر بین فردی بر بی میلی زناشویی زنان دارای همسر ناسازگار
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مهارت ارتباط مؤثر بین فردی بر بی میلی زناشویی زنان دارای همسر ناسازگار در سال 1400-1399 بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. حجم نمونه 40 نفر بود که از جامعه مذکور، به روش تصادفی ساده انتخاب شدند.20 نفر به گروه آزمایش و 20 نفر به گروه کنترل تخصیص یافتند. گروه آزمایش در طول هشت جلسه، هر جلسه به مدت 90 دقیقه آموزش مهارت ارتباط مؤثر بین فردی دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و یک متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل ازلحاظ پس آزمون ابعاد بی میلی زناشویی با کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. آموزش مهارت ارتباط مؤثر بین فردی (با کنترل اثر پیش آزمون به عنوان عامل همپراش روی پس آزمون) برافزایش هر یک از ابعاد بی میلی زناشویی شامل از پا افتادگی جسمی (0/001=F، 13/43=P و 0/621=Eta)، از پا افتادگی عاطفی (0/012=F، 21/54=P و 0/572=Eta) و از پا افتادگی روانی (0/02=F، 15/86=P و 0/645=Eta) در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته است. مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر بودن آموزش مهارت ارتباط مؤثر بین فردی بر بی میلی زناشویی زنان دارای همسر ناسازگار می باشد. ازاین رو به مشاوران خانواده و روان شناسان توصیه می شود گام های مؤثری در جهت حفظ و ارتقاء کیفیت زندگی زناشویی زنان بردارند.
رابطه ظرفیت تأملی والدین و بد تنظیمی هیجانی نوجوانان: نقش میانجی توانایی ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی توانایی ذهنی سازی در رابطه بین ظرفیت تأملی والدین با بد تنظیمی هیجانی نوجوانان انجام گردید. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر و پسر بودند که در طیف سنی 11 تا 17 سال قرار داشتند و در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل در مناطق یک و دو شهرستان زنجان بودند. 200 نفر با استفاده از نمونه گیری در دسترس برای این پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ذهنی سازی (RFQ) (ها و همکاران، 2013) و دشواری تنظیم هیجان- (DERS) (گرتز و روئمر، 2004) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. شاخص های برازش نشان دهنده ی برازش عالی داده ها با مدل اصلاح شده بود. ظرفیت تأملی والدین (هم مادر و هم پدر) به صورت غیرمستقیم و از طریق توانایی ذهنی سازی توانستند بد تنظیمی هیجانی در نوجوانان را پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ظرفیت تأملی والدین و توانایی ذهنی سازی در کنار هم می توانند نقش زیادی در پیش بینی بد تنظیمی هیجانی در نوجوانان داشته باشند و لزوم توجه به این عوامل در برنامه های ارتقا تنظیم هیجانی ضروری است.
بررسی مختصات روان سنجی پرسشنامه سلامت روان رانندگان تاکسیرانی آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(شهریور) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
۱۱۶۲-۱۱۴۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به اهمیت مقوله رانندگی و ارتباط آن با سلامت عمومی جامعه، تشخیص صلاحیت های روانشناختی رانندگان تاکسیرانی آنلاین مورد توجه است. تحقیقات مختلف ارتباط بین سلامت روان افراد و رفتارهای مختلف حین رانندگی را نشان داده اند و از سوی دیگر فقدان ابزار ارزیابی در این خصوص، شکاف تحقیقاتی ایجاد کرده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر ساخت ابزاری جهت سنجش سلامت روان رانندگان بود. روش: روش: پژوهش حاضر یک بررسی ابزارسازی و هنجاریابی بود. جامعه آماری پژوهش شامل رانندگان تاکسی های آنلاین در شهر تهران بود. در نهایت 1323 پرسشنامه تکمیل شده بدست آمد. شیوه انتخاب نمونه به صورت دردسترس بود. ابزار پژوهش پرسشنامه سلامت روان رانندگان تاکسیرانی آنلاین و پرسشنامه سلامت عمومی بود. به منظور تحلیل آمارهای توصیفی، از فراوانی و درصد استفاده شد. جهت بررسی همسانی درونی پرسشنامه، از همبستگی پیرسون بین خرده مقیاس های «پرسشنامه سلامت روان رانندگان تاکسیرانی آنلاین» استفاده شد. تحلیل عاملی تأییدی نیز جهت بررسی برازش مقیاس به کار گرفته شد. جهت بررسی روایی همگرای، در کنار پرسشنامه «پرسشنامه سلامت روان رانندگان تاکسیرانی آنلاین»، پرسشنامه سلامت عمومی نیز روی 100 نفر اجرا گردید و همبستگی آن ها مورد بررسی قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ و ضریب بازآزمایی پرسشنامه نیز جهت بررسی اعتبار پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 22 صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی بیانگر بخوبی برزش مدل را تأیید کرد. ملاک اعتبار بررسی شده در مقیاس حاضر، ضریب آلفای کرونباخ بود که اعتبار نسبتاً بالای ابزار حاضر را نشان داد (در دامنه 0/68 الی 0/77). همچنین بین مؤلفه های ابزار مورد نظر همبستگی معنی داری وجود دارد (در دامنه 0/22 الی 0/52). نتایج روایی همگرایی نیز نشان داد که این ابزار با پرسشنامه سلامت عمومی همبستگی معنی داری دارد (0/001 P=، 0/59 r=). نتیجه گیری:. نتایج بررسی نشان داد که «پرسشنامه سلامت روان رانندگان تاکسیرانی آنلاین» از درستی آزمایی و قابلیت اعتماد بالایی برخوردار است. پیشنهاد می شود در جهت استفاده و ارتقای کارایی این ابزار، تحقیقات بیشتری و در گروه های مختلف اجرا شود.
بازنمایی جنسیتی در کتاب زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه دبیرستان از منظر مؤلفه های نگاه نابرابر و تبعیض آمیز به زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (خرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
۵۷۴-۵۵۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: کتاب های درسی منبع اصلی و رسمی انتقال ارزش های جامعه به دانش آموزان بوده و نیروی بسیار قدرتمند در فرآیند شکل گیری نقش های جنسیتی کودکان و نوجوانان محسوب می شوند. در این مقاله باز نمایی جنسیتی و شناسایی ارتباط جنسیت در کتاب زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه در ایران مد نظر می باشد . هدف: شناسایی مؤلفه های اساسی گفتمان جنسیتی در کتب ادبیات فارسی و زبان انگلیسی و علوم اجتماعی دوره دوم متوسطه دبیرستان. روش: تحلیل محتوای کمی و کیفی به صورت ترکیبی می باشد. تحلیل محتوای کیفی متن دروس و تصاویر، انتخاب شده است که در این بخش کیفیت بازنمایی ها مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحلیل محتوای کمی نیز برای مقایسه کمی تعداد تصاویر، اسامی و ضمایر مؤنث و مذکر مورد استفاده قرار می گیرد. جامعه آماری این تحقیق کل کتاب زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه بوده است و با استفاده از میانگین و F و آزمون T نتایج تحقیق بررسی شده است. یافته ها: یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل کمی، دلالت بر وجود نابرابری و تبعیض جنسیتی در کلیه کتب دوره دوم متوسطه بررسی شده داشته اند. نتایج تحلیل محتوایی کتاب ها نیز حاکی از رویکردی سنتی و کلیشه ای و عدم تناسب و توازن به ویژه در ابراز احساسات عاطفی توجه به هر دو جنس بوده است. نتیجه گیری: نادیده گرفتن واقعیت تربیتی دانش آموزان دختر و عدم بازتاب آن در کتاب های درسی چندان منطقی به نظر نمی رسد. همچنین برای اصلاح شرایط ابتدا باید زمینه ی فرهنگی فراهم آید این پژوهش نشان داد که باز تولید کلیشه های تبعیض آمیز جنسیتی به صورت پنهان و گاه آشکار در کتب آموزشی از طریق تصاویر و متون ادبی صورت می پذیرد.
مقایسه اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی پارس و پریسا بر کنترل بازداری دانش آموزان دارای نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
119 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی پریسا و پارس بر کنترل بازداری دانش آموز دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پی گیری 45 روزه بود. تعداد 33 دانش آموز پسر 9 تا 12 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در سه گروه 11 نفری همتا (دو آزمایشی، یکی کنترل) جایگزین شدند. در هر گروه آزمایشی یکی از برنامه های توانبخشی شناختی پریسا و یا پارس در 14 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها برای متغیر کنترل بازداری، توسط آزمون های استروپ و برو- نرو در سه مرحله جمع آوری شدند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره، تک متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی داده ها نشان داد که هر دو برنامه در بهبود کنترل بازداری و اکثر مولفه های آن اثربخش بودند. نتایج آزمون پی گیری نشان داد که در بیشتر متغیرها، اثربخشی برنامه های توانبخشی ثبات داشت. لذا با توجه به نتایج پیشنهاد می شود از دو برنامه با توجه به امکانات رایانه و اینترنت در بهبود کنترل بازداری استفاده شود.
مؤلفه های موفقیت در نقش مادری بر اساس منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف استخراج و تبیین مؤلفه های موفقیت در نقش مادری براساس منابع اسلامی سامان گرفت. برای دستیابی به هدف پژوهش، آیات و روایات مرتبط با موضوع تحقیق استخراج و بررسی شد و مؤلفه ها و زیرمؤلفه های موفقیت در نقش مادری استخراج و به روش استنباط دینی روان شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد: الف) مادر برای موفقیت در نقش خود باید در چهار بُعد زیستی روانی، شناختی، عاطفی و رفتاری ویژگی هایی داشته باشد که از آنها به مؤلفه های شایستگی در نقش مادری تعبیر می شود؛ ب) هر کدام از این مؤلفه ها دارای زیرمجموعه هایی هستند که از آنها به زیرمؤلفه های شایستگی یاد می شود. زیرمؤلفه های زیستی روانی شامل سلامت جسمی و سلامت روانی است؛ زیرمؤلفه های شناختی، آمادگی شناختی برای مادر شدن و پذیرش نقش مادری را دربرمی گیرد؛ زیرمؤلفه های عاطفی مشتمل بر پذیرش قلبی فرزند، دلسوزی نسبت به فرزند می باشد و زیرمؤلفه های رفتاری عبارت اند از: محبت کردن به فرزند، صبر و بردباری، حضور فعّال در کنار فرزند، مدارا کردن با فرزند، پاسخگو بودن، پاکدامنی، اعتدال رفتاری، راستگویی و عمل به وعده، هماهنگی با همسر در تربیت فرزند و عدالت در نقش مادری.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خرد در ایران: یک دیدگاه یکپارچه از عوامل پیشایندی، پسایندی و همبسته خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
91 - 108
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خرد با توجه به ابعاد، مقوله ها و مولفه های الگوی خرد در جامعه ایران انجام شد. جامعه پژوهش شامل افراد بالای 20 سال ایرانی بود. 985 نفر از گروه های مختلف قومی، جنسیتی، سنی و تحصیلی به کمک روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. نتایج تحلیل عامل تاییدی نشان داد که ساختار 6 بعدی خرد یعنی عوامل علی (مهارت ها و توانایی های شناختی، هوش هیجانی و ویژگی های شخصیتی)، مقوله اصلی (یکپارچگی، هماهنگی و تعادل ابعادی وجودی)، شرایط زمینه ای (دینداری، معنویت و تعالی خود، اخلاق، تامل و تجارب چالش انگیز)، شرایط مداخله گر (عوامل محیطی، نظام آموزش رسمی و غیررسمی و خانواده)، راهبردها (استدلال خردمندانه، نگرش و رفتارهای جامعه پسند، بهزیستی، مشاوره، راهنمایی و رهبری دیگران) و پیامدها (کمال و سعادت انسان، خیر مشترک و جهانی عادلانه تر) با داده ها برازش مناسبی داشتند. به طور کلی خرد را می توان به عنوان صفت منحصر به فرد، پیچیده و چندمولفه ای انسانی تعریف کرد که یکپارچگی پویا و متعادل مولفه های مختلف را در بر می گیرد. باید اذعان داشت توصیف خرد به عنوان بهترین بودن در همه ابعاد، موجب شود بسیاری آن را یک ایده ال غیرقابل دسترس ادراک کنند، در حالی که خرد را می توان به عنوان یک پیوستار در نظر گرفت که افراد ممکن است در طیفی از خیلی کم تا خیلی زیاد در ارتباط با این ابعاد قرار گیرند. این ابعاد به صورت هم افزایی در مسیر افزایش سطح خرد عمل می کنند و در واقع می توان گفت خرد بزرگتر از جمع اجزای آن است.
تاثیر ایجاد اعتبار به روش برچسب زنی بر میزان همنوایی حافظه دیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
109 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر ایجاد اعتبار برای شریک به روش برچسب زنی بر میزان همنوایی حافظه دیداری بود. در این پژوهش میزان همنوایی حافظه بازشناسی 64 شرکت کننده بر اساس طرح «پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل» بررسی شد.ابتدا در مرحله ی پیش آزمون سطح واقعی عملکرد انفرادی حافظه بازشناسی دیداری شرکت کنندگان با استفاده از سیستم بینالمللی تصاویر عاطفی (IAPS) برآورد شد. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش در حضور یک هم-شاهد متخصص )همدست پژوهشگر)که با زدن برچسب افسر پلیس معتبر شده بود، و شرکت کنندگان گروه کنترل در حضور هم-شاهد غیر متخصص (همدست پژوهشگر) در تکالیف بازشناسی تصاویر شرکت کردند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد که شرکت کنندگان گروه آزمایش بیشتر از گروه گواه با هم-شاهد معتبر همنوایی کردند (88/0η p 2 = و005/0 < p و35/19 = (58) F). در مجموع، نتایج نشان داد که ارائه اطلاعات در مورد تخصص یک هم-شاهد میتواند بر همنوایی حافظه با او اثر داشته باشد. معلوم شد که ارزیابی فرد از اعتبار حافظه شریک مهمترین نقش را در این میان بازی میکند. به نظر میرسد ادراک فرد از میزان اعتبار هم-شاهد بر نحوه پردازش اطلاعات جدید توسط او اثر میگذارد که این امر به خاطر اسنادهای اشتباه در فرایند نظارت بر منبع منجر به افزایش همنوایی میشود. همچنین نفوذ اجتماعی نیز سهمی در تاثیر اعتبار دارد، البته نه برای اعتبار بخشی به خاطرات بلکه از نظر نحوه استفاده از اطلاعات.
تبیین روابط علی تنظیم هیجان و استرس والدینی با تعارضات زناشویی: نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان-شناختی در دوران همه گیری کروناویروس
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
75 - 98
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گری انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و استرس والدینی با تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس اجرا شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را زنان متاهل شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 257 نفر بود، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه تعارضات زناشویی (1379)، پرسش نامه تنظیم هیجان (2006)، پرسش نامه پذیرش و عمل ویرایش دوم (2011) و فرم کوتاه پرسشنامه استرس والدینی (1983). اطلاعات به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که استرس والدگری و تنظیم هیجان با تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس رابطه معناداری وجود دارد (05/0> p). همچنین نتایج نشان داد که انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین استرس والدگری و تنظیم هیجان با تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس نقش میانجی دارد (05/0> p). بنابراین، به منظور کاهش شدت تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس، پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی لازم برای کاهش استرش های والدگری اجرا شود.
پیش بینی تاثیر ویژگی های شخصیتی بر شوخ طبعی و تفکر انتقادی زوجین شهر نیشابور
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی ویژگی های شخصیتی بر شوخ طبعی و تفکر انتقادی زوجین بود. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن پیمایشی- تحلیلی است و به شیوه همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را زوج های جوان نیشابور تش کیل داده اند. نمونه گیری به صورت در دسترس از بین زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره در سطح شهر نیشابور که حداقل 2 سال از ازدواج آن ها گذشته بود و داوطلب شرکت در این پژوهش بودند؛ انتخاب شدند. ابزار گردآوری پژوهش شامل پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا فاسیون (CCTST)، پرسشنامه استاندارد سبک های شوخ طبعی مارتین و همکاران 1988 و پرسشنامه 5 عاملی شخصیت نئو (1985) بود. برای تحلیل اطلاعات از آزمون همبستگی استفاده شد که با استفاده از نرم افزار SPSS صورت پذیرفت. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین شوخ طبعی و باوجدان بودن و توافق رابطه معناداری وجود ندارد؛ این در حالی است که یافته های فوق حاکی از آن است که شوخ طبعی با برون گرایی و انعطاف پذیری رابطه مستقیم و معناداری و با مؤلفه های روان رنجوری رابطه معکوس و معناداری دارد. همچنین بین تفکر انتقادی و انعطاف پذیری رابطه معناداری وجود ندارد؛ این در حالی است که یافته های فوق حاکی از آن است که تفکر انتقادی با برون گرایی و توافق و باوجدان بودن رابطه مستقیم و معناداری و با مؤلفه های روان رنجوری رابطه معکوس و معناداری دارد.
ارزیابی پاسخ های مخاطبین آگهی های ملکی در فضای مجازی با روش بازاریابی عصبی (نورومارکتینگ)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی پاسخ های مخاطبین آگهی های ملکی در فضای مجازی با روش بازاریابی عصبی (نورومارکتینگ) می باشد که از نظر ماهیت پژوهش، کاربردی، به لحاظ روش پژوهش، کیفی و از نظر استراتژی پژوهش، نظریه داده-بنیاد بوده است. تعداد 30 مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. از مقبولیت، انتقال پذیری و تائید پذیری جهت برآورد روایی و از روش بازآزمون برای سنجش پایایی (89/14درصد) استفاده گردید. روش تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. بنابر نتایج به دست آمده، تعداد 330 کدباز اولیه، شناخته شد. در مرحله کدگذاری باز، داده ها از طریق ارتباطات تلفنی با مشتریان اینترنتی مسکن که نیاز به خرید یا معاوضه مسکن داشتند، جمع آوری گردید. در مرحله کد گذاری محوری 26 مفهوم به عنوان مفاهیم پژوهش شکل گرفتند؛ و درنهایت در مرحله کد گذاری انتخابی با استفاده از فن مقایسه مستمر مقوله ها تعداد 5 مقوله ی اصلی شامل فرایندها، مدیریت ارتباط با مشتری، ملاک های انتخاب ملک، خدمات به مشتریان و عامل زیباسازی، به دست آمد. انتظار می رود مدل طراحی شده در این پژوهش به طورکلی به عنوان ابزاری جهت افزایش جذب مشتریان و خواسته های مشتریان در انتخاب ملک مورداستفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی، استرس شغلی و تنظیم هیجان معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی، استرس شغلی و تنظیم هیجان معلمان زن شهرستان آزادشهر در سال 1401 انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی معلمان زن شهرستان آزادشهر در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که از میان آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 45 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های خودکارآمدی، تنظیم هیجان و استرس شغلی بود. داده های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و استفاده از نرم افزار spss نسخه 25 تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی، استرس شغلی و تنظیم هیجان معلمان زن شهرستان آزادشهر اثربخش است (0/05>P). نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با درک رویداد آشفته کننده بدون اجتناب یا مهار آن، منجر به افزایش خودکارآمدی، کاهش استرس شغلی و بهبود تنظیم هیجان معلمان زن شهرستان آزادشهر می گردد.