فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۰۱ تا ۷٬۲۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
85 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه : جامعه پسندی به عنوان یک خصیصه شخصیتی به ارائه تصویر مطلوب و مورد پسند از خود اشاره دارد. شناخت عوامل پیش بینی کننده جامعه پسندی، سبب شناخت بهتر عوامل نیرومندساز تعامل های اجتماعی می شود. هدف این پژوهش، پیش بینی جامعه پسندی بر اساس سبک های تبادل اجتماعی و سبک فرزند پروری در دانشجویان بود. روش : طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مرکز تحصیلات تکمیلی پیام نور تهران در سال تحصیلی 1399-1400 بود که تعداد 200 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شخصیت جامعه پسند (پنر، 2002)، مقیاس سبک های تبادل اجتماعی (لیبمن و همکاران، 2011) و پرسشنامه سبک های فرزند پروری بامریند (1967) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون ساده چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده ها در نرم افزار Spss-24 تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان دادند که سبک تبادلی انصاف و سرمایه گذاری افراطی و سبک فرزند پروری مقتدرانه می توانند، جامعه پسندی را با اطمینان پیش بینی نمایند (001/0P≤ ). نتایج ضریب رگرسیونی استاندارد شده نیز نشان داد، انصاف با بتای استاندارد 35/0 بیشترین قدرت پیش بینی را داراست. نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت ،سبک فرزند پروری مقتدرانه، سبک های تبادلی انصاف و سرمایه گذاری افراطی می توانند، جامعه پسند را تبیین و توجیه نمایند و می توانند، برای شناسایی عوامل زمینه ساز جامعه پسندی بکار برده شود.
مسؤلیّت زنان در جامعه منتظر امام مهدی علیه السّلام
حوزههای تخصصی:
زن منتظر در عصر غیبت مسئولیت هایی در قبال امام زمان علیه السّلام دارد. زنان، بخش عمده یک جامعه را تشکیل داده و با توجه به نقش های خاص شان در عرصه خانواده و جامعه، توجه به هر گونه برنامه ریزی ترویج فرهنگ مهدوی، لازم و ضروری است. اینکه جایگاه و تکالیف زنان منتظر در جامعه چیست؟ برای رسیدن به این پرسش از گردآوری منابع و متون دسته اول که مبتنی بر توصیف و تحلیل داده ها است، استفاده شده است. مطابق یافته هایی که خداوند در مورد زن گفته و در روایات بیان شده است وی می تواند، در جامعه اسلامی با ترویج و تبلیغ هرچه بیشتر دین، خودباوری و معنویت را در بین سایر زنان تقویت نمایند و به آنان یادآوری کنند که زنِ منتَظر همان زن مسلمان و باایمانی است که حقیقت اسلام را دریافته و به آن عمل می کند؛ یعنی در عین حال با معرفت و اعتقاد کامل زمینه را برای ظهور مهیا می سازد و در عرصه اجتماع با امر به معروف و نهی از منکر زمینه ظهور را فراهم آورد.
شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روان کودکان و نوجوانان در همه گیری کووید-۱۹: یک مطالعه مرور سیستماتیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف با شروع بحران همه گیری ویروس کووید-19 در سراسر جهان از جمله ایران، لزوم پیشگیری و درمان کووید-۱۹ به یک اولویت ملی برای همه گروه های جامعه تبدیل شده است. کودکان به عنوان یکی از گروه های آسیب پذیر جامعه در ابعاد مختلف تحت تأثیر این همه گیری قرار دارند. درنتیجه این مطالعه به دنبال این بوده است که با مرور شواهد و منابع موجود در سطح داخلی و بین المللی، عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روان کودکان ساکن ایران در مواجهه با همه گیری کووید-19 را شناسایی و طبقه بندی کند. مواد و روش ها روش این مطالعه از نوع تحقیقات توصیفی با مرور نظام مند اسناد و منابع کتابخانه ای و جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و بین المللی بوده است که فرایند آن با کمک نمودار پریزما گزارش شده است. مطالعات کمّی نهایی با کمک چک لیست ارزیابی مطالعات و درنهایت 9 مطالعه برای بررسی و تحلیل نهایی انتخاب و وارد مطالعه شدند. یافته ها در میان مطالعاتی که به سلامت روان کودکان ساکن ایران اشاره داشتند، فقط یک مطالعه در سطح ملی بود، بیش از 44 درصد محدود به کودکان شهر تهران بود و همچنین بیش از 77 درصد مطالعات، جمعیت عمومی کودکان را مطالعه کرده بودند. براساس نتایج این مطالعه می توان گفت عوامل تمایزیافتگی خویشتن بالا، سبک های حل تعارض سازگارتر مادر- فرزند و پدر- فرزند، سن بیشتر، افزایش زمان حضور والدین در خانه و تحصیلات بیشتر مادر به عنوان عوامل محافظ و تعیین کننده مثبت سلامت روان (اضطراب و ترس از کرونا) کودکان ساکن ایران شناسایی شدند. از طرفی اضطراب کرونا در مادران، اضطراب، استرس و افسردگی در مادران، آگاهی کودکان از کرونا، ابتلا به ویروس کرونا و یا فوت شخصی از خویشاوندان بر اثر ویروس کرونا، اشتغال والدین به عنوان کادر درمان، مزاحمت و گوش به زنگی والدین، تک فرزند بودن، کم شنوایی و ناشنوایی عوامل خطر برای سلامت روان کودکان (اضطراب، ترس از کرونا و پرخاشگری) ساکن ایران در همه گیری کروناست. نتیجه گیری در ایران در مقایسه با کشورهای مختلف مطالعات بسیار محدودی به سلامت روان کودکان (اضطراب، ترس از کرونا و پرخاشگری) و به ویژه عوامل تعیین کننده اجتماعی آن پرداخته بودند. مطالعات موجود نیز ابعاد محدود سلامت روان و عوامل تعیین کننده سطح فردی و خانوادگی را عمدتاً مطالعه کرده بودند. اما شناخت و توجه به عوامل تهدیدکننده، پیشگیری کننده و تقویت کننده سلامت روان کودکان و رسیدگی به آن از طریق مداخلات و اقدامات اجتماعی می تواند به شکستن چرخه ناکارآمد نابرابری و تبعیض، ارتقای سلامت روان و کاهش آسیب در مواجهه با همه گیری فعلی و همه گیری های احتمالی در آینده منجر شود.
مقایسه اثربخشی آموزش شناختی حافظه و توجه از راه دور بر کارکردهای اجرایی و علائم رفتاری در کودکان دارای نقص توجه/بیش فعالی با و بدون اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر توانبخشی شناختیحافظه و توجه از راه دور بر کارکردهای اجرایی و علائم رفتاری در کودکان دارای نقص توجه/بیش فعالی با و بدون اختلال یادگیری ویژه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان 8 تا 12 سال مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با و بدون اختلال یادگیری مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400 بودند. در این پژوهش تعداد 15کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با اختلال یادگیری و 15 کودک بدون اختلال یادگیری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه های آزمایش توانبخشی شناختیحافظه و توجه (نجاتی، 2021) را طی 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. به منظور گردآوری اطلاعات از آزمون عصب شناختی کولیج(2002) (CNT) و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی(1990) (SSRS) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس انجام گرفت. یافته ها نشان داد اثر توانبخشی شناختیحافظه و توجه از راه دور بر کارکردهای اجرائی (001/0P<) و علائم رفتاری(001/0P<) در کودکان دارای اختلال نقص توجه بدون اختلال یادگیری در مقایسه با کودکان دارای نقص توجه همراه با اختلال یادگیری بیشتر بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که توانبخشی شناختی منجر به بهبود عملکرد اجرائی و کاهش مشکلات رفتاری کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و اختلال یادگیری می شود.
رابطه ی شیوه های فرزندپروری با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه سبک های فرزندپروری با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ی اول شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 می باشد که 168 نفر از آن ها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند، پس از ریزش پرسشنامه ها، تعداد نمونه ی باقیمانده 156 نفر بود. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه های سبک های فرزندپروری بامریند (1972) که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بود استفاده شد. همچنین برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی از معدل کارنامه ی ماهانه ی دانش آموزان استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-23 بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین سبک های فرزندپروری والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاکی از آن بود که بین سبک فرزندپروری مقتدرانه با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنادار و بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه و مستبدانه با عملکرد تحصیلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد.
رابطه وابستگی به بازی های آنلاین با اضطراب اجتماعی در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین رابطه وابستگی به بازی های آنلاین با اضطراب اجتماعی در نوجوانان می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه ی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر تهران در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398 تشکیل می دهند که از بین آنان بر اساس جدول مورگان و روش نمونه گیری در دسترس تعداد 320 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه اعتیاد به بازی های آنلاین وانگ و چانگ (2002) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی جرابک (1996) بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) با استفاده از نرم افزار SPSS-22 صورت گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که اضطراب اجتماعی پیش بینی کننده معناداری برای وابستگی به بازی های آنلاین در دانش آموزان مقطع متوسطه می باشد و در سطح معناداری 01/0 با ضریب بتا 14/0، به صورت مثبت وابستگی به بازی های آنلاین را پیش بینی کرده است.
پیشبینی راهبردهای مقابله ای بر اساس اعتماد معرفتی و زودباوری معرفتی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیشبینی راهبردهای مقابله ای بر اساس اعتماد معرفتی و زودباوری معرفتی در نوجوانان بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه نوجوانان 15 تا 18 ساله مراجعه کننده به مراکز مشاوره مناطق 1 تا 5 شهر تهران بود. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس جدول مورگان و با در نظر گرفتن احتمال ریزش آماری و برای اطمینان بیش تر 250 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونه گیری در دسترس با مراجعه به مراکز مشاوره و کلینیک های روانشناسی کودک و نوجوان نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه زودباوری معرفتی کمپل و همکاران (2021) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس (1988) بود. در پژوهش حاضر داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد اعتماد معرفتی می تواند 6/10 درصد از راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و زودباوری معرفتی می تواند 2/10 درصد از راهبردهای مقابله ای هیجان مدار نمونه آماری پژوهش پیش بینی کند (01/0>p). همچنین نشان داد اعتماد معرفتی می تواند با ضریب بتای 16/0 راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و زودباوری معرفتی می تواند با ضریب بتای 15/0 به طور معنادار و مستقیم راهبردهای مقابله ای هیجان مدار را پیش بینی کند (01/0> p).نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که راهبردهای مقابله ای بر اساس اعتماد معرفتی و زودباوری معرفتی قابل پیش بینی است.
روابط ساختاری خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان با گرایش به عود اعتیاد در بیماران تحت درمان نگه دارنده با متادون: نقش میانجی تحمّل آشفتگی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۱۹۸-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی روابط ساختاری خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان با گرایش به عود اعتیاد در بیماران تحت درمان نگه دارنده با متادون با توجه به نقش میانجی تحمّل آشفتگی و انعطاف پذیری شناختی بود. روش: طرح پژوهش، توصیفی-همبستگی از توع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه معتادان تحت درمان نگه دارنده با متادون شهر رشت درسال 1398 بودند. تعداد 260 نفر به روش نمونه گیری متوالی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق آزمون های انعطاف پذیری شناختی، تحمل آشفتگی، دشواری در نظم بخشی هیجانی، خطرجویی و مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد انجام شد. یافته ها : الگوی نهایی پس از اصلاح (یعنی حذف مسیر دشواری در نظم بخشی هیجان به سمت گرایش به عود اعتیاد) و آزاد کردن تعدادی از خطاهای کوواریانس برازش خوبی با داده ها داشت. نتایج نشان داد که ضرایب مسیر مستقیم بین خطرپذیری با انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی، منفی و معنی دار و با گرایش به عود اعتیاد، مثبت و معنی دار است. همچنین مسیر مستقیم بین دشواری در نظم بخشی هیجان با انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی، منفی و معنی دار بود. رابطه متغیرهای میانجی، یعنی انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی با گرایش به عود اعتیاد، منفی و معنی دار بود. مسیرهای غیرمستقیم خطرپذیری و دشواری در نظم بخشی هیجان به سوی گرایش به عود اعتیاد از طریق میانجی گری انعطاف پذیری شناختی و تحمل آشفتگی معنی دار بودند. نتیجه گیری: رفتارهای خطرجویانه و توانایی اندک در تنظیم هیجانات شدید، ماشه چکان عوداعتیاد هستند و پیشنهاد می شود در برنامه درمانی معتادان تحت درمان مهارت های تقویت کننده کنترل رفتاری و تنظیم هیجان گنجانده شده و مداخلاتی برای بهبود انعطاف پذیری شناختی و افزایش تحمل آشفتگی طرح ریزی گردد.
Effectiveness of Family-Centered Education Based on Islamic-Iranian Model on Adjustment of Excitement and Adaptability of Family in Wives of Addicted People(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: One of the psychosocial damages that can shake the social, cultural, and family foundations of any society and threaten human abilities is the phenomenon of addiction. Drug use by family members has a significant impact on their lives and those around them, and the most critical effect of addiction is on the addicted spouse. This study aimed to determine the effectiveness of family-based education based on the Islamic-Iranian model on emotion regulation and adaptability of addicts' Wives. Methods: The present study is quasi-experimental and is a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population includes all women with addicted Wives referred to the Imam Khomeini Relief Committee in Ardakan. A sample of 30 people was selected by the available sampling method and was divided into two experimental and control groups so that each group, there were 15 people. The samples were selected based on the criteria of interest to participate in the research, minimum primary education, age range between 22-50, family monogamy, and spouse addiction to drugs (not psychotropic substances). Each group underwent a pre-test, and then the experimental group received nine individual sessions (one and a half hours per week) of family-based training based on the Islamic-Iranian model. At the same time, the control group was not given any intervention. This study used emotion regulation questionnaires and Family adaptability and cohesion evaluation scale. Results: Analysis of covariance showed that family-centered education significantly affected the family adjustment of addicted Wives, while no significant effect was observed on emotion regulation. Conclusion: Family-oriented education based on the Islamic-Iranian model helps women to have less reactive behavior by modulating emotions and to be more adaptable to critical situations such as husband's addiction.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهانه غذاخوردن بر خودکارآمدی بدنی و خوردن هیجانی کودکان فزون وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضافه وزن و چاقی مرتباً در سراسر جهان در حال افزایش می باشد. با توجه به تأثیر چشمگیر چاقی بر بیماری های حاد و مزمن، سلامت عمومی، توسعه و بهزیستی، بررسی چاقی کودکان در اولویت بهداشت جهانی قرار دارد. هدف پژوهش اثربخشی آموزش ذهن آگاهانه غذاخوردن بر خودکارآمدنی بدنی و خوردن هیجانی کودکان فزون وزن بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان دارای اضافه وزن پسر مقطع دبستان شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 بود که تحت هیچ مداخله کاهش وزنی قرار نداشتند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس پرسشنامه های خودکارآمدی بدنی و غذاخوردن هیجانی بین هر دو گروه توزیع شد. پس از آن برنامه آموزش سبک زندگی سالم بر روی گروه آزمایش اجرا شد. سپس پرسشنامه های ذکر شده در بالا مجدداً توسط هر دو گروه تکمیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد تأثیر آموزش ذهن آگاهانه غذاخوردن بر افزایش خودکارآمدنی بدنی و کاهش خوردن هیجانی کودکان فزون وزن معنادار بود (001/0 >P). نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت از آموزش ذهن آگاهانه غذاخوردن برای بهبود و اصلاح عوامل محافظت کننده روانشناختی کودکان فزون وزن استفاده شود.
عوامل فردی و خانوادگی زمینه ساز سوءاستفاده جنسی در تجارب کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به حساسیت دوران کودکی و نوجوانی، بررسی عوامل زمینه ای برای پیشگیری از آسیب های روانی و اجتماعی مانند آزار جنسی کودکان و نوجوانان ضروری است. این مطالعه باهدف بررسی تجربیات زیسته کودکان و نوجوانان در مورد عوامل فردی و خانوادگی زمینه ساز آزار جنسی انجام شد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی بود. استراتژی آن پدیدارشناسانه بود. نمونه گیری هدفمند از موارد بحرانی، 15 کودک و نوجوان قربانی که مورد آزار و اذیت و آزار جنسی قرارگرفته بودند و به مرکز پزشکی قانونی شهر تهران مراجعه کرده بودند، بر اساس اشباع نظری تکمیل شد. فرایند جمع آوری داده ها در طول سال 1398 انجام شد ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. صدا ضبط شد و محتوا به متن تبدیل شد. سپس داده ها به صورت مفاهیم و مقوله ها بودند. گروه تحقیق شامل اساتید راهنما و مشاور، اعتبار ابزار مصاحبه را تائید کردند. همچنین، شرکت کنندگان صحت فرآیند کدگذاری را تائید نمودند. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل اصلی بروز آزار (1) عوامل فردی (اعتماد نابجا، رابطه با غریبه ها، سادگی، استرس، تنهایی، پوشش نامناسب، بی توجهی به توصیه های والدین و وابستگی عاطفی) بوده است؛ و (2) عوامل خانوادگی (رابطه ضعیف با والدین، جدایی والدین، سختگیری والدین، مشغله مادر، بی توجهی والدین، نظارت ضعیف والدین، فرار از خانه و ترس از والدین). در مقایسه نتایج با پیشینه تحقیق، مقوله های فردی و خانوادگی برای پیشگیری از عوامل زمینه ای آزار جنسی. شناسایی شد.
اثربخشی مراقبه ذهن آگاهی بر ادراک زمان با کاربرد تکلیف دوقسمتی زمانی در جمعیت دانشجویی دختر سالم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ادراک زمان و خودآگاهی و بررسی سازوکارهای مرتبط با آن، مقوله ها ی پیچیده و جذابی هستند که همواره کنجکاوی بشر را بر می انگیخته اند. مطالعه اخیر برای بررسی اثرات ذهن آگاهی بر ادراک زمان با روش آزمایشی گروهی انجام شد. روش کار: 31 نفر دانشجوی مقطع کارشناسی که از نظر سلامت روانی و بیماری های مغزی ارزیابی شده بودند و از نظر اندازه توانمندی ذهن آگاهی در حد متوسط بوده اند به دو گروه آزمایش 16 نفر و کنترل 15 نفر تقسیم شدند. گروه آزمایشی یک جلسه فایل صوتی 13 دقیقه ای ذهن آگاهی را گوش داده و به تمرینات آن عمل کردند. برای گروه کنترل یک جلسه فایل صوتی خنثی ارائه شد. تکلیف دو قسمتی زمانی قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل ارائه و یافته های آن ثبت شد. یافته ها: یافته ها نشان داد گروه آزمایش به طور معناداری در اندازه نقطه دوقسمتی زمانی (Bisection point)نسبت به گروه کنترل نمرات پایین تری کسب نموده اند و همچنین تعداد درصد پاسخ های طولانی (Persentage Long response) در این گروه به طور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش داشت که نشانگر بیش تخمینی زمانی به دنبال اثر تمرین ذهن آگاهی می باشد. در این پژوهش اندازه متغیر رفتاری زمان واکنش که شاخص رفتاری از بهبود فرآیند تصمیم گیری است اندازه گیری شد اما تفاوت معناداری در دو گروه آزمایش و کنترل مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج بر اساس این فرضیه که ذهن آگاهی با کاهش سطح برانگیختگی و افزایش منابع توجهی به محرک های درونی موجب بیش تخمینی زمان می شود مورد تحلیل قرار گرفت و برای بررسی تأثیر ذهن آگاهی در فرایند تصمیم گیری به نظر می رسد ارزیابی و تحلیل طیفی تغییرات امواج مغزی هم زمان با پاسخ های رفتاری ضروری است.
میزان توجه به ابعاد پنجگانه سلامت در محتوای کتب درسی علوم تجربی دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت در مدارس و برنامه ریزی اصولی برای سلامت نسل آینده کشور، یکی از شاخص های مهم و اصولی و زیر بنای توسعه کلان جامعه در همه ابعاد آن است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل محتوای کتب درسی علوم تجربی دوره ابتدایی براساس میزان توجه به ابعاد پنجگانه سلامت (جسمی، روانی، معنوی، اجتماعی و زیست محیطی) است. روش پژوهش تحلیل محتوا است و برای گردآوری داده ها از فهرست بازبینی محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری مشتمل بر کتب درسی علوم تجربی پایه اول تا ششم ابتدایی در سال تحصیلی ۹۹ -۱۳۹۸ در قالب ۸۱ درس و ۶۴۴ صفحه بود. واحد تحلیل نیز شامل تمام صفحات (شامل متون، تصاویر، فعالیت ها و پرسش ها) بود که برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی (جداول فراوانی و درصد) استفاده شد. یافته ها نشان داد، کتاب علوم تجربی پایه اول و پنجم ابتدایی به مولفه سلامت جسمی و پایه های دوم، سوم، چهارم و ششم به بعد زیست محیطی بیشتر پرداخته اند و در مقابل، در علوم تجربی پایه های اول، سوم، چهارم، پنجم و ششم به مولفه سلامت معنوی و کتاب علوم دوم به سلامت روانی کمترین توجه مشاهده شد. نتایج حاصل از یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که محتوای کتب علوم تجربی دوره ابتدایی به تمامی ابعاد پنجگانه سلامت پرداخته است اما میزان توجه به برخی از ابعاد سلامت از یکنواختی، تعادل و فراوانی مطلوبی برخوردار نبوده است.
طراحی و روان سنجی ابزار سنجش برنامه ی تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سنجش برنامه تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی در ایﺮان ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ اﺑﺰاری اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻃﻮر دﻗﯿﻖ موفقیت ها و ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎی این برنامه را اندازه گیری و تعیین نماید. این پژوهش به منظور طراحی و روان سنجی ابزار سنجش برنامه تحول و نوآوری در آموزش پزشکی انجام شد. روش : این ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ در ﺳﺎل تحصیلی 1398-1397 و طی دو مرحله ﻃﺮاﺣﯽ و اﻧﺠﺎم گردید. در ﻣﺮﺣﻠﻪ ﮐﯿﻔﯽ ﭘﮋوﻫﺶ، ﻃﺮاحی ﮔﻮیه ﻫﺎ و در ﻣﺮﺣﻠﻪ ﮐﻤﯽ روان سنجی ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺖ. ابزاراولیه با 293 گویه طراحی و پس از دو مرحله دلفی به 166گویه تقلیل یافت. روایی صوری و محتوایی کمی و کیفی بررسی و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تعیین گردید. نهایتاً با تحلیل عامل تأییدی ابزار مذکور با استفاده از نرم افزار Smart pls3 موردتایید قرار گرفت. یافته ها: پس از مراحل تعیین روایی و پایایی، پرسشنامه ای با 12 بعد و84 گویه طراحی شد. مقدار شاخص روایی محتوایی همه گویه ها بالای 7/0به دست آمد. در بررسی روایی سازه، مقدار بار عاملی تمام گویه ها، مقادیر مناسبی عمدتا بالاتر از 7/0،پایایی هر دو ملاک(آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی)تمام ابعاد بالای 7/0، میانگین واریانس استخراج شده((AVE را در همه ابعاد بیشتر از 5/0 نشان داد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه شاهد مناسبی در خصوص استحکام ساختار عاملی و پایایی ابزار سنجش برنامه تحول و نوآوری است. این نتایج می تواند در توسعه ابزار سنجش برنامه تحول و نوآوری در سایر دانشگاه های علوم پزشکی و موسسات آموزش عالی سلامت، مورد توجه و استفاده پژوهشگران قرار گیرد.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
۳۳۶-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از این است که عوامل مختلفی در تبیین خودآسیبی افراد تأثیر می گذارد، سنجش و اندازه گیری خودآسیبی و اظهارات مربوط به آن یکی از مسائلی است که از اهمیت زیادی برخوردار بوده و در پژوهش های فارسی مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی در بین افراد دانشجو بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران بود که از میان آنها 393 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی کلونسکی و گلن (2009)، مقیاس رفتارهای پرخطر رجاعی و شفیعی (1390)، مقیاس افسردگی، اضطراب، و تنیدگی لاویبوند و لاویبوند (1995) مقیاس شخصیت مرزی لیشنرنیگ (1999) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی به کمک نرم افزارهای 22VSPSS و 8.80VLISREL استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس اظهارات خودآسیبی از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است (0/94 = CFI، 0/92 =IFI ، 0/08 = RMSEA ). . همچنین برای بررسی اعتبار پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که این میزان 93/0 بدست آمد و حاکی از رضایت بخش بودن اعتبار ابزار است. افزون بر آن نتایج همبستگی پیرسون نشان داد اظهارات خودآسیبی با رفتارهای پرخطر، افسردگی، اضطراب و تنیدگی رابطه مثبت و معنی داری در سطح 01/0 >P دارد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد مقیاس اظهارات خودآسیبی در جامعه ایرانی از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار بوده و لذا استفاده از این مقیاس در پژوهش های مختلف می تواند کمک کننده باشد.
ساخت و اعتبار یابی پرسش نامه تصور از خدا براساس اسماء الهی در آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تهیه و ساخت پرسش نامه تصور از خدا، براساس اسماء الهی در آیات و روایات و تعیین ویژگی های روان سنجی (اعتبار و روایی) آن سامان یافته است. روش تحقیق، روش تحلیل محتوا و روش پیمایشی بود. جامعه آماری، شامل طلاب حوزه علمیه، دانشجویان دانشگاه علمی کاربردی، فرهنگیان آموزش و پرورش (معلمان) و اعضای پایگاه مقاومت بسیج شهر شیراز کوار در سال 1399 بود که تعداد 367 نفر، به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. برای ارزیابی روایی محتوای یافته ها، هر آیتمی که حداقل CVR آن 62/0 به بالا و شاخص CVI آن 79/0 و بالاتر بود، تأیید شد. نتایج روایی ملاک به شیوه همگرا، بین پرسش نامه این پژوهش و مقیاس هم ارز (820/0) به دست آمد که در سطح 01/0 معنادار بود. روایی سازه به شیوه تحلیل عاملی، پنج عامل به ترتیب، «ناصریت»، «رحمانیت-غافریت»، «منعمیت-رازقیت»، «خالقیت قادریت» و «عالمیت» به دست آمد. اعتبار پرسش نامه در آزمون بازآزمون (95/0)، در روش دونیمه سازی (85/0)، مقدار ضریب آلفای کرونباخ کل پرسش نامه (94/0) و ضریب آلفای عامل ناصریت (81/0)، رحمانیت-غافریت (80/0)، منعمیت رازقیت (77/0)، خالقیت قادریت (75/0) و عالمیت (80/0)، به دست آمد. بنابراین، نتایج به دست آمده حاکی از قابلیت پرسش نامه تصور از خدا برای استفاده در تحقیقات پژوهشی است.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس مقایسه اجتماعی و سبک تبادل زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس مقایسه اجتماعی و سبک تبادل زوجین بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری افراد متأهل مبتلا به دلزدگی زناشویی شهر تهران در نیمه اول سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 298 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها عبارت بودند از پرسشنامه دلزدگی زناشویی (CBM) پاینز (1996)، پرسشنامه سبک های تبادل اجتماعی (SESQ) لیبمن و همکاران (2011) و پرسشنامه مقایسه اجتماعی (SCQ) گیبونز و بونک (1999). داده ها توسط نرم افزار SPSS24 و با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل گردید. نتایج نشان داد مقایسه اجتماعی و سبک های تبادلِ پیگیری، فردگرایی و منفعت طلبی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت دارند، در حالی که سبک های تبادلِ انصاف و سرمایه گذاری افراطی با دلزدگی زناشویی رابطه منفی داشتند (01/0p<)؛ 35% از کل واریانس دلزدگی زناشویی توسط سبک های تبادل زوجین و مقایسه اجتماعی را تبیین گردید (001/0>p). براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت مقایسه اجتماعی و سبک غیرانطباقی تبادل زوجین، موجبات دلزدگی زناشویی آن ها را فراهم می سازند.
شناسایی متغیرهای میانجی در رابطه میان آموزش موسیقی و افزایش خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(مرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
۸۶۶-۸۵۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان داده است که هنر موسیقی به عنوان یک زبان، مناطق خاص خود را در مغز دارد و احساس، عاطفه و ادراک انسان را بدون تکلم منتقل می کند، ولی همچنان درک آن نیازمند آموزش است تا بتواند موجب بهره مندی از توانایی های فکری - اجتماعی گردد. همچنین پژوهش های بسیاری موسیقی را به عنوان ابزاری قدرتمند برای تقویت و توسعه خلاقیت با سهل ترین و لذت بخش ترین روش اجرا و کمترین عوارض معرفی می کنند. بنابراین مسأله پژوهش این است که براساس پیشینه تحقیقات تا چه اندازه آموزش موسیقی سبب بروز خلاقیت ویا مؤلفه های وابسته به آن می گردد. هدف: هدف از این مقاله مرور پیشینه پژهش های مرتبط علل و عوامل اثربخشی آموزش موسیقی به منظور ایجاد و توسعه خلاقیت است. روش: با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، منطبق بر اصل پریزما از میان 45 مقاله مرتبط با موضوع خلاقیت و موسیقی، 23 فاکتور مهم به عنوان میانجی های میان خلاقیت و موسیقی شناسایی و نهایتاً معرفی و تحلیل شده است. تا تأثیرپذیری مستقیم از فرآیند آموزش موسیقی ، بسترها و زمینه های لازم برای توسعه خلاقیت شناسایی شود. یافته ها: رشد تفکر، رشد مغزی، بهبود روحیه و استرس، سازگاری و تأثیرپذیری، تخیل و رؤیا سازی، رشد فردی و اجتماعی، اعتماد به خود، واج شناسی، وفاق و همدلی، هوش، تقویت قوای شنیداری، مسئولیت پذیری، تقویت حافظه، پشتکار، رشد ذهنی، بداهه پردازی، حافظه کلامی، به خاطرسپاری کلمات، درک و شناخت مفهوم زبان، ایجاد تمرکز، تقویت احساسات و عواطف رمانتیک، سهولت در خواندن و نوشتن و شمارش و رابطه برای یادگیری، مهارت های حرکتی، شکیبایی و تعامل عواملی هستند که میتوانند تحت تأثیر آموزش موسیقی ارتقا یافته، بسترها و زمینه های بروز، توسعه و بسط خلاقیت افراد را فراهم آورند. نتیجه گیری: از طریق آموزش موسیقی می توان متغیرهای 23 گانه معرفی شده را در آموزش پذیران ارتقاء داد و در نتیجه ی رشد این مؤلفه ها خلاقیت آن ها بسط، توسعه و بروز می یابد.
بررسی اثربخشی برنامه درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و روانی گفتار افراد نوجوان دارای لکنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز(مهر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
۱۳۱۴-۱۳۰۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: اضطراب اجتماعی اختلالی با شیوع متوسط و دارای تأثیرات اجتماعی گسترده بر افراد است. پژوهش ها نشان می دهد، روش های زیرمجموعه درمان های بازسازی شناختی مانند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت) می توانند به افراد مبتلا اضطراب اجتماعی کمک کنند. براساس مطالعات، این موضوع را هدف قرار داده اند بسیار محدوداند. هدف: این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و روانی گفتار افراد نوجوان دارای لکنت، انجام شد. روش: این پژوهش، یک تحقیق شبه آزمایشی بود که به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری طراحی و با یک گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی افراد نوجوان 13 تا 17 ساله دارای لکنت مراجعه کننده به مراکز گفتاردرمانی در سال 1400 بود. حجم نمونه 20 نفر بود که به شیوه هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمون و گواه گمارش شدند. ابزار پژوهش، مقیاس فارسی تعیین شدت لکنت (رایلی، 2009) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی ولز (1994) بودند. علاوه براین، جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد تغییرات معناداری در گروه آزمایش و گواه در متغیرهای اضطراب اجتماعی و شدت لکنت ایجاد کرده است (سطح معناداری 0/05). نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که برنامه طراحی شده مبتنی بر پذیرش و تعهد، موجب کاهش شدت لکنت و کاهش اضطراب اجتماعی افراد نوجوان دارای لکنت می شود. ازاین رو، استفاده از درمان ذکر شده توسط متخصصان کودک و نوجوان در نوجوانان دارای لکنت زبان به شدت توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن بر تعهد زوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز(مهر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
۱۵۰۱-۱۴۸۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: قطع پیوند عاطفی میان زوجین، پیامد خیانت توسط یکی از آن هاست که فشار روانی زیادی را تحمیل می کند و با ایجاد احساسات منفی ممکن است موجب خیانت متقابل یا عدم تعهدزناشویی در همسر آسیب دیده از خیانت شود. پیشینه پژوهش نشان می دهد زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن بر روابط زوجین آسیب دیده از خیانت همسر مؤثرند؛ اما تاکنون مشخص نیست که کدام یک از این مداخلات می توانند در طول زمان اثربخشی بیشتری داشته باشند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن بر تعهدزناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان آسیب دیده از خیانت همسر مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهر رامسر از دی ماه 99 تا پایان اردیبهشت 1400 بود. 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش هرکدام 8 جلسه زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد داهل و همکاران (2014) و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن (2008) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعهدزناشویی (آدامز و جونز، 1997) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون هر دو روش مداخله بر افزایش تعهدزناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر تأثیر معناداری داشتند (01/0 P<). در مرحله پیگیری نیز دو مداخله به صورت معناداری موجب افزایش تعهدزناشویی شد، اما بین دو رویکرد زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن و زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد در تعهدزناشویی تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد (01/0 <P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد هر دو رویکرد زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن موجب ارتقای تعهدزناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر شده و از این رو می توان گفت آگاهی و استفاده از این دو رویکرد در جهت تعهدزناشویی و تعارضات زوجین آسیب دیده از خیانت همسر می تواند به روان شناسان، زوج درمانگران و سایر متخصصان کمک کند.