فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۸۶۱ تا ۷٬۸۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه طرح واره های هیجانی ، طرح واره های ناسازگار اولیه و تاب آوری در زوجین در حال طلاق و زوجین در حال زندگی انجام شد. هدف پژوهش توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری شامل زوجین در حال طلاق و در حال زندگی شهر قم بود که از این تعداد 100 نفر از زوجین در حال طلاق (50 مرد و 50 زن) مراجعه کننده به دادگاه شهید قدوسی شهر قم و 100 زوج (50 مرد و 50 زن) در حال زندگی به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های طرح واره هیجانی لیهی، پرسشنامه طرح واره ناسازگار یانگ و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون کوواریانس صورت گرفت. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری در سطح05/0=α بین متغیرهای پژوهش (طرحواره های هیجانی، طرحواره های ناساز گار اولیه و تاب اوری زوجین) در دو گروه زوجین در حال طلاق و در حال زندگی وجود دارد (000/0=sig).
مقایسه اعتماد بین شخصی و احساس مثبت به همسر بر اساس جهت گیری دینی کارمندان متأهل دانشگاه علوم پزشکی کرمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه اعتماد بین شخصی و احساس مثبت به همسر بر اساس جهت گیری دینی کارمندان متأهل دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی بود. ۲۰۰ نفر از کارمندان دانشگاه علوم پزشکی کرمان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های احساس مثبت به همسر، جهت گیری دینی و اعتماد بین شخصی، جمع آوری و تحلیل شد. نتایج نشان داد احساس عاطفی مثبت به همسر در زوجینی که هر دو ناپایبند بودند با زوجینی که یکی پایبند و دیگری ناپایبند بود تفاوت داشت. میزان احساسات جنسی مثبت نسبت به همسر در زوجینی که هر دو ناپایبند بودند بیشتر از زوجینی بود که یکی پایبند و دیگری ناپایبند بود. همچنین میزان اعتماد متقابل در زوجینی که هر دو ناپایبند بودند بیشتر از زوجینی بود که یکی پایبند و دیگری ناپایبند بود. همچنین میزان اعتماد متقابل در زوجینی که هر دو پایبند بودند بیشتر از زوجینی بود که هر دو ناپایبند بودند. در کل نتایج این پژوهش نشان داد شباهت زوجین ازلحاظ پایبندی به دین، در اعتماد بین شخصی زوجین و احساسات مثبت نسبت به همسر نقش مهمی دارد.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس شغل خوب و انطباقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که کارکنان به دنبال مشاغلی هستند که در آن امکانات اولیه مرتبط با زمینه شغلی را دارا باشد و حق انتخاب و استقلال داشته باشند، هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس شغل خوب و انطباقی دافی و همکاران در کارکنان بیمارستان مشهد بود تا این مسئله مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور نمونه ای شامل 180 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسش نامه های شغل خوب و انطباقی دافی و همکاران، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمن، سازگاری شغلی بل و خشنودی شغلی تسو و ایگان را تکمیل کردند. بررسی همسانی درونی سؤالات پرسش نامه با روش آلفای کرونباخ و همبستگی هر سؤال با نمره کل آزمون نشان داد سؤالات این مقیاس از همسانی درونی قابل قبولی برخوردارند. به منظور بررسی روایی مقیاس شغل خوب و انطباقی از چند روش استفاده شد. اول تحلیل عامل اکتشافی با روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس، مطابق با انتظار نشان داد که 15 ماده پرسشنامه شغل خوب و انطباقی روی پنج عامل شرایط کار ایمن، دسترسی به امکانات بهداشتی، پرداختی مناسب، اوقات فراغت و ارزش های مکمل بار می گذارند. دوم، تحلیل عاملی تأییدی نشان داد روی هر پنج عامل به طور مجزا سه ماده به طور معنی داری بار گذاشتند و مدل پنج عاملی برازش خوبی با داده ها دارد. سوم، نتایج حاصل از بررسی روایی همگرا نشان داد میان نمره کل مقیاس و نمرات خرده مقیاس های شرایط کار ایمن، دسترسی به امکانات بهداشتی، پرداختی مناسب، اوقات فراغت و ارزش های مکمل همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین، همبستگی مقیاس شغل خوب و انطباقی با خشنودی شغلی (59/0)، سازگاری شغلی (26/0) و حمایت اجتماعی (30/0) محاسبه شد. نکته ای که باید به آن توجه کرد این بود که خود مقیاس شغل خوب و انطباقی در محیط کار می تواند بهتر پنج عامل شرایط کار ایمن، دسترسی به امکانات بهداشتی، پرداختی مناسب، اوقات فراغت و ارزش های سازمانی را پیش بینی کند. در مجموع یافته های پژوهش نشان دادند که مقیاس شغل خوب و انطباقی همسان با پژوهش های انجام شده در غرب از پنج عامل تشکیل شده است و از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار است. در نتیجه می توان از این پرسشنامه برای سنجش این سازه در کارکنان ایرانی استفاده کرد.
اثر استرس شغلی بر التزام شغلی: نقش تعدیل گر تاب آوری در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرستاران به دلیل ویژگی های کار پرستاری مانند نوبت کاری و تغییرات غیرقابل پیش بینی وضعیت بیمار، استرس شغلی بالایی را تجربه می کنند. تغییرات مکرر و گسترده در بیمارستان ها می تواند صدمه ای به پرستاران وارد کند و باعث خستگی ناشی از تغییر شود که تا حد زیادی مورد غفلت واقع شده و کمتر موردپژوهش قرارگرفته است. هدف از این پژوهش بررسی نقش تعدیل گری تاب آوری در رابطه بین استرس شغلی و التزام شغلی در پرستاران بیمارستان الزهرا (س) شهر اصفهان بود. روش تحقیق حاضر، تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل 1700 نفر از پرستاران بیمارستان الزهرا (س) شهر اصفهان بود که بر اساس روش مونت کارلو و با روش نمونه گیری در دسترس 200 نفر (60 مرد و 140 زن) انتخاب شدند. پرسش نامه های استرس شغلی HSE، تاب آوری و التزام شغلی بر روی نمونه اجرا گردید. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS-24 با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده به روش همزمان، تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد، ضریب همبستگی بین استرس شغلی و التزام شغلی در سطح بالای تاب آوری (01/0>p ، 28/0-= r)، کمتر از ضریب همبستگی بین استرس شغلی و التزام شغلی در سطح پایین تاب آوری (01/0> p، 38/0- r =) می باشد. بنابراین علی رغم این که استرس شغلی یک عامل مهم در کاهش التزام شغلی است، اما با وجود تاب آوری بالا در کارکنان، افزایش استرس شغلی، نمی تواند التزام شغلی را چندان کاهش دهد.
Predicting Students' Psychological Well-being Based on the Components of Spiritual Intelligence and Sense of Coherence
حوزههای تخصصی:
Psychological well-being, meaning cognitive and emotional evaluations of one's life, which is one of the components of positive psychology, is of particular importance in students' behavior today. Therefore, recognizing the factors affecting it plays a crucial role in enhancing students 'psychological well-being. The present study aims at predicting students' psychological well-being based on the components of spiritual intelligence and a sense of coherence. The present study is applied as well as descriptive/correlational research in terms of purpose and in terms of the nature and method respectively. Based on the Morgan Table, a sample of 248 of Bilesavar Moghan Azad University students in the academic year 2019-2020 is randomly selected. Sense of Coherence Questionnaire, Spiritual Intelligence Self-Report Inventory (SISRI-24) and Psychological Well-being Questionnaire are employed for data collection. Pearson correlation coefficient and regression are used for analysis data. The results show that there is a significant and positive relationship between spiritual intelligence as well as sense of coherence and students' psychological well-being; this means that whenever spiritual intelligence as well as sense of coherence increase, there is also improvement in psychological well-being. Spiritual intelligence can be a good predictor of psychological well-being and mental health. The spiritual tendency in life prevents a person from doing wrong and showing unacceptable behavior; it can ensure person’s mental health.
ارائه مدل اضطراب کرونا بر اساس منبع کنترل، راهبردهای تنظیم هیجان، حمایت اجتماعی ادراک شده و اضطراب بیماری با نقش میانجی اجتناب شناختی _ رفتاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع کرونا ویروس، ناشناخته بودن و ابهامات شناختی این ویروس و نرخ مرگ و میر ناشی از آن، اضطراب بالایی را به افراد وارد می کند. هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل اضطراب کرونا بر اساس منبع کنترل، راهبردهای تنظیم هیجان، حمایت اجتماعی ادراک شده و اضطراب بیماری با تاکید بر نقش میانجی اجتناب شناختی-رفتاری در دانشجویان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش دانشجویان شهر اصفهان بودند که در بهار سال ۱۴۰۰ مشغول به تحصیل بودند. از جامعه مذکور، بر اساس فرمول کوکران، ۲۵۰ نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و مقیاس کنترل راتر (۱۹۶۶)، پرسشنامه تنظیم هیجان (۲۰۰۴)، پرسشنامه اضطراب سلامت (۲۰۰۲)، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (۱۹۸۸)، پرسشنامه اجتناب (۱۹۹۴) و مقیاس اضطراب کرونا ویروس (۱۳۹۸) به صورت مجازی به آنان تحویل داده شد. تجزیه و تحلیل آماری به روش مدل سازی معادلات ساختاری کوواریانس محور با استفاده از نرم افزار Amos انجام شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد بین منبع کنترل و اضطراب بیماری با اضطراب کرونا در دانشجویان رابطه مستقیم وجود دارد و این دو متغیر، ۶۴ درصد از واریانس اضطراب کرونا در دانشجویان را تبیین می کنند (۰۵/۰>p). همچنین نتایج نشان داد اجتناب شناختی-رفتاری در این روابط نقش میانجی را ایفا نمی کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج لازم است جهت کاهش اضطراب کرونا در دانشجویان، اقداماتی جهت اصلاح منبع کنترل و کاهش اضطراب بیماری اعمال شود.
مدل یابی ساختاری بهزیستی تحصیلی بر اساس مهارت های ارتباطی و سبک تفکر با نقش واسطه گری درگیری تحصیلی دختران نوجوان در ایام شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
328 - 353
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه رابطه بین بهزیستی تحصیلی با دو متغیر مهارت های ارتباطی و سبک های تفکر با نقش واسطه ای درگیری تحصیلی، هدف پژوهش حاضر بود که هم زمان با شرایط قرنطینه خانگی و اجرای آموزش های مجازی در مدارس، اجرا شد. روش پژوهش: حجم نمونه 373 نفر بود که از جامعه آماری دختران نوجوانان مدارس متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی تومینین سوینی (2012)، مهارت های ارتباطی کوئیندام (2004)، سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر فرم کوتاه (1992) و درگیری تحصیلی ریو (2013) جمع آوری شد. تحلیل داده ها از طریق روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که اثر استاندارد مسیر مستقیم مهارت های ارتباطی (05/0=P، 167/0=β) و سبک های تفکر شامل دسته اول (05/0<P، 004/0=β)، دسته دوم (05/0=P، 13/0=β) و همین طور دسته سوم (05/0<P، 037/0=β) بر بهزیستی تحصیلی معنی دار نبود، اما اثر استاندارد مسیر غیرمستقیم مهارت های ارتباطی (05/0=P، 199/0=β) و سبک های تفکر دسته اول(05/0=P، 317/0=β) و دوم (05/0=P، 176/0=β) با نقش میانجی درگیری تحصیلی بر بهزیستی تحصیلی معنی دار بود. لیکن، این اثر در خصوص دسته سوم سبک های تفکر (05/0<P، 103/0=β) معنی دار نگردید. نتیجه گیری: مدل آزمون شده، از برازش مناسب برای تبیین بهزیستی تحصیلی بر اساس مهارت های ارتباطی و سبک تفکر با واسطه گری درگیری تحصیلی در دختران نوجوان برخوردار است.
مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و تحریک الکتریکی مستقیم قشر مغز (TDCS) در بهبود علائم اضطراب در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۷)
79 - 93
حوزههای تخصصی:
اضطراب امتحان از جمله مشکلات روان شناختی رایج در دوره تحصیل است و پیامدهای روان شناختی مهمی در پی دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی برکاهش استرس و تحریک الکتریکی مستقیم قشر مغز در بهبود علائم اضطراب در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان انجام شد. این پژوهش مطالعه ای نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال اضطراب امتحان دوره اول متوسطه شهر اشکذر در سال 1399 بودند که تعداد 48 نفر از آنان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایابی شدند. جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن (1997) روی هر دو گروه آزمایشی انجام شد. گروه آزمایش"الف"به مدت 8 جلسه یک ساعته مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و گروه آزمایشی"ب" 10 جلسه 20 دقیقه ای تحریک الکتریکی مستقیم قشر مغز دریافت کردند، در این فاصله گروه کنترل، درمانی دریافت نکردند. پس از پایان مداخله ها، مجددا از هر سه گروه، پس آزمون به عمل آمد و سرانجام پیگیری دوماهه انجام شد. نتایج نشان داد درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و تحریک مستقیم قشر مغز هر دو در بهبود علائم اضطراب مؤثر بودند (05/0p<). در مقایسه دو روش بر کاهش علائم اضطراب امتحان، اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس قوی تر بود. بنابر نتایج به دست آمده می توان از فنون مبتنی بر ذهن آگاهی و تحریک مستقیم قشر مغز در کاهش علائم اضطراب امتحان دانش آموزان بهره برد.
مفهوم شناسی کمینه گرایی در سبک زیسته مدرن و قرآن کریم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کمینه گرایی گزینش شیوه ای از س بک زیست در برداشت ساده زیستی دردنیای نوین است که به انواع امکان های موجود در گستره مصرف کالا اشاره دارد. این مفهوم در معنای جامع و کلی، الگویی از کنش آدمیان بر پایه مجموعه ای از برداشت ها، ارزش ها، شیوه های رفتاری، سلیقه ها و باورهای نظام مند افراد در زیست اجتماعی بر پایه مصرف و لذت است. شیوه های زیسته به دلیل وقوع مکانی و زمانی در دنیای کهن و مدرن از جهت مؤلفه های ساختاری، کاربستی، سلسله ارزش ها و قواعد دارای تنوع هستند. بازشناخت تفاوت برداشت ها از این مفهوم در دنیای نوین و دین اسلام در قالب مفاهیم زهد و قناعت که کنشی برای رفع نیاز طبیعی است، حاجت به بازخوانی در دایره گفتمانی همبسته به آن است. شیوه پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی در پی مفهوم شناسی واژگان کاربستی کمینه گرایی در دو نظام گفتمانی، قرآن کریم و دنیای مدرن و بازخوانی برداشت های ناهمسان از آن در سبک زیسته است. براساس یافته این جستار، کمینه گرایی نوعی سبک زیسته در دنیای پساسنت و همبسته به تحولات دانشی در گستره علوم طبیعی و انسانی می باشد که به گونه ساختاری، روشی و هدف در حیات انسانی اثربخش است.
English Teachers’ Perception of Teacher Supervision: A qualitative study in an Iranian context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Supervising teachers, as a basic component of an educational plan, has positive effects on teachers’ classroom behaviors. Following the tenets of Sociocultural theory of mind, this qualitative study delvd into the perception of EFL teachers regarding their worldviews of what supervision is and what it must be like. For this purpose, 25 participants (10 supervisors,10 in-service teachers, and 5 pre-service teachers) were recruited and interviewed. Their responses to a semi-structured interview were recorded by mobile phone, transcribed, and then translated into English for ease of interpretation. To analyze the data, thematic analysis was used. The emerged themes showed that the participants preferred supervision with feedback which is constructive, timely, with effective solution in challenging situations, effective in identifying tecaher’s strengths and weaknesses, suggestive and non-judgemental. They also believed that supervision must be with no imposition, with prior notice, with a checklist, in a relaxed atmosphere, with a competent supervisor and without supervisor presence. Criticizing the running model of supervision, they believed that the feedback offered is judgemental and inappropriate, offers no solution to the problems, and has no purpose for improvement. Finally, some valuable implications for TTC holders, supervisors, and on-the-job mentors, and also several recommendations for further research are presented.
نقش افسردگی و فراشناخت بدشکلی بدن در اختلال خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
103 - 114
حوزههای تخصصی:
پیش بینی انتظار از ازدواج بر اساس باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج در دختران در آستانه ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
351 - 371
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی انتظار از ازدواج بر اساس باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج در دختران در آستانه ازدواج بود. روش پژوهش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان دختر در آستانه ازدواج دانشگاه پیام نور در شهر تهران در سال 1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 145 دختر در آستانه ازدواج به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به پرسشنامه های باورهای ارتباطی آیدلسون و اپشتاین (1982)، مقیاس نگرش به ازدواج براتن و روزن (1998) و مقیاس انتظار از ازدواج جونز و نلسون (1996) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نشان داد که باورهای ارتباطی و تمامی مؤلفه های آن با انتظارات بدبینانه و انتظارات ایده آل گرایانه از ازدواج رابطه مثبت معنی دار و با انتظارات واقع گرایانه از ازدواج رابطه منفی معنی دار دارند (p<0/05). به علاوه، از بین نگرش های به ازدواج، نگرش بدبینانه و ایده آل گرایانه با انتظارات بدبینانه و ایده آل گرایانه رابطه مثبت معنی دار و نگرش خوش بینانه و واقع گرایانه با انتظارات بدبینانه رابطه منفی معنی دار دارند (p<0/05). نگرش خوش بینانه و واقع گرایانه با انتظارات ایده آل گرایانه و واقع گرایانه از ازدواج رابطه منفی معنی دار و نگرش بدبینانه و ایده آل گرایانه با انتظارات واقع گرایانه از ازدواج دختران در آستانه ازدواج رابطه منفی معنی دار دارند (p<0/05) به طور کلی باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج به میزان 83/0 با انتظارات بدبینانه از ازدواج دختران در آستانه ازدواج همبستگی دارند، بدین معنی که 69 درصد از تغییرات انتظارات بدبینانه از ازدواج دختران در آستانه ازدواج به وسیله ترکیب خطی باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به نقش باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج در انتظار از ازدواج، روانشناسان و مشاوران می توانند در مشاوره های پیش از ازدواج متغیرهای ذکر شده را مدنظر قرار دهند
مقایسه ابعاد همدلی درکودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و کودکان مبتلا به کندگامی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
199-208
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات زیادی به نقص همدلی در کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی اشاره کرده اند، اما مسأله اصلی این است که آیا بین ابعاد همدلی کودکان مبتلا به اختلال کندگامی شناختی (که از نظر مشکلات توجه با اختلال کمبود توجه / فزون کنشی شباهت هایی دارد به همین دلیل افراد مبتلا به اشتباه برچسب کمبود توجه / فزون کنشی می خورند) با کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / فزون کنشی تفاوت وجود دارد؟ هدف: مقایسه ابعاد همدلی درکودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و کودکان مبتلا به کندگامی شناختی بود. روش: پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کودکان پسر دوره ابتدایی (7 تا 12 ساله) شهر تبریز در سال تحصیلی 98-99 بود، که تعداد 100 پسر (50 نفر مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و 50 نفر مبتلا به کندگامی شناختی) به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از مقیاس درجه بندی SNAP-IV (سوانسون، نولان و پلهام، 1980) و مقیاس SCT (پنی، واچبوچ، کلین، کورکوم و اسکیس، 2009) به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش همدلی از مقیاس همدلی شناختی و عاطفی کودکان (دادس و همکاران، 2008) استفاده گردید. نتایج با روش تحلیل واریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS20 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، بین کودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی و کندگامی شناختی از نظر همدلی تفاوت معناداری وجود دارد (15/10 F= ، 0/05 > (p . نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که کودکان مبتلا به کندگامی شناختی در همدلی شناختی و عاطفی نسبت به کودکان مبتلا به کمبود توجه / فزون کنشی عملکرد ضعیف تری دارند.
تأثیر برنامه توان بخشی عصب - روانشناختی بر حافظه فعال و بازداری پاسخ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نوشتن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
233-246
حوزههای تخصصی:
زمینه: دانش آموزان با ناتوانی نوشتن دارای نواقصی در حافظه فعال و توجه و بازداری پاسخ هستند، ولی به درمان نواقص این کودکان توجه چندانی نشده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر برنامه توان بخشی عصب - روانشناختی بر حافظه فعال و بازداری پاسخ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نوشتن انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه های سوم و چهارم مدارس منطقه 16 شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از میان آنها تعداد 26 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و با توجه به ملاک های ورود و خروج به مطالعه، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و گروه گواه (13 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش طی 2 ماه، هر هفته 3 جلسه 30 تا 45 دقیقه ای، به صورت انفرادی در برنامه مداخله ای ساند اسمارت (2007) شرکت کردند؛ گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از آزمون هوش کودکان (وکسلر، 1991)، آزمون اختلال نوشتن (فلاح چای، 1374)، آزمون حافظه فعال برای کودکان (حاف بک) (پیکرینگ و گدرکول، 2001) و آزمون بررسی یکپارچگی عملکرد دیداری - شنیداری (سندفورد و ترنر، 1994)، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا)، استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون آزمودنی های گروه های آزمایش و گواه در متغیرهای حافظه فعال و بازداری پاسخ، تفاوت معناداری وجود داشت (0/001 > p ). نتیجه گیری: در مجموع، می توان گفت که برنامه توان بخشی عصب - روانشناختی بر افزایش حافظه فعال و بازداری پاسخ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نوشتن مؤثر بود.
تأثیر آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی بر پرخاشگری کودکان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
353-364
حوزههای تخصصی:
زمینه: بروز پرخاشگری در کودکانی که در مراکز بهزیستی زندگی می کنند، یک مشکل شایع است که نیاز به مداخلات مؤثر جهت درمان و پیشگیری دارد. پیرامون مداخلات جهت کاهش پرخاشگری کودکان پژوهش هایی انجام شده است، اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی بر پرخاشگری پرداخته باشد، مغفول مانده است . هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی بر پرخاشگری کودکان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی بود. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کودکان 7-5 سال تحت سرپرستی بهزیستی استان تهران در سال 1398 بود. نمونه 30 نفر از کودکانی بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی واحدی و همکاران (1387) و پرسشنامه تاب آوری کودک و نوجوان انگار و لیبنبرگ (2009) و بسته آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی (محمدی شمیرانی،1398) بود. برای کودکان گروه آزمایش، بسته آموزشی تاب آوری طی 14 جلسه و هر جلسه به مدت یک ساعت اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی به طور معناداری موجب کاهش پرخاشگری و مؤلفه های آن (کلامی، جسمانی، کنشی و پرخاشگری کل) به استثنای مؤلفه پرخاشگری رابطه ای در شرکت کنندگان گروه آزمایش شد (0/01 p< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که بسته آموزش تاب آوری مبتنی بر بازی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر جهت کاهش پرخاشگری کودکان مورد استفاده گیرد.
نقش میانجی انزوای اجتماعی در رابطه بین سیستم های مغزی-رفتاری و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
221 - 258
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگترین مشکلات جوامع انسانی معضل وابستگی به مواد است که سلامت جامعه، خانواد و فرد را به خطر می اندازد و باعث از دست رفتن کارکردهای فردی، شغلی، خانوادگی و اجتماعی می شود. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی انزوای اجتماعی در رابطه بین سیستم های مغزی-رفتاری و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1399 بودند. حجم نمونه 400 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین(2015) و به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و به مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر، مقیاس سیستم های مغزی/رفتاری کارور و وایت، سیاهه ویژگی های شخصیتی هگزاکو اشتون و لی و مقیاس انزوای اجتماعی راسل پاسخ دادند. پس از کنار گذاشتن 63 پرسشنامه داده پرت، 337 نفر با ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق مدل معادلات ساختاری با استفاده از SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد بیشتر مسیرهای مستقیم معنادار شدند. همچنین اثرات غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی هگزاکو(صداقت-فروتنی، برون گرایی و توافق) از طریق انزاوی اجتماعی بر تحمل پریشانی معنادار بود، اما اثرات غیرمستقیم سیستم های مغزی-رفتاری از طریق انزاوی اجتماعی بر تحمل پریشانی معنادار نبودند. مدل ساختاری اصلاح شده پژوهش برازش مطلوب و قابل قبول با داده های پژوهشی داشت و این گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر می باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان، پس از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
999-1014
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان می دهند زنانی که با خیانت همسر روبه رو بوده اند از علائم افسردگی و نشخوار فکری رنج می برند، همچنین پژوهش ها حاکی از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر علائم افسردگی و نشخوار فکری بوده است، بنابراین با توجه به پیشینه پژوهش، در زمینه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر نشخوار فکری و علائم افسردگی زنان، پس از خیانت همسر، شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر روی زنانی بود که علائم افسردگی و نشخوارفکری، تجربه کرده بودند. روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه در زنان آسیب دیده از خیانت بودند. جمعیت این مطالعه 73 نفر از زنان آسیب دیده از خیانت در حومه شرق تهران بودند که به مرکز درمانی گروه درمانی احیاء القلوب مراجعه کرده و به پرسشنامه نشخوارفکری نولن هوکسما (2003) و مقیاس افسردگی بک (1996) پاسخ دادند. از بین 73 شرکت کننده،30 شرکت کننده در دو گروه 15 نفره (گواه و آزمایش) که ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تقسیم شدند، گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) دریافت کردند در پایان بعد از اجرای پس آزمون نتایج با آزمون تحلیل واریانس اندازه های مختلط مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد پس از پایان پیگیری، نتایج گروه آزمایش در هر دو متغیر افسردگی و نشخوارفکری، در پس آزمون و آزمون پیگیری تفاوت معناداری داشتند اما این تفاوت بین عملکرد گروه گواه در سه مرحله مشاهده نشد.(0/05 P> ). نتیجه گیری: با توجه به اینکه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش نشخوار فکری و علائم افسردگی همچون افکار ناخوشایند و تکراری، ناکارآمدی رفتار فعلی و همچنین پذیرش مشکل و ایجاد گسلش بین افکار و عملکرد کنونی در زنان آسیب دیده از خیانت موثر بوده می توان آن را بر روی نمونه های بیشتر و در جامعه ای با فرهنگ متفاوت نیز انجام داد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر کیفیت زندگی دختران نوجوان دارای اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
252 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی با سه روش فنون شناختی، تجربی و رفتاری بر کیفیت زندگی نوجوانان دارای اختلال شخصیت مرزی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر طرح عاملی آزمایشی واقعی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی بیماران نوجوان دختر در بازه سنی 15 تا 17 و مبتلا به اختلال نشانگان مرزی کلینیک درمانی پیوند بخش عمومی شهر بجنورد در سال 1400-1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 40 نفر از آنان انتخاب و در سه گروه آزمایش فنون شناختی، تجربی و رفتاری (هر گروه 10 نفر) و یک گروه گواه (10 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش تحت بیست جلسه 90 دقیقه ای طرحواره درمانی با فنون شناختی، تجربی و رفتاری یانگ و همکاران (2003) قرار گرفتند؛ اما گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ویژگی های شخصیت مرزی کریگ و همکاران (2005) و پرسشنامه کیفیت زندگی توسط وار و شوربون (1992) بودغ داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره درمانی با فنون سه گانه شناختی، تجربی و رفتاری در افزایش کیفیت زندگی (704/56=F، 001/0=P) و ابعاد عملکرد جسمی (950/20=F؛ 001/0=P)، محدودیت سلامت جسمانی (484/20=F؛ 001/0=P)، درد بدنی (135/21=F؛ 001/0=P)، سلامت عمومی (900/9=F؛ 001/0=P)، سرزندگی (290/8=F؛ 001/0=P)، عملکرد اجتماعی (027/13=F؛ 001/0=P)، محدویت مشکلات هیجانی (036/7=F؛ 001/0=P) و بهزیستی هیجانی (252/8=F؛ 001/0=P) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که طرحواره درمانی می تواند به عنوان یک شیوه درمانی بر اساس فنون سه گانه شناختی، تجربی و رفتاری برای افزایش کیفیت زندگی دختران نوجوانان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مراکز درمانی به کار برده شوند.
اثربخشی تلفیق درمان های مبتنی بر پذیرش و تعهد و بازی درمانگری دلبستگی محور (تراپلی) بر شدت نشانه ها و عملکرد کودکان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۵۵۲-۱۵۳۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: چند مطالعه به بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شدت نشانه های اختلال وسواس پرداخته اند؛ اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی این درمان در ترکیب با بازی درمانگری دلبستگی محور بر نشانه ها و عملکرد کودکان مبتلا به این اختلال پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان ترکیبی پذیرش و تعهد و بازی درمانگری دلبستگی محور بر علائم و عملکرد کودکان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری می پردازد. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با پیگیری سه ماهه و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال وسواس 8 تا 12 ساله در سطح شهر اصفهان در سال 1398، به همراه مادرانشان بود که از این میان 20 زوج کودک و مادر پس از تشخیص روان پزشک یا روانشناس معتبر، به اختلال وسواس و کسب حداقل نمره 14 در مقیاس وسواس جبری ییل براون کودکان بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش درمان ترکیبی را به مدت 10 جلسه مشاوره فردی دریافت کردند، ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورداستفاده شامل مقیاس وسواس - ناخودداری ییل براون کودکان (CY-BOCS) و مقیاس تأثیر وسواس در کودک - نسخه والدین (COIS- R/ P) بود. یافته ها: برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های این پژوهش، تأثیر درمان ترکیبی پذیرش و تعهد و بازی درمانگری دلبستگی محور بر کاهش علائم وسواس، بهبود عملکرد کلی و بهبود عملکرد تحصیلی، اجتماعی، خانوادگی و توانش های زندگی روزمره را مورد تأیید قرارداد (0/05 P<). نتیجه گیری: درمان ترکیبی پذیرش و تعهد و بازی درمانگری دلبستگی محور بر کاهش نشانه ها و بهبود عملکرد در کودکان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری اثربخش است.
بررسی تاثیر مداخله بازی درمانی مبتنی بر نظریه شناختی رفتاری(CBPT) برآلکسیتایمیا و فرسودگی تحصیلی درکودکان با اختلال ناتوانی یادگیری خاص (شدید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر آلکسیتایمیا و کاهش فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان با اختلال ناتوانی یادگیری خاص(شدید) بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان مراکز ناتوانی یادگیری ابتدایی شهر کرمانشاه تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه آلکسیتایمیا تورنتو- FTAS-20(1392) و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی- SBI(2005) و پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو ویلکات- CLDQ (1390) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل کوواریانس چند متغیره بود. یافته ها نشان داد که برنامه بازی درمانی شناختی- رفتاری موجب کاهش آلکسیتایمیا و فرسودگی تحصیلی در سطح (001/0 p<) در این کودکان شده است. در نتیجه یافته ها نشان داد که بازی درمانی می تواند به عنوان روشی مناسب در کاهش مشکلات الکسیتایمیا و زیر مولفه های آن و فرسودگی تحصیلی کودکان به کار رود.