فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۱۸۱ تا ۸٬۲۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
99-108
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی قلدری شغلی از طریق تعارضات کار-خانواده و نیازهای بنیادین روانشناختی در پرستاران و بهیاران صورت گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران و بهیاران شاغل در شهرستان زرندیه بودند که از میان آنها تعداد 132 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های اعمال منفی- تجدید نظر شدۀ (اینارسن و همکاران، 2009)، نیازهای بنیادین روانشناختی (گاردیا و همکاران، 2000) و تعارض کار- خانواده (کارلسون و همکاران، 2000) بود. داده ها با تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس یافته ها بین قلدری شغلی با تعارض کار- خانواده و تعارض خانواده – کار رابطه مثبت معنی دار و با نیازهای بنیادی روان شناختی (و مولفه های آن) رابطه منفی معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 33 درصد از تغییرات قلدری شغلی، توسط نیازهای بنیادی روان شناختی، 1/44 درصد توسط تعارضات کار – خانواده و 2/47 درصد توسط تعارضات خانواده- کار قابل تبیین است. براساس نتایج حاضر می توان گفت که تعارضات کار-خانواده و نیازهای بنیادین روانشناختی از عوامل تأثیرگذار بر قلدری پرستاران و بهیاران است. لذا تدارک برنامه های ی از سوی مسئولان مربوطه به منظور انجام مداخلات روانشناختی در راستای بهبود این عوامل می تواند زمینه ساز کاهش قلدری در محیط های مراقبت پزشکی گردد.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی صورت گرفت. تعداد 91 مهماندار و 34 خلبان (49 زن، 76 مرد) در این پژوهش شرکت داشتند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس هوش هیجانیEIS (1997)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانCERQ (2006) و مقیاس بازدهی کارگروهیHPTS (2007) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هوش هیجانی با بازدهی کارگروهی رابطه مثبت معناداری دارد (P<0.05). هوش هیجانی با راهبردهای انطباقی و غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشت (P<0.05). راهبردهای انطباقی و غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان نیز با بازدهی کارگروهی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشتند (P<0.05). تحلیل آماری داده ها نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که هوش هیجانی بالا در افراد یک گروه کاری منجر به استفاده از راهبردهای انطباقی تر تنظیم شناختی هیجان می شود و نهایتاً بازدهی کار گروهی را افزایش می دهد.
رابطه ارضای نیازهای اساسی روان شناختی با بهزیستی روان شناختی در دانش آموزان دختر: نقش میانجی خودکارآمدپنداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت بهزیستی روان شناختی دانش آموزان و بررسی متغیرهای مؤثر بر آن، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر میانجی خودکارآمدپنداری در رابطه ارضای نیازهای اساسی روان شناختی با بهزیستی روانی دانش آموزان انجام شده است. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره یکم متوسطه ناحیه دو شهر همدان در سال تحصیلی 99-1398 بودند (تعداد: 1200). نمونه این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دومرحله ای و به تعداد 302 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های ارﺿﺎی ﻧﯿﺎزﻫﺎی اساسی روان شناختی هفت لنگ و همکاران (1394)، بهزیستی روان شناختی ریف و کیس (1995)، و خودکارآمدپنداری عمومی شرر و مادوکس (1982) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و خودکارآمدپنداری 63 درصد از واریانس بهزیستی روان شناختی را تبیین می کنند. ارضای نیازهای اساسی روان شناختی 39 درصد واریانس خودکارآمدپنداری را تبیین می کند و علاوه بر این، خودکارآمدپنداری بر بهزیستی روان شناختی نوجوانان تأثیر مثبت و معناداری دارد (0/001 > p). همچنین نتایج حاکی از آن بود که ارضای نیازهای اساسی روان شناختی از طریق خودکارآمدپنداری بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان تأثیر غیرمستقیم دارد (0/001 > p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که مدل بهزیستی روان شناختی نوجوانان بر اساس ارضای نیازهای اساسی روان شناختی با میانجی گری خودکارآمدپنداری از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که خودکارآمدپنداری در رابطه ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان، نقش مهمی دارد؛ بنابراین ارضای نیازهای اساسی دانش آموزان به افزایش خودکارآمدپنداری آنها منجر شده و در نتیجه می تواند در افزایش بهزیستی روان شناختی دانش آموزان بسیار مؤثر باشد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی، حمایت اجتماعی و تاب آوری در زنان باردار متقاضی زایمان به روش طبیعی و زایمان به روش سزارین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
309 - 325
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین مقایسه ویژگی های شخصیتی، حمایت اجتماعی و تاب آوری در دو گروه از زنان باردار متقاضی زایمان به روش طبیعی و زایمان به روش سزارین بود. روش پژوهش: این پژوهش یک مطالعه علی-مقایسهای بود که جهت رسیدن به این هدف از جامعه زنان باردار متقاضی زایمان به روش طبیعی 30 زن و از میان زنان باردار متقاضی به روش سزارین نیز 30 زن به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های سنجش صفات پنج گانه شخصیتی نئو کاستا و مک کری (1992)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و حمایت اجتماعی واکس و همکاران (1986) پاسخ دادند. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و مدل های آماری تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون یک راهه ANNOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد در هر سه متغیر ویژگی های شخصیتی، حمایت اجتماعی و تاب آوری در دو گروه تفاوت وجود دارد (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که در زنان باردار متقاضی زایمان به روش طبیعی در مؤلفه های اشتیاق به تجارب تازه و وجدانیبودن نمره ی بیشتری کسب کردند و زنان باردار متقاضی زایمان به روش سزارین نمره ی رواننژندی و برونگرایی بیشتری کسب کردند. همچنین حمایت اجتماعی و تاب آوری در زنان باردار متقاضی زایمان به روش طبیعی بیشتر از زنان باردار متقاضی زایمان به روش سزارین است.
بررسی عملی بودن آزمون استعداد بارت برای هدایت تحصیلی شغلی دانش آموزان پایه نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی عملی بودن آزمون استعداد بارت (2015) برای هدایت تحصیلی شغلی دانش آموزان پایه نهم استان کردستان و آذربایجان غربی مورد بررسی قرار گرفت.روش: روش تحقیق کاربردی از نوع همبستگی بود. در اجرای این پژوهش گروهی با حجم 381 نفر از دانش آموزان پایه دهم و پازدهم شهرستان سقز و بوکان به روش نمونه گیری تصادفی و خوشه ای انتخاب و پرسشنامه استعداد بارت بر روی آن ها اجرا شد. ابزار پژوهش مجموعه 434 سؤالی استعداد بارت بود که آزمودنی می بایست در 135 دقیقه به سؤالات آزمون پاسخ میداد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو روش همبستگی و روش عملی و تجربی استفاده شد و نتایج با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد که در روش اول آزمون استعداد بارت در برخی حیطه ها و رشته هابا نتایج کارنامه هدایت تحصیلی همبستگی مثبت و معنا داری دارد و در روش دوم برای هر رشته تحصیلی شغلی یک فرمول مشخص شد که از طریق جمع امتیازات هر فرمول در هر رشته میتوان اولویت رشته هر فرد را در هدایت تحصیلی شغلی مشخص کرد.نتیجه گیری: به طورکلی یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که آزمون استعداد بارتوانایی کابرد در هدایت تحصیلی را دارد.
شیوع شناسی و بررسی عوامل خطرساز و حفاظت کننده مزاحمت سایبری با رویکرد تحولی: یک مطالعه مروری روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با رویکردی تحولی به مزاحمت سایبری، میزان شیوع و عوامل خطرساز و حفاظت کننده آن، پرداخته شد. در مطالعه مروری روایتی حاضر که به روش متن پژوهی انجام شد، مقاله هایی که در زمینه مزاحمت سایبری از سال های 2010 تاکنون (2020) در پایگاه های اطلاعاتی Google Scholar ،ScienceDirect ، Elsevier،Scopus ،ProQuest ،Springer ،PubMed منتشر شده بودند با جستجوی کلیدواژه های Cyberbullying، Cyber-aggression، cyber-victimization، Cyberbullies، Cybervictims، Cyberbully-victims، Cyber-harassment و Cyber violence استخراج شدند. از مجموع 812 مقاله گردآوری شده، 54 مقاله شامل مقاله های پژوهشی، مروری و فراتحلیل در حوزه میزان شیوع مزاحمت سایبری و عوامل مؤثر بر آن در سنین مختلف، انتخاب و به صورت کیفی و مبتنی بر استنتاج محقق از منابع و متون، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد گرچه عوامل حفاظت کننده و خطرساز فردی-شخصیتی، اجتماعی، تحصیلی و خانوادگی زیادی وجود دارند که با مزاحمت سایبری، در طیف گسترده ای از سنین مرتبط اند؛ ولی، پژوهش ها برای سال های ابتدایی و بزرگسالی محدود هستند. همچنین، به عوامل حفاظت کننده کمتر از عوامل خطرساز توجه شده است. با توجه به وسعت و تنوع مزاحمت های س ایبری در سنین مختلف، سیاست ها و برنامه ها باید با تفاوت های تحولی در ماهیت و شیوع مزاحمت سایبری و همچنین، عوامل خطرساز و حفاظت کننده که مربوط به گروه های سنی خاص هستند، هم خوانی داشته باشد.
تاثیر ورزش مغزی بر سرکوبی نسبت امواج تتا برآلفا و حافظه ی فعال کودکان 8 تا 12 ساله-ی دارای مشکل خواندن یا مشکل نوشتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت توانبخشی در کودکان دارای ناتوانایی های یادگیری خاص ، هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر برنامه ی ورزش مغزی بر سرکوبی نسبت امواج تتا برآلفا و حافظه ی فعال دانش آموزان 8 تا 12 ساله ی دارای مشکل خواندن یا مشکل نوشتن بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان دختر و پسر دارای مشکل خواندن یا مشکل نوشتن بود که از طرف مدارس، به مراکز ویژه ی اختلالات یادگیری شهر کرمانشاه ارجاع شده بودند. روش نمونه گیری پژوهش از نوع نمونه گیری در دسترس بود . به این منظور، با توجه به معیارهای ورود و خروج، 20 دانش آموز 8 تا 12 ساله ا نتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایشی، مداخله ی ورزش مغزی را به مدت 20 جلسه 20 دقیقه ای در طول 10 هفته دریافت کردند. به منظور ثبت امواج مغزی شرکت کنندگان از دستگاه نوروفیدبک دو کاناله و جهت سنجش حافظه ی فعال آن ها از نرم افزار حافظه ی وکسلر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه ی تک متغیری و چند متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 26 در سطح معناداری 5/0 استفاده شد. نتایج نشان داد که نسبت امواج تتا بر آلفا در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش و فراخنای حافظه ی فعال در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش داشته است ( P<0/05 ) . یافته های این پژوهش نشان داد که ورزش مغزی می تواند موجب سرکوب معنادار نسبت امواج تتا بر آلفا و همچنین بهبود حافظه ی فعال در این کودکان شود. یافته های این پژوهش موید شواهد عصب شناختی برای تاثیر مثبت مداخله ی ورزش مغزی بر تعدیل امواج مغزی و حافظه ی فعال در کودکان با مشکل خواندن یا مشکل نوشتن است.
اثربخشی روش تلفیقی اورتون-دیویس به صورت آموزش از راه دور بر نارساخوانی دانش آموزان دختر نارساخوان دوره ابتدایی شهر تهران در دوران پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
416 - 431
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی روش تلفیقی اورتون-دیویس به صورت آموزش از راه دور بر نارساخوانی دانش آموزان دختر نارساخوان دوره ابتدایی شهر تهران بود. روش پژوهش: روش پژوهش در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و از طرح های پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این مطالعه را تمام دانش آموزان دختر دبستانی نارساخوان که در مراکز اختلالات یادگیری شهر تهران در سال 1400-1399 بود. برای اندازه گیری متغیر وابسته مورد مطالعه از آزمون خواندن و نارساخوانی نما (کرمی نوری و مرادی، 1384) استفاده شد. در این پژوهش دو مداخله آموزشی روش تلفیقی اورتون-دیویس که از روش های چند حسی بوده و شامل تکالیف مبتنی بر بازی های جهت دار بوده و توسط عچرشاوی (1399)، برای ارتقای مهارت خواندن و کاهش نارساخوانی طراحی و تدوین شده است. یافته ها: نتایج نشان داد روش تلفیقی اورتون-دیویس به صورت آموزش از راه دور بر عملکرد کلی خواندن (001/0>P) و درک کلمات (001/0>P) و درک متن (001/0>P) کودکان نارساخوان موثر بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت روش تلفیقی اورتون-دیویس به صورت آموزش از راه دور بر عملکرد کلی خواندن و درک کلمات و درک متن کودکان نارساخوان تاثیر دارد و می توان از آن در جهت کاهش مشکلات کودکان نارساخوان استفاده کرد.
A Three-Parameter Logistic IRT Calibration of the Items of the TEFL MA Admission Test as a High-Stakes Test in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
To explore the characteristics of the items of the Teaching English as a Foreign Language (TEFL) MA Admission Test (henceforth TMAAT) as a high-stakes test in Iran, the current research utilized a three-parameter logistic Item Response Theory (IRT) calibration of the test items. The three-parameter logistic IRT model is the most comprehensive among the three models of IRT for it takes into account all the three effective parameters of item difficulty, item discrimination, and guessing simultaneously. The data were a random selection of 1000 TMAAT candidates taking the test in 2020 collected from Iran’s National Organization of Educational Testing (NOET). The software used to analyze the data was jMetrik (Version 4.1.1), which is the newest version so far. As the results indicated, the TMAAT worked well in discriminating the higher and lower ability candidates and preventing the candidates from guessing the responses by chance, but it was not much acceptable regarding the difficulty level of the items as the items were far too difficult for the test-takers. The most important beneficiaries of the present investigation are test developers, testing experts, and policy-makers in Iran since they are responsible to improve the quality of the items in such a high-stakes test.
مقایسه اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و مداخلات چند بعدی انگیزشی-شناختی بر کارکردهای اجرایی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
502 - 520
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و مداخلات چند بعدی انگیزشی-شناختی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر کاشمر تشکیل دادند؛ و نمونه پژوهش شامل 45 آزمودنی که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند و به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی 1 (15 نفر) و آزمایشی 2 (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. برای آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی برای گروه آزمایشی 1 ازبسته آموزشی کرمی و همکاران (1392) استفاده شد؛ و برای اجرای مداخلات چند بعدی انگیزشی-شناختی در میان گروه آزمایشی 2 ازبسته آموزشی مداخلات چند بعدی مارتین (2008) استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین گرانت و برگ (1948) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری با اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و مداخلات چند بعدی انگیزشی-شناختی در مقایسه با گروه گواه موجب بهبود نمرات تعداد طبقات صحیح (34/94=F، 001/0=P)، خطای در جاماندگی (78/44=F، 001/0=P) و خطای کل (91/104=F، 001/0=P)، شده است؛ همچنین بین میزان اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و مداخلات چند بعدی انگیزشی-شناختی در تعداد طبقات صحیح، خطای در جاماندگی و خطای کل دانش آموزان در مرحله پس آزمون و پیگیری از نظر آماری تفاوت معنادار نیست (05/0P>). نتیجه گیری: راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) و مداخلات چند بعدی انگیزشی-شناختی یک روش مؤثر در کارکردهای اجرایی دانش آموزان است. زمانی که یادگیرندگان در تکالیف درگیر می شوند و این درگیری منجر به حل مسئله و یادگیری می شود باعث می شود که سر زندگی بیشتری از خود نشان دهند و بعد از موفقیت در برابر چالش های تحصیلی موفق تر عمل کنند.
اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت نگر بر ارتقاءخودکارآمدی و تنظیم هیجان میان فردی در بیماران روانی مزمن
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی آموزش روانشناسی مثبت نگر بربهبودخودکارآمدی وتنظیم هیجان میان فردی بیماران روانی مزمن انجام شد.روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون وپس آزمون باگروه کنترل بود.جامعه این پژوهش را کلیه بیماران روانی مزمن در مرکز شبانه روزی روزبه زاهدان درسال 1400-99 13تشکیل دادند.30 بیمار به شیوه دردسترس وبه صورت تصادفی در دوگروه آزمایش(15نفر)وگروه کنترل (15نفر)گمارده شدند. گروه آزمایش برنامه ی آموزشی روانشناسی مثبت نگر رادر هشت جلسه 90 دقیقه ای(هرهفته دوجلسه)دریافت کرد.وگروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد.بیماران به پرسشنامه خودکارآمدی چسنی وپرسشنامه تنظیم هیجان میان فردی هافمن پاسخ دادند.داده ها با استفاده ازروش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.یافته ها نشان داد با کنترل اثرپیش آزمون بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش وکنترل درمتغیرهای خودکارآمدی درمقابله با مشکلات وتنظیم هیجان میان فردی تفاوت معناداری وجوددارد.درمجموع نتایج نشان دادآموزش روانشناسی مثبت نگر بربهبودخودکارآمدی درمقابله بامشکلات وتنظیم هیجان میان فردی بیماران روانی مزمن تاثیر مثبت دارد.
تحلیل محتوای کیفی توصیفی کتاب های زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم بر اساس تاثیر بر روند آمادگی برای آموزش سیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نام گرفتن قرن 21 به عنوان قرن اطلاعات و ارتباطات جهان به سرعت در حال حرکت به سمت پیشرفت در عرصه تکنولوژی می باشد. امروزه دیگر روش های سنتی آموزش به تنهایی جوابگو نمی باشند لذا سیستم آموزشی نیز باید خود را با حرکت جهان هماهنگ سازد.قبل از وقوع تغییرات ناگهانی در سیستم آموزشی پیش زمینه های لازم جهت تغییرات باید وجود داشته باشد و با استفاده از مقدمه چینی های مناسب آموزش به سمت آموزش های نو پیشروی کند. یکی از ابزار های مهم برای این نوع زمینه سازی محتوای کتاب های درسی می باشد که بتوانند دانش آموزان را به خوبی با جهان جدید ارتباطات آشنا سازند. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر گذاری کتب زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم بر روند آمادگی برای آموزش به روش سیار می باشد. روش استفاده شده در این پژوهش تحلیل محتوا توصیفی می باشد.. جامعه آماری پژوهش کلیه کتاب های زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم می باشد و در آن انتخاب نمونه ها به صورت جهت دار و هدایت شده انجام گرفته است. نمونه شامل کتاب زبان انگلیسی پایه دهم می باشد. بنابراین پژوهش کتب درسی زبان انگلیسی دوره متوسطه دوم می تواند یکی از عوامل زمینه ساز و ذهنیت ساز برای ورود به فضای آموزشی سیار برای دانش آموزان بوده باشد.
رابطه تاب آوری با افکار خودکشی در دانشجویان دانشگاه های شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطهی تابآوری با افکار خودکشی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاههای شهر تهران بود. روش مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجراء، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاههای دولتی شهر تهران میباشد که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودهاند. از میان آنها به کمک روش نمونه گیری خوشهای از بین چهار دانشگاه، تعداد 397 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش توسط پرسشنامههای افکار خودکشی بک و پرسشنامه تابآوری کونر و دیویدسون، جمع آوری شدند. برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش، از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. نتایج نشان دادند که تاب آوری، قوی ترین پیش بین خطر خودکشی به شمار می رود؛ لذا شایسته است روان شناسان، مشاورین در مواجهه با مراجعینی که در معرض خطر خودکشی قرار دارند، توجه بیشتری را به آموزش تاب آوری مبذول کنند. از سوی دیگر شناخت عوامل مرتبط با خودکشی همچون تاب آوری به عنوان متغیر های مهم در فهم خودکشی و افکار مربوط به آن نقش مهمی را ایفا میکنند.
محور افقی و عمودی خط ذهنی زمان در گویشوران زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش جهت افقی و عمودی بودن خط زمان در ذهن گویشوران زبان فارسی از منظر استعارهای مفهومی لیکاف و جانسون مورد بررسی قرار می گیرد. خط ذهنی زمان به عنوان یک مفهوم انتزاعی با توجه به تجارب شناختی و ذهن بدنمند ما ممکن است به صورت استعاری تحت تاثیر مفاهیم عینی فضا در ذهن مفهوم سازی شود. در این تحقیق از یک نوع آزمایش تجربی به صورت مرتب سازی مکعب های رنگی زمان در ابعاد و جهات احتمالی مختلف در مفاهیم روزهای هفته شامل شنبه، یکشنبه، و دوشنبه؛ سه وعده اصلی شامل صبحانه، ناهار و شام؛ و مفهوم زمان شامل گذشته، حال و آینده استفاده شده است. تعداد 45 کارمند زن و مرد با محدوه سنی 27 تا 45 سال از دانشگاه آزاد اسلامی واحد بین المللی خرمشهر-خلیج فارس در این آزمون شرکت نمودند. درصد و میانگین بسامد وقوع مرتب سازی مکعب های رنگی در سه مفهوم زمان نشان داد که به ترتیب محورهای افقی جانبی راست به چپ برگرفته از جهت نوشتاری زبان فارسی با 45.6 درصد به عنوان اولین؛ محور افقی سهمی عقب به جلو برگرفته از جهت راه رفتن، استعاره های زبانی، و جهت نگاه با 25.7 درصد به عنوان دومین؛ و محور افقی جانبی چپ به راست برگرفته از جهت نوشتاری اعداد و ریاضیات با 14.6 درصد به عنوان سومین منابع اقتباسی مفاهیم انتزاعی زمان در زبان فارسی قلمداد می گردند. نتایج نشان می دهد که در ذهن فارسی زبانان تجربه شناختی جهت نوشتاری زبان بر اثر تکرار و تجربه حسی حرکتی همچنان به عنوان غالب ترین الگو بازنمایی دارد و بعد از این الگو جهت راه رفتن و نگاه که جهتی رو به جلو دارد به میران قابل ملاحظه ای بر بازنمایی جهت خط ذهنی زمان تاثیر دارد.
نقش میانجی رفتارهای دلبستگی در رابطه تعامل با خانواده اصلی با کیفیت زناشویی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۲۳۵-۲۱۰
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میانجیگری رفتارهای دلبستگی در ارتباط بین تعامل با خانواده ی اصلی با کیفیت زناشویی و افسردگی بود. روش: طرح پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانشجویان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بود که از این میان، 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها از مقیاس خانواده ی اصلی (هاوشتاد و همکاران، 1985)، مقیاس کوتاه دسترسی پذیری، پاسخ گویی و همدم طلبی (سندبرگ و همکاران، ۲۰۱۲)، فرم تجدید نظر شدهی مقیاس سازگاری زوجی (باسبی و همکاران، ۱۹۹۵) و سیاهه ی افسردگی بک (۱۹۷۲) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و نرمافزارهای 26-SPSS و 24-AMOS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی نشان داد میان همه متغیرها همبستگی معنادار وجود دارد. شاخص های برازندگی حاکی از تایید مدل پژوهش با یک شاخص اصلاح بود. همچنین، نتایج نشان داد رفتارهای دلبستگی به طور معناداری در ارتباط بین تعامل با خانواده اصلی با افسردگی و کیفیت زناشویی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: براساس نتایج، می توان نتیجه گرفت که نوع و شدت رفتارهای دلبستگی همسران نقش تعیین کنند ه ای در سهم تجارب قبلی آنها در خانواده اصلی شان بر افسردگی و کیفیت زندگی زناشویی شان دارد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس اختلال کژ تنظیمی خلقی ایذایی-فرم والد (DMDDS)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال کژ تنظیمی خلقی ایذایی یکی از اختلالات طبقه خلقی از پنجمین ویرایش تشخیص اختلالات روانی است. این اختلال از کودکی شروع شده و برای والدین، معلمان، دوستان و خود کودکان مشکلات زیادی ایجاد می کند. این اختلال که با مشکلات اجتماعی همراه است بسیار ناتوان کننده است. پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتبار یابی اولیه مقیاس اختلال کژ تنظیمی خلقی ایذایی انجام شد. مواد و روش ها: روش این پژوهش، توصیفی و ابزارسازی بوده و جامعه آماری این تحقیق عبارت است از کلیه والدین کودکان ۱۲-۶ سال شهر اصفهان در سال ۱۳۹۷. تعداد نمونه آماری شامل ۳۰۰ نفر بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انجام گرفت. جهت گردآوری داده ها به منظور سنجش این اختلال از مقیاس محقق ساخته ی اختلال کژ تنظیمی خلقی ایذایی (DMDDS) استفاده شد. برای بررسی گویه ها از روایی محتوایی کمی و کیفی، روایی صوری کمی و کیفی، تحلیل عامل اکتشافی (EFA) با چرخش واریماکس، تحلیل عامل تائیدی (CFA) و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: بر اساس پارامترهای شاخص ضریب تأثیر بالای ۵/۱، شاخص روایی محتوای بالای ۶۲/۰، نسبت روایی بالای ۷۰/۰، همچنین بر پایه تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تائیدی تعداد ۲۴ گویه در ابزار حفظ شد. با در نظر گرفتن ارزش ویژه بالای ۱، چهار عامل تکانش گری، عملکرد، خلقی و ناکامی استخراج گردید. طبق نتایج به دست آمده از عوامل چهارگانه مذکور، این مقیاس قادر به پیش بینی ۸۰/۵۰ درصد از تغییرات کل مقیاس بود. همچنین ضریب اعتبار کل مقیاس به روش آلفای کرونباخ ۸۹۴/۰ به دست آمد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، شاخص روایی محتوایی و نیز صوری و سازه ای مقیاس طراحی شده برای والدین قابل قبول بوده و می تواند جهت ارزیابی اختلال کژ تنظیمی خلقی ایذایی در کودکان ۱۲-۶ سال مورداستفاده قرار گیرد.
فراوانی شکوفایی در دانش آموزان سرآمد براساس مدل های مختلف بهزیستی: آیا تفاوتی براساس جنسیت وجود دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، فراوانی شکوفایی در دانش آموزان سرآمد مبتنی بر چهار مدل شکوفایی بررسی شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی - مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل ۵۹۲ دانش آموز پسر (226 نفر) و دختر (366 نفر) سرآمد دوره اول متوسطه (رده سنی ۱۵-۱۳ ساله) شهرستان تبریز در سال تحصیلی 99-1398 بودند. شرکت کنندگان به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و چهار مقیاس مختلف شکوفایی را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل جدول متقاطع˓ آزمون مک نمار˓ آزمون کوکران کیو و آزمون خی دو استفاده شد. نتایج تفاوت هایی در فراوانی شکوفایی مبتنی بر مدل های شکوفایی نشان دادند: ۳/۵۳ درصد (مبتنی بر مدل هوپرت و سو)، ۱/۶۳ درصد (مبتنی بر مدل داینر و همکاران)، ۴/۶۸ درصد (مبتنی بر مدل کیز) و ۵/۷۲ درصد (مبتنی بر مدل سلیگمن). همچنین، نتایج پژوهش حاضر حاکی از تفاوت فراوانی شکوفایی در میان دانش آموزان دختر و پسر سرآمد بود؛ این تفاوت به نفع دانش آموزان پسر بود. نتایج تحلیل جدول متقاطع درصد توافق خوبی بین مقیاس های باتلر و کرن و کیز (%۶/۹۱)، داینر و همکاران و هوپرت و سو (%۸۶)، باتلر و کرن و هوپرت و سو (%۲/۸۰)، هوپرت و سو و داینر و همکاران (% ۸۰) و هوپرت و سو و کیز (%۷۹) نشان دادند. درصد توافق بین مقیاس های داینر و همکاران و کیز (۷۰%) و داینر و همکاران و باتلر و کرن (۵%/۷۲) متوسط بود. نتایج نشان دادند تشخیص شکوفایی بستگی زیادی به مقیاس به کاررفته و ترکیب مؤلفه های مختلف دارد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر تاب آوری، تنظیم شناختی هیجان و ولع مصرف در افراد سوءمصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۱۴۰-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف: باتوجه به شیوع روزافزون اعتیاد، هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر تاب آوری، تنظیم شناختی هیجان و ولع مصرف در افراد سوء مصرف کننده مواد بود. روش: این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل در انتظار درمان بود. جامعه آماری این پژوهش سوء مصرف کنندگان مواد مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی درمان سوء مصرف مواد در شهر مشهد در سال 1399 بود. پژوهش حاضر بر روی 45 فرد در سه گروه طرحواره درمانی (15نفر؛20جلسه؛ جلسه90دقیقه؛ هفته ای یکبار)، رفتاردرمانی شناختی (15نفر؛ 12جلسه؛ جلسه90دقیقه؛ هفته ای یکبار) و کنترل در انتظار درمان (15نفر) انجام گردید. گروه ها با استفاده از مقیاس تنظیم شناختی هیجان گارنسفکی (2001)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد (1995) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر آن بود که طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر تاب آوری، تنظیم شناختی هیجان و ولع مصرف در دو گروه آزمایش به طور معناداری موثر بودند و رفتاردرمانی شناختی در پس آزمون تاثیر بیشتری بر تاب آوری و ولع مصرف مواد و طرحواره درمانی تاثیر بیشتری در مرحله پیگیری در تنظیم شناختی هیجان، تاب آوری و ولع مصرف افراد داشت (0/05>P). نتیجه گیری: بنابراین، هر دو روش طرحواره درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر متغیرهای پژوهش در افراد سوء مصرف کننده مواد موثر هستند. اما، طرحواره درمانی اثر موثرتری در پیشگیری از بازگشت نشانگان در دراز مدت دارد.
رابطه رهبری اخلاقی و هویت سازمانی با رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان با میانجی گری تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رهبری اخلاقی و هویت سازمانی با رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان با میانجی گری تعهد سازمانی انجام گرفت. رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان به رفتارهایی گفته می شود که طی آن افراد اقدام به نقض ارزش های اصلی جامعه، آداب و رسوم، قوانین یا معیارهای رفتاری مناسب به منظور ارتقای عملکرد سازمان یا اعضای آن انجام می دهند. این تعریف دو بُعد از رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان را برجسته می کند. اول، رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان، رفتاری غیراخلاقی است؛ زیرا شامل اعمالی می شود که بر خلاف ارزش ها، قوانین یا هنجارهای اجتماعی است. دوم این که، رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان، رفتاری تعمدی است که با هدف منفعت رساندن به سازمان، اعضای سازمان و یا رهبرشان انجام گیرد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز بود که از میان آن ها 133 نفر به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه رهبری اخلاقی براون و همکاران، پرسش نامه هویت سازمانی مائل و اشفورث، پرسش نامه تعهد سازمانی آلن و مایر و پرسش نامه رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان آمفرس و همکاران است. داده ها از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با نرم افزارهای SPSS-23 و AMOS-23 تحلیل شدند. تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری برازش الگوی پیشنهادی را تأیید کرد. نتایج حاکی از آن بود که رهبری اخلاقی و هویت سازمانی بر رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان تأثیر مثبت و معنی داری دارند (01/0p<). همچنین، نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین رهبری اخلاقی و هویت سازمانی با رفتار غیر اخلاقی به نفع سازمان تأیید شد (01/0p<). در مجموع، نتایج نشان داد وقتی سازمانی دارای رهبری اخلاقی باشد و کارکنان کار خود را بامعنا تلقی کنند و دلبستگی بالایی به کار و محیط کار داشته باشند در چنین شرایطی تعهد سازمانی بیشتری را خواهند داشت و طبق نظریه تبادل اجتماعی به دنبال جبران خواهند بود و برای سود رساندن به سازمان خود احتمالاً رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان بیشتری خواهند داشت.
اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان بین نسلی بوون و مدل مک مستر بر اضطراب، خودکارآمدی و خودکنترلی مردان و زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان بین نسلی بوئن و مقایسه آن با مدل مک مستر بر اضطراب، خودکارآمدی و خودکنترلی مردان و زنان در آستانه طلاق بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود؛ و جامعه آماری پژوهش حاضر زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 6 تهران در سال 1399 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه اضطراب زانک (1971) 45 زن و مرد به شیوه در دسترس انتخاب و در گروه های آزمایشی بین نسلی بوئن (15 نفر)، گروه آزمایشی مدل مک مستر (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله بین نسلی بوئن (1981) و مدل مک مستر (2007) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و مادوکس (1982) و خودکنترلی تانجی، بامستر و بونه (2004) بود و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله بین نسلی بوئن بر نمره اضطراب (73/5=F، 024/0 =P)، خودکارآمدی (16/6=F، 019/0 =P) و خودکنترلی (24/9=F، 005/0 =P) و مداخله مدل مک مستر بر نمره اضطراب (25/5=F، 030/0 =P)، خودکارآمدی (96/7=F، 009/0 =P) و خودکنترلی (56/8=F، 007/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله بین نسلی بوئن و مدل مک مستر برای افزایش خودکارآمدی و خودکنترلی و همچنین کاهش اضطراب در زنان و مردان دچار تعارض زناشویی و در آستانه طلاق روش مناسبی است.