فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۳۶۱ تا ۸٬۳۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع و نرخ عود دوباره اختلال دوقطبی، درک عوامل پیش بین و عوامل آسیب پذیری این بیماری از اهمیت بالایی برخوردار است، ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری در رابطه بین تجارب آسیب زای دوره کودکی با نشانگان اختلال دوقطبی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی بستری شده در بیمارستان شهید یحیی نژاد بابل تشکیل داد. حجم نمونه ۳۷۹ نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس و در یک بازه زمانی ۱۸ ماهه انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه تجارب آسیب زای کودکی، پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس خود گزارشی مانیا و سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری (خرده مقیاس کمال گرایی/ ارزیابی عملکرد مقیاس نگرش های ناکارآمد، خرده مقیاس خود نکوهشگری مقیاس تجربیات افسردگی و خرده مقیاس خودمختاری مقیاس خودمختاری- اجتماع مداری) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS وLISREL و به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تجارب آسیب زای دوره کودکی بر سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری و نشانگان (افسردگی و مانیا) اختلال دوقطبی اثر دارد (۰۵/۰>p). سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری بر نشانگان (افسردگی و مانیا) اثر دارند (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر از این فرض حمایت می کند که سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری، میانجی رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و نشانگان (افسردگی و مانیا) اختلال دوقطبی هستند.
مولفه های فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی : مطالعه فراترکیب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعالی و انحطاط هر جامعه ای، مرهون فرهنگ آن است. بنابراین توسعه دانشگاه ها در جهت تجاری سازی نتایج تحقیقات در اولین گام نیازمند درک و شناخت مولفه های فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی است . این تحقیق با هدف ارائه تصویری جامع از مؤلفه های فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات در دانشگاه علوم پزشکی از طریق ترکیب تحقیقات پیشین انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با روش فراترکیب کدگذاری(تحلیل مضمون) انجام شده است . فراترکیب با فراهم کردن یک نگرش نظام مند برای پژوهشگران از طریق ترکیب پژوهش های مختلف، به کشف موضوع ها و استعاره های جدید و اساسی می پردازد، و با این روش دانش فعلی را گسترش داده و یک دید جامع و کلی را نسبت به مسائل به وجود می آورد. یافته ها: پس از تحلیل یافته های محققان قبلی و ترکیب نتایج حاصله ، از مجموع 99کد ، 15 مفهوم و 4 مؤلفه در زمینه فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاه شناسایی شدند. براساس یافته های تحقیق کدهای انگیزش و پاداش ، هماهنگی و تعامل با صنعت ، حمایت مدیریت دانشگاه و خدمات مشاوره ای بیشترین فراوانی را در فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاه داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه، یکی از دلایلی که نتایج تحقیقات در دانشگاه زیاد تجاری سازی نمی شود عدم توجه کافی سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان دانشگاه به فرهنگ سازی در این زمینه بوده است بنابراین یافته های این پژوهش می تواند در سیاست گذاری دانشگاه در راستای فرهنگ سازی جهت گسترش تجاری کردن نتایج تحقیقات مورد استفاده قرار گیرد.
ارزشیابی خارجی مراقبت های سلامت روان در مراکز جامعه نگر: قوت ها و چالش ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر ارائه خدمات سلامت روان در مراکز خدمات جامعه نگر (CMHC) با چشم انداز بررسی فرصت ها و چالش های موجود برای استمرار و ارتقای ارائه خدمات سلامت روان بود. مواد و روش ها: این مقاله بخش کیفی پژوهشی بزرگ تر است که با انجام 36 مصاحبه و 13 بحث گروهی متمرکز به اجرا درآمد. متن مصاحبه ها و بحث های گروهی پس از پیاده سازی چندین بار مطالعه شد. تحلیل محتوا به صورت متعارف انجام شد و داده ها طبقه بندی شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش در دو بخش شامل نیازها برای اجرای برنامه و دست یابی به اهداف و پیامدهای مورد انتظار طرح و نیز یافته های حاصل از ارزش یابی برنامه ارائه شده است. در بخش اول به نکات مربوط به تأمین زیرساخت ها و راه اندازی مراکز اشاره شده و در بخش دوم به ویژگی ها، نقاط قوت و چالش های پیش روی طرح پرداخته شده است. نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد در تأمین زیرساخت ها و اجرایی کردن طرح، موفقیت های قابل توجهی کسب شده است. از چالش های مطرح شده در اجرای طرح می توان به موانع موجود در جلب مشارکت بیشتر پزشکان عمومی و تأثیر فرهنگ و نگرش موجود در هر شهر برای اثربخشی برنامه اشاره کرد. برای بهبود اثربخشی و کارآمدی طرح ، توجه بیشتر به برنامه های آموزشی روان پزشکی و سلامت روان در کوریکولوم رشته پزشکی عمومی، آموزش های همگانی درباره سلامت روان و ارائه راهکارهایی برای اجرای بهتر برنامه از پیشنهادات حاصل از نتایج ارزش یابی بود.
تجربه زیسته نوجوانان دختر دارای باورهای غیرمنطقی، یک پژوهش تحلیل روایتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین عوامل مشترک و زمینه ساز ایجاد باورهای غیرمنطقی در تحریفات شناختی نوجوانان دختر به بررسی تجربه زیسته نوجوانان دختر دارای باورهای غیرمنطقی، می پردازد.روش: تحقیق کیفی حاضر پدیدارشناسی در پارادایم تفسیری با روش تحلیل روایتی با الگوی تحلیل کثرت گرا بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه منطقه 2و 5 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی1399-1398 بودند. 274 دانش آموز پرسشنامه سنجش باورهای غیرمنطقی نوجوانان برنارد (1988) را تکمیل کردند که از آن میان 16 نفر بر اساس ملاک های ورود و به صورت هدفمند به دلیل داشتن نمره 5/1 واحد انحراف معیار بیش از میانگین انتخاب شدند. سپس12 نفر تا رسیدن به اشباع نظری مطالعه شدند. گردآوری داده ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته مک آدامز بود.یافته ها: یافته های تحقیق پس از طی فرایند کدگذاری، اشتراکات مفهومی را در بین نوجوانان دارای باورهای غیرمنطقی در 5 مضمون اصلی و 9 زیر مضمون نشان داد. این نوجوانان دارای پنج ویژگی مشترک خودکارآمدی پایین، مهارت های ارتباطی ضعیف و نامناسب با دیگران، ارتباط ضعیف و نامناسب با خداوند، الگوی ناکارآمد رابطه والد فرزندی و مشکلات آسیب زایی در دوران کودکی بودند.نتیجه گیری: در مداخلات درمان این نوجوانان جهت کاهش باورهای غیرمنطقی می توان بر نقش ضعف در مهارتهای ارتباطی، خودکارآمدی و ارتباطات با خداوند توجه بیشتری داشت و در مداخلات پیشگیری، مشکلات آسیب زای دوران کودکی مانند طرد و محرومیت های هیجانی و نقش سبک فرزندپروری ناکارامد را در ایجاد باورهای غیرمنطقی مورد توجه قرار داد تا با اطمینان بیشتری جهت آموزش و بهبود سلامت روان نوجوانان حرکت کرد.
چندهمسری و پیامدهای روانی- اجتماعی آن برای زنان (یک مقاله ی مروری سیستماتیک مبتنی بر تبیین های زیست- روانی تکاملی)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: براساس شواهد تکاملی، انسان نیز مانند دیگر نخستی ها، ذاتاً دارای الگوی چندهمسری است. در این پژوهش ما به بررسی شواهد چندهمسری و پیامدهای روانی- اجتماعی آن پرداختیم. هدف: در این مقاله به جمع آوری و بررسی پژوهش های مختلف از جوامعی که در آن ها چندهمسری مرسوم و قانونی است، با هدف بررسی مسائل مربوط به زنان در این خانواده ها، پرداخته ایم. روش: مطالعه حاضر از نوع پژوهش مروری سیستماتیک بود. بدین منظور کلید واژه های مربوطه در پایگاه داده های معتبر داخلی و خارجی نظیر SID، Science Direct و PubMed جست وجو و تعداد ۳۰ مقاله مرتبط از ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۰ استخراج شد؛ و ۱۷ مقاله مورد بررسی قرار گرفت. سپس نتایج تأثیر چندهمسری در هر کدام مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: مشکلات فراوانی مانند سطوح پایینی از عزت نفس، عملکرد خانوادگی و تربیت فرزندان همچنین اختلالاتی مانند جسمانی سازی، افسردگی، وحشت زدگی، اضطراب، افسرده خویی، حساسیت بین فردی، عقاید پارانویید، خصومت و ... دامن گیر زنانی است که در خانواده های چندهمسر زندگی می کنند. نتیجه گیری: براساس بررسی انجام شده نتیجه می گیریم که شاید بنیان زیستی ما برای تک همسری ساخته نشده باشد؛ اما شواهد گردآوری شده، نشان دهنده ی این واقعیت است که پیروی از روند زیستی تکاملی برای انسان امروزی (پیروی از چندهمسری) آسیب زاست و باید مورد تجدیدنظر اساسی قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی ارتقاء روابط بین فردی زوجین بر اساس رویکرد هیجان مدار و مشاوره زناشویی شناختی رفتاری بر دلبستگی و تعهد زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
259 - 294
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی بسته تدوین شده ارتقاء روابط بین فردی زوجین بر اساس رویکرد هیجان مدار و مشاوره زناشویی شناختی رفتاری بر دلبستگی و تعهد زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل زوجین با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران بود که 30 زوج به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 10 زوج) قرار داده شدند. یک گروه 12 جلسه بسته آموزشی ارتقاء روابط بین فردی زوجین بر اساس رویکرد هیجان مدار و یک گروه 12 جلسه مشاوره زناشویی شناختی-رفتاری دریافت کردند؛ اما گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل مقیاس های تعارضات زناشویی، تعهد زناشویی و دلبستگی بزرگ سالان بود. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری در نرم افزار 22- SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش ارتقاء روابط بین فردی زوجین بر اساس رویکرد هیجان مدار بر تمامی ابعاد دلبستگی و تعهد زناشویی مقایسه با گروه کنترل اثربخشی معنادار و پایداری دارد (05/0p<) و در مقایسه با گروه مشاوره زناشویی شناختی – رفتاری اثربخشی بیشتری بر هر سه بعد دلبستگی و تعهد ساختاری دارد (05/0p<). گروه شناختی–رفتاری در مرحله پس آزمون فقط بر دو بعد دلبستگی (اجتنابی و اضطرابی) (05/0>p) اثربخشی معنادار داشته است که این اثرات پایدار نماند (05/0<p) ولی اثرات پایدار معناداری بر هر سه بعد تعهد زناشویی نشان داد (05/0>p). نتیجه پژوهش بیانگر این بود که استفاده از بسته ارتقاء روابط بین فردی زوجین براساس رویکرد هیجان مدار در مقایسه با مداخله شناختی-رفتاری جهت بهبود دلبستگی و تعهد زناشویی زوجین دچار تعارض زناشویی اولویت دارد.
ارائه الگوی مناسب صلاحیت های کارآفرینی مدیران مدارس ابتدایی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف ارائه الگوی مناسب صلاحیت های کارآفرینی مدیران مدارس ابتدایی اجرا شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی متوالی و نوع مطالعه در بعد کیفی " داده بنیاد " با رویکرد اشتراوسی و در بعد کمی، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیه ی مدیران مدارس ابتدایی نواحی چهارگانه کرج در سال تحصیلی (1400-1399) است؛ که تعداد آن ها 450 نفر بوده اند. ابتدا در مرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 8 نفر از متخصصان و صاحب نظران و مدیران مدارس که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مؤلفه های صلاحیت کارآفرینی مدیران مدارس ابتدایی شامل 4 مؤلفه خلاقیت، ریسک پذیری، تصمیم گیری و مدیریت تحولی شناسایی شدند. سپس با توجه به زیرمولفه های به دست آمده پرسشنامه صلاحیت کارآفرینی طراحی شد. برای تعیین حجم نمونه در بخش کمی، از فرمول نمونه گیری کوکران استفاده شد و پرسشنامه در اختیار 207 نفر از مدیران که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند، قرار گرفت. به منظور بررسی اعتبار و میزان دقت پرسشنامه، از اعتبار صوری و اجماع صاحب نظران استفاده گردید. برای پایایی و سازگاری درونی گویه های پرسشنامه از مقیاس آلفای کرونباخ استفاده شد که با انجام یک پیش آزمون بر روی 40 پاسخگوی تصادفی انتخاب شده مبادرت شد؛ که پایایی کل پرسشنامه (0/80) محاسبه گردید. نتایج نشان داد که شناسایی برنامه های کارآفرینی از دیدگاه مدیران مدارس بسیار مهم و قابل توجه است؛ چراکه برنامه های کارآفرینی می تواند مانعی قوی جهت رکود علمی باشد و انگیزش لازم جهت فراگیری مدیران فراهم نموده و به تغییرات بسیار مثبت در محیط مدارس منجر شود.
اثربخشی آموزش ایماگوتراپی (تصویرسازی ارتباطی) بر نشانگان روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) زنان آسیب دیده از روابط فرا زناشویی همسر
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش ایماگوتراپی (تصویرسازی ارتباطی) بر نشانگان روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) زنان آسیب دیده از روابط فرا زناشویی همسر صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان آسیب دیده از روابط فرا زناشویی که در بازه زمانی فروردین تا شهریور 1400 به مرکز مشاوره خانواده امین شهر بیرجند مراجعه کرده و دارای پرونده بودند؛ تشکیل داد. از بین مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره ذکرشده، 30 نفر که حاضر به همکاری بودند و ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) منتسب شدند. روش اجرای مداخله ایماگوتراپی به صورت آموزش در 6 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش بود و گروه گواه هیچ درمانی دریافت نکردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس لایبوند و لایبوند (1995) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کمک تحلیل کوواریانس و تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش ایماگوتراپی (تصویرسازی ارتباطی) بر کاهش نشانگان روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) زنان آسیب دیده از روابط فرا زناشویی همسر مؤثر است. با توجه به نتیجه گزارش شده، پیشنهاد می شود مداخله آموزش ایماگوتراپی برای بهبود سلامت روان شناختی کلی مراجعین آسیب دیده از روابط فرا زناشویی همسر به ویژه نشانگان روان شناختی به کار گرفته شود.
اثربخشی مهارت های ارتباطی بر سازگاری اجتماعی نوجوانان سندروم داون
حوزههای تخصصی:
سندروم داون می تواند کیفیت زندگی نوجوانان را تحت تأثیر قرار دهد و مشکلات اجتماعی و روانی متعددی را در ارتباط با سلامتی به وجود آورد. پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی مهارت های ارتباطی بر سازگاری نوجوانان سندروم داون انجام شد. در پژوهش شبه آزمایشی حاضر از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. از جامعه آماری نوجوانان سندروم داون عضو کانون سندروم داون، 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به تعداد مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پس از کسب رضایت نامه مبنی بر شرکت در پژوهش والدین پرسشنامه سازگاری اجتماعی را تکمیل کردند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای 1 جلسه) در برنامه مهارت های ارتباطی شرکت کردند ولی گروه کنترل فقط برنامه های ارائه شده در کانون را دریافت نمودند. پس از اتمام جلسه دهم، پرسشنامه سازگاری اجتماعی مجدداً توسط والدین گروه های آزمایش و کنترل تکمیل شد. سپس نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که سازگاری اجتماعی گروه آزمایش پس از آموزش مهارت های ارتباطی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش یافت. به نظر می رسد که آموزش مهارت های ارتباطی روش مداخله مناسبی برای سازگاری اجتماعی نوجوانان سندروم داون است، بنابراین می توان از این برنامه برای ارتقاء سازگاری اجتماعی این نوجوانان استفاده نمود.
رابطه میزان علاقه مندی اجتماعی و اختلال نافرمانی مقابله ای (مورد مطالعه:نوجوانان شهر پاوه)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، بررسی رابطه میزان علاقه مندی اجتماعی و اختلال نافرمانی مقابله ای نوجوانان شهر پاوه انجام شد. روش: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش علی – مقا یسه ای بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پایه سوم دبیرستان شهر پاوه بودند.از میان این جامعه که جمعا 516 دانش آموز بودند، بطور خوشه ای چند مرحله ای نمونه انتخاب شد. سپس برای جمع آوری نمونه ها، به کلیه دبیرستان های دخترانه و پسرانه شهر پاوه، مراجعه شد و از بین آنها با اجرای آزمون اخنباخ تعداد 30 نفر را با انجام تست به عنوان دانش آموزان دارای اختلال شناسایی کرده و سپس آزمون علاقه اجتماعی بر روی این دانش آموزان هم انجام شد. از میان دانش آموزان عادی نیز تعداد 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و آزمون علاقه اجتماعی بر روی آنها اجرا شد. در نهایت 60 نفر مورد آزمون قرار گرفتند 30 نفر عادی و 30 نفر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. ابزار پژوهش شامل آزمون علاقه اجتماعی سولیمان(1973) و فرم خود سنجی پرسشنامه آخنباخ بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان علاقه اجتماعی درنوجوانان عادی از میزان علاقه اجتماعی نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتر است. نتیجه گیری: بنابراین براساس یافته ها در سطح اطمینان 95 درصد، تفاوت معناداری در میانگین علاقه اجتماعی نوجوانان بدون اختلال نافرمانی مقابله ای در مقایسه با نوجوانان عادی وجود دارد، نتیجه اینکه که علاقه اجتماعی، در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی پایین تر از علاقه اجتماعی در نوجوانان عادی است.
اثربخشی آموزش ویژگی های رفتاری و رشد شناختی به خانواده و تاثیر آن بر بهبود رفتاری کودکان مضطرب
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ویژگی های رفتاری و رشد شناختی به خانواده و تاثیر آن بر بهبود رفتاری کودکان مضطرب می باشد. مطالعه آموزش ویژگی های رفتاری و رشد شناختی کودکان در خانواده ها موضوعی است که باید مورد نظر همه قرار گیرد و در راستای بهبود این ویژگی ها و تقویت آن اقدام گردد. پژوهش حاضر در دو بخش انجام شد. در بخش اول به بررسی تاثیر آموزش ویژگی های رفتاری و رشد شناختی به خانواده دارای کودکان مضطرب و بهبود رفتار مضطرب آنها پرداخته شد و در بخش دوم پایداری و تاثیر این آموزش ها بر کاهش اضطراب کودکان در طول زمان مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از حیث اهمیت در طبقه پژوهش های کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های طرح آزمایشی است. برای انجام این تحقیق، ابتدا 60 نفر از کودکان مضطرب را از طریق آزمون آخنباخ به عنوان پیش آزمون انتخاب شدند سپس نمونه های آماری به صورت گمارش تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش تقسیم شدند و پس از گرفتن اطلاعات جمعیت شناختی از هر دو گروه به یک گروه از والدین آنان آموزش مربوط به رشد شناختی (بر اساس نظریه پیاژه) داده شد (گروه آزمایش) و به گروه گواه آموزشی داده نشد. از هر دو گروه از کودکان همان خانواده تست آخنباخ با مولفه ی اضطراب به عنوان پس آزمون گرفته شد. مدتی (3 ماه) پس از پایان نتایج آزمون ها و آموزش مربوطه مجدداً تست آخنباخ برای پایداری آموزش در طول زمان گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی نظیر میانگین، انحراف استاندارد و ویژگی های جمعیت شناختی و... استفاده شد و شاخص های آمار استنباطی نظیر تحلیل کوواریانس نیز به عنوان مکمل استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آموزش ویژگی های رفتاری و رشد شناختی بر بهبود رفتار کودکان به خانواده ها بر بهبود اضطراب کودکانشان رابطه ی معناداری داشتند. در بخش دوم تحقیق پایداری این آموزش ها بر کاهش اضطراب کودکان در طول زمان نیز معنا دار بود.
اثرات روش های بخش بندی و افزونگی بر بارشناختی و یادگیری واژگان و درک مطلب درس زبان انگلیسی در محیط یادگیری چند رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثرات روش های بخش بندی و افزونگی بر بارشناختی و یادگیری واژگان و درک مطلب درس زبان انگلیسی در محیط یادگیری چندرسانه ای انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف تحقیق کاربردی و از نوع آزمایشی حقیقی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام زبان آموزان 14تا16 ساله آموزشگاه های زبان شهر دامغان می باشد. موضوع محتوی آموزشی در خصوص تبیین فعالیت آتشفشانها بود که در قالب نرم افزار پاورپوینت در حداکثر 10 اسلاید (بر اساس نوع گروه) به 90 آزمودنی که به صورت تصادفی در شش گروه (هر گروه 15نفر) بخش بندی بالا/ ارائه شنیداری، بخش بندی بالا/ ارائه دیداری، بخش بندی بالا/ افزونه، بخش بندی پایین/ ارائه شنیداری، بخش بندی پایین/ ارائه دیداری، بخش بندی پایین/ افزونه منتسب شده بودند، ارائه شد. پژوهش به صورت کاملاً آزمایشی (یک طرح عاملی کاملاً تصادفی 2×3) بود. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون محقق ساخته یادگیری واژگان، درک مطلب، سنجش دانش پیشین و مقیاس سنجش بار شناختی پاس (1992) استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس استفاده گردید. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد اثرمتقابل روش بخش بندی و روش افزونگی بر بار شناختی و یادگیری معنی دار بود. نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد گروه بخش بندی بالا- افزونه به طور معنی داری بارشناختی پایین تر و یادگیری واژگان و درک مطلب بالاتری را در مقایسه با سایر گروه ها گزارش کردند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که روش های بخش بندی و افزونگی بر کاهش بارشناختی و ارتقاء یادگیری واژگان و درک مطلب درس زبان انگلیسی در محیط یادگیری چندرسانه ای اثربخش می باشد.
پیش بینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس اضطراب کرونا، همدلی شناختی و همدلی عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس اضطراب کرونا، همدلی شناختی و همدلی عاطفی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان کارشناسی دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 1400-1399 با دامنه سنی 18 تا 22 سال بود. نمونه ی پژوهش شامل 287 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری باس و پری BPAQ (1992)، مقیاس اضطراب کرونا ویروس CDAS (1398)، مقیاس بهره همدلی بارون- کوهن BEQS (2004) بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق نرم افزار 23SPSS و از طریق روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که اضطراب کرونا، پرخاشگری را به صورت مثبت معنی دار (57/0 Beta=، 01/0 P=) و همدلی شناختی (12/0 Beta=، 05/0 P=) و همدلی عاطفی (31/0 Beta=، 01/0 P=) پرخاشگری را به صورت منفی معنی داری پیش بینی می کنند. در مجموع 59/0 از واریانس پرخاشگری توسط اضطراب کرونا، همدلی شناختی و همدلی عاطفی، تبیین می شودین پژوهش نشان دهنده ی اهمیت پیش بینی کنندگی اضطراب کرونا در پرخاشگری و همدلی شناختی و عاطفی در بازداری پرخاشگری است.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خستگی و دلزدگی مادران مراقب کودکان کم توان عقلانی شدید و عمیق در دوره کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مادران کودکان مبتلا به ناتوانی ذهنی شدید و عمیق در دوره کووید-19 از مشکلات روان شناختی در رنج هستند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خستگی و ملال در مادران کودکان دارای ناتوانی ذهنی عمیق و شدید در دوره کووید-19 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کل مادران مراقب کودکان مبتلا به ناتوانی ذهنی شدید و عمیق شهرستان رزن در سال 1399 تشکیل دادند. در این پژوهش از طریق روش نمونه گیری در دسترس 84 مادر ملاک ورود به پژوهش را داشتند. از میان آنان 22 مادر دارای شدت علائم خستگی و ملال بودند که در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ارزیابی خستگی (AFS؛ دی وریس و همکاران، 2003) و مقیاس چندبعدی حالت ملال (MBS؛ فاهلمنو همکاران، 2009) استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه آموزش داده شد و گروه گواه در حین جلسات، آموزشی را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش خستگی و ملال در مادران کودکان مبتلا به ناتوانی ذهنی شدید و عمیق اثربخش بوده است (05/0>p). با توجه به نتایج، آموزش تنظیم هیجان برای کاهش خستگی و ملال مادران کودکان مبتلا به ناتوانی ذهنی شدید و عمیق در دوره کووید-19 پیشنهاد می شود
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر سازگاری و صمیمیت زناشویی زنان دچار تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۱۷۸-۱۶۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر سازگاری و صمیمیت زناشویی زنان دچار تعارضات زناشویی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زنان دارای تعارضات زناشویی بودند که جهت حل اختلاف خانوادگی خود در شش ماهه پاییز و زمستان 1399 به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، با استفاده از پرسشنامه ی تعارضات زناشویی ثنایی و براتی (1387)، 30 نفر از زنانی که دارای تعارضات زناشویی بودند، به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند و به پرسشنامه های سازگاری زناشویی لاک-والاس (LWMAT) (1959) و صمیمیت زناشویی (MIS) والکر و تامپسون (1983) پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای یک بار) فنون رفتار درمانی دیالکتیکی را براساس بسته آموزشی لینهان (1970) آموزش دیدند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که اثربخشی درمانی دیالکتیکی بر سازگاری (01/0P<، 79/17=F)، و صمیمیت زناشویی (01/0P<، 82/14=F)، زنان دچار تعارضات زناشویی، مورد تائید قرارگرفته است (05/0>P) و زنان دچار تعارضات زناشویی گروه آزمایش نسبت به زنان دچار تعارضات زناشویی گروه گواه در پس آزمون، به طور معناداری، سازگاری و صمیمیت زناشویی بیشتری داشتند (05/0>P). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که رفتار درمانی دیالکتیکی در افزایش سازگاری و صمیمیت زناشویی زوجین اثربخش است.
اثر مهارتهای شغلی بر خشنودی شغلی با نقش میانجی گر فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشنودی شغلی نگرشی است که موجب بهبود بهره وری، افزایش انگیزه و توانمندی کارکنان می شود، لذا شناخت عوامل مؤثر بر آن و توجه به مهارت شغلی می تواند زمینه افزایش خشنودی شغلی را فراهم نماید. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مهارت شغلی بر خشنودی شغلی با نقش میانجی فرسودگی شغلی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان اقماری دکل های حفاری 61 و 69 فتح متعلق به شرکت ملی حفاری ایران بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 109 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های استاندارد بوده است. جهت سنجش روایی از آزمون روایی محتوایی و روایی سازه و برای سنجش پایایی نیز از آزمون های آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی در نرم افزار پی.ال.اس استفاده گردید. یافته ها رابطه مهارت شغلی با خشنودی شغلی و فرسودگی شغلی و رابطه فرسودگی شغلی با خشنودی شغلی را تأیید کرد. همچنین، یافته ها حاکی از آن بود که مهارت شغلی از طریق نقش میانجی گر فرسودگی شغلی، بر خشنودی شغلی کارکنان ملی حفاری ایران اثر غیرمستقیم دارد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که با توجه به مشخص شدن رابطه بین خشنودی شغلی با فرسودگی شغلی و مهارت شغلی، مدیران برنامه هایی جهت افزایش خشنودی شغلی کارکنان و احساس خودکارآمدی اجرا نمایند و زمینه کاهش فرسودگی شغلی را فراهم نمایند.
تحلیل میانجی، مدل سازی ریاضی، شاخص های برازش تأییدی، اصلاح مدل ذهنی: یک بازنگری انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی ویژگی های محوری معادلات است که در هر تبدیلی از معادلات حفظ می شود. یکی از این ویژگی ها تقارن متغیرها در پژوهش های همبستگی کیفی معادلات هم ارز است. در این مقاله، نخست پژوهش های با دو متغیر شرح داده می شود و به تمایز بین مفهوم علیت در پژوهش های رابطه ای و نیز تمایز علیت در فرضیه های رابطه ای می پردازد. سپس، به متغیر سوم ارجاع داده می شود که معمولاً به نادرست تحت عنوان میانجی معرفی می شود. در این مقاله موضوع مدل های هم ارز در کاربرد تحلیل ساختارهای کواریانسی مورد بحث قرار گرفته است. پس از تشریح نقش معادلات در پژوهش های روان شناسی، رویکرد اکتشافی در آن معادلات مورد تأکید قرار داده شده است. نخست رویکرد معادله برآوردکننده کلی با ماتریس همبستگی مستقل که دارای دو نوع اندازه گیری برای هر آزمودنی می باشد، تشریح می شود که همبستگی ها به صورتی مورد ملاحظه قرار گرفته است که قبلاً پپ و ویتاکر و سوسیدل در معادلات دوران ساز خود برای مدل های رگرسیون محدود و کامل ارائه کرده اند. معادله دوم به پژوهش کیوان آرا و همکاران (2016) مربوط می شود. این مقاله نشان داده است که پژوهشگران نمی توانند قبل از کاربرد داده ها در یکی از دو نوع طرح پژوهشی آن را مورد تأیید قرار دهند. این دو نوع طرح به ترتیب طرح طولی و آزمایشی می باشند. این مقاله همچنین نقش طرح های طولی را که به نام طرح های متقاطع تأخیری است مورد بحث قرار داده و توجه پژوهشگران را به ساخت فرضیه های تحلیل میانجی در پژوهش های ایرانی جلب کرده است که ویژگی های مجادله علمی را نداشته و از نوعی رویکرد خطابه ای سود می جوید. در این مقاله اشاره شده است که این روش نادرست ادامه سنت کاربرد آماره های اجتماعی از قبیل تحلیل رگرسیون گام به گام به جای آماره های تأییدی از قبیل رگرسیون سلسله مراتبی است. برخی از جنبه های فلسفه علم و بخصوص ابطال پذیری در مورد این فرضیه ها مورد بحث قرار گرفته است. در بخش پایانی مقاله قواعدی برای تولید مدل های هم ارز در تحلیل مسیر معرفی شده است و پیشنهاد می کند که در پژوهش های تحلیل میانجی در ایران این شکاف پر شود.
بازنمایی تک فرزندی در خانواده های ایرانی (مطالعه موردی فیلم همبازی)
حوزههای تخصصی:
خانواده، مهم ترین نهاد جامعه است که تحت تأثیر علل و عواملی همچون فرایند نوسازی و اجرای سیاست های تنظیم خانواده، دگرگونی های قابل توجهی در ساختار آن رخ داده و شکل خانواده به سوی تک فرزندی سوق پیدا کرده است. استفاده از رسانه و سینما در فرهنگ پذیری و هدایت افکار عمومی برای تنظیم سیاست جمعیتی منطقی و هدفمند به طور قابل توجهی مؤثر است. فیلم همبازی، علل تک فرزندی در ایران را بازنمایی می کند. هدف از این نوشتار، بررسی تأثیر فرایند نوسازی بر ساختار خانواده و تطبیق آن با فیلم سینمایی همبازی است. در این مقاله با استفاده از روش نشانه شناسی جان فیسک، رمزگان اجتماعی، فنی و ایدئولوژیک فیلم همبازی بررسی شده و لایه های معانی رمزگذاری شده در این فیلم تحلیل می شود. مفاهیم ایدئولوژیک به کار رفته در این فیلم فردگرایی، خودگرایی و خودخواهی، مصرف گرایی و راحت طلبی است. حاصل اینکه علل ارائه شده در این فیلم برای فرزندآوری نه تنها با فرهنگ اسلامی تطبیق ندارد؛ بلکه بر خلاف آن است.
واکاوی نماز و تربیت عبادی فرزندان با تکیه بر متون دینی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال ارائه روش های تربیتی است که والدین بتوانند برای تربیت عبادی فرزندان خود در جهت ترغیب به فریضه مقدس نماز استفاده کنند. در این راستا و با روش توصیفی تحلیلی، ابتدا به اصل تدریج، اصل اعتدال و اصل تسهیل که با به کارگیری آن می توان زمینه پذیرش بهتری برای ترغیب فرزندان به نماز را در کودکان فراهم کرد، اشاره شد و سپس در جهت تأثیرگزاری بیشتر این اصول، برخی روش های تربیتی مرتبط مورد بحث قرار گرفت. از مؤثرترین این روش ها می توان به روش الگویی، روش محبت، روش تشویق و روش قصه گویی اشاره کرد. والدین با آگاهی از این اصول و روش های تربیتی می توانند شخصیتِ سالم مذهبی را در کودکان پرورش دهند و زمینه ایجاد تقویت، تثبیت روحیه اقامه نماز و نهادینه شدن نماز در دوران کودکی فرزندان شان را فراهم کنند.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برخودشفقتی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
83 - 108
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودشفقتی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود.جامعه پژوهش را بیماران زن مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) و کلینیک طوبی شهر ساری در نیمه اول سال 1398 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 60 بیمار بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از مقیاس خودشفقتی نف (2003) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی اول درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایشی دوم درمان متمرکز بر شفقت را در 8 جلسه 120 دقیقه ای به شیوه گروهی دریافت نمودند. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت در بهبود خودشفقتی و کیفیت زندگی در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده اند (01/0 > p). یافته ها اثربخشی بیشتر درمان متمرکز بر شفقت در بهبود خودشفقتی بیماران را تأیید نمود. در متغیر کیفیت زندگی بین دو شیوه درمانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (01/0>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده توصیه می گردد روان شناسان و متخصصان سلامت از این دو مدل درمانی جهت کاهش مشکلات روان شناختی بیماران مبتلا به لوپوس استفاده نمایند.