فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۷۶۱ تا ۹٬۷۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تدوین مدل علی فریبکاری تحصیلی بر اساس اهمال کاری تحصیلی با توجه به اثر میانجی گرانه خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه شهر سقز بود. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه دوازدهم شهر سقز که در سال تحصیلی 1400-1399 (4800 نفر) مشغول به تحصیل بوده اند. تعداد 240 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری انتخاب شد؛ که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از 8 مدرسه و 3 رشته تحصیلی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فریب کاری تحصیلی فارنسه و همکاران (2011)، مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984) و خودکارآمدی تحصیلی مورگان-جینکز (1999) بود. همچنین تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیات تحقیق از آمار استنباطی و مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) انجام و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-23 و SMART PLS-2 صورت گرفت. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی بر فریبکاری تحصیلی تأثیر مستقیم و معناداری دارد و سبب کاهش و عدم فریبکاری تحصیلی در میان دانش آموزان می شود، خودکارآمدی تحصیلی بر اهمال کاری تحصیلی تأثیر مستقیم و معناداری دارد و دانش آموزان با خودکارآمدی بالا از اهمال کاری پایینی برخوردار هستند هم چنین اهمال کاری تحصیلی بر فریبکاری تحصیلی تأثیر مستقیم و معناداری دارد و دانش آموزان اهمال کار به دنبال فریبکاری در تحصیل می باشند.
اثربخشی سبک زندگی اسلامی ایرانی بر انسجام، رضایت زناشویی و سلامت روان خانواده کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در بحران کرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سبک زندگی اسلامی-ایرانی گونه ای از سبک زندگی است که بر پایه آمیختگی دو فرهنگ ایرانی-اسلامی میباشد و زیستن به خواست دیدگاه آنان از اسلام و ایرانی بودن است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی سبک زندگی اسلامی ایرانی بر انسجام، رضایت زناشویی و سلامت روان خانواده در بحران کرونا بوده است. روش : روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمانشاه بود. که بر روی 40 نفر کارکنان متاهل دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به روش هدفمند پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی-ایرانی لعلی و همکاران (1390)، انسجام روانی فلنسبرگ و همکارانش (2006)، رضایت زناشویی اینریچ و پرسشنامه گلدنبرگ اجرا گردید.شرکت کنندگان در دو گروه گروه آزمایش (تعداد 20 نفر) و گروه کنترل (تعداد 20 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه به صورت یک ساعته به صورت مجازی(آنلاین) تحت آموزش پروتکل آموزشی سبک زندگی اسلامی- ایرانی قرار گرفت، سپس از دو گروه ذکر شده پس آزمون به عمل آمد .نتایج: نتایج نشان داد بین سبک زندگی اسلامی- ایرانی با انسجام زناشویی، رضایت زناشویی و سلامت روان رابطه و معناداری وجود دارد و نتیجه گیری :سبک زندگی اسلامی- ایرانی بر انسجام زناشویی، رضایت زناشویی و سلامت روان موثر است.
اثربخشی پسخوراند زیستی بر بهبود عملکرد خواندن و ادراک دیداری- حرکتی کودکان با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نارساخوانی به عنوان اختلال عصبی تحولی رایج در دوران کودکی می تواند فرایند تحصیلی دانش آموزان را با آسیب جدی مواجه کند و بر اساس مطالعات انجام شده، پسخوراند زیستی می تواند به حل برخی از مشکلات این کودکان کمک کند. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی پسخوراند زیستی بر بهبود عملکرد خواندن و ادراک دیداری- حرکتی کودکان با نارساخوانی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر 8 تا 12 سال با اختلال نارساخوانی مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری ناحیه سه شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه پژوهش شامل 24 نفر از جامعه آماری مذکور بودند که به روش نمونه گیری در دسترس و به شیوه داوطلبانه و بر حسب شرایط ورود و خروج ، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه (12 نفر در گروه آزمایش و 12 نفر در گروه گواه) جای دهی شدند. ابزارهای گردآوری داده های این پژوهش شامل آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی (نما) (کرمی نوری و مرادی، 1384) و آزمون ادراک دیداری- حرکتی بندرگشتالت (لورتا بندر، 1938) بود. گروه مداخله تحت 30 جلسه 45 دقیقه ای برنامه مداخله ای پسخوراند زیستی قرار گرفت، در حالی که گروه گواه فقط آموزش معمول مراکز اختلالات یادگیری را دریافت می کرد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS-22 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که پسخوراند زیستی باعث بهبود عملکرد خواندن و کاهش خطای شکل، خطای ترکیب، خطای چرخش، خطای تداوم و در نتیجه بهبود ادراک دیداری حرکتی کودکان مبتلا به نارساخوانی شده است (0/01>p). نتیجه گیری: روش پسخوراند زیستی می تواند با استفاده از اصول یادگیری شرطی سازی عاملی به تغییر و بهبود امواج مغزی، تقویت مهارت خودنظم جویی، ارتقای عملکرد مغزی، و در نتیجه بهبود عملکرد خواندن و ادراک دیداری- حرکتی کودکان با نارساخوانی کمک کند.
بررسی اثربخشی و ایمنی افزودن پرگابالین به رژیم آنتی سایکوتیک در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن: یک مطالعه پایلوت شش هفته ای تصادفی دوسوکور با کنترل دارونما(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف مطالعه حاضر عبارت است از بررسی اثربخشی و ایمنی افزودن پرگابالین به رژیم درمانی آنتی سایکوتیک در درمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن به مدت شش هفته. مواد و روش ها: از میان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن بستری با علائم بالینی پایدار، 48 بیمار به روش دردسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی، در دو گروه پرگابالین و دارونما قرار گرفتند (در هر گروه 24 نفر). بیماران در گروه مداخله، در سه هفته اول روزانه 75 میلی گرم، و از هفته چهارم روزانه 150 میلی گرم پرگابالین همراه با رژیم استاندار آنتی سایکوتیک دریافت کردند. در ابتدای مطالعه و در هفته های سوم و ششم پس از شروع آن، اثربخشی پرگابالین با سنجه ارزیابی علائم مثبت و منفی (PANSS) و عوارض حرکتی با سنجه های سیمپسون آنگوس کره-آتتوز (SAS) و رتبه بندی رفتاری بارنز آکاتیزیا(BARS) بررسی شد. از لحاظ آماری، P کمتر از 0/05 به عنوان معناداری در نظر گرفته شد. یافته ها: بر پایه خُرده سنجه های مثبت، منفی، سایکوپاتولوژی عمومی و امتیاز کلی ارزیابی علائم مثبت و منفی، در پای ان هفت ه ششم درم ان، تغییر آماری معناداری در شدت علائم بیماران در هر گروه و همچنین بین دو گروه وجود نداشت. بر اساس نمرات سنجه های سیمپسون آنگوس کره-آتتوز و رتبه بندی رفتاری بارنز آکاتیزیا و فراوانی عوارض جانبی، در پایان هفته ششم، تفاوت آماری معناداری بین دو گروه درمان مشاهده نشد. نتیجه گیری: افزودن روزانه 150 میلی گرم پرگابالین به رژیم استاندار آنتی سایکوتیک، در بهبود علائم سایکوتیک بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن مؤثر نیست، اما به خوبی تحمل می شود..
نقش واسطه گری نگرش به خواندن در رابطه راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی خواندن، نگرش به خواندن والدین با انگیزش خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای نگرش به خواندن در رابطه راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی خواندن، نگرش والدین به خواندن با انگیزش خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و به طور خاص مدل معادلات ساختاری بود. برای این منظور از جامعه آماری پژوهش، که شامل کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند، تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های انگیزش خواندن(MRFQ) ویگفیلد و گاتری (1997)، زمینه یابی یادگیری خواندن (LTRS) انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (2001)، نگرش به خواندن (ARQ) مککنا و کی یر (1990)، راهبردهای آگاهی فراشناختی خواندن(MORASQ) مختاری و ریچارد (2002)، راهبردهای خودتنظیمی (MSFLQ) پینتریج و دی گروت (1990) پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری برای وارسی مدل علی بین متغیرهای پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که راهبرد شناختی با سطح معنی داری (001/0) و نگرش والدین به خواندن با سطح معنی داری (01/0) به صورت مستقیم با انگیزش خواندن رابطه دارند. رابطه مستقیم راهبردهای فراشناختی خواندن بر انگیزش خواندن تآیید نشد (35/0). راهبردهای شناختی به صورت غیرمستقیم و با واسطه نگرش به خواندن با انگیزش خواندن رابطه دارد (009/0). راهبردهای فراشناختی خواندن به صورت غیرمستقیم و با واسطه نگرش به خواندن با انگیزش خواندن رابطه دارد (001/0). همچنین نگرش والدین به خواندن به صورت غیرمستقیم و با واسطه نگرش به خواندن با انگیزش خواندن رابطه دارد (004/0). مدل پیشنهادی بر اساس شاخص های برازش از برازش مطلوبی برخوردار بوده است. نتایج این پژوهش می تواند اطلاعات ارزشمندی را در خصوص افزایش انگیزش خواندن ارائه دهد.
اثربخشی آموزش بخشایشگری بر افزایش بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان قربانیِ قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
591 - 565
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی برنامZ آموزش بخشایش گری بر افزایش بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان قربانیِ قلدری دوره اول متوسطه بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعه نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و دارای گروه کنترل بود. از جامعه دانش آموزان متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 98-99، نمونه ای متشکل از 32 دانش آموز قربانی قلدری، انتخاب شد و در دو گروه 16 نفری به صورت تصادفی قرار گرفت. گروه آزمایش ده جلسه مداخله آموزش بخشایش گری دریافت نمود. بعد از اتمام آموزش نمرات پس آزمون اخذ و با استفاده از روش کواریانس چند متغیره تحلیل شد. ابزارهای پژوهش شامل؛ پرسشنامه قربانی قلدری، مقیاس بهزیستی تحصیلی و بسته آموزش بخشایش گری بود. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، آموزش بخشایش گری بر مؤلفه های ارزش مدرسه، رضایتمندی تحصیلی و درآمیزی با مدرسه تأثیر مثبت، و بر مؤلفه فرسودگی نسبت به مدرسه تأثیر منفی دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها پیشنهاد می شود، برنامه آموزش بخشایش گری در مدارس ارائه شود تا دانش آموزان بتوانند با ترمیم آسیب های ناشی از تجارب گذشته، تقویت روابط و ایجاد احساسات و نگرش مثبت نسبت به همسالان و مدرسه، بهزیستی تحصیلی را افزایش دهند.
معادل یابی و شناسایی مؤلفه ها و سازوکارهای خودمهارگری در منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف معادل یابی، مفهوم شناسی و شناسایی مؤلفه ها وسازوکارهای خودمهارگری در منابع اسلامی، و با روش تحلیل محتوا در دو مرحله انجام گرفته است: در مرحله اول، بعد از مفهوم پژوهی واژگانی، برای معادل یابی واژه خودمهارگری در منابع اسلامی، از نظر 25 کارشناس دینی بهره گرفته شد. در مرحله دوم، برای بررسی روایی محتوایی مستندات دینی، مؤلفه ها و سازوکارهای خودمهارگری، پس از تشکیل حوزه معنایی، واژه معادل و استخراج مؤلفه های مفهومی در متون اسلامی، از نظر 8 کارشناس علوم دینی استفاده گردید و در تحلیل داده ها از تحلیل محتوای متنی و آمار توصیفی مثل فراوانی و میانگین بهره گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که از میان 10 واژه مرتبط با خودمهارگری در منابع دینی، «تقوا» نزدیک ترین معادل برای خودمهارگری است. همچنین، می توان الف) مؤلفه شناختی با سازوکارهای هدف شناسی، خودنظارت گری، حزم، عبرت و تجربه؛ ب) مؤلفه عاطفی هیجانی، با سازوکار خوف، رجا، محبت، کرامت و حیا؛ ج) مؤلفه رفتاری، با سازوکار صبر و شکر را برای خودمهارگری با رویکرد دینی لحاظ کرد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس الگوهای ارتباطی زوجین با نگرش به منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس الگوهای ارتباطی زوجین، با نگرش به منابع اسلامی انجام شد. بدین منظور، با استفاده از روش ترکیبی کیفی و کمّی، ابتدا مضامین مرتبط با الگوهای ارتباطی زوجین استخراج و سپس، با استفاده از روایی، محتوایی و روایی سازه آن تدوین و اعتباریابی گردید. جامعه آماری پژوهش، عبارت بود از: زوجین شهر اصفهان که با روش نمونه گیری در دسترس از مراکز مشاوره و مراکز آموزشی انتخاب شدند. یافته های پژوهش حاکی از وجود دو فرم الگوهای ارتباطی زوجین برای مردان و زنان بود. فرم زنان، با 34 سؤال و فرم مردان با 38 سؤال ساخته شد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که برای هر دو فرم، هفت عامل قابل شناسایی است که به ترتیب، برای زنان 85 درصد و برای مردان در مجموع، 86 درصد واریانس نمره کل آزمون را تبیین نمود. ضریب آلفای کرونباخ برای هر دو فرم، بالای 90 درصد بود که حاکی از اعتبار بالای آن است. این مقیاس برای فعالیت های حرفه ای، و تشخیصی و پژوهشی کاربرد دارد.
پیش بینی صمیمیت زناشویی براساس طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
109-123
حوزههای تخصصی:
ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ روابط زناشویی، همواره ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﻘﻘﺎن برای ﺑﻬﺒﻮد ﮐﯿﻔﯿﺖ آن ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ. صمیمیت، ﯾﮑﯽ از ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﻣﻬﻢ روابط زﻧﺎﺷﻮیی اﺳﺖ و شناخت عواملی که آن را ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻣﯽکنند، نقش مهمی در افزایش کیفیت زندگی زناشویی و کاهش تعارضات دارد. این پژوهش، با هدف بررسی نقش طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی، در پیش بینی صمیمیت زناشویی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور، 303 نفر از جامعه آماری دانشجویان و طلاب متأهل شهر قم، به طور تصادفی طبقه ای انتخاب و به پرسش نامه های صمیمیت زناشویی، طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه ها و تجزیه و تحلیل داده ها، از همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین حوزه های طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی بیرونی، با صمیمیت زناشویی، رابطه منفی و معنادار و بین جهت گیری مذهبی درونی با صمیمیت زناشویی، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که حوزه بریدگی و طرد، جهت گیری مذهبی درونی و حوزه خودگردانی و عملکرد مختل، از مهم ترین پیش بین های صمیمیت زناشویی هستند. این یافته ها، به خوبی نقش مهم جهت گیری مذهبی و طرح واره های ناسازگار اولیه را در پیش بینی صمیمیت زناشویی نشان می دهند و می توانند اطلاعات مناسبی را به مشاوران و روان شناسان خانواده ارائه کنند.
شناسایی و بررسی ابعاد فردی و اجتماعی افزایش کیفیت زندگی سالمندی بر اساس آیات و روایات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
96-109
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه با توجه به افزایش شاخص طول عمر و امید به زندگی، مس ئله مهم تری با عنوان چگونگی گذران عمر و به عبارتی کیفیت زندگی مطرح شده که پرداختن به این موضوع ذهن صاحب نظران و محققان را در امور سالمندی به خود جلب نموده اس ت. ازاین رو، هدف از این مطالعه بررسی مفهوم کیفیت زندگی سالمندی بود. روش کار: این پژوهش از نوع کیفی است. در ابتدا با روش فراترکیب به بررسی و تحلیل منابع مرتبط با کیفیت زندگی سالمندی پرداخته شد و سپس با استفاده از فن الگوسازی ساختاری-تفسیری به مرحله اجرا درآمد. به منظور خوشه بندی ابعاد کیفیت زندگی سالمندی از روش میک مک استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که خبرگان پنج بُعد را شناسایی کردند و درنهایت ابعاد شناسایی شده در پنج سطح طبقه بندی شد. در بالاترین سطح (سطح اول) تعاملات اجتماعی قرار گرفت که کمترین نفوذ را به عوامل دیگر دارد و در پایین ترین سطح (سطح پنجم) عوامل فردی-درونی قرار گرفت که همانند سنگ زیربنایی الگو عمل می کند. بنابراین، افزایش کیفیت زندگی سالمندی از این متغیّر شروع شده است و به متغیّرهای دیگر سرایت می کند. نتایج تحلیل میک مک نیز نشان می دهد که عوامل فردی-درونی بیشترین نفوذ و تعاملات اجتماعی بیشترین وابستگی را داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان چنین استنباط کرد که عوامل فردی-درونی و تجارب خانوادگی کیفیت زندگی سالمندان را تحت تأثیر قرار می دهد و می تواند درنهایت با اثر عوامل محیطی موجب افزایش سلامت سالمندان گردد. شناسایی و ارتقای دقیق هر یک از این ابعاد نیز می تواند به افزایش کیفیت زندگی سالمندی منجر شود.
شناسایی عوامل در اجرای مطلوب برنامه درسی مجازی دوره ابتدایی از دیدگاه والدین درپایه اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش مجازی مشارکت و مداخله والدین را بیش از پیش افزایش می دهد. به ویژه در شرایطی که تمام زمان به این نوع آموزش اختصاص یابد. پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل موثر در اجرای برنامه درسی مجازی از دیدگاه والدین پایه اول و دوم دوره ابتدایی می باشد. جهت انجام این پژوهش، از رویکردکیفی و روش پدیدار شناسی استفاده شده است و مصاحبه نیمه ساختار یافته، به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات می باشد. جامعه این پژوهش تمامی اولیا منطقه 13 و 15 استان تهران بوده که از این جامعه به صورت تصادفی نمونه ای 15 نفری تا به اشباع داده ها انتخاب شد. مضامین اصلی و فرعی آن با روش کدگذاری استخراج گردید. یافته ها شامل سه مضمون اصلی : نقش والدین ،نقش معلمان و نقش زیر ساخت های شبکه ی اجتماعی می باشد. که هر کدام شامل تعدادی زیر مضمون می باشد که عبارتند از: نقش والدین (آگاهی والدین از روش های آموزشی و روانشناسی، علاقه مندی به آموزش فرزندان، نقش های دیگر مادر)، نقش زیر ساخت های شبکه اجتماعی (قطع و وصل شدن مداوم، عدم جذابیت برنامه، کمبود امکانات برنامه ها و سرعت کم شبکه) و نقش معلمان و اهمیت آن در فعالیت آموزش مجازی. تحلیل نتایج نشان می دهد والدین برای اجرای موفق در آموزش مجازی، نقش خود را وابسته به فعالیت معلم می دانند.
اثربخشی روش آموزش چندحسی روسنر بر کاهش میزان اختلال نوشتن املاء دانش آموزان ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
26 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر اثربخشی روش آموزش چندحسی روسنر بر کاهش میزان اختلال نوشتن املاء دانش آموزان ابتدایی شهر تهران بود. روش : طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس ابتدایی دوره سوم و چهارم مناطق 6 و 11شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 با تعداد 3123 نفر بود که از این تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و بصورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی(15نفر) و کنترل( 15نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون املاء فلاح چای(1974)، پروتکل آموزش 9 جلسه ای روش چندحسی روسنر بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دوسطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss-21 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش آموزش چندحسی روسنر بر دانش اموزان دارای اختلال نوشتن املاء اثربخش بوده است 0/05) ( P<. نتیجه گیری : بنابراین توجه به این روش چند حسی نقش مهمی در بهبود اختلال نوشتن بویژه املاء دانش آموزان دارد.
بررسی و انطباق مؤلفه های سنجش هوش های چندگانه با نگاه بومی برای دانش آموزان دورۀ اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: نظریه گاردنر، پایه و اساسی را برای تشخیص توانایی ها و استعدادهای متفاوت پی ریزی می کند؛ اما ارزیابی هوش های چندگانه کاری بسیار دشوار است و ابزارهای موجود از درستی آزمایی و قابلیت اعتماد مطلوبی برخوردار نیستند و بر اساس فرهنگ ایرانی طراحی نشده اند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی و انطباق مؤلفه های سنجش هوش های چندگانه با نگاه بومی برای دانش آموزان دوره اول ابتدایی بود. روش: طرح حاضر از نظر هدف جزو طرح های تحقیق و توسعه و از نظر شیوۀ گردآوری داده ها از نوع توصیفی است. جامعۀ آماری را معلمان دورۀ اول مقطع ابتدایی شاغل به تدریس در سال 1399 در شهرستان تهران تشکیل می دهند که از آن میان، 318 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی نشان داد ساختار هشت مؤلفه ای بر اساس روش تعمیم یافته کمترین مجذورات و روش ایکوامکس مناسب ترین و ساده ترین ساختار برای این داده ها است. تحلیل عاملی تأییدی نشانگر آن بود که ساختار تحلیل عاملی اکتشافی از شاخص های مناسب برازش برخوردار است. افزون بر آن، خرده مقیاس ها از ضرایب همگونی درونی مناسبی برخوردارند و دامنۀ آنها بین0/79 (هوش موسیقیایی) تا 0/92 (هوش بین فردی) است. نتیجه گیری: به طورکلی، نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که با توجه به ویژگی های روان سنجی مطلوب فرم معلم مقیاس هوش های چندگانه برای دانش آموزان دوره اول ابتدایی، از آن می توان برای شناسایی هوش های چندگانه دانش آموزان در مجموعه های آموزشی در جامعه ایرانی استفاده کرد.
تناسب مدل جایگزین اختلالات شخصیت نسخه پنجم راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی با خودشیفتگی آسیب پذیر و بزرگ منش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
33 - 54
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تناسب مدل جایگزین اختلالات شخصیت با خودشیفتگی آسیب پذیر و بزرگ منش بود.روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود بدین منظور 261 دانشجوی دانشگاه تبریز به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و ابزارهای پژوهش، شامل سیاهه شخصیت راهنمای آماری و تشخیصی و مقیاس خودشیفتگی مرضی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد مولفه ها و نمره کل خودشیفتگی آسیب پذیر با همه صفات شخصیتی نابهنجار همبسته بوده، ولی مولفه ها و نمره کل خودشیفتگی بزرگ منش، عمدتا با صفات شخصیتی مخالفت ورزی و روانپریش خویی همبستگی مناسب داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون خودشیفتگی آسیب پذیر نشان داد صفات شخصیتی عاطفه منفی، مخالفت ورزی، نابازداری و روانپریش خویی پیش بین نمره کل خودشیفتگی آسیب پذیر بوده و در پیش بینی مولفه های خودشیفتگی آسیب پذیر نیز چهار صفت شخصیتی فوق پیش بین عزت نفس مشروط؛ صفات گسلش و روانپریش خویی پیش بین پنهان سازی خود؛ روانپریش خویی پیش بین ناارزنده سازی؛ صفات عاطفه منفی، گسلش و نابازداری پیش بین خشم محق بودن هستند. در زمینه خودشیفتگی آسیب پذیر نتایج رگرسیون نشان داد صفات مخالفت ورزی و روانپریش خویی پیش بین نمره کل خودشیفتگی بزرگ منش بوده و در زمینه مولفه های این نوع خودشیفتگی نیز صفت مخالفت ورزی پیش بین بهره کشی؛ صفت روانپریش خویی پیش بین خودارتقایی و همچنین پیش بین خیالبافی هستند. یافته ها همسو با مطالعات قبلی دلالت بر این دارند که برخلاف مدل پیشنهادات مدل جایگزین اختلالات شخصیت به غیر از صفت مخالفت ورزی برای ملاک B اختلال شخصیت خودشیفته، صفات شخصیتی نابهنجار دیگری نیز در اختلال خودشیفتگی دخیل اند و مدل جایگزین پیشنهادی به صورت نسبی برای خودشیفتگی بزرگ منش تناسب داشته و با خودشیفتگی آسیب پذیر تناسب ندارد.
مدل خودآگاهی هیجانی-معنوی براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
درک و خودآگاهی نسبت به هیجان های معنوی و همچنین توجه به حضور و نیاز به خداوند به هنگام وقوع یک تجربه معنوی از جمله مباحثی است که در منابع اسلامی مورد تأکید قرار گرفته اند. این پژوهش با هدف ارائه مدل خودآگاهی هیجانی−معنوی مبتنی بر تعالیم دین اسلام انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کیفی است و جامعه اسنادی در آن آیات قرآن و روایات کتب حدیث شیعه می باشد. نمونه این پژوهش 45 گزاره مرتبط با خودآگاهی هیجانی−معنوی است که با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی (هدفمند) گزینش شده اند. مواجه شدن با ساحت معنوی، خود ارزیابی درون نگرانه و نسبت یابی هیجان معنوی با صفات الهی، سه مؤلفه اصلی هستند که برای مدل خود آگاهی هیجانی−معنوی استخراج شدند. همچنین چهار ساحت اصلینیایش، آفرینش، گرفتاری و سرشت خویشتن به عنوان ساحت های معمول وقوع تجربه های معنوی شناسایی شدند. این پژوهش با توجه به خلأ موجود در زمینه رویکرد هیجانی نسبت به معنویت انجام شده، براساس متون اسلامی به تبیین خودآگاهی هیجانی−معنوی می پردازد.
تدوین و اعتبارسنجی ابزار سنجش سلامت معنوی مبتنی بر متون اسلامی مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
165 - 196
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین جنبه های سلامت انسان، سلامت معنوی است که بر دیگر ابعاد آن، تأثیر بسزایی دارد. با توجه به لزوم ارائه تعریفی جامع از سلامت معنوی و تعیین مؤلفه ها و سنجش آن منطبق با فرهنگ و دین جامعه ایرانی، پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل مفهومی و ابزار سنجش سلامت معنوی مبتنی بر متون اسلامی انجام شده است. مطالعه حاضر به روش ترکیبی از نوع اکتشافی (کیفی، کمی) انجام شد. در مرحله کیفی، به روش تحلیل محتوای کیفی با نظام مقوله بندی استقرایی، متغیرها و مؤلفه های ناشناخته سلامت معنوی کشف شده و الگوی مفهومی سلامت معنوی ترسیم شد. جهت استحکام و اعتباربخشی به داده ها، از روش ممیّزان بیرونی یا تأیید متخصصان مرتبط، استفاده شد. سپس ابزار سنجش سلامت معنوی در قالب پرسشنامه ای با طیف لیکرت در 70 گویه تدوین شد. در مرحله کمی، در فرآیند اعتبارسنجی پرسشنامه، جهت آزمون روایی پرسشنامه از شاخص های روایی محتوا و جهت سنجش پایایی آن از روش های آزمون-آزمون مجدد و سنجش هماهنگی درونی استفاده شد. در مرحله کیفی، مؤلفه های سلامت معنوی در سه مقوله هسته ای مبدأشناسی، راهنماشناسی و معادشناسی طبقه بندی شدند. مؤلفه مبدأشناسی شامل 6 مفهوم نگرش توحیدی، یقین، اخلاص، انقطاع، توکل و ذکر بود. مؤلفه راهنماشناسی، شامل دو مقوله اصلی ادب تطبیقی با قرآن کریم (الگوی نظری) و ادب تطبیقی با انبیاء و چهارده معصوم (الگوی عملی) بود. مقوله اول شامل دو مفهوم انس با قرآن و عمل به قرآن؛ و مقوله دوم شامل 22 مفهوم تسلیم و رضاء، صبر، عمل به واجبات، ترک محرمات، شکر، قناعت، لذت مادی، لذت معنوی، وفای به عهد، صدق الکلام، اداء امانت، حسن خلق، سخاوت، مروت، خدمت، عفو، عدالت، شجاعت، غیرت، حلم، حیاء و کسب روزی حلال بود. آخرین مؤلفه سلامت معنوی، معادشناسی است که شامل سه مفهوم معادباوری، یاد مرگ و زهد می باشد. درنهایت ابزار سنجش سلامت معنوی بر اساس الگوی مفهومی طراحی شد. در مرحله کمی در مجموع 70 گویه از سوی متخصصین، ضروری، مرتبط و ساده و واضح تشخیص داده شدند و روایی محتوا از سوی خبرگان تأیید شد. ضرایب آلفای کرانباخ، نشان دهنده هماهنگی درونی در تمامی سازه ها و زیر سازه های پرسشنامه بود و نتایج حاصل از آزمون- بازآزمون نیز در تمامی مؤلفه ها، پایایی پرسشنامه را تأیید نمود .در مطالعه حاضر، بانگاهی جامع به یک انسان کامل با هویت توحیدی ذکرشده در متون اسلامی، مؤلفه های سلامت معنوی استخراج، الگوی مفهومی آن طراحی و ابزار سنجش آن تدوین و اعتبارسنجی شده است که درمجموع با مطالعات پیشین در این زمینه همسو است.
تأثیر عرف زمان و مکان در اختصاص حق طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناخت تأثیر زمان و مکان در اختصاص حق طلاق بود. روش: این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شد؛ بحث برابری زن و مرد در حق انحلال نکاح همانند انعقاد آن از نظر فقه و حقوق اسلامی از دیر باز میان اندیشمندان مسلمان مطرح بوده است؛ ولی ایرادات و اعتراضات هیچ گاه به میزان کنونی نبوده، ظهور نهضت های مدنی و فعالان حقوق بشر و افزایش آگاهی زنان از حقوقشان سبب شده که این مباحث جدی تر مطرح شود و فقیهان و قانون گذاران کشورهای اسلامی از افق های نوینی به مسئله بنگرند. یافته ها: یافته های پژوش نشان می دهد که بررسی نقش عرف در اختصاص حق طلاق، از موضوعات مهم در حوزه ی پویایی فقه است و بدون شک نقش عرف زمان و مکان از امور مهم در این امر است. اختصاص حق طلاق به مرد از اموری است که به صراحت در قرآن به آن اشاره نشده است و این حق را از زوجه سلب نکرده است. نتیجه گیری: با بررسی تاریخی جایگاه زنان در زمان جاهلیت و دیدگاهی که اعراب به جنس زن داشتند و انواع طلاق ها در آن روز، با بررسی عرف زمانی و مکانی، عادات و رسوم و تقلیدهای مذهبی متفاوت حکم به درخواست طلاق زوجه داده می شود.
تدوین مدل سازگاری زناشویی بر اساس امنیت روانی، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی: نقش واسطه ای رشد روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
150 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با تدوین مدل سازگاری زناشویی بر اساس امنیت روانی، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی با میانجیگری رشد روانی در زنان و مردان انجام پذیرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه زنان و مردان متاهل(25 تا 45سال) در منطقه 8 تهران در سال 1399 – 1398بود، که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 600 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (1976)، پرسشنامه امنیت روانی مزلو (2004)، پرسشنامه صفات شخصیتی نئو مک کری و کاستا (1985)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید (1990) و پرسشنامه سنجش رشد روانی اریکسون (1969) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: ضرایب رگرسیونی مدل نشان می دهد که متغیرهای ذکر شده بخوبی رابطه سازگاری زناشویی بر اساس امنیت روانی، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی با میانجیگری رشد روانی در زنان و مردان را تبیین می کند و مقادیر شاخص های برازش نشان داد که مدل اندازه گیری این پژوهش از وضعیت قابل قبولی برخوردار است ( 897/0= GFI). نتیجه گیری: بنابر نتایج مهمترین تاثیرپذیری سازگاری زناشویی شامل امنیت روانی، صفات شخصیت، رشد روانی و سبک های دلبستگی است؛ در نتیجه پیشنهاد می شود برای کمک به سازگاری زناشوئی زنان و مردان از نتایج این پژوهش استفاده کرد.
معرفی و بومی سازی مقیاس تنش هویت حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
13 - 26
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف معرفی و بومی سازی مقیاس تنش هویت حرفه ای در بین معلمان دوره ابتدایی شهر کرج در نیمه اول سال 99 انجام شد. روش پژوهش حاضر با تکیه بر روش های روانسنجی و ابزار مورد استفاده مقیاس تنش هویت حرفه ای هانا و همکاران (2019) بوده است. جامعه آماری کلیه معلمان دوره ابتدایی شهر کرج و نمونه آماری 340 نفر معلم بوده که به دلیل شیوع ویروس کرونا، به شیوه در دسترس انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده ها در تحلیل عاملی اکتشافی، چرخش واریمکس؛ در تحلیل عاملی تاییدی، حداکثر درست نمایی و در بررسی اعتبار، ضریب آلفای کرونباخ بوده است. نتایج نشان داد شاخص های برازندگی در ساختار عاملی بدست آمده طی تحلیل اکتشافی مطلوب بوده است. این مطلب بیانگر تایید روایی سازه نسخه فارسی ابزار مورد بررسی بوده است. ضریب آلفای کرونباخ نیز برای تک تک خرده مقیاس ها و نیز مقیاس کل بالاتر از 7/0 حاصل شد. به طور کلی نتایج نشان داد مقیاس مذکور از روایی و اعتبار قابل قبول برخوردار است.
پیش بینی فضیلت سازمانی بر اساس رهبری اخلاقی با میانجی فرهنگ اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
73 - 82
حوزههای تخصصی:
جو اخلاقی سازمان بیانگر ادراک اشخاص از سازمان خودشان هست و بر دیدگاه و رفتار آنان تاثیرگذار است و به عنوان چارچوبی برای مراجعه ی کارمندان سازمان استفاده می شود. فضای پسندیده، اساسی برای نشان اعمال و همفکری ها آماده می سازد. از این رو جو اخلاقی ویژگی یک سازمان را نشان می دهد و در حقیقت متغیری سازمانی است که قادر است شرایط کاری را عوض یا تقویت کند. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی (مدل معادلات ساختاری) می باشد، که با هدف بررسی نقش واسطه ای فرهنگ اخلاقی در رابطه ی رهبری اخلاقی و فضیلت سازمانی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را معلمان دوره ابتدایی شاغل در شهرستان نمین به تعداد 381 نفر تشکیل داده که بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 181 نفر (96 نفر زن و 85 نفر مرد) با روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه ای انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های استاندارد، رهبری اخلاقی کالشون و همکاران (2011)، فرهنگ اخلاقی گوبل و همکاران (2011) و فضیلت سازمانی کامرون و همکاران (2004) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار های Spss21و lisrel8 انجام گرفته است. نتایج حاکی از آن است رهبری اخلاقی بصورت مستقیم 18/. درصد از واریانس فضلیت سازمانی و با نقش واسطه ی فرهنگ اخلاقی 38/. درصد از واریانس این متغیر را تبیین می نماید. این یافته نشان می دهد رابطه بین دو متغیر رهبری اخلاقی و فضیلت سازمانی توسط متغیر فرهنگ اخلاقی تشدید می شود.