فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۷۸۱ تا ۱۱٬۸۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات خوردن از دسته اختلالات روانی/ روان تنی به شمار می آیند که مشکلات متعددی در سلامت جسمانی و عملکرد روانی را موجب می شوند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد بر پرخوری عصبی زنان دارای اضافه وزن بود. مواد و روش ها: مطالعه ی حاضر، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. در این مطالعه 40 نفر از زنان دارای اضافه وزن با شاخص توده بدنی بزرگتر از 30 در منطقه 1 شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه بازخوردهای خوردن گارنر و همکاران (1982)، پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به صورت گروهی دریافت کردند در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج مقایسه گروه های آزمایشی با گروه گواه نشان داد که پرخوری عصبی و خرده مقیاس های آن (رژیم لاغری، پرخوری و اشتغال ذهنی با غذا و مهار دهانی) در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش پیدا کرد و اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پرخوری عصبی در مرحله پس آزمون تأیید می گردد (001/0>p). میزان این تأثیر بین 7/75 تا 1/81 درصد بود. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج حاکی از تأثیر معنادار یک دوره درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر متغیرهای پرخوری عصبی و کاهش وزن در زنان دارای اضافه وزن بود و می توان از این روش برای درمان عصبی افراد دارای اضافه وزن استفاده کرد.
تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (دی) ۱۳۹۹ شماره ۹۴
1243-1256
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به اثربخشی آموزش معنادرمانی فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی پرداخته اند. اما پیرامون تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: تدوین الگوی معنا در زندگی و مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگو با مفاهیم معناداری فرانکل بر ناامیدی و افکار خودکشی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری 356 نفر از دانش آموزان پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه دخترانه شهر ایلام در سال 1397 بود. 30 نفر به روش به شیوه خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های معنای زندگی استگر، فریزر، اویشی و کالر (2006)، خودکارآمدی عمومی شرر (1982)، سبک های هویت برزونسکی (1989)، مقیاس ارزش های اجتماعی (محقق ساخته، 1397)، مقیاس افکار خودکشی بک (1961)، مقیاس ناامیدی بک (1986) و جلسات آموزشی بر مبنای الگوی تدوین شده و مفاهیم معناداری نظریه فرانکل (محقق ساخته، 1397). تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری و تحلیل کواریانس و آزمون تی انجام شد. یافته ها: هردو شیوه آموزش در کاهش ناامیدی و افکار خودکشی نوجوانان تأثیر معناداری داشتند ( P<0/001 ) . بین دو روش از نظر میزان اثرگذاری برکاهش ناامیدی و افکار خودکشی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: دانش آموزانی که در جلسات آموزشی شرکت داشتند و از الگوی تلفیقی تدوین شده بهره مند شدند میزان افکار خودکشی و ناامیدی در آنان کاهش داشت.
An analysis of the epidemiology of Coronavirus anxiety and the demographic factors related to It(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purposes: The purpose of this study was to determine the epidemiology of coronavirus anxiety and the demographic factors related to it in Qazvin, Iran. Method: The method used in this study was descriptive-survey. Its statistical population included all Qazvin citizens in the spring of 2020. A total number of 1167 participants were recruited by convenient sampling and via an online questionnaire distributed on social media. They answered the demographic features and corona disease anxiety scale (CDAS) questionnaires.Their data were imported into the statistical software SPSS 25 and analyzed using the descriptive and inferential statistical tests like frequency test, percentile frequency, and Kruskal Wallis. results: The results of the analyses showed that the prevalence of coronavirus anxiety among Qazvin citizens was 13.54%. There was no significant difference between coronavirus anxiety level and its related factors in different “gender” and “educational background” groups. But still, in different “age” and “marital status” groups, a significant difference was found. Discussion: The results of the current study show that as people grow older,coronavirus anxiety level and its related factors increases. Conclusion: it can be concluded that coronavirus anxiety level and its related factors is higher among the older people when compared with the younger ones.
اثربخشی تمرینات ورزشی بر کاهش اضطراب جانبازان احساس خواه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
61 - 70
حوزههای تخصصی:
مقدمه: احسان خواهی همان تجارب و احساس های گوناگون، پیچیده، بدیع و بی سابقه و تمایل به خطرجویی بوده و یکی از چند صفت بنیادی تبیین کننده شخصیت است. روش: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرینات ورزشی بر کاهش اضطراب جانبازان احساس خواه انجام شد. درابتدا برای شناسایی جانبازان با احساس خواهی بالا پرسشنامه احساس خواهی مارون زاکرمن بین 300 نفر از جانبازان استان اصفهان توزیع شد و براساس نمره های به دست آمده از این پرسشنامه، تعداد 175 نفر از آنها به عنوان افراد دارای احساس خواهی بالا شناسایی شدند. از جانبازان با احساس خواهی بالا 30 نفر را با روش تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه تجربی (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. به منظور ارزیابی اضطراب جانبازان، آزمون اضطراب کتل از هر دو گروه به عمل آمد. سپس گروه تجربی به مدت یک ماه به تمرینات جسمانی منظم پرداختند. گروه کنترل در دوره تمرینات به فعالیت های روزانه خود پرداختند و هیچ گونه فعالیت منظم ورزشی را شروع نکردند. پس از اتمام تمرینات از هر دو گروه مجدداً آزمون اضطراب کتل به عمل آمد. نتایج: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که انجام تمرینات ورزشی اثر معنی داری بر کاهش اضطراب جانبازان احساس خواه (05/0P=؛ 4/38F=)، دارد. بحث: این یافته ها بیانی از سازگاری و کاهش اضطراب گروه تجربی را نشان داد. بنابراین، تمرینات منظم ورزشی می تواند به کاهش اضطراب و افزایش سازگاری جانبازان احساس خواه منجر شود. توصیه می شود که این تمرینات در برنامه های آموزشی روزمره جانبازان گنجانده شود.
مدل های نظام راهنمایی مورد نیاز تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
143 - 172
حوزههای تخصصی:
اسناد تحول بنیادین آموزش و پرورش تنها از سه «مدل مشاوره ای» تحصیلی، شغلی یا سازشی سخن به میان آورده اند، اما نسبت به«مدل راهنمایی» بومی یا غیر بومی ساکتند. سه مدل یادشده نمی توانند همه اهداف اسناد فوق را محقق سازند و نیاز به مدل هایی متناسب با اهداف اسناد تحول احساس می شود. به علاوه «راهنمایی»، که جنبه پیشگیری نیز دارد، نیازمند مدل قابل اجرا، ساختار و تشکیلات مناسب و شرح وظیفه برای همه عوامل انسانی مدرسه است. در همین راستا مقاله علمی-پژوهشی حاضر از تحقیق «تحلیل محتوای راهنمایی در قرآن مجید» و «تحلیل محتوای کیفی (مضمونی) اسناد سه گانه» استخراج شده و پاسخی است به «مدل های راهنمایی مورد نیاز تحول بنیادین آموزش و پرورش»؛ در این مقاله با کمک شش مدل ابداعی به نقد تحلیلی- انتقادی ده مدل سنتی و معاصر می پردازیم و وجه اشتراک و افتراق آنها را مشخص خواهیم کرد. سه مدل از ده مدل رایج صرفأ در تخصص مشاور مدرسه هستند؛ مابقی با شش مدل ابداعی ما شامل «علم، ایمان و عمل شایسته»، «بینش و بصیرت»، «راهیابی به حقایق نهان»، «راهگشایی»، «داوری» و «راهنمایی معنوی» با اختلافاتی همپوشانی دارند. شش مدل پیشنهادی، ساختاری بوده و وظیفه راهنمایی را برعهده همه عوامل انسانی مدرسه از جمله دانش آموزان می گذارند، تا آموزش و پرورشی خلاق، پویا و شادکام را رهبری کنند و دانش آموزان از حضور در مدرسه لذت برده و به حداکثر توان بالقوه خود برسند. کلیدواژه: مدل، راهنمایی و مشاوره، قرآن کریم، سند تحول
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی، شرم و گناه زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی، شرم و گناه زنان متقاضی طلاق بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری سه ماهه و گروه گواه و جامعه آماری شامل 3823 پرونده طلاق بود كه 983 پرونده از سوی دادگاه 1397 برای انجام مشاوره طلاق به مركز مشاوره و خدمات - خانواده شهرستان كرمان در سال 98 روانشناختی بهزیستی شهرستان كرمان ارجاع شده بود. به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان 98 زن كه به پرسشنامههای احساس تنهایی راسل، پیلوا و كاترونا ( 1980 ) و عاطفه خودآگاه اورث، روبین، و سوتو ( 2006 ) پاسخ دادند؛ 30 نفر كه در مقیاس تنهایی نمره بالای 60 و در مقیاس شرم و گناه نمره بالای 12 را كسب كردند؛ انتخاب و پس از همتاسازی بهطور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باخ و موران ( 2008 ) به شیوه گروهی در 11 جلسه 90 دقیقهای در هفته یكبار در مورد گروه آزمایش اجرا و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مكرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد كه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گناه (F= 297/ شرم ( 81 ،(F= 52/ در سطح 99 درصد اطمینان توانسته است كه احساس تنهایی ( 5 زنان متقاضی طلاق را كاهش دهد و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بماند. نتیجه (F= 470/18) گیری: از آنجایی كه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با استفاده از استعارهها و تاكید بر ارزشها منجر به كاهش احساس تنهایی، شرم و گناه در زنان متقاضی طلاق میشود؛ بنابراین می توان از آن برای كاهش بخشی از آسیبهای ناشی از طلاق استفاده كرد.
اهمیت زبان بدن در ورزش و ورزشکاران دارای ناتوانی ذهنی
حوزههای تخصصی:
زبان بدن نوعی ابزار ارتباطی قدرتمند است که با استفاده از آن ورزشکاران کم توان ذهنی می توانند ارتباط بهتری را در زمان های مختلف تمرینات ورزشی با هم تیمی ها خود و یا رقیبان برقرار نموده و یا دیگران را به انجام کاری متقاعد نمایند.آشنایی با اهمیت«زبان بدن» به ورزشکاران دارای ناتوانی ذهنی کمک می کند مسائلی مثل جذابیت، حقیقت، اعتمادبه نفس و شرم را تشخیص داده و می توانند با دقت در حرکات طرف مقابل به حقایق زیادی دست پیدا کنند. هدف کلی این تحقیق ، بررسی وتبیین اهمیت زبان بدن در ورزش و ورزشکاران دارای ناتوانی ذهنی 20 تا 27 سال شهرستان البرز در سال تحصیلی 97-96 بوده است. بدین منظور از بین 120 نفر ورزشکاران دارای ناتوانی ذهنی، تعداد 36 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (9نفر پسر و 9 نفر دختر) و کنترل (9 نفر پسر و 9نفر دختر) به صورت تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. پرسشنامه محقق ساخته ورزشکاران دارای ناتوانی ذهنی، به عنوان پیش آزمون بر روی دو گروه اجرا شد. سپس فعالیت منظم ورزشی و استفاده از زبان ورزش به عنوان برنامه مداخله ای به مدت دو هفته ۳ جلسه ی (۴۵ دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. پس از اتمام دوره مداخله، آزمون و پرسشنامه محقق ساخته ورزشکاران دارای ناتوانی ذهنی بار دیگر بر روی دو گروه اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس با بهره گیری از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل در میان نقش زبان بدن در ورزش و ورزشکاران دارای ناتوانی ذهنی تفاوت معنادار آماری ( ۰ / ۰۰۱>p) وجود دارد که نشان می دهد، نقش زبان بدن بر میزان عملکرد ورزشکاران دارای ناتوانی ذهنی تاثیر مثبتی داشته، لذا باتوجه به اهمیت و نقش زبان بدن، پیشنهاد می گردد در برنامه کلاس های تربیت بدنی برای ورزشکارانی که از لحاظ ذهنی دارای ناتوانی می باشند مورد استفاده و آموزش قرار گیرد.
بررسی عناصر اضطراب مرگ درزنان مبتلا به اختلال وحشتزدگی و پیامد های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناسایی کیفیت ادارک زنان دارای اختلال وحشتزدگی نسبت به مرگ و نوع ادارک و تجربه آنان از اضطراب مرگ و پیامد هایی که این اضطراب مرگ بالا برای این افراد دارد صورت گرفت. روش اجرای این پژوهش به صورت کیفی راهبرد نظریه زمینه ای است و برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته استفاده شده است. جامعه پژوهش زنان مبتلا به اختلال وحشتزدگی که در سال بهار و تابستان 1397 به مراکز مشاوره و خدمات روانپزشکی شهر قم مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 13 نفر از زنان دچار این اختلال بود که توسط روانپزشک و روانشناس بالینی تشخیص اختلال وحشتزدگی را دریافت کرده بودند و بین 22 تا 52 سال بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تولید 11 طبقه اصلی شد که از 39 زیر مقوله استخراج گردید. یافته های این تحقیق در نگرش وادارک مرگ دو طبقه اصلی نگرش منفی (ترس از مرگ، مبهم بودن مرگ، ترس از مرگ عزیزان، نیستی ، درماندگی)و نگرش مثبت(رهایی بخش) بود. پیامد های منفی اضطراب مرگ (هیجانات منفی، اختلال در روابط بین فردی، کاهش تجربیات مثبت، مختل شدن عملکرد روزانه، توجه افراطی نسبت به سلامتی) بود. نتایج نشان داد که اضطراب مرگ یکی از مؤلفه های مهم در اختلال وحشتزدگی می باشد و پیامدهای منفی زیادی را برای آن ها به همراه دارد که شناسایی عناصر آن می تواند نقش مهمی در درمان اختلال وحشتزدگی را داشته باشد.. بدین منظور لازم است همزمان با درمان اختلال وحشتزدگی، اضطراب مرگ آن ها نیز با روش های مواجه و افزایش مرگ آگاهی لحاظ واقع شود که در عین حال که اثر بخشی درمان افزایش یابد، جلوگیری از عود مجدد اختلال وحشتزدگی نیز صورت بگیرد.
نظریه آسیب شناسی و ساختار درمان در نظام تحلیل شناختی- رفتاری (CBASP) و اثربخشی آن در درمان افسردگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۵۰)
193-202
حوزههای تخصصی:
به رغم این واقعیت که پروتکل های درمانی رایج طراحی شده برای افسردگی غیرمزمن، اثربخشی اندکی در درمان افسردگی مزمن دارند، به ندرت پروتکل هایی که به شکل خاص برای درمان افسردگی مزمن طراحی شده باشند، معرفی شده اند. نظام روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری ( CBASP ) تنها مدل درمانی است که به طور ویژه و اختصاصی برای درمان اختلال افسردگی مزمن طراحی شده است. هدف مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر معرفی این رویکرد درمانی – به عنوان یک درمان امیدبخش برای افسردگی مزمن- شامل فرض های بنیادین، نظریه آسیب شناسی، مدل درمان، فرآیند درمان و تکنیک های درمانی است. در نهایت به مرور و جمع بندی پژوهش ها در زمینه اثربخشی CBASP در درمان افسردگی مزمن پرداخته می شود.
مقایسه حس انسجام و هوش شخصی در دانش آموزان دختر با و بدون تجربه تروماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه حس انسجام و هوش شخصی در دانش آموزان دختر با و بدون تجربه تروماتیک انجام شد. روش این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر با و بدون تجربه تروماتیک بودند که در سال تحصیلی 98-1397 در پایه نهم مدارس آموزش و پرورش ناحیه یک شهر رشت تحصیل می کردند. نمونه مورد مطالعه شامل 160 دانش آموز دختر (80 دانش آموز دختر با تجربه تروماتیک و 80 دانش آموز بدون تروماتیک) بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. به منظوره جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سرند کردن حوادث آسیب زا-فرم خودگزارشی (فورد و همکاران، 2002)، حس انسجام آنتونووسکی (1993) و هوش شخصی مایر و آلن (2013) استفاده شد . نتایج تحلیل واریانس نشان داد که حس انسجام و هوش شخصی در بین دانش آموزان دختر با و بدون تجربه تروماتیک تفاوت دارد (001/0 .(P˂ به طور کلی نتیجه این پژوهش نشان داد آگاهی از ویژگی های روان شناختی نظیر حس انسجام و هوش شخصی موجب می شود تا خدمات مطلوب تری به این افراد داده شود تا بتوانند کیفیت زندگی و تحصیلی بهتری را تجربه کنند.
نقش واسطه ای نیازهای اساسی روان شناختی در رابطه بین فرهنگ مدرسه و مشارکت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشارکت تحصیلی دانش آموزان می تواند تحت تأثیر عوامل متعددی مانند نیازهای اساسی روان شناختی و فرهنگ مدرسه قرار گیرد؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای نیازهای اساسی روان شناختی در رابطه بین فرهنگ مدرسه و مشارکت تحصیلی دانش آموزان بود. روش: پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر قائن در سال تحصیلی 1398- 1397 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، تعداد 380 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه از پرسشنامه فرهنگ مدرسه الساندرو و ساد (1997)، سیاهه مشارکت تحصیلی سالملا-آرو و اوپادایایا (۲۰۱۲) و مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی لاگواردیا همکاران (۲۰۰۰) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار Spss نسخه 24 و Amos نسخه 24 در سطح معنی داری 05/0=α استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج، فرهنگ مدرسه اثر مستقیم و معنی داری بر نیازهای اساسی روان شناختی (0/803=β، 0/01>P) و مشارکت تحصیلی (40/477=β، 0/01>P) دارد. همچنین نیازهای اساسی روان شناختی نیز اثر مستقیم و معنی داری بر مشارکت تحصیلی (0/292=β، 0/01>P) دارد. بر این اساس نتیجه گرفته می شود که فرهنگ مدرسه از طریق متغیر میانجی نیازهای اساسی روان شناختی، اثر غیرمستقیم بر مشارکت تحصیلی دانش آموزان دارد (0/234=β، 0/01>P) . نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت نیازهای اساسی روان شناختی و فرهنگ مدرسه موجب افزایش مشارکت تحصیلی می شوند. همچنین نیازهای اساسی روان شناختی بر رابطه بین فرهنگ مدرسه و مشارکت تحصیلی، می افزاید.
بررسی اثر بخشی آموزش تکتیک های رفتاردرمانی در بهبودی و افزایش ارتباط اجتماعی و تعامل اجتماعی در دانش آموزان درخودمانده
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در مهارت های اجتماعی با مشکلات فراوانی روبه رو هستند. هدف: هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تکتیک های رفتاردرمانی در بهبودی و افزایش ارتباط اجتماعی و تعامل اجتماعی در دانش آموزان درخودمانده بود. روش: این پژوهش با روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان با اختلال درخودماندگی ۷ تا ۱۲ سال مراجعه کننده به مرکز اختلالات طلوع شهر قاینات در سال ۱۳۹۷ بود. از میان آن ها ۱۶ دانش آموز درخودمانده، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. آزمودنی ها تحت ۹ جلسه تکتیک های رفتاردرمانی براساس پروتکل ABA (به مدت ۲ ماه) قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس درجه بندی اوتیسم گیلیام (گارز-۳) (۲۰۱۴) بود که قبل و بعد از مداخله توسط والدین دانش آموزان تکمیل شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ و آمار استنباطی ضریب همبستگی و آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که تکتیک های رفتاردرمانی در بهبودی و افزایش ارتباط اجتماعی و تعامل اجتماعی در دانش آموزان درخودمانده منجر شد (P<۰/۰۵). نتیجه گیری: لذا می توان نتیجه گرفت که تکتیک های رفتاردرمانی برای ارتقای ظرفیت و بهبود دانش آموزان درخودمانده می تواند روش مؤثری باشد. این موضوع خود مؤید این نکته است که نباید این دانش آموزان را بدون یک برنامه آموزشی مدون و متناسب با نیازهای هر کودک، به حال خود رها نمود.
نقش آمیختگی شناختی، تحمل آَشفتگی و دلسوزی به خود در رشد پس آسیبی افراد آزاردیده در دوران کودکی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودک آزاری و تجربیات ناگوار دوران کودکی دارای آثار و پیامدهای درازمدت و ناخوشایندی بر تحول و سازگاری شخصیت در دوران بزرگسالی است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آمیختگی شناختی، تحمل آَشفتگی و دلسوزی به خود در رشد پس آسیبی افراد آزاردیده در دوران کودکی بود. روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی افراد آزاردیده بالاتر از ۱۵ سال مراجعه کننده به مراکز خدمات روان درمانی و مشاوره شهر شیراز در نیمه اول سال ۱۳۹۶ تشکیل دادند. تعداد ۱۹۰ نفر از این افراد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه های ترومای دوران کودکی (۱۹۹۸)، مقیاس های آمیختگی شناختی (۲۰۱۴)، تحمل آشفتگی (۲۰۰۵)، دلسوزی به خود (۲۰۰۳) و رشد پس آسیبی (۱۹۹۶)، استفاده گردید. داده ها با آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که بین آمیختگی شناختی با رشد پس آسیبی ارتباط منفی معنادار (۰/۰۱>P) و بین تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود با رشد پس آسیبی ارتباط مثبت معنادار (۰/۰۱>P) وجود دارد. همچنین یافته ها بیانگر این بود که آمیختگی شناختی قادر به پیش بینی رشد پس آسیبی نیست ؛اما دو متغیر دیگر ۴۱ درصد از واریانس رشد پس آسیبی را تبیین کردند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، م ی توان نتیجه گرفت که عوامل روان شناختی در رشد پس آسیبی نقش بسزایی دارند و در مداخلات درمانی توجه به این عوامل می تواند در سازگاری افراد آسیب دیده کمک شایانی نماید.
معرفی و تحلیل برنامه های مدیریت رفتاری والدین با هدف کاهش مشکلات رفتاری برای کودکان سنین پیش دبستانی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت رفتاری والدین، یک طبقه ی کلی از مداخلات است که مشکلات رفتاری در کودکان را مورد هدف قرار می دهد و نقش مهمی در کاهش یا جلوگیری از بروز این رفتارها ایفا می کند. هدف:هدف مقاله حاضر مروری بر برنامه های مدیریت رفتاری والدین با هدف کاهش مشکلات رفتاری برای کودکان سنین پیش دبستانی و مروری بر ویژگی های آن برنامه ها بود. روش: بدین منظور برای یافتن پژوهش های مرتبط از یک استراتژی جستجوی منظم استفاده شد. برای مقالات خارجی از پایگاه های اطلاعاتی PsycNet، Sciencedirect، Medline، PubMed، Scopus و Web of Science و برای مقالات داخلی از پایگاه های اطلاعاتی ISC، SID و Irandoc استفاده شد. یافته ها: پس از حذف مقالات تکراری، اسامی برنامه های مدیریت رفتاری والدین از مقالات موجود استخراج شدند که شامل ۵۴ برنامه خارجی و سه برنامه داخلی بود. برای هرکدام از این برنامه ها اطلاعاتی همچون نام برنامه، نام محقق (ها)، گروه هدف و سال انتشار برنامه جمع آوری شدند. نتیجه گیری: تعداد برنامه های مدیریت رفتاری والدین زیادی وجود دارد که با هدف کاهش مشکلات رفتاری برای کودکان سنین پیش دبستانی طراحی شده است؛ اما این برنامه ها اغلب برای کودکانی مناسب هستند که به جز مشکلات رفتاری، از اختلالات یا شرایط نامساعد دیگری رنج نمی برند. برای بکارگیری برنامه های مدیریت رفتاری والدین برای گروه های خاص، ویژگی های هر یک از این گروه ها باید در تألیف این برنامه ها مدنظر قرار گیرد.
ارائه الگوی ساختاری پیش بین نتایج شغلی بر اساس عوامل فشارزای نقش شغلی و آمایه ذهنی با میانجی گری برانگیختگی استرس در پرستاران غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از شرایط مهم برای حفظ نیروی کار ماهر، ایجاد یک محیط کار سالم و ایمن است که از طریق آن پیامدهای منفی شغلی کاهش یافته و نتایج مثبت شغلی نیروی انسانی ماهر سازمان ها و موسسات افزایش می یابد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر عوامل فشارزای نقش شغلی و آمایه ذهنی با توجه به میانجی گری برانگیختگی استرس بر نتایج شغلی پرستاران انجام شد . روش کار: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان های غرب استان مازندران (۱۸۷۸ نفر در سال ۱۳۹۸) بودند که از میان آنان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ۳۵۲ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه استرس شغلی House و Rizzo (1970 )، پرسشنامه رضایت شغلی کارکنان Linz (2003)، پرسشنامه استاندارد تمایل به ترک شغل Longo و Mura (2011)، پرسشنامه استاندارد عملکرد شغلی کارکنان Motowidlo و Scotter (1994)، پرسشنامه آمایه ذهنی Abd-El-Fattah و Yates (2006) و مقیاس برانگیختگی استرس Smith و همکاران (2012) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری از طریق برنامه نرم افزار SPSS-24 و Amos-24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که برازش مدل مورد نظر مناسب است . همچنین نتایج نشان داد که عوامل فشارزای نقش شغلی و آمایه ذهنی اثر مستقیم و معناداری بر نتایج شغلی دارند. همچنین برانگیختگی استرس اثر غیر مسقیم و معناداری بر نتایج شغلی دارد. نتیجه گیری: با توجه به نقش مهم برانگیختگی استرس بر نتایج شغلی پرستاران توجه به این امر برای مدیران و مسئولین مراکز بهداشتی ضروری به نظر می رسد، بنابراین بررسی علل و راهکارهای مناسب جهت کاهش استرس شغلی پیشنهاد می گردد. برگزاری کارگاه های آموزشی در خصوص آموزش راهکارهای مقابله با استرس، تقویت آمایه ذهنی، می تواند در بهبود عملکرد شغلی پرستاران موثر باشد.
اثربخشی به کارگیری هدست واقعیت مجازی و تلفن هوشمند بر تقویت دید باقیمانده افراد با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بسیاری از افراد نابینا دارای سطحی از دید باقیمانده هستند که ارتقای آن می تواند در استقلال و کیفیت زندگی آنان تاثیرگذار باشد. در سال های اخیر، به کارگیری ابزارهای تقویت دیداری مورد توجه قرار گرفته است. اما تنوع پایین، دسترسی نسبتا دشوار و هزینه بالای فن آوری های موجود در بازار این محصولات، جایگزینی آنها با ابزارهای مقرون به صرفه تر را اجتناب ناپذیر می نماید. در این راستا، در این پژوهش، آزمایش هایی برای اثربخشی ارتقای دید باقیمانده با به کارگیری هدست واقعیت مجازی و تلفن هوشمند طراحی شد. روش کار: برای انجام آزمایش ها، نرم افزار گرافیکی اختصاصی با بهره گیری از کتابخانه یونیتی ( Unity ) تحت سیستم عامل اندروید توسعه داده شد. با توجه به اهمیت تشخیص شیء و حرکت در راه رفتن مستقل، آزمایش های تشخیص تعداد، نوع و حرکت اشیاء طراحی گردید. نکته کلیدی در طراحی آزمایش ها، استفاده از شکل های ساده و تصویرهای سیاه و سفید بود. یافته ها: نتایج نشان داد در آزمایش های تشخیص تعداد، نوع و حرکت اشیا، به ترتیب 72 درصد، 78 درصد و 83 درصد از شرکت کنندگان موفق به ارائه پاسخ کاملا صحیح شدند. نتیجه گیری: اکثریت افراد شرکت کننده در این مطالعه، علی رغم دید باقیمانده پایین دارای درک حداقلی از نور و حرکت بودند و این نشان می دهد که ساده سازی اشیا و نیز نمایش اشیا با رنگ سفید در پس زمینه سیاه، تاثیر قابل توجهی بر افزایش توانمندی بصری و تقویت دید افراد نا بینا دارد. در پایان، با توجه به قابلیت دسترسی و کم هزینه بودن هدست های واقعیت مجازی و تلفن های هوشمند، نتایج این پژوهش چشم انداز روشنی در توان بخشی افراد نابینا ترسیم می نماید.
مرور نظام مند برنامه های موجود با هدف ارتقای سطح کارکرد های اجرایی و مهارت های هیجانی اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : اهمیت بالای دوران پیش دبستان در فعال سازی ظرفیت های شناختی، کارکردهای اجرایی و مهارت های هیجانی _ اجتماعی کودکان، برای پژوهشگران این حوزه بسیار روشن است. با عنایت به این مهم، پژوهش حاضر برای به دست آوردن تصویری از مطالعات موجود در این حوزه، مروری نظام مند بر برنامه های مداخلاتی موجود با هدف ارتقای سطح کارکردهای اجرایی و مهارت های هیجانی _ اجتماعی کودکان پیش دبستانی صورت داده است. روش کار: به همین منظور، در این مطالعه مروری نظام مند، از میان بیش از 200 مقاله نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی معتبر خارجی از جمله Google Scholar ، Springer و ScienceDirect ، و داخلی شامل مگیران ( Magiran ) ، نورمگز ( Noormags ) و پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (( SID ) Scientific Information Database ) ، تعداد 66 مقاله فارسی و انگلیسی بر اساس معیارهای مشخص شده از جمله نوع مداخله و گروه سنی مخاطب، انتخاب و مورد بررسی کامل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که عمده مطالعات به انجام رسیده در زمینه بهبود کارکردهای اجرایی و مهارت های هیجانی _ اجتماعی، بر روی دانش آموزان دبستانی و بزرگ تر صورت گرفته است. همچنین، با وجود اثربخشی اجرای برنامه های آموزشی پراکنده بر بهبود مهارت های شناختی، هیجانی _ اجتماعی و تحصیلی کودکان پیش دبستانی، فقدان برنامه های آموزشی جامع که در برگیرنده آموزش کارکردهای اجرایی و نیز مهارت های هیجانی _ اجتماعی به صورت تلفیقی باشد، به چشم می خورد. نتیجه گیری: از این رو و با توجه به اهمیت ویژه دوره پیش از دبستان در رشد کارکردهای اجرایی، تدوین برنامه های آموزشی تلفیقی که در بردارنده ویژگی های لازم برای یک برنامه جامع باشند برای سنین پیش از دبستان ضروری تلقی می گردد.
اثربخشی برنامه آموزش توانبخشی شناختی(باشگاه مغز) بر سرعت پردازش درونداد و سرعت واکنش عصبی به درونداد کودکان با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
91 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی توانبخشی شناختی(باشگاه مغز) بر سرعت پردازش درونداد و سرعت واکنش عصبی به درونداد درکودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام شده است. روش: روش پژوهش از جهت گردآوری اطلاعات، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان با اختلال هماهنگی حرکتی مراجعه کننده به کلینیک های توانبخشی شهر تهران در سال ۹۸-۹۹ بود. از بین کل جامعه تعداد ۲۲ نفر به صورت نمونه در دسترس از مراجعان مرکز توانبخشی صدر تهران انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش(۱۱نفر) و کنترل(۱۱نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از آزمون رایانه ای سرعت پردازش درونداد و سرعت واکنش شناختی به درونداد، نسخه ۲۰۱۸ استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک راهه با رعایت پیش فرض های کاربست استفاده شد. برنامه توانبخشی شناختی باشگاه مغز در ۱۰جلسه متوالی به مدت دو ماه برای گروه آزمایش اجرا شد، بعد از پایان دوره آزمایش برای رعایت اخلاق پژوهش، گروه کنترل هم آموزش دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی به طور معناداری در سطح ۰.۰۱p < موجب بهبود سرعت پردازش و سرعت واکنش عصبی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی شد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی، کاربرد این برنامه در مراکز آموزشی توانبخشی توصیه می شود.
اثربخشی مشاوره گروهی واقعیت درمانی بر تعلل ورزی و احساس تنهایی در معتادان NA شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره گروهی واقعیت درمانی بر تعلل ورزی و احساس تنهایی در معتادان NA است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معتادان NA شهر تهران و نمونه گیری با روش تصادفی ساده 30 نفر انتخاب شدند. برنامه آموزشی مداخله اثربخشی مشاوره گروهی واقعیت درمانی در 8 جلسه و جلسه 60 دقیقه برای گروه آزمایش انجام گرفت. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه احساس تنهایی دی توماسو، برانن و بست (۲۰۰۴) و پرسشنامه تعلل ورزی محض استیل (۲۰۱۰) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی آزمون لون، کولموگروف اسمیرنوف، تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بین تعلل ورزی و احساس تنهایی در معتادان NA قبل و بعد از مداخله تفاوت آماری معناداری وجود دارد. وجود تفاوت معنادار در زیر مقیاس های احساس تنهایی شامل (تنهایی رمانتیک، تنهایی خانوادگی، تنهایی اجتماعی) ( p<0.001 ). و در تعلل ورزی ( p<0.001 ). براین اساس برگزاری جلسات مداخله گروهی واقعیت درمانی بر تعلل ورزی و احساس تنهایی در معتادان NA مؤثر است.
نقش واسطه ای ترس از صمیمیت در رابطه بین آسیب های دلبستگی و اختلال های جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای ترس از صمیمیت در رابطه بین آسیب های دلبستگی و اختلال های جنسی بود. 450 نفر (227 زن، 223 مرد) دارای اختلال جنسی در این پژوهش شرکت و سیاهه دلبستگی بزرگسال (بشارت، 1384الف، 1392)، مقیاس ترس از صمیمیت (دسکاتنر و ثلن، 1991) و سیاهه رضایت جنسی گلومبک راست (راست و گلومبک، 1986) را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد که آسیب های دلبستگی با اختلال های جنسی و ترس از صمیمیت، رابطه مثبت معنادار و ترس از صمیمیت با اختلال های جنسی رابطه مثبت معنادار دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ترس از صمیمیت در رابطه بین آسیب های دلبستگی و اختلال های جنسی نقش واسطه ای دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان نقش دلبستگی و تأثیر آن بر مکانیزم صمیمیت و درنتیجه بر کارکرد جنسی را تأیید کرد. استفاده از این یافته ها در زمینه پیشگیری از اختلال های جنسی و درمان اختلال های جنسی زوجین و پیشبرد اهداف درمانی از دستاوردهای عملی این پژوهش محسوب می شود.