فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۳۲۱ تا ۱۳٬۳۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زنان مبتلا به چاقی در معرض مشکلات روانشناختی زیادی قرار دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تصویر بدنی زنان مبتلا به چاقی بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی (پیش آزمون-پس-آزمون با گروه گواه) بود. دراین پژوهش، همه زنان مبتلا به چاقی ( 106 زن) به صورت سر شماری مورد ارزیابی روانشناختی قرار گرفتند. از میان آنها 48 نفر دارای نشانه های اضطراب اجتماعی و تصویر بدنی نامطلوب بودند که از میان آنها 30 نفر به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه های اضطراب اجتماعی و روابط چندبعدی بدن- خود استفاده شد. برای گروه آزمایش 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد آموزش داده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری (مانکوا) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب اجتماعی و بهبود تصویر بدنی در زنان چاق اثرگذار بوده است (01/0>p). براساس یافته ها استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای بهبود اضطراب اجتماعی و تصویر بدنی نامطلوب در زنان مبتلا به چاقی پیشنهاد می شود.
تحلیل وضعیت خودارزیابی اسلامی در دانشجویان دانشگاه قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه، بررسی میزان خودارزیابی اسلامی در دانشجویان دانشگاه قم بود. این مطالعه توصیفی در میان دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه قم در سال 98 - 1397 انجام شد. بر این اساس 33۵ نفر به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسشنامه خودارزیابی اسلامی بود. در تحلیل داده ها، از آزمون های همبستگی، تی تک نمونه ای، تی مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کمک نرم افزار آماری SPSS انجام شد. یافته ها حاکی از آن بود که میانگین تمام مؤلفه های خودارزیابی در دانشجویان دانشگاه قم بالاتر از حد متوسط بود. بالاترین میانگین مربوط به مرحله مراقبه و کمترین میانگین مربوط به مرحله مشارطه بود. رابطه ای بین ویژگی های جمعیت شناختی و خودارزیابی اسلامی دانشجویان پیدا نشد. همچنین یافته ها نشان داد بین مؤلفه های خودارزیابی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بیشترین میزان ارتباط بین مرحله محاسبه و مراقبه و کمترین ارتباط بین مرحله مشارطه و معاتبه بود؛ بنابراین درمجموع، دانشجویان دانشگاه قم از نظر مراحل خودارزیابی اسلامی در وضعیت مناسبی قرار داشتند.
نقش شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند در پیش بینی استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
127-146
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند در پیش بینی استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان انجام شد. روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان نوجوان شهر خوی در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 2472 نفر بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 350 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسش نامه های شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین، مزاج تجدیدنظرشده و استعداد اعتیاد نوجوانان بود که در اردیبهشت سال 1398 توسط دانش آموزان و اولیای آن ها تکمیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که شیوه تربیتی مقتدر پدر و مادر و نمره مزاج فرزند با استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان به طور کلی و هم در دخترها و پسرها رابطه منفی و شیوه های تربیتی مستبد و بی اعتنا پدر و مادر و استعداد اعتیاد پدر و مادر با استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان به طور کلی و هم در دخترها و پسرها رابطه مثبت داشت. اما شیوه تربیتی سهل گیر پدر و مادر با استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان به طور کلی و هم در دخترها و پسرها رابطه معناداری نداشت. همچنین شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند با هم به طور معناداری توانستند 6/38 درصد از تغییرات استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان، 40/5 درصد از تغییرات استعداد اعتیاد دانش آموزان دختر و 46/6 درصد از تغییرات استعداد اعتیاد دانش آموزان پسر را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده نقش شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند در پیش بینی استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان بود. ضروری است که متخصصان و مسئولان بر اساس نقش و سهم متغیرهای مذکور برنامه هایی برای کاهش استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان طراحی و اجرا کنند.
اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زوجین مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر کیفیت روابط زناشویی در زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره
حوزههای تخصصی:
ﻫﺪف ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺮرﺳی اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زوجین مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر کیفیت روابط زناشویی در زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره بود. در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از طرح نیمه آزﻣﺎیﺸی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری غیر تصادفی از ﺑیﻦ زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره مهرآیین شهر تهران در سال 1397 تعداد 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزﻣﺎیﺶ و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس رویکرد هیجان مدار قرار گرفت، اﻣﺎ ﮔﺮوه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل کیفیت روابط زناشویی باسبی، کران، لارسن و کریستنسن(1995) بود. داده ﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزمون ﺗﺤﻠیﻞ کﻮواریﺎﻧﺲ ﻣﻮرد تجزیه وتحلیل ﻗﺮار گرفت. نتایج ﻧﺸﺎن داد آموزش غنی سازی روابط زوجین مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر کیفیت روابط زناشویی در زنان اثربخش بود. می توان گفت که نتایج، اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زوجین مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر کیفیت روابط زناشویی در زنان را تأیید کرد.
تأ ثیر آموزش مهارت های شناختی اجتماعی بر روابط مثبت با دیگران و سازگاری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روان شناسان و متخصصان علوم رفتاری همواره سعی داشته اند با توسعه برنامه های آموزشی گوناگون، سطح سازگاری افراد را در گروه های سنی مختلف افزایش دهند. بر این اساس، مرور نتایج مطالعات در حوزه شناختی _ اجتماعی، نشان می دهد که بخش قابل ملاحظه ای از کنش وری نا مناسب نوجوانان، به نقص در خزانه مهارتی آنها مربوط می شود. بنابراین مطالعه حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت های شناختی _ اجتماعی بر روابط مثبت با دیگران و سازگاری نوجوانان انجام شد. روش کار: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری دو ماهه ، از جامعه آماری 148 نفری دانش آموز ان دختر پایه هشتم، 58 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه ها جایگزین شدند. دانش آموزان دو گروه، در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به مقیاس روابط مثبت با دیگران و مقیاس سازگاری، پاسخ دادند. برای دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 10 هفته و هر هفته حدود 2 ساعت، برنامه آموزش مهارت های شناختی _ اجتماعی ارائه گردید. نتایج با آزمون های تحلیل کواریانس تک متغیری و چند متغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS-18 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری برای تعیین اثر گروه بر سازگاری دانش آموزان در مرحله پس آزمون و پیگیری معنادار بود (05/0 P< ). همچنین، نتایج تحلیل کواریانس تک متغیری برای تعیین اثر گروه بر میزان روابط مثبت با دیگران در مرحله پس آزمون و پیگیری نیز معنادار بود (05/0 P< ) . از طرفی یافته ها نشان دادند که اثر مداخله بر متغیرها در مرحله پیگیری ثابت بوده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه آموزش مهارت های شناختی _ اجتماعی از طریق بازسازی شناختی، اصلاح اسنادهای علّی و تحریف های شناختی و همچنین پربارسازی مهارت های رابطه بین فردی در تقویت خزانه مهارتی فراگیران به طور تجربی مؤثر بود.
مدیریت تحول در برنامه تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی : پیمایش دیدگاه خبرگان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و ا هداف: برنامه تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی بادرک واق ع بینان ه از وض عیت آموزش سلامت کشور، راهبردهای هوش مندانه ای را ب رای تحول در آموزش سلامت ترسیم نمود. این پژوهش جهت بررسی وضعیت مدیریت تحول دراین برنامه انجام شد. روش بررسی: این مطالعه مقطعی به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد. جامعه آماری، خبرگان کشوری برنامه تحول و نوآوری وروش نمونه گیری، هدفمندو ابزارتحقیق پرسشنامه پژوهشگرساخته مشتمل بر 23 گویه در قالب 7مولفه با مقیاس پنج درجه ای لیکرت بوده است. روایی ابزار ازنظر صاحبنظران تاییدو پایایی با ضریب آلفای کرونباخ 81/0مطلوب ارزیابی شد. توصیف و تحلیل اطلاعات با spss21 ، آماره های توصیفی، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس انجام شد. یافته ها: از نظر خبرگان، هدف برنامه، بیشتر"ایجاد و توسعه راه حل نو و خلاقانه"( میانگین91/0±86/ 3)، شیوه پیاده سازی، بیشتر"تحول پیوسته"(میانگین01/1±45/3)، مجریان تحول، بیشتردرحال"اقدام برای نظم دهی بهتر به فعالیت ها"(89/0± 56/3)، راهبردهای ایجاد تحول، بیشتر"مشارکتی"(04/1± 56/3)، چرخه زندگی،بیشتردرمرحله"کم بودن مقاومت دربرابرتغییر"(97/0 64/3)، علل مقاومت، بیشتر"فردی"(74/0± 94/3)و سطوح تحول، بیشتر "تغییر دانش"(76/0 91/3) تشخیص داده شد. میانگین بر اساس سابقه کار، مقطع تحصیلی، مرتبه علمی، سن و محل خدمت فاقد تفاوت معنادارولی از نظر جنسیت معناداربود. نتیجه گیری: تمرکز بیشتر بر ایجاد و توسعه راه حل نو و خلاقانه، شیوه پیاده سازی پیوسته، نظم دهی بهتر به فعالیت ها، راهبرد تحول مشارکتی و ورود به مرحله کم بودن مقاومت در برابر تغییر، نشان از فراهم بودن فرصت برای موفقیت برنامه دارد؛ در عین حال، موفقیت کامل برنامه تحول و نوآوری مستلزم سازوکارهای تخصصی ازجمله انعطاف پذیری زیاد، باز طراحی ساختارها و ارج نهادن به تحول و نوآوری است
پیش بینی طرحواره های ناسازگار اولیه بر مبنای بدرفتاری عاطفی دوران کودکی و سبک های فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی طرحواره های ناسازگار اولیه برمبنای بدرفتاری عاطفی دوران کودکی و سبک های فرزندپروری انجام شد. این پژوهش، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه هدف شامل تمام افراد بین 18 تا 50 سال بود. نمونه پژوهش حاضر 266 نفر بود که بصورت داوطلبانه و در دسترس پرسش نامه های طرحواره های ناسازگار اولیه ( YSQ )، پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند و پرسش نامه تجارب دوره زندگی ( LEQ ) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. داده های بدست آمده با SPSS-25 تحلیل گردید. براساس همبستگی پیرسون طرحواره های نقص/شرم (54/0)، انزوای اجتماعی/بیگانگی (52/0) و محرومیت هیجانی (53/0) بیشترین ارتباط و همبستگی را با بدرفتاری عاطفی دوران کودکی دارد که همه ی این طرحواره ها در حوزه طرد و بریدگی قرار دارند. طبق یافته های به دست آمده از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام، بدرفتاری عاطفی دوران کودکی (سوءاستفاده عاطفی) و سبک فرزندپروری (مستبدانه) بیشترین قدرت پیش بینی را برای طرحواره های حوزه طرد و بریدگی دارد که به ترتیب 8/26 و 8/3 درصد از حوزه طرد و بریدگی را پیش بینی می کنند و این دو متغیر به همراه هم 6/30 درصد از حوزه طرد و بریدگی را پیش بینی می کنند (05/0> P ). بدرفتاری های عاطفی دوران کودکی و سبک های فرزندپروری ناکارآمد تاثیر بسزایی در تعیین شخصیت بزرگسالان دارد زیرا بدرفتاری عاطفی دوران کودکی و سبک فرزندپروری مخصوصا مستبدانه در شکل گیری طرحواره های ناسازگار اولیه مخصوصا در حوزه طرد باهم تعامل دارند و می توانند اثرات زیان بار یکدیگر را افزایش یا کاهش دهند.
بررسی روایی، پایایی و ساختار عاملی پرسشنامه مهارتهای تحصیلی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی پرسشنامه مهارتهای تحصیلی بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پایه نهم شهر شهرکرد بود که از بین آنان 320 نفر به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه مهارتهای تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و اهمالکاری تحصیلی بود. معدل دانش آموزان نیز به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی آنان در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمونهای تحلیل عاملی و همبستگی تحلیل شدند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد مدل مفروض با داده ها منطبق است و پرسشنامه مهارتهای تحصیلی دارای شش عامل جداگانه است که عبارتند از مهارت مطالعه و خواندن، ، مهارت یادداشت برداری، مهارت خلاصه نویسی، مهارت تمرکز، مهارت برنامه ریزی و مهارت امتحان دادن. همسانی درونی نیز از طریق آلفای کرنباخ برای شش خرده مقیاس بین 50/0-66/0 و برای نمره کل آزمون 83/0 بود. جهت بررسی روائی سازه همگرا از آزمون اشتیاق تحصیلی و معدل دانش آموزان استفاده شد. ضریب همبستگی بین آزمون مهارتهای تحصیلی و اشتیاق تحصیلی55/0 و عملکرد تحصیلی 31/0 بود که در سطح کمتر از 001/0 معنی دار بودند. جهت بررسی روائی سازه واگرا از آزمون اهمالکاری تحصیلی استفاده شد که نتایج نشان داد همبستگی بین دو آزمون 56/0- بوده و در سطح کمتر از 001/0 معنی دار می باشد. با توجه به نتایج این پژوهش میتوان گفت مقیاس مهارتهای تحصیلی ابزاری معتبر و مناسب جهت سنجش میزان مهارتهای تحصیلی دانش آموزان می باشد.
نقش میانجی گر پیروی از درمان در رابطه بین خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن، پریشانی روان شناختی با کاهش وزن افراد چاق جراحی شده به روش اسلیو گاستروکتومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از اصلی ترین دغدغه های روان شناسی سلامت پیروی بیماران از توصیه های درمانی است. خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن و پریشانی روان شناختی ازجمله عواملی هستند که در تبیین میزان پیروی از درمان در جراحی های چاقی نقش های مهمی ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر پیروی از درمان در رابطه بین خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن، پریشانی روان شناختی با کاهش وزن افراد چاق جراحی شده به روش اسلیو گاستروکتومی (sleeve gastrectomy) بود. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل تمام افراد چاقی بود که در کلینیک پژوهشکده غدد و متابولیسم مورد عمل جراحی لاپاراسکوپی اسلیو گاسترکتومی (sleeve gastrectomy Laparoscopy) قرارگرفته بودند و از میان آن ها 200 نفر به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل شاخص توده بدنی؛ پرسشنامه سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی؛ فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس و مقیاس پیروی کلی بود. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد اثر مستقیم خودکارآمدی بر کاهش وزن (01/0>p، 169/0= β) و اثر غیرمستقیم از طریق پیروی از درمان (01/0>p، 077/0= β) معنادار بود. اثر مستقیم پریشانی روان شناختی بر کاهش وزن (05/0>p، 186/0-= β) و اثر غیرمستقیم پریشانی روان شناختی از طریق پیروی از درمان (05/0>p، 069/0-= β) معنادار بود. نتیجه گیری: چنین به نظر می رسد که خودکارآمدی با تحت تأثیر قرار دادن فرد و ارتقای تاب آوری وی پریشانی روان شناختی او را کاهش داده و منجر به افزایش پیروی از درمان و کاهش وزن فرد می شود
تاثیر معنویت درمانی بر کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
79 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف ازانجام این پژوهش بررسی تاثیرمعنویت درمانی برکاهش تمایل به مصرف مواد مخدر بود. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. جهت دستیابی به این هدف، از میان افراد در حال ترک 30 نفر (15 نفر گروه زمایش و 15 نفر گروه کنترل) که دارای بیشترین نمره در پرسشنامه گرایش به مصرف مواد گلپرور بودند، به صورت خوشه ای انتخاب شدند.آزمون گرایش به مصرف مواد گلپرور به عنوان پیش آزمون مورد استفاده قرار گرفت. پس از 10 جلسه آموزشی برای گروه آزمایش در خصوص معنویت درمانی هرهفته 2 جلسه80 دقیقه ای، از هردو گروه خواسته شدکه مجددا ًبه پرسشنامه ها پاسخ گویند. در آخر داده های بدست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که معنویت درمانی بر کاهش تمایل به مصرف موادمخدر اثر ندارد. همچنین بین تمایل به مصرف مواد با مدت زمان مصرف مواد رابطه معنی داری مشاهده شد. نتیجه-گیری: همراه ساختن معنویت درمانی با مداخلات شناختی-عاطفی میتواند اثربخش تر باشد. همچنین اگر طول دوره معنویت درمانی افزایش یابد، احتمالا با اثربخشی بیشتری همراه است و علاوه بر تغییر در فکر و اعتقاد معتادین بایستی هم زمان آسیبهای جسمانی ناشی از مصرف مواد هم ترمیم شود.
ساختار عاملی و ارایه مدل برای تحول مثبت جوانی در نوجوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۹۰)
114-133
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل تشکیل دهنده و ساختار عاملی تحول مثبت جوانی است. جامعه پژوهش را اساتید و صاحب نظران این حوزه، دانشجویان دکترا و دانش آموزان تشکیل می دهند. نمونه، شامل پانزده نفر از اساتید و صاحب نظران با توجه به تخصص آنها. همچنین 25 تن از دانشجویان دکترا از دانشگاه های مختلف به شکل در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. در نهایت نمونه دانش آموزی شامل 1200 دانش آموز (600 دختر و600 پسر) است که به شکل خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. با توجه به ماهیت، موضوع و هدف های پژوهش، در گام اول عوامل تشکیلدهنده «تحول مثبت جوانی» بر اساس سه منبع مطالعات و متون نظری، برنامه های عملی و مقیاس ها و ابزارهای اندازهگیری و با تاکید بر روش کیفی مقولهبندی گردآوری و تحلیل گردید. سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مدل های اندازه گیری و ساختاری تحول مثبت جوانی استخراج شدند. یافته ها نشان داد مدل چهار عاملی هم در تحلیل اکتشافی و هم تأییدی، بهترین برازش را با دادهها داشته است. مدل نهایی پژوهش شامل چهار عاملِ شایستگی (11 نشانگر)، ارتباط (14 نشانگر)، عاملیت(13 نشانگر) و مثبت اندیشی (7 نشانگر) است. مدل ارایه شده با مدل های موجود، شباهت هایی دارد اما نحوه بارگیری عوامل شکل متفاوت و مخصوص به خود را دارد.
بازتاب برندسازی اخلاقی بر شاخص های عملکردی دانشگاه علوم پزشکی کرمان از منظر اعضای هیات علمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در فضای رقابتی کسب و کار، عملکرد سازمان ها به شیوه های نوین برندسازی گره خورده است. از سوی دیگر محققین اذعان دارندکه رعایت اخلاق توسط سازمان ها عاملی حیاتی در پنداشت مثبت نسبت به سازمان و عملکرد آن می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برندسازی اخلاقی بر شاخص های عملکردی دانشگاه علوم پزشکی کرمان و از منظر اعضای هیات علمی انجام گرفته است. روش کار : روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه تحقیق کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان به تعداد 402 نفر بوده است، که با استفاده از جدول مورگان تعداد 196 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی و نیز روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و پی آل اس صورت گرفته است. یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از ارتباط مثبت و معنادار بین برندسازی اخلاقی با شاخص های عملکردی در دانشگاه علوم پزشکی کرمان است. نتیجه گیری: تحلیل رگرسیون و معادلات ساختاری نشان داد که برند سازی اخلاقی و مؤلفه های آن بر شاخص های عملکردی تاثیرگذار است، و تأثیر برندسازی اخلاقی در سطح خدمات و سطح سازمان بر شاخص های عملکردی تقریباً یکسان است.
نقش میانجیگرانه حمایت اجتماعی در رابطه بین سرسختی روانی و احساس انسجام با کیفیت زندگی در کارکنان بیمارستان های شهر قوچان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
119 - 140
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگرانه حمایت اجتماعی در رابطه میان سرسختی روانی و احساس انسجام با کیفیت زندگی در سال 1396 انجام شد. روش: در پژوهشی با طرح همبستگی، 116 نفر از کارکنان بیمارستان موسی ابن جعفر (ع) و ارتش شهر قوچان به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998)، مقیاس تجدیدنظر شده احساس انسجام آنتونوسکی(1987)، پرسشنامه سرسخت روانی کوباسا (1979) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران(1988) پاسخ دادند. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی واسطه ای به شیوه ی بارون و کنی (1986) با استفاده از نسخه ی 20 نرم افزار SPSS پردازش شدند. یافته ها: نتایج مشخص ساخت سرسختی روان شناختی و احساس انسجام هر یک به طور مجزّا با کیفیت زندگی همبسته هستند (01/0p <) و آن را پیش بینی می کنند؛ اما با به میان آمدن حمایت اجتماعی، رابطه بین سرسختی روان شناختی و احساس انجام با کیفیت زندگی بیشتر می شود. نقش میانجیگرانه حمایت اجتماعی در تعامل با متغیرهای سرسختی روان شناختی (0001/0p <، 12/39F=) و احساس انسجام (0001/0p <، 85/14F=) باعث افزایش معنی دار واریانس متغیر کیفیت زندگی شد. نتیجه گیری: حمایت اجتماعی به نیرومندیِ اثرات مثبت سرسختی روانی و احساس انسجام بر کیفیت زندگی می افزاید. بنابراین اجرای مداخلات مدیریتی در محیط بیمارستانی به منظور افزایش حمایت اجتماعی از کارکنان توصیه می شود. نتایج برای مدیران بیمارستانی مورد بحث قرار گرفته است.
شیوع شناسی اختلال یادگیری غیرکلامی در دانش آموزان پسر شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال یادگیری غیرکلامی به عنوان نشانگان خاص در یادگیری و حتی استدلال در نظر گرفته می شود. این پژوهش با هدف بررسی شیوع اختلال یادگیری غیرکلامی در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی در شهر کرج انجام شد. روش : در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، از دانش آموزان پسر پایه های تحصیلی چهارم، پنجم و ششم ابتدایی شهر کرج، 286 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و با استفاده از مقیاس کم توانی های یادگیری غیرکلامی کودکان ارزیابی شدند. سپس 8 دانش آموز که نمره 30 و بالاتر در مقیاس مذکور به دست آوردند مشکوک به اختلال یادگیری غیرکلامی تشخیص داده شدند و با استفاده از سومین نسخه آزمون هوشی وکسلر کودکان مورد ارزیابی قرار گرفتند. 5 نفر از دانش آموزان (3 نفر از پایه چهارم و 2 نفر از پایه ششم) که هوشبهر کلی آنها 85 و بالاتر بود و هوش بهر کلامی آنها 10 امتیاز یا بیشتر با هوش بهر عملی آنها اختلاف داشت، به عنوان افراد دارای اختلال یادگیری غیرکلامی تشخیص دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون یو مان-ویتنی در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که میزان شیوع اختلال یادگیری غیرکلامی در دانش آموزان پسر 8/1% بود. در واقع، 6/2% دانش آموزان پسر در پایه چهارم ابتدایی و 4/2% در پایه ششم ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری غیرکلامی بودند. نتیجه گیری: با توجه به شیوع نسبتاً بالای اختلال یادگیری غیرکلامی می توان با اجرای مداخلات آموزشی بهنگام و ارائه خدمات تخصصی از مشکلات رفتاری، تحصیلی و احتمالاً حرفه ای آنها در آینده پیشگیری نمود.
تحلیل و مقایسه نشانه شناختی ساختار خانواده در سینمای دهه 70 و 90 ایران با مطالعه موردی فیلم لیلا و عصر یخبندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
161-183
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بازنمایی خانواده در رسانه ها بیان کننده گفتمان های غالب درباره ساختار و الگوهای تشکیل دهنده آن بوده و رسانه ها قابلیت ایجاد یا تأیید یا تغییر این گفتمان ها را دارند. و این مقاله در پی بررسی این مساله است که چگونه قواعد، ساختار و الگوهای خانواده در چند دهه اخیر دچار تحول و دگرگونی شده است و نقش سینما در این تغییر و تحول و گفتمان سازی چگونه بوده است و با چه شیوه، ابزار و همچنین رمزگانی این تغییرات در ساختار فعلی و فرهنگی خانواده ایجاد شده است. روش پژوهش: از آنجا که با تصاویر متحرک، موسیقی و کلام به عنوان متن رسانه ای سروکار داریم، از روش کیفی با رویکرد نشانه شناسی برای بررسی نشانه های تصویری موجود در فیلم های منتخب سینمایی استفاده می کنیم. هدف پژوهش: این هدف مقایسه ای بین دو دهه ۷۰ و ۹۰ سینمای ایران با تمرکز بر فیلم لیلا (داریوش مهرجویی، ۱۳۷۵) و عصر یخبندان (مصطفی کیایی، ۱۳۹۳) صورت گرفت یافته ها موید این مطلب بود که از رمزگان فنی گرفته تا اجتماعی و ایدئولوژیک فیلم های سینمایی در مسیری که در دو دهه ی اخیر از سال ۷۰ به سال ۹۶ طی کرده است، زمینه ایجاد تغییر و تحولات اساسی در ساختار خانواده و مولفه های تشکیل دهنده آن مانند قواعد، مرزها، نقش ها و الگوهای ارتباطی شده است. نتیجه گیری: یافته ها موید این مطلب بود که از رمزگان فنی گرفته تا اجتماعی و ایدئولوژیک تغییرات جدی کرده است . و عوامل یاد شده موجب فروپاشی ساختار خانواده شده است. .
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش فعالیت و کاهش وزن افراد چاق مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
53 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چاقی اختلال متابولیکی و سرمنشأ مشکلات سلامتی همچون بیماری های قلبی عروقی است. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان های شناختی رفتاری و مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش فعالیت و کاهش وزن افراد چاق مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر قلبی بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشیِ، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیّه افراد چاق مراجعه کننده به کلینیک چاقی بیمارستان سینای تهران بود که هم زمان به بیماری عروق کرونری مبتلا بودند. 45 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی با درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و یک گروه کنترل جای داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه فعالیت بدنی بک و شاخص توده بدنی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، اثرات درون گروهی درباره شاخص توده بدنی و فعالیت بدنی معنادار بود، اما در ارتباط با اثرات بین گروهی، گروه های آزمایش تنها در فعالیت در اوقات فراغت تفاوت معنادار داشتند. نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه، می توان این طور بیان کرد که درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از طریق تغییر سبک زندگی و نیز شناخت های افراد می تواند منجر به کاهش وزن و افزایش فعالیت در افراد چاق مبتلا به بیماری های قلبی شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجان، مهارت های ذهن آگاهی و آمادگی برای تجربه شرم و گناه افراد مبتلا به اختلال اضطراب افسردگی مختلط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
145 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجان، مهارت های ذهن آگاهی و آمادگی برای تجربه شرم و گناه افراد مبتلا اختلال اضطراب افسردگی مختلط بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد مبتلا به اختلال اضطراب افسردگی مختلط شهر اصفهان بودند. حجم نمونه شامل 24 نفر از افراد مبتلا به اختلال اضطراب افسردگی مختلط مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش مقیاس تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2002)، مقیاس پنج عاملی ذهن آگاهی و مقیاس عاطفه خود آگاه-3 (تانگنی، 1989) بودند. گروه آزمایش تحت مداخله درمان متمرکز بر شفقت 8 جلسه ای به شیوه جلسات هفتگی یک ساعته قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، مهارت های ذهن آگاهی و آمادگی برای تجربه شرم و گناه گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد. افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون نمرات کمتری در تجربه شرم و گناه و نمرات بیشتری در مهارت های ذهن آگاهی کسب کردند. همچنین آموزش شفقت به خود باعث بهبود تنظیم شناختی هیجان افراد گروه آزمایش شد. بر اساس یافته ها می توان گفت که درمان مبتنی بر شفقت می تواند به عنوان گزینه درمانی مناسبی جهت بهبود مهارت های ذهن آگاهی، تنظیم شناختی هیجان و آمادگی برای تجربه شرم و گناه افراد مبتلا به اختلال اضطراب افسردگی مختلط به کار رود.
اثربخشی یکپارچگی حسی حرکتی بر مهارت های حرکتی درشت دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
241-252
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مهارت های حرکتی از توانایی های اساسی برای یادگیری و موفقیت در مدرسه است. حرکت و یادگیری مبدأ تمام ادراکات و یادگیری هاست. در راستای مشکلات حرکتی دانش آموزان کم توان ذهنی، یکپارچگی حسی حرکتی از جمله درمان هایی است که منطبق بر تئوری های ادراکی- حرکتی است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی بر مهارت های حرکتی درشت دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود. روش: پژوهش حاضر به روش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، و دوره پیگیری، همراه با گروه گواه انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل تمام دانش آموزان کم توان ذهنی شهر فیروزآباد در سال تحصیلی 97-96 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع سنی 7 تا 14 سال کلاس های اول تا ششم شهر فیروزآباد بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسه (دو روز در هفته) و هرجلسه بین 25 تا 45 دقیقه، تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی را دریافت کردند؛ در حالی که در این مدت، گروه گواه هیچ گونه تمرین و آموزشی دریافت نکرد. در این مطالعه از آزمون تبحر حرکتی بروینینکز اوزرتسکی به عنوان پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری برای گردآوری داده های استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده های این مطالعه نشان داد که مداخله یکپارچگی حسی حرکتی باعث افزایش نمره مهارت های حرکتی درشت درگروه آزمایش شده است که این اثر بعد از یک ماه نیز پایدار مانده است (0/001 P< ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که استفاده از مداخله مبتنی بر روش یکپارچگی حسی حرکتی توانسته است با تأکید بر مهار حرکات پایه، حفظ حالت بدن یا تعادل، برتری جانبی، حرکات جابجایی و جهت یابی، آگاهی و تصویر ذهنی بدن، مهارت های حرکتی دانش آموزان کم توان ذهنی را ارتقا دهد.