فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۶۸۱ تا ۱۳٬۷۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقایسه نتایج نمونه غیربالینی 12 ساله ایرانی در شاخص های ترکیبی نظام جامع رورشاخ با نتایج نمونه اکسنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
281-294
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آزمون رورشاخ یکی از مشهورترین آزمون های فرافکن است که از زمان ابداع تاکنون، پژوهش های متعددی را به خود اختصاص داده است. با توجه به نقش فرهنگ و وجود هنجارهای لازم برای همه سنین در یک جامعه، پژوهش حاضر با هدف تعیین چگونگی نتایج شاخص های ترکیبی نظام جامع رورشاخ روی نمونه غیربالینی 12 ساله ایرانی و مقایسه نتایج با یافته های نمونه های غیربالینی و غیر ایرانی (اکسنر، 2003 ) در سنین مشابه انجام شده است. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی دانش آموزان 12 ساله بوده که در سال تحصیلی 96-95 در پایه ششم مقطع ابتدایی مدارس شهر تهران مشغول به تحصیل بوده اند. از این تعداد، 99 کودک 12 ساله (48 پسر و51 دختر) از 5 منطقه آموزش وپرورش شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شده و با آزمون رورشاخ مورد آزمایش قرارگرفته اند. بعد از اجرای آزمون، نتایج حاصل از آن با استفاده از آزمون t دو گروه مستقل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین نمونه ایرانی و نمونه اکسنر (2003) تفاوت قابل ملاحظه ای در برخی از شاخص های ترکیبی مانند تجربه واقعی و تحریک تجربه شده وجود دارد (0/05> p و 0/01> p ) . نتیجه گیری : بر اساس نتایج به دست آمده مبنی بر وجود تفاوت بین نمونه ایرانی و نمونه اکسنر (2003) می توان به نقش تفاوت های فرهنگی به عنوان یکی از عوامل مؤثر در نتایج، اشاره کرد؛ بنابراین از دیدگاه فرهنگی، تهیه هنجارهای متناسب با جامعه ایرانی، بسیار ضروری است.
تاثیر آموزش خود _ دلسوزی شناختی بر سلامت روان (جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی، افسردگی) زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۰
83-104
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین تاثیر آموزش خود-دلسوزی شناختی بر سلامت روان (جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی، افسردگی) زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. روش: روش پژوهش به شیوه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش را کلّیه ی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر رشت در نیمه دوّم سال 1394 تشکیل می دادند که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه ی خود-دلسوزی شناختی دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سلامت عمومی ( GHQ ) استفاده شد. داده ها با روش آماری کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش خود-دلسوزی شناختی بر ابعاد سلامت روان (جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی، افسردگی) زنان سرپرست خانوار مورد تائید قرار گرفته است و زنان سرپرست خانوار گروه آزمایش نسبت به زنان سرپرست خانوار گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری، جسمانی کردن، اضطراب، بدکارکردی اجتماعی و افسردگی کمتری داشتند. نتیجه گیری: به طور کلّی، یافته های پژوهش بیانگر آن است که آموزش خود-دلسوزی شناختی می تواند بر افزایش سلامت روان زنان سرپرست خانوار اثربخش باشد.
مقایسه اثربخشی رواندرمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری بر بهزیستی روانشناختی و افسردگی در نوجوانان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۰
105-129
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری بر بهزیستی و افسردگی در نوجوانان با علائم افسرده بود. روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل نوجوانانی بود که در 6 ماه اول سال ۱۳۹۶ به مراکز مشاوره و روانشناسی و کلینیک های روانپزشکی در ساری مراجعه کرده بودند که از میان آنها ، 51 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش روان درمانی مثبت طی ۱۰ جلسه هفته ای یک جلسه ۹۰ دقیقه ای و گروه آزمایشی درمان شناختی رفتاری طی ۸ جلسه هفته ای یک جلسه ۹۰ دقیقه ای، به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفتند. پرسشنامه افسردگی کواکس و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف پیش از آغاز درمان و پایان جلسات درمان به طور گروهی اجرا گردید. گروه کنترل نیز هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری بر بهزیستی روانشناختی تاثیر معنی دار داشته است. اما اثربخشی روان درمانی مثبت نگر در افزایش بهزیستی بیشتر از درمان شناختی رفتاری بود. همچنین در بررسی دو رویکرد درمانی بر افسردگی تفاوت معنی داری بین دو گروه مداخله و گروه گواه وجود داشت. در حالیکه هردو رویکرد درمانی به یک اندازه در کاهش افسردگی موثر بودند . نتیجه گیری: دو مدل درمانی روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری به دلیل تاکید بر جنبه های مختلف روانشناختی و همچنین یکسری مولفه های مشترک درمانی در کاهش افسردگی موثر بودند. از طرفی روان درمانی مثبت نگر در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در افزایش بهزیستی موثرتر بود. بنابراین روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان یکی از مداخلات بالینی مورد استفاده متخصصان و مشاوران مدارس قرار گیرد.
مقایسه شناخت والدین درباره انواع کودک آزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
30-65
حوزههای تخصصی:
هدف: کودک آزاری یکی از معضلات گریبان گر جامعه بشری می باشد. خانواده ها می بایست آموزش های لازم را برای تمایز بین رفتارهای تربیتی با رفتارهای آسیب زا به کودکان دریافت نمایند . پژوهش حاضر باهدف بررسی و مقایسه شناخت والدین با و بدون تحصیلات دانشگاهی درباره انواع کودک آزاری است. روش: به شیوه نظریه زمینه ای به صورت کیفی و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته توسط ۲۸ نفر والدین (مادر و پدر) انجام پذیرفت. یافته ها: بر اساس بیانات مصاحبه شونده های پژوهش حاضر میزان شناخت از آزار جسمی در هر دو گروه یکسان بود با این تفاوت که وسعت شناخت والدین از انواع آزارهای جسمی در گروه با تحصیلات دانشگاهی بیشتر بود و اینکه در تحقیق حاضر والدین بدون تحصیلات دانشگاهی از عدم آگاهی، در شیوه های تربیتی از آزارهای جسمی به میزان قابل توجهی استفاده می کردند. دامنه ی شناخت از انواع آزارهای عاطفی در والدین با تحصیلات دانشگاهی زیاد بود همچنین آنها آزار از نوع غفلت (عاطفی) به علت تحصیل و اشتغالشان افشا های داشتند. شناخت از آزار جنسی در هر دو گروه وجود داشت با این تفاوت که میزان اطلاعات و آگاهی از زیرمجموعه آزار جنسی در میان والدین با تحصیلات دانشگاهی بیشتر بود نکته قابل توجه دیگر در این پژوهش آزار از نوع غفلت (عاطفی) به علت مشغولیت والدین با دنیای مجازی در عصر حاضر یافت شد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت عامل تحصیلات می تواند در شناخت انواع کودک آزاری مؤثر باشد. نکته قابل توجه اینکه اکثر والدین با تحصیلات دانشگاهی جملات خود را با شخص سوم بیان کردند، به طوری که گفته هایشان حاکی از آن بود که والدین این گروه در پژوهش حاضر از رفتارهای آزاردهنده، در شیوه های تربیتی فرزندشان استفاده نمی کنند ولی آگاه هستند چه نوع رفتارهایی از والدین دیگر می تواند کودک آزاری محسوب شود یا اینکه به طور زیرکانه در افشاسازی مقاومت داشتند و حال آنکه والدین بدون تحصیلات دانشگاهی اکثر جملاتشان حاکی از رفتارها و عکس العمل های خودشان در رابطه با فرزندشان بود حتی به نسبت در ابراز گفته هایشان از مقاومت کم تری استفاده کردند که بیشتر از تجارب عینی و شخصی خودشان بیاناتی را اظهار داشتند. باوجوداینکه میزان آگاهی و شناخت آگاهانه والدین بدون تحصیلات دانشگاهی در رابطه با عواقب کودک آزاری کم است اما داده های بیشتری به نسبت گروه با تحصیلات دانشگاهی استخراج شده است . .
Developing the Job Stress Model for Airlines Flight crew(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
43 - 62
حوزههای تخصصی:
Job is one of the most important issues in the discussion of human resources, and since the discussion of job stress in the flight crew and its relationship with the performance of the flight crew is very important and vital. This research is about recognizing and developing a model for job stress among the cabin crew of Mahan Airline. The qualitative research methodology has been followed by qualitative inductive approach and grounded theory, that is the common approach in this case. The population of this research has two sections; the first section includes the new related scientific documents from 10 to 20 texts that are collected by using targeted approach until achieving domination criteria. Inductive qualitative content analysis method was applied for analyzing the specialized texts that are related to the research. The second population contains the whole flight crew of Mahan Airline Company. The research sample is chosen by using targeted and snowball method and by 37 items has been reached to theoretical saturation. The data are gathered by Semi-structured approach and they are analyzed by Straws & Corbin(1998) systematic analysis method. A total of 260 opening codes and 19 axial codes were extracted, which were categorized into 5 selected codes. as a result the job stress model of Mahan Airline flight crew is established and then is validated by focus group. The results show that the established pattern for job stress has five main aspects including the job stress nature, appearing job stress, the sources and conditions of job stress, reaction to job stress and consequences of job stress, and there is connection among them.
ردازش شناختی دانشجویان و حل مسائل تفسیر نمودار و محاسبه ِ مقایسه پردازش شناختی دانشجویان با دانش عمیق و سطحی در حل مسائل تفسیر نمودار تابع ریاضی: یک مطالعه پتانسیل وابسته به رویداد وقوع: بازگشت دورههای اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات رفتاری قبلی، فهم سطحی فراگیران از تابع و مباحث مرتبط با آن را عاملی موثر در مشکلات مربوط به حل مسائل تفسیر نمودار تابع می دانند. هدف این مطالعه بررسی این موضوع با استفاده از ابزار علوم اعصاب شناختی بود. بدین منظور پردازش های شناختی دو گروه از دانشجویان با دانش عمیق و سطحی از تابع، هنگام حل مسائل تفسیر نمودار تابع، با استفاده از پتانسیل های وابسته به رویداد ( ERP ) مقایسه شد. روش کار: این پژوهش کمی و به روش نیمه تجربی بود. جامعه آماری 177 نفر از دانشجویان رشته های مختلف مهندسی یکی از دانشگاه های شرق کشور بودند که توسط یک آزمون ریاضی به دو گروه تقسیم شدند: افراد دارای دانش مفهومی و رویه ای عمیق و سطحی (دانش عمیق و دانش سطحی). از هر گروه 14 نفر در آزمایش ERP شرکت کردند. یافته ها: داده های رفتاری دقت پاسخ گروه دانش عمیق را به طور معناداری بالاتر از گروه دانش سطحی نشان داد. اما سرعت پاسخ دو گروه تفاوت معناداری با یکدیگر نداشت. داده های الکتروفیزیولوژی مشخص کرد که دامنه مؤلفه P300 گروه دانش سطحی، در الکترودهای نواحی مرکزی، مرکزی _ آهیانه ای و آهیانه ای، بیشتر از گروه دانش عمیق است. نتیجه گیری: اگر چه داده های رفتاری سرعت پاسخ دو گروه را تقریبا یکسان نشان داد، اما داده های الکتروفیزیولوژی مشخص کرد که انجام تکالیف تفسیر نمودار تابع، برای گروه دانش سطحی، خواسته های توجه ی بالاتری داشته و منابع پردازشی بیشتری را فعال می کند. این نتایج، نقش مهم ابزارهای علوم اعصاب شناختی را در فراهم آوردن اطلاعات در مورد تفاوت های عملکرد افراد مختلف نشان می دهد.
نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای در رابطه بین کژتنظیمی هیجانی و کیفیت زندگی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از آسیب (PTSD)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
5 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جنگ به عنوان یک عامل فشار روانی شدید، پیامدهای گسترده ای بر سلامت روان، بهزیستی و کیفیت زندگی جانبازان و خانواده های آنها دارد که به مدت طولانی پس از اتمام جنگ پابرجاست. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش میانجی گر راهبردهای مقابله ای در رابطه بین کژتنظیمی هیجانی و کیفیت زندگی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از آسیب بود. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه جانبازان شهر یاسوج است که از میان آنها 200 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامه مقابله، مقیاس کیفیت زندگی و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان بود. نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که بین کژتنظیمی هیجانی و کیفیت زندگی، رابطه منفی معنی داری وجود دارد. همچنین رابطه معنی داری بین کژتنظیمی هیجانی و راهبردهای مقابله ای با کیفیت زندگی به دست آمد. علاوه براین، راهبردهای مقابله ای نقش میانجی در رابطه بین کژتنظیمی هیجانی و کیفیت زندگی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه داشت. بحث: مدل پژوهش حکایت از برازش مناسب و قابل قبول با داده های به دست آمده داشت و روابط ساختاری مفروض تأیید شدند. از این مدل می توان به منظور طراحی یک الگوی مداخله ای روان شناختی با هدف کاهش دشواری های تنظیم هیجان و ارتقای راهبردهای مقابله ای کارآمد و کیفیت زندگی در جانبازان مبتلا به استرس پس از سانحه استفاده کرد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (ام.بی.سی.تی.) بر علائم اضطرابی در ورزشکاران یک واحد نظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
21 - 32
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ورزش به عنوان یک صنعت پایه بین المللی در سراسر جهان مطرح شده است. هدف، بررسی تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم اضطرابی در ورزشکاران مرد یک واحد نظامی است. روش: این مقاله پژوهشی مطالعه ای نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است که در آن تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش علائم بالینی اضطراب در ورزشکاران مرد یک واحد نظامی 20 تا 35 سال مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از روش نمونه گیری دردسترس مبتنی بر هدف استفاده شد. از میان کل ورزشکاران مرد یک واحد نظامی که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، تعداد 32 نفر با نمره 12 تا 26 در پرسشنامه اضطراب بک، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل (هر گروه 16 نفر)، گمارش شدند. افرادی که در گروه آزمایش قرار گرفتند در 8 جلسه، درمان گروهی 2 ساعته به صورت هفتگی شرکت نمودند، اما افراد گروه گواه، درمانی دریافت نکردند. پس از پایان درمان، پس آزمون روی هر دو گروه انجام شد. نتایج: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس گویای اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم بالینی اضطراب بود. بحث: آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند منجر به کاهش علائم بالینی اضطراب در ورزشکاران نظامی شود.
اثربخشی برنامه همکاری خانه و مدرسه بر مشکلات رفتاری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه همکاری خانه و مدرسه بر کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر اهواز بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نخست به طور تصادفی از 4 ناحیه، 2 ناحیه انتخاب گردید؛ سپس از مدارس هر ناحیه 4 مدرسه (دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه) و از هر مدرسه یک کلاس و از هر کلاس به تصادف 10 نفر انتخاب شدند. در نهایت 80 نفر از دانش آموز با توجه به دو ملاک در دو گروه آزمایشی (20 دختر و 20 پسر) و دو گروه کنترل (20 دختر و 20 پسر) به عنوان نمونه نهایی انتخاب و به همراه خانواده در مداخله شرکت کردند. دانش آموزان به همراه اعضای خانواده در مداخله گروه آموزشی برنامه همکاری خانه و مدرسه به مدت 8 جلسه 150 دقیقه ای به مدت دو ماه شرکت نمودند. در این مطالعه از پرسشنامه های دموگرافیک و مشکلات رفتاری کودکان گودمن استفاده شد. کاربندی آزمایشی به مدت دو ماه اجرا شد و دو ماه بعد از پس آزمون، آزمون پیگیری گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که برنامه همکاری خانه و مدرسه در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان مؤثر بوده است. همچنین، کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان در مرحله پیگیری تداوم داشته است.
خلاقیت هیجانی و یادگیری خودراهبر: نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
440 - 457
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت در رابطه بین خلاقیت هیجانی و یادگیری خودراهبر انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان پسر دوره دوم مقطع متوسطه شهرستان خوی به تعداد 5300 نفر بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 370 نفر با استفاده از فرمول اسلووین به روش نمونهگیری خوشه ای مرحله ای انتخاب و سیاهه خلاقیت هیجانی، پرسشنامه انگیزه پیشرفت و مقیاس یادگیری خودراهبر را تکمیل کردند. تجزیهوتحلیل داده ها به وسیله نرمافزار24 SPSS و 22 AMOS انجام شد. نتایج نشان داد که خلاقیت هیجانی قادر به تبیین 29 درصد از واریانس انگیزه پیشرفت و همچنین، متغیرهای خلاقیت هیجانی و انگیزه پیشرفت بهطور همزمان قادر به تبیین 43 درصد از واریانس یادگیری خودراهبر هستند. همچنین، انگیزه پیشرفت نقش میانجی معنیداری در رابطه بین خلاقیت هیجانی و یادگیری خودراهبر دارد (0/01>p). ازاینرو، ابراز هیجانات مثبت در قالب انگیزه پیشرفت باعث میشود افراد پیوندهای تازهای بین ایدهها ببینند، اطلاعات را سازمان داده و راهحلهای جدیدی را برای مشکل خلق کنند. لذا، خلاقیت ناشی از این نوع هیجانات، آمادگی فرد را برای درگیرشدن در فعالیتهای مختلف و یادگیری خودراهبر بهبود و ارتقاء میبخشد.
رابطه کمال گرایی و تعهد سازمانی با خودکارآمدی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه کمال گرایی و تعهد سازمانی با خودکارآمدی انجام پذیرفت. روش تحقیق از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان کارخانه شیشه قزوین به تعداد 800 نفر بود. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 120 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کمال گرایی، مقیاس تعهد سازمانی و مقیاس خودکارآمدی گردآوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که ضرایب همبستگی بین دو متغیر کمال گرایی و خودکارآمدی و نیز بین دو متغیر تعهد سازمانی و خودکارآمدی معنی دار بودند. دیگر یافته پژوهش نشان داد که کمال گرایی و تعهد سازمانی به طور معنی داری قابلیت پیش بینی خودکارآمدی را دارا می باشند.
پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس طرح واره های ناسازگار اولیه و تاب آوری دختران دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
10.22051/psy.2019.23657.1804
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس طرح واره های ناسازگار اولیه و تاب آوری دختران دانش آموز انجام گرفت. در یک پژوهش همبستگی تعداد 398 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه و هنرستان شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 با روش طبقه ای نسبتی، به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های هراس اجتماعی کانر و همکاران، فرم کوتاه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ و براون و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون را تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با نرم افزار آماری SPSS-18 و آزمون آماری همبستگی و رگرسیون تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین تمام مؤلفه های طرح واره های ناسازگار اولیه با اضطراب اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. همچنین بین تمام مؤلفه های تاب آوری و اضطراب اجتماعی رابطه منفی معنی دار وجود داشت. علاوه بر این نتایج نشان داد که مؤلفه های طرد و بریدگی، تصور شایستگی فردی، گوش به زنگی و بازداری، جهت مندی و تأثیرات معنوی قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر بودند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر طرح واره های ناسازگار اولیه و تاب آوری تأثیر مهمی بر اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارند و باید در برنامه های پیشگیری و درمان اضطراب اجتماعی موردتوجه قرار گیرند.
پیش بینی رشد پس از سانحه بر اساس سبک های مقابله با استرس در بیماران تحت همودیالیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
93 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درمان با همودیالیز اثرات گسترده و همه جانبه ای بر بیماران دارد. این پژوهش با هدف پیش بینی رشد پس از سانحه بر اساس سبک های مقابله ای انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. به این منظور از بین کلیه بیماران مراجعه کننده به مراکز دیالیز شهر کرج در سال 1397 تعداد 219 بیمار به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای و رشد پس از سانحه پاسخ دادند. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و تحلیل رگرسیون چندگانه توسط نرم افزار SPSS نسخه 25 تجزیه وتحلیل شد . یافته ها: نتایج نشان داد که تنها راهبرد مسئلهمدار (97/5,t=001/0p<)، سهم معناداری در پیشبینی رشد پس از سانحه دارد و راهبردهای هیجانمدار و اجتنابی سهم معناداری در تبیین رشد پس از سانحه ندارند.ضریب استانداردشده ی بتا نشان میدهد که راهبرد مسئله مدار 446/0 در پیشبینی رشد پس از سانحه سهم داشته است . نتیجه گیری: بیمارانی که از سبک مقابله مسئله محور استفاده می کنند، کنترل بیشتری بر شرایط استرس زا داشته و به احتمال بالاتری به رشد پس از سانحه می رسند.
اثربخشی آموزش تصویرسازی ارتباطی بر الگوهای ارتباطی و فرسودگی زناشویی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آذر ۱۳۹۸ شماره ۹ (پیاپی ۴۲)
103-110
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تصویرسازی ارتباطی بر الگوهای ارتباطی و فرسودگی زناشویی در زوجین انجام شد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی بوده و ازنظر روش، نیمه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. در این پژوهش، روش نمونه گیری از زوجین مراجعه کننده به کلینیک خصوصی در مرکز شهر تهران، از نوع نمونه گیری داوطلبانه بود. نمونه پژوهش شامل 30 زوج داوطلب شهر تهران بود که در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) قرار گرفتند. سپس برای زوجین گروه آزمایش آموزش تصویرسازی ارتباطی در 10 جلسه به شکل گروهی اجرا شد. اما برای گروه کنترل جلسات تشکیل نشد. جهت گرداوری اطلاعات از پرسشنامه فرسودگی زناشویی پاینز (1996) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984) استفاده گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر انجام شد. نتایج نشان داد، آموزش تصویرسازی ارتباطی بر افزایش الگوی ارتباطی سازنده و کاهش الگوهای ارتباطی اجتنابی متقابل، ارتباط توقع کناره گیری و فرسودگی زناشویی زوجین تأثیر دارد و این تأثیر تا زمان پیگیری تداوم یافت. با توجه به نتایج پیشنهاد می گردد از این رویکرد در جهت بهبود هرچه بیشتر الگوهای ارتباطی و کاهش فرسودگی زناشویی زوجین استفاده شود.
اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر نیمرخ حافظه فعال و حافظه آینده نگر دانش آموزان کم شنوا
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کم شنوایی بر ابعاد مختلف زندگی تأثیر می گذارد درحالی که استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه با نتایج مطلوبی همراه است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر نیمرخ حافظه فعال و حافظه آینده نگر دانش آموزان کم شنوا انجام شد. روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش ۲۴ پسر کم شنوا که به روش در دسترس از مدارس شهرکرد انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به دو گروه ۱۲ نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه را در ۱۰ جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزارهای پژوهش مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان و پرسشنامه حافظه آینده نگر گذشته نگر بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر نیمرخ حافظه فعال و حافظه آینده نگر آزمودنی ها تأثیر معناداری داشت (۰/۰۰۰۱ P< ). نتیجه گیری: از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه می توان برای بهبود حافظه فعال و حافظه آینده نگر دانش آموزان کم شنوا بهره برد و برنامه ریزی برای استفاده از این برنامه برای آن ها اهمیت ویژه ای دارد.
اعتیاد و روان شناسی مثبت گرا، بررسی اثربخشی درمان مثبت گرا بر شاخص شدت اعتیاد در مردان وابسته به مت آمفتامین، یک کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۶ (پیاپی ۳۹)
183-190
حوزههای تخصصی:
روان شناسی مثبت گرا شاخه ای نوین از علم روان شناسی به شمار می آید که تکیه بر توان مندی ها را جایگزین نگاه آسیب شناختی نموده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بهزیستی درمانی بر شاخص شدت اعتیاد در مردان وابسته به محرک انجام شد. در یک مطالعه تجربی تک سایت در قالب کارآزمایی بالینی تصادفی با گروه کنترل و پیش آزمون و پس آزمون پنجاه مرد (سنین 45-18 با میانگین سنی: 4/29) در فاز پرهیز از مصرف مت آمفتامین از بین مددجویان بستری در کمپ اقامتی (مواد محرک) شهرکرج با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و با استفاده از نرم افزار اکسل آفیس به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی(25= n ) و کنترل (25= n ) تخصیص داده شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه هفتگی (هر جلسه 50 دقیقه) تحت درمان گروهی بهزیستی رایف قرار گرفت و گروه کنترل صرفا درمان های روتین مرکز را دریافت نمود. سپس، دو گروه در دو نوبت پیش آزمون و پس آزمون توسط پرسشنامه شدت اعتیاد (میزان پاسخ دهی=92%) مورد ارزیابی قرار گرفتند. از شرکت کنندگان دو بار در هفته تست ادرار با آستانه مفروض سی صد نانوگرم در میلی لیتر به منظور احراز اطمینان از پایبندی به پرهیز از مصرف به عمل آمد. داده ها توسط آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین داده های کیفی حاصل از ارزیابی های دموگرافیک کدگذاری و به کمک ابزار تحلیل داده های کیفی Atlas.ti-5.2 مورد تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که بهزیستی درمانی تاثیر معناداری بر بهبود شاخص شدت اعتیاد با فاصله اطمینان 4/26 (95/33-85/18) ایفا نموده است (01/00> p ). یافته های این پژوهش می تواند در ارزیابی، طرح ریزی مداخلات درمانی و مسیر پژوهش های آتی در مصرف کنندگان مت آمفتامین سودمند باشد.
ساخت و اعتبارسنجی پرسشنامه سلامت خانواده ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
138-160
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سلامت خانواده ایرانی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش عبارت بود از تمامی خانواده های شهر تهران در سال ۱۳۹۶ که حداقل دارای یک فرزند بودند. ۸۵۳ نفر از والدین شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و نمونه پژوهش را تشکیل دادند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از مقیاس های عملکرد خانواده (اپشتاین، بالدوین و بیشاب، ۱۹۸۳)، رضایت زناشویی انریچ (اولسون و همکاران، ۱۹۸۹) و پرسشنامه محقق ساخته سلامت خانواده ایرانی ( IFHQ ). برای بررسی روایی سازه از همبستگی درونی و تحلیل عاملی استفاده شد. همچنین به منظور بررسی پایایی از روش ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی پس از دو هفته استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد پرسشنامه سلامت خانواده ایرانی برخوردار است. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که این پرسشنامه دارای ۵ زیرمقیاس فردی، زناشویی، والدگری، خانوادگی و فرهنگی اجتماعی است. همچنین میزان پایایی بازآزمایی کل مقیاس ۹۱/۰ و برای زیرمقیاس های فردی ۷۷/۰، زناشویی ۸۹/۰، والدگری ۸۱/۰، خانوادگی ۹۲/۰ و فرهنگی اجتماعی ۷۸/۰ به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به ویژگی های روانسنجی مطلوب پرسشنامه سلامت خانواده ایرانی جهت نیل به اهداف پژوهشی و درمانی در جمعیت ایرانی قابل استفاده است.
برندینگ و رقابت در عرصه جهانی با تاکید بر تصاویر ذهنی شهروندان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : در آغاز قرن بیست و یکم، جهانی شدن به عنوان یکی از مهم ترین بحث های علمی جامعه بشری سبب شد تا شهرها در فضای رقابتی شدید برای کسب منافع اقتصادی قرار بگیرند. برای حضور مؤثر در این رقابت، شهرها باید دارای برندهایی به عنوان پارادایم جدید بازاریابی شهری باشند و به جذب سرمایه بپردازند. یکی از راه های شناسایی این برندها، بهره مندی از تصاویر ذهنی ساکنین شهر است. روش : پژوهش حاضر که از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش کیفی است، درصدد است با استفاده از تصویر ذهنی فعلی شهروندان "دِنا"ی شهر مشهد و مؤلفه های قابل برند شدن آن به عنوان دومین کلان شهر مذهبی جهان را شناسایی کند و با شناسایی قسمت های فراموش شده آن راهکارهایی برای استفاده از حداکثر توان شهر ارائه کند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند از شهروندان مشهد که در انتها تعداد آنها به 400 نفر رسید و توزیع آنها در مناطق 13گانه نیز رعایت شد، خواسته شد تا تصویر ذهنی خود را از شهر مشهد ترسیم و پنج نقطه از به یادماندنی ترین نقاط شهر را به ترتیب اولویت ذکر کنند. یافته ها: یافته ها نشان داد، مهم ترین عناصر یا برندهای شهر مشهد حرم رضوی، پارک ملت، میدان شهدا، کوهسنگی و وکیل آباد است. دِنای شهر عمدتاً به فضای اطراف حرم رضوی و مسیرهای منتهی به آن محدود شده است. درصد قابل توجهی از محدوده هویتی و قدیمی شهر نظیر بولوار شهید قرنی، فردوسی، معلم و عبدالمطلب به عنوان فضاهای گمشده در تصورات ذهنی شهروندان و دِنای شهر جایگاه مناسب نداشت. در صورت برندسازی آنها می توان منافع اقتصادی بسیار برای شهر و شهروندان ایجاد کرد. نتیجه گیری : نتایج نشان داد استفاده از ادراک و تصورات ذهنی ساکنین از شهر، نقش موثر در شناسایی فضاهای گمشده و ایجاد برندسازی در عرصه ملی و فراملی دارد که باید به صورت ویژه مورد توجه قرار گیرد.
بررسی روایی تشخیصی نسخه سوم مقیاس توانایی های شناختی وودکاک جانسون در دانش آموزان نارسایی های ویژه در یادگیری شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روایی تشخیصی نسخه سوم مقیاس توانایی های شناختی وودکاک جانسون در دانش آموزان ناتوان یادگیری شهر اهواز بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر با ناتوانی یادگیری از پایه اول تا پنجم مقطع ابتدایی شهر اهواز بود. که درسال تحصیلی92- 1391 از مراکز دولتی و غیر دولتی مشکلات ویژه ی یادگیری این شهر خدمات ویژه آموزشی - درمانی دریافت می کردند. نمونه تحقیق شامل 60 دانش آموز ناتوان یادگیری بود که به روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از نسخه چهارم تکمیل یافته مقیاس های هوشی وکسلر و نسخه سوم مقیاس توانایی های شناختی وودکاک جانسون استفاده شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. روش گرد آوری اطلاعات به صورت میدانی و روش اجرا به صورت انفرادی و چهره به چهره بود؛ جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند محاسبه فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و منحنی راک استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که هوشبهر دانش آموزان ناتوان یادگیری «حافظه فعال» و «مقیاس کل» کمتر از دانش آموزان عادی می باشند. همچنین تفاوت معنی داری بین عوامل شباهت ها، واژگان، فهمیدن، اطلاعات، استدلال کلمه، مفاهیم تصویر، ظرفیت عدد، توالی عدد- حرف و نمادیابی با نمرات تراز در دانش آموزان ناتوان یادگیری وجود دارد و عوامل شباهت ها، واژگان، فهمیدن، اطلاعات، استدلال کلمه، مفاهیم تصویر، ظرفیت عدد، توالی عدد- حرف و نمادیابی در تشخیص دانش آموزان ناتوان یادگیری دارای روایی تشخیصی می باشند.