ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۷۸۱ تا ۱۳٬۸۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۱۳۷۸۱.

ساخت و بررسی اثر بسته آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهی کاهش اهمال کاری تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اهمال کاری ذهن آگاهی خودکارآمدی اضطراب امتحان عزت نفس کمال گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۸ تعداد دانلود : ۶۲۱
اهداف اهمال کاری تحصیلی، تمایلی غیرمنطقی در به تأخیرانداختن انجام تکالیف تحصیلی و شیوع آن بسیار گسترده است. این پژوهش به منظور ساخت و بررسی اثر بسته آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهی و تأثیر این بسته بر کاهش اهمال کاری تحصیلی تدوین شده است. مواد و روش ها بسته آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهی کاهش اهمال کاری تحصیلی، بر اساس تکنیک های ذهن آگاهی و پیشینه پژوهشی مربوط به اهمال کاری تحصیلی با درنظر گرفتن سازه های مؤثر بر آن، از جمله خودکارآمدی، اضطراب امتحان، عزت نفس و کمال گرایی ساخته شد. جامعه این پژوهش تمام دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بودند که در سال تحصیلی 97-1396 در این دانشگاه مشغول تحصیل بودند. در طرحی شبه آزمایشی 36 آزمودنی انتخاب شدند و برای بررسی اثر بسته آموزشی، از دانشجویان در گروه آزمایش و کنترل پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد و مرحله پیگیری نیز روی آن ها اجرا شد. یافته ها آزمون تحلیل واریانس آمیخته نشان داد بسته آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهیِ کاهش اهمال کاری تحصیلی بر افزایش ذهن آگاهی (001/0P<، 87/02F=) و کاهش اهمال کاری تحصیلی (001/0P<، 67/44F=) تأثیر داشته است. نتایج نشان داد خودکارآمدی ، اضطراب امتحان، عزت نفس و کمال گرایی شرکت کنندگان در پس آزمون و پیگیری تغییر معناداری نسبت به پیش آزمون داشته اند. نتیجه گیری به طور کلی این پژوهش نشان داد بسته آموزشی در دو مرحله پس آزمون و پیگیری باعث افزایش ذهن آگاهی و کاهش اهمال کاری تحصیلی در مقایسه با گروه کنترل می شود؛ از این رو بسته آموزشی می تواند روشی مؤثر در کاهش اهمال کاری تحصیلی باشد. این نتایج برای متخصصان بالینی و تربیتی کاربردی است.
۱۳۷۸۲.

The comparison of the motivation and personality risk profile in different substance use(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: substance use motivation personality risk profile Opium methamphetamine

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۲۵۷
Objective: This study investigates the different motives and substance use risk profile in opium and methamphetamine use. Method: The statistical sample includes Seventy-eight individuals with substance use history referred to drop-in center (DIC) that completed research instruments including demographic information (researcher-made questionnaire), substance use motives (Hecimovic, Barrett, Darredeau, and Stewart, 2014), and substance use risk profile scale (Woicik et al., 2009). Multivariate analysis of variance utilized for data analysis based on SPSS-24. Results: The results of the MANOVA indicated that availability, relaxation, enjoying, and sexual motives are significantly higher in individuals using methamphetamine. Also, the results of the substance use risk profile represent that there are significant differences in anxiety sensitivity, sensation-seeking, and impulsivity in opium and methamphetamine use. Conclusions: Findings indicate the important role of motives and substance use risk profile in the tendency to the different types of substances. These various motives and personality risk factors should be considered in educational settings and psychological treatment for different types of substance use, especially opiate or stimulating substances.
۱۳۷۸۳.

بازشناسی چهره با استفاده از مدل بهبود یافته HMAX(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل سلسله مراتبی HMAX بیومتریک تشخیص چهره یادگیری اتوماتا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۲ تعداد دانلود : ۴۶۴
مقدمه: سیستم شناسایی چهره، یک سیستم بیومتریک است که با استفاده از روش های هوشمند اتوماتیک، هویت انسان را بر اساس ویژگی های فیزیولوژیکی تشخیص می دهد و تایید می کند. هدف از این پژوهش، بهره گیری از مدل HMAX بهبود یافته برای بازشناسی چهره است. HMAX مدل بایولوژیکی الهام گرفته از سیستم بینایی انسان است. در این مقاله برای بهبود عملکرد مدل HMAX از اتوماتای یادگیر، بهره گرفته شده است. اتوماتا، دارای پارامترهای آزاد الفا و بتا است، قدرت پیشگویی در محیط های غیر قطعی را دارد و برای بالا بردن نرخ بازشناسی چهره انسان، به کار می آید. روش : ورودی مدل پیشنهادی، دیتا با استاندارد FEI ، شامل تصاویر ۲۰۰ فرد اهل برزیل است. پس از خواندن تصاویر با دستورات نرم افزار MATLAB ، تصاویر خوانده شده وارد مرحله استخراج ویژگی می شود. استخراج ویژگی با فیلترهای مدل HMAX انجام می شود. برای محاسبه نرخ بازشناسی چهره، ویژگی های استخراج شده با مدل HMAX ، دسته بندی می شود. پارامترهای مدل HMAX ، با اتوماتای یادگیر تعیین می شود. HMAX ، مدل سلسله مراتبی با ساختار چهار لایه ای C 2 , S 2 , C 1 , S 1 برای تشخیص ویژگی های ریز تصاویر است. به دلیل نمایش کارایی مدل پیشنهادی، مدل HMAX بهبود یافته با مدل رقیب الگوریتم Genetic ، مقایسه شده است. یافته ها: نتایج تحلیل دیتا ست، نرخ بازشناسی چهره را 08/94 درصد نشان داده است. نتیجه گیری : با توجه به نتایج این پژوهش مدل HMAX بهبود یافته، نرخ بازشناسی چهره را با دقت بالاتری نسبت به الگوریتم Genetic ، نشان داد.
۱۳۷۸۴.

مقایسه تأثیر شیوه های آموزشی (کودک محور و معلم محور) بر تحول مهارت های حرکتی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش های آموزشی آموزش کودک محور و معلم محور مهارت های حرکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۱ تعداد دانلود : ۵۷۷
زمینه و هدف: مهارت های حرکتی بنیادی، پایه مهارت های پیشرفته ورزشی است و این مهارت ها باید در سنین پیش دبستانی و دبستانی مورد توجه قرار گیرند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر شیوه های آموزشی کودک م حور و معلم محور بر تحول مهارت های حرکتی درشت کودکان پیش دبستانی بود. روش: این پژوهش از نوع علی -مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان مهدکودک های شهرستان کاشان در 92-93 بود که تعداد 78 کودک از سه مهدکودک (49 دختر و 29 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. کودکان بر حسب روی آورد آموزشی در حال اجرای مهد کودک ها به دو گروه کودک محور و معلم محور تقسیم شدند. در گروه معلم محور، مربی مرکز فعالیت های خود را به صورت برنامه های رایج و سیستماتیک؛ و در گروه کودک محور، مربی مرکز با دادن آزادی عمل و فرصت بازی به کودکان، فعالیت آموزشی خود را اجرا کردند و پژوهشگر بعد از مشاهده و ارزیابی شیوه آموزشی هر دو شیوه، به اندازه گیری مهارت های حرکتی پایه کودکان پرداخت. ارزیابی و پایش مهارت های حرکتی کودکان به مدت 3 هفته و هر هفته 3 جلسه یک ساعته، ادامه پیدا کرد. از آزمون تحول حرکتی درشت-2 اولریخ (2000) برای اندازه گیری مهارت های حرکتی بنیادی استفاده شد و برای مقایسه بین دو گروه، تحلیل واریانس چندمتغیره به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد گروه آموزش کودک محور در تحول مهارت های دستکاری، برتر از گروه معلم محور بوده ولی در مهارت های جابجایی، تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد (0/05< p ). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد در روی آورد آموزشی کودک محور، شرایطی فراهم می شود که منجر به افزایش فعالیت بدنی و بازی کودکان می شود که در نهایت منجر به تسهیل تحول مهارت های دستکاری در کودکان پیش دبستانی می شود. در نتیجه می توان بیان داشت اتخاذ شیوه تدریس کودک محور، نیاز کودکان به تشویق، فرصت تمرین کردن، و بازی را به خوبی برآورده می سازد.
۱۳۷۸۵.

تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش شفقت به خود، تحمل پریشانی، و تنظیم هیجان در دانش آموزان با اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعهد و پذیرش شفقت به خود تحمل پریشانی تنظیم هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۷ تعداد دانلود : ۵۱۶
زمینه و هدف: ا ضطراب اجتماعی یکی از ناتوان کننده ترین اختلالات اضطرابی است که در زندگی شخصی، تعاملات اجتماعی، زندگی حرفه ای، و سایر ابعاد زندگی فرد، سازش نایافتگی ایجاد می کند. در این ارتباط پژوهش حاضر با هد ف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش شفقت به خود، تحمل پریشانی، و تنظیم هیجان در دانش آموزان با اختلال اضطراب اجتماعی انجام شده است. روش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه مبتلابه اختلال اضطراب اجتماعی شهر تهران در زمستان 1395 بودند که از بین آنها تعداد 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفرِ آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل چهار پرسشنامه استاندارد اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، 2000)، شفقت به خود (نوربالا، 1392)، تحمل پریشانی (سیمون و همکاران، 2005)، و تنظیم هیجان (گارنفکس و همکاران، 2001) بوده است . برنامه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در 8 جلسه برای گروه آزمایش انجام شد. در پایان داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش شفقت به خود، افزایش تحمل پریشانی، و تنظیم هیجان دانش آموزان تأثیر داشته است. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب اجتماعی (288/817 F= ، 0/535= η ، 0/05 p< )، افزایش شفقت به خود کلی (149/196 F= ، 0/62= η ، 0/05>p ) ، تحمل پریشانی کلی (352/88 = F ، 0/56= η ، 0/05>p ) ، و تنظیم هیجان (185/842 F= ، 0/57= η ، 0/05>p ) معنادار بوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به دانش آموزان آموخته می شود که به جای اجتناب فکری و عملی از افکار و موقعیت هایی که در در جمع با آنها روبرو می شوند با افزایش پذیرش روانی و ذهنی نسبت به تجارب درونی، با اضطراب اجتماعی مقابله کنند. همچنین رویارویی فعال و مؤثر با افکار و احساسات، تغییر نگاه نسبت به خود، و بازنگری در ارزش ها و اهداف زندگی را می توان از عوامل اصلی مؤثر در روش درمان پذیرش و تعهد دانست.
۱۳۷۸۶.

طراحی و ارزیابی اثربخشی مداخله رفتاری بر کاهش قلدری جسمانی و بهبود پیوند با مدرسه در دانش آموزان: روی آورد مدرسه محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیوند با مدرسه قلدری مداخله رفتاری مدرسه-محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۱ تعداد دانلود : ۷۰۵
زمینه و هدف: قلدری مدرسه محور در مدارس سراسر دنیا به عنوان یک نگرانی جدی مطرح شده است؛ بنابراین استفاده از راهبردهای مداخله ای کارآمد به منظور مدیریت رفتارهای قلدری در مدارس برای پژوهشگران و روان شناسان، ضرورت دارد. مداخله در زمینه قلدری نیازمند اتخاذ روی آوردی مدرسه محور است که دانش آموزان قلدر، همسالان، و معلمان را در برگیرد؛ در نتیجه هدف پژوهش حاضر طراحی و ارزیابی اثربخشی مداخله رفتاری مدرسه محور بر رفتار قلدری و پیوند با مدرسه دانش آموزان قلدر بود. روش: در پژوهش حاضر، طرح شبه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه مورد استفاده قرار گرفت. آزمودنی های پژوهش شامل 30 دانش آموز قلدر، 15 دانش آموز طرفدار قلدر، و 4 معلم پایه پنجم ابتدائی از مدارس دولتی شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، خوشه ای تک مرحله ای، و روش غربالگری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل فرم نام گذاری همسالان (پکاریک و همکاران، 1976)، فرم نام گذاری معلمان (ورتایمر-لارسون و همکاران، 1991)، فرم نام گذاری طرفداران قلدر (سالمیوالی و همکاران، 1996)، مقیاس قلدری ایلی نویز (اسپلج و هولت، 2001)، و مقیاس پیوند با مدرسه (سرنکویچ و جوردانو، 1992) بود. همچنین، مداخله رفتاری مدرسه محور در هشت جلسه یک ساعته و در طی 8 هفته به صورت گروهی اجرا شد. از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله رفتاری مدرسه محور به طور معنی داری باعث کاهش قلدری و کتک کاری و همچنین، افزایش دلبستگی به معلم و مدرسه، و مشارکت تحصیلی دانش آموزان قلدر شده است (0/001 p˂ ، 9/78=F ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر مداخله رفتاری مدرسه محور از طریق آموزش مدیریت رفتار به قلدرها، معلمان، و طرفداران قلدر، بر کاهش مؤلفه های قلدری و بهبود پیوند با مدرسه، اثربخش است و می تواند به عنوان روش مداخله مناسب برای کودکان واجد رفتارهای قلدری جسمانی استفاده شود. به علاوه، یافته های این پژوهش می تواند برای مشاوران مدارس، روان شناسان تربیتی، و معلمان در بهبود پیوند با مدرسه کودکان،کمک کننده باشد .
۱۳۷۸۷.

مقایسه انعطاف پذیری شناختی، اجتناب شناختی و ناگویی خلقی در دانش آموزان پسر با و بدون اختلال لکنت زبان

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری شناختی اجتناب شناختی ناگویی خلقی اختلال لکنت دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۸ تعداد دانلود : ۵۷۹
مقدمه: مبتلایان به لکنت مانند سایر افراد مستعد رنج بردن از ترس ها، استرس، نگرانی ها و اضطراب هستند. هدف: هدف از این پژوهش مقایسه انعطاف پذیری شناختی، اجتناب شناختی و ناگویی خلقی در دانش آموزان پسر با و بدون اختلال لکنت زبان مقطع متوسطه شهر تهران است. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ تشکیل دادند. از میان نواحی آموزش و پرورش، ناحیه ۱۸ به صورت تصادفی انتخاب و از بین تمامی مدارس ناحیه آموزشی مذکور، تعداد ۳۰ دانش آموز پسر دارای اختلال لکنت زبان به روش نمونه گیری هدفمند و ۳۰ دانش آموز پسر بدون لکنت زبان به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های انعط اف پ ذیری ش ناختی دنیس و ون دروال، اجتناب شناختی سکستون و داگاس، ناگویی خلقی تورنتو و شدت لکنت رایلی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که نمرات میانگین دانش آموزان دارای اختلال لکنت در مقایسه با همتایان عادی در انعطاف پذیری شناختی پایین تر، اما در اجتناب شناختی و ناگویی خلقی بالاتر است (۰/۰۵ p< ). نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به اختلال لکنت نسبت به همتایان عادی خود در متغیرهای انعطاف پذیری شناختی ضعیف تر و در اجتناب شناختی و ناگویی خلقی نسبت به افراد عادی بالاترند.
۱۳۷۸۸.

روابط ساختاری معنا در زندگی، اقدام برای رشد شخصی، جهت گیری زندگی و خرد با اصالت شخصیت دانشجویان

کلیدواژه‌ها: معنا در زندگی رشد شخصی جهت گیری زندگی خرد اصالت شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۶۳۵
مقدمه: شخصیت و سازه های مرتبط با آن همواره به عنوان یکی از زمینه های مطالعاتی حوزه روان شناسی و روان پزشکی مطرح بوده است. هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی روابط ساختاری معنا در زندگی، رشد شخصی، جهت گیری زندگی و خرد با اصالت شخصیت انجام شد. روش: با طرح یک مدل ساختاری فرضی از روابط بین متغیرهای پژوهش، تعداد ۱۶۶ نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان (۸۵ نفر پسر و ۸۱ نفر دختر) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس های معنا در زندگی ( MLQ )، جهت گیری زندگی شی یر و کارور (۱۹۸۵)، اقدام برای رشد شخصی رابیتشک (۱۹۹۸)، مقیاس سه بعدی خرد (آردلت، ۲۰۱۰) و مقیاس شخصیت اصیل وود و همکاران (۲۰۰۸) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین مؤلفه های جهت گیری زندگی، معنا در زندگی، رشد شخصی و خرد با اصالت شخصیت در دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد که خوش بینی، اقدام برای رشد شخصی و خرد رابطه قابل توجهی با اصالت شخصیت دانشجویان دارند. یافته ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی متغیرهای پژوهش حمایت کرد و نتایج حاکی از وجود همبستگی معنادار بین مؤلفه های جهت گیری زندگی، اقدام برای رشد شخصی، اصالت شخصیت و معنا در زندگی بود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر علاوه بر تلویحات کاربردی، چارچوب مفیدی را در رابطه با شناسایی مؤلفه های پیش بینی کننده کسب و رشد اصالت شخصیت در دانشجویان فراهم می کند.
۱۳۷۸۹.

روایی و پایایی مقیاس مسئولیت پذیری شخصی برای نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئولیت پذیری شخصی نوجوانان اعتباریابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۳ تعداد دانلود : ۱۵۲۲
هدف از پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی مقیاس مسئولیت پذیری شخصی برای نوجوانان (مرگلر و شیلد، 2016) بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی اول و دوم شهرستان فیروزآباد بودند که در سال 97-1396 به تحصیل اشتغال داشتند. شرکت کنندگان شامل300 دانش آموز (111 دختر و 189 پسر) متوسطه اول و دوم بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. این مقیاس پس از ترجمه فارسی و تایید روایی ترجمه مورد مطالعه ی مقدماتی قرار گرفت. نتایج تحلیل عامل اکتشافی حاکی از وجود دو عامل مجزای کنترل شناختی/پاسخ گویی و کنترل رفتاری/ هیجانی بود که بر روی هم 28/59 درصد واریانس کل نمرات را تبیین می کردند. پایایی ابزار نیز مطلوب بود و ضریب آلفای کرانباخ برای کنترل شناختی/پاسخ گویی برابر با 93/0 و برای کنترل رفتاری/ هیجانی 70/0 بدست آمد. نتیجه آن که این ابزار برای اندازه گیری مسئولیت پذیری شخصی دانش آموزان دوره ی اول و دوم متوسطه که در سنین نوجوانی قرار دارند با دو عامل مناسب به نظر می رسد
۱۳۷۹۰.

اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شده کودکان با آسیب فلج مغزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی مشکلات رفتاری فلج مغزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۶ تعداد دانلود : ۵۸۷
اهداف پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شده کودکان با آسیب فلج مغزی، صورت گرفته است. مواد و روش ها پژوهش از نوع شبه آزمایشی طرح پیش آزمون و پس آزمون و پی گیری بود و از طرح پیش آزمون پس آزمون و پی گیری استفاده شد. جامعه آماری، تمامی کودکان ۸-۶ سال با آسیب فلج مغزی مرکز توان بخشی رفیده واقع در شهر تهران بود. برای انتخاب نمونه تعداد ۳۰ کودک با آسیب فلج مغزی به صورت دردسترس و تصادفی در دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مشکلات رفتاری با آزمون سیاهه رفتار کودک در پیش آزمون و پس آزمون و پی گیری سنجیده شد. بازی درمانی کودک محور به مدت ۱۶ جلسه، دو بار در هفته بر روی گروه آزمایش انجام شد. با گذشت سه ماه از مداخله بازی درمانی کودک محور، آزمون پی گیری برای بررسی تداوم، تثبیت و تعمیم نتایج حاصل از مداخله اجرا شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیره با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها در مرحله پس آزمون، بازی درمانی کودک محور بر کاهش اضطراب، افسردگی، قانون شکنی و پرخاشگری کودکان با آسیب فلج مغزی، به صورت معنادار و اثربخش و در مقایسه با یافته های مرحله پیش آزمون باثبات بود. نتیجه گیری با توجه به تفاوت معنادار بازی درمانی کودک محور در کاهش مشکلات رفتاری درونی سازی و برونی سازی شده کودکان با آسیب فلج مغزی مؤثر است و نتایج این تحقیق را در مراکز نگهداری، درمانی و خدماتی مختص کودکان با آسیب فلج مغزی می توان به کار برد.
۱۳۷۹۱.

پیش بینی نمایه توده بدنی بر اساس سبک های خوردن و دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان سبک های خوردن نمایه توده بدنی چاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۳۴۷
چاقی یکی از معضلات بهداشتی کشورهای در حال توسعه و پیشرفته می باشد و در کل جهان با سرعت هشدار دهنده ای به خصوص در کودکان و نوجوانان رو به افزایش است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های خوردن و دشواری در تنظیم هیج ان با نمایه توده بدنی در دانش آموزان چاق انج ام گرفته است. بدین منظور از 632 نفر جامعه آماری دانش آموزان دختر چاق مقطع متوسطه دوم شهر رشت، تعداد 240 نفر بر اساس جدول مورگان به روش نمونه گی ری خوشه ای انتخاب شدند. کلیه نمونه ها بعد از محاسبه قد، وزن و نمایه توده بدنی به پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان ( DERS ) و پرسشنامه عادات خوردن داچ ( DEBQ ) پاسخ دادند. داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر رابطه معنادار نمایه توده بدنی با سبک های خوردن هیجانی و بیرونی و دشواری در تنظیم هیجان بود. به طوری که نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از تبیین 7/40 درصد از نمایه توده بدنی بر اساس سبک های خوردن و دشواری در تنظیم هیجان بود. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که به واسطه تعامل سبک های خوردن و عدم مدیریت تنظیم هیجان، افراد از رفتار خوردن هیجانی و بیرونی به عنوان وسیله ای برای رویارویی با مسائل و مشکلات استفاده می کنند.
۱۳۷۹۲.

آزمون نقش میانجی هوش عاطفی در رابطه بین سرمایه روانشناختی و کارگریزی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه روان شناختی هوش عاطفی کارگریزی شغلی دانشگاه آزاد اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۴۰۳
این پژوهش با هدف آزمون نقش میانجی هوش عاطفی در رابطه بین سرمایه روان شناختی و کارگریزی شغلی انجام شد. روش پژوهش از لحاظ هدف، بنیادی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی 120 کارمند دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد می باشد. بر اساس جدول کرجسی-مورگان 92نفربه شیوه تصادفی ساده بعنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش عبارتست از پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) با 24 گویه و پرسشنامه هوش عاطفی گلادسون (2009) با 20 گویه و پرسشنامه کارگریزی شغلی رافعیان (1392) با 10 گویه که دارای روایی صوری و محتوایی بودند. پایایی بوسیله آلفای کرونباخ به ترتیب 81/0، 88/0 و 71/0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 18 و PLS استفاده شد. با توجه به مقدار بدست آمده برای GOF به میزان 0.257، برازش مناسب مدل کلی تأیید می شود. مقدار ضریب مسیر میان سرمایه روان شناختی و هوش عاطفی 64/0 است. مقدار ضریب مسیر بین هوش عاطفی و کارگریزی شغلی 61/0- است. یافته ها نشان داد بین سرمایه روان شناختی و کارگریزی شغلی با نقش میانجی هوش عاطفی رابطه وجود دارد.
۱۳۷۹۳.

اثربخشی هیپنوتیزم درمانگری شناختی بر کاهش تنیدگی ادراک شده بیماران دچار مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیپنوتیزم درمانگری شناختی تنیدگی ادارک شده تنیدگی ادراک شده مثبت تنیدگی ادراک شده منفی مالتیپل اسکلروزیس (ام اس)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۵۴۷
زمینه: مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری ناتوان کننده و مزمن مغز و نخاع می باشد که موجب بروز نشانه های مرضی گسترده ای شامل حرکات عضلانی، تعادل و بینایی و اختلالات روانشناختی مانند اضطراب، افسردگی و تنیدگی می گردد و اثرات مهمی بر زندگی این بیماران می گذارد. اما آیا هیپنوتیزم درمانگری شناختی می تواند تنیدگی این بیماران را کاهش دهد وکیفیت زندگی آنها را بهبود بخشید؟ هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی هیپنوتیزم درمانگری شناختی بر کاهش تنیدگی ادراک شده بیماران دچار ام اس بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 236 بیمار دچار ام اس از نوع عودکننده - فروکش کننده مراجعه کننده به یک کلینیک خصوصی مغز و اعصاب واقع در شهر تهران در بازۀ زمانی دی 1396 تا خرداد 1397 بود. بدین منظور 30 نفراز این جامعه با روش نمونه گیری در دسترس بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و سپس به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش وگواه گمارده شدند. پرسشنامه تنیدگی ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) توسط آزمودنی های هردوگروه در مراحل قبل، بعد از مداخله و پیگیری کامل گردید. درمان انفرادی در 8 جلسه یک ساعته هفتگی بر اساس پروتکل اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی برکاهش تنیدگی ادراک شدۀ بیماران دچار ام اس (محقق ساخته، 1397) به گروه آزمایش ارائه و داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که اجرای هیپنوتیزم درمانگری شناختی منجر به کاهش معنادار میانگین نمرات مؤلفه های تنیدگی ادراک شده منفی، مثبت و تنیدگی ادراک شده کل درگروه آزمایش شده است (0/01> p ). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر هیپنوتیزم درمانگری شناختی روش مؤثری برای کاهش پایدار تنیدگی ادراک شده در بیماران دچار ام اس است.
۱۳۷۹۴.

بررسی اثربخشی آموزش خود-دلسوزی شناختی بر تغییر سبک های تبادل اجتماعی زوجین متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سبک های تبادل اجتماعی خود-دلسوزی شناختی زوجین طلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۹ تعداد دانلود : ۴۹۶
زمینه و هدف: بر اساس تبیین های نظری متفاوت از نظریه تبادل اجتماعی، کاهش تبادلات منفی و ارتقاء تبادلات مثبت هدف منطقی هر مداخله زوج درمانی هست. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خود-دلسوزی شناختی (cognitive self-compassion training) بر سبک های تبادل اجتماعی (Social Exchange Styles) زوجین بود. مواد و روش ها: این مطالعه نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره دادگستری، بهزیستی و خصوصی شهرضا در هفت ماهه اول سال ۱۳۹۶ بود (زوج ۳۰۰ =N). نمونه شامل ۳۰ زوج داوطلب بود که به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. در گروه آزمایش ۱۰ جلسه آموزش ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. شرکت کنندگان در پژوهش در سه موقعیت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس سبک های تبادل اجتماعی (Social Exchange Styles Scale) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته (Mixed Model ANOVA) استفاده شد. یافته ها: آموزش خود-دلسوزی شناختی بر تغییر سبک های تبادل انصاف (۰۳۵/۰> p )، ارزیابی (۰۴۳/۰> p ) و سرمایه گذاری افراطی (۰۰۱/۰> p )، در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته و این تأثیر در پیگیری سه ماهه پایدار مانده است. همچنین نتایج نشان داد، در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش نمرات سبک های انصاف، ارزیابی و سرمایه گذاری زنان کمتر از مردان است (۰۰۱/۰> p )؛ که نشان می دهد آموزش خود-دلسوزی شناختی به طور معناداری بر کاهش برابری خواهی و ارزیابی دقیق هزینه سود زنان و نیز افزایش سرمایه گذاری مردان و باقی ماندن تأثیر مداخله در آنان مؤثرتر عمل نموده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان از آن به عنوان روش مداخله ای مؤثر برای کاهش برابری خواهی، نظارت دقیق هزینه- سود و افزایش سرمایه گذاری افراطی در روابط تبادلی زوجین استفاده کرد.
۱۳۷۹۵.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در محیط کار بر تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی در پرستاران بیمارستان های شهر اهواز

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تعارض بین فردی تجربه بی نزاکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۲۴۶
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی در پرستاران انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر اهواز در سال 1397 بود. در این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 40 نفر از پرستاران با در نظر گرفتن معیارهای ورود به مطالعه، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس تعارض بین فردی در محیط کار و مقیاس بی نزاکتی در محیط کار بود. در مورد گروه آزمایش، مداخله درمانی شامل 3 جلسه آموزش مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد در محیط کار بود، درحالی که اعضای گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه ازلحاظ تعارض بین فردی (426/160 = F، 001/0 = p) و تجربه بی نزاکتی (485/164 =F ، 001/0= p) تفاوت معنی داری وجود دارد. لذا می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی شده است.
۱۳۷۹۶.

نقش تعدیل کننده ذهن آگاهی در رابطه بین افسردگی، اضطراب و تنیدگی با بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی افسردگی اضطراب تنیدگی بهزیستی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۸۲
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تعدیلکننده ذهنآگاهی در رابطه بین افسردگی، اضطراب و تنیدگی با بهزیستی روانشناختی اجرا شد. شرکتکنندگان از بین مراجعهکنندگان به بیمارستان تریتا (شهر تهران) شامل 198 نفر (137 زن و 61 مرد) بودند. مقیاسهای آگاهی و توجه هشیارانه، افسردگی، اضطراب و تنیدگی و بهزیستی روانشناختی ریف را تکمیل کردند. به منظور بررسی نقش تعدیلکننده ذهنآگاهی در رابطه بین متغیرهای مستقل (افسردگی، اضطراب و تنیدگی) و متغیرهای وابسته (بهزیستی کلی و خردهمقیاسهای بهزیستی) از روش تحلیل تعدیلکنندگی موجود در افزونه تحلیل مسیر v3.0 SSECORP استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد ذهنآگاهی نقش تعدیلکننده معناداری (01/0>p) در رابطه بین 1. اضطراب و بهزیستی کلی، 2. اضطراب و خردهمقیاس تسلط بر محیط و همچنین افسردگی و خردهمقیاس تسلط بر محیط، و 3. کلیه متغیرهای مستقل و خردهمقیاس رشد شخصی دارد. تحلیلهای تعدیلکنندگی نشان داد که صفت ذهنآگاهی در مورد برخی از مشکلات هیجانی (همچون اضطراب) میتواند در شرایط هیجان بالا و پایین به یک اندازه خوب عمل کند، در حالی که در برخی موارد (مانند افسردگی و تنیدگی) تنها در شرایطی که هیجانهای منفی در سطح خفیف یا متوسط باشند، شاهد اثرات مثبت ذهنآگاهی به عنوان صفت هستیم.
۱۳۷۹۷.

درگیری تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی ایرانی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درگیری تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۱۹۲
در این پژوهش با استفاده از روش کیفی، به شیوه مصاحبه گروه کانونی و طرح نظریه داده بنیاد، به بررسی چگونگی ادراک و مفهوم سازی درگیری تحصیلی از دیدگاه دانش آموزان دبیرستانی (دوره متوسطه دوم) پرداخته شد. شرکت کنندگان در این پژوهش 52 نفر (26پسر و 26 دختر) از دانش آموزان دبیرستانی (پایه های 10، 11 و 12)، بین سنین 15 تا 17 سال با میانگین سنّی 16/4 بودند. دو گروه کانونی برای پسران و دو گروه کانونی برای دختران تشکیل و مصاحبه ها انجام گردید. پاسخ هایی که دانش آموزان در ارتباط با برداشت خود از درگیری تحصیلی ارائه دادند، در 8 مقوله کسب نمرات و معدل بالا، تکرار و تمرین و وقت گذاری، داشتن اراده قوی و خودتنظیمی، هدف گذاری و برنامه ریزی درسی، علاقه مندی به درس و مدرسه، لذّت بردن از مطالعه و یادگیری، توجّه و تمرکز داشتن بر تکالیف و آشنایی با فنون و روش های یادگیری طبقه بندی شد. نتایج کدگذاریها در مرحله باز و محوری نشان داد که درگیری تحصیلی برای دانش آموزان ایرانی شامل 5 مؤلّفه درگیری شناختی، درگیری رفتاری، درگیری هیجانی، درگیری انگیزشی و عاملیّت میباشد.
۱۳۷۹۸.

اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و هیجانی بر بهبود روابط بین فردی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: روابط بین فردی مهارت های اجتماعی و هیجانی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۱ تعداد دانلود : ۶۸۴
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و هیجانی بر بهبود روابط بین فردی در دانش آموزان بود. روش کار: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر کلیبر در سال تحصیلی 97-1396 بودند که از این جامعه، تعداد 44 دانش آموز در دو گروه آزمایش (22 دانش آموز) و کنترل (22 دانش آموز) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابتدا از بین مدارس شهر کلیبر تعداد یک مدرسه متوسطه به صورت تصادفی انتخاب شد. در مرحله بعد از آن مدرسه، دو کلاس دوره دوم متوسطه به صورت تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. به این صورت که ابتدا پرسشنامه روابط بین فردی به عنوان پیش آزمون استفاده شد و بعد برای گروه آزمایشی مهارت های اجتماعی و هیجانی آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. بعد از اجرای آموزش مهارت های اجتماعی و هیجانی دوباره پرسشنامه روابط بین فردی بر روی دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از پرسشنامه دشواری در روابط بین فردی و بسته آموزشی مهارت های اجتماعی و هیجانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون آماری تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی و هیجانی، بر روابط بین فردی دانش آموزان تأثیر دارد و باعث کاهش مشکلات بین فردی در دانش آموزان می گردد. نتیجه گیری: بنابراین آموزش مهارت های اجتماعی و هیجانی بر کاهش مشکلات بین فردی در دانش آموزان پیشنهاد می گردد.
۱۳۸۰۰.

تأثیر آموزش تحمل پریشانی بر توانایی تنظیم هیجانی و بهبود ﻧﺎرسایی ﻫیﺠﺎﻧی مبتلایان به اختلال نیمه بالینی خودارضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش تحمل پریشانی نارسایی هیجانی تنظیم هیجانی خودارضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۳ تعداد دانلود : ۶۹۱
زمینه و هدف: خودارضایی مکمل تمایل جنسی است که نیازی به وجود شریک جنسی نیست و به دلیل تغییرات هورمورنی دوران نوجوانی به طور ناگهانی، افزایش می یابد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تحمل پریشانی بر نارسایی ﻫیﺠﺎﻧی، تنظیم هیجانی، و تحمل پریشانی آزمودنی های 11 تا 14 سال دچار اختلال نیمه بالینی خودارضایی (4 فرد مبتلا به صورت تک بررسی) انجام شد. روش : در تک بررسی آزمایشی از نوع خط پایه چندگانه، فرایند درمان 8 جلسه ای بر روی چهار آزمودنی انجام شد. چهار بیمار سرپایی مبتلا به اختلال نیمه بالینی خودارضایی، قبل، حین، و پس از درمان با استفاده از پرسشنامه نارسایی هیجانی (تورنتو، 2005)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱) و ﺗﺤﻤﻞ ﭘﺮیﺸﺎﻧﯽ ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ (علوی، 2011) ارزیابی شدند و برای عینی سازی میزان بهبودی از فرمول درصدی بهبودی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش تحمل پریشانی به بهبود هیجانات، افزایش تنظیم هیجانی، و تحمل پریشانی منجر شد و میزان بهبودی در تأثیر نارسایی هیجانی 44/48 درصد، در تنظیم هیجانی 50/29 درصد، و در ﺗﺤﻤﻞ ﭘﺮیﺸﺎﻧﯽ ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ 58/39 درصد بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش تحمل پریشانی باعث می شود که آزمودنی های مبتلا به اختلال خودارضایی بتوانند هیجانات مثبت و منفی خود را شناسایی کنند و در نتیجه نارسایی هیجانی در آنها، کاهش یافته و توانایی تنظیم هیجان و سطح تحمل تنیدگی، افزایش می یابد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان