فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۵٬۹۰۱ تا ۱۵٬۹۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر احساس حقارت دختران نوجوان خانواده های طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر احساس حقارت دختران نوجوان خانواده های طلاق. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه ی نوجوانان دختر خانواده های طلاق شهر کرمانشاه در مقطع سنی ۱۸-۱۵ سال می باشد، که در مدارس مقطع متوسطه در سال تحصیلی (۹۵-۹۴ ) مشغول به تحصیل بودند. به همین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد ۱۸ نفر از دانش آموزان خانواده های طلاق انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی در ۸ جلسه ای طرحواره درمانی شرکت داده شده و گروه گواه بدون دریافت آموزش در نوبت انتظار قرار گرفتند. ابزار انداز ه گیری پرسشنامه ی احساس حقارت بود. داده های بدست آمده از طریق تحلیل کوواریانس تک متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین دو گروه از نظر احساس حقارت تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین گروه آزمایش از گروه گواه کمتر بود. یافته های این پژوهش نشان دهندة اثربخشی رویکرد طرحواره درمانی بر احساس حقارت دختران نوجوان خانواده های طلاق بود.
فرآیندهای شناختی در کودکان با نیازهای خاص: معرفی و کاربرد تئوری عصب روانشناختی PASS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: نظریه برنامه ریزی، توجه، پردازش همزمان و متوالی نوعی نظریه پردازش شناختی است که در طی چند سال گذشته توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. مقاله حاضر با هدف بررسی مروری این سازه در گروه کودکان با نیازهای ویژه نگاشته شده است.
نقش میانجی گر عزت نفس در رابطه بین چشم انداز زمان و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر عزت نفس در رابطه بین چشم انداز زمان و کیفیت زندگی دانشجویان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر قدس در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 35000 نفر بود. به روش نمونه برداری چندمرحله ای 251 نفر از میان دانشجویان رشته برق و کامپیوتر دانشکده فنی و مهندسی و دانشجویان رشته مدیریت و زبان دانشکده علوم انسانی انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل نسخه کوتاه پرسشنامه سازمان بهداشت جهانی ۱۹۹۶؛ سیاهه چشم انداز زمان زیمباردو و بوید (1999) و عزت نفس آیزنک ۱۹۷۶ بود. داده ها از طریق روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که عزت نفس اثر ابعاد چشم انداز زمان گذشته منفی (180/0-=β، 001/0=P) و چشم انداز زمان حال قضا و قدری (088/0-=β، 042/0=P) بر کیفیت زندگی را به صورت منفی و اثر ابعاد گذشته مثبت چشم انداز زمان (156/0=β، 001/0=P) و آینده چشم انداز زمان (134/0=β، 001/0=P) را بر کیفیت زندگی به صورت مثبت میانجی گری می کند. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود دست اندرکاران با تدوین برنامه هایی به والدین آموزش دهند که به اولویت بندی فرزندان خود در انتخاب چشم انداز زمان به ویژه چشم اندازهای متعادل تر و همین طور برنامه ریزی ها، هدف بندی ها و عزت نفس آن ها توجه کنند.
نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی در رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی در رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی صورت گرفت. از 406 شرکت کننده (242 پسر و 164 دختر) در پژوهش خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI؛ بشارت، 1392، 2011)، مقیاس افسردگی، اضطراب، تنیدگی (DASS؛ لاویباند و لاویباند، 1995) و پرسشنامه سبک دفاعی (DSQ؛ اندروز، سینگ و باند، 1993) را تکمیل کنند. نتایج تحلیل مسیر مدل فرضی پژوهش با داده های مشاهده شده برازش مطلوبی داشت و نشان داد که رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی رابطه ای غیرخطی است و مشخص می کند که آسیب های دلبستگی از طریق مکانیزم های دفاعی بر نشانه های اضطراب و افسردگی اثر می گذارد. بر این اساس، توجه به مکانیزم های دفاعی در کنار آسیب های دلبستگی برای پیشگیری از اختلال های اضطرابی و افسردگی و ارتقای سطح سلامت روانی افراد جامعه اهمیت فراوان دارد.
ارائه الگوی توسعه حرفه ای مدیران گروه های آموزش بالینی: مورد دانشگاه های علوم پزشکی دولتی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: ارتقاء کمی و کیفی آموزش پزشکی، نیاز به وجود مدیرانی آگاه و برخوردار از مهارت و دانش لازم، جهت مدیریت آموزشی حجم عظیم دانشجویان و اعضای هیئت علمی در دانشگاه های علوم پزشکی دارد. با این حال، بسیاری از مدیران آموزشی گروه های بالینی، کار خود را بدون آمادگی برای مواجه شدن با چالش های پیش رو شروع می کنند. این مطالعه با هدف ارائه الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزش پزشکی در این سطح انجام شد. روش ها: این پژوهش مطالعه ای کیفی است که به روش تحلیل محتوا در دانشگاه های علوم پزشکی تهران، ایران، و شهید بهشتی در سال 1395 با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از مدیران آموزش پزشکی انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و یادداشت های عرصه جمع آوری شد و به روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها:499 کد اولیه در 137 کد مفهومی قرار گرفت که در مجموع در 26 زیر مؤلفه و 6 بعد اصلی تقسیم شد. ابعاد اصلی توسعه هدایت آموزشی (4 زیر مؤلفه)، توسعه هدایت پژوهشی (3 زیر مؤلفه)، توسعه هدایت بالینی (4 زیر مؤلفه)، توسعه مهارت های مدیریتی (4 زیر مؤلفه)، توسعه مهارت های رهبری (6 زیر مؤلفه) و خود توسعه فردی (5 زیر مؤلفه) بودند. نتیجه گیری: ابعاد شش گانه توسعه حرفه ای در این پژوهش به عنوان الگویی برای برنامه های توسعه حرفه ای مدیران گروه های بالینی در دانشگاه های علوم پزشکی، می تواند پیامدهای مثبتی در جهت ارتقاء کیفیت آموزش پزشکی داشته باشد. بیشترین کدهای اشاره شده مربوط به توسعه مهارت های رهبری بود، این نشان می دهد که برگزاری دوره های توسعه حرفه ای که بتواند در ارتقاء مهارت های رهبری مدیر گروه مؤثر باشد، اهمیت بیشتری خواهد داشت.
مطالعه و مقایسه نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوارخشم در زنان مبتلا به فشار خون و زنان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مطالعه و مقایسه نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوار خشم در زنان مبتلا به فشار خون و زنان سالم می باشد روش: روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی بیماران زن مبتلا به فشار خون مراجعه کننده به کلینک ها و مراکز درمانی شهر الشتر بودند. از این جامعه، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با 40 نفر از زنان سالم مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس های نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوار خشم استفاده شد و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوار خشم در زنان مبتلا به فشار خون و زنان سالم تفاوت معنا داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل روان شناختی بر نشانه های بیماری فشار خون و کنترل آن تاثیر می گذارند. بنابراین در تدوین برنامه های درمانی توجه به این خصوصیات ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش گروهی حل مسئله بر تاب آوری، رضایت زندگی و راهبردهای مقابله ای خانواده افراد مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی آموزش گروهی حل مسئله بر تاب آوری، رضایت زندگی و راهبردهای مقابله ای خانواده افراد مبتلا به سوء مصرف مواد انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. به شیوه نمونه گیری در دسترس از کلیه افراد مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد بهاران اصفهان تعداد 32نفر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی (16نفر)و گواه (16نفر)قرار گرفتند. گروه آزمایش 7 جلسه 90 دقیقه ای آموزش گروهی حل مسئله دریافت کرد و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. همه آزمودنیها در ابتدا و انتهای پژوهش پرسشنامه های (تاب آوری کونور دیوید سون و رضایت زندگی دینر و لارسن گریفن و مقابله با موقعیتهای استرس زا اندلر و پارکر) را تکمیل کردند.داده های جمع آوری شده با نرم افزار spss.16 و با روش تحلیل کوواریانس (به منظور کنترل نمرات پیش آزمون)مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها:نتایج نشان داد آموزش گروهی حل مسئله بر همه متغیرهای وابسته به جز تاب آوری تاثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: آموزش گروهی حل مسئله مداخله موثری در بهبود رضایت زندگی وراهبردهای مقابله ای خانواده سوءمصرف کنندگان مواد موثر است.
بررسی تاثیر قلدری سازمانی با کیفیت خواب فردی با توجه به نقش میانجی نشخوار فکری در میان پرستاران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۴
127-153
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از شکل های شدید سوء رفتارهای سازمانی و بین فردی در محیط های سازمانی امروز، قلدری سازمانی می باشد. این واژه ی آشنا در بعد رفتاری، قبلا در محیط های اجتماعی وسیع تر مورد بررسی قرار می گرفت، اما امروز به دلیل اهمیت غیر قابل انکارش در محیط سازمان ها مورد توجه ویژه قرار گرفته است. در واقع هدف این تحقیق، بررسی تاثیر قلدری سازمانی با کیفیت خواب فردی با توجه به نقش تعدیل کننده نشخوار فکری در میان پرستاران زن می باشد. روش: جامعه ی آماری این تحقیق، پرستاران زن بیمارستان صیاد شیرازی گرگان می باشد که از مجموع 220 پرستار زن که در شیف های کاری صبح، عصر و شب در بیمارستان مشغول به کار هستند، تعداد 141 نفر از طریق فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل مقیاس قلدری سازمانی لیمن، پرسشنامه نشخوار فکری کروپلی و همکاران و پرسشنامه کیفیت خواب روویرا میلان و روزاریو هرناندز می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن بود، که قلدری سازمانی تاثیر منفی و معنادرای برمدت زمان خواب و خواب مفید داشت، و نقش مثبتی در کاهش میزان خواب پرستاران زن دارد (0.05 P < ). همچنین مشخص شد، با ورود متغیر تعدیل کننده نشخوار فکری، تاثیر قلدری سازمانی بر کیفیت خواب در جهت تقویت منفی بیشتر تعدیل شد و مشخص گردید، نشخوار عاطفی، تاثیر قلدری سازمان را بر کاهش کیفیت خواب تشدید می کند، اما رهایی از مسائل می تواند تا حد زیادی تاثیر قلدری سازمان را بر کیفیت خواب کم اثر نماید و کیفیت خواب را بیشتر افزایش دهد. نتیجه گیری: به طور کلی یافته های پژوهش بیانگر آن است که قلدری سازمانی، می تواند کیفیت خواب پرستاران زن را تحت تاثیر قرار دهد وهمچنین نشخوار فکری می تواند این ارتباط را بیشتر تحت تاثیر قرار دهد و کیفیت خواب را کاهش دهد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس اضطراب از پژوهش برای دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف از این مطالعه، ساخت و اعتباریابی مقیاس اضطراب از پژوهش برای دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود. مواد و روش ها روش پژوهش حاضر، از نوع هم بستگی بود و جامعه پژوهش آن را تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 94 1393 تشکیل می دادند. مقیاس تهیه شده این مطالعه، در دو مرحله مقدماتی و نهایی اجرا شد: در مرحله اجرای مقدماتی، ابتدا ابزار روی صد نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری دردسترس اجرا شد. سپس در مرحله اجرای نهایی، ابزار روی چهارصد نفر از دانشجویان اجرا شد که با روش نمونه گیری سهمیه ای برحسب جنسیت و رشته تحصیلی انتخاب شده بودند. داده ها، به کمک نسخه بیستم نرم افزار آماری SPSS و با روش تحلیل عاملی تحلیل شد. روایی مقیاس، ازطریق شیوه های داوری متخصصان و روایی هم گرا و واگرا و تحلیل عاملی و همچنین پایایی مقیاس، با کمک روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی به دست آمد. یافته ها یافته ها نشان داد که تحلیل عاملی، تنها از یک عامل حمایت می کند. درنهایت، چهل عبارت انتخاب شد که روی هرعبارت حداقل بار عاملی، 3/0 داشت. روایی هم گرا و واگرای ابزار، ازطریق مطالعه هم بستگی با آزمون های اضطراب حالت و صفت اشپیل برگر و عزت نفس کوپر اسمیت بررسی شد. میزان هم بستگی بین عزت نفس و اضطراب از پژوهش، 63/0- و میزان هم بستگی بین اضطراب حالت و صفت اشپیل برگر و اضطراب از پژوهش، 65/0 مشاهده شد. پایایی مقیاس ازطریق آلفای کرونباخ، 87/0 و از روش بازآزمایی با یک هفته فاصله از اجرای مقدماتی، 76/0 مشاهده شد. نتیجه گیری نتایج نشان داد که مقیاس اضطراب از پژوهش، از روایی و پایایی درخورتوجهی برخوردار است و می تواند در بخش تحقیقاتی و مشاوره ای به کار گرفته شود.
اثربخشی مدل بوم شناختی درکاهش میل به طلاق و تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
126-139
حوزههای تخصصی:
آمارها نشان می دهند که طلاق در چند سال گذشته در حال افزایش است. این وضعیت نشانگر تغییرات عمده در ساختار نهاد خانواده می باشد. یکی از روش های کاهش این آمار و کاهش می به طلاق استفاده از فن زوج درمانی می باشد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی براساس مدل بوم شناختی درکاهش طلاق و حفظ بنیاد خانواده (حل تعارض زوجین) مطالعه موردی زوجین ارجاعی به شورای حل اختلاف و مراکز مداخله بهزیستی استان مرکزی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمام زوج های ارجاعی که خواستار مشاوره قبل از طلاق بوده اند، بود و نمونه آماری شامل 30 زوج (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) که به صورت تصادفی در دو گروه تقسیم بندی شدند. برای اندازه گیری میل به طلاق پرسشنامه «روزلت، جانسون و مارو» استفاده شد و برای اندازه گیری تعارض زناشویی از پرسشنامه ثنایی (1379) استفاده شد که روایی و پایایی هر دو پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که زوج درمانی با استفاده از مدل بوم شناختی بر کاهش میل به طلاق و به تبع آن طلاق و افزایش ثبات خانواده و حل تعارض زوجین تاثیر مثبتی دارد. لذا پیشنهاد می شود که مشاوران مراکز مشاوره با استفاده از تکنیک زوج درمانی بر اساس مدل بوم شناختی به رفع مشکلات زوجین اقدام نمایند.
تأثیر آموزش های ارائه شده از طریق بروشور در ارتقای سطح آگاهی و مهارتهای تربیتی اولیای دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۳
99-125
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان تأثیر آموزش غیرحضوری خانواده در ارتقای سطح دانش و آگاهی اولیای دانش آموزان و همچنین غنی سازی مهارت های تربیتی ایشان از دیدگاه آن ها و مدیران مدارس انجام گرفت. روش : با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، طرح پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه اولیای دانش آموزان و مدیران مدارس شهر تهران بود که نمونه ای به تعداد 100 نفر از اولیای دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس و نمونه ای به تعداد 360 نفراز مدیران با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از مناطق آموزشی شهر تهران انتخاب گردید. برای تعیین حجم نمونه مدیران مدارس از جدول تعیین اندازه نمونه کرسی و مورگان (1970) استفاده به عمل آمد. جهت جمع آوری داده های این پژوهش، دو نوع ابزار تهیه و تدوین شد، فرم مصاحبه (با ساختار) با اولیای دانش آموزان و پرسشنامه محقق ساخته برای مدیران مدارس بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آزمون T تک نمونه ای استفاده به عمل آمد. یافته ها : نتایج حاصله از این پژوهش نشان داد که ازنظر اولیای دانش آموزان و مدیران مدارس آموزش غیرحضوری خانواده (بروشورهای اشاره) به میزان زیادی در ارتقای سطح دانش و آگاهی اولیای دانش آموزان مؤثر بوده است. از دیدگاه اولیای دانش آموزان، آموزش غیرحضوری خانواده به میزان زیادی در غنی سازی مهارت های تربیتی آن ها در ابعاد افزایش رفتارهای مطلوب در فرزندان، ایجاد رفتارهای مطلوب در فرزندان، ارتقای سطح بهداشت روانی، افزایش مهارت های زندگی، بهبود روش های تربیتی و رفتار با فرزندان و کاهش تنش های درون خانواده مؤثر بوده است. همچنین نتایج نشان داد که از دیدگاه مدیران مدارس، آموزش غیرحضوری خانواده( بروشورهای اشاره) به میزان زیادی در غنی سازی مهارت های تربیتی اولیای دانش آموزان در ابعاد افزایش رفتارهای مطلوب در فرزندان، ارتقای سطح بهداشت روانی، ایجاد رفتارهای مطلوب در فرزندان، افزایش مهارت های زندگی و بهبود روش های تربیتی و رفتار با فرزندان مؤثر بوده است. نتیجه گیری : با توجه به مؤثر بودن برنامه آموزش غیرحضوری خانواده در ارتقای سطح دانش و آگاهی اولیای دانش آموزان و همچنین غنی سازی مهارت های تربیتی آن ها می توان نتیجه گرفت که از این طریق می توان به اکثر اولیای دانش آموزان که مشغله های کاری گوناگون داشته و امکان حضور در جلسات آموزش خانواده در مدارس را ندارند، کمک شایانی نمود تا به بهبود فرایند تعلیم و تربیت فرزندان بپردازند.
بررسی رابطه کمال گرایی مثبت و منفی با بهزیستی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی حقوق بشر در آموزش عالی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حقوق بشر از کرامت و آزادی هر انسانی محافظت می کند، بنابراین باید دولت ها تعلیم و تربیت خود را به منظور ارتقا بهره مندی از حقوق بشر هدف گذاری نمایند. لذا هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه درسی حقوق بشر در آموزش عالی جمهوری اسلامی ایران بوده است. روش بررسی: بر اساس طرح کیفی و روش مطالعه موردی، به منظور تعیین عناصر لازم برای تدوین برنامه درسی حقوق بشر، نظر اساتید و متخصصان گروه حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه های شهید بهشتی، اصفهان، شیراز و کرمان با استفاده از پرسشنامه باز پاسخ و نیمه ساختارمند با نمونه گیری هدفمند و با تکنیک اشباع نظری اخذ گردید. سپس داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار N-Vivo در قالب شبکه مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی و سازماندهی شدند. برای اعتباریابی داده های کیفی از روش همسوسازی استفاده شد. یافته ها: برنامه درسی حقوق بشر (مضمون فراگیر) دارای ابعادی مانند محتوا، منطق، اهداف، روش ها و محیط یادگیری به عنوان مضامین سازمان دهنده می باشد و هر کدام از این مضامین نیز دارای سطوح و مضامین پایه متنوعی هستند که در تدوین برنامه درسی حقوق بشر بایستی مد نظر قرار گیرند. بحث: حقوق بشر از طریق تقاضای آگاهانه و مداوم و دانستن، درک و حمایت از حقوق همه مردم و احترام به آن ها محقق می گردد. بنابراین آموزش حقوق بشر سهم بزرگی در حفاظت مستمر و مداوم از نقض حقوق بشر را به عهده دارد و نوعی سرمایه گزاری مهم برای دستیابی به جامعه ای است که در آن تمام افراد قابل احترام و ارزشمند باشند.
رابطه بین خلاقیت و هوش معنوی با سبکهای مقابله با استرس در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی رابطه بین خلاقیت و هوش معنوی با سبک های مقابله با استرس در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران پرداخته است. نوع تحقیق همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات تهران به تعداد 590 نفر بوده است، که تعداد 232 نفر به روش تصادفی و با استفاده از جدول مورگان انتخاب شده اند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد خلاقیت عابدی(1372)، هوش معنوی کینگ (2008) و مقابله با شرایط پر استرس CISS اندر و پارکر(1990) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون استفاده گردید. بررسی نتایج نشان داد که بین متغیرهای هوش معنوی و خلاقیت با سبک مساله مدار رابطه مثبت و دو سبک هیجان مدار و اجتناب مدار رابطه منفی و معنادار وجود دارد. برای متغیر خلاقیت با هوش معنوی و مولفه های آن رابطه مثبت و معنادار نشان داده شده است و بیشترین شدت رابطه را به ترتیب با مولفه تفکر وجودی انتقادی، گسترش حالت هوشیاری، آگاهی متعالی و ارائه مفهوم شخصی دارا بوده است. همچنین روابط بین مولفه های هوش معنوی و مولفه های خلاقیت با سبک مساله مدار رابطه مثبت و برای سبک های هیجان مدار و اجتناب مدار منفی و معنادار بوده است. نتیجه می گیریم هوش معنوی و خلاقیت به عنوان متغیرهای پیش بین برای انتخاب نوع سبک های مقابله ای نقش مهمی برای کنار امدن با استرس های روزانه در زندگی دارند
بررسی رابطه علّی رویکردهای یادگیری با عملکرد ریاضی با میانجیگری علاقه و مشغولیت رفتاری
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آزمون رابطه علّی رویکردهای یادگیری با عملکرد ریاضی با میانجیگری علاقه و مشغولیت رفتاری بود. به این منظور 287 نفر از دانش آموزان دختر و پسر رشته های تجربی، ریاضی و انسانی دبیرستان های شهر مسجدسلیمان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. سپس، مقیاس مشغولیت دانش آموزان در ریاضیات را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم آن به جز مسیر رویکرد سطحی به مشغولیت رفتاری در ریاضی، معنی دار شدند. بر اساس نتایج این پژوهش نشان داد که رویکرد سطحی به یادگیری ریاضی یعنی حفظ مطالب و فرمول های ریاضی به جای درک و فهم قوانین زیربنایی آن با علاقه و عملکرد ریاضی رابطه منفی دارد، در حالی که رویکرد عمیق اثر مثبتی بر علاقه و مشغولیت رفتاری در ریاضی می گذارد.
بررسی نقش واسطه خودکارآمدی تغییر در رابطه بین سرمایه روانشناختی و تعهد به تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش، بررسی نقش واسطه خودکارآمدی تغییر در رابطه بین سرمایه روانشناختی و تعهد به تغییر کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. با توجه به جدول مورگان و با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، 180 نفر (136 نفر مرد و 44 نفر زن) برای نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز، پرسشنامه خودکارآمدی تغییر چن، گولی و ادن و پرسشنامه تعهد به تغییر مایرز و هرسکویچ پاسخ دادند. نتایج براساس روش الگو یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان دادند سرمایه روانشناختی و خودکارآمدی تغییر، اثر مستقیمی بر تعهد به تغییر داشتند؛ همچنین سرمایه روانشناختی اثر مستقیمی بر خودکارآمدی تغییر داشت و سرمایه روانشناختی نیز اثر غیرمستقیمی بر تعهد به تغییر با میانجی گری خودکارآمدی تغییر داشت و الگوی فرضی پژوهش نیز برازش مناسبی نشان داد؛ بنابراین می توان گفت سرمایه روانشناختی و خودکارآمدی تغییر از متغیرهای مهم و مرتبط با تعهد به تغییر در کارکنان هستند.
بررسی حافظه گذشته نگر و آینده نگر و توانایی شناختی بر اساس ابعاد شخصیتی نظریه حساسیت به تقویت گری: گرایش رفتاری و بازداری رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ابعاد مختلف حافظه شامل حافظه گذشته نگر و آینده نگر و توانایی شناختی در سه گروه شخصیتی مبتنی بر نظریه حساسیت به تقویت بود. به این منظور، ابتدا 358 نفر از دانشجویان از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از دانشگاه بوعلی سینا انتخاب شدند . سپس مقیاس سیستم های مغزی/رفتاری به منظور پاسخگویی در بین آنها توزیع گردید تا پاسخ دهند. پس از تحلیل نتایج اولیه تعداد 51 نفر از آنان بر اساس تحلیل خوشه ای در پرسش نامه سیستم های مغزی/رفتاری انتخاب شده و درنهایت به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، شرکت کنندگان در ابعاد حافظه گذشته نگر و آینده نگر و توانایی شناختی مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از شاخص های توصیفی، تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون های تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین سه گروه شخصیتی تفاوت معناداری در ابعاد حافظه و توانایی شناختی وجود دارد. به این صورت که گروه با حساسیت سیستم بازداری رفتاری بالا در مؤلفه های حافظه گذشته نگر، آینده نگر، حافظه عمومی، توانایی نام بردن عملکرد بهتری داشتند؛ گروه با حساسیت بالای سیستم جنگ-گریز-انجماد نمرات بالاتری در حافظه آینده نگر و حافظه عمومی داشتند. نتایج نشان داد که بیش فعالی و کم فعالی سیستم های مغزی/رفتاری می تواند رابطه نزدیکی با توانایی حافظه و سایر توانایی های شناختی داشته باشد. به نظر می رسد توانایی های شناختی می تواند تحت تاثیر سیستم های مغزی مرتبط با حساسیت به تقویت قرار گرفته و به این وسیله کارکردهای شناختی تغییر یابند.