فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۴۸۱ تا ۱۶٬۵۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
تولد اولین فرزند به عنوان یک رویداد تنش زا می تواند مایه ترس و خشم پدرومادر و آشفتگی رابطه آن ها گردد. هدف این پژوهش، تدوین بسته آموزشی غنی سازی زندگی زناشویی با رویکرد متمرکز بر هیجان و بررسی اثربخشی آن بر رضایت زناشویی زوجین پس از تولد اولین فرزند بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و با بکار بستن طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دوماهه انجام شد. جامعه آماری زوجین مراجعه کننده به بیمارستان ها و مطب های خصوصی پزشکان زنان و زایمان مناطق (3) و (10) شهر تهران 1395 بود. نمونه پژوهش 28 زن و شوهر (56 نفر) بود که به صورت در دسترس، گزینش و به تصادف در دو گروه 28 نفری آزمایش (14 زوج) و گروه گواه (14 زوج) گمارده شدند. گروه آزمایش در نُه نشست هفتگی سه ساعته مداخله آموزشی غنی سازی زندگى زناشویی با رویکرد متمرکز بر هیجان به صورت زوجی شرکت کردند و برای گروه گواه در آن هنگام مداخله ای صورت نگرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ 1989 و پرسشنامه اطلاعات فردی و سنجه شیوه های دل بستگی بزرگ سالان هازان و شیور 1987 بکار برده شد. برآیند تحلیل واریانس چندمتغیری نمرات اختلافی (پیش آزمون-پس آزمون) نشان داد مداخله آموزشی غنی سازی زندگی زناشویی با رویکرد متمرکز بر هیجان بر رضایت زناشویی زوجین (83/129=F و 001/0>P) و مؤلفه های حل تعارض (18/95=F و 001/0>P)، رضایت از ارتباط با دوستان (38/99=F و 001/0>P)، ارتباط زوجین (03/41=F و 001/0>P)، زمینه های شخصیتی (66/15=F و 001/0>P)، فعالیت های هنگام فراغت (03/41=F و 001/0>P) و فرزند پروری (26/14=F و 001/0>P). در دوران بارداری مادران اثربخش است. همچنین برآیندهای تحلیل آزمون پیگیری نشان داد میان مرحله پیگیری و پیش آزمون تفاوت معنی دار وجود دارد و این روشنگر ماندگاری تأثیر مداخله است. ازاین رو آموزش بسته غنی سازی زندگى زناشویی با رویکرد متمرکز بر هیجان در ماه های 3 تا 6 بارداری مادران در بیمارستان ها، مراکز بهزیستی و درمانگاه های مشاوره برای افزایش رضایت زناشویی زوجین تازه والد در دوران بارداری و پس از تولد فرزند پیشنهاد می شود.
مفهوم شوخ طبعی: دیدگاه ها و ملاحظات(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نظریات مفهوم شوخ طبعی است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی بوده و با استفاده از منابع موجود، پنج نظریه عمده در ماهیت شوخ طبعی؛ یعنی برتری جویی، عدم تجانس، تسکین، معکوس و نظریه روان شناسی مثبت بررسی شد. نظریه برتری جویی، منشأ شوخ طبعی را فخر ناگهانی از مقایسه خود با دیگران و درک نقصی در افراد دیگر و تحسین خود به خاطر عدم وجود آن نقص می داند. نظریه عدم تجانس، مشخصه ادراک پذیر شوخ طبعی را لذت از تجربه و تفکر نامتجانس معرفی می کند. نظریه تسکین، در واقع تبیین های فیزیولوژیکی را به نظریه عدم تجانس اضافه نمود و نتوانست اشکالات نظریه عدم تجانس را رفع کند. نظریه معکوس، تجربه شوخ طبعی را بر اساس نظریه گسترده تری تبیین نمود که اشکالات آن بررسی شد. در روان شناسی مثبت نیز تعریفی از شوخ طبعی ارائه شده است که به رغم برطرف شدن اشکالات نظریات دیگر، نقش فرهنگ جوامع مختلف را در تبیین شوخ طبعی لحاظ نکرده بود. اندیشمندان مسلمان نیز با دارا بودن نگاه هنجاری به شوخ طبعی، اساساً ورودی جامع و کامل به تعریف شوخ طبعی نداشتند. در نهایت، اینکه هرچند الگوی اسلامی شادکامی، درصدد تعیین جایگاه شوخ طبعی در منظومه معارف اسلامی برآمده است، اما به نظر می رسد نتیجه روشنی درباره تعیین حد و مرز آن و تبیین تفاوت ها و اشتراک های آن با مفاهیم دیگر ارائه نکرده است.
پیش بینی ابعاد خشونت خانگی براساس راهبردهای مقابله ای و بهزیستی روان شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال هشتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۹
53 - 64
حوزههای تخصصی:
اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر کیفیت خواب، افکار مزاحم و حساسیت اضطرابی بیماران واجد تشخیص اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
5 - 17
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کیفیت خواب. افکار مزاحم و حساسیت اضطرابی جانبازان واجد تشخیص اختلال استرس پس از سانحه شهر اصفهان بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون پس آزمون پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن را کلیه بیماران واجد تشخیص اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ استان اصفهان مراجعه کننده تشکیل می دادند. تعداد 36 نفر جانباز واجد تشخیص اختلال استرس پس از سانحه بیمارستان روان پزشکی شهید رجایی شهرستان نجف آباد که داوطلب شرکت در این پژوهش بودند، انتخاب و در دو گروه آزمایش (18نفر) و کنترل (18نفر) قرار گرفتند. آموزش ذهن آگاهی طی 8 جلسه هفتگی 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد ولی گروه کنترل در طول این مدت مداخله ای دریافت نکرد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت خواب پترزبورگ (بویس، 1989)، کنترل افکار (ولز و دیویس، 1994) و حساسیت اضطرابی (ریس و پترسون، 1985) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با تحلیل کواریانس چندمتغیری تحلیل آماری شد. نتایج: یافته ها نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر افزایش کیفیت خواب، کنترل افکار مزاحم و کاهش حساسیت اضطرابی شرکت کنندگان گوه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (P
اثربخشی تنظیم هیجان بر عملکرد اجتماعی و جرأت ورزی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 95-1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی طرحواره درمانی بر احساس ترک شدن و بی ثباتی هیجانی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر احساس ترک شدن و بی ثباتی هیجانی افراد مبتلابه اختلال شخصیت مرزی. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود که در سال ۱۳۹۴ به مراکز روان پزشکی شهر اراک مراجعه کرده اند. به تعداد ۲۴ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس بر اساس تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه ۱۲ نفر) گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها، از آزمون شاخص شدت اختلال شخصیت مرزی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تی همبسته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که طرح واره درمانی موجب کاهش معنی دار نمرات بی ثباتی هیجانی و احساس ترک شدن اختلال شخصیت مرزی شده است. با توجه به داده های به دست آمده مبنی بر تأثیر مثبت طرح واره درمانی در کاهش نشانه های مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی توصیه می شود تا از این روش در مراکز درمانی استفاده گردد.
مقایسه ی هوش اجتماعی و همدلی با بیمار در دانشجویان پزشکی ایران و انگلستان: یک مطالعه ی میان فرهنگی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هوش اجتماعی و همدلی پزشک با بیمار از عوامل موثر در کیفیت ارائه ی خدمات پزشکی به بیماران محسوب می گردند. از سوی دیگر این متغیرها تحت تاثیر فرهنگ بوده و جلوه ها و مظاهر گوناگونی در فرهنگهای مختلف دارند که توجه به آنها در برقراری ارتباط مناسب پزشک –بیمار تاثیرگذار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی هوش اجتماعی و همدلی با بیمار در دانشجویان پزشکی ایران و انگلستان و بررسی رابطه ی این دو متغیر باهم انجام گرفت. روش : جامعه ی آماری شامل دانشجویان پزشکی دانشگاههای شهرهای تهران، لندن و شفیلد بود که نمونه ای شامل182 دانشجو از دو کشور ( 88 دانشجوی ایرانی، 94 دانشجوی انگلیسی) با روش در دسترس از آن انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های مقیاس هوش اجتماعی ترومسو (2001)، مقیاس تجدیدنظرشده ی همدلی با بیمار در دانشجویان ارائه دهنده خدمات سلامتی جفرسون (2001) و پرسشنامه ی مشخصات جمعیت شناختی محقق ساخته جمع آوری گردیدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای t استودنت و تحلیل واریانس چندمتغییری ( MANOVA ) استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش اجتماعی و همدلی دانشجویان پزشکی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ( R=0/37, P<0/01 ). همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که در هوش اجتماعی مولفه های آگاهی اجتماعی و مهارت های اجتماعی دانشجویان ایرانی بیشتر از دانشجویان انگلیسی است. اما در مولفه ی پردازش اطلاعات اجتماعی باهم تفاوتی نشان نداند. در متغیر همدلی مولفه های مراقبت همدلانه و خود را به جای بیمار نهادن در دانشجویان ایرانی بالاتر از دانشجویان انگلیسی بود. اما در مولفه ی اتخاذ دیدگاه با هم تفاوتی نداشتند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان به اهمیت تاثیرات و تفاوتهای فرهنگی بر بروز و تظاهرعوامل شخصیتی مانند هوش اجتماعی و توانایی همدلی پزشک با بیمار پی برد.
مقایسه ناگویی خلقی در افراد با و بدون اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد دارای ADHD در تنظیم پاسخ های هیجانی نارسایی دارند که در واقع منبع اختلال در تعاملات بین فردی آن ها می باشد، از آن جهت که توانایی ادراک و تفسیر مناسب احساسات و هیجانات خود و دیگران به منظور سازگاری با روابط بین فردی بسیار حیاتی است. مقدمه:هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های ناگویی خلقی در بزرگسالان با و بدون اختلال نقص توجه/ بیش فعالیبود. روش:روش پژوهش علی مقایسه ای و جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه تهران بود. برای غربالگری دانشجویان از لحاظ اختلال نقص توجه/ بیش فعالی از پرسشنامه کانرز بزرگسالان، برای 580 دانشجو مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله دوم 40 نفر از افرادی که در کرانه بالا قرار داشتند(یعنی افرادی که بالاترین نمره را در پرسشنامه کانرز کسب کرده بودند) به مصاحبه بالینی دعوت شدند، برای تشخیص اختلال نقص توجه/ بیش فعالی؛ مصاحبه تشخیصی توسط روانپزشک انجام شد. از بین افراد دعوت شده به مصاحبه، 10 نفر بر اساس تشخیص روانپزشک کنار گذاشته شدند. در پایان، دو گروه 30 نفره(30 نفر = بیمار، 30 نفر= عادی) با استفاده از مقیاس ناگویی خلقی تورنتو مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته ها:نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که نمرات افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالیدر مؤلفه های ناگویی خلقی شامل؛ ناتوانی در شناسایی احساسات و ناتوانی در توصیف احساسات به صورت معنی داری بیشتر از افراد عادی بود، اما از لحاظ تفکر برون مدار تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. نتیجه گیری:بر اساس یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که افراد با اختلال نقص توجه/ بیش فعالیدارای برخی از ویژگی های ناگویی خلقی هستند و در پاسخ های هیجانی دچار نارسایی هستند. بنابراین توجه به مسائل هیجانی افراد با اختلال نقص توجه/ بیش فعالیبیش از پیش حائز اهمیت است.
«سبک زندگی» با رویکرد تطبیقی بین دیدگاه «علامه طباطبایی» و «دالایی لاما»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف معلوم ساختن تفاوت ها و شباهت های سبک زندگی از دیدگاه «علامه طباطبایی» و «دالایی لاما» انجام شده است و رویکردی میان رشته ای بین اخلاق و روان شناسی، و نیز رویکردی علمی- دینی دارد؛ و با روش تحلیل نظریِ متون دینی و روان شناختی به انجام رسیده است. نتایج نشان داد که علامه طباطبائی «گستره سبک زندگی» را در چهار مقوله ارتباط با «خدا»، «خود»، «دیگران» و «طبیعت» تعریف می کند و سه مقوله دیگر را زیل «ارتباط با خدا» جای می دهد؛ اما دالایی لاما، فقط به سه حیطه ارتباط با «دیگران»، «خود» و «طبیعت» توجه کرده و ارتباط با «خدا» را توجه نمی کند. هر دو اندیشمند به خودشناسی، مهرورزی، احترام به والدین، عشق به همسر، حفظ محیط زیست و نقد تکنولوژی پرداخته اند، اما در ناحیه مبانی و اهداف تفاوت های اساسی دارند؛ در واقع، علامه نگرشی اعتقادی اخلاقی دارد، اما دالایی لاما، نگرش «اخلاق سکولار» دارد.
اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر اعتیاد به اینترنت، اهمال کاری وکم رویی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر اعتیاد به اینترنت، اهمال کاری وکم رویی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کاشان بود.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه شاهد انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کاشان تشکیل داد که از بین آن ها، 50 نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و شاهد (25 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (یک ماه بعد) به ابزارهای مطالعه شامل پرسش نامه اعتیاد به اینترنت Young (Internet Addiction Test یا IAT)، مقیاس اهمال کاری Solomon و Rothblum و مقیاس کم رویی Check و Boss پاسخ دادند. درمان مبتنی بر کیفیت زندگی، طی هشت جلسه به صورت گروهی و به مدت دو ماه برای گروه آزمایش برگزار شد. در این مدت، گروه شاهد هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: آموزش کیفیت زندگی درمانی بر اعتیاد به اینترنت، اهمال کاری و کم رویی در مرحله پس آزمون و پیگری مؤثر بود (050/0 > P).
نتيجه گيري: با توجه به نتایج حاصل شده، می توان دریافت که کیفیت زندگی درمانی بر کاهش اعتیاد به اینترنت، اهمال کاری و کم رویی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم تأثیرگذار می باشد.
بررسی رفتار های آشکار (پرخاشگری و قانون شکنی) با رفتار های ناآشکار (نشانه های افسردگی) در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره شانزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
165-178
حوزههای تخصصی:
اختلال های رفتاری آشکار برونی سازی شده و رفتارهای ناآشکار درونی سازی شده در دوران کودکی، خطر نتایج ضعیف در ابعاد تحصیلی و اجتماعی در زندگی آتی کودکان را افزایش می دهند، به همین جهت شناسایی این مشکلات رفتاری امری است بسیار مهم، از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی این سؤال انجام شده است که آیا رفتار های آشکار (رفتار های پرخاشگرایانه و قانون شکنانه) و رفتارهای ناآشکار (نشانه های افسردگی) در میان دانش آموزان با اختلال یادگیری اختصاصی همراه با نقص در خواندن در مقایسه با دانش آموزان عادی مقطع ابتدایی متفاوت است. پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود، که به روش نمونه گیری دردسترس بر روی یک نمونه 140 نفری از دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن و دانش آموزان عادی انجام گرفت. جهت گردآوری اطلاعات از فهرست رفتاری کودکان (1991) استفاده شد. جهت تحلیل نتایج از آزمون تی نمونه های مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از وجود تفاوت معناداری (05/0 P< ) در رفتار های پرخاشگرایانه و قانون شکنانه دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن نسبت به دانش آموزان عادی بود، بدین معنا که دانش آموزان با اختلال یادگیری در مقایسه با کودکان عادی، رفتار های پرخاشگرایانه و قانون شکنانه بیشتری را نشان می دهند. از دیگرسو بین دانش آموزان عادی و دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن به لحاظ متغیر مربوط به افسردگی تفاوت معناداری (0/05 P< ) وجود داشت، به صورتی که دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن از افسردگی بالاتری نسبت به دانش آموزان عادی برخوردار بودند. بنابراین به نظر می رسد دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن در مقایسه با دانش آموزان عادی مشکلات رفتاری بیشتری را تجربه کرده و به همان میزان مشکلات هیجانی بالاتری را نیز گزارش می کنند.
فراتحلیل اثربخشی مداخلات روانشناختی و شیوه های مراقبتی بر افزایش رفتار دلبستگی مادر- جنین و مادر- نوزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ازآنجاکه شکل گیری دلبستگی مادر به کودک از همان ابتدای تولد و یا حتی قبل تر از آن (حین بارداری) آغاز می شود ازاین رو مداخله مناسب جهت آموزش به مادر در ایجاد دلبستگی صحیح بین خود و کودک تأثیر به سزایی دارد. به همین جهت هدف مطالعه حاضر فراتحلیل اثربخشی مداخلات روان شناختی و شیوه های مراقبتی بر افزایش رفتار دلبستگی مادر- جنین و مادر- نوزاد قرار گرفت. روش: بدین منظور از بین پژوهش های متعدد مربوط به این زمینه،21 پژوهش که در بین سال های(1378-1395) در پایگاه های اطلاعاتی معتبر همچون؛ پایان نامه های کشور (ایران داک)، نشریات ایران (مگ ایران)، سایت علوم انسانی، پایگاه اطلاعاتی جهاد دانشگاهی و نشریات ادواری، PubMed ، پایگاه مقالات کشورهای اسلامی( ISC ) و پایگاه ثبت همایش های کشور(سیلویکا) نمایه شده بود و از لحاظ روش شناختی موردقبول بودند انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام شد. این پژوهش مبتنی بر 21 اندازه اثر است و ابزار استفاده شده چک لیست فراتحلیل بود. داده های به دست آمده توسط نرم افزار CMA-2 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان اندازه اثر مداخلات و آموزش های روان شناختی بر ارتقاء رفتارهای دلبستگی مادر- جنین و مادر- نوزاد به طورکلی 64/0 (0/001> p ) بود. نتیجه گیری: اندازه اثر به دست آمده برای اثربخشی مداخلات و آموزش های روان شناختی بر رفتار دلبستگی مادر- جنین و مادر- نوزاد طبق جدول تفسیر اندازه کوهن متوسط، محاسبه می شود؛ بنابراین این مداخلات و آموزش ها به طور مطلوبی می توانند در ارتقا رفتارهای دلبستگی مادر- جنین و مادر نوزاد، مؤثر واقع شوند.
اثربخشی توانبخشی نوروسایکولوژیکی بر بهبود کارکرد شناختی (توجه) در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زمینه و هدف: اختلال نقص توجه_ بیش فعالی یکی از مهمترین اختلالات دوران کودکی است. پژوهش حاضر نیز با هدف اثربخشی توانبخشی نوروسایکولوژیکی بر بهبود کارکرد شناختی توجه در افراد مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی انجام شده است.روش: طرح پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با دو گروه آزمودنی است. بدین صورت که یک گروه 15 نفره شامل افراد مبتلا به اختلال نقص توجه_ بیش فعالی و 15 نفر در گروه کنترل بود.ند یعنی افرادی که مبتلا به اختلال فوق هستند اما مداخله ای برای آن ها صورت نگرفت. ابزار پژوهش شامل برنامه کامپیوتری توانبخشی نوروسایکولوژیکی و آزمون عملکرد پیوسته بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد.یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت(P
اثربخشی آموزش شناختی مبتنی بر مفروضه ها بر نگرش به بی معنایی زندگی و سرسختی روان شناختی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال هشتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۰
17 - 27
حوزههای تخصصی:
رابطه سندرم شناختی-توجهی با اضطراب و افسردگی در بیماران سوختگی: نقش میانجی سبک های مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه سندرم شناختی-توجهی با اضطراب وافسردگی با توجه به نقش میانجی گرانه سبک های مقابله با استرس در بیماران سوختگی انجام شد.روش: تعداد170 نفراز بیماران سوختگی مرکز سوانح سوختگی و جراحی ترمیمی رشت ازطریق نمونه گیری تصادفی انتخاب و وارد پژوهش شدند و پرسشنامه های اختلالات روان شناختیSCL-90-R٬ مقیاس سندرم شناختی-توجهیCAS-1، مقیاس مقابله با موقعیت تنش زا CISS (اندلروپارکر1990)٬ را تکمیل کردند. داده ها از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شد. جهت آزمون اثرهای واسطه ای درمدل پیشنهادی از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سندرم شناختی-توجهی برعلائم اضطراب و افسردگی بیماران سوختگی تاثیر معنادار و مثبت دارد. همچنین یافته ها نشان دهنده ی تاثیر منفی و معنادار سبک مقابله مساله مدار و تاثیر مثبت و معنادار سبک مقابله هیجان مدار بر علائم اضطراب و افسردگی در بیماران بود. نقش میانجی سبکهای مقابله ای مساله مدار و هیجان مدار در رابطه بین سندرم شناختی-توجهی و علائم اضطراب و افسردگی بیماران نیز تایید شد. نتیجه گیری: سازه های فراشناختی مانند سندرم شناختی-توجهی و سبک مقابله ای درحیطه توانبخشی و بهزیستی روانی بیماران سوختگی بسیار حائز اهمیت هستند که باید مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه در زوجین آلکسی تایمیا و زوجین عادی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه در زوجین مبتلا به ناگویی هیجانی(آلکسی تایمیا) با زوجین عادی شهر اصفهان بود. جامعه آماری پژوهش همه زوجینی بودند که به مراکز آموزشی و فرهنگسرای خانواده شهر اصفهان مراجعه می کردند. از این جامعه 63 نفر تعداد نمونه(22 مرد و 41 زن) با روش نمونه گری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار(یانگ، 1994) و ناگویی هیجانی(تورنتو، 1994) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره گویای این بود که زوجین عادی نسبت به زجین مبتلا به ناگویی هیجانی در تمام زیر مولفه های طرحواره های ناسازگار اولیه با گروه عادی (01/0 p≤) به غیراز طرحواره های تنبیه، معیارهای سرسختانه و خود انضباطی (05/0p≥) ) تفاوت معنادار داشتند. نتایج با توجه به مفاهیم بنیادین طرحواره های ناسازگار اولیه و ارتباط با ناگویی هیجانی تبیین شده است.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مثبت بر خودشفقت ورزی نوجوانان پسر دارای نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسردگی اختلالی رایج در دوره نوجوانی و از شایع ترین متغیرهای موثر بر افسردگی خودشفقت ورزی است. با توجه به اثربخشی درمان های موج سوم مانند ذهن آگاهی و روانشناسی مثبت نگر در اختلال افسردگی، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت بر خودشفقت ورزی در نوجوانان پسر دارای نشانه های افسردگی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان دانش آموزان پسر دوره دوم دبیرستان های شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-95، براساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای40 نفر با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و با استفاده از مقیاس افسردگی بک - نسخه دوم انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش برنامه ذهن آگاهی مثبت برای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. آزمودنی ها با مقیاس خودشفقت ورزی و مقیاس افسردگی بک ارزیابی شدند. داده ها ازطریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. نتایج حاکی از اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مثبت بر ابعاد مهربانی با خود، منزوی سازی و بزرگ نمایی در مراحل پس آزمون و پیگیری بود؛ اما در بُعد احساسات مشترک انسانی و ذهن آگاهی تنها در مرحله پیگیری معنادار بود. براساس یافته های پژوهش می توان بیان کرد برنامهذهن آگاهی مثبت در بهبود ابعاد خودشفقت ورزی در دانش آموزان دارای نشانه های افسردگی مؤثر بود.
بررسی اثربخشی آموزش سلامت معنوی بر امیدواری و راهبردهای مقابله یی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام.اس.)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شناخت ابعاد معنوی، جزء حیاتی سلامت انسان است که به افزایش علاقه به آموزش معنویت منجر می شود. سلامت معنوی تأثیر مثبتی روی سلامتی، طول عمر و بهبودی از بیماری جسمانی دارد. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش سلامت معنوی گروهی بر امیدواری و راهبردهای مقابله یی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (ام.اس.) است. روش کار: این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی است که جامعه ی آماری آن را اعضای «جامعه ی حمایت از بیماران ام.اس.» شهر تهران تشکیل می دهند. پس از محاسبه ی حجم نمونه، نمونه گیری در دو مرحله انجام شد؛ ابتدا 100 نفر از اعضای جامعه ی حمایت از بیماران ام.اس. و سپس 30 نفر، به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. یک روان شناس بالینی آموزش دیده، آموزش سلامت معنوی را به صورت گروهی، در هشت جلسه ی 90 دقیقه یی برگزار کرد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه ی امیدواری میلر (MHS) و پرسش نامه ی راهبردهای مقابله یی لازاروس و فولکمن (CSQ) بود. نمره های پیش آزمون و پس آزمون نیز با استفاده از تجزیه و تحلیل کوواریانس، تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که آموزش هشت جلسه مداخله ی سلامت معنوی در گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل، موجب تغییر در نمره های حاصل از متغیّرهای امیدواری (35/0)، راهبردهای مقابله یی مسئله مدار (40/0) و هیجان مدار (25/0) شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش گویای این است که آموزش سلامت معنوی می تواند در افزایش امیدواری و تقویت راهبردهای مقابله یی کارآمد (مسئله مدار) افراد مبتلا به ام.اس. مؤثر باشد.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندها و پیامد های خشنودی شغلی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی پیشایندها (اشتیاق شغلی، سلامت سازمانی و فرهنگ سازمانی) و پیامدهای خشنودی شغلی (عملکرد شغلی و تعهد سازمانی) بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان شهر مراغه بود که از بین آن ها تعداد 330 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه های خشنودی شغلی مینه سوتا، عملکرد شغلی معلمان پات، تعهد سازمانی می یر و آلن، سلامت سازمانی مدارس، فرهنگ سازمانی گلسر و همکاران و اشتیاق شغلی اترخت بودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و AMOS-23 انجام گرفت. جهت آزمودن روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار است.
رابطه ابعاد هوش معنوی و سبک های حل مسئله با تاب آوری در میان دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة ابعاد هوش معنوی و سبک های حل مسئله با تاب آوری، در میان دانشجویان دانشگاه ایلام انجام شد. طرح تحقیق از نوع همبستگی است. بدین منظور، تعداد 186 نفر از دانشجویان به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های «هوش معنوی»، «سبک های حل مسئله» و «مقیاس تاب آوری» را تکمیل کردند. داده های تحقیق با ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش ارتباط مثبتی میان تمام ابعاد هوش معنوی با تاب آوری نشان داد. همچنین میان متغیرهای خلاقیت در حل مسئله، اعتماد در حل مسئله، و گرایش به حل مسئله با تاب آوری رابطة مثبت، و بین درماندگی در حل مسئله و مهارگری در حل مسئله با تاب آوری رابطة منفی وجود داشت. بالاترین ضریب همبستگی مربوط به معناداری شخصی است که مهم ترین متغیر پیش بین در این پژوهش است. بین اجتناب از حل مسئله با تاب آوری رابطة معناداری به دست نیامد. ازآن رو، که افراد با هوش معنوی بالا و سبک های حل مسئلة سازگارانه تاب آوری بالاتری دارند، می توان نتیجه گرفت که فراهم نمودن عوامل حمایتی (مانند مذهب و معنویت) به منظور افزایش هوش معنوی افراد، می تواند منجر به افزایش تاب آوری آنها گردد.