فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۸۶۱ تا ۱۶٬۸۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری و ناتوانی فرزندان، یکی از منابع عمده پریشانی والدین به خصوص مادران به شمار می رود و سلامت و بهزیستی روانی آن ها را به خطر می اندازد. از این رو، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش نيمه آزمايشي همراه با پيش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد بر روی 16 نفر از مادران کودکان مبتلابه اختلال طیف اوتیسم دارای پرونده در بهزیستی شهر سبزوار انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد تخصیص یافتند. گروه آزمايش تحت مداخله 8 جلسه اي رویکرد ACT قرار گرفتند؛ در حالي که گروه شاهد هیچ مداخله اي را دریافت نکردند. پرسش نامه نگرانی پنسیلوانیا (Pennsylvania State Worry Questionnaire یا PSWQ)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (Intolerance of Uncertainty Scale یا IUS) و شاخص شدت بی خوابی (Insomnia Severity Index یا ISI) در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: رویکرد ACT منجر به کاهش میزان تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (001/0 = P)، نگرانی (001/0 = P) و بی خوابی (001/0 = P) مادران گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد شد.
نتيجه گيري: روش ACT تأثیر بسزایی در کاهش میزان تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم دارد و درمانگران می توانند از این رویکرد درمانی در جهت کاهش تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی این مادران استفاده نمایند.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (CBT) متمرکز بر والدین، بر اضافه وزن و عزت نفس کودکان چاق 6 تا 11 ساله مبتلا به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی (ADHD) شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال کمبود توجه- بیش فعالی (Attention-deficit/hyperactivity disorder یا ADHD)، از شایع ترین مشکلات رفتاری است که باعث پرتحرکی، نقص توجه، افت تحصیلی و مشکلات هیجانی و رفتاری در کودکان پیش دبستانی و دبستانی می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT) متمرکز بر والدین، بر اضافه وزن و عزت نفس کودکان چاق 6 تا 11 ساله مبتلا به ADHD شهر اصفهان بود.
مواد و روش ها: این پژوهش به صورت نیمه تجربی انجام شد. جامعه آماری مطالعه را 40 کودک 6 تا 11 ساله مبتلا به ADHD دارای اضافه وزن یا چاق (بالاتر از صدک 85 در نمودار وزن برای سن، قد و جنسیت) و والدینشان که در طی سال 1394 به کلینیک روان پزشکی کودک و نوجوان بیمارستان علی اصغر (ع) اصفهان مراجعه کرده بودند، تشکیل داد. 20 نفر از نمونه ها فقط تحت درمان ADHD قرار گرفتند و هیچ مداخله دیگری دریافت نکردند و 20 نفر دیگر نیز به عنوان گروه آزمایش در جلسات CBT شرکت نمودند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه عزت نفس Coopersmith (Coopersmith Self-Esteem Inventory یا CSEI) و شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: رویکرد CBT به روش آموزش والدین، تأثير معنی داری را بر اضافه وزن و عزت نفس کودکان چاق مبتلا به ADHD در پس آزمون و مرحله پیگیری نشان داد. همچنین، رویکرد CBT متمرکز بر والدین، بر اضافه وزن و عزت نفس کودکان چاق و مبتلا به ADHD تأثير معنی داری داشت (001/0 > P).
نتيجه گيري: رویکرد CBT متمرکز بر والدین، می تواند به عنوان یک درمان انتخابی مکمل جهت کاهش علایم روان شناختی، BMI و افزایش عزت نفس کودکان چاق مبتلا به ADHD به کار گرفته شود.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس ویژگیهای اخلاق در زوجین شهرستان میاندوآب
حوزههای تخصصی:
دلزدگی حالت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که کسانی را متاثر می سازد که توقع دارند عشق رویایی به زندگی شان معنا ببخشد. این حالت زمانی بروز می کند که انها متوجه می شوند علیرخم تلاش های شان رابطه شان به زندگی معنا نداده و نخواهد داد پژوهش حاضر به پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس ویژگیهای اخلاق در زوجین شهر میاندوآب پرداخته شده است روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد و جامعه آماری تحقیق را زوجین شهرستان میاندوآب تشکیل که در سال95 - 1394تشکیل خانواده داده اند تعداد آنها 3057 نفر می باشد که از بین آنان341 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس از طریق فرمول کوکران انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد دلزدگی زناشویی(CBM) پاینز(1996)، ویژگیهای اخلاقی خادمی استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار 18 spss انجام شده است. نتایج حاصل نشان داد که ویژگیهای اخلاقی به میزان(033/0) قدرت پیش بینی دلزدگی در زندگی زناشویی زوجین دارند.
تأثیر بیوفیدبک تنفسی دیداری غیر تصویری خانگی محقق ساخته بر علائم اضطراب و اضطراب انتظار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بیوفیدبک با دستگاه محقق ساخته بر کاهش علائم اضطراب و اضطراب انتظار و مؤلفه های آن انجام گرفته است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری افراد ۴۵-۱۹ سال مبتلا به اضطراب فراگیر شهر تهران بود. نمونه شامل ۱۹ نفر دارای اضطراب فراگیر بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۰ نفر) و گواه (۹ نفر) قرار گرفتند. در مرحله غربالگری از مصاحبه تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر بر اساسIV DSM- و از پرسشنامه های اضطراب بک(BAI) و اضطراب انتظار برای بررسی متغیرهای پژوهش استفاده شد. درمان بیوفیدبک با دستگاه محقق ساخته طی ۱۰ جلسه بر روی آزمودنی های گروه آزمایش اجرا گردید. داده ها با آزمون های کوواریانس تک متغیره (آنکوا) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد، دستگاه بیوفیدبک محقق ساخته علائم اضطراب را کاهش داده است (۰۱/۰>p ) ولی در رابطه با اضطراب انتظار هیچ گونه تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه دیده نشد. بر اساس یافته های تحقیق، در راستای گسترش روزبه روز دانش و تحقیقات در رابطه با کارایی انواع بیوفیدبک در اثربخشی روی طیف های مختلف اختلالات و همچنین در بهینه سازی توانمندی ها، پیشنهاد می شود تا این استفاده خانگی از دستگاه در اهداف و کاربردهای مختلف طراحی و در دسترس افراد قرار گیرد تا استفاده و اثربخشی دیرپا و بسنده ای از این فن آوری صورت گیرد.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز هیجان بود. بدین منظور، فرآیند ترجمه و ترجمه معکوس برای تهیه نسخه فارسی پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز هیجان انجام شد. از 521 نفر دانشجویان سه دانشگاه در تهران در سال تحصیلی 95-94 به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز هیجان، به همراه پرسشنامه های افسردگی بک و هراس اجتماعی پاسخ دادند. برای بررسی اعتبار پرسشنامه از اعتبار سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی) و اعتبار همگرا استفاده شد. برای بررسی پایایی پرسشنامه از روش های آلفای کرونباخ، پایایی دونیمه سازی، و ضریب پایایی بازآزمایی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز هیجان، حاکی از وجود دو عامل دوسوگرایی در ابراز هیجان های مثبت و دوسوگرایی در ابراز هیجان های منفی بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، مؤید ساختار به دست آمده در تحلیل عاملی اکتشافی بود و با مدل اصلی پیشنهاد داده شده پرسشنامه تفاوت داشت. ضرایب آلفای کرونباخِ کل پرسشنامه و عامل های تشکیل دهنده آن در دامنه 77/0 تا 86/0 و ضرایب اسپیرمن- بروان در دامنه 77/0 تا 88/0 بود. همچنین ضرایب پایایی بازآزمایی در دامنه 72/0 تا 79/0 به دست آمد. نتایج این مطالعه نشان داد این پرسشنامه از ویژگی های روانسنجی مناسبی در جامعه ایرانی برخوردار است.
بررسی تأثیر هوش معنوی و خودکارآمدی معلمان بر سبک های تدریس آنان با ویژگی های جمعیت شناختی مختلف در شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر هوش معنوی و خودکارآمدی معلمان بر سبک های تدریس آنان در شهرستان رودبار است که ویژگی های جمعیت شناختی جنسیت، سابقة تدریس، رشتة تحصیلی و وضعیت تأهل نیز در این تأثیر در نظر گرفته شده اند. از جامعة آماری معلمان دورة ابتدایی شهرستان رودبار به روش سرشماری کل تعداد223 نفر انتخاب شده اند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامة سبک تدریس گراشا (1996) و خودکارآمدی تدریس تسچانن- موران و وولفولک هوی (2001) و هوش معنوی گینگ (2008) استفاده شده است. بعد از جمع آوری داده ها، روش های آمار توصیفی و استنباطی (رگرسیون چندگانه و واریانس چندراهه (MANOVA)) به کار گرفته شده اند. نتایج نشان می دهد که هوش معنوی و خودکارآمدی معلمان به طور مثبت و معنادار قدرت پیش بینی و تأثیرگذاری بر سبک های تدریس معلمان دارند. هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی ذکرشده نیز بر خودکارآمدی معلمان تأثیر معنی دار نداشته است. در بین معلمان با رشتة تحصیلی مختلف از نظر هوش معنوی تفاوت معنی دار هست. معلمان دارای رشتة تحصیلی مرتبط دارای هوش معنوی بیشتری هستند.
رابطه زبان بدن با ادراک تعامل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین زبان بدن با ادراک تعامل اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه بود. روش: پژوهش در قالب یک طرح توصیفی – همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول در شهر شیراز به تعداد 12871 در سال تحصیلی 95-96 بود. با استفاده از فرمول کوکران 290 دانش آموز وارد مطالعه شدند. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های زبان بدن حصبایی و ادراک تعامل اجتماعی گلاس استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار نسخه 20 و ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادند غیررفتارهای غیرکلامی معلمان، در سر با 28/0=β، دست با 21/0=β و چشم با 16/0=β بیشترین سهم را در تبیین ادراک تعامل اجتماعی دانش آموزان دارند نتیجه گیری: بنابراین معلمان بیشتر از سرنخ های سر، دست و سپس چشم برای تعامل با دانش آموزان استفاده می کنند.
ارزیابی کیفیت یادگیری الکترونیکی در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی عوامل موثر بر کیفیت یادگیری الکترونیکی در دانشگاه پیام نور است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی، از حیث ماهیت توصیفی و تحلیلی است و از نظر اجرا به صورت آمیخته (مصاحبه و پیمایش) انجام شد. جامعه آماری نیز شامل کلیه استادان و دانشجویان یادگیری الکترونیکی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی 95-96 است که تعداد 372 دانشجو و 291 استاد به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در مرحله اول؛ پس از مطالعه ادبیات و پیشینه و انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته از متخصصان و خبرگان آموزش از دور شاخص های کیفیت در یادگیری الکترونیکی مشخص شد. در مرحله دوم: پژوهشگر به تهیه دو پرسش نامه محقق ساخته با طیف لیکرت برای استادان و دانشجویان پرداخت که پس از تائید روایی (محتوایی و سازه) و پایایی بزرگ تر از 70/0 میان نمونه آماری توزیع شد. نتایج نشان داد که شاخص راهبردها، سیاست ها و اهداف کلی و زیرساخت پشتیبانی، از کیفیت متوسطی برخوردار است؛ در حالی که شاخص های مدیریت و رهبری، زیرساخت فناوری، عوامل انسانی از کیفیت بالایی برخوردار است. همچنین به طور کلی بخش یادگیری الکترونیکی دانشگاه دارای کیفیت بالاتر از متوسط است.
روش فهم روانشناختی متون دینی (فرمد): بررسی تک متن
حوزههای تخصصی:
روش برای فهم و کشف ابعاد روان شناختی متون دینی، از نیازهای اساسی روان شناسی اسلامی است. هدف این بررسی، تبیین روش فهم روان شناختی متون دینی در حوزه تک متن است. در فهم روان شناختی مسئله این است که رفتارها و باورها و ارزش ها، چرا و چگونه شکل می گیرند و چه تأثیر روانی ای دارند و چگونه می توان آنها را مهار و تنظیم کرد و... . روش این بررسی، توصیفی تحلیلی است. یافته های این بررسی نشان می دهد که: 1. راهبرد این روش، پژوهش معکوس است. 2. متون دینی به دو قسم تجویزی و توصیفی تقسیم می شوند. 3. برای کشف معارف روان شناختی باید مراحل چهارگانه ساختارشناسی (شامل: شناسایی اجزا؛ شناسایی مأموریت هر بخش؛ شناسایی مناسبات میان اجزا)، مسئله شناسی، سبب شناسی، و اصول یابی را انجام داد. 4. در متون توصیفی، مسئله شناسی به نیازشناسی تغییر می کند. 5. با استفاده از این روش می توان نظریه های اسلامی و نیز مدل های درمانی و ارتقایی طراحی کرد. نتیجه این بررسی آن است که باید با روشمندکردن پژوهش های اسلامی روان شناختی از طریق آموزش های رسمی و غیررسمی، زمینه طراحی نظریه های اسلامی و مدل های درمانی و ارتقایی را فراهم کرد.
تبیین مفهومی و فرآیندی استعداد بر اساس منابع اسلامی
حوزههای تخصصی:
در نظام تربیتی اسلام که هدفش به کمال رساندن انسان است، تربیت و پرورش، چیزی جز شکوفاکردن استعدادهای درونی، که به صورت بالقوه در انسان وجود دارد، نیست. این پژوهش به منظور بررسی تحلیل مفهومی و فرآیندی استعداد بر اساس منابع اسلامی طراحی شد. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان داد واژه «استعداد» به معنایی که امروزه در متون روان شناسی و علوم تربیتی بدان پرداخته می شود، در منابع دینی به کار نرفته است، اما برخی مفاهیم و مضامین دینی، به موضوع استعداد و فرآیند تحول آن اشاره دارد. طبق یافته های این پژوهش، استعداد با نگاه دینی، مجموعه ای از توانایی ها، قابلیت ها و ظرفیت های طبیعی انسان است که در زمینه ای خاص آشکار شده و زمینه ساز فضایل اخلاقی است و در جهت کمال و شکوفایی انسان قرار می گیرد. همچنین، یافته ها نشان داد در تبیین فرآیندی سازه دینی استعداد، سه مفهوم «فطرت»، «ابتلا» و «کمال»، نقش اساسی دارند و فرآیندی که از فطرت آغاز می شود با مداخله ابتلائات، به کشف استعداد منجر می گردد و در رهگذر کسب فضایل اخلاقی، فرد را به شکوفایی و کمال می رساند.
تاثیرآموزش روشهای مطالعه با تاکید بر راهبردهای شناختی و فراشناختی برمیزان پیشرفت تحصیلی وانگیزش پیشرفت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضربررسی تاثیرآموزش روشهای مطالعه ی خواندن ودرک مطلب، یادداشت برداری ونوشتن و روش امتحان دادن ومقابله بااسترس با تاکید بر راهبردهای شناختی و فراشناختی برمیزان پیشرفت تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان بود. بدین منظور با به کارگیری روش تجربی وطرح پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی، تعداد 80 دانش آموز در 4 گروه (3 گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار داده شدند. دانش آموزان هر 4 گروه به پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس پاسخ داده و معدل ترم گذشته ی آنها نیز ثبت شد و افراد گروه های آزمایش طی 10 هفته (10 جلسه) آموزش دیدند. پس از مداخله، مجددا دانش آموزان پرسشنامه انگیزش پیشرفت را تکمیل نمودند و معدل جدید آنها نیز ثبت شد.در نهایت داده های پژوهش با استفاده ازآزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل های آماری دراین زمینه نشان داد،آموزش روشهای مطالعه ی خواندن ودرک مطلب، یادداشت برداری ونوشتن و روش امتحان دادن ومقابله بااسترس، برمیزان پیشرفت تحصیلی وانگیزش پیشرفت آنها تاثیرگذار می باشد.
تأثیر اثر استروپ و فاصله های زمانی بین دو محرک بر دوره بی پاسخی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواد و روش ها:این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود برای این منظور تعداد 20 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران با میانگین سنی 54/1±45/23 سال به صورت در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان آزمون تکلیف دوگانه به عمل آمد این آزمون شامل چهار فاصله زمانی 50، 100، 300 و 900 هزارم ثانیه بین شروع ناهمزمان دو محرک در دو حالت همخوان و ناهمخوان برای محرک اول و دوم بود.
اثربخشی آموزش فلسفه به شیوه حلقه کندوکاو بر تفکر انتقادی در دانشآموزان دوره ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش فلسفه به شیوه حلقه کندوکاو بر تفکر انتقادی و ابعاد آن در دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر یزد بود. جامعه موردمطالعه این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه پنجم شهر یزد در سال تحصیلی 95-1394 بودند. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. بدین منظور 30 دانش آموز با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها، پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون -گلیزر بود. آموزش فلسفه به شیوه حلقه کندوکاو طی ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج بررسی فرضیه ها از طریق تحلیل کوواریانس (سطح معناداری 05/0) نشان داد که آموزش فلسفه بر تفکر انتقادی و ابعاد آن (استنباط، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی استدلال های منطقی) مؤثر است و باعث بهبود آن ها شده است.
تدوین الگوی فرآیندها و راهبردهای تنظیم هیجان کودکان بر اساس الگوی رشدنگر خودتنظیمی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی فرآیندها و راهبردها و تدوین الگوی تنظیم هیجان مبتنی بر الگوی رشدنگر خود تنظیمی در کودکان 4 تا 12 ساله پرداخته است. نمونه شامل 108 کودک در شهر تهران بوده است. شرکت کنندگان در پژوهش یا پس از تجربه موقعیت واقعی ایجاد کننده هیجان یا پس از در معرض قرار گرفتن سناریوهایی با مضمون چهار هیجان غم، عصبانیت، ترس و درد، مورد مصاحبه تنظیم هیجان ( ERI) و مشاهده قرار می گرفتند. داده ها مطابق روش های کیفی و تحت نظر متخصصان کدگذاری و تحلیل شد و سپس الگویابی سنی انجام شد. یافته ها نشان داد که تنظیم هیجان طبق الگوی خود تنظیمی رشدنگر از مسیر تنظیم برون ارگانیسمی شامل تغییر موقعیت، تغییر توجه، تعدیل ادراک، تغییر پاسخ (برون داد و پاسخ) به سمت درون ارگانیسمی شامل درخواست حمایت و تغییر شناختی (پردازش تجربه) می گذرد و استقرار می یابد. چنین یافته هایی راهگشای انسجام بخشی در حوزه نظریه پردازی های خود تنظیمی و کارکردهای اجرایی است.
تاثیر آموزش آگاهی فراشناختی بر سبک های تصمیم گیری و تنظیم هیجان دانش آموزان دبیرستانی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش آگاهی فراشناختی بر سبک های تصمیم گیری و تنظیم هیجان دانش آموزان دبیرستانی شهر تبریز بود. پژوهش حاضر، یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی در گروه های آزمایشی (19 دانش آموز) و کنترل (19 دانش آموز) جایگزین شدند. جلسات آموزشی آگاهی فراشناختی برای گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 30/1 ساعته به دانش آموزان دختر پایه دهم شهر تبریز، آموزش داده شد؛ اما به گروه کنترل، آموزش جانبی داده نشد و جریان عادی کلاس را طی کردند. سبک های تصمیم گیری و تنظیم هیجان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب با ابزارهای سبک های تصمیم گیری لی کین و دی رابیز (2010) و تنظیم هیجان فیلیپس و پاور (2007) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش آگاهی فراشناختی به طور معنی داری میانگین نمرات سبک های تصمیم گیری آنی، شهودی، اضطرابی و اجتنابی در گروه آزمایش را کاهش؛ اما میانگین نمره سبک تصمیم گیری وابسته را افزایش داد. علاوه بر آن، آموزش آگاهی فراشناختی، به طور معنی داری میانگین راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان در گروه آزمایشی را افزایش اما میانگین راهبردهای انطباقی را کاهش داد.
راه کارهای ارتقای شایستگی های مدیران گروه های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین راه کارهای ارتقای شایستگی های مدیران گروه های آموزشی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان (15724 نفر) و اعضای هیأت علمی (239 نفر) دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان و نیز اساتید و صاحب نظران حوزه مدیریت می باشند. روش پژوهش به صورت آمیخته است. روند تحقیق مشتمل بر سه مرحله کلی شامل تحلیل شکاف بین وضع موجود و مطلوب شایستگی های مدیران گروه های آموزشی؛ اولویت بندی شایستگی ها؛ و شناسایی و اولویت بندی راه کارهای ارتقای شایستگی ها بود. روش نمونه گیری در بخش اول به صورت تصادفی طبقه ای و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه دوسویه وضع موجود و مطلوب شایستگی های مدیران گروه های آموزشی بود. در بخش دوم، روش نمونه گیری به صورت هدفمند و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه مقایسه های زوجی شایستگی ها بود. در بخش سوم نیز، روش نمونه گیری به صورت هدفمند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه گسترش عملکرد کیفیت بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون t برای دو گروه همبسته، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، تحلیل محتوا و تشکیل ماتریس خانه کیفیت صورت گرفت. بخشی از یافته ها بیانگر شکاف منفی و معنادار بین وضع موجود و وضع مطلوب شایستگی های مدیران گروه های آموزشی بود. مهم ترین یافته ها نیز شناسایی و اولویت بندی 69 راه کار عملیاتی جهت ارتقای شایستگی های مدیران گروه های آموزشی بود. در پایان این نتایج به بحث گذاشته شده اند
پیش بینی کیفیت زندگی کاری معلمان زن براساس تعارض کار-خانواده و تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت زندگی کاری معلمان براساس تعارض کار-خانواده و تعهد سازمانی بود. جامعه پژوهش شامل همه معلمان زن متأهل است که در سال تحصیلی 94-93 در مقاطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم مشغول کار بودند. تعداد 128 معلم زن متأهل به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای در پژوهش شرکت داده شدند. نوع پژوهش توصیفی - همبستگی و ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری (والتون، 1973)، تعارض کار خانواده (رستگارخالد، 1385) و تعهد سازمانی (آلن و می یر، 1990) بودند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگى پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که بین مؤلفه های تعارض کار-خانواده و تعهد سازمانی با ابعاد کیفیت زندگی کاری، رابطه معنی داری وجود دارد. مؤلفه های تعارض کار خانواده (تداخل نقش کاری با نقش خانوادگی، خرده مقیاس تداخل نقش خانوادگی با نقش کاری، اضافه بار نقش خانوادگی و اضافه بار نقش کاری) با ابعاد کیفیت زندگی کاری، همبستگی منفی و معنی دار نشان دادند (05/0P≤). بین مؤلفه های تعهد سازمانی (تعهد عاطفی، مستمر و هنجاری) و ابعاد کیفیت زندگی کاری، رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت (05/0P≤). علاوه براین، تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که «تداخل نقش کاری با نقش خانوادگی» به همراه «تعهد هنجاری» و «تداخل نقش خانوادگی با نقش کاری» قادر به پیش بینی نمره کلی کیفیت زندگی کاری بودند (05/0P≤). بنابراین پژوهش حاضر نشان داد مؤلفه های تعارض کار خانواده و تعهد سازمانی، پیش بینی کننده ابعاد کیفیت زندگی کاری هستند.
اثربخشی آموزش حل مسأله بر نگرش های ناکارآمد و باورهای غیرمنطقی دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش مهارت های حل مسأله بر نگرش های ناکارآمد و باورهای غیرمنطقی دانش آموزان سوم دبیرستان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرای طرح از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون بوده که بر روی 30 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر سنندج در سال 1394 اجرا شد. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بود. نمونه ها به صورت انتخابی و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل جایگزین شدند. پس از انتخاب افراد و انتساب آنها به گروه های کنترل و آزمایش، گروه کنترل هیچ برنامه آموزشی دریافت نکرد؛ اما گروه آزمایش به مدت 10 جلسه یک ساعته تحت آموزش مهارت های حل مسأله هپنر و پترسن قرار گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات پژوهش از پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز و مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواراریانس یک راهه و چند راهه استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسأله بر نگرش های ناکارآمد و باورهای غیر منطقی تأثیرگذار است. بدین صورت که با افزایش مهارت های حل مسأله باورهای غیر منطقی و نگرش های ناکارآمد کاهش یافت. همچنین نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که با حذف اثرات نمره های زیرگروه های باورهای غیرمنطقی پیش آزمون به عنوان متغیر هم پراش، اثر اصلی آموزش بر نمره های باورهای غیرمنطقی در تمامی ابعاد در پس آزمون معنی دار است.
برآورد واریانس خشم و طرح واره های ناسازگار دانشجویان با الگوهای ارتباط خانواده
حوزههای تخصصی:
فراتر از تأثیر الگوهای ارتباطی بر کارکرد خانواده، بخش گسترده ای از زندگی روانی-اجتماعی از این الگوها متأثر می گردد. ازاین رو این پژوهش با هدف پیش بینی روان طرح واره های ناسازگار نخستین و خشم بر پایه الگوهای ارتباط خانواده انجام شد. پژوهش توصیفی است و با به کار بستن طرح همبستگی انجام شد. جامعه آماری، دربرگیرنده همه دانشجویان سال تحصیلی 95-94 دانشگاه آزاد شیراز بود. با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی 200 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش گزینش شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره های ناسازگار یانگ (1999)، رونوشت تجدیدنظر شده پرسشنامه الگوهای ارتباط خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک (a2002) و سیاهه خشم نواکو (1998) بودند. برآیندهای نرخ همبستگی نشانگر همبستگی منفی طرح واره های ناسازگار با الگوی ارتباطی گفت وشنود و همبستگی مثبت با الگوی ارتباطی همنوایی بود. برآیندهای تحلیل رگرسیون نشان داد پراکنش طرح واره طرد و رهاشدگی با الگوی ارتباطی جهت گیری گفت وشنود (-0/340, P<0/0001=β) و همنوایی (0/146, P<0/05= (β درخور تبیین است. همچنین گستره کارکرد آشفته-0/189, P<0/01) =(β، طرح واره های کرانه آشفتگی-0/344, P<0/001)=(β و طرح واره های گوش به زنگی و بازداری -0/125, P<0/001)=(βالگوی ارتباطی گفت وشنود پیش بینی می شود. افزون بر این، همبستگی الگوهای ارتباط گفت وشنود (-0/282, P<0/001=r) بوده و الگوی ارتباطی همنوایی (0/222, P<0/001=r) با خشم معنی دار و خشم با الگوی گفت وشنود درخور تبیین بوده است-0/231, P<0/01) =(βیافته های این پژوهش نشانگر تأثیر چشمگیر الگوهای ارتباط خانواده در طرح واره های ناسازگار و خشم دانشجویان است.
رسانه و اعتیاد: نقش برنامه های شبکه های سراسری سیما در پیشگیری از اعتیاد
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش برنامه های شبکه های سراسری سیما در پیشگیری از اعتیاد در شهر تهران بود. برای دستیابی به این هدف پنج مؤلفه تحقیق شامل «اطلاع رسانی و آگاه سازی»، «تاثیر بر نگرش ها و ارزش های اجتماعی»، «تامین الگوهای رفتاری»، «ایفای نقش تفریحی و سرگرمی" و"ویژگی های برنامه موفق پیشگیری" مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق مورد استفاده در پژوهش حاضر توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش، مشتمل بر افراد 15 تا 60 ساله ساکن شهر تهران بود. نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود که با استفاده از طیف پنج درجه ای لیکرت تنظیم شد. پایایی پرسش نامه با ضریب آلفای 95/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و استنباطی استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بودکه نقش شبکه های سراسری سیما در چهار مؤلفه اول تحقیق (اطلاع رسانی و آگاه سازی، اثر گذاری بر نگرش ها و ارزش های مخاطبان، تامین الگوهای رفتاری مخاطبان، نقش تفریحی و سرگرمی)، کمتر از سطح متوسط ارزیابی شد. در مقایسه بین نقش مولفه های تحقیق در پیشگیری از اعتیاد، بین مولفه چهارم (نقش تفریحی و سرگرمی) و مولفه دوم (اثرگذاری بر نگرش ها و ارزش های مخاطبان ) تفاوت آماری معناداری وجود داشت. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش به نظر می رسد که برنامه های شبکه های سراسری سیما در پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر نتوانسته اند نقش اثرگذاری داشته باشند و این موضوع نیازمند برنامه ریزی بهتر است.