فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر روایت درمانی زوجی بر عملکرد خانوادگی زوجین شهر اصفهان بوده است. روش پژوهش نیمه تجربی با استفـاده از پیش آزمون ـ پس آزمون وگروه آزمایش و کنترل بود. 30 زوج از زوجین مراجعه کننده به بخش گفتاردرمانی بیمارستان کاشانی شهر اصفهان در سال 86 به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و گواه (15زوج) جایگزین شدند. متغیر وابسته در این پژوهش عملکرد خانوادگی بود که توسط آزمون عملکرد خانوادگی بلوم ارزیابی شد.گروه آزمایش در 9 جلسه روایت درمانی زوجی شرکت نمودند. فرضیه های تحقیق آن بود که روایت درمانی زوجی بر بهبود عملکرد خانوادگی زوجین و ابعاد آن مؤثر است و تاثیر آن بر عملکرد خانوادگی زوجین و ابعاد آن برحسب جنسیت متفاوت است و عملکرد خانوادگی در زنان و مردان متفاوت می باشد. نتایج نشان داد که روایت درمانی زوجی عملکرد خانوادگی را بهبود می بخشد (01/0P<) و بر ابعاد آن به جز تاکیدات مذهبی و به هم تنیدگی مؤثر است (05/0P<). تاثیر این رویکرد بر عملکرد خانوادگی و ابعاد آن برحسب جنسیت تفاوت نداشته است (05/0P<). هم چنین بین عملکرد خانوادگی زنان و مردان تفاوتی وجود نداشت ( 05/0P< ).
بررسی مبانی نظری ایده خودکارآمدی به عنوان هدفی تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مبانی نظری روان شناختی، اجتماعی و فلسفی دیدگاه بندورا درباره خودکارآمدی است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی- استنتاجی بهره گرفته شد. بنابراین، با تکیه بر مبانی روان شناختی به تحلیل مفهوم رابطه ضروری و متقابل، هشیاری، یادگیری و عاملیت انسانی پرداخته شد. همچنین، در تحلیل مبانی اجتماعی به چگونگی تأثیرپذیری بندورا از اندیشمندان مکتب کنش متقابل نمادین در علوم اجتماعی به عنوان زمینة جامعه شناختی اندیشه های بندورا اشاره شد. علاوه براین، مبانی فلسفی با نظر به تناسب و ارتباط منطقی خودکارآمدی با مکتب های فلسفی، ارزش و عمل اخلاقی مورد مطالعه قرار گرفت. در نتیجه تحلیل و نقد مبانی مورد اشاره، پیش فرض های هستی شناختی روان شناختی، اجتماعی و فلسفی انسان خودکارآمد استخراج شدند و ضمن تصریح عناصر خودکارآمدی و مشخص کردن خاستگاه های عاملیت و خودکارآمدی، خصیصه های فرد خودکارآمد و راهکارهای تربیت او استنباط به تصویر کشیده شد.
بررسی تأثیر سازمان یادگیرنده بر عملکرد سازمانی با واسطه یادگیری سازمانی:مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمانی با واسطه یادگیری سازمانی به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، 509 نفر از کارکنان دفتر مرکزی شرکت ملّی صنایع پتروشیمی بودند، از میان آن ها 215 نفر به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه های سازمان یادگیرنده سنگه، یادگیری سازمانی واتکینز و مارسیک و عملکرد سازمانی فراستخواه استفاده شد. پایایی سه پرسشنامه به ترتیب 96/0، 94/0 و 98/0 برآورد و روایی آن ها توسط متخصصان تأیید شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، از روش های آمار استنباطی نظیر ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سازمان یادگیرنده به طور غیر مستقیم و از طریق یادگیری سازمانی بر عملکرد سازمانی تأثیر می گذارد. رابطه بین همه ابعاد سازمان یادگیرنده با یادگیری سازمانی به غیر از بعد تسلط فردی معنادار بود.
بررسی تحول سیالی واژگان کلامی و مقوله ای در کودکان دوزبانه ترک – فارس و کرد - فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف: این پژوهش به منظور بررسی چگونگی تحول روانی واژگان کلامی و مقوله ای کودکان دوزبانه (ترک – فارس و کرد – فارس) انجام شد.
روش: در این پژوهش که جزو مطالعات بنیادی است، هزار دانش آموز دبستانی دوزبانه ترک – فارس و کرد – فارس به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبتی، از میان دانش آموزان دبستانی دو شهر تبریز و سنندج انتخاب شدند. این دانش آموزان در دو آزمون نشانه ادراکی (حروف اولیه) و نشانه های مفهومی (مقوله های معنایی) شرکت کردند.
یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تعداد واژگان فارسی در طول پایه های تحصیلی اول تا پنجم دبستان هر دو شهر روند افزایشی و صعودی دارد، و این روند در آزمون نشانه های مقوله ای منظم تر از آزمون نشانه های ادراکی است. دانش آموزان ترک – فارس و کرد – فارس در هیچ یک از سال های دبستان تفاوت معناداری نشان ندادند، ولی الگوی تغییرات و تحولات تعداد واژگان آنها در آزمون مقوله ای در طول دوره ابتدایی متفاوت است. همچنین در مجموع در هر دو آزمون، دانش آموزان پسر نسبت به دانش آموزان دختر عملکرد بهتری از خود نشان دادند. در نشانه های ادراکی نیز دانش آموزان تبریزی بیش از دانش آموزان سنندجی واژه فارسی تولید کردند.
نتیجه گیری: الگوی تحول تعداد واژگان دانش آموزان دوزبانه ترک – فارس و کرد – فارس را می توان در آزمون نشانه های مقوله ای متفاوت از هم درنظر گرفت، ولی در الگوی تحول تعداد واژگان آزمون نشانه های ادراکی چنین تفاوتی مشاهده نشد."
رابطه باورهای دنیای عادلانه برای دیگران و خود با سلامت عمومی، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی و افکار خودکار
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی رابطه بین باورهای دنیای عادلانه با سلامت عمومی، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی و افکار خودکار بود. بهمنظور دستیابی به این هدف، از جامعه آماری (زنان و مردان ساکن شهر اصفهان) 300 نفر بهعنوان گروه نمونه با استفاده از روش نمونهگیری چند مرحلهای برای پاسخگویی به ابزارهای پژوهش انتخاب شدند. از پنج پرسشنامه سلامت عمومی (با چهار زیرمقیاس)، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی، افکار خودکار و پرسشنامه باورهای دنیای عادلانه برای دیگران و خود بهمنظور دستیابی به دادههای مورد استفاده در پژوهش استفاده شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان و گام بهگام مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بین زیرمقیاسهای سلامت عمومی (GHQ) با باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران رابطه منفی و معنادار (P<0/01)وجود دارد. رابطه بین باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران با رضایت از زندگی منفی و معنادار (P<0/01) بود. رابطه بین عاطفه مثبت و باورهای دنیای عادلانه برای خود منفی و معنادار (P<0/01) و رابطه بین عاطفه منفی و باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران مثبت و معنادار(P<0/01) بود. افکار خودکار نیز با باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران دارای رابطه مثبت و معنادار (P<0/01) بود. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که از کل متغیرهای پژوهش، فقط رضایت از زندگی قادر به پیشبینی باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که باورهای دنیای عادلانه برای دیگران و خود، رضایت از زندگی و افسردگی توان پیشبینی معنادار داشتند.
"
تاثیر آموزش روش ذهن آگاهی بر میزان علایم اختلال وسواس - اجبار در زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش روش ذهن آگاهی بر میزان علایم اختلال وسواس - اجبار در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و روانپزشکی شهر اصفهان اجرا گردید. بدین منظور تعداد 18 بیمار مبتلا به اختلال وسواس - اجبار که بر اساس مصاحبه بالینی توسط روانشناس بالینی و روانپزشک معرفی شده بودند و دارو مصرف می کردند، به روش تصادفی ساده از میان جامعه پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 9 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه وسواس - اجبار مادزلی به عنوان پیش آزمون در مورد هر دو گروه اجرا شد. آزمودنی های گروه آزمایش به صورت فردی و به مدت شش جلسه در معرض برنامه درمانی آموزش روش ذهن آگاهی قرار گرفتند. این برنامه شامل توضیح ماهیت اختلال وسواس - اجبار و انواع آن، مراحل چهارگانه ذهن آگاهی و ارایه تکالیف خانگی با استفاده از روش ذهن آگاهی بود که از طریق کتابچه راهنمای محقق ساخته و با هدایت پژوهشگر به هر بیمار آموزش داده شد. در طول درمان علاوه بر جلسات حضوری هفتگی، بیماران از طریق تماس تلفنی با پژوهشگر در ارتباط بوده و به منظور برطرف نمودن مشکلات احتمالی در انجام تکالیف، راهنمایی های لازم را دریافت نمودند. آزمودنی های گروه کنترل فقط دارو دریافت کردند و هیچ نوع درمان روانشناختی بر آنها اعمال نشد. نتایج تحلیل کواریانس دال بر تاثیر آموزش روش ذهن آگاهی در بهبودی معنادار علایم کلی وسواس در مرحله پس آزمون و آزمون پیگیری بود (P<0.001). همچنین نتایج، حاکی از تاثیر این روش در بهبودی معنادار علایم شستشو، وارسی، کندی وسواسی، تردید وسواسی و نشخوار ذهنی در مرحله پس آزمون و آزمون پیگیری بود (P<0.05).
بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه باورهای اختلال خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور ارزیابی ویژگی های روان سنجی و هنجاریابی پرسشنامه باورهای اختلال خوردن کوپر و همکارانش (1997) انجام شد
روش: نمونه آماری این پژوهش دانش آموزان سال دوم دبیرستان 18 کلاس (403 نفر) بودند که از میان دبیرستان های دولتی دخترانه شهر تهران، به شیوه خوشه ای مرحله ای انتخاب شده بودند. تمام آزمودنی ها به نسخه فارسی پرسشنامه باورهای اختلال خوردن و نسخه کوتاه پرسشنامه طرح واره ها یا باورهای ناسازگار هسته ای یانگ (1998) پاسخ دادند.
یافته ها: روایی این پرسشنامه به وسیله شاخص های روایی همگرا و همزمان، و تحلیل عاملی بررسی شد. نتایج تحلیل عوامل با استفاده از روش های مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس نشان داد که این پرسشنامه از چهار عامل خودباوری های منفی، کنترل پرخوری، خودپذیری و پذیرش به وسیله دیگران تشکیل شده است. این عوامل بیش از 26/46 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. روایی همگرای این پرسشنامه با محاسبه ضریب همبستگی زیرمقیاس های این پرسشنامه با یکدیگر و با کل پرسشنامه تایید شد که این ضرایب بین 31/0 تا 84/0 متغیر و معنادار بودند. روایی همزمان نیز با به کارگیری مقیاس باورهای ناسازگار اولیه برآورد شد که ضریب همبستگی میان این دو پرسشنامه 48/0 بود. اعتبار پرسشنامه باورهای اختلال خوردن با روش های آلفای کرونباخ و روش دونیمه سازی تحلیل شد که به ترتیب ضرایب 89/0و 72/0 به دست آمد.
نتیجه گیری: با در نظر گرفتن نتایج این پژوهش، می توان گفت آزمون باورهای اختلال خوردن به طور کلی می تواند ابزاری معتبر در ارزیابی باورهای اختلال خوردن در جمعیت ایرانی باشد.
رابطه راهبردهای رهبری مثبت گرا و مولفه های سازمان کوانتومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: اندیشه های کنونی پیرامون پویایی محیطی و سازمان های حیاتی، ظهور سازمان های کوانتومی را به همراه داشته است. نقش رهبری در این سازمان های تغییریافته، حفظ تعادل بین تنش و نظم است. این پژوهش با هدف تحلیل راهبردهای رهبری مثبت گرا و ارتباط آن با میزان کاربست مولفه های سازمان کوانتومی انجام شد.
روش ها: این پژوهش توصیفی- همبستگی در کلیه 575 عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان طی سال های 1391 و 1392 انجام شد و 101 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. از پرسش نامه های رهبری مثبت گرا و سازمان کوانتومی برای گردآوری داده ها استفاده شد. از نرم افزار آماری SPSS 15 و آزمون های همبستگی پیرسون، T تک نمونه ای، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: بالاترین میانگین در راهبردهای رهبری مثبت گرا مربوط به جو مثبت (31/0±97/3) و در مولفه های سازمان کوانتومی مربوط به تفکر جمعی (32/0±90/3) بود. از میان راهبردهای رهبری مثبت گرا، ""جو مثبت"" (21/3-=t؛ 002/0=p) و ""معنی گرایی مثبت"" (72/4=t؛ 0001/0=p) قابلیت پیش بینی سازمان کوانتومی را داشتند.
نتیجه گیری: میانگین راهبردهای رهبری مثبت گرا و مولفه های سازمان کوانتومی در دانشگاه اصفهان در حد نسبتاً مطلوب است. بین راهبردهای رهبری مثبت گرا و مولفه های سازمان کوانتومی رابطه مثبت وجود دارد.
مقایسه تاثیر روشهای درمان رفتاری ـ شناختی و رفتاری ـ فراشناختی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس ـ اجبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی درمان شناختی و فراشناختی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس- اجبار بوده است.
روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شده است. گروه های آزمایشی شامل دو گروه رفتاری- شناختی (18n=) و رفتاری- فراشناختی (11n=) بودند. مداخله های رفتاری- شناختی و رفتاری- فراشناختی روی دو گروه آزمایشی انجام و سپس بیماران توسط پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی (MOCI) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: اندازه اثر درمان رفتاری- شناختی برابر 6/1 و اندازه اثر درمان رفتاری- فراشناختی برابر 4/1 به دست آمد که نشان دهنده میزان تاثیر زیاد درمانی هر دو گروه است. اما در مقایسه نتایج دو گروه با روش تحلیل کواریانس تفاوت معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: مطابق یافته های این پژوهش تمرکز درمان روی تحریفات شناختی و باورهای فراشناخت هر دو منجر به کاهش علائم وسواس- اجبار در بیماران OCD می شود و میزان تاثیر دو روش رفتاری- شناختی و رفتاری- فراشناختی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارد.
مقایسه باورهای وسواسی در بیماران مبتلا به وسواس و سایر اختلالات اضطرابی با گروه شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، تحقیقات بسیاری در ادبیات وسواس به شناسایی عوامل شناختی موثر در شکل گیری اختلال وسواس فکری - عملی پرداخته اند، تا تعیین کنند که کدام یک از شناختارها (اهمیت و کنترل افکار (ICT)، احساس مسوولیت و ارزیابی احساس خطر و تهدید (RT)، کمال طلبی و عدم قطعیت (PC))، در ایجاد و بقای علایم و نشانه های وسواس نقش دارند. هدف مطالعه اخیر مقایسه باورهای وسواسی در بیماران وسواسی، اضطرابی و سالم بود.
روش: سه گروه آزمودنی شامل بیماران وسواسی، بیماران اضطرابی و افراد سالم پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه های MOCI، BDI-II، STAI، BAI، OBQ-44 و Y-BOCS (درمورد بیماران وسواسی) را تکمیل نمودند.
یافته ها: نمرات OBQ-44 کل و خرده مقیاس های PC و RT در دو گروه وسواسی و اضطرابی بیشتر از گروه سالم بود، ولی تفاوت بین دو گروه وسواسی و اضطرابی معنی دار نبود. در خرده مقیاس ICT نمرات گروه وسواسی از دو گروه سالم و اضطرابی بیشتر بود، اما تفاوت بین گروه های اضطرابی و سالم معنی دار نبود. به عبارتی OBQ-44 کل، مقیاس مناسبی برای سنجش افکار مختص وسواس است، به طوری که مقیاس های فرعی RT و PC برای وسواس و اضطراب و مقیاس فرعی ICT صرفا برای وسواس اختصاصی است. میانگین، انحراف معیار و آزمون معنی داری نمرات سه گروه در مواد آزمون OBQ-44 محاسبه گردید و 27 ماده به عنوان مواد سنجش باورهای شناختی مختص وسواس تشخیص داده شد.
نتیجه گیری: خرده مقیاس های PC و RT (OBQ-44) در اختلال وسواس و اختلال اضطرابی مشترک ولی خرده مقیاس ICT مختص اختلال وسواس می باشد. بنابراین یافته های اخیر پیشنهاد می کند که OBQ-44 نقطه شروع معتبری برای بررسی ساختار و محتوای شناختی وسواس می باشد.
هوش هیجانی، نارسایی هیجانی و مشکلات بین شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه پیش بین های سن ، جنسیت ، رتبه تولد ، هوش هیجانی ، انگیزه پیشرفت ، ویژگی های خانواده ، مدرسه و فعالیتهای تحصیلی دانش آموزان با متغییر ملاک یا پیشرفت تحصیلی آنها بررسی شد . برای اجرای مقیاسهای ، نمونه های تصادفی شامل 415 دانش آموز دبیرستانی سال سوم رشته علوم تجربی ( 261 دختر 154 پسر) شهر تهران انتخاب شدند . تحلیل داده ها مشخص کرد که میان 16 متغیر پیش بین فقط 6 متغییر جنسیت ، درستی انجام تکلیف ، تحصیلات مادر ، انگیزه پیشرفت ، سن دانش آموز و درگیری والدینی در امر تحصیل ضرایب معناداری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند. تحلیل های رگرسیون برای بررسی اثرات تعدیل کنندگان جنسیت و تحصیلات مادر نشان داد که آن دو به ترتیب تعدیدل کننده سن و درگیری والدینی برای پیشرفت تحصیلی هستند . همچنان به پژوهشهای بیشتری درباره فعالیتهای تحصیلی دانش آموزان و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی نیاز داریم .
تاثیر مصاحبه انگیزشی بر بهبود شاخص های سلامت جسمی (کاهش وزن و کنترل قندخون) در افراد مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر اثربخشی مصاحبه انگیزشی گروهی را در کاهش وزن افراد مبتلا به دیابت نوع دو بررسی نموده است. از میان مراجعان انجمن دیابت ایران و انستیتو غدد و متابولیسم، 93 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو انتخاب شدند. شرکت کنندگان به طور تصادفی به گروه های مصاحبه انگیزشی (30 نفر)، آموزش گروهی شناختی-رفتاری (26 نفر) و کنترل (37 نفر) اختصاص یافتند. میان گروه های پژوهش از نظر ویژگی های خط پایه تفاوتی دیده نشد. نتایج نشان داد که در گروه های مصاحبه انگیزشی و آموزش گروهی شناختی-رفتاری، در مقایسه با گروه کنترل، میانگین شاخص توده بدن (BMI) به طور معناداری پایین تر بود، و در گروه مصاحبه انگیزشی گروهی، در مقایسه با آموزش گروهی شناختی-رفتاری، میانگین هموگلوبین گلیکوزیله (HbAlc) به طور معناداری پایین بود. بر اساس یافته های پژوهش به نظر می رسد. در بیماران دیابت نوع دو، مصاحبه انگیزشی گروهی و آموزش گروهی شناختی-رفتاری، می توانند به عنوان مداخله ای موثر، موجب کاهش وزن شوند، و مصاحبه انگیزشی گروهی بهتر از آموزش گروهی شناختی-رفتاری می تواند کنترل قند خون را بهبود بخشد. این یافته ها از آن نظر قابل توجه هستند که هیچ کدام از این مداخله ها با هدف صرف کاهش وزن صورت نگرفته بودند.
میزان آمادگی یادگیری خودراهبر در دانشجویان رشته پزشکی
حوزههای تخصصی:
اهداف: در جهان امروز که دانش دایماً در حال تغییر و ارتقاست و سروکار داشتن با مفاهیم نوظهور و تازه، جنبه ای مهم در رویارویی با بیماران است، مهارت های یادگیری خودراهبر برای موفقیت فراگیران در حرفه پزشکی ضروری است. این پژوهش با هدف بررسی میزان آمادگی یادگیری خودراهبر دانشجویان پزشکی (مقاطع علوم پایه، فیزیوپاتولوژی و کارآموزی) انجام شد.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 182 نفر از دانشجویان پزشکی (مقاطع علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی) به روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای از میان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران در بهمن تا اسفندماه 1390 انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ""آمادگی یادگیری خودراهبر فیشر"" با شاخص های سن، جنسیت، معدل دیپلم، نمره علوم پایه، مقطع تحصیلی و معدل تا زمان مطالعه بود. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 19 و آزمون T مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و آماره کوهن انجام شد.
یافته ها: دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر از مهارت خودمدیریتی بهتری برخوردار بودند و نمره کل یادگیری خودراهبر بهتری داشتند. ارتباط معنی داری بین ویژگی های فردی و حرفه ای دانشجویان و مهارت های یادگیری خودراهبر مشاهده نشد.
نتیجه گیری: مهارت خودمدیریتی و همچنین نمره کل یادگیری خودراهبر در دانشجویان دختر و پسر متفاوت است و در پسران وضعیت بهتری دارد. ویژگی های فردی و حرفه ای دانشجویان تاثیری در مهارت های یادگیری خودراهبر ایشان ندارد. دانشجویان هنوز ترجیح می دهند مواد درسی را از طریق فعالیت هایی با راهنمایی استاد یاد بگیرند.
ارزیابی طرح موجود ارزشیابی کارکنان دولت
حوزههای تخصصی:
نقش مدیریت عملکرد در سازمان ها‘تعیین عوامل مهم موفقیت ومعیارهای عملکرد مطلوب افراد و بهبود مستمر آنهاست.رویکرد سنتی مدیریت عملکرد در سازمانهای دولتی کشور‘درقالب نظام ارزشیابی کارکنان دولت‘نه تنها در ایفای چنین نقش مهمی چندان موفق نبوده است ‘بلکه خود عامل کاهش وفاداری افراد به سازمانها ودرنتیجه افت کیفیت وبهره وری آنها بوده است. در این مقاله ‘ که حاصل یک طرح پژوهش ملی است ‘تلاش شده است مختصری از دستاوردهای ارزیابی طرح موجود ارزشیابی کارکنان دولت با تأکید بر مشکلات و نارسای های آن ارایه واقدامات کلی در جهت اصلاح وتقویت طرح مذکور وتأمین ساز و کارهای پویایی آن پیشنهاد شود. الگوی نظری مورد استفاده در این ارزیابی‘الگویIPP است که با استفاده از روش پیمایشی وانجام نمونه گیری ودریافت نظرات از طریق پرسشنامه ‘برای شناخت ضعف های طرح موجود ارزشیابی کارکنان دولت از آن بهره گیری شد. یافته ها و نتایج پژوهش نشان میدهد این طرح در ارتباط با الف)میزان انطباق آن با واقعیت های نظام اداری کشور؛ب)بعد محتوایی آن از نظر دستورالعملهای اجرایی‘فرم ها ومعیارهای مورد استفاده در ارزشیابی عملکرد کارکنان دولت دارای نارسایی هایی است . در پایان مقاله‘درباره این نارسایی ها و چگونگی تعدیل آنها پیشنهادهایی ارایه شده است .
تاثیر بازیدرمانگری کودک محور بر کاهش مشکلات برونیسازیشده کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیدرمانگری کودکمحور گروهی در کاهش نشانههای برونیسازیشده در کودکان پیشدبستانی اجرا شد.
روش: پس از غربالگری اولیه 120 کودک پیشدبستانی در سه مهد کودک با استفاده از فرم فهرست رفتاری کودک (CBCL)، تعداد 10 کودک که بالاترین نمره را در مقیاس برونیسازیشده این فهرست بهدست آورده بودند، بهعنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شدند. مربیان این کودکان نیز پیش از شروع مداخله، فرم گزارش معلم (TRF) را تکمیل کردند. سپس گروه نمونه در قالب گروههای دونفره، 16 جلسه بازیدرمانگری را در مدت 8 هفته دریافت کرد. مادران این کودکان در پایان جلسههای چهارم، هشتم، دوازدهم و شانزدهم بار دیگر فرم CBCL را تکمیل کردند و مربیان نیز بار دیگر به تکمیل فرم TRF پرداختند.
یافتهها: تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر نشان داد که براساس ارزیابی مادران، نمره مقیاس برونیسازیشده کودکان و زیرمقیاس رفتار پرخاشگرانه، بهطور معنیداری کاهش یافت. مقایسه میانگینهای نمرههای TRF در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون نیز حاکی از کاهش معنیدار مشکلات برونیسازیشده کودکان بود. تفاوت میانگین نمرههای پسآزمون اول و دوم و نیز پسآزمون سوم و چهارم در مقیاس برونیسازیشده و هر دو زیرمقیاس رفتار پرخاشگرانه و نادیده گرفتن قوانین معنیدار بود.
نتیجهگیری: بازیدرمانگری کودکمحور روش موثری برای کاهش مشکلات رفتار برونیسازیشده از کودکان به حساب میآید و به نظر میرسد که این شیوه بر رفتارهای پرخاشگرانه تأثیر بارزتری دارد. افزون بر این بیشترین بهبود در فاصله جلسههای نخست و جلسههای پایانی مشاهده میشود و روند کاهش مشکلات در جلسههای میانی کمتر محسوس است."