فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی ارتباط بین سبک های اسناد و عزت نفس دانشجویان تعداد 277 نفر (151 دختر و 126 پسر ) از دانشجویان دور کارشناسی دانشگاه گیلان از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های سبک اسناد سلیگمن و عزت نفس کوپر اسمیت درباره آنها اجرا گردید نتایج "آزمون تحلیل واریانس چند متغیری حاکی از آن بود که بین دختران و پسران دانشجو در دو سبک اسناد درونی - بیرونی (پس از موفقیت) و کلی اختصاصی (پس از شکست) تفاوت معنی داری وجود دارد اما در میازن ارتباط بین انواع سبک های اسناد دانشجویان با سال ورود به دانشگاه و ماهیت رشته های تحصیلی آنها تفاوتع معنی داری مشاهده نشد همچنین بر اساس نتایج آزمون مجذور خی تنها سبک اسناد درونی -بیرونی (پس از موفقیت) با جنسیت دانشجویان و سال ورود آنها به دانشگاه تفاوت معنی داری را نشان داد نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نیز حاکی از آن بود که بین میزان عزت نفس دانشجویان و ماهیت رشته های تحصیل یآنان تفاوت معنی داری وجود ندارد همچنین نتایج بدست آمده از آزمون T گروه های مستقل بیانگر آن بود که ا زلحاظ میزان عزت نفس هیچ گونه تفاوتی بین دختران و پسران دانشجو وجود ندارد نتایج آزمون تحلیل رگرسیون همزمان و گام به گام نیز نشان داد که میان سه سبک پایدار - ناپایدار (پس از موفقیت) پایدار ناپایدار و کلی - اختصاصی (پس از شکست) با عزت نفس دانشجویان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد.
بررسی نقش نگرش به عشق در پیش بینی طلاق عاطفیِ زنان و مردان متأهل شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نگرش به عشق در پیش بینی طلاق عاطفی زنان و مردان متأهل شهر قزوین انجام شد.روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. نمونه 200 نفر از زنان و مردان متأهلی بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس از مناطق مختلف شهر قزوین از میان افرادی انتخاب شدند که تقریباً پنج سال از ازدواج آنهاگذشته بود. برای گردآوری اطلاعات از فرم کوتاه مقیاس نگرش به عشق(LAS) هندریک و هندریک با ضریب آلفای (82/0) و مقیاس طلاق عاطفی گاتمن با ضریب آلفای(93/0) استفاده شد. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون و تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بین طلاق عاطفی و انواع نگرش به عشق(شهوانی، دوستانه و نوع دوستانه) رابطه معناداری وجود دارد. یافته دیگر اینکه نگرش های عشقی شهوانی، بازی گونه و دوستانه به ترتیب به میزان 30%، 32% و 33% در سطح معناداری (01/0 p≤) قابلیت پیش بینی طلاق عاطفی را دارند. کیفیّت نگرش همسران به مقوله عشق، به عنوان متغییر پیش بینی کننده رضایت یا عدم رضایت زناشویی، نقش مهمی در فرایند زندگی مشترک ایفا می کند. لذا توجه درمان گران خانواده به نگرش های عشقی همسران، می تواند شرایط تثبیت زناشویی موفق را در آینده زندگی مشترک آن ها فراهم کند.
بررسی رابطه هوش هیجانی با احساس غربت و سلامت عمومی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی رابطه هوش هیجانی با احساس غربت و سلامت عمومی دانشجویان نمونه ای به حجم 196 نفر از دانشجویان غیر بومی دانشگاه بوعلی سینا همدان به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه های هوش هیجانی شرینگ، احساس غربت آرچر و سلامت عمومی گلدبرگ بر روی آنان اجرا شد. نتایج نشان داد که: الف) بین هوش هیجانی و سلامت عمومی همبستگی مثبت وجود دارد (p<0.01). ب) هوش هیجانی دانشجویان با احساس غربت آنان همبستگی معنی دار ندارد. ج) احساس غربت دانشجویان با سلامت عمومی آنان همبستگی منفی دارد (p<0.01). د) هوش هیجانی دانشجویان دختر تفاوت معنی داری با هوش هیجانی دانشجویان پسر ندارد. ه) احساس غربت دانشجویان پسر کمتر از دانشجویان دختر است (p<0.01). و) سلامت روانی دانشجویان پسر بیش از سلامت روانی دانشجویان دختر است (p<0.01). یافته های پژوهش به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند.
میزان شیوع اختلالات تغذیه و رابطه آن با عزت نفس، خودپنداره و افسردگی در دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی ایلام
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن، درمان نوین شناختی رفتاری مبتنی بر پیشگیری و درمان معمول بر علائم افسردگی و سایر علائم روان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن، درمان نوین شناختی رفتاری مبتنی بر پیشگیری و درمان معمول بر علائم افسردگی و سایر علائم روان پزشکی در نمونه ای از بیماران افسرده در فاز بهبودی نسبی صورت گرفت.
روش: روش این پژوهش آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شد. گروه های آزمایش شامل سه گروه درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن (134 نفر)، درمان نوین شناختی رفتاری (121 نفر) و درمان معمول (96 نفر) قرار گرفتند. بیماران از طریق مصاحبه ساختار یافته به منظور حصول اطمینان از اینکه دارای سابقه اختلال افسردگی بوده و در زمان مطالعه در دوره بهبودی نسبی به سر می بردند مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از اختصاص بیماران در سه گروه، ابزارهای خود گزارشی نظیر پرسشنامه علائم مختصر و پرسشنامه افسردگی بک به عنوان پیش آزمون و پس از کار آزمایی بالینی، پس آزمون و ارزیابی های 6 ماهه و 12 ماهه به اجرا در آمدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن و درمان شناختی رفتاری به صورت معناداری در کاهش علائم باقی مانده افسردگی و همچنین سایر علائم روان پزشکی در بیماران مبتلا به افسردگی مؤثر بودند. الگوی کلی نتایج حاکی از آن است که هر دو درمان فوق به یک میزان در کاهش علائم اثربخش بوده به ویژه میزان اثربخشی هر دو درمان در ارزیابی های پی گیری 6 ماهه در مقایسه با درمان دارویی نشان داده شد. اما در مقایسه نتایج دو گروه درمان و با روش تحلیل کواریانس تفاوت معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن و درمان شناختی رفتاری مبتنی بر پیشگیری، بر کاهش علائم افسردگی و سایر علائم روان پزشکی مؤثر است.
تأثیر هیجانی موسیقی بر فشارخون و ضربان قلب در افراد مبتلا به فشارخون اساسی بر اساس ابعاد شخصیتی درون گرایی و برون گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر هیجانی موسیقی با دو ریتم مختلف بر فشار خون و ضربان قلب بیماران مبتلا به فشار خون بالای اولیه براساس ابعاد شخصیتی درون گرایی و برون گرایی انجام شد.113 نفر از بیماران مرد مبتلا به فشار خون اساسی مراجعه کننده به بیمارستان شهید مدنی شهرستان تبریز، مقیاس تجدیدنظر شده NEO-FFI فرم کوتاه را تکمیل نمودند و پس از احراز نمره مورد قبول در دو گروه درون گرا و برون گرا (هر گروه 30 نفر و مجموعاً 60 نفر) طبقه بندی شدند (دامنه سنی 50-31 و میانگین 42 سال). در مورد گروه ها، دو نوع موسیقی با دو ریتم آرام و تند در یک جلسه با فاصله زمانی نیم ساعت بین دو نوع موسیقی، اعمال شد. میزان فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و ضربان قلب آزمودنی ها قبل و پس از ارائه موسیقی اندازه گیری و ثبت گردید. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.نتایج نشان داد که بیماران برون گرا کاهش بیشتری را در فشار خون سیستولیک نسبت به بیماران درون گرا بعد از ارائه موسیقی با ریتم آرام به دست آوردند و به عبارتی هنگام ارائه موسیقی با ریتم آرام فشارخون سیستولیک بیماران برون گرا نسبت به میزان آن در مرحله خط پایه کاهش بیشتری داشت. با اینکه موسیقی با ریتم تند بر روی شاخص های فیزیولوژیکی موثر بود اما باعث به وجود آمدن تفاوت های معنی دار در دو گروه نشد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که بیماران درون گرا عواطف منفی بیشتری نسبت به بیماران برون گرا تجربه می کنند و این عواطف م نفی باعث به وجود آمدن تغییر ک متر در فشارخون این بیماران نسبت به بیماران برون گرا می شود.
نقش میانجی عدالت سازمانی ادراک شده در رابطه بین خودپنداره مزمن کارکنان با رضایت آنها از نتیجه، سرپرست و مدیریت
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی عدالت سازمانی ادراک شده در رابطه بین خودپنداره مزمن کارکنان با رضایت آنها نسبت به نتیجه، سرپرست و مدیریت با استفاده از 250 نفر از کارکنان صنایع و سازمانهای شهر اصفهان که به شیوه دو مرحلهای انتخاب شدند، اجرا شد. روش پژوهش همبستگی بود و ابزارهای پژوهش سه پرسشنامه برای سنجش انواع سهگانه عدالت سازمانی (عدالت توزیعی، عدالت رویهای و عدالت ارتباطی)، پرسشنامه سنجش سطوح خودپنداره مزمن (فردی، ارتباطی و جمعی) و پرسشنامه رضایت از نتیجه، رضایت از سرپرست و رضایت از مدیریت بوده است. دادههای حاصل از پرسشنامهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون میانجی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون میانجی گام اول نشان داد که سطوح خودپنداره مزمن فردی و جمعی (به ترتیب با بتا استاندارد 173/0 و 271/0 و با بتا استاندارد 162/0 و 205/0) برای عدالت توزیعی و عدالت رویهای و سطح خودپنداره مزمن جمعی (با بتا استاندارد 247/0) برای عدالت ارتباطی دارای توان پیشبین معنادار (001/0 P<) هستند. نتایج تحلیل رگرسیون میانجی گام دوم نشان داد که از بین سطوح خودپنداره مزمن برای پیشبینی رضایت از نتیجه، رضایت از سرپرست و رضایت از مدیریت، خودپنداره مزمن فردی و جمعی قادر به پیشبینی رضایت از نتیجه و رضایت از سرپرست (با بتا استاندارد 136/0 و 208/0 و230/0 و170/0) و فقط خودپنداره مزمن جمعی (با بتا استاندارد 148/0) قادر به پیشبینی معنادار(001/0 P<) رضایت از مدیریت هستند. در گام آخر (سوم) تحلیل رگرسیون میانجی نشان داد وقتی ابعاد عدالت سازمانی و سطوح خودپنداره مزمن بهصورت یکجا برای پیشبینی وارد معادلات رگرسیون شدند، فقط عدالت توزیعی نقش میانجی را در رابطه بین خودپنداره مزمن جمعی و رضایت از نتیجه ایفا میکرد. عدالت رویهای نیز بهصورت جداگانه برای رابطه بین خودپنداره مزمن فردی و رضایت از سرپرست و عدالت ارتباطی نیز بهطور جداگانه برای رابطه بین خودپنداره مزمن فردی و جمعی با رضایت از سرپرست نقش میانجی داشتند. و بالاخره عدالت رویهای نیز نقش میانجی را در رابطه بین خودپنداره مزمن جمعی و رضایت از مدیریت ایفا میکرد.
کلیدواژگان: عدالت سازمانی توزیعی، عدالت سازمانی رویهای، عدالت سازمانی ارتباطی، خودپنداره مزمن فردی، خودپنداره مزمن ارتباطی، خودپنداره مزمن جمعی، رضایت از نتیجه، رضایت از سرپرست، رضایت از مدیریت
"
مقایسه کنش های اجرایی در کودکان با و بدون ناتوانی یادگیری املا: عملکرد در آزمون عصب- روان شناختی نپسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کنش های اجرایی شامل بالاترین عملکردهای شناختی است که برای رفتار هدفمند لازم و ضروری است. هدف این پژوهش مقایسه کنش های اجرایی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری املا با توجه به عملکرد در آزمون عصب- روان شناختی نپسی بود.
روش: 45 دانش آموز با ناتوانی یادگیری املا و 45 دانش آموز عادی پایه سوم دبستان شهر اصفهان به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارها، آزمون نپسی، مقیاس هوش کودکان وکسلر و چک لیست شناسایی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املا بود. داده ها با آزمون t مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین عملکرد دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری املا در کنش های اجرایی (عملکرد در برج نپسی) تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املا از دانش آموزان عادی عملکرد پایین تری در کنش های اجرایی (عملکرد در برج نپسی) دارند. این مشکل می بایست با استفاده از ابزارهای معتبر، تشخیص داده شود تا مداخلات متناسب با کنش های اجرایی طراحی و اجرا گردد.
بررسی الگوی سازو کارهای دفاعی باتوجه به میزان تفکر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، برای فهم بیشتر ویژگی های شخصیتی متفاوت افراد دارای تفکر خلاق، کمیت و کیفیت سازوکار های دفاعی و سبک دفاعی آنها بررسی شده است.
روش: ابتدا با استفاده از روش نمونه-گیری در دسترس، 258 نفر از دانشجویان دختر کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه تربیت مدرس، پرسشنامه تفکر خلاق عابدی را تکمیل کردند. سپس از میان این شرکت کنندگان، دو گروه 30 نفری از آزمودنی هایی که بیشترین و کمترین نمرات را در این آزمون گرفته بودند، به عنوان دو گروه مقایسه پژوهش انتخاب شدند. برای سنجش سبک و سازوکار های دفاعی از پرسشنامه سبک های دفاعی استفاده شد. در پایان، داده ها به وسیله آزمون t برای گروه های مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: افراد دارای تفکر خلاق و افرادی که از تفکر خلاق کمتری برخوردارند، در نرخ کلی استفاده از سازوکارهای دفاعی تفاوتی با هم ندارند. سبک دفاعی افراد دارای تفکر خلاق، رشدیافته تر از افراد دارای تفکر کمتر خلاق است؛ و افراد دارای تفکر کمتر خلاق، بیشتر از الگوی سازوکارهای دفاعی رشدنایافته استفاده می کنند. به طور کلی، ویژگی اصلی الگوی دفاعی گروه دارای تفکر خلاق، در مقایسه با گروه دارای تفکر کمتر خلاق، استفاده زیاد آنها از سازوکار های دفاعی رشدیافته والایش، طنز و پیشاپیش نگری و سازوکار های رشدنایافته دلیل تراشی، تجزیه و انکار است؛ در حالی که مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه دارای تفکر کمترخلاق، استفاده زیاد آنها از سازوکارهای دفاعی رشدنایافته فرافکنی، به عمل درآوری، دوپاره سازی، رفتار پرخاشگرانه- منفعلانه، خیال پردازی، جابه جایی و جسمانی سازی است.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر بار دیگر بر اهمیت تفاوت گذاشتن بین دو حوزه عمده خلاقیت تاکید می کند. به علاوه، همسو با یافته های تحقیقات پیشین، نتایج نشان می دهند که افراد دارای تفکر خلاق به دلیل استفاده از نوعی سبک دفاعی خلاق، از افراد دارای تفکر کمترخلاق متمایزند.
رابطه سلامت روانی با تفکرات غیر منطقی در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناختن رابطة سلامت روانی با میزان و نوع تفکرات غیرمنطقی در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بود. پژوهشهای پیشین نشان داده اند که سلامت روانی با میزان و نوع تفکرات غیرمنطقی رابطه دارد. 385 دانشجو با روش تصادفی طبقهای نسبی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. در مورد آنها SCL-90-R و IBT جونز اجرا شد. در تجزیه و تحلیل یافته ها از روشهای ضریب همبستگی پیرسن، تی برای دو گروه مستقل، تحلیل واریانس یکراهه، و مجذور کای استفاده شد. نتایج نشان دادند که سطح سلامت روانی آزمودنیها با میزان تفکرات غیرمنطقی آنها به طور کلی، و با انواع توقع تأیید از دیگران، انتظار بیش از حد از خود، واکنش به نـاکامـی، بی مسؤولیتـی هیجانـی، بـیش دلواپسـی اضطرابی، اجتناب از مشکل، و درماندگـی برای تغییر رابطه مـعکوس معنـادار (P<0.000)، و بـا کمالگرایـی، رابـطة مـستقیم معنـادار (P<0.000) دارد. نتایج اصلی این پژوهش با یافتههای پژوهشهای پیشین هم خوانند.
رابطه هیجان خواهی، شوخ طبعی و نگرش دینی با اضطراب مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه هیجان خواهی، شوخ طبعی و نگرش دینی با اضطراب مرگ در دانشجویان انجام شده است. بدین منظور، نمونه ای به حجم 375 نفر به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای از جامعه آماری مورد پژوهش (دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 89ـ90 انتخاب شده و برای جمعآوری دادهها از فرم پنجم پرسش نامه هیجان خواهی زاکرمن، پرسش نامه شوخطبعی مارتین، پرسش نامه نگرش مذهبی خدایاریفرد و پرسش نامه اضطراب مرگ تمپلر استفاده شده است. داده ها با شاخص های آماری، چون همبستگی و رگرسیون تحلیل شده است. نتایج تحلیل دادهها نشان میدهد که رابطه منفی معناداری (363/0-r=)، بین هیجانخواهی با اضطراب مرگ رابطه مثبت معناداری (408/0r=) بین شوخطبعی با اضطراب مرگ و رابطه منفی معناداری (380/0 r=) بین نگرش دینی با اضطراب مرگ وجود دارد(5. /. a=).
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک های دفاعی من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیجان ها، شناخت ها و دفاع ها فرایندهای اصیل روانشناختی هستند. این متغیرهای پیچیده و چندوجهی روابط درهم تنیده ای با هم دارند. کشف جنبه-های جدید این متغیرها و روابط بین آنها از اصالت و اهمیت نظری و بالینی برخوردار است. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک-های دفاعی من بود. تعداد 378 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران (227 زن، 148 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا نسخه فارسی مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (20-FTAS)، مقیاس خشم چند بعدی (MAI)، مقیاس نشخوار خشم (ARS)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک دفاعی رشدیافته رابطه منفی معنادار و با سبک دفاعی رشد نایافته رابطه مثبت معنادار داشتند. همچنین راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان با سبک دفاعی رشدیافته، و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان با سبک دفاعی رشدنایافته و نوروتیک رابطه مثبت معنادار داشتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی هیجانی و سبک های دفاعی نقش واسطه ای معناداری ایفا نمی کنند. براساس یافته های این پژوهش، نقش واسطه ای راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خشم و نشخوار خشم با سبک دفاعی رشدنایافته نیرومندتر از متغیرهای دیگر بود. از سوی دیگر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، نقش واسطه ای نیرومند تری را در رابطه بین نشخوار خشم و سبک های دفاعی، نسبت به رابطه بین خشم و سبک های دفاعی نشان داد. براساس یافته های پژوهش حاضر نتیجه گرفته می شود که رابطه بین ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم با سبک های دفاعی یک رابطه خطی ساده نیست، بلکه متغیرهای دیگر مثل راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در این رابطه نقش واسطه ای دارند. یافته های پژوهش حاضر همچنین گامی نو در راستای تدوین مدل های نظری پیش بین برای سبک های دفاعی محسوب می شود.
سلامت روانی- اجتماعی و راهکارهای بهبود آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در اساس نامه سازمان جهانی بهداشت 1 ( WHO ) سلامت «نه تنها نبود بیماری یا معلولیت»، بلکه «حالت بهینه خوب بودن جسمی، روانی و اجتماعی» تعریف شده است (گزارش سازمان جهانی بهداشت، 2001). مفهوم سلامت روانی نیز از نظر WHO چیزی فراتر از نبود اختلال های روانی و شامل 1- خوب بودن ذهنی، 2- ادراک خودکارآمدی، 3- استقلال و خودمختاری، 4- کفایت و شایستگی، 5- وابستگی میان نسلی و 6- خودشکوفایی توانمندی های بالقوه فکری و هیجانی است (همان جا). اختلال رفتاری- روانی عبارت است از حالات قابل توجه بالینی که با تغییر در تفکر، خلق، هیجان یا رفتار مشخص و با ناراحتی و تشویش شخصی و یا اختلال کارکرد زندگی همراه باشد. این تغییرات در گستره هنجار جامعه قرار نمی گیرند و به صورت واضح غیرعادی و بیمارگونه و مداوم یا عودکننده هستند (همان جا؛ سادوک 2 ، سادوک و رالز 3 ، 2009). گرچه WHO از سال 1946 میلادی برای سلامت تعریف سه بعدی زیستی، روانی و اجتماعی را بیان کرده است، اما در بیشتر کشورها دو بعد روانی و اجتماعی سلامت تا حد زیادی به وسیله متولیان سامانه سلامت و حاکمان کشورها نادیده گرفته شده، که البته کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. از حدود دو دهه پیش WHO نسبت به این بی توجهی زیان بار هشدار جدی داده و به نقش نزدیک به 85 درصدی عوامل روانی- اجتماعی تأثیرگذار بر سلامت اشاره کرده است. به دنبال آن کشورهای توسعه یافته به سرعت راهکارهایی برای اصلاح بهداشت روانی- اجتماعی جوامع خود تدارک دیده، به مرحله اجرا در آورده اند. به نظر می رسد زمان آن فرا رسیده که کشور ما نیز به طرح این موضوع مهم و حیاتی بپردازد؛ این مقاله با هدف بررسی نارسایی های سلامت روانی- اجتماعی و ارایه راهکارهای بهبود آن، نیز وظایف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و رسالت فرهنگستان علوم پزشکی ایران در این زمینه تنظیم شده است. بر پایه اظهار نظر سازمان جهانی بهداشت (2001) در سال 1990 میلادی از ده بیماری که بیشترین میزان ناتوانی را در جهان سبب شده اند، پنج مورد آن مربوط به بیماری های روانی است (افسردگی اساسی 4 ، سوء مصرف دارو و الکل 5 ، اختلال خلقی دو قطبی 6 ، اسکیزوفرنی 7 و اختلال وسواسی- اجباری 8 ). بر پایه پیش بینی های پژوهشگران بین المللی بار اختلال افسردگی، حوادث و سوانح، عوارض جنگ، خشونت و صدمه به خود از سال 1990 تا سال 2020 به ترتیب از رتبه چهارم به دوم، نهم به سوم (گفتنی است کشور ما درحال حاضر از این نظر در بدترین وضعیت است)، شانزدهم به هشتم (احتمال افزایش این رتبه پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 و واکنش های پس از آن بیشتر شده است)، نوزدهم به دوازدهم و هفدهم به چهاردهم جابه جا می شود (کریستوفر 9 ، آلن 10 و لوپز 11 ، 1996). در جدیدترین پیش بینی WHO بار اختلال افسردگی از سال 2002 به سال 2030 میلادی در کشورهای توسعه یافته از رتبه چهارم به رتبه نخست و در کشورهای در حال توسعه از رتبه چهارم به رتبه دوم پس از HIV/AIDS می رسد. همچنین بار بیماری دیابت که یک اختلال روان تنی است، از رتبه بیستم در سال 2002 به رتبه یازدهم در سال 2030 میلادی کاهش می یابد (سازمان جهانی بهداشت، 2008). در ایران بار بیماری های روانی و اختلال های روانی- رفتاری پس از حوادث عمدی و غیرعمدی، رتبه دوم را در سال 1382 به دست آورده است (نقوی، 2007). تمامی این پبش بینی ها از اهمیت توجه جهانی به سلامت روان در دو دهه آینده حکایت می کند. بر پایه اظهارنظر کمیسیون عوامل تعیین کننده روانی- اجتماعی سلامتِ WHO نزدیک 85 درصد عوامل تأثیرگذار بر سامانه سلامت، به جز عوامل زیستی و ژنتیک است، که به نظر می رسد در تمامی کشورها، از جمله ایران، نادیده گرفته شده است. اگرچه برای سلامت اجتماعی تعریف و شاخص گذاری یکسان جهانی وجود ندارد، متناسب با هر منطقه شاخص های خاصی به کار رفته است. از دیدگاه صاحب نظران ایران شاخص های سلامت اجتماعی عبارت است از: نبود فرد فقیر، خشونت، تبع ی ض جنس ی، ب ی کار ی و تبع ی ض قوم ی- نژاد ی - منطقه ا ی؛ کنترل رشد جمعیت؛ برابری همگان در برابر قانون؛ رعایت پ ی مان حقوق بشر و سا ی ر پ ی مان ها ی مرتبط با حقوق انسان؛ آموزش اجباری و رایگان تا پا ی ان دوره راهنما یی؛ دسترسی همگان به خدمات سلامت؛ وجود امن ی ت و آزاد ی عق ی ده؛ احساس رضا ی ت از زندگ ی؛ زیرپوشش بیمه بودن تمامی مردم؛ توز ی ع عادلانه درآمدها (حق افراد داده شود و همه برا ی کسب درآمد فرصت برابر داشته باشند)؛ مشروعیت حکومت نزد مردم؛ انتخاب حاکمان به ش ی وه مردم سالارانه و نظارت مردم بر آن ها (رفیعی، سمیعی، امینی رازانی و اکبریان، 2010). برخی واقعیت های روانی اجتماعی ایران 1- روند شیوع اعتیاد در ایران الف- طی 20 سال گذشته از سال 1357 تا 1377 به طور متوسط میزان بروز سوء مصرف مواد سالانه
نگاهی به ابعاد و کارکردهای تربیتی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه هنر و تربیت، رابطه ای دیرین است. امروزه نیز هنر در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی بخصوص در حوزه تعلیم و تربیت دارای جایگاهی بی بدیل است و چنان چه پیام های آموزشی و تربیتی با جاذبه های هنری همراه شود موفقیت و اثربخشی مضاعفی پیدا می کنند. بنابراین باید این واسطه ارزشمند را به خوبی شناخت و آن را در نظام آموزش رسمی و غیررسمی به خدمت گرفت. تحقیق حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و هدف آن بررسی نقش و پیامدهای تربیتی هنر در عموم بخصوص کودکان و نوجوانان است. فرض اصلی مقاله حاضر این است که هنر نقشی ماندگار در پرورش ابعاد مختلف شخصیت انسان و رشد ویژگی ها و قابلیت های مختلف او دارد. لذا هنر با همه گستردگی و در تمامی جلوه هایش، بیانگر وجود قابلیت و زمینه ای در آدمی است که رشد و بروز آن مستلزم فعالیتی منظم و هدفمند، بنام تربیت هنری است. برای بررسی این فرضیه، پیامدهای تربیتی و روانشناختی آموزش از طریق هنر به استناد مجموعه ای از مستندات پژوهشی و جستجوی هدفمند در منابع علمی شناسایی و بطور نظام دار تحلیل و تبیین شده است. نتایج بیانگر آن است که کارکرد اساسی هنر، تأثیرگذاری بر حوزه های مختلف شناختی، تربیت معنوی و رشد فضائل اخلاقی، رشد احساسات و عواطف، پرورش خلاقیت و آفرینشگری، توسعه ارتباطات اجتماعی و شکل دهی به هویت فرهنگی در مخاطبان است.
اضطراب ریاضی
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی اثربخشی حالت های عاطفی و هیجانی‘به عنوان مؤلفه های شخصیت یادگیرنده بر رفتار ریاضی است . امروزه اضطراب ریاضی مورد توجه و علاقه بسیاری از متخصصان روانشناسی آموزش ریاضی ونیز روانشناسان شناختی است تا از این طریق تأثیرهای هیجانی وبرانگیختی های روانی شاگردان را درکار ریاضی بشناسد وبرای کنترل و مهار علمی آنها راه کارهای عملی بیابید. دراین میان اضطراب و فشار روانی وتعامل آنها با یادگیری ریاضیات جایگاه ویژه ای را در امر آموزش و یادگیری ریاضیات مدرسه و حتی دانشگاهی به خود اختصاص داده است ؛هرچند که در محافل علمی و آموزشی ما کمتر به آن توجه شده است . پژوهش ها در سالهای اخیر نشان داده اند که اضطراب ریاضی غیر معقول (اضطراب مرضی)با ایجاد مانع های جدی شناختی و آموزشی در فراگیران ضمن ابتلای آنان به ایست فکری و نقصان قابلیت های استدلالی موجبات تضعیف خودباوری ریاضی را در آنها فراهم می آورد و با ایجاد نگرش منفی به شدت بر عملکرد پیشرفت ریاضی فراگیران مؤثر می افتد. نوشتار حاضر با مروری اجمالی بر ادبیات کار در این عرصه می کوشد تا ضمن ارائه تعریفی از اضطراب ریاضی چگونگی تعامل میان رفتار ریاضی افراد و مقوله اضطراب ریاضی را نشان دهد.
شیوع قلدری، آسیب عمدی به خود و عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان پسر دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هدف از این مطالعه، برآورد شیوع آسیبهای عمدی به خود و قلدری و تعیین عوامل مرتبط با آنها در یک نمونه از نوجوانان ایرانی است.
روشکار: دراین مطالعهی مقطعیتحلیلی در سال 1390 یک نمونهی تصادفی 1064 نفره از دانشآموزان پسر دبیرستانی شهر زنجان به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. اطلاعات مرتبط با شیوع رفتار قلدری و آسیبهای عمدی به خود و نیز استعمال دخانیات، وضعیت اقتصادیاجتماعی و متغیرهای روانیاجتماعی از طریق پرسشنامه به دست آمد. از مدل رگرسیون لجستیک دوحالتهی تکمتغیره و چندمتغیره برای ارتباط بین متغیرهای مورد نظر و رفتارهای آسیب عمدی به خود و قلدری استفاده شد.
یافتهها:از 1064 شرکتکننده، 285 نفر (8/26 درصد) و 280 نفر (3/26 درصد) به ترتیب آسیب عمدی به خود و رفتار قلدری را گزارش کردند. نسبت شانس مصرف سیگار برای آسیب عمدی به خود از سایر عوامل خطر بیشتر بود (92/5=OR، فاصلهی اطمینان 95%: 79/9-57/3) اما وضعیت اقتصادیاجتماعی بیشترین نسبت شانس را برای رفتار قلدری داشت (92/2=OR، فاصلهی اطمینان 95%:74/4-80/1). در میان عوامل حمایتی، عزت نفس بالا بر آسیب عمدی به خود (32/0=OR، فاصلهی اطمینان 95%: 84/0-12/0) و نظارت والدین بر سیگار کشیدن نوجوان برای قلدری (53/0=OR، فاصلهی اطمینان 95%: 75/0-37/0) بیشترین تاثیر حمایتی را داشتند.
نتیجهگیری: شیوع رفتارهای خشونتآمیز مانند آسیب عمدی به خود و قلدری در بین نوجوانان نگرانکننده است. تجربهی مصرف سیگار و وضعیت اقتصادیاجتماعی به ترتیب بیشترین همبستگی را با رفتارهای آسیب عمدی به خود و قلدری داشتند. داشتن عزت نفس زیاد و نظارت والدین، بیشترین اثر حمایتی را روی این دو رفتار خشونتآمیز داشت.
بررسی تأثیر تمرینات استقامتی – مقاومتی بر ظرفیت بدنی و شاخص های تن سنجی بیماران قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی میزان تأثیر برنامه نوتوانی قلبی (تمرینات استقامتی و مقاومتی) بر عملکرد بدنی و نیز شاخص های چربی و قند خون بیماران قلبی صورت گرفت. روش بررسی: در این پژوهش نیمه تجربی و مداخلهای، ۲۰ بیمار قلبی پذیرش شده در بخش نوتوانی قلب بیمارستان شهید بهشتی همدان که در مرحله 2 نوتوانی بودند، به صورت ساده و در دسترس انتخاب و تمرینات مقاومتی و استقامتی به مدت ۲۴ جلسه (هفتهای ۳ جلسه) به آنها داده شد. ظرفیت بدنی، شاخصهای تن سنجی و معیارهای پاراکلینیکی بیماران قبل و بعد از تمرینات ارزیابی و با آزمون آماری تی زوجی مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: بعد از انجام تمرینات کاهش معناداری در میزان تری گلیسیرید (۰/۰۰۹=P)، کلسترول تام (۰/۰۱۹=P) و کلسترول تراکم بالا (۰/۰۳۶=P) نسبت به قبل از مداخله ملاحظه شد، در حالی که این کاهش در مورد قند خون (۰/۰۷۲=P) و کلسترول تراکم پایین (۰/۰۸۷=P) معنادار نبود. همچنین مسافت طی شده در مدت ۶ دقیقه توسط بیماران بعد از مداخله افزایش معناداری نسبت به قبل داشت (۰/۰۰۱>P) و میزان درک فشار تحمل شده توسط بیمار پس از انجام آزمون کاهش یافت (۰/۰۰۸=P). شاخص های چاقی از قبیل وزن (۰/۰۳۱=P) و ضخامت چربی زیر جلد (۰/۰۱۷=P) نیز پس از برنامه نوتوانی کاهش معناداری داشت. نتیجه گیری: برنامه نوتوانی قلبی شامل تمرینات استقامتی و مقاومتی موجب کاهش عوامل خطر ساز در بیماران چاق مبتلا به بیماری قلبی – عروقی و نیز افزایش ظرفیت فیزیکی بیمار می گردد
بررسی رابطه دین داری و میزان شادمانی در بین دانشجویان به تفکیک جنسیت و وضیعت تاهل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه دین داری با میزان شادمانی در بین دانشجویان است. برای انجام تحقیق حاضر، تعداد 756 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه دو انتخاب شدند. سپس مقیاس عمل به باورهای دینی (معبد) و پرسش نامه شادمانی آکسفورد درباره آنها اجرا شد. پس از جمع آوری داده ها، فرضیه های تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t آزموده شدند. نتیجه نشان داد که بین دین داری و میزان شادمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (P<0/01). رابطه دین داری و میزان شادمانی در بین دانشجویان مذکر قوی تر است؛ این رابطه در بین دانشجویان مجرد و متاهل متفاوت نیست. میزان دین داری افراد مؤنث از افراد مذکر بیشتر است؛ اما تفاوت معناداری بین میزان شادمانی آنها وجود ندارد. همچنین نتیجه تحقیق نشان داد افراد متاهل در مقایسه با افراد مجرد دین دارترند؛ اما بین میزان شادمانی آنها تفاوت معناداری وجود ندارد.