فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر رابطه بین توانایی دستیابی به مواد شرح حال اختصاصی از حافظه و نشانه های استرس پس از سانحه را مورد بررسی قرار داده است. نمونه های این مطالعه شامل یک گروه از مبتلایان به PTSD ناشی از جنگ، به عنوان گروه آزمایشی و دو گروه کنترل (Non-PTSD و سالم) می باشند که در متغیرهای سن و هوش همتا شده اند. آزمودنی ها پس از تکمیل مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد (IES-R)، سیاهه افسردگی بک (BDI)، سیاهه اضطراب بک (BAI)، و مقیاس هوش تجدید نظر شده وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، به تکمیل آزمون حافظه شرح حال (AMT) پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به PTSD در مقایسه با گروه های کنترل قادر به بازیابی خاطرات اختصاصی کمتری بودند، کاهش اختصاصی بودن خاطرات در AMT با استرس پس از سانحه گسترده تری در گروه-های دارای سابقه تروما همراه می باشد و همچنین افرادی که دارای نشانه شناسی های شدیدتری بودند، نواقص حافظه وسیعتری را نشان دادند. سرانجام، نتایج نشان داد که میزان این نواقص با نشانه های خاص PTSD رابطه مستقیمی دارد. داده های این مطالعه برحسب دستیابی توافقی به مواد شرح حال اختصاصی در افراد مبتلا که منعکس کننده یک فرآیند تنظیم اثر می باشد، بحث شده است.
تعلیم و تربیت پسامدرن از دیدگاه جیرو
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت پسامدرن انعکاسی از نظریات پسامدرن در تعلیم و تربیت است. هنری جیرو متولد 1943یکی از نظریه پردازان معاصر تعلیم و تربیت پسامدرن است. این مقاله به بررسی دیدگاههای جیرو به صورت نظام دار می پردازد. وی ضمن انتقاد از آموزش و پرورش حاکم کنونی که مبتنی برآموزه های مدرنیته است، دیدگاه «تعلیم و تربیت مرزی» را پیشنهاد می کند که تلفیقی از نظریات پسامدرنیسم، انتقادگرایی، فمینیسم و برنامه درسی نو مفهوم گرایی است. او معتقد است که آموزش و پرورش ذاتاً روندی سیاسی دارد از این رو باید به مدارس به عنوان حوزه های عمومی دموکراتیک نگریست جایی که در آن باید تعلیم و تربیت انتقادی که منجر به شهروندی انتقادی می شود، جریان یابد. جیرو بر تفاوت، «گروههای اقلیت و حاشیه نشین» مانند زنان و اقلیت های نژادی و...تاکید می کند. از نگاه جیرو معلمان به عنوان روشنفکران تحول آفرین محسوب می شوند که باید دور از اقتدارگرایی سنتی به تعلیم و تربیت انتقادی و مسؤولیت های اجتماعی بپردازند. مقدس نبودن متون درسی، وجود صداهای چندگانه درکلاس درس، اقتدار متجلی در متن و برنامه درسی پنهان از نظریات دیگر جیرو است.وی استفاده از مطالعات فرهنگی را به عنوان یک رشته تلفیقی در جهت غنای تعلیم و تربیت انتقادی پیشنهاد می نماید.
اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی بر کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با مشکلات زیادی همراه بوده و رو ش های درمانی متعددی برای درمان کودکان مبتلا به این اختلال ارائه شده است. بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان بود. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهرستان نورآباد (دلفان) در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل می دهند. نمونه این پژوهش شامل40 نفر از دانش آموزان پسر دارای نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی بود که به وسیله مقیاس تشخیصی کوتاه اختلال بیش فعالی/ کم توجهی بزرگسالان کانرز و مصاحبه بالینی ساختاریافته از میان دانش آموزان به انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش، آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی را در 12 جلسه ی 60 دقیقه ای دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس تشخیصی کوتاه اختلال بیش فعالی/ کم توجهی بزرگسالان کانرز و مقیاس کیفیت زندگی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و بهبود کیفیت زندگی مؤثر است. تحلیل داده ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل، در نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و کیفیت زندگی تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، آموزش مهارت های رفتاردرمانی دیالکتیکی را می توان در کنار سایر رو شهای درمانی به عنوان روشی اثربخش برای کاهش نشانه های رفتاری اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و کیفیت زندگی در کودکان مبتلا به این اختلال به کار برد.
عملکرد حافظه شرح حال و نشانه های اختلال اضطراب پس از سانحه در افراد دارای سابقه سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آخریـن ویرایش راهنمای آماری تـشخیص اخـتلالات روانی (DSM-IV) احتمال بروز اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD ) را به دنبال تجربه بیماریهایی نظیر سرطان که زندگی فرد را تهدید میکند مطرح کرده است. این موضوع سؤالاتی در باره ماهیت منبع تهدید و نشانه های روانشناختی مانند عملکرد حافظه را مطرح می نماید. در مطالعه حاضر نشانه های اختلال PTSD و حـافـظه شرح حـال (iographical Memory) افرادی که سابقه ابتلا به بیماری سرطان (دو سال پس از درمان سرطان) را داشتند مورد بررسـی قرار گرفته است. 28 نفر بزرگسال دارای سابقه ابتلا به بیماری سرطان با یک گروه 26 نفری بزرگسال سالم و بدون هیچگونه سابقه بیماری که در متغیرهای جنس، سن، هوش بهر، و شرایط اقتصادی و اجتماعی همتا شدهاند در این مطالعه شرکت کردند. هر دو گروه به مجموعهای از آزمونها شامل مقیاس فشار حوادث، سیاهه افسردگی بک، سیاهه اضطراب صفت- حالت اسپیلـبرگر، مـقیاس هوش وکـسلر بـزرگسالان، و سیاهه حافظه شرح حال پاسخ دادند. تحلیل نتایج حاکی از وجود نشانههای اختلال اضطراب پـس از سـانحه، افـسردگـی بـالا، و اضـطراب بالا در گروه دارای سابـقه ابـتلا به سـرطـان بود. یافته ها همچنین نـشان داد که نمرات حافظه معنایی شخصی در دوره کودکی و ابتدای بزرگسالی در گروه دارای سابقه سرطان به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل است.
مقایسة اثرات نوع تمرین بر عملکرد و یادگیری برنامة حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف تمرین بر یادگیری و انتقال برنامة حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان در یک تکلیف زنجیره ای انجام گرفت. به منظور اجرای این طرح، 80 آزمودنی داوطلب مرد (با دامنة سنی 23-19 سال) به طور تصادفی در چهار گروه تمرینی قالبی، تصادفی و ترکیبی (قالبی – تصادفی و تصادفی – قالبی) قرار گرفتند. آزمایش شامل اجرای تکالیف زنجیره ای با برنامة حرکتی تعمیم یافتة متفاوت (تغییر ابعاد فضایی) و پارامتر زمان متغیر بود. آزمودنی ها پس از آشنایی با آزمون و انجام 108 کوشش، براساس گروه تمرینی، در آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. پس از مراحل مختلف آزمایش، مقدار خطای زمان بندی نسبی (شاخص کارایی برنامة حرکتی تعمیم یافته) و خطای زمان بندی مطلق (شاخص دقت و کارایی پارامتر) محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام گرفت. نتایج اختلاف معنی داری (05/0 ? P). را بین روش های مختلف تمرین در مرحلة اکتساب نشان داد، ولی در مراحل یادداری و انتقال، با وجود برتری نسبی طرح های تمرینی ترکیبی بر مقدار خطاهای زمان بندی نسبی و مطلق، تفاوت بین گروه های تمرینی معنی دار نبود. بنابراین نتایج تحقیق با اثر تداخل زمینه ای و نظریة شی و کهل و ایندرمیل (1990)، لندین و هبرت (1997) و لی و سیمون (2004) مبنی بر سودمندی طرح تمرین ترکیبی بر یادگیری مغایر است.
اثربخشی نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر افزایش رضایت از سرپرستی و همکاران معلمان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر مشاوره شغلی به شیوه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر افزایش رضایت از سرپرست و همکاران معلمان زن بود. نمونه آماری، 36 نفر از معلمان زن مقطع راهنمایی بود که به روش نمونه گیری هدفمند از میان کلیه معلمان زن مقطع راهنمایی شهرستان شوش شاغل (196 نفر) در سال تحصیلی (91-90) انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و آزمون پیگیری بود و داده ها با استفاده از پرسشنامه رضایت شغلی _ شاخص توصیف کننده شغل (JDI)در مؤلّفه های رضایت از سرپرست و همکاران جمع آوری شد. یافته های پژوهش با سطح معناداری 05/0= نشان داد که مشاوره شغلی به شیوه یادگیری اجتماعی کرامبولتز باعث افزایش رضایت از سرپرست و همکاران در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده است و این افزایش تا مرحله یک ماهه پیگیری ادامه داشت.
بررسی اثر مستقیم و غیرمستقیم بازخورد نسبت به مصرف مواد، کانون کنترل و توانمندیهای فردی و اجتماعی بر مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر مستقیم و غیرمستقیم بازخورد نسبت به مصرف مواد، کانون کنترل و توانمندیهای فردی و اجتماعی بر مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر انجام شده است. نمونه پژوهش حاضر شامل 480 نفر از نوجوانان پسر سال اول متوسطه منطقه 19 شهر تهران بودند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه عوامل خطرساز و حفاظت کننده مصرف مواد و پرسشنامه بررسی وضعیت مصرف مواد گردآوری شدند. از روش تحلیل عامل تاییدی (CFA) و مدل معادلات ساختاری (SEM) بر پایه نرم افزار لیزری برای ارزیابی مدل ساختاری استفاده شد. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری، متغیرهای نهفته بازخورد نسبت به مصرف مواد، مهارتهای خود مهارگری (خود گردانی) و احساس کنترل درونی به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق توانمندیهای اجتماعی بر مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر تاثیر می گذارد. هر چه مهارتهای خود مهارگری و احساس کنترل درونی در فرد بیشتر باشد، توانایی او در امتناع قاطعانه از مصرف مواد بیشتر خواهد بود که در جای خود به طور مستقیم با مصرف کم مواد مرتبط است. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. با توجه به نتایج این پژوهش، آموزش های مهارتهای خودگردانی و اجتماعی، تغییر بازخورد نوجوانان نسبت به مصرف مواد و ایجاد احساس کنترل درونی و افزایش حرمت نفس نوجوانان در پیشگیری از مصرف مواد بسیار مفید است. این مولفه ها باید بخش مهم برنامه های پیشگیری از سوء مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر باشد.
چالش ها و راهکارهای پیشگیری از اعتیاد در محله
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یکی از مشکلات اجتماعی است که توافق ملی برای مواجهه با آن وجود دارد. در این مقاله به بررسی تهدیدها و نقاط ضعف یکی از روشهای مبارزه با اعتیاد، یعنی پیشگیری از اعتیاد محله محور پرداخته شده است. تبیین کلی جایگاه محله و نقش آن در فرآیند مداخلات پیشگیری از مصرف مواد در مقدمه بحث شده است. پس از آن به تفکیک در مورد مخاطرات چهار گروه اصلی طبقه بندی برنامه های متمرکز بر محله شامل زمینه های حاکمیتی و عمومی، زمینه های محله ای، زمینه های مدیریتی و ویژگی های مربوط به برنامه های پیشگیری از اعتیاد صحبت شده و موارد جزئی تر در حوزه های فرآیند، پایداری برنامه، شیوه های مدیریت، تأمین و هزینه کرد منابع، سازمانهای اجتماع محور، ویژگی های تسهیل گران، ارزشیابی و اصلاح برنامه ها، سیاستهای کلان و مفهوم داوطلبی ذکر شده است. مدیریت و برنامه ریزی مناسب و برازنده برای محلات، توانمندسازی و تسهیل مشارکت مورد بحث قرار گرفته است. در نهایت پیشنهادهایی برای گذر از این مخاطرات و پیروزی بر نقاط ضعف مطرح شده است. این مقاله توجه بیشتری به طبقه بندی چالشها داشته و فهرست ارائه شده توسط آن بخشی از این چالشها است.
باورهای آخرت نگرانه و رابطه آنها با سلامت روان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مذهب به عنوان یکی از عوامل اصلی در زندگی انسان، موضوع تحقیقات و بررسیهای فراوان، بخصوص در ارتباط با مفاهیم روان شناختی، بوده است. از آن رو که تعالیم دینی از سوی خالق انسان که عالم بر تمام صلاح و مصلحت اوست برای سعادت انسان آمدهاند، بهرهگیری از این تعالیم میتواند کمک اساسی به علم روان شناسی نماید. یکی از موضوعات مهم مورد بررسی در روان شناسی، سلامت و بهداشت روان انسان است که آموزههای مکتب اسلام در این زمینه میتواند پاسخهای مطمئنتری به این علم بدهد.
این مقاله کوشیده است، رابطه یکی از بخشهای اساسی دین، یعنی آخرتنگری، را با سلامت روان مورد بررسی قرار دهد. از این رو، پس از توضیح اجمالی مفاهیم آخرت نگری و سلامت روان، رابطه این دو را به لحاظ نظری تبیین نموده است. این بحث میتواند به عنوان مقدمهای برای پژوهشهای میدانی و تجربی مورد استفاده واقع شود.
هوش فرهنگی در سازمان های امروزی
حوزههای تخصصی:
بررسی تعامل بین توانایی پردازش توالی های شناختی و درک نحوی در بیماران فارسی زبان مبتلا به زبان پریشی بروکا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: فرآیند های فیزیولوژیکی - عصبی مشترک یا به هم مرتبطی برای پردازش ساخت انتزاعی غیر زبانی مانند توالی های شناختی و بعضی از جنبه های ساخت نحوی زبان لازم است. از آنجا که تاکنون در ایران تحقیقی با هدف بررسی رابطه بین توانایی پردازش توالی های شناختی و درک ساخت های نحوی دارای ترتیب سازه ای نامتعارف در بیماران فارسی زبان مبتلا به زبان پریشی بروکا انجام نشده است، این پژوهش با همین هدف انجام شد.
روش بررسی: در یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، 10 بیمار مرد (6 نفر) و زن(4 نفر) فارسی زبان که مطابق آزمون زبان پریشی نیلی پور، مبتلا به زبان پریشی بروکا بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه های مورد بررسی از میان بیماران مبتلا به زبان پریشی مراجعه کننده به کلینیک های گفتاردرمانی دولتی شهر تهران به صورت ساده و مبتنی بر هدف انتخاب شدند. درک نحوی بیماران قبل و بعد از یک دوره آموزشی 10 هفته ای در زمینه توالی های شناختی (هر هفته یک جلسه) با استفاده از آزمونی که بر اساس آزمون درک نحوی در زبان پریشی برای زبان فارسی بومی شده بود، مورد سنجش قرار گرفت و توانایی پردازش توالی های شناختی بر اساس آزمون للکوف ارزیابی شد. درصد پاسخ های درست بیماران در آزمون نحوی و آزمون للکوف محاسبه و نتایج به دست آمده به وسیله آزمون تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین توانایی درک ساخت های نحوی که دارای ترتیب سازه ای نامتعارف هستند و توانایی پردازش توالی های شناختی بیماران ارتباط مستقیم وجود داشت (ضریب همبستگی= 50/0). پس از دوره آموزش، توانایی درک ساخت هایی که دارای ترتیب سازه ای نامتعارف در زبان فارسی هستند، به طور معناداری افزایش یافت(05/0P<)، ولی توانایی درک ساخت های دارای ترتیب سازه ای متعارف تغییر معناداری نکرد(05/0P>). توانایی پردازش توالی های شناختی بیماران در طول دوره آموزش افزایش یافته و اختلاف پیش آزمون و پس آزمون معنادار بود (05/0P<).
نتیجه گیری: تقویت توانایی پردازش توالی های پیچیده سبب بهبود توانایی درک ساخت های دارای ترتیب سازه ای نامتعارف در بیماران مبتلا به زبان پریشی بروکا می شود، اما بر توانایی آنها در درک ساخت های دارای ترتیب سازه ای متعارف تاثیری ندارد.
"
بررسی رابطه سبکهای هویت و تعهد هویت با کیفیت دوستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های هویت و تعهد هویت با کیفیت دوستی در دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهر تهران است . به این منظور 400 دانش آموز به صورت تصادفی از مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند. برای بررسی متغییر های پژوهش ، از سه پرسشنامه سبکهای هویت ، کیفیت دوستی و تقابل دوستی استفاده شد . نتایج نشان داد که سبک هویت اطلاعاتی توانایی پیش بینی معنادار سه مولفه کیفیت دوستی ( صمیمیت و افشای خود ، وفاداری و اعتماد ، و تقابل ) را دارد . حال آنکه سبک هویت هنجاری و سبک هویت مغشوش /اجتنابی فاقد قدرت پیش بینی مولفه های کیفیت دوستی هستند .
بررسی رابطة ابعاد چهارگانة هویت و جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، رابطة بین ابعاد چهارگانة هویت (هویت شخصی، هویت ارتباطی، هویت اجتماعی و هویت جمعی) با جهت گیری مذهبی (درونی و بیرونی) بررسی شده است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. تعداد 150 نفر از نوجوانان پسر و دختر با دامنة سنی 16ـ 18 سال در مقطع تحصیلی دبیرستان به روش تصادفی ساده انتخاب و توسط نسخة چهارم پرسش نامة جنبه های هویت (AIQ- IV) و پرسش نامة جهت گیری مذهبی (آلپورت و راس، 1950) ارزیابی شدند. از همبستگی و تحلیل رگرسیون، به منظور بررسی ارتباطات متغیرها و تأثیر ابعاد هویت بر جهت گیری مذهبی بیرونی و درونی استفاده شد.
نتایج تحلیل رگرسیون بر روی هر دو جنس نشان می دهد که ابعاد هویت فردی، هویت جمعی و هویت اجتماعی، پیش بینی کنندة جهت گیری مذهبی درونی است (568/0 = R، 01/0 >P) و از میان ابعاد هویت، تنها هویت فردی، پیش بینی کنندة جهت گیری مذهبی بیرونی است (273/0=R، 05/0 >P ).
بررسی تاثیر تمرین های جسمانی در کاهش اضطراب
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر تمرین های سبک، متوسط و سنگین در کاهش اضطراب در سال 1381 به اجرا درآمده و درصدد پاسخوگی به این سوال است که آیا تمرین های سبک، متوسط و سنگین در کاهش اضطراب تاثیر دارند و تاثیر کدام یک از این تمرین های بیشتر است. این پژوهش از جمله پژوهش های شبه تجربی است که شامل پیش آزمون و پس آزمون چند گروهی است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه افرادی تشکیل دادند که در یک مرکز آموزشی شبانه روزی، دوره آموزشی خود را طی می کردند. نمونه گیری طی دو مرحله صورت گرفت و در مرحله اول از بین این افراد 200 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب گردید و با سیاهه حالت – رگه اضطراب اشپیلبرگر به صورت گروهی مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس بر اساس نتایج به دست آمده از مرحله اول 90 نفر از کسانی که دارای بالاترین نمره در اضطراب بودند انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه تقسیم شدند. به گونه ای که تفاوت معنا داری بین آنها قبل از تمرین وجود نداشت. برای گروه اول برنامه ورزش سبک، گروه دوم، برنامه ورزش متوسط و برای گروه سوم برنامه ورزش سنگین بر اساس ضربان قلب در نظر گرفته شد. تمرین های جسمانی به مدت 40 روز، 6 روز در هفته و هر روز به مدت 40 دقیقه اجرا شد. پس از اجرای تمرین ها، مجددا سیاهه حالت – رگه اضطراب اشپیلبرگر اجرا گردید. داده های بدست آمده با روش های آماری t، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون کمترین تفاوت معنادار، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که در حالت اضطراب بین گروه با تمرین سنگین با گروه های با تمرین سبک و متوسط، تفاوت معنادار وجود دارد. در حالی که بین تمرین سبک و تمرین متوسط تفاوت معناداری وجود ندارد. از نظر رگه اضطراب بین گروه با تمرین سبک و تمرین سنگین تفاوت معنادار است ولی بین گروه های با تمرین سبک و تمرین سبک و بین گروه های با تمرین متوسط و تمرین سنگین تفاوت معنادار نمی باشد. با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت از ورزش به عنوان روشی مطمئن برای کاهش اضطراب استفاده نمو
بررسی شیوع درد در طول عمر، درد مزمن مستمر و برخی از ویژگی های همراه با آن
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر عبارتند از: 1- بررسی میزان شیوع درد در طول عمر (شیوع عمرانه)، 2- بررسی میزان شیوع درد طی یک دوره زمانی 6 ماهه قبل از شروع مطالعه، 3- بررسی میزان شیوع درد مزمن مستمر و 4- فراهم آوردن اطلاعات تفصیلی درباره برخی از ابعاد درد مزمن در جمعیت مورد مطالعه دو شهر کوچک قروه و ایلام. برای دستیابی به این اهداف، 512 نفر (298 مرد و 214 زن) از اهالی این دو شهر مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داده است که 72 درصد (370 نفر) از افراد مورد مطالعه دست کم یکبار در طول عمر خود دردی را تجربه کرده اند که یا به دلیل درد مذکور به پزشک مراجعه نموده اند و یا برای رهایی از آن دارو مصرف کرده اند. علاوه بر این، 26 درصد (133 نفر) از افراد مورد مطالعه در طول 6 ماه گذشته دردی را تجربه کرده اند که دست کم یک روز و یا بیشتر طول کشیده است. میانگین سن این گروه از افراد 33.02 سال (سال 11.90= انحراف معیار) و میانگین مدت استمرار درد آنها 21.07 ماه (ماه 36.6= انحراف معیار) گزارش شده است. از مجموع 133 نفر که در طول 6 ماه گذشته درد را تجربه کرده اند، 87 درصد به دلیل درد به پزشک مراجعه کرده اند، 14 درصد به دلیل درد دست کم یک بار تحت عمل جراحی قرار گرفته اند و 68 درصد از آنها به منظور رهایی از درد و یا تسکین آن دارو مصرف کرده اند. از مجموع 133 نفری که در طول 6 ماه قبل از انجام پژوهشی درد را تجربه کرده بودند، 46 نفر (یا 9 درصد کل نمونه مورد مطالعه) گزارش کردند که درد آنها در طول این مدت بطور مستمر ادامه داشته است. بنابراین، میزان شیوع درد مزمن مستمر در جمعیت مورد مطالعه 9 درصد بوده است. مقایسه دو گروه مبتلا به درد (133 نفر) و بدون درد (379 نفر) در 8 شاخص مربوط به سلامت عمومی (درد بدنی، سلامت عمومی، سلامت روانی، عملکرد جسمانی، ایفای نقش جسمانی، ایفای نقش هیجانی، عملکرد اجتماعی و سرزندگی) نشان داد که وضعیت افراد دارای درد در کلیه شاخص های مربوط به سلامت به نحو معنی داری پایین تر از وضعیت سلامت افراد گروه بدون درد است. بخشی از یافته های پژوهش حاضر، با نتایج پژوهش های انجام شده در کشورهای غربی دارای هماهنگی است
مقایسه ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران جسمانی سازی، بیماران اضطرابی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقص و نارسایی تنظیم هیجان از مشکلات بنیادین افراد مبتلا به اختلال-های اضطرابی و جسمانی سازی است. ناگویی هیجانی، یعنی ناتوانی در بازشناسی و توصیف هیجان ها، تعیین کننده اصلی نارسایی تنظیم عواطف است. وجود اختلال در بازشناسی و توصیف هیجان ها، شیوه استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان را تحت تاثیر قرار می دهد. آیا میزان توسل به راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان، افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی و جسمانی سازی را از افراد عادی متمایز می سازد؟ در جستجوی پاسخ به این سوال، هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به اختلال های جسمانی سازی، اضطرابی و افراد عادی بود. تعداد 90 شرکت کننده (30 بیمار جسمانی سازی، 30 بیمار اضطرابی، 30 فرد عادی) در این پژوهش به پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) پاسخ دادند. افراد گروه عادی علاوه بر مقیاس های نامبرده به مقیاس افسردگی اضطراب استرس (DASS-21) نیز پاسخ دادند یافته های پژوهش نشان دادند که راهبردهای تنظیم هیجان و ناگویی هیجانی در گروه های مورد مطالعه دارای تفاوت معنادار هستند. هم چنین نتایج نشان داد که میان راهبردهای انطباقی تنظیم هیجان و ناگویی هیجانی رابطه منفی و بین راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان و ناگویی هیجانی در کل اعضای نمونه رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان ناگویی هیجانی را به عنوان نوعی نقص در پردازش و تنظیم هیجان ها و تاثیرگذار بر نحوه استفاده از راهبردهای انطباقی یا غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان دانست.