فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۲۱ تا ۴٬۷۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: نظام آموزش عالی هر کشور، نقش اصلی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را بر عهده دارد. هدف از انجام این پژوهش، تعیین امتیاز خودارزیابی عملکرد در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم براساس مدل تعالی سازمانی EFQM بود.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 207 نفر از مدیران، کارشناسان و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال 1390 با روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. از پرسش نامه تعالی سازمانی EFQM تعدیل شده برای جمع آوری داده ها استفاده شد. پردازش و تحلیل داده ها از نرمافزار SPSS 16 و آزمون T استودنت استفاده شد.
یافته ها: میانگین امتیاز خودارزیابی دانشگاه در حوزه توانمندسازها 229 و در حوزه نتایج 233 بود. بیشترین امتیاز کسب شده در حوزه توانمندسازها مربوط به معیار رهبری (22/2±80/4) و کمترین امتیاز مربوط به معیار خط مشی و استراتژی (18/2±41/4) بود. معیارهای نتایج جامعه بیشترین (28/2±08/5) و نتایج کارکنان کمترین (18/2±10/4) امتیاز حوزه نتایج را کسب کردند.
نتیجه گیری: از نظر مدیران، اعضای هیات علمی و کارشناسان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم 462 از 1000 امتیاز ممکن مدل تعالی سازمانی EFQM را به دست می آورد و از نظر تعالی سازمانی در وضعیت متوسط ولی مطلوب قرار دارد.
بررسی اثر بخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی رفتاری در بیماران مرد دارای همبودی اختلال وابستگی مواد افیونی و افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: هدف از این پژوهش، رسیدن به راهنمای عملی گروه درمانی شناختی رفتاری برای همبودی اختلال افسردگی اساسی و وابستگی مواد افیونی و بررسی اثربخشی این راهنمای درمانی در جمعیت بالینی مورد نظر است.
روش کار: در این پژوهش نیمه تجربی تعداد 30 آزمودنی مرد با روش نمونه گیری قضاوتی از چند مرکز ترک اعتیاد سطح مشهد جمع آوری شدند. تمام آزمودنی ها بر اساس ویرایش چهارم معیارهای کتابچه ی تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-IV) دارای همبودی اختلال وابستگی مواد افیونی (شیره ی تریاک و کریستال) و افسردگی اساسی بودند و به صورت تصادفی در گروه های شاهد و آزمون قرار گرفتند (15 نفر در هر گروه). برای ارزیابی از پرسش نامه ی افسردگی بک II و تست مورفین در اول و آخر درمان استفاده شد. راهنمای درمانی 12 جلسه ای در گروه آزمون اجرا شد و گروه شاهد مداخله ی شناختی رفتاری دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری مجذور خی و آزمون یومن ویتنی تحلیل شدند. یافته ها: در گروه آزمون 5 آزمودنی عود داشتند که نسبت به گروه شاهد، عود در هر 15 آزمودنی، به طور معنی داری پایین تر بود
(001/0P<). میزان افسردگی گروه آزمون نیز در پس آزمون با میانگین رتبه ی 8 نسبت به گروه شاهد با میانگین رتبه ی 23، کاهش معنی داری نشان داد (001/0< P).نتیجه گیری: استفاده از روش گروه درمانی شناختی رفتاری در درمان مبتلایان به اختلال وابستگی به مواد افیونی همراه با افسردگی اساسی موثر می باشد.
"
تبیین پدیده توهم شنوایی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بر اساس مدل Fernyhough با استفاده از آزمایه رایانه ای بازبینی منبع(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نقص در بازبینی منبع به عنوان یکی از نقایص مطرح شده در مبتلایان به اسکیزوفرنیا به تازگی مورد توجه شناخت گرایان قرار گرفته، در تبیین برخی علایم اساسی مانند توهم و هذِیان مورد استفاده قرار میگیرد. از این رو هدف این پژوهش، بررسی نقش توانایی بازبینی منبع اطلاعات در بروز پدیده توهم شنوایی بود.
مواد و روش ها: بر اساس یک مطالعه علی- مقایسه ای از میان کلیه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال افسردگی اساسی مراجعه کننده و بستری در چهار بیمارستان اعصاب و روان شیراز از خرداد 1387 تا اردیبهشت 1388، 40 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا و 21 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی به علاوه 19 فرد بهنجار به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از انجام مصاحبه تکمیلی، به وسیله یک آزمایه بازشناسی حافظه رایانه ای که توسط مؤلف اول مقاله طرح گردید و به وسیله کارشناس رایانه ساخته شد، مورد آزمون قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل آماری نتایج از روش آماری علامتیابی (SDT) استفاده شد و برای هر فرد دو نمره حساسیت پاسخ و سوگیری پاسخ محاسبه شد.
یافته ها: بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی دارای توهم شنوایی در نمره حساسیت پاسخ بخش تصویری آزمایه، ضعیف ترین عملکرد را داشته اند، که قابل استناد به سوگیری پاسخ و دارو نیست.
نتیجه گیری: این نتایج مؤید فرضیه های مطرح شده بر اساس مدل بسط مجدد Fernyhough در مورد مکانیزم بروز پدیده توهم شنوایی بود.
اثربخشی مداخلات روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی مداخلات روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر کرمانشاه بود. طرح پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. برای انجام پژوهش ابتدا از بین بیماران زن مراجعه کننده به انجمن ام.اس شهر کرمانشاه 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در مراحل بعدی پژوهش، در گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخلات روان شناسی مثبت گرا اجرا شد. همه آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون ارزیابی شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخلات روان شناسی مثبت گرا باعث افزایش 82 درصدی تاب آوری در مرحله پس آزمون و افزایش 83 درصدی در مرحله پیگیری شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که از مداخلات روان شناسی مثبت گرا می توان به عنوان روشی کارآمد برای افزایش تاب آوری بیماران مبتلا به MSاستفاده نمود.
بررسی رابطه میزان مهارتهای ارتباطی مدیران با میزان انگیزش کادر آموزشی در مدارس متوسطه شهرستان بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر خوش بینی آموخته شده بر انگیزش پیشرفت و تاب آوری تحصیلی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر خوش بینی آموخته شده بر انگیزش پیشرفت و تاب آوری تحصیلی نوجوانان دختر انجام شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری آن 20 نفر از نوجوانان 15-13 ساله عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر اصفهان بودند که به روش تصادفی انتخاب شده و یک گروه به عنوان گروه آزمایش و یک گروه به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. آزمودنی های گروه آزمایش، به مدت 7 جلسه 60 دقیقه ای آموزش خوش بینی دریافت کردند در حالی که برای آزمودنی های گروه کنترل چنین مداخله ای ارایه نشد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس و تاب آوری تحصیلی ساموئلز بود. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد خوش بینی آموخته شده در افزایش انگیزش پیشرفت و ابعاد آن (اعتماد به نفس و پشتکار) تأثیر معنادار داشت، در صورتی که بر ابعاد دیگر آن (آینده نگری و سخت کوشی) تأثیر معناداری نداشت. همچنین خوش بینی آموخته شده بر تاب آوری تحصیلی و ابعاد آن (مهارت های ارتباطی، جهت گیری آینده نگر و جهت گیری مسأله محور) تأثیر معناداری نداشت. بر اساس این نتایج، تمرکز بر بعد عاطفی و خوش بینی دانش آموزان به افزایش انگیزش پیشرفت در آنها منجر شد.
تأثیر به کارگیری راهبردهای فراشناختی و شناختی در بهبود انشای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر اثر راهبردهای شناختی و فراشناختی در بهبود انشای دانشآموزان با اختلالات یادگیری را بررسی میکند. مجموعه روشهای مداخلهای انگلرت(1990) به عنوان معرفی از درمان شناختی و فراشناختی در این پژوهش در نظر گرفته شده است. شصت و یک نفر از دانش آموزان با اختلالات یادگیری(31نفر در گروه گواه، و 30 نفر در گروه آزمایشی) به عنوان گروه نمونه انتخاب شد که از جامعه دانشآموزان در 5 مدرسه ابتدایی شهر نجف آباد اصفهان به طور تصادفی انتخاب گردید. وضعیت بیان نوشتاری(انشاء) دانشآموزان با پرسشنامهای که توسط پژوهشگران با استفاده از مدل انگلرت برای همین منظور ساخته شده بود مورد سنجش و اندازهگیری قرار گرفت. تحلیل آماری دادهها نشان داد که گروه آزمایشی به طور معنی داری در بیان نوشتاری(انشاء) پس از به کارگیری مداخله شناختی و فراشناختی پیشرفت کرده بودند (P<0/01) . تحلیلها همچنین نشان داد که اثرات درمان در طول زمان حفظ و نگهداری شده است.
مقایسه برخی تواناییهای کاربرد شناختی کودکان فارسی زبان کمشنوای شدید 4 تا 6 ساله با همسالان شنوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: کاربردشناسی زبان عبارت از مطالعه کنشهای گفتاری و جنبه های اجتماعی تعاملات ارتباطی در بافت زبان است. کودکان کمشنوا، به دلیل محروم بودن از حس شنوایی که نقش مهمی در رشد مهارتهای زبانی دارد، در تمام سطوح زبان و از جمله کاربردشناسی با مشکلاتی مواجهند. هدف از این پژوهش، مقایسه برخی تواناییهای کاربردشناختی شامل پیگیری موضوع، نوبتگیری و اصلاح مکالمه در کودکان فارسی زبان کمشنوای شدید 4 تا 6 ساله با همسالان شنوا میباشد. روش بررسی: در این پژوهش مقطعی مورد-شاهدی، 21 کودک شنوا به روش تصادفی ساده از مهدکودکهای عادی و 21 کودک کمشنوای شدید به روش نمونه گیری دردسترس از مراکز توانبخشی و کلینیکهای گفتاردرمانی تهران و کرج انتخاب شده و مهارتهای کاربردشناسی آنها با استفاده از تکالیف محققساخته در خصوص پیگیری موضوع، نوبتگیری و اصلاح مکالمه مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی تکالیف، توسط یک زبان شناس و دو آسیب شناس گفتار و زبان و پایایی تمامی آنها به روش آزمون- بازآزمون و ضریب همبستگی 70/0 تا 95/0 مورد تأیید قرار گرفت. لازم بهذکر است ابتدا خرده آزمونهای هوش غیرکلامی از آزمودنیها به عمل آمد و در صورتی که نمره هوش آزمودنی در محدوده طبیعی به دست می آمد، تکالیف کاربرد شناختی در اختیار او قرار می گرفت. دادههای حاصل با استفاده از آزمونهای مجذور خی، تی مستقل و مان ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین مدتزمان پیگیری موضوع ، نمرات نوبتگیری(00۱/0>P)، اصلاح مکالمه از نوع پاسخ به درخواست برای رفع ابهام (003/0=P) و اصلاح مکالمه از نوع درخواست برای رفع ابهام (002/0=P) بین دو گروه کمشنوا و شنوا اختلاف معناداری داشت. نتیجهگیری: کودکان کمشنوا در بهکارگیری مهارتهای کاربردشناسی ضعیفتر از کودکان شنوا عمل میکنند.
اثربخشی آموزش تکنیک های تجربی طرحواره درمانی بر روی طرحواره های افراد افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
فروید، رانک و مسئله ی اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده ی اضطراب در میان روانکاوان همواره از اهمیتی اساسی برخوردار بوده است. فروید به عنوان بانی روانکاوی از همان ابتدا توجه خاصی به این پدیده مبذول داشت و همواره در پی یافتنِ تبیینی جامع از این مسئله بود. از همین رو او در نظریات خود حول این مسئله، جرح و تعدیل های فراوانی اعمال نمود و حتی یک بار تمام نظریه ی خود را از پایه تغییر داد. در این میان یکی از شاگردان محبوب او به نام اُتو رانک، در اصلاحات او در نظریه ی اضطراب تاثیر بسزایی داشت. اُتو رانک در سال 1924 کتابی تحت عنوان «ترومای تولد» منتشر نمود که بحث اضطراب را از نو پیش می کشید. هر چند که فروید در ابتدا نظر مثبتی نسبت به این کتاب ابراز داشت، اما رفته رفته با دیده ی شک و تردید در آن نگریست و در نهایت زیربنای نظریه ی اضطراب رانک را به نقد کشید. اما از طرفی این امر موجب شد فروید در نقد این کتاب، ضعف ها و رخنه های نظریه ی خود را نیز بار دیگر مورد مداقه قرار دهد و برای آخرین بار در نظریه ی اضطراب تجدید نظر نموده و صورت نهایی دیدگاه های خود حول این پدیده را ارائه نماید. در نوشته ی حاضر، ابتدا مروری بر نظریه ی اول فروید در مورد اضطراب خواهیم داشت و در ادامه به کتاب «ترومای تولد» رانک و نظریه ی اضطرابی که در آن ارائه شده بود، خواهیم پرداخت. در پایان نقدهای فروید بر این نظریه را شرح داده و صورت نهایی نظریه ی اضطراب او را ارائه خواهیم نمود
در آستین مرقع ...
مقایسه سازگاری زناشویی معلمان مرد دبستانهای شهر اهواز بر اساس همسانی هیجان خواهی با همسرانشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در صدد مقایسه سازگاری زناشویی معلمان مرد دبستانهای شهر اهواز بر اساس همسانی هیجان خواهی با همسرانشان است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مرد دبستانهای شهر اهواز است. نمونه مورد مطالعه شامل 270 نفر از معلمان مرد دبستانهای شهر اهواز به همراه همسرانشان (جمعا 540 نفر) است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای مقیاس عملکرد خانواده و مقیاس هیجان خواهی شکل پنجم زاکرمن استفاده شده است. طرح این پژوهش از نوع علی – مقایسه ای (پس رویدادی) است. نتایج حاصل نشان داد که بین سازگاری زناشویی، نقشها، حل مساله، درگیری عاطفی، همراهی عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی معلمان مرد دبستانهای شهر اهواز در گروه های چهارگانه هیجان خواهی، تفاوت معنی دار وجود دارد.
نوروبیولوژی پاداش و اعتیاد
حوزههای تخصصی:
انسان نیز مانند حیوانات آزمایشگاهی به بسیاری از داروها مانند الکل، کوکائین و اپیات ها وابسته می شود. با وجود این، علت وابستگی به این داروها کاملا شناخته نشده است. برخی از داروها و یا تحریک برخی از نواحی مغز موجب بروز پاداش می شوند که پاسخ به محرکی است که سبب احساس لذت می شود. به نظر می رسد که سروتونین در هیپوتالاموس، انکفالین ها و گابا (GABA) در ناحیه تگمنتوم شکمی و هسته اکومبنس و نورآدرنالین (رهایی نورآدرنالین در هیپوکامپ از فیبرهای عصبی است که از لوکوس سرلئوس منشا می گیرند) در بیولوژی پاداش دخالت دارند، ولی مسیر نهایی در این فرآیند، سیستم دوپامینرژیک است. عمل داروها بر مکانیسم پاداش، لذت را القا می کند که تقویت (reinforcement) نامیده می شود. اثر تقویتی داروها، تقویت کردن حسی است که موجب تکرار مصرف دارو می شود. تقویت، سبب تحمل و وابستگی به دارو می شود. الکل، کوکائین، مرفین و آمفتامین دارای خواص تقویت کنندگی می باشند. مدل های حیوانی که به منظور مطالعه وابستگی به داروها مورد استفاده قرار گرفته اند، عبارت اند از: خود - تجویزی (self-administration)، خود – تحریکی (Self-stimulation) و ترجیح مکان شرطی شده (conditioned place preference). به علاوه، رفتار پرشی، مدلی برای مطالعه وابستگی به داروهای اپیوئیدی می باشد.
بررسی شیوع اختلال استرس پس از سانحه و همبودی آن با اختلالات شخصیت در بین جانبازان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ایران تجربه 8 سال دفاع مقدس را داشته است و در حال حاضر بیش از 5000 جانباز دفاع مقدس در شهر تهران ساکن هستند؛ اما اطلاعات دقیقی از وضعیت سلامت روان آنها در دست نیست. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان شهر تهران انجام شده است. روش: طرح پژوهش، با توجه به ماهیت و اهداف آن، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. تعداد 172 نفر از جانبازان مناطق پنج گانه شهر تهران، با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. افراد نمونه مقیاس استرس پس از سانحه می سی سی پی (اشل) و پرسشنامه بالینی چند محوری میلون3 برای تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون مجذور کای استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، شیوع اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان 39درصد بود. میزان جانبازی زیر 25 درصد و تحصیلات بالاتر از کارشناسی با خطر کمتر ابتلا به این اختلال همراه بود. شایع ترین اختلال شخصیت همراه با این اختلال در میان جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و غیر مبتلا، اختلال شخصیت مرزی بود (9/17 درصد در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه ،8/4 درصد در جانبازان غیر مبتلا)، فراوانی اختلالات شخصیت اجتنابی (4/10درصد در مقابل 9/1 درصد)، وابسته (4/10 درصد در مقابل 0/0 درصد) و منفی گرا (5/7 درصد در مقابل 0/1 درصد) نیز در جانبازان مبتلا نسبت به سایر جانبازان بالاتر بود. نتیجه گیری: اختلال استرس پس از سانحه در جمعیت جانبازان دفاع مقدس بالا است و همبودی قابل توجه آن با برخی اختلالات شخصیت، نیاز به ارزیابی دقیق وضعیت سلامت روان این افراد را نشان می دهد.
روش شناسی غزالی در روان شناسی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان شناسی دین از جمله حوزه های دین پژوهی است که به دنبال بررسی روان شناختی دین و دینداران است. این پژوهش با مطالعهی جریانات، رویکردها، روش ها و ابزارهای موجود در روان شناسی دین در پی تطبیق نگرش امروزینِ روان شناسی دین با نگرش سنتی روان شناختی غزالی نسبت به دین و دینداران بود. شیوه ی ما در این پژوهش مقایسه و تطبیق روش شناسی غزالی با روش شناسی های موجود در روان شناسی بود. روش های غزالی قابل تطبیق و مقایسه با روش های کیفی روان شناسی دین است. انواع روش غزالی در گستره روان شناسی دین عبارت بودند از: درون نگری های شخصی، تحلیل رفتارهای دینداران، تاثیر مفاهیم و اندیشه های دینی بر دینداران، توصیفات شناخت شناسانه از دین و پدیده های دینی، پدیدارشناسی تفسیری و تاویل در مواجهه با متون مقدس
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی مقایسه ای سبک های والدگری و خودکارآمدی والدینی در مادران کودکان با و بدون نشانه های اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات اضطرابی از شایع ترین مشکلات در بین کودکان می باشد که می تواند به مشکلات کارکردی منجر شود. اکثر مطالعات نشانگر همپوشی بالای اختلالات اضطرابی کودک و خانواده وی بوده اند. هدف مطالعه ی حاضر، مقایسه ی بین سبک های والدگری و خودکارآمدی والدگری مادران کودکان مضطرب و غیر مضطرب بوده است.
روش کار: در این تحقیق علی-مقایسه ای در سال 1392 110کودک (55 کودک مبتلا به اضطراب و 55 کودک غیر مبتلا به اضطراب) به همراه مادران شان شرکت کردند. کودکان مضطرب از طریق نمونه گیری در دسترس و کودکان غیر مضطرب بر اساس همتاسازی متغیرهای جمعیت شناختی با گروه مضطرب از مدارس ابتدایی شهر مشهد انتخاب شدند. مادران کودکان، پرسش نامه های سبک های والدگری، خودکارآمدی والدگری و اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل نمودند. مقایسه ی نتایج دو گروه با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و آزمون تی مستقل انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تعارض و سردرگمی مادران کودکان مضطرب به طور معنی داری بالاتر از تعارض و سردرگمی مادران گروه شاهد (001/0P<) و پاسخ دهی، دسترسی و حساسیت مادران کودکان مضطرب به شکل معنی داری پایین تر از مادران کودکان گروه شاهد (001/0P<) است. هم چنین مادران کودکان مضطرب سطوح پایین تر خودکارآمدی والدینی را در مقایسه با مادران کودکان غیر مضطرب نشان دادند (001/0P<).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشانگر ارتباط اضطراب کودکان با برخی از عوامل والدگری مثل سبک های والدگری و خودکارآامدی والدگری بوده است. بنابر این شایسته است در ارزیابی و درمان کودکان مضطرب و هم چنین پیشگیری به برخی از عوامل والدینی توجه شود.