فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۸۱ تا ۵٬۳۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش جهت گیری مذهبی و امید به زندگی در میزان رضایت از زندگی دانشجویان دانشگاه است. روش تحقیق از نوع همبستگی بود و نمونه آماری شامل 244 دانشجو (164 دختر و 80 پسر) بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس از بین تمام دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی انتخاب شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های جهت گیری مذهبی آلپورت، مقیاس امیدواری اشنایدر (SHS) و رضایت از زندگی تافت بود. بعد از جمع آوری اطلاعات داده ها از طریق روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین جهت گیری مذهبی درونی و امید به زندگی در سطح 05/0p< رابطه معناداری وجود داشت. بین جهت گیری مذهبی درونی و زیرمقیاس تفکر عاملی از مقیاس امید هم در سطح 05/0 p<رابطه معناداری وجود داشت و همچنین بین جهت گیری مذهبی درونی و رضایت از زندگی نیز در سطح 05/0 p<رابطه معناداری وجود داشت. اما بین جهت گیری مذهبی بیرونی با هیچ کدام از متغیرهای پژوهش حاضر رابطه معناداری وجود نداشت. نتیجه پژوهش حاضر روشن کرد که جهت گیری مذهبی درونی و امید به زندگی می تواند میزان رضایت از زندگی افراد را تبیین کند.
بررسی تأثیر جو اجتماعی مدارس بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر دوره ی راهنمایی: مطالعه ی موردی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر جو اجتماعی مدارس بر رشدمهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر دوره ی راهنمایی شهر همدان در سال تحصیلی 90-89 می باشد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ی راهنمایی شهر همدان در سال تحصیلی 90-89 که تعداد آن ها 12347 نفر (ناحیه یک6224 و ناحیه دو6124) می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی و بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 385 نفر(ناحیه یک 196 و ناحیه دو189) به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه ی استاندارد توصیف جو سازمانی هالپین و کرافت و پرسشنامه ی محقق ساخته ی سنجش مهارت های اجتماعی است که برای تعیین روایی پرسشنامه مهارت های اجتماعی از روایی محتوایی و برای سنجش پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شده است. پایایی پرسشنامه جو سازمانی و مهارت اجتماعی به ترتیب معادل 774/0 و 752/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص های آمار توصیفی شامل نمودار، درصد فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، و آزمونهای آمار استنباطی t همبسته، تحلیل واریانس طرح های تکراری ، رگرسیون چند گانه و چند متغیره استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که جو غالب مدارس از نظر دانش آموزان، جو باز است و بین میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد و بالاترین میانگین متعلق به مهارت، ابراز وجود (38/20) و پایین ترین میانگین متعلق به مسئولیت پذیری (50/16) می باشد و جو اجتماعی باز به ترتیب قوی ترین پیش بینی کننده ی مثبت ومعنادار مهارت، ابراز وجود(99/0)، مهارت حل مسأله(39/0)، همکاری(33/0)، هم دلی(28/0) و مسئولیت پذیری(21/0) می باشد. اما جو بسته قادر به پیش بینی معنادار ابعاد مهارت اجتماعی دانش آموزان نیست.
رابطه کیفیت زندگی، سبک زندگی، عملکرد تحصیلی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: با توجه به اهمیت پیشرفت تحصیلی دانشجویان و عوامل تأثیرگذار برآن و همچنین با در نظر گرفتن کاهش پیشرفت تحصیلی، میزان پیش بینی پذیری هریک از متغییر های کیفیت زندگی، سبک زندگی، عملکرد تحصیلی را بر پیشرفت تحصیلی در این پژوهش بررسی می گردد. روش بررسی: در یک مطالعه همبستگی، نمونه 150 نفری از دانشجویان دانشکده علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1391-1390 که تعدادشان 657 نفر بود از طریق فرمول نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه سبک زندگی (BASIS-A)، عملکرد تحصیلی درتاج و پرسشنامه کیفیت زندگی (فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی) روی نمونه مورد نظر اجرا شد. اطلاعات خام به وسیله Spss16 و با اجرای آزمون های توصیفی (فراوانی، شاخص های مرکزی، شاخص های پراکندگی) و استنباطی از جمله همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر صورت گرفت.
الگوی پرلز (""انسان"" این مکانی و این زمانی)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین نگرش دینی و شادکامی در بین دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین نگرش دینی و شادکامی در بین دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس به حجم 7389 نفر بود. بدین منظور، از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 418 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های نگرش دینی استفاده شده است. داده های حاصل از اجرای پرسش نامه ها با استفاده از روش های آماری، ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون یومن ویتنی تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین نگرش دینی و شادکامی دانشجویان رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. اما بین دانشجویان دختر و پسر در نگرش دینی و شادکامی تفاوت معناداری وجود نداشت. به علاوه، بین دانشجویان مجرد و متأهل در نگرش دینی و شادکامی تفاوت معناداری وجود داشت و دانشجویان متأهل شادکام تر و نگرش دینی بیشتری داشتند. همچنین بین دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری در نگرش دینی تفاوت معناداری وجود داشت و دانشجویان مقطع دکتری از نگرش دینی بیشتری برخوردار بودند، ولی از لحاظ شادکامی تفاوتی بین آنها مشاهده نشد.
پیش بینی راهبردهای مقابله با استرس بر اساس ویژگی های شخصیتی وابستگان مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی راهبردهای مقابله با استرس بر اساس ویژگی های شخصیتی در افراد وابسته به مواد محرک بود. روش: روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد وابسته به مواد محرک که به صورت متوالی طی یک سال گذشته به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران مراجعه کرده بودند و تشخیص وابستگی به مواد داشتند (420 نفر) تشکیل می دادند. با روش نمونه گیری تصادفی نظامدار از این جامعه 201 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. شرکت کنندگان با استفاده از پرسشنامه های شخصیتی نئو (فرم کوتاه) و راهبردهای مقابله با استرس لازاروس-فولکمن (فرم کوتاه) مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین بُعد شخصیتی روان رنجورخویی و راهبردهای مقابله با استرس دوری جویی و گریز و اجتناب همبستگی مثبت و با خویشتن داری همبستگی منفی وجود دارد. بین بُعد شخصیتی برون گرایی با دوری جویی و جستجوی حمایت اجتماعی همبستگی مثبت و با مسوولیت پذیری همبستگی منفی و بین بُعد شخصیتی سازگاری با راهبردهای مقابله ای خویشتن داری و جستجوی حمایت اجتماعی همبستگی مثبت وجود دارد. بُعد شخصیتی وظیفه شناسی هیچ یک از راهبردهای مقابله ای را در افراد وابسته به مواد محرک پیش بینی نمی کرد. نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی، توان پیش بینی راهبردهای مقابله ای را در افراد وابسته به مواد محرک دارا هستند. پیشنهاد می شود در طرح درمان بیماران معتاد به ارزیابی ویژگی های شخصیتی آن ها توجه شود.
بررسی وضعیت پژوهش های حوزه خواب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف این مطالعه، بررسی کتاب سنجی وضعیت پژوهش ها در حوزه خواب در ایران و مقایسه آن با چند کشور دیگر است.
روش: این ارزیابی براساس جست و جو در بانک های اطلاعاتی داخلی و بین المللی، شامل بانک اطلاعات پژوهش بهداشت روان کشور(IranPsych) و بانک راهنمای مقالات علوم پزشکی ایران(IranMedex) و دو بانک Medline وPsychInfo انجام شد. دوره زمانی مورد نظر در بانک های داخلی، از اولین سال پوشش اطلاعاتی تا پایان سال 1382 و در بانک های بین المللی، از ابتدای سال 1983 تا پایان سال 2002 بود. راهبرد اصلی برای پیدا کردن مقالات، جست وجوی کلمات کلیدی مرتبط با موضوع خواب به دو زبان فارسی و انگلیسی در عناوین مقالات و نام ایران و شهر های دانشگاهی اصلی کشور در آدرس مقالات بود. شاخص های ارزیابی شامل تعداد کل مقالات، تعداد مقالات برحسب سال، نوع مقاله و طبقه بندی موضوعی و نسبت مقالات خواب به کل مقالات بود. برخی شاخص ها با موارد مشابه در کشورهای مصر، ترکیه و ایالات متحده مقایسه شدند.
یافته ها: در دوره زمانی این بررسی، در بانک های اطلاعاتی Medline وPsychInfo از کشور ایران هیچ پژوهشی با موضوع خواب وجود نداشت و در این زمینه ما از کشورهای مصر و ترکیه عقب تر بودیم. در بررسی بانک های اطلاعاتی داخلی، تعداد کل مقالات در هر دو بانک، فقط 22 مقاله بود. درصد مقالات خواب به کل مقالات در بانکIranPsych ، 31/0 درصد و در بانک IranMedex ،13/0 درصد است.
نتیجه گیری: پژوهش در حیطه خواب، به دلایل مختلف مورد کم توجهی واقع شده است. دستیابی به وضعیت مطلوب تر در این زمینه، نیازمند توجه بیشتر پژوهشگران به موضوع خواب و فراهم آوردن امکانات و تجهیزات اختصاصی است.
ارائه الگوی توسعه حرفه ای مدیران گروه های آموزش بالینی: مورد دانشگاه های علوم پزشکی دولتی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: ارتقاء کمی و کیفی آموزش پزشکی، نیاز به وجود مدیرانی آگاه و برخوردار از مهارت و دانش لازم، جهت مدیریت آموزشی حجم عظیم دانشجویان و اعضای هیئت علمی در دانشگاه های علوم پزشکی دارد. با این حال، بسیاری از مدیران آموزشی گروه های بالینی، کار خود را بدون آمادگی برای مواجه شدن با چالش های پیش رو شروع می کنند. این مطالعه با هدف ارائه الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزش پزشکی در این سطح انجام شد. روش ها: این پژوهش مطالعه ای کیفی است که به روش تحلیل محتوا در دانشگاه های علوم پزشکی تهران، ایران، و شهید بهشتی در سال 1395 با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از مدیران آموزش پزشکی انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و یادداشت های عرصه جمع آوری شد و به روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها:499 کد اولیه در 137 کد مفهومی قرار گرفت که در مجموع در 26 زیر مؤلفه و 6 بعد اصلی تقسیم شد. ابعاد اصلی توسعه هدایت آموزشی (4 زیر مؤلفه)، توسعه هدایت پژوهشی (3 زیر مؤلفه)، توسعه هدایت بالینی (4 زیر مؤلفه)، توسعه مهارت های مدیریتی (4 زیر مؤلفه)، توسعه مهارت های رهبری (6 زیر مؤلفه) و خود توسعه فردی (5 زیر مؤلفه) بودند. نتیجه گیری: ابعاد شش گانه توسعه حرفه ای در این پژوهش به عنوان الگویی برای برنامه های توسعه حرفه ای مدیران گروه های بالینی در دانشگاه های علوم پزشکی، می تواند پیامدهای مثبتی در جهت ارتقاء کیفیت آموزش پزشکی داشته باشد. بیشترین کدهای اشاره شده مربوط به توسعه مهارت های رهبری بود، این نشان می دهد که برگزاری دوره های توسعه حرفه ای که بتواند در ارتقاء مهارت های رهبری مدیر گروه مؤثر باشد، اهمیت بیشتری خواهد داشت.
درمان حُزن و باور به قضا و قدر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حزن و افسردگی در روح و نفس انسان، می تواند مانعی در مسیر حرکت و پیشرفت دنیوی و سلوک اخروی فرد باشد. از این رو، باید برای از بین بردن آن تدبیری اندیشید. اعتقاد به قضا و قدر، راه کاری است در همین جهت که با ایجاد رضامندی، این مانع را از مسیر بر خواهد داشت. این نگاشته، شرحی بر روایت امام صادق است که با استفاده از روایات هم مضمون و هم خانواده دو عنوان حزن، و قضا و قدر، به دنبال آن هستیم تا به تبیین این دو رکن اصلی حدیث شریف و رابطه آنها بپردازیم.
اثربخشی آموزش تاب آوری گروهی بر مؤلّفه های سلامت عمومی دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش تاب آوری گروهی بر سلامت عمومی دانش آموزان دختر دبیرستانی انجام شد. پس از اجرای پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و سلامت عمومی گلدبرگ (1972)، تعداد 30 دانش آموز دختر سال اول دبیرستانی با میانگین سنی 15 سال و 2 ماه (دامنه سنی17-15) انتخاب شدند که نمرات تاب آوری و سلامت عمومی پایین را در پرسشنامه های مذکور کسب کرده بودند و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند. آزمودنی های هر گروه به کلیه گویه های پرسشنامه های تاب آوری و سلامت عمومی در دو وهله قبل از مداخله و پس از مداخله پاسخ دادند. روش این پژوهش آزمایشی و طرح این پژوهش دو گروهی، پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. پس از اجرای 10 جلسه آموزش تاب آوری گروهی کراگر(2006)، تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون t حاکی از افزایش معنادار تاب آوری و سلامت عمومی آزمودنی ها بود. با توجه به یافته های فوق می توان گفت آموزش تاب آوری گروهی به واسطه تغییر سازه های روان شناختی به افزایش سلامت عمومی منجر می شود. بنابراین، به نظر می رسد آموزش تاب آوری برای مدیریت مؤلّفه های سلامت عمومی اثربخش است.
مقایسه هوش بهر غیر کلامی کودکان شنوا و ناشنوا
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه هوش بهر غیر کلامی کودکان عادی و ناشنوا در دوره ابتدایی بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان عادی و ناشنوای مدارس ابتدایی عادی و استثنایی شهر اصفهان بودند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، آزمون بندر گشتالت بود. نمونه مورد مطالعه در این تحقیق80 نفر از دانش آموزان دختر و پسر (40 نفر عادی و 40 نفر ناشنوا) بودند که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه، نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان عادی و ناشنوا وجود دارد. به عبارت دیگر، میانگین هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان ناشنوا به طور معناداری کمتر از هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان عادی بود. همچنین نتایج این پژوهش تفاوت معناداری را بین هوش بهر غیر کلامی پسران و دختران نشان نداد. بنابراین، کودکان ناشنوا به سبب نقص شنوایی و نقص کلامی، قادر به درک گفتار و فهم صحیح دستورالعمل ها نمی شوند.
اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر ولع مصرف بیماران وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روش آموزشی- درمانی پسخوراند عصبی (نوروفیدبک) بر شدت ولع مصرف در بیماران وابسته به مواد افیونی انجام گرفت. به این منظور 20 نفر از بیماران مرد وابسته به مواد افیونی با میانگین سنی 30 سال، تحت درمان نگهدارنده با متادون یا بوپرونورفین، به شیوه در دسترس انتخاب و پس از اجرای پرسشنامه سنجش ولع هروئین ( HCQ )، همتاسازی و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. بیماران گروه آزمایش علاوه بر دارودرمانی، 30 جلسه (به مدّت 5 هفته، هر هفته 6 ساعت) درمان نوروفیدبک دریافت کردند و بیماران گروه کنترل تنها درمان دارویی نگهدارنده با متادون یا بوپرونورفین را پشت سر گذاشت. در پایان دوره بیماران دو گروه به وسیله تست HCQ مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری حاکی از آن بود که گروه آزمایش در پایان دوره در متغیرهای انتظار مثبت، تمایل به مصرف و میانگین کل شدّت ولع نسبت به گروه کنترل کاهش نشان داده است. بنابراین روش درمانی نوروفیدبک می تواند در کاهش شدّت ولع بیماران وابسته به مواد افیونی اثربخش باشد.