فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۰۱ تا ۵٬۷۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
اثربخشی آموزش شناختی-رفتاری گروهی بر دلبستگی، نگرش های ناکارآمد و میزان سازگاری زناشویی افراد متاهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان اثربخشی آموزش شناختی-رفتاری گروهی بر دلبستگی، نگرش های ناکارآمد و میزان سازگاری زناشویی افراد متاهل انجام شد.
روش کار: شرکت کنندگان این کارآزمایی بالینی، 16 نفر از متاهلین با سبک دلبستگی ناایمن و سازگاری زناشویی پایین بودند که به صورت در دسترس از مراجعین به مجتمع بهداشتی-درمانی شهرداری مشهد در سال 1390 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 8 نفره ی آزمون و شاهد قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه با مقیاس های سبک های دلبستگی بزرگسالان کالینز و رید (RAAS)، سازگاری زناشویی لاک و والاس (LWMAS) و مقیاس نگرش های ناکارآمد (DAS) ارزیابی شدند. گروه آزمون در 8 جلسه ی هفتگی گروه درمانی شناختی-رفتاری (2 ماه) در مجتمع بهداشتی-درمانی شهرداری مشهد شرکت کردند. گروه شاهد نیز هم زمان تحت 8 جلسه آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون های مک نمار، تحلیل کوواریانس یک سویه و تی گروه های مستقل با کمک نرم افزارSPSSتحلیل شدند.
یافته ها: آموزش شناختی-رفتاری گروهی باعث کاهش معنی دار نگرش های ناکارآمد (001/0P<) و اضطراب و افزایش میزان وابستگی در روابط می شود و
می تواند به بهبود سبک دلبستگی بینجامد (005/0P<). هم چنین تعداد بیشتری از افراد گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد به سازگاری زناشویی رسیده اند. درصد بهبودی آزمودنی های گروه آزمون در تمام متغیرهای پژوهش بیشتر از درصد بهبودی آزمودنی های گروه شاهد بود.
نتیجه گیری: آموزش شناختی-رفتاری گروهی به عنوان یک رویکرد درمانی
می تواند در تغییر میزان وابستگی،اضطراب، نگرش های ناکارآمد و سبک های دلبستگی زوجین، موثر باشد.
توان پیش بینی هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی توان پیش بینی تعامل هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش انجام گرفته است. فرض اساسی این پژوهش مبتنی بر تاثیرگذاری تعامل مولفه های هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی (رتبه تولد، حجم خانواده، تحصیلات والدین و پایگاه اقتصادی - اجتماعی) بر چگونگی پیشرفت تحصیلی است. نمونه پژوهش عبارتند از 60 دانش آموز تیزهوش دختر شهر مشهد که به شیوه تصادفی انتخاب گردیدند. پرسشنامه هوش هیجانی بار - ان (1997) و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، ابزار مورد استفاده در این پژوهش را تشکیل می دادند. روش پژوهش از نوع همبستگی است. نتایج بدست آمده حاکی از عدم رابطه بین هوش هیجانی کل و پیشرفت تحصیلی، و وجود رابطه معنی دار مثبت طبقه سازگاری (از بین پنج طبقه هوش هیجانی)، مولفه های حل مساله، و واقعیت آزمایی (از بین پانزده مولفه هوش هیجانی)، با پیشرفت تحصیلی (p<0.05) است. همچنین تحلیل رگرسیون پسرونده (Backward) تعامل 15 مولفه هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی، نشان دهنده توان پیش بینی (r=0.735، r2=0.541، P<0.05) در پیشرفت تحصیلی است. تحلیل نهایی رگرسیون، توان پیش بینی کنندگی متغیرهای رتبه تولد، حل مساله، واقعیت آزمایی و تحمل فشار را معنی دار (r=0.591، r2=0.35، P<0.01) می داند. بررسی رابطه رتبه تولد (p<0.01) و حجم خانواده (p<0.05) با پیشرفت تحصیلی نیز رابطه معنی دار مستقیم را نشان می دهد. نتایج در ارتباط با یافته های پیشین به بحث گذاشته شده است.
شناخت ترس و عوامل ایجاد کننده آن
منبع:
پیوند ۱۳۶۹ شماره ۱۳۳
حوزههای تخصصی:
مقایسه میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبستانی دیرآموز و عادی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
رضایت شغلی و سلامت روانی در کارکنان یک بیمارستان عمومی
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی کتاب «طراحی آموزش اثربخش»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت طراحی آموزش و نقش آن در ایجاد محیط یادگیری موثر، امروزه سازمانهای مختلف تجاری، صنعتی، خدماتی و بسیاری از مراکز آموزشی به طراحی آموزشی توجه خاصی مبذول داشته اند. علی رغم گسترش روزافزون طراحی آموزشی در مجامع علمی جهانی؛ با این حال، در این خصوص، منابع علمی و متون درسی معتبر به زبان فارسی که بتواند نیازهای متخصصان و دانشجویان را برآورده سازد انگشت شمارند. کتاب «طراحی آموزش اثربخش» منبع سودمندی است که در سالهای اخیر در اختیار متخصصان، کارشناسان، و دانشجویان قرار گرفته است. در این مقاله، کتاب مذکور نقد شده است. در یک دید کلی، کتاب مورد بررسی، به عنوان یک کتاب درسی دانشگاهی، علاوه بر ویژگیهای مثبت شکلی، از امتیازهای محتوایی نظیر جامعیت، غنای علمی، و همچنین اثربخشی آموزشی برخوردار است. مولفان در این کتاب، یک الگوی طراحی آموزشی را ارائه داده اند که برگرفته از مبانی علمی و همچنین سوابق تجربی آنان است. وجود بخشهای متنوع، سبب شده است که کتاب مورد بررسی علاوه بر علمی بودن، از ویژگی درسی و آموزشی بودن نیز برخوردار باشد. در کنار مزیتهای یاد شده، کتاب دارای معدود کاستی هایی است که در این مقاله ذکر شده است.
" هنجاریابی مقیاس خودسنجی افسرده گی (DSRS) برای دانش آموزان 11 تا 17 ساله در شش شهر بزرگ ایران "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
هدف این پژوهش، هنجاریابی مقیاس خودسنجی افسرده گی (DSRS)، برای دانش آموزان ایرانی، به تفکیک جنس و سال تحصیلی بود که هم چنین به مقایسه میزان افسرده گی در دو جنس و در دانش آموزان پایه های مختلف تحصیلی می پردازد. از این رو ، 10226 دانش آموز از نواحی مختلف 6 شهر بزرگ کشور، اصفهان، اهواز، تبریز، تهران، شیراز، و مشهد برای آزمون گزیده شدند.
یافته های پژوهش نشان داد که میزان افسرده گی در دختران به گونه ای معنادار از پسران بیش تر است و این تفاوت، هم در کل نمونه و هم در نمونه های مختلف در 6 شهر یادشده وجود دارد. هم چنین، میزان افسرده گی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی به گونه ای معنادار از میزان افسرده گی دانش آموزان پایه های دیگر تحصیلی کم تر است، اما میان افسرده گی دانش آموزان در پایه های دیگر تحصیلی تفاوتی معنادار وجود ندارد. در این پژوهش، جدول های هنجاری افسرده گی برای دانش آموزان به تفکیک جنس و پایه تحصیلی آمده است
"
مقایسه میانگین سطح لیپوپروتئین ها و آپولیپوپروتئین های سرم بیماران مبتلا به افسردگی اساسی با گروه شاهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افسردگی اساسی از شایع ترین اختلالات خلقی در جوامع مختلف محسوب می شود و تاکنون مطالعات وسیعی در مورد جنبه های مختلف آن انجام شده است. با توجه به این که یکی از فاکتورهای شناخته شده بیماری های قلبی- عروقی، میزان لیپوپروتئین ها و آپولیپوپروتئین ها و همچنین ابتلا به افسردگی اساسی می باشد، از این رو پژوهش حاضر جهت بررسی میانگین لیپوپروتئین ها و آپولیپوپروتئین ها در سرم بیماران مبتلا به افسردگی اساسی اجرا گردید.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک بررسی Case-control است و جامعه آماری این پژوهش، کلیه افراد مبتلا به افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز روان پزشکی نور در سال 1385 بودند. تعداد 32 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی (بر اساس معیار DSM-IV یا Diagnostic and statistical manual of mental disorders) و 32 فرد سالم (همراهان بیماران از طریق فراخوان انتخاب و پرسش نامه Hamilton توسط روان شناس بالینی برای آن ها تکمیل شد)، انتخاب شدند. سپس سطح سرمی کلسترول توتال (TC یا Total cholesterol)، تری گلیسیرید (TG یا Triglyceride)، لیپوپروتئین های با دانسیته بالا (HDL-C یا High density-lopoprotein cholesterol)، لیپوپروتئین های با دانسیته کم (LHL-C یا Low density lipoprotein cholesterol)، آپولیپوپروتئین A (APoA یا Apolipoprotein A)، آپولیپوپروتئین B (APoB یا Apolipoprotein B) در دو گروه بررسی و مورد مقایسه قرار گرفت. در پایان، اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون t و 2χ مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: میانگین سطح سرمی APoB و LDL-C در بیماران افسرده به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود (05/0 < P)، در حالی که میانگین سطح سرمی آپولیپوپروتئین A و HDL-C در بیماران افسرده به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود (05/0 < P).
نتیجه گیری: بیماران مبتلا به افسردگی اساسی دارای ریسک بالایی برای ابتلا به اختلالات قلبی- عروقی بودند و به همین دلیل ارزیابی سطح لیپیدهای خون این بیماران برای تشخیص و پیش گیری از آترواسکروز به عنوان اولین اقدام جهت کاهش شانس ابتلای آن ها به بیماری های قلبی- عروقی پیشنهاد می گردد.
اندیشیدن در کودکان
بررسی میزان و عوامل مرتبط با خودکشی در شهرستان بهار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خودکشی یکی از معضلات روانی- اجتماعی است. استان همدان یکی از سه استان با بروز بالای این پدیده در کشور می باشد. هدف از انجام این مطالعه، تعیین میزان اقدام به خودکشی و عوامل مرتبط با آن در شهرستان بهار، یکی از شهرستان های این استان، بوده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی مقطعی، جامعه آماری پژوهش 107 نفر از اقدام کنندگان به خودکشی شهرستان بهار در استان همدان بودند که از اول تیرماه 1386 تا آخر مهرماه 1387 اقدام به خودکشی نموده بودند. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه جمع آوری و نتایج با استفاده از آزمون 2χ و رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میزان بروز اقدام به خودکشی در شهرستان بهار، 5/87 در یکصد هزار نفر جمعیت، با توزیع جنسی 3/53 درصد در مردان و 7/46 درصد در زنان بود. بیشترین میزان اقدام به خودکشی با 1/56 درصد در گروه سنی 25-16 سال مشاهده شد و میانگین سن نمونه های پژوهش 8/26 با انحراف معیار 13/1 سال بود. 3/52 درصد از اقدام کنندگان به خودکشی مجرد بودند و محل سکونت 8/59 درصد شهر بود. بیشتر اقدام کنندگان در گروه مردان، بیکار (48 درصد) و در گروه زنان، خانه دار (7/94 درصد) بودند. شایع ترین روش اقدام به خودکشی استفاده از قرص (5/50 درصد) بود و شایع ترین علت خودکشی اختلاف با والدین و یا با همسر بود.
نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که 82 درصد از اقدام کنندگان به خودکشی در سنین کمتر از 30 سال بودند که توجه جدی به این گروه سنی را طلب میکند و لازم است نیازهای آن ها شناسایی گردد.
تحقیقات علمی درباره خواب
منبع:
وحید دی ۱۳۴۸ شماره ۷۳
حوزههای تخصصی:
رابطه بین ذهن آگاهی و تنظیم هیجان با تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: تعلل ورزی یکی از مؤلفه های روانشناختی تأثیرگذار در کاهش عملکرد تحصیلی دانشجویان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ذهن آگاهی و تنظیم هیجان با تعلل ورزی دانشجویان بود.\nروش بررسی: این پژوهش از نوع همبستگی است که برای اجرای آن تعداد 335 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 93- 1392 به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسش نامه تعلل ورزی، فرم کوتاه پرسش نامه ذهن آگاهی و مقیاس تنظیم هیجانی پاسخ دادند و داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.\nیافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین ذهن آگاهی و تنظیم هیجان با تعلل ورزی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ذهن آگاهی و تنظیم هیجان می توانند به طور معناداری 18 درصد تعلل ورزی در دانشجویان را به صورت منفی و معنادار پیش بینی نمایند.\nنتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشانگر اهمیت ذهن آگاهی و تنظیم هیجان به عنوان مهارت های روانشناختی و هیجانی در تعلل ورزی دانشجویان است. بنابراین ارائه آموزش هایی مبتنی بر ارتقای ذهن آگاهی و تنظیم هیجان در محیط های آموزشی، منجر به کاهش تعلل ورزی در دانشجویان خواهد شد.
نقش منابع اطلاعات خود – کارامدی و ویژگی های میانجی شخصی در خود- کارآمدی و عملکرد ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه بر مبنای نظریه شناختی – اجتماعی بندورا (1986 ، 1997)و با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری به بررسی اثرات مفروض منابع اطلاعات خود – کارآمدی بر ویژگی های شخصی ، خود کار آمدی ریاضی و عملکرد ریاضی پرداخته است . 848 نفراز دانش آموزان پسر و دختر دو ناحیه آموزشی شهر یزد به چهار پرشسنامه و دو آزمون روا سازی شده در این مطالعه پاسخ دادند . پس از تایید الگوهای اندازه گیری متغییرهای نهفته و نیکویی برارزش الگوی تابع ساختاری ، ضرائب معنادار مسیر از اثرات متغییر مستقل منابع اطلاعات خود – کارامدی بر ویژگی های شخصی و خود- کارامدی ریاضی و اثرات توانایی ریاضی مهارتهای خود تنظیمی بر خود- کارامدی و عملکرد ریاضی حمایت می کند . این الگو با تبیین 50 درصد از واریانس عملکرد ریاضی ، از ادعای بندورا مبتنی بر نقش موث بارورهای خود- کارامدی در تعدیل اثرات متغییرهای شناختی و انگیزشی بر عملکرد تحصیلی حمایت می کند.
نقش خودکارآمدی و فاجعه آفرینی در پیش بینی افسردگی در بیماران درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هر چند شواهدی درباره ارتباط متغیرهای شناختی و افسردگی در بیماران درد مزمن وجود دارد اما اینکه آیا ارتباط مذکور پس از کنترل اثر متغیرهای مداخله گر همچنان باقی می ماند یا خیر، مورد وارسی کافی قرار نگرفته است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی سهم خودکارآمدی و فاجعه آفرینی درد در پیش بینی افسردگی پس از کنترل اثر شدت درد و توقف فعالیت ها بر اثر درد انجام شد. روش: پژوهش حاضر دارای طرحی مقطعی و از نوع همبستگی است که در آن 245 بیمار مبتلا به درد مزمن، به شیوه نمونه گیری در دسترس، در فاصله زمانی 6 ماه از هفت مرکز درمانی درد شهر تهران انتخاب شدند. این افراد مقیاس های اطلاعات جمعیت شناختی، شدت درد، افسردگی، خودکارآمدی و فاجعه آفرینی را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره از نوع سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ارتباط معناداری بین خودکارآمدی و فاجعه آفرینی درد با شدت درد، افسردگی و تعداد روزهای توقف فعالیت بر اثر درد (01/0P≤) وجود داشت. در تحلیل رگرسیون، خودکارآمدی و فاجعه آفرینی توانستند افسردگی را فراتر از اثر شدت درد و توقف فعالیت ها بر اثر درد نیز پیش بینی کنند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه درد شدید، احساس خودکارآمدی ضعیف و افکار فاجعه آفرین زیاد، خلق افسرده را در بیماران درد مزمن پیش بینی می کند لذا اگر در کنار برنامه درمانی این بیماران برای کاهش درد، از راهکارهای شناختی مربوط به افزایش باورهای خودکارآمدی و کاهش افکار فاجعه آفرینی نیز استفاده شود، می توان به پیشگیری از افسردگی این بیماران کمک کرد.