فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۸۱ تا ۶٬۲۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی پیشآیندهای رشد و تکامل پسآسیبی (شکست رابطهی عاشقانه) از طریق مولفههای اسناد شکست رابطهی عاشقانه و سنخهای شخصیتی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود.
روشکار: در این مطالعهی همبستگی از نوع تحلیل رگرسیون، 214 دانشجو (160 دختر و 54 پسر) که شکست در رابطهی عاشقانه را در فروردین 1389 تجربه کردهاند از طریق نمونهگیری گلوله برفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامههای رشد و تکامل پسآسیبی، اسناد شکست رابطهی عاشقانه و پرسشنامهی شخصیتی فرم کوتاه نئو بررسی شدند. دادهها از طریق نرمافزار SPSS نسخهی 16 و با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری مشخص نمود که 22 درصد واریانس رشد و تکامل پسآسیبی توسط متغیرهای پیشبین (سنخهای شخصیتی و اسنادهای شکست رابطهی عاشقانه) تبیین میشود و در میان این متغیرهای پیشبین، برونگرایی، وجدانی بودن و اسناد شخصی، رشد و تکامل پسآسیبی را پیشبینی میکنند.
نتیجهگیری: برونگرایی، وجدانی بودن و اسناد شخصی موجب پختگی و رشد و تکامل فرد بعد از قطع رابطه، میشوند
ذهنیت فلسفی و سبک رهبری مدیران (مورد بررسی: دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطة ذهنیت فلسفی و سبک رهبری مدیران در دانشگاه فردوسی مشهد، هدف اصلی این مقاله می باشد. در این پژوهش، مدیران دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان گروه مورد بررسی(n=88) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای سنجش سبک رهبری از پرسشنامة سبک رهبری و برای سنجش ذهن فلسفی از پرسشنامة ذهنیت فلسفی استفاده شده است. تحقیق حاضر با استفاده از شیوة کمی غیرآزمایشی تبیینی مقطعی انجام شده، و برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی LSD و آزمون t استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین سبک های رهبری مدیران بر حسب ذهنیت فلسفی آنان تفاوت معنی داری وجود دارد. این بدان معنی است که مدیرانی که در پرسشنامة ذهنیت فلسفی نمرة بالاتری کسب کردند، بیشتر به استفاده از سبک رهبری تیمی گرایش دارند. در نتیجه، نیاز به تقویت خصوصیات ذهن فلسفی شامل جامعیت، ژرف نگری و انعطاف پذیری، در مدیران دانشگاه با نظر به یافته های این تحقیق بارز و نمایان گشته است.
بررسی برخی از اختلالات روانی مؤثر بر طلاق در میان گروهی از زوجین در شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه میزان افسردگی فرزندان پسر جانبازان ونحوه ارتباط با پدرانشان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تفاوت میزان افسردگی پسران دبیرستانی جانبازان می پردازدکه با توجه به سطوح مختلف ارتباط با پدرانشان در شهر تهران اجرا شده است. در پژوهش علّی –مقایسه ای حاضر‘1200 آزمودنی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای بررسی افسردگی آزمودنی ها‘از سیاهه افسردگی بک(فرم کوتاه)وبرای بررسی سطوح مختلف ارتباط پدر-پسراز پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.نتایج نشان داد که میانگین افسردگی پسران جانبازان ترکش خورده با میانگین افسردگی پسران جانبازان دارای نقص عضو وضایعات دارای نقص بینایی با میانگین افسردگی پسران جانبازان ترکش خورده واعصاب و روان‘شیمیایی و دچار موج انفجار شده تفاوت معناداری مشاهده شد.میزان افسردگی دانش آموزانی که ارتباط ضعیف با پدران خود داشتند ‘ با میزان افسردگی دانش آموزانی که ارتباط قوی با پدران خود داشتند تفاوت معناداری را نشان داد.
اختلال وسواس فکری - عملی در کودکان و نوجوانان
منبع:
پیوند ۱۳۸۵ شماره ۳۲۹
حوزههای تخصصی:
رها سازی تخیل و تجربه معنادار، رویکرد نوین ماکسین گرین به تربیت زیبایی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بیان وتحلیل دیدگاههای دیدگاه"" ماکسین گرین (1981-1917)"" در سه زمینه تجربه معنادار، تخیل و تربیت زیبایی شناختی است. این پژوهش با رویکردکیفی و روش توصیفی- اسنادی انجام و پس از مطالعه منابع در دسترس ، دیدگاههای تاثیرگذار او، درزمینه تحول در برنامه درسی و تربیت زیبایی شناختی، جمع آوری وتحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهدگرین با ایده رهاسازی تخیل رویکرد جدیدی را در تربیت زیبایی شناختی مطرح می-نماید،او تاکید دارد، تخیّل که اغلب درنظام تعلیم وتربیت مورد غفلت قرار می گیرد، به عنوان ابزار انتقال ادراک، تجربه زیسته و بستر خلاقیت ،عاملی قابل تامل در فرایند یادگیری است. ایده اومبتنی برآزادگذاشتن فراگیردر تخیل فرصتهای ممکن، معنی دارکردن برنامه درسی براساس تجربیات فردی ودستیابی به فضاهای جدید است، این تجربیات در قالب، تجربه زیبایى شناختى، به آگاهى دقیق فراگیر براى دیدن پدیده ها به گونه اى متفاوت از شکل مرسوم و عادى آن ها منجر می شود.گرین از رویکرد پدیدار شناسانه تجربه زیبایى شناختى طرفداری می کند، از آن جهت که براساس آن قلمرو یا حیطه مشخصى از جهان تفسیر مى شود. لذا تربیت زیبایی شناختی عملکردخاص تربیتی است که به توانایی فراگیر برای درک، تفسیر و داوری این حیطه منجر می شود ،که آن را سواد زیبایی شناختی می نامد.
بررسی و ارزیابی نقش شورای دانش آموزی درمشارکت دانش آموزان در امور مدارس متوسطه شهرضا
حوزههای تخصصی:
جنسیت، ناگویی هیجانی و نظریه ذهن در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهشهای مختلف، نتایج متفاوتی را در خصوص ناگویی هیجانی و نظریه ذهن در زنان و مردان ارائه کردهاند. در این راستا، هدف این پژوهش، تعیین تفاوت ناگویی هیجانی و نظریه ذهن در بین دانشجویان کارشناسی بود. روش: به این منظور، 284 دانشجوی مقطع کارشناسی (123 پسر و 161 دختر) در رشته های علوم انسانی، فنی و مهندسی و علوم پایه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس دانشجویان، پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) و ذهن خوانی از طریق چشمها را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شد. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که میزان نظریه ذهن و مؤلفه جهت گیری بیرونی در تفکر در دو جنس متفاوت است. به عبارت دیگر، دانشجویان پسر سطح بالایی از جهت گیری بیرونی در تفکر و سطح کمتری از نظریه ذهن را به نسبت دانشجویان دختر نشان می دهند.
ارتباط بین عوامل موثر بر کیفیت تدریس اساتید: مدل یابی معادلات ساختاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: شناخت مولفه ها و تحلیل روابط میان مولفه های مختلف کیفیت تدریس از دید خود اساتید می تواند راهنمایی برای تحلیل بهتر کیفیت تدریس باشد. این مطالعه با هدف تحلیل ارتباط بین عوامل موثر بر کیفیت تدریس از دیدگاه اساتید با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد.
روش ها: این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال 1392 انجام شد. نمونه های پژوهش 396 نفر از اساتید و اعضای هیات علمی منتخب در دانشگاه علوم پزشکی مستقر در شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش کیفیت تدریس از پرسش نامه کیفیت تدریس سراج استفاده شد. به منظور تحلیل مدل، اطلاعات جمع آوری شده در اختیار نرم افزار Lisrel 8.8 قرار گرفت. برای بررسی برازش مدل، از شاخص های GFI، AGFI، RMSEA و آزمون مجذور کای استفاده شد.
یافته ها: مولفه روابط میان فردی بیشترین تاثیر را در ارتقای کیفیت تدریس نشان داد. بیشترین بار عاملی مولفه طرح درس با مولفه تدریس استاد (11/0)، بیشترین بار عاملی مولفه تدریس با مولفه نحوه تدریس (34/0) و بیشترین بار عاملی مولفه ارزش یابی تدریس با مولفه تدریس (34/0) بود و در زمینه بار عاملی مولفه ارتباطات میان فردی با سایر مولفه های کیفیت تدریس، بیشترین بار عاملی مرتبط با مولفه ارزش یابی تدریس (36/0) بود. همچنین با توجه به شاخص های RMSEA، AFGI و GFI، مدل تحلیل ارتباط ساختاری بین مولفه های کیفیت تدریس دارای برازش مناسب بود.
نتیجه گیری: مولفه ارتباط میان فردی در بین سایر مولفه های کیفیت تدریس اهمیت بیشتری دارد و مدل یابی معادلات ساختاری نشان می دهد که ارتباط مولفه های مختلف و تاثیر متقابل این مولفه ها بر یکدیگر باید به خوبی شناسایی شود.
تأثیر لاموتریژین بر تغییرات بیوشیمیایی و رفتاری ناشی از استرس در الگوی جانوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هنجاریابی مقیاس تجدید نظر شده حافظه وکسلر در شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
تفکر همگرا و تفکر
حوزههای تخصصی:
الگوی مصرف مواد در معتادان گمنام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسائی الگوی مصرف مواد در جامعه و همه گیر شناسی آن از مهمترین اقدامات لازم جهت ارزیابی، پیگیری و کنترل مصرف این مواد محسوب می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی سوء مصرف داروها و روشهای مصرف آنها در گروه معتادان گمنام می باشد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی– تحلیلی، به روش تمام شمار، 300 نفر از معتادان مراجعه کننده به یک مرکز درمانی معتادان گمنام شهر تهران (که به صورت در دسترس انتخاب شده بود) شرکت کرده و اطلاعات لازم شامل مشخصات دموگرافیک افراد، وضعیت اجتماعی و اقتصادی آنان و نوع و نحوه مصرف مواد، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از آنان اخذ و دادههای حاصل با استفاده از آزمون مجذور خی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: ۸۰ درصد از جمعیت معتادان گمنام را مردان و حدود 2/65% از این جمعیت را افراد دارای سنین کمتر از 40 سال تشکیل میدادند. بیش از دو سوم افراد مورد مطالعه دارای مشاغل آزاد بوده و 2/21 درصد از آنان بیکار بودند. 32% از بیماران واجد تحصیلات دانشگاهی و شایعترین مواد مصرفی در افراد مورد مطالعه به ترتیب شامل تریاک (88%)، سیگار (7/76%) و الکل (63%) بوده و 34% افراد مواد را از طریق تزریق مصرف می نمودند. مصرف الکل ، حشیش ، کوکائین و اکستازی به طور معناداری در گروه کمتر از 40 سال بیشتر از افراد مسن تر بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که روند مصرف مواد در قشر جوان و تحصیل کرده در حال افزایش است. الگوی مصرف در جوانان بیشتر به سمت مواد روانگردان از قبیل کوکائین، حشیش و اکستازی می باشد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی تاثیر واقعیت درمانی گروهی بر بهبود بهزیستی روا ن شناختی زنان سرپرست خانوار با استفاده از طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش- پس آزمون و گروه گواه انجام گردید.
روش: برای اجرای این پژوهش ۳۰ زن سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهرستان ورامین را با استفاده از اصل نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف انتخاب و به تصادف به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای واقعیت درمانی گروهی بر مبنای الگوی گلاسر(۱۹۶۵) شرکت کرده و گروه شاهد به عنوان فهرست انتظار، در طی مدت مذکور هیچگونه مداخله رسمی که بر بهزیستی روانشناختی اثر داشته باشد را دریافت نکردند. به منظور سنجش متغیر وابسته از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف(۱۹۸۹) استفاده گردید. داده با استفاده از نرم افزار SPSS-۱۶ برای اجرای آزمون آماری تحلیل کوواریانس پردازش شد.
یافته ها: نتایج حاکی از وجود تقاوت معنادار در میانگین دو گروه به نفع گروه آزمایشی بود (P>۰.۰۱). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که واقعیت درمانی گروهی بر بهبود بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار تاثیر مثبت گذاشته است.
نقش مشارکت خانه و مدرسه در ارتقای تعلیم و تربیت کشور
منبع:
پیوند ۱۳۸۲ شماره ۲۸۸
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر الگوی رفتاری تیپ A در کارکنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افراد تیپ A به سبب جهان بینی خاصی که دارند به احتمال بیشتری دست خوش مشکلات شغلی می شوند. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر الگوی رفتاری تیپ A در کارکنان یک شرکت صنعتی بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی می باشد. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان یک شرکت صنعتی بود که در سال 1390 عضو این شرکت بودند، از میان کارکنان این شرکت 500 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و بر اساس پرسشنامه تیپ شخصیتی A مورد بررسی قرار گرفتند و از بین افرادی که در این پرسشنامه، نمره ی آنان بالاتر از یک انحراف معیار از میانگین بود، به طور تصادفی تعداد 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. سپس به گروه آزمایش 10 جلسه مدیریت استرس به شیوه ی شناختی-رفتاری آموزش داده شد. پس از اعمال مداخله آزمایشی داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه بعد از اجرای مدیریت استرس تفاوت معنی داری در الگوی رفتاری تیپ A وجود دارد. همچنین بین دو گروه از لحاظ تیپ A مرضی و تیپ A غیر مرضی پس از اعمال مدیریت استرس تفاوت معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: آموزش مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر الگوهای رفتاری تیپ A مؤثر می باشد و از این طریق می توان مشکلات روان شناختی و شغلی مربوط به این تیپ شخصیتی در کارکنان را کاهش داد.