فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۰۱ تا ۶٬۳۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش با هدف تحلیلی بر تفاوت ارتباطات جهت گیری ارزشی شخصی و علاقه مندی به پول با باورهای دنیای عادلانه و ناعادلانه در زنان و مردان در شهر اصفهان به مرحله اجرا در آمد. از جامعه آماری شهر اصفهان، 596 نفر(299 مرد و 297 زن) برای پاسخ گویی به پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه 20 سؤالی دنیای عادلانه و ناعادلانه، پرسشنامه 17 سؤالی علاقه مندی به پول پرسشنامه چهار سؤالی اخلاق کاری و بالاخره پرسشنامه جهت گیری ارزشی شخصی با 20 سؤال بوده است.
داده های حاصل از ضریب همبستگی حاکی از آن بود که باورهای دنیای عادلانه در مردان با هر چهار زیر مقیاس مربوط به پول و جهت گیری ارزشی شخصی دارای رابطه معنادار است اما در زنان صرفاً با موفقیت (زیر مقیاس دوم علاقه مندی به پول) و با پیشرفت (زیر مقیاس دوم جهت گیری ارزشی شخصی) دارای رابطه معنادار بود. نتایج بررسی تفاوت همبستگی ها نشان داد که رابطه اهمیت برای پول و غنی بودن با باورهای دنیای عادلانه مردان بطور معناداری از این رابطه در زنان بالاتر است. باورهای دنیای ناعادلانه نیز در مردان با تمامی ابعاد علاقه مندی به پول و جهت گیری ارزشی شخصی دارای رابطه منفی و معنادار بود اما در زنان صرفاً با اهمیت، موفقیت و برانگیزانندگی دارای رابطه منفی و معنادار بود. نتایج بررسی رابطه اخلاق کاری و علاقه به پول و جهت گیری ارزشی شخصی حاکی از آن بود که موفقیت و غنی بودن (دو زیر مقیاس علاقه مندی به پول)و پیشرفت و قدرت(دو زیر مقیاس جهت گیری ارزشی شخصی) درزنان و مردان دارای همبستگی متفاوتی است."
رابطه بین هوش هیجانی و نشاط ذهنی با خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین هوش هیجانی و نشاط ذهنی با خودکارآمدی دانشجویان بوده است. این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود. به این منظور190 نفر (122دختر و 68 پسر) از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه پیام نور لردگان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان شرکت کنندگان در پژوهش انتخاب شده اند و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های هوش هیجانی بار- آن، خودکارآمدی شوآرتزر و پرسشنامه نشاط ذهنی موقعیتی استفاده گردید. نتایج حاصل از محاسبه پایایی و روایی ابزارها، حاکی از پایایی و روایی قابل قبول آن ها بود. داده های بدست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج این پژوهش، هوش هیجانی و نشاط ذهنی با خودکارآمدی رابطه مثبت و معناداری دارد 001/0P<. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که ترکیب خطی هوش هیجانی و نشاط ذهنی توان پیش بینی خودکارآمدی را دارد. هوش هیجانی و نشاط ذهنی به ترتیب 28 و 34 درصد از واریانس مشترک خودکارآمدی را پیش بینی می کنند.
شیوع رویدادهای آسیب زا و برخی عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع مواجهه با رویدادهای آسیب زا و بررسی برخی عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه انجام گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش به صورت مقطعی بر روی یک نمونه ای 946 نفری از دانش آموزان پسر مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستان های شهر ارومیه انجام گرفت، که به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند (10286 = N). اعضای نمونه در محل تحصیل و به صورت گروهی به پرسش نامه های محقق ساخته و سرند کردن حوادث آسیب زا پاسخ دادند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های t، 2χ و kolmogerov- smornov با کاربرد نرم افزار 18SPSS تحلیل شد.
یافته ها: تعداد 2/72 درصد از شرکت کنندگان در طول زندگی خود حداقل با یک رویداد آسیب زا مواجه شده بودند. مشاهده خشونت در تلویزیون، رویدادهای مرگ فردی نزدیک، بیماری فردی نزدیک به ترتیب شایع ترین رویدادها بودند. نتیجه آزمون t نشان داد که میزان شیوع برخی از این رویدادها با افزایش سن افزایش می یابد، آزمون kolmogerov- smornov نشان داد که برخی رویدادها در وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین شیوع بالایی دارند و آزمون 2χ هم آشکار کرد که بین رشته تحصیلی و شیوع برخی رویدادها رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به آسیب پذیری بالای دوره نوجوانی می توان شیوع بالای تجربه رویدادهای آسیب زا را به عنوان یکی از مسایل جدی در سلامتی این افراد به حساب آورد.
تاثیر خانواده درمانی با تاکید بر رویکرد شناختی – رفتاری در درمان هراس اجتماعی نوجوانان ( مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هراس اجتماعی یکی از اختلالات اضطرابی است . افراد با هراس اجتماعی از موقعیت های اجتماعی و صحبت با دیگران می ترسند و از حضور در اجتماع پرهیز می کنند . این اختلال در کارکردهای شغلی و تحصیلی افراد مبتلا تاثیر بسیاری دارد . یافته های پژوهشی نشان داده اند که آموزش خانواده در کنار بکارگیری روشهای شناختی – رفتاری در درمان هراس اجتماعی موثر است . بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی خانواده درمانی توام با روشهای شناختی – رفتاری در درمان هراس اجتماعی است . روش پژوهش حاضر مطالعه موردی است . در این مطالعه دو آزمودنی 18 و 20 ساله که با استفاده از مصاحبه بالینی ، ملاکهای تشخیصی -IV- TR DMS و آزمونهای تشخیص مبتلا به هراس اجتماعی تشخیص داده شده بودند شرکت کرده اند . نتایج این پژوهش بیانگر نقش خانواده در ایجاد ، نگاه داری و نتیجه درمان هراس اجتماعی است . نتاج نشان دهنده کارایی خانواده درمانی با تاکید بر رویکرد شناختی – رفتاری است . همسویی و ناهمسویی یافته ها در پایان مورد بحث قرار گرفته است .
هیپنوتیزم چیست
بررسی ارتباط لکنت و برخی بیماریهای آلرژیک در شهر اصفهان ، سال 81-1380(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از رایج ترین و کامل ترین شیوه های برقراری ارتباط در انسانها، از طریق گفتار شکل می گیرد. گفتار هم در مراحل یادگیری و هم در مراحل اجرا دارای پیچیدگی های فراوانی است و به همین دلیل در معرض اختلالات بسیاری قرار دارد. یکی از این اختلالات، لکنت است. لکنت نشانگانی است که فرد مبتلا، به دلیل از هم گسیختگی های غیرارادی در جریان گفتار که غالبا توسط گیر، قفل، تکرار، کشیدگی بیش از حد، مکث و … نمایان می گردد؛ قادر نیست به طور طبیعی صحبت کند. عوامل متعددی در شکل گیری و تشدید لکنت موثرند. یکی از این عوامل که در منابع متعددی به آن اشاره شده، آلرژی ها هستند. حدود 15% از مردم جهان به نوعی از آلرژی مبتلا می باشند و از آن رنج می برند. در این پژوهش هدف، بررسی ارتباط میان لکنت و انواعی از آلرژی ها شامل آسم آلرژیک، رینیت و درماتیت می باشد.
مواد و روش ها: در این پژوهش 33 بیمار لکنتی مراجعه کننده به کلینیک های گفتار درمانی به عنوان گروه مورد و 57 نفر از افراد غیرلکنتی همسان شده به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. پرسش نامه مورد نظر برای بررسی آلرژی توسط تمام نمونه ها تکمیل و مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: در گروه مورد، از بین 33 نفر لکنتی، 9 نفر (27.3%) مبتلا به آسم آلرژیک و در گروه شاهد، از بین 57 نفر غیرلکنتی، 6 نفر (10.5%) مبتلا به آسم بوده اند. در مورد رینیت، در گروه مورد از 33 نفر لکنتی 6 نفر (18.2%) علایم رینیت را نشان داده و در گروه شاهد، 6 نفر (10.5%) مبتلا به رینیت بوده اند و در بین لکنتی های مزبور، 1 نفر (3%) دارای درماتیت و از غیرلکنتی ها نیز 4 نفر (7%) درماتیت داشته اند.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش بین لکنت و آسم آلرژیک بیماران لکنتی رابطه معنی دار به دست آمد ولی هیچ رابطه معنی داری میان دو نوع دیگر آلرژی مورد بررسی یعنی رینیت و درماتیت و لکنت حاصل نشد.
نقص عملکرد هیجانی و گرایش به سوءمصرف مواد: نقش مؤلفه های تنظیم هیجان، تحمل پریشانی و هیجان خواهی
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یا سوءمصرف مواد به عنوان معضلی فردی و اجتماعی، کانون توجه متخصصین در حوزه های مختلف قرار گرفته است. عوامل متعددی در شروع و تداوم مصرف مواد دخالت دارند. پژوهش های بسیاری به نقش هیجانات در گرایش به سوءمصرف مواد اشاره می کنند. سطح پایین تنظیم هیجانی که ناشی از ناتوانی در مقابله مؤثر با هیجان ها و مدیریت آنهاست در شروع مصرف مواد نقش دارد. دشواری در مدیریت هیجان ها، مشکل در تحمل پریشانی و تمایلات هیجان خواهانه، از مشکلات افراد سوءمصرف کننده مواد است و این مسئله منجر به شکست در مدیریت حالات عاطفی و هیجانی این افراد می شود. همچنین، اهمیت قابل ملاحظه تنظیم هیجانی در آسیب شناسی روانی این افراد برجسته نشده است. می توان بیان کرد که بررسی عوامل هیجانی مرتبط با گرایش افراد به اعتیاد اهمیت ویژه ای دارد و در حوزه پیشگیری از وابستگی به مواد، آموزش به افراد در زمینه بهبود تنظیم هیجانات می تواند کمک کننده باشد. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی نقش ناکنش وری هیجانی در گرایش به سوءمصرف مواد می پردازد.
بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی نسخه فارسی پرسش نامه جهت گیری زندگی مبسوط (ELOT-P)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی واگرایی و همگرایی نسخه فارسی پرسش نامه جهت گیری زندگی مبسوط (ELOT-P یا Extended Life Orientation Test- Persian Version) بود.
مواد و روش ها: در ابتدا ELOT به زبان فارسی برگردانده شد. سپس با استفاده از روش ترجمه معکوس شکاف های موجود در ترجمه شناسایی و اصلاح شدند. در نهایت پس از اجرای مقدماتی و رفع اشکالات سؤالات، پرسش نامه نهایی به همراه مقیاس رضایت از زندگی (SWLS یا Satisfaction with Life Scale) و پرسش نامه افسردگی بک (BDI یا Beck Depression Inventory) بر دانشجویان گروه نمونه شامل 332 نفر (213 زن و 119 مرد) از دانشجویان علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز تبریز اجرا شدند.
یافته ها: در این پژوهش برای بررسی ساختار عاملی، ابتدا تحلیل عاملی اکتشافی (EFA یا Exploratory Factor Analysis) با استفاده از روش مؤلفه های اصلی و چرخش varimax روی 15 سؤال ELOT انجام شد. بررسی نمودار Scree و هم چنین تحلیل موازی Horn، راه حل دو عاملی را نشان داد. بررسی بارهای عاملی حاکی از آن بود که دو سؤال بار پایین و مساوی روی دو عامل دارند. این سؤال ها حذف شدند و تحلیل عاملی مؤلفه های اصلی برای بار دوم روی 13 سؤال باقی مانده اجرا شد. نتایج به وضوح دو عامل را نشان دادند. عامل اول 68/25 درصد و عامل دوم 87/11 درصد واریانس مجموعه سؤال ها را تبیین می کردند. همانند مقیاس های پرسش نامه اصلی این عوامل بر اساس محتوای سؤال ها بدبینی و خوش بینی نامگذاری شدند. پایایی مقیاس های ELOT-P با استفاده از روش همسانی درونی (alpha) محاسبه شد. ضریب alpha برای مقیاس های بدبینی و خوش بینی به ترتیب برابر 83/0 و 71/0 به دست آمد. به منظور سنجش روایی واگرایی و همگرایی همبستگی بین نمرات مقیاس های خوش بینی و بدبینی با اندازه های مختلف بهزیستی روان شناختی (رضایت از زندگی و نشانگان افسردگی) محاسبه شد. نتایج نشان داد که بدبینی با افسردگی و خوش بینی با رضایت از زندگی همبستگی مثبت و معنی داری دارند. هم چنین رابطه بین خوش بینی با بدبینی و افسردگی با رضایت از زندگی منفی و معنی دار بود. نتایج ضرایب alpha و هم چنین ضرایب همبستگی نشان می دهد که پایایی و روایی مقیاس ها در سطح قابل قبول می باشد.
نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسش نامه جهت گیری زندگی مبسوط (ELOT-P) دارای ویژگی های روان سنجی مناسب برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی و موقعیت های مشاوره ای می باشد.
پیشایندها و پیامدهای تنظیم هیجانی در دانش آموزان دختر: نقش حمایت خودمختاری والدین، معلم و کنترل ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون الگویی از پیشایندها و پیامدهای تنظیم هیجانی با بررسی نقش حمایت خودمختاری والدین، معلم و کنترل ادراک شدهدر دانش آموزان بود.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان در شهرستان تبریز بود. نمونه پژوهش 313 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس ادراک شیوه فرزندپروری والدین، پرسشنامه جو یادگیری، خرده مقیاس کنترل تحصیلی، پرسشنامه تنظیم هیجانی، مقیاس استرس آموزشی برای نوجوانان و معدل دانش آموزان بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم الگوی پیشنهادی پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های مدل معادلات ساختاری و بوت استرپ انجام گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان دادند که حمایت خودمختاری والدین و ادراک کنترل، پیشایندهای تنظیم هیجانی، و پیشرفت تحصیلی و تنیدگی تحصیلی از پیامدهای تنظیم هیجانی در دانش آموزان هستند. همچنین، یافته ها نشان داد که مسیرهای غیرمستقیم حمایت خودمختاری والدین و ادراک کنترل با پیشرفت تحصیلی و تنیدگی تحصیلی با میانجی گری تنظیم هیجانی معنی دار بودند. به علاوه، مسیر مستقیم حمایت خودمختاری معلم با تنظیم هیجانی و مسیر غیرمستقیم آن با پیشرفت تحصیلی و تنیدگی تحصیلی معنی دار نبود.
مقایسه ی اثربخشی درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان گروهی شناختی رفتاری بر عزت نفس دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، مقایسهی اثربخشی درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان گروهی شناختیرفتاری بر عزت نفس دانشآموزان دختر میباشد.
روشکار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی میباشد. جامعهی آماری شامل تمام دانشآموزان دختر پایهی اول دبیرستانهای دولتی شهرستان سرخس در سال 1391 میباشد. آزمودنیها به شیوهی تصادفی، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. دو گروه به مدت دوماه تحت درمان شناختیرفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی قرار گرفتند (هشت جلسهی دو ساعتی) در حالی که گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند. پرسشنامهی عزت نفس کوپراسمیت قبل و بعد از آموزش به آزمودنیها داده شد. دادههای حاصل با استفاده از تحلیل واریانس یکسویه، آزمون تعقیبی دانکن و نرمافزار SPSS تحلیل گردید.
یافتهها: درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان شناختیرفتاری در مقایسه با گروه شاهد، تاثیر مثبتی بر بهبود عزت نفس داشتهاند (0001/0P< و 56/21=F) اما تفاوت این دو گروه به صورت معنیداری نبوده است.
نتیجهگیری: به نظر میرسد درمان شناختیرفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در افزایش عزت نفس موثر میباشند.
رابطه مفهوم خود، ساختار خانواده و نگرش به عملکردهای تربیتی والدین در نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مؤلفة مفهوم خود و رابطظ آن با ساختار خانواده و شیوه های فرزندپروری مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد 163 دانش آموز نوجوان با میانگین سنی 16 سال و به تفکیک جنسیت از میان مدارس متوسطة شهر تبریز انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس مفهوم خود تنسی متشکل از 84 ماده و مقیاس 77 ماده ای عملکرد تربیتی والدین استفاده شد. نتایج بیان گر تفاوت های جنسی معنی داری در مفهوم خود نبود. دختران در مقایسه با پسران محبت والدینی را بیشتر ارزیابی کردند، ولی در نگرش به بُعد کنترل والدینی تفاوت های جنسی معنی داری مشاهده نشد. چهار شیوة تربیتی (مقتدر، آزادگذارنده، قدرت طلب و مسامحه کار) در رابطه با مفهوم خود مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلANOVA گویای آن بود که نقش اقتدار والدینی در ایجاد مفهوم خود بالا در مقایسه با سه شیوة دیگر به مراتب بیشتر بود. همچنین، مفهوم خود، جز در رابطه با تحصیلات مادر، تحت تأثیر ساختار فیزیکی خانواده قرار نگرفت.
بررسی رابطه ابعاد ذهنیت فلسفی مدیران و نگرش معاونین شان نسبت به عملکرد آنها
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین ابعاد ذهنیت فلسفی (جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری) و بهبود انجام وظایف مدیریتی (برنامه ریزی و ارزشیابی، سازماندهی، ارتباطات و روحیه) با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی افراد (سن، جنس، سابقه خدمت و سطح تحصیلات) بوده است.
جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و معاونین شاغل در 56 دبیرستان دخترانه و پسرانه شهرستان کاشان بوده است که از بین آنها، تعداد 30 مدیر و 30 معاون (60 نفر) به عنوان نمونه آماری پژوهش به روش تصادفی ساده انتخاب گردید.
روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. ابزار اندازه گیری شامل دو پرسشنامه پاسخ بسته مربوط به ابعاد ذهنیت فلسفی مدیران و نگرش معاونین نسبت به انجام وظایف مدیران بوده است. تجزیه و تحلیل آماری با روشهای همبستگی، آزمون t و تحلیل واریانس انجام گرفته است.
نتایج حاکی است که میزان ذهنیت فلسفی مدیران با هیچ یک از کارکردهای آنان رابطه ندارد. همچنین بین عملکرد مدیران و سطح ذهنیت فلسفی (پائین و بالا) تفاوت معناداری مشاهده نگردید.
مقایسه تکانشگری و خرده مقیاس های آن در بیماران مبتلا به اختلالات خوردن، وسواس و گروه بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات خوردن و اختلال وسواس فکری – عملی همایندی بالایی با یکدیگر دارند. تکانشگری یک ویژگی مشترک بین این دو اختلال است. هدف این مطالعه مقایسه تکانشگری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی و اختلالات خوردن و افراد بهنجار است.
مواد و روش ها: این مطالعه بر روی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی و اختلالات خوردن که در سالهای 1390-1389 در کلینیک بزرگمهر شهر تبریز تحت درمان قرار گرفتند، و با روش نمونهگیری در دسترس انجام شده است. گروه بهنجار با گروههای بالینی همتا شدند. برای جمعآوری اطلاعات از آزمون تکانشگری Barratt استفاده شد.
یافتهها: جهت تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان میدهند که گروههای بالینی در مقایسه با گروه بهنجار تکانشگری بیشتری نشان میدهند، اما هیچ تفاوت معنیداری بین گروههای بالینی وجود ندارد. با توجه به زیرمقیاسها، نتایج نشان میدهد که در تکانشگری توجهی و تکانشگری بیبرنامگی تفاوت معنیداری بین بیماران مبتلا به وسواس و اختلالات خوردن با گروه بهنجار وجود دارد، اما هیچ تفاوت معنیداری بین گروههای بالینی دیده نمیشود. در تکانشگری حرکتی هیچ تفاوت معنیداری بین سه گروه دیده نمیشود.
نتیجه گیری: میزان بالای تکانشگری و مؤلفههای آن بین بیماران قابل توجه است و میتواند توجیهکننده مشکلات این بیماران در بازداری رفتاری و به تأخیر انداختن نیازها باشد.
رابطه امیدواری و پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی گری اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون نقش میانجی گری اهمال کاری تحصیلی در رابطه ی بین امیدواری با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان بود. شرکت کنندگان پژوهش 150 دانش آموز پسر پایه هشتم متوسطه اول بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه اهمال کاری سولومون و راثبلوم، پرسشنامه امیدواری اشنایدر و معدل دانش آموزان بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های مدل معادلات ساختاری و بوت استرپ انجام گرفت. یافته ها نشان داد که امیدواری و پیشرفت تحصیلی به ترتیب پیشایند و پیامد اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان هستند. همچنین، یافته ها نشان داد که اهمال کاری تحصیلی میانجی گر معنی دار رابطه امیدواری به پیشرفت تحصیلی است. یافته های این پژوهش می تواند برای مشاوران مدارس، روانشناسان تربیتی و معلمین در کاهش مشکلات اهمال کاری و مشکلات تحصیلی دانش آموزان کمک کننده باشد.
رابطه سپاسگزاری با سبک های مقابله ای دانشجویان دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه سپاسگزاری و سبک های مقابله با استرس در دانشجویان دانشگاه های سراسری شهر تهران بود. 299 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس دانشجویان پرسش نامه سپاسگزاری و سبک های مقابله با استرس را تکمیل کردند. نتایج پژوهش بین سپاسگزاری با کلیه زیرمقیاس های سبک مقابله ای مسأله مدار و همچنین با برخی از زیرمقیاس های سبک مقابله ای هیجان مدار رابطه مثبت نشان داد. همچنین سپاسگزاری با مقابله از طریق مصرف دارو و مقابله از طریق عدم درگیری رفتاری، رابطه منفی و با مقابله از طریق تفکر آرزومندانه رابطه مثبت نشان داد. نتایج نشان داد که افراد سپاسگزار بیشتر از سبک های مقابله ای کارامد در مقایسه با سبک مقابله ای ناکارامد بهره جستند. بیشترین قدرت پیش بینی سپاسگزاری را در میان سبک های مقابله با استرس به ترتیب سبک مقابله ای هیجان مدار، مسأله مدار و ناکارامد دارد. همچنین بین نمره کل سپاسگزاری با سبک های مقابله ای کارامد و ناکارامد رابطه متقابل وجود دارد. این احتمال وجود دارد که افرادی که از میزان سپاسگزاری بالایی برخوردارند، گرایش به استفاده از سبک های مقابله ای کارامد دارند.
رابطه سواد فن آوری اطلاعات با تفکر انتقادی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه سواد فن آوری اطلاعات با مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی می باشد . این پژوهش از لحاظ ماهیت توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری بود. از طریق جدول کرجسی و مورگان، تعداد 331 نفر از آنها به صورت تصادفی ساده ، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه گرایش به تفکر انتقادی و پرسش نامه محقق ساخته سواد فن آوری اطلاعات است که روایی آنان از نظر متخصصان گروه علوم تربیتی بررسی و تأیید شد. پایایی پرسش نامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ در یک گروه 30 نفری ، برای پرسش نامه سواد فن آوری اطلاعات 0/93 و برای پرسش نامه تفکر انتقادی 0/80 محاسبه گردید. با عنایت به این که مفروضه های آمار پارامتریک برقرار بود، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین سواد فن آوری اطلاعات با مهارت های تفکر انتقادی (خلاقیت ، بالیدگی و تعهد) در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی رابطه ای وجود ندارد. لذا، نتایج نشان دهنده آن است که داشتن سواد فن آوری اطلاعات در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی، دلیلی بر وجود تفکر انتقادی در بین آنان نمی باشد. شاید بتوان، بهترین دوران پرورش تفکر افراد با استفاده از فن آوری اطلاعات را، دوران قبل از ورود آنان به آموزش عالی دانست.