فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۶۱ تا ۶٬۷۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
رابطه برخی متغیرهای سازمانی با عملکرد انطباقی پرستاران بیمارستان های اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش متغیرهای رهبری تحولی، اشتیاق شغلی، تطابق شخص-محیط و تعهّد حرفه ای، در پیش بینی این سازه سازمانی بود. مشارکت کنندگان پژوهش شامل210 نفر ازپرستاران بیمارستان های شهر اهواز بود که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. از پرسشنامه های عملکردانطباقی چابانیر-وارن و همکاران(2010)،رهبری تحول آفرین کارلس، ویرینگ و مان (2000)، اشتیاق شغلی سکاوفیلی و باکر (2002)، تطابق شخص-محیط کیبل و دورو (2002) و تعهّد حرفه ای میر، آلن و اسمیت (1993) برای اندازه گیری متغیرها استفاده شد.نتایج پژوهش نشان دادکه روابط مثبت و معناداری بین هرکدام از متغیرهای پیش بین با متغیر ملاک وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که اشتیاق شغلی؛ تطابق شخص-محیط و رهبری تحولی به ترتیب بیش ترین نقش را در تبیین واریانس عملکرد انطباقی دارند. و این متغیرهای پیش بین 49 درصد از واریانس عملکرد انطباقی را تبیین می کنند. با توجه به اهمیت عملکرد انطباقی به عنوان یک سازه سازمانی جدید در افزایش کارآیی و اثربخشی عملکرد فردی و سازمانی، نتایج این پژوهش متغیرهای مهمی را برای افزایش عملکرد انطباقی مطرح کرده است.
افسردگی در کودکان و نوجوانان
منبع:
پیوند ۱۳۸۴ شماره ۳۱۷
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش تلقیح استرس بر پرخاشگری، در پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش تلقیح استرس بر پرخاشگری بدنی، کلامی و خصومت نوجوانان پسر صورت گرفت. روش:پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه است. جامعه ی پژوهش حاضر پسران دانش آموز 12- 15 ساله ی منطقه ی 6 مشهد بود. نمونه ی پژوهش 24 دانش آموز بود که براساس کسب بیشترین نمره در آزمون پرخاشگری باس- پری انتخاب شده بودند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شده بودند. ابزار این پژوهش پرسشنامه ی پرخاشگری باس- پری بود. آزمودنی های گروه آزمایش، آموزش تلقیح استرس را در 8 جلسه دریافت کردند. اما گروه گواه هیچ نوع خدمات روانشناختی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک متغیره و چند متغیره انجام شد. یافته ها:نتایج نشان داد آموزش تلقیح استرس خصومت، پرخاشگری بدنی و پرخاشگری کلامی را در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش می دهد (01/0>p). اما خشم در اثر آموزش تلقیح استرس تغییر معناداری در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه نکرد. نتیجه گیری:آموزش تلقیح استرس با اثرگذاری بر ابعاد شناختی و رفتاری پرخاشگری روشی مؤثر برای کاهش میزان پرخاشگری و خصومت است. با وجود این، یک مداخله ی جامع تر (شامل خانواده و محیط اجتماعی) با جلسات درمانی بیشتر احتمالا می تواند بر کاهش خشم (بعد هیجانی پرخاشگری) تأثیرگذار باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر آموزه های دینی بر خوش بینی و سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر آموزه های دینی بر خوش بینی و سازگاری زناشویی زوجین بود. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره رازی شهر کرج بودند که به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (15زوج) و کنترل (15زوج) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه خوش بینی زوجین میراحمدی (1386) و پرسشنامه سازگاری زناشویی لاک – والاس (1959) بود. یک هفته قبل از اجرای برنامه آموزش ، از هر دو گروه پیش آزمون خوش بینی و سازگاری زناشویی به عمل آمد. بعد از آنکه گروه آزمایش، 14 جلسه، برنامه آموزشی مهارت های ارتباطی مبتنی بر آموزه های دینی را دریافت کردند، از هر دو گروه پس آزمون خوش بینی و سازگاری زناشویی به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر آموزه های دینی توانسته است میزان خوش بینی و سازگاری زناشویی گروه آزمایش را به طور معنا دار افزایش دهد، در حالی که میزان خوش بینی و سازگاری زناشویی گروه کنترل، تغییر معناداری را نشان نداد (05/0 P>).
سنجش رابطه جامعه پذیری در دانشگاه با انگیزش تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش باورها و تفکرات غیر منطقی در زندگی زناشویی
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۲۵
حوزههای تخصصی:
ارزیابی مهارتهای حرکتی و عملکرد عصبی عضلانی دانش آموزان مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی
متولی تربیت معلم: آموزش عالی یا آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
:پژوهش کیفی حاضر با هدف بررسی مقایسه ای صلاحیت آموزش عالی و آموزش و پرورش در کار تربیت معلم انجام شده است. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، با کدگذاری باز داده های حاصل از مصاحبه و پرسشنامه باز پاسخ، کدگذاری و مقوله بندی و سپس تحلیل شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش، به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در مجموع 22 نفر نمونه را تشکیل دادند. از مجموع دیدگاه ها و نظرات مصاحبه شوندگان، این چهار دیدگاه شناسایی شدند ( موافق با آموزش عالی، موافق با آموزش و پرورش، موافق مشروط با هر دو نهاد، مشروط با ساختار جدید). کم توجهی به تمرین های عملی، فقدان مدارس وابسته به آموزش عالی برای کارورزی؛ و ارزشیابی نامناسب عملکرد دانشجویان در طول دوره کارورزی، از مهم ترین نقاط ضعف آموزش عالی برشمرده می شوند. همچنین توانمندی علمی پایین تر اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان، انعطاف پذیری اندک و آزادی های بسیار محدود اندیشه برای تحول و تغییر، مهارت های ضعیف درپژوهش، و تمرکز گرایی شدید آموزش و پرورش نیز از ضعف های مهم آموزش و پرورش و بویژه دانشگاه فرهنگیان است.موافقین با دیدگاه ساختار جدید برای تربیت معلم، نقاط ضعفی از قبیل: ضعف در پژوهش و تحلیل مسائل تربیتی، ضعف در نظریه پردازی و عمل و ارائه راهکارهایی برای بهبود تربیت معلم، ضعف در تدوین محتوای مناسب برای برنامه های درسی تربیت معلم را به هر دو نهاد نسبت می دهند. در نهایت با توجه به مؤلفه برنامه درسی تربیت معلم چهار بعد پیشنهادی: دانش محتوائی، دانش تربیتی عام، دانش تربیتی توأم با کارورزی و برنامه آغازین ورود به حرفه معلمی ارائه شد که از تقسیم کار بین نهاد آموزش و پرورش و آموزش عالی در اجرای تربیت معلم حمایت می کند.
" تعیین ضریب پایایی دستورالعمل کنترل حرکتی دهان/گفتار رابینز-کلی در جامعه کودکان فارسی زبان اصفهانی و ارائه برخی از نمرات هنجار آنها "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: بررسی حاضر با هدف ارائه یک ارزیابی جامع و کامل از ساختمان و عملکرد حرکتی مکانیسم گفتار در کودکان پیش دبستانی شکل گرفت.
روش بررسی: این مطالعه در بخش اول بصورت توصیفی و اعتبارسنجی و در بخش دوم بصورت مقطعی مقایسه ای انجام شد. پس از ترجمه و اعتباریابی «پروتکل کنترل حرکتی دهان- گفتار رابینز و کلی» طی یک مطالعه مقدماتی، این دستورالعمل به منظور ارزیابی عملکرد راه صوتی برای 300 کودک 3 تا 6 ساله فارسی زبان اصفهانی که به شیوه تصادفی و خوشه ای از بین مهدکودکها و آمادگیها انتخاب و به سه گروه تقسیم شده بودند، اجرا شد. از معیار آلفای کرونباخ برای تعیین ضریب پایایی و برای گزارش هنجارها از ارائه میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. برخی از تفاوتهای مشاهده شده میان گروههای سنی مختلف نیز با آزمونهای تی و آنووا مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نمرات کودکان 5 تا 6 ساله در اغلب متغیرهای عملکردی به طور معناداری بیشتر از سایر گروههای سنی بود. ضریب پایایی فرم پروتکل نیز به تفکیک گروههای سنی و دو متغیر ترکیبی نمره کل ساختمان از 19/0 تا 59/0 و نمره کل عملکرد اندامهای گفتاری از 75/0 تا 80/0 گزارش شد.
نتیجه گیری: عملکردهای گفتاری کودکان با افزایش سن افزایش یافته که نشان از بلوغ عصبی و مهارتی کودکان بزرگتر در اجرای عملکردهای دهانی و گفتاری دارد. این پروتکل در مقایسه با سایر ارزیابی های موجود می تواند ارزیابی صحیح تری از مکانیسم دهان- حنجره در دیزارتری دوران کودکی ارائه داده و برای آپراکسی رشدی گفتار نیز معرف بهتری نسبت به سایر تستهای موجود می باشد. با توجه به بالا بودن ضرایب پایایی نمره کل عملکرد اندامهای گفتاری در گروههای مختلف سنی، می توان از این بخش از پروتکل در تحقیقات و امور بالینی استفاده مطلوب نمود.
"
مقایسه ناگویی هیجانی و تصویر بدنی در افراد چاق، دارای اضافه وزن و وزن بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان های جاویدان(آبراهام مازلو)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر شاخص توده بدنی و عزت نفس کودکان دختر مبتلا به چاقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ابتلا به چاقی در کودکی به عنوان یک معضل بهداشتی جهانی و رو به رشد، زمینه بروز بسیاری از بیماری های مزمن در بزرگسالی را فراهم می نماید و با مشکلات روان شناختی- اجتماعی متعددی مانند کاهش اعتماد به نفس و انزوای اجتماعی همراه است. بنابراین، در راستای ارتقای سطح سلامت جسمی- روانی کودکان مبتلا به چاقی و جستجوی فنون مداخله ای جدید و مناسب، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مصاحبه انگیزشی بر شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) و عزت نفس کودکان دختر مبتلا به چاقی انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش نیمه تجربی همراه با دو گروه آزمایش و شاهد و مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه صورت گرفت. نمونه مورد بررسی شامل 24 دانش آموز دختر 10 تا 12 ساله مبتلا به چاقی یا اضافه وزن (BMI بیشتر از 25 کیلوگرم بر مترمربع) در سال تحصیلی 1394 بود که به روش خوشه ای- تصادفی از میان یکی از مدارس دخترانه ناحیه 1 شهر اصفهان انتخاب شدند. مادران هر دو گروه طی 4 جلسه در خصوص اصول تغذیه سالم آموزش دریافت کردند. مداخله درمانی مصاحبه انگیزشی به صورت 6 جلسه دو ساعته و به شیوه گروهی تنها بر روی گروه آزمایش اعمال گردید. داده ها به وسیله مقیاس عزت نفس Rosenberg (Rosenberg self-esteem scale یا RSES) و فرمول تعیین BMI جمع آوری شد و سپس با استفاده از روش تحلیل واریانس دو طرفه با یک عامل اندازه گیری مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مداخله درمانی مصاحبه انگیزشی، تأثیر معنی داری بر BMI و عزت نفس داشت (05/0 ≥ P).
نتيجه گيري: از مداخله درمانی مصاحبه انگیزشی می توان جهت کاهش وزن و افزایش عزت نفس کودکان چاق استفاده نمود.
خدا؛ و تصور مثبت و منفی از او و رابطة آن با عزّت نفس و سلامت روانی دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة تصور مثبت و منفی از خدا با عزّت نفس و سلامت روانی انجام شد. در این پژوهش، 300 دانش آموز دبیرستانی از رشته های تحصیلی گوناگون با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسش نامة تصور از خدا، پرسش نامة عزّت نفس کوپر اسمیت و پرسش نامة سلامت روانی (G.H.Q.28) پاسخ دادند. داده ها با شاخص های آماری همچون «همبستگی»، «واریانس چند متغیری» و «رگرسیون گام به گام» تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین تصور مثبت از خدا با سلامت روان و عزّت نفس، همبستگی مثبت وجود داشت. همچنین نتیجة آزمون «رگرسیون گام به گام» نشان داد اولین عاملی که سهم تعین کننده ای در پیش بینی سلامت روان دارد عامل عزّت نفس و دومین عامل تصور منفی از خداست.
مقایسه ی اثر بخشی زوج درمانی گروهی مبتنی بر رویکرد هیجان- مدار و واقعیت درمانی بر رضایت مندی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایت زناشویی شاخص مناسبی برای سنجش موفقیت در ازدواج است. افزایش این مولفه می تواند ثبات یک زندگی را به همراه داشته باشد. این پژوهش با هدف مقایسه ی اثربخشی زوج درمانی گروهی مبتنی بررویکرد هیجان مدار با واقعیت درمانی بر تغییر سطح رضایت مندی زناشویی زوجین شهر مشهد انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه ی تحقیق شامل کلیه ی زوجین شهر مشهد بود که در سال 1391 در فرهنگسرای کودک و آینده ثبت نام کرده بودند. از این جامعه 24 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به شیوه ی تصادفی در سه گروه 8 نفری گماشته شدند. داده ها توسط مقیاس رضایت مندی زناشویی انریچ جمع آوری شد. مداخلات از طریق دو رویکرد هیجان مدار به میزان 9 جلسه ی 2 ساعتی هفتگی و واقعیت درمانی به میزان 8 جلسه ی 2 ساعتی هفتگی اجرا شد. گروه کنترل در لیست انتظار بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از میانگین و انحراف معیار در سطح توصیفی و آزمون تحلیل کورایانس و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین افراد گروه های آزمایش و کنترل در متغیر رضایتمندی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین افراد دو گروه آزمایش هیجان- مدار و واقعیت درمانی از لحاظ نمره ی رضایتمندی زناشویی تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد به هم پیوسته بودن اجزای روانی انسان (هیجان، شناخت، و رفتار) در یکسان بودن تأثیر این دو رویکرد بر رضایتمندی زناشویی تأثیر داشته است.
رابطه بین خودکارآمدی و کیفیت زندگی باتوجه به نقش واسطه ای تاب آوری دربین بیماران قلبی- عروقی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تبیین نقش واسطه گری تاب آوری در رابطه خودکارآمدی و کیفیت زندگی در بیماران قلبی- عروقی انجام شده است. پژوهش از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل بیماران قلبی- عروقی تحت مراقبت که به روش نمونه گیرى در دسترس انتخاب شدند و نمونه پژوهش حاضر شامل 113 نفر از بیماران قلبی- عروقی بستری در بیمارستان های شهر شیراز می باشد. میزان خودکارآمدی با مقیاس خودکارآمدی بیماران لو و اون (فرم 29 سؤالی)، تاب آوری کانر و دیویدسون و کیفیت زندگی مک نیو ویژه بیماران قلبی (فرم 27 سؤالی) اندازه گیری شد. سپس داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش (خودکارآمدی، تاب آوری و کیفیت زندگی) رابطه مثبت و معنی دار در سطح 001/0 وجود دارد. همچنین خودکارآمدی پیش بینی کننده بهتری برای کیفیت زندگی بود و تاب آوری نقش واسطه بین خودکارآمدی و کیفیت زندگی را داشته است. توجه به میزان خودکارآمدی، تاب آوری و کیفیت زندگی در بیماران قلبی می تواند تأثیر مهمی بر بهبود و سلامتی آنها داشته باشد و همچنین توجه به تاب آوری بیماران می تواند سبب ایجاد رفتار خودکارآمدانه و بهتر شدن کیفیت زندگی در بیماران قلبی گردد. بنابراین ایجاد مراکز روان درمانی در بیمارستان ها و آموزش به پرستاران برای بیماران ضروری است.
تحلیل زیبانگــری بیدل دهلوی (با رویکرد روانشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عارفان از تجربه های روحی ای سخن گفته اند که موجب تغییر نگرش آنها شده است. سؤال بنیادین این پژوهش این است که تجربه روحی عشق در غزلیات عرفانی ""بیدل دهلوی"" چه جایگاهی دارد؟ و از تحلیل روانشناختی آن، چه نتیجه ای به دست می آید؟ از بررسی غزلیات ""بیدل"" نفوذ عشق به منزله پیام شعری او رخ می نماید. این نفوذ در حد یک تعریف از عشق نیست، بلکه تجربه روحی شخصی، با پیامدهای مبارک است. شیوه کنش روانی عشق موجب دیدن زیبایی های معشوق می شود (نه حسن او موجب صید عشق). حضور عشق و معشوق در دل و آمیختن آنها در ظرف روان و دل عارف، روح او را زیبا می کند، آینه ای که زیبایی ها در آن منعکس شده یعنی به درک مراتبی از زیبایی های خداوند نایل شده، زیبایی را به بیرون دل منعکس می کند. بنابراین، عالم بیرون در چشم و دل عارف زیبانما می شود و زیبایی درون او را نشان می دهد. این بار زیبایی بیرونی در چشم و دل عارف رخ می نماید که همان زیبایی معشوق اعلی است. بنابراین، انعکاس مکرر یک زیبایی در چند آینه و در آینه دل یا روح و روان عارف، او را به اتحاد با معشوق و هر آنچه با او نسبتی دارد نایل می کند، نتیجه این اتحاد با عشق و آثار معشوق، زیبانگری است. چنانکه عارف؛ انسان، مرگ و سایر پدیده ها را زیبا می بیند. نتیجه زیبانگری رسیدن به صلح کل و دوست داشتن همه چیز و همه کس است. حتی شرور در نگاه او حسن های با نقاب هستند. رنگهایی که نقاش ازل بر هستی می بخشد همه زیبا است. زیبانگری و صلح کل، عارف را به اعتقاد به نظام احسن سوق می دهد. راز زیبانگری بیدل در طرز نگاه عاشقانه او به کل هستی و نظام احسن آن است که هر چیزی در جای خویش نیکوست و این یک تجربه فردی است.
مقایسه سبک های هویت دانشجویان دانشگاههای دولتی شهر تهران براساس جنسیت، رشته تحصیلی و بومی و غیربومی بودن
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش مقایسه سبک های هویت دانشجویان (مقطع کارشناسی) دانشگاههای دولتی شهر تهران براساس جنسیت، رشته تحصیلی و بومی و غیربومی بودن است. نـمونه تحقیق شامل 803 دانشجو (360 پسر و 443 دختر با میانگین سنی 92/20) که بـا روش نمونه گیـری خوشه ای چند مرحلـه ای از جـامـعه آمـاری (دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاههای دولتی شهر تهران) انتخاب گردیدند و پرسشنامه سبک هویت وایت، وامپلر و وین (1998) را تکمیل کردند. میانگین دخترها در استفاده از سبک هویت اطلاعاتی در مقایسه با پسرها بالاتر و میانگین پسرها در استفاده از سبک هویت سردرگمی / اجتنابی در مقایسه با دخترها به طور معناداری بالاتر بود (01/0P<). همچنین میانگین تعهد دخترها در این پژوهش در مقایسه با میانگین تعهد پسرها بالاتر بود. میانگین نمرات سبک هویت اطلاعاتی در دانشجویان علوم انسانی بالاتر از دانشجویان رشته فنی و مهندسی به دست آمد و بقیه تفاوتها معنادار نبود. در سبک هویت هنجاری تنها تفاوت دانشجویان گروه آموزشی علوم انسانی با سه گروه دیگر معنادار بود (01/0P<). میانگین نمرات سبک هویت هنجاری در دانشجویان علوم انسانی به طور معناداری بالاتر از سه گروه دیگر به دست آمد. میانگین دانشجویان شهرستانی در استفاده از سبک هویت اطلاعاتی (05/0P<) و هنجاری (01/0P<) در مقایسه با دانشجویان غیربومی به طور معناداری بالاتر بود.
"