فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۶۱ تا ۷٬۴۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین سطح مهارت های زندگی دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان تکاب بود که به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه اول به تعداد 1270 نفر بودند که حجم نمونه ای برابر با 100 نفر با استفاده از فرمول حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای از بین آنها برگزیده شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه استاندارد مهارت های زندگی شامل مهارت های حل مسأله، همدلی، تفکر خلاق، تصمیم گیری، مقابله با هیجانات، مقابله با استرس، تفکرانتقادی، برقراری ارتباط مؤثر، خود آگاهی، برقراری روابط بین فردی بود. روایی صوری و محتوایی ابزار اندازه گیری توسط صاحب نظران تأیید شد و پایایی پرسشنامه بر اساس محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر85/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک متغیره، t مستقل) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که میزان برخورداری دانش آموزان پایه اول در مهارت های تصمیم گیری، حل مسأله، تفکر انتقادی و برقراری روابط بین فردی در حد متوسط و در بقیه مهارت ها کم تر از حد متوسط است. بالاترین میزان برخورداری دانش آموزان در مهارت تفکر انتقادی و پایین ترین میزان برخورداری آنان در مهارت تفکر خلاق بوده است. مهارت برقراری ارتباط مؤثر دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود داشت و میانگین نمرات دخترها در این مهارت بالاتر از پسران بود.
اثربخشی درمانگری مبتنی بر مواجهه روایی در بهبود اختلال استرس پس از ضربه و حافظه سرگذشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:اختلال استرس پس از ضربه، یک اختلال اضطرابی تضعیف کننده است که تعداد قابل توجهی از بازماندگان ضربه های روانشناختی بزرگ را مبتلا می سازد و موجب بروز اختلالاتی در حافظه سرگذشتی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی بهبود حافظه سرگذشتی و مؤلفه های مرتبط، به واسطه درمان مواجهه روایی بود. درمان مذکور، شامل بسیاری از مؤلفه های مواجهه سازی، به علاوه مؤلفه هایی از درمان مبتنی برشواهد است. روش:24 نفر از زنان تهرانی با تجربه خیانت همسر و دارای استرس پس از ضربه، با جایگزینی تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش قرار گرفتند. همه افراد، مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند، سپس مقیاس تجدید نظرشده تأثیر رویداد (IES-R)، آزمون حافظه سرگذشتی، آزمون تعیین اهداف و آزمون جملات بیست گانه را تکمیل کردند و مصاحبه حافظه سرگذشتی از ایشان گرفته شد. گروه آزمایش هشت جلسه درمان را پشت سر گذاشتند و گروه کنترل مداخله درمانی دریافت نکردند، سپس افراد هر دوگروه، مقیاس و سه آزمون را دوباره بلافاصله پس از درمان و سه ماه پس از آن تکمیل نمودند و به مصاحبه حافظه سرگذشتی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه های مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها:نتایج تحلیل آماری نشان داد استرس پس از ضربه در گروه آزمایش، بلافاصله پس ازدرمان و سه ماه پس ازآن به طور معنادار کاهش پیداکرد. میزان اختصاصی بودن حافظه سرگذشتی افزایش معنادار داشت. محتوای غیرمرتبط با ضربه و بارهیجانی مثبت در تعریف ازخود در گروه آزمایش به طورمعنادار افزوده شد. میزان استقلال اهداف بیان شده تغییر چشمگیری نشان نداد. نتیجه گیری:موفقیت درمان مواجهه روایی در بهبود نشانه های استرس پس از ضربه، مؤید این است که خاطره ضربه به خوبی در حافظه سرگذشتی یکپارچه شده است و با شکسته شدن شبکه ترس و دسترسی به جزئیات حافظه سرگذشتی، اختلالات مرتبط با این حافظه نیز بهبود یافته اند.
مهارت های زندگی به کجا ره می سپرند؟: آسیب شناسی برنامه ی آموزش مهارت های زندگی
حوزههای تخصصی:
تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان و اضطراب و افسردگی کودکان دیابت نوع یک
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: بازی درمانی تأثیری مثبت بر تنظیم شناختی هیجان، کاهش اضطراب و افسردگی کودکان دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان و اضطراب و افسردگی کودکان دیابت نوع یک انجام شده است.
مواد و روش کار: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایشی و گواه است. جامعه آماری مطالعه حاضر، کلیه کودکان دیابتی نوع یک 9 تا 11 سال شهرستان ساری سال 96-95 می باشد. از بین جامعه آماری، 18 در مرحله پیش آزمون به تعداد 18 نفر پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و پرسشنامه اضطراب بک (BID) و پرسشنامه افسردگی بک) داده شد تا تکمیل نمایند، پس از جمع آوری پرسشنامه ها از بین کسانی که در پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان نمره بالا و اضطراب و افسردگی نمره پایین کسب کرده اند، به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه (هر کدام 9 نفر) قرار گرفتند. سپس برای کودکان دیابتی گروه آزمایشی به مدت دو ماه، هشت جلسه آموزش بازی درمانی مبتنی بر شناختی رفتاری برگزار شد. اما به گروه گواه، آموزش خاصی داده نشد. سرانجام در پایان آموزش، دو گروه در یک جلسه به پس آزمون پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و پرسشنامه اضطراب بک (BID) و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان دادند, بازی درمانی به شیوه شناختی- رفتاری موجب افزایش تنظیم شناختی هیجان و کاهش اضطراب و افسردگی کودکان مبتلا به دیابت نوع یک شده است.
بحث و نتیجه گیری: مطابق با یافته های این پژوهش بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری تأثیر مثبت بر کاهش اضطراب و افسردگی در کودکان دارد. همچنین، بازی درمانی با رویکرد شناخی رفتاری راهبرد مفیدی برای کاهش اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان می باشد.
بررسی دانش ، نگرش و مهارتهای زیست محیطی معلمان آموزش دوره ابتدایی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنگری در توجه به عوامل موثر بر یادگیری
منبع:
تربیت ۱۳۷۳ شماره ۸۹
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر در استقرار دوره های آموزشی ضمن خدمت مجازی از دیدگاه فرهنگیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر در استقرار دوره های آموزش ضمن خدمت به صورت مجازی از دیدگاه فرهنگیان شهر ساری در سال 1390 می باشد که به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، 5 کارشناس فن آوری، 35 مدرس ضمن خدمت و 220 دبیر می باشد. نمونه گیری، به روش تصادفی طبقه ای و حجم نمونه برای بخش فن آوری با توجه به تعداد حجم نمونه، به شیوه سرشماری انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته می باشد. جهت سنجش روایی پرسش نامه، از نظر متخصصان مربوطه استفاده گردید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ، 80/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل با نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون های t تک نمونه ای، t گروه های مستقل و آزمون تحلیل رگرسیون انجام شده است. نتایج پژوهش، نشان داد که هر سه عامل: سخت افزاری، نرم افزاری و انسانی در استقرار دوره های مجازی ضمن خدمت مؤثر است. هم چنین، از منظر نمونه های آماری با وجود این که عوامل نرم افزاری سهم بیشتری در استقرار دوره های آموزشی ضمن خدمت بازی می کنند، بین نظرات دبیران و مدرسان ضمن خدمت تفاوت وجود داشت.
پیش بینی شادکامی بر مبنای احساس شرم و گناه: بررسی نقش تعدیل گری جنسیّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر ارتباط دو هیجان احساس شرم و احساس گناه با شادکامی، با چشم اندازی بر گرفته از روان شناسی مثبت بررسی شد. شرکت کنندگان این پژوهش231 نفر (134 دختر و 97 پسر) از دانشجویان مقطع کارشناسی ساکن خوابگاه های دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس هیجان خودآگاه برای بزرگسالان( تانجنی و همکاران) و مقیاس شادکامی آکسفورد(آرگیل و همکاران) استفاده شد. فرضیه های این پژوهش با استفاده از روش رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان آزمون شدند. یافته ها نشان داد احساس شرم و احساس گناه به طور معنادار شادکامی را پیش بینی می کند. یافته ها هم چنین نقش تعدیلی جنسیّت را تأیید کرد. به این ترتیب که در دختران تنها احساس شرم، پیش بینی کنندة منفی و معنادار شادکامی بود. اما در پسران هم احساس شرم و هم احساس گناه به طور معنادار، شرم به صورت منفی و احساس گناه به صورت مثبت، پیش بینی کنندة شادکامی بود. در مجموع یافته ها نشان داد که بر مبنای پیامدهای هیجانی، می توان شرم و گناه را دو هیجان متمایز از هم در نظر گرفت، البته الگوی حاصله در دختران و پسران متفاوت است.
ویژگیهای روان سنجی، ساختار عاملی، نقطه برش بالینی، حساسیت و ویژگی پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی در بیماران ایرانی مبتلا به اختلالات روانپزشکی
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان همبستگی نگرش نسبت به خود در دانش آموزان دبیرستانی با نگرش آنها نسبت به والدین، آموزگاران و تحصیل
حوزههای تخصصی:
بررسی بهداشت روانی دانشجویان دارای افت تحصیلی و مقایسه آنان با دانشجویان عادی دانشگاه سیستان و بلومچستان
حوزههای تخصصی:
موضوع این تحقیق بررسی آزمون تأثیر عوامل اجتماعی ، رضایت اجتماعی و عزت نفس بر پیشرفت تحصیلی است . به این صورت که با بررسی مدل های نظری فرضی و تحقیقات انجام شده ، سعی در ارائه مدل نظری مبتنی بر متغیرهای تعدیل کننده یعنی جنسیت ، طبقه اجتماعی و نوع مدرسه ومتغیرهای مستقل( عزت نفس و رضایت اجتماعی ) دارد. ابزار تحقیق ، پرسشنامه عزت نفس پُوپ ومقیاس رضایت اجتماعی محقق ساخته است که میزان روایی و پایایی آنها معنادار و قابل قبول است.
گروه نمونه این پژوهش را تعداد 200 دانش آموزدختر و پسر پایه دوم دبیرستان های دولتی وغیرانتفاعی شهر شهرضا تشکیل می دهند. روشهای آماری پژوهش شامل آمارهای توصیفی، آماره آزمون t، تحلیل همبستگی، تحلیل عاملی، تحلیل ممیزی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر می باشد. داده های تحقیق توسط برنامه کامپیوتری spss در محیط windows کدبندی و استخراج شد و با توجه به انواع تحلیل های یک متغیره ، دومتغیره و چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
نتایج پژوهش نشان می دهدکه هرکدام ازپنج متغیرمستقل(جنس، نوع مدرسه، طبقه اجتماعی، عزت نفس و رضایت اجتماعی) روابط معناداری با موفقیت تحصیلی دارند و بیشترین تغییرات موفقیت تحصیلی بامتغیرهای متغیرهای جنس و نوع مدرسه و رضایت اجتماعی قابل تبیین است . اگر چه عزت نفس رابطه معناداری با موفقیت تحصیلی داشته، و لیکن با کنترل رضایت اجتماعی ، ازمیزان رابطه فوق بسیارکاسته شده است.
"بررسی بهداشت روانی دانشجویان دارای افت تحصیلی و مقایسه آنان با دانشجویان عادی دانشگاه سیستان و بلوچستان "
حوزههای تخصصی:
"دیدگاههایی که انسان را ملاک اصلی توسعه همه جانبه قرار می دهند ، برای سلامت جسمی و روانی او ارزش زیادی قائل هستند. در عصر جدید ، پیشرفت علم و فناوری و گسترش روز افزون اطلاعات ، از یک سو، شرایط زندگی را تسهیل کرده است و از سوی دیگر تحولات سریع اجتماعی ، تغییر سبک زندگی و پیچیدگی های امروزی، سلامت ، بهداشت و آرامش روانی انسانها را مورد تهدید قرار داده و مشکلات جدید پیش روی بشریت، آسیب پذیری انسانها را افـــزایش می دهد . در این راستا ، این پژوهش نیز به بررسی وضعیت روان شناختی دانشجویان (دارای افت تحصیلی و عادی ) پرداخته و برای این منظور جهت جــمع آوری داده ها از پرسشنامه SCL_ 90 استفاده شده است که این پرسشنامه در کل سلامت روان ومقیاسهایی مثل شکایات جسمانی، وسواس و اجبار، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی و روان پریشی را می سنجد.
این پژوهش در پی این است که به بررسـی بهداشت روانی دانشجــــــویان مشروطی (دارای افت تحصیلی) بپردازد و آنها را از لحاظ سلامت روان (شکایات جسمانی ، وسواس و اجبار، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی و روانپریشی) با دانشجویان عادی مورد مقایسه و ارزیابی قرار دهد.
نتایج نشان داد که دانشجویان دارای افت تحصیلی در مقایسه با دانشجویان عادی (بدون تفکیک جنس) از سلامت روان کمتر و در خرده مقیاسهای اشاره شده (شکایات جسمانی، وسواسی، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی و روان پریشی ) به طور معنا داری شدت علائم بیشتری را نشان دادند.
"
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر شادکامی مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب ذهنی یکی از عمده ترین و دشوارترین مسائل و مشکلات خانواده ها در دنیای امروزی است که فشارهای روانی زیادی بر کل خانواده به ویژه مادران تحمیل می کنند. کمبود دانش و آگاهی در مورد فرزندان آسیب دیده یکی از عوامل مهم در بروز واکنش های نامطلوب است. بنابراین آموزش های مناسب منجر به شادکامی مادران و خانواده های آنها می شود. زیرا افراد، نگرش خوش بینانه ای به وقایع و رویدادهای اطراف خود پیدا می کنند و به جای سوگیری منفی نسبت به اتفاقات پیرامون خود، سعی در استفاده بهینه از این رویدادها دارند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر شادکامی مادران کودکان کم توان ذهنی بود. روش پژوهش آزمایشی بود. بدین منظور40 نفر از مادران کودکان کم توان ذهنی مراجعه کننده به موسسه مهر آفرینان امید قم در سال 91-90 به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده، پرسش نامه شادکامی آکسفورد بود. داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و یافته ها نشان داد میانگین نمرات شادکامی مادران کودکان کم توان ذهنی در گروه آزمایش پس از آموزش مهارت های زندگی افزایش یافته است (14.48F= و 0.001> P). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر شادکامی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تأثیر داشته است و سطح آگاهی و پذیرش آنها را نسبت به پدیده کم توانی ذهنی افزایش داده است.
داستانها و خاطرات تربیتی
مقایسه شناخت اجتماعی کودکان دختر خانواده های تک فرزند و چند فرزند 5 و 7 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه شناخت اجتماعی در بین کودکان دختر خانواده های تک فرزند و چند فرزند شهر اصفهان که در دامنه ی سنی 7-5 سال قرار داشتند، صورت گرفت. روش: این پژوهش کاربردی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش کلیه کودکان دختر 7-5 ساله ی شهر اصفهان در سال 1393بود. بدین منظور 80 کودک دختر(40 نفر از خانواده های تک فرزند و 40 نفر از خانواده های چند فرزند) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و با استفاده از تکالیف شناخت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها، علاوه بر شاخص های آمار توصیفی، از شاخص های آمار استنباطی شامل آزمون t مستقل و آزمون F استفاده شد. نرم افزار آمار مورد استفاده در این پژوهش SPSS بود. یافته ها: نتایج نشان داد شناخت اجتماعی در کودکان خانواده های چندفرزند بیشتر از خانواده های تک فرزند بود(01/ 0P