فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۰۸۱ تا ۸٬۱۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
"
مقدمه: افسردگی به عنوان یک عامل خطر جهت ایجاد و تشدید بیماری های عروقی قلب مطرح می باشد، هم چنین ممکن است پیامد آن ها بوده و در نهایت منجر به بدتر شدن پیش آگهی، طولانی شدن درمان و افزایش هزینهﻫﺎی درمانی گردد. این مطالعه میزان علایم افسردگی را در بیماران مبتلا به آنژین ناپایدار قلبی در مقایسه با سایر بیماران بستری ارزیابی نموده است.روش کار: در این مطالعه مقطعی و مورد- شاهدی 100 بیمار مبتلا به آنژین ناپایدار قلبی بستری در اورژانس قلب بیمارستان قائم(عج) در سال 1385 از نظر میزان علایم افسردگی در مقایسه با گروه شاهد بستری غیر مبتلا به آنژین قلبی بررسی شدند. روش جمع آوری دادهﻫﺎ با استفاده از پرسش نامه ی جمعیت شناختی و آزمون افسردگی بک بود. یافته ها به کمک روشﻫﺎی آمار توصیفی و شاخصﻫﺎی تمایل مرکزی و پراکندگی و روشﻫﺎی آماری استنباطی مانند آزمون کای اسکویر و آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: میانگین سنی بیماران قلبی 7/11±4/59 سال بود، 64% مونث و36% مذکر بودند. میزان افسردگی در گروه بیمار (81%) به طور
معنی داری بالاتر از گروه شاهد بود (01/0=P). ارتباطی بین سن، جنس، تاهل، تحصیلات، شغل، سابقه ی فامیلی افسردگی، مصرف داروی قلبی و روان پزشکی و مدت ابتلا به بیماری قلبی و روان پزشکی، با افسردگی پیدا نشد. افرادی که رضایت از درآمد آن ها کم بود، به طور معنی داری میزان افسردگی بیشتری داشتند (006/0=P).نتیجه گیری: میزان علایم افسردگی به طور بارزی در افراد مبتلا به آنژین ناپایدار قلبی بستری در بیمارستان بالاتر از سایر بیماران بستری است.
"
مقایسه اثربخشی آموزش حل مسئله و ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی افراد کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه آموزش حل مسئله و ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی افراد کم توان ذهنی خفیف بود. روش: روش این پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. تعداد 21 فرد کم توان ذهنی خفیف پس از بررسی ملاک های ورودی به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (جمعاً سه گروه هفت نفره) قرار گرفتند. برای سنجش مهارت های اجتماعی از پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1999) استفاده شد. ابتدا نمرات مهارت های اجتماعی از طریق پرسش نامه جمع آوری شد. پس از اجرای پیش آزمون گروه های آزمایش به مدت 20 جلسه به صورت انفرادی آموزش دیدند. یکی از گروه های آزمایش آموزش حل مسئله و گروه دیگر آموزش ایفای نقش را دریافت نمود. پس از اجرای جلسات آموزشی پس آزمونی به منظور بررسی مهارت های اجتماعی در گروه های آزمایش و کنترل اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی باعث افزایش میانگین نمرات مهارت های اجتماعی در پس آزمون در هر دو گروه شده است، اما این تفاوت از نظر آماری معنی دار نیست. با این وجود مقایسه میانگین ها نشان داد که روش ایفای نقش نسبت به روش حل مسئله تأثیر بیشتری بر اکتساب مهارت های اجتماعی داشته است. نتیجه گیری: با استناد به یافته های این پژوهش می توان گفت روش هایی که فرد را در آموزش درگیر نگه می دارند می توانند اثرگذاری بیشتری بر اکتساب مهارت های اجتماعی در افراد کم توان ذهنی داشته باشند.
آشنایی با کلینیک تخصصی اختلالات تکاملی بزرگسالان بیمارستان روزبه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
گروهی از بیماری ها که با عنوان «اختلالات تکاملی بزرگسالان» دسته بندی می شوند، شامل مجموعه ای از اختلالات روانپزشکی هستند که در کودکی آغاز می شوند و تا بزرگسالی تداوم می یابند. این اختلالات با پیامدهای نامناسب و جدی در زمینه های مختلف عملکردی افراد همراهند، اما متأسفانه به اندازه کافی در ارزیابی های بالینی و تشخیصی به آنها توجه نمی شود و یا با سایر اختلالات اشتباه گرفته می شوند و بنابراین، بیماران مبتلا درمان مناسب نیز دریافت نمی کنند. شایع ترین اختلالات تکاملی بزرگسالان عبارتند از (1): اختلال بیش فعالی- نقص توجه بزرگسالی 1 اختلالات طیف اوتیسم بزرگسالی 2 اختلال توره بزرگسالی 3 ناتوانی های یادگیری بزرگسالی 4 با توجه به اهمیت تشخیص و درمان این اختلالات و توجه روزافزون به ویژگی های آنها در بزرگسالان و نیز مطرح شدن درمان های نوین و مؤثر برای این اختلالات،کلینیک تخصصی «اختلالات تکاملی بزرگسالان» با اهداف درمانی، آموزشی و پژوهشی، از سال 1392، در بیمارستان روزبه راه اندازی شده است. گروه هدف این کلینیک بیمارانی هستند که در طیف این اختلالات قرار دارند و کیفیت زندگی آنها به دلیل ابتلای به این اختلالات و همچنین اختلالات همراه روانپزشکی تحت تأثیر قرار دارد. هدف اصلی این کلینیک فراهم آوردن امکانات لازم برای تشخیص، ارزیابی جامع و درمان مبتنی بر شواهد است که شامل دارودرمانی و روان درمانی (با رویکردهای مدرن پیشنهادشده برای این دسته از اختلالات) است. علاوه بر مداخلات درمانی، اعضای آکادمیک این کلینیک برنامه های پژوهشی و آموزشی را به طور همزمان دنبال می کنند تا اولاً این فعالیت ها مکمل و تقویت کننده یکدیگر باشند و ثانیاً تجارب به دست آمده در طول زمان انباشته شود. تا کنون تمرکز اصلی فعالیت های این کلینیک در زمینه اختلال بیش فعالی- نقص توجه بزرگسالی بوده است که هم شیوع بالا و هم شدت قابل توجهی دارد. مطالعات طولی نشان داده اند که علائم اختلال بیش فعالی-نقص توجه تا 70 درصد در نوجوانی و تا 50 درصد در بزرگسالی باقی می مانند (2) و شیوع کلی این اختلال در بزرگسالی حدود 5 درصد تخمین زده می شود (4،3). علایم اصلی این اختلال در دوران بزرگسالی خود را به صورت نقص مزمن در برنامه ریزی، سازمان دهی و به انجام رساندن کارها در طی زمان نشان می دهد. همچنین، بزرگسالان مبتلا به این اختلال در تنظیم و کنترل هیجان های خود مشکلات قابل توجهی دارند که با بروز رفتارهای تکانشی و اختلال در روابط بین فردی همراه است. مشکلات طولانی مدت در عملکرد تحصیلی، شغلی و اجتماعی باعث می شود که فرد احساس اعتماد به نفس پایین، افسردگی و/ یا اضطراب داشته باشد. از آنجایی که مبتلایان به این اختلال به صورت روزمره با تأثیرات همه جانبه نقایص خود درگیر هستند، نیاز دارند تا راهکارهای انطباقی جدیدی را برای مواجهه با مشکلات زندگی بیاموزند (6،5). هیچ آزمون تشخیصی قطعی برای اختلال بیش فعالی- نقص توجه وجود ندارد و تشخیص بر اساس شرح حال دوران کودکی و نشانه های بزرگسالی صورت می گیرد (4). با این حال، به دلیل لزوم ارزیابی دقیق تمام نشانه ها، بهتر است علائم مطابق با مصاحبه نیمه ساختاریافته ویژه این اختلال بررسی شوند. از طرفی، به دلیل همبود زیاد این اختلال با اختلالات محور I و اختلالات شخصیت که امکان تشخیص دقیق را دشوار می سازد، لازم است مصاحبه های ساختاریافته یا نیمه ساختاریافته برای ارزیابی این بیماری ها نیز هم زمان انجام گیرد (7،6). در کلینیک اختلالات تکاملی بیمارستان روزبه پس از ارجاع بیمار به کلینیک، ابتدا یک شرح حال کامل روانپزشکی که شامل شرح حال دوران کودکی بیمار هم می شود، گرفته می شود. سپس، ارزیابی های تخصصی به شرح زیر صورت می گیرند: مصاحبه تشخیصی برای اختلال بیش فعالی- نقص توجه در بزرگسالان ( DIVA ) 1 برای تشخیص اختلال بیش فعالی- نقص توجه در بزرگسالان (8) مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیت ( SCID-II ) 2 برای تشخیص اختلالات شخصیت (9) تکمیل پرسشنامه خودگزارشگری سرشت و منش ( TCI ) 3 توسط مراجع برای تشخیص انواع سرشت و منش (10) تکمیل پرسشنامه خودگزارشگری کانرز بزرگسالان ( CAARS-self report ) 4 برای تشخیص اختلال بیش فعالی- نقص توجه در بزرگسالان (11) پس از تکمیل ارزیابی ها، در صورتی که بیمار نشانه های فعال اختلال بیش فعالی- نقص توجه را نداشته باشد، جهت ادامه درمان و پیگیری به درمانگاه بزرگسالان ارجاع می شود. برای بزرگسالانی که تشخیص اختلال بیش فعالی- نقص توجه دریافت می کنند، ارزیابی ها قدم اول در روند درمانی تلقی می شوند. در واقع، ارزیابی ها یک شرح کامل از مشکلات تحصیلی، شغلی و روابط بین فردی گذشته و حال بیمار را فراهم می آورد. سپس، جهت تصمیم گیری برای درمان با بیمار در مورد امکانات موجود بحث و گفت وگ
مقایسه رضایت زناشویی، کیفیت زندگی، بهزیستی روان شناختی و تاب آوری روانی زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان مقایسه رضایت زناشویی، کیفیت زندگی، بهزیستی روان شناختی و تاب آوری روانی زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر انجام گرفته است. روش پژوهش علی- مقایسه ای از نوع پس رویدادی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر بودند را تشکیل داد که تعداد 1900 نفر زنان شاغل فرهنگی، 7269 نفر زنان شاغل غیرفرهنگی و 38504 نفر زنان خانه دار بودند. نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای شامل تعداد 60 نفر از زنان شاغل فرهنگی و 60 نفر زنان شاغل غیرفرهنگی و همچنین 60 نفر زنان خانه دار را تشکیل می دهد. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و بهزیستی روان شناختی می باشد. نتایج پژوهش نشان دادند که زنان خانه دار نسبت به سایر گروه ها از رضایت زناشویی بیشتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از کیفیت زندگی بالاتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از بهزیستی روان شناختی بیشتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از تاب آوری بالاتری برخوردار بودند.
بررسی تأثیر تمرینات کلیدی مفصل شانه بر گشتاور ایزومتریک حرکات مفصل گلنوهومرال در زنان جوان سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی عدم تحمل ابهام و کمال گرایی در بین بیماران مبتلا به اختلال وسواسی_جبری و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه عدم تحمل ابهام و کمال گرایی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی و افراد عادی صورت گرفت. روش: این پژوهش از نوع توصیفی و پس رویدادی بود. نمونه ای شامل 30 فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی( 16 زن و 14 مرد) و 30 فرد عادی (16 زن و 14 مرد) به شیوه در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس عدم تحمل ابهام باهر و داگاس (2002) و پرسشنامه کمال گرایی چندبعدی تهران (1384-1382) و جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی از کمال گرایی و عدم تحمل ابهام بیشتری نسبت به افراد عادی برخوردارند. نتیجه گیری: مبتنی بر یافته پژوهش حاضر، می توان بیان داشت که عدم تحمل ابهام و کمال گرایی دو سازه شناختی هستند که زمینه را برای بروز و تشدید علائم اختلال وسواس فکری- عملی مهیا نموده و از این رو در مداخلات درمانی، تمرکز بر تعدیل این دو سازه از اهمیت ویژه برخوردار است.
تاثیر آموزش شکل دهی توجه بر تقویت توجه رانندگان حادثه دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقابل فرایندهای خودشناختی با «آستانه گذری»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه «آستانه گذری» با فرآیند های هشیاری که در فعالیت های لوب پیشانی، ریشه دارند، و با توجه به نقش جنسیت انجام گرفته است. بدین منظور 266 دانشجو علاوه بر مقیاس «آستانه گذری» به پرسشنامه های فرایندهای خودشناختی، شامل بهوشیاری، خودشناسی انسجامی و خودمهارگری پاسخ داده اند. تحلیل داده ها نشان میدهد که زنان در «آستانه گذری» نمره های بالاتری دارند. همچنین ارتباط فرایندهای خودشناختی با هم مثبت و قوی بوده، اما نمره های آزمودنیها در مقیاس «آستانه گذری» با فرایندهای خودشناختی، رابطه منفی دارد. بر پایه این یافته ها «آستانه گذری» به عنوان گونه ای از هشیاری که در ناحیه گیجگاهی ریشه دارد، با فرایندهای خودشناختی به عنوان هشیاریهای مرتبط با ناحیه پیشانی، رابطه تقابلی دارند. بالاتر بودن نمره زنان در «آستانه گذری»، توجیهی برای بالاتر بودن گرایش های معنوی آنان است.
آداب و مهارت های ارتباطی بین فردی
حوزههای تخصصی:
شیوع رفتارهای پرخاشگری در جمعیت عمومی شهر مشهد، ایران، 1393(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خشم و پرخاشگری با پیامدهای فردی و اجتماعی و عوارض جسمی بسیاری همراه است. رفتارهای پرخاشگرانه، موفقیت شغلی و تحصیلی افراد را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. هدف این مطالعه، ارزیابی رفتارهای پرخاشگری و پیشگوهای آن در بین جمعیت عمومی شهر مشهد در سال 1393 می باشد.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی-مقطعی، تعداد 656 نفر در مشهد در سال 1393 بررسی شدند. مطالعه با استفاده از پرسش نامه ی پرخاشگری باس-پری با مراجعه به مکان های عمومی شهر انجام شد. تحلیل داده ها با آمار توصیفی، آزمون های تی، من ویتنی و رگرسیون خطی با کمک نرم افزار SPSS نسخه ی 5/11 انجام شد.
یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان، 54/10±68/27 سال در زنان و 72/12±83/29 سال در مردان بود. تحلیل نتایج به ترتیب امتیازات 37/23 و 17/22 برای حیطه ی فیزیکی، 30/12 و 15/13 برای حیطه ی کلامی، 31/17 و 99/15 برای خشم، 57/19 و 06/18 برای ستیزه گری را برای مردان و زنان نشان داد که در تمام موارد، تفاوت نمرات زنان و مردان از نظر آماری معنی دار بودند (05/0>P).
از نظر متغیرهای جمعیت شناختی، موارد سن، وضعیت ازدواج، سابقه ی طلاق، نازایی و بیماری جسمی، هم چنین سابقه ی جریمه ی رانندگی، زندان و سوء مصرف الکل، پیش گویی کننده ی حیطه های گوناگون رفتارهای پرخاشگری بودند.
نتیجه گیری: بنا بر نتایج، رفتارهای پرخاشگری در ابعاد ستیزه گری، خشم و فیزیکی به طور بارزی در میان مردان بالاتر است در حالی که امتیاز رفتارهای پرخاشگری کلامی در زنان بالاتر بود.
کاربرد مدل اندازه گیری راش در ارزشیابی ویژگیهای اندازه گیری آزمون مهارتهای دیداری- حرکتی(TVMS-R)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگیهای اندازه گیری ابزارها، آزمونها و مقیاسها را می توان با استفاده مدل اندازه گیری راش بررسی و ارزشیابی کرد. هدف مطالعه حاضر معرفی ویژگیهای اندازه گیری مدل راش و کاربرد آن در ارزشیابی کیفیت اندازه گیری نسخه تجدید نظر شده آزمون مهارتهای دیداری- حرکتی(TVMS-R) بود. داده های مورد استفاده در پژوهش مربوط به گروه نمونه پژوهش فرهبد و مینائی(1383) است که در سال تحصیلی 82-1381در شهر تهران به اجرا درآمد و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای تعداد 1281 دانش آموز (655 پسر و 626 دختر ) با دامنه سنی 3 تا 14 سال در مهدهای کودک، مراکز پیش دبستانی و مدارس ابتدائی و راهنمائی دخترانه و پسرانه شهر تهران انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. بطور کلی، یافته ها نشان داد که 64 سوال از 142 سوال آزمون TVMS-R با مدل راش برازش ندارند که در کنار نتایج حاصل از تحلیل مولفه های اصلی روی پس مانده ها و آزمون t بیانگر این است که آزمون مورد نظر بر خلاف ادعای مولف آن، تک بُعدی نیست و در مقایسه با سطح توانایی آزمودنیها از دشواری پایین تری برخوردار است. در واقع، یافته ها نشان داد که آزمون TVMS-R برای اندازه گیری یکپارچگی دیداری- حرکتی افرادی که در دو انتهای بالا و پایین پیوستار صفت قرار دارند ابزار مناسبی نیست. تحلیل کارکرد افتراقی سوال نیز نشان داد که 7 سوال در بین دو گروه دختر و پسر از کارکرد افتراقی(DIF) برخوردارند. بطور کلی با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که آزمون TVMS-R به شکل فعلی برای استفاده های بالینی چندان مناسب نیست و لازم است در ویرایش های بعدی که صورت می گیرد برخی اصلاحات اساسی روی آن صورت گیرد.
تأثیر تفریح درمانی بر وضعیت روانی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
واکاوی مولفه های اساسی روش هرمنوتیکی ریکور برای فهم متون درسی و تاثیر آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مؤلفه های اساسی روش هرمنوتیکی ریکور برای فهم متون درسی است. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شد. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل رویکرد ریکور به هرمنوتیک، فهم از درون فرد حاصل شده و تحمیلی نیست. بنابراین، فرایند تفسیر متون درسی که در دیدگاه ریکور «قوس هرمنوتیکی» نام دارد، شامل سه مرحله تبیین، فهم و اختصاص دادن می باشد. بدین ترتیب، متربی در نقش مفسر با طرح این سوال که متن درسی چه چیزی می گوید؟ به کاوش پرداخته و ماهیت درونی متن را آزمون می کند، آنگاه در پاسخ به این سوال که متن درسی درباره چه چیزی صحبت می کند؟ می کوشد تا عوامل بیرونی متن درسی را در ارتباط با زندگی و رسیدن به فهم عمیق تر احیا کند. سپس، در گام سوم با اختصاص جهان متن درسی به خود، افق مفسر (دانش و آگاهی هایش) گسترش می یابد. بر این اساس، معلم هرمنوتیست ابتکار و آزادی مشروط در کلاس درس را پذیرفته و دانش آموزان را تشویق می کند تا در حلقه های کندوکاو به جستجوی معنای متن درسی بپردازند.
هنجاریابی آزمون بیل - براون کودکان II برای سرند دانش آموزان مبتلا به وسواس در استان اصفهان در سال تحصیلی 82-81
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی در شیوه تربیتی ماکارنکو (2)
حوزههای تخصصی:
تاثیر برنامه آموزشی مبتنی بر هوش موفق بر بازده های شناختی و عاطفی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه آموزشی مبتنی بر هوش موفق بر بازده های شناختی و عاطفی یادگیری صورت گرفته است. 112 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان اردبیل به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای انجام پژوهش انتخاب شدند. این پژوهش مبتنی بر یک طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه های معادل بود. داده ها از طریق دو آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته و پرسشنامه سنجش نگرش به دانشگاه مک کوچ و سیگل(2003)، که هر دو دارای روایی و پایایی قابل قبولی بودند، گردآوری و با روش تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش هوش موفق بر درک، مهارت تحلیل، مهارت خلاق، مهارت عملی، ادراک خود تحصیلی، و نگرش به استاد و کلاس (05/0>P) تاثیر معنی داری دارد. اما بر یادداری، نگرش به دانشگاه، انگیزش/خودنظم دهی و ارزشگذاری هدف ها تاثیر معنی داری ندارد. از یافته های تحقیق می توان در آموزش و تربیت دانشجومعلمان استفاده نمود. پیشنهاد می شود از این روش به عنوان یک روش یاددهی-یادگیری مؤثر در تعمیق یادگیری دانشجو یان و بهبود مهارت های شناختی و عاطفه تحصیلی آنان استفاده نمود و آن را در استانداردهای آموزشی دانشجو معلمان در نظر گرفت.
بررسی اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی خانواده محور بر مهارت های اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی خانواده محور بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر کم توان ذهنی شهر شیراز بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را همه دانش آموزان پسر کم توان ذهنی 7 تا 12ساله شهر شیراز به همراه والدین شان تشکیل دادند. برای انتخاب آزمودنی ها به روش نمونه گیری تصادفی از مدارس استثنایی شیراز، یک مدرسه انتخاب و از میان دانش آموزان آن 40نفر به همراه والدین شان (40مادر و 24پدر) به طور تصادفی انتخاب و به 2گروه آزمایش و گواه به طور مساوی تقسیم شدند. گروه آزمایش با حضور مادران و پدران دانش آموزان طی 12جلسه تحت آموزش کفایت اجتماعی خانواده محور قرار گرفت ولی به گروه گواه آموزشی ارایه نشد. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس ارزیابی مهارت های اجتماعی کودکان ماتسون و برنامه آموزشی کفایت اجتماعی خانواده محور بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه آزمایش و گواه دست کم در یکی از خرده مقیاس های مهارت های اجتماعی تفاوت معناداری داشتند (01/0 > P). نتایج نهایی تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش کفایت اجتماعی خانواده محور بر مهارت های اجتماعی کلی، رفتارهای اجتماعی مناسب، رابطه با همسالان، کاهش رفتارهای غیراجتماعی و پرخاشگری اثر مثبت داشته اما در مولفه برتری طلبی این تاثیر معنادار نبوده است.
نتیجه گیری: برنامه آموزشی کفایت اجتماعی خانواده محور باعث بهبود مهارت های اجتماعی کلی، رفتارهای اجتماعی مناسب، رابطه با همسالان،کاهش رفتارهای غیراجتماعی و پرخاشگری دانش آموزان کم توان ذهنی شد.