فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۸۰۱ تا ۹٬۸۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین اولویت های سلامت روان کشور و به سفارش شبکه تحقیقات سلامت روان کشور انجام شد. مهم ترین فایده اولویت بندی، سرمایه گذاری و بودجه بندی اثربخش در مورد معضلات سلامت روان است. با اولویت بندی دقیق، هزینه- اثربخشی مداخلات افزایش می یابد و از هدر رفتن منابع ملی جلوگیری می شود. روش: متخصصان از رشته های گوناگون مرتبط، برنامه ریزان و مسئولان، مدیران اجرایی و ارائه کنندگان خدمات در این امر مشارکت داشتند. در مرحله اول، از طریق مرور منابع و بارش فکری، فهرست جامعی از موضوعات بهداشت روان کشور تهیه و حیطه بندی شد. در مرحله دوم، شاخص های اولویت بندی موضوعات به تفکیک هر حیطه و ضریب تأثیر هر یک تعیین شد. در مرحله سوم، با استفاده از روش گروه اسمی، تعداد 50 موضوع به دست آمده غربال و 25 موضوع انتخاب شد. این 25 موضوع به زیرموضوع هایی تقسیم شد و سپس فرد یا افرادی که در آن موضوع صاحب نظر بودند، شواهد داخلی و در صورت نیاز، شواهد خارجی مربوط به شاخص های تعیین شده برای هر زیرموضوع را مرور و ارائه کردند. با استفاده از شواهد موجود، دوباره با استفاده از روش گروه اسمی، رتبه بندی موضوعات در هر حیطه و بر اساس شاخص های اولویت بندی انجام شد. یافته ها: در نهایت، 25 موضوع انتخاب شد. 10 موضوع اول منتخب به عنوان اولویت های ملی سلامت روان، عبارت بود از: سه موضوع از میان اختلالات روان پزشکی، شامل اعتیاد، افسردگی و خودکشی؛ دو موضوع از میان مشکلات و عوامل تعیین کننده سلامت روان، شامل خشونت خانگی و رفتارهای پرخاشگرانه، فشار روانی و بلایا؛ سه موضوع از میان سیاست ها و نظام ارائه خدمات سلامت روان و سوء مصرف مواد، شامل ادغام خدمات سلامت روان و اعتیاد در مراقبت های بهداشتی اولیه، خدمات بهداشت روان شهری و خدمات فوریتی روانپزشکی؛ و دو گروه از میان جمعیت های خاص، شامل کودکان و نوجوانان و زنان آسیب پذیر. نتیجه گیری: وجود سند اولویت های سلامت روان که مورد پذیرش افراد صاحب نفوذ این حیطه باشد، موجب حمایت و ارتقای هرچه بیشتر سیاست ها و برنامه-های سلامت روان کشور در جهت اولویت های تعیین شده می شود.
بررسی مکتب روان شناسی به عنوان مکتب روان شناسی واقع بینانه، معیار و هماهنگ کننده و لزوم آشنائی دانشجویان با آن
حوزههای تخصصی:
تأثیر بافت مفهومی سئوال ها بر عملکرد حافظه روزمره در آزمون های بازشناسی و یادآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و یادگیری هدف اصلی من در حرفه ی معلمی (گفت وگو با مرتضی برین، دبیر زبان انگلیسی شهرستان خوی)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه طرح و اره های ناکارامد اولیه و اهمال کاری در زمینه تحصیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مدلهای شناختی در تبیین اختلالهای روانشناختی به اثر طرحواره های ناکارآمد اولیه درشکل گیری علائم آسیب شناسی روانی اشاره دارد. هدف این پژوهش تحلیل ومقایسه ی طرحواره های ناکارآمد اولیه واهمال کاری در دانشجویان پزشکی و غیر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بود.
مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی، از نوع مقایسه ای بود به همین منظور دو پرسشنامه ی طرحواره های ناکارآمد اولیه یانگ(YSQ-SF ) ، اهمال کاری یا مقیاس تعلل ورزی عمومی (GP ) بر روی (462) نفردانشجو از دو گروه پزشکی (232) نفر و غیر پزشکی (230) نفرکه به روش تصادفی انتخاب گردیدند اجرا گردید. تحلیل این نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گردید.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که دانشجویان هر دو گروه در طرحواره وابستگی /بی کفایتی کمترین نمره ودر طرحواره ی معیار های سرسختانه/ عیب جویی افراطی بیشترین نمره را کسب نمودند. بین طرحواره استحقاق/ بزرگ منشی در دوگروه پزشکی و غیرپزشکی تفاوت معنی دار وجود دارد . یافته ی دیگراین پژوهش نشان می دهد تفاوت میزان اهمال کاری در بین دو گروه معنی دار نیست.
نتیجه گیری:
نتایج این پژوهش قبل از هر چیز سعی دارد با شناسایی الگوهای شناختی و هیجانی خود ویرانگر در دانشجویان که خود را به صورت طرحواره های ناکارآمد اولیه و اهمال کاری در تحصیل نشان می دهد بستری را به فراهم نماید تا به آنها کمک شود تا از پتانسیلهای خود حداکثر استفاده را بنمایند.
چقدر در کنار فرزندتان هستید؟
حوزههای تخصصی:
مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابسته به مواد و همراهان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابستگی به مواد و همراهان عادی بود. بدین منظور، در قالب مطالعه از نوع علّی مقایسه ای، سه گروه 40 نفری از بیماران مبتلا به وسواس فکری و عملی و خانواده آنان، بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی به همراه خانواده آنان به شیوه هدفمند و افراد عادی ساکن شهر تهران به شیوه تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه هیجان ابراز شده کول و کازاریان و سبک های مقابله با استرس پارکر و اندلر ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد اگر چه بین گروه های پژوهشی در سبک های مقابله با استرس تفاوت معنی داری مشاهده نشد؛ ولی در خرده مقیاس پاسخ هیجانی هیجان ابراز شده تفاوت بین گروه ها معنی دار بوده است (05/0p<). مقایسه زوجی میانگین های تعدیل شده نشان می دهد که پاسخ های هیجانی در گروه بیماران وسواس به طور معناداری بیشتر از گروه وابسته به مواد و کنترل است (05/0p<). در نتیجه، همراهان بیماران مبتلا به وسواس بیشتر از دیگر همراهان درگیر علائم بیمار شده، آسیب بیشتری را متحمل می شوند
هوش های چندگانه (قسمت دوم و پایانی)
حوزههای تخصصی:
نگاهی گذرا به: مسایل تربیتی جوانان و نوجوانان
منبع:
تربیت ۱۳۶۸شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین هوش اخلاقی و گرایش های مذهبی با رضایت زناشویی در معلمان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:سلامتخانواده به عنوان یکی از نهادهای مهم و حیاتی جامعه به عوامل مختلفی بستگی دارد، و تا کنون پژوهش های مختلفی درباره آن انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر نیز بررسی رابطه بین هوش اخلاقی و گرایش های مذهبی با رضایت زناشویی در معلمان متأهل می باشد. روش:درپژوهش حاضر ازروش پژوهش همبستگی استفاده شده است.به این منظور، 135 معلم متأهل در نیم سال اول سال تحصیلی 1393- 1392 به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به مقیاس زوجی انریچ، پرسشنامه هوش اخلاقی، و پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار 18SPSS و با شیوه آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها:نتایج تحقیق حاکی از آن است بین هوش اخلاقی و رضایت زناشویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0> P). همچنین بین گرایش مذهبی درونی با رضایت زناشویی ارتباط مثبت و معنادار به دست آمد (01/0> P). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که هوش اخلاقی می تواند به طور معناداری 23/0 از واریانس رضایت زناشویی را به طور معناداری پیش بینی کند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر اهمیت هوش اخلاقی و گرایش مذهبی درونی بر رضایت مندی زناشویی در معلمان متأهل را آشکار ساخت و در برنامه های مشاوره قبل از ازدواج و مشاوره خانواده باید آنها را به عنوان یک عامل کلیدی در تعیین رضایت زناشویی در نظر گرفت.
مقایسه میزان فشار روانی و رضایتمندی زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه میزان فشار روانی و رضایتمندی زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر و کودکان عادی انجام شد. روش پژوهش علی- مقایسه ای است. نمونه های پژوهش شامل دو گروه 50 نفری از والدین کودکان کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی می باشد که به روش خوشه ای برای گروه والدین کودکان عادی و تمام شماری برای گروه والدین کودکان کم توان ذهنی صورت گرفت. جهت انجام پژوهش، پرسشنامه های فشارروانی فرزند پروری، رضایتمندی زناشویی انریچ، رضایتمندی زوجیت افروز و حمایت اجتماعی ادراک شده اجرا گردید. نتایج با استفاده از آزمون های آماری t مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش رابطه بین فشارروانی و رضایتمندی زناشویی والدین کودکان عادی و کم توان ذهنی را تایید نمود. والدین کودکان کم توان ذهنی فشارروانی بیشتری را نسبت به والدین کودکان عادی تحمل می کنند. در عین حال والدین کودکان کم توان ذهنی نسبت به والدین کودکان عادی از رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند، ولی از نظر حمایت اجتماعی ادراک شده تفاوت، معنادار نبوده است. نتایج پژوهش نشان داد که همبستگی بین متغیر فشارروانی و رضایتمندی زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی منفی است و در والدین کودکان عادی، همبستگی حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایتمندی زناشویی معنادار است، ولی در کودکان کم توان ذهنی رابطه معنادار نبوده است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که اثر فشارروانی و سطح تحصیلات بررضایتمندی زناشویی معنادار است. نتایج این پژوهش مبین این نکته است که افزایش فشارروانی والدین، تحت تاثیر حضور کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر، منجر به کاهش رضایت زناشویی در آنان شده است. به عبارتی رضایتمندی زناشویی را می توان تابعی از وجود کودک کم توان ذهنی در خانواده تلقی نمود. لذا با برگزاری جلسات آموزش و مشاوره جهت والدین کودکان آموزش پذیر، می توان راه های کاهش استرس را به آنان آموزش داد.
چند روش برای تقویت قدرت تمرکز حواس
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه تحول اخلاقی و اجتماعی با بلوغ شغلی نوجوانان
منبع:
تربیت ۱۳۷۱شماره ۷۴
حوزههای تخصصی:
تفاوت های جنسیتی در اضطراب سلامتی و باورهای ناکارآمد مرتبط با آن: با کنترل متغیر سن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش هدف بررسی تفاوت های جنسیتی در اضطراب سلامتی و باورهای ناکارآمد مرتبط با آن با کنترل متغیر سن بود.
روش: نمونه پژوهش شامل 300 معلم مقطع ابتدایی (150 مرد و 150 زن) در شهر اندیمشک بود که پرسشنامه اضطراب سلامتی و شناخت هایی درباره ی بدن و سلامتی (کابا) را تکمیل کردند. طرح تحقیق از نوع علی- مقایسه ای است و جهت آزمون فرضیه ها از تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد.
یافته ها: یافته ها بیانگر این بود که بین زنان و مردان در اضطراب سلامتی (018/0 p= ,6/5f=) تفاوت معنی داری وجود دارد. زنان بیشتر از مردان دچار اضطراب سلامتی بوده و همچنین باور ناکارآمد مربوط به احساس های خودمختار و ضعف بدنی در مردان بیشتر از زنان بود. اما تفاوت معنی داری در باورهای ناکارآمد مربوط به حیطه های تعبیر فاجعه آمیز شکایات بدنی، غیرقابل تحمل بودن شکایات بدنی و عادت های سلامتی مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: زنان بیش از مردان در معرض اضطراب سلامتی هستند و دو جنس باورهای ناکارآمد متفاوتی در زمینه سلامتی دارند.
بررسی اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی در درمان مبتلایان به اختلال سردرد تنشی مزمن
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی در درمان مبتلایان به سردرد تنشی مزمن و تأثیر آن بر اضطراب بیماران فوق به صورت تک موردی (طرح خط پایه چندگانه در بین آزمودنی ها) صورت گرفته است. بدین منظور، سه بیمار مبتلا به سردرد تنشی مزمن از بین مراجعه کنندگان به یک مطب مغز و اعصاب انتخاب و خط پایه آنها به وسیله مقیاس درجه بندی دیداری درد و پرسشنامه اضطراب بک تعیین گردید (نمونه های در دسترس). آنگاه بیمار اول پس از یک هفته خط پایه، بیمار دوم پس از دو هفته خط پایه و بیمار سوم پس از سه هفته خط پایه در نه جلسه یک ساعته مورد مداخله هیپنوتیزم درمانی قرار گرفتند. ارزیابی اثرات مداخله در پایان هر جلسه به وسیله ابزارهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که شدت درد و نمرات اضطراب هر سه بیمار در مرحله مداخله نسبت به خط پایه کاهش قابل توجهی داشته و پس از یکماه پیگیری برای هر سه بیمار پایدار بوده است.