فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۱۴۱ تا ۱۰٬۱۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
بحث درباره روان شناسی اسلامی، چالش بر سر ماهیت و مفهومی مناقشه برانگیز مرتبط با معانی متفاوتی است که از این مفهوم ارائه شده است. این مقاله از پیشینی و پسینیی بودن روان شناسی اسلامی سخن می گوید. پرسش اساسی این است که روان شناسی اسلامی ماهیتی بالفعل و تحقق یافته دارد یا مفهومی بالقوه و امکانی است که می توان آن را محقق ساخت؟ در پاسخ، کوشش شد که استدلال شود روان شناسی اسلامی ماهیتی پسینی دارد. در این باره سه فرض اساسی با محور قراردادن نظریه رایشنباخ (تفکیک گردآوری از داوری) وجود دارد: نخست آنکه روان شناسی اسلامی نوعی علم دینی است، بنابراین مفهومی است امکانی؛ دوم اینکه نقصان فلسفی معادل با بطلان تجربی نیست؛ از این رو، تحقق روان شناسی اسلامی به معنای نفی نظریه های روان شناسی معاصر نخواهد بود و سوم، اهمیت پیش فرض های نظریه های علمی است که پیامدش توجه به زیربنای نظریه های موجود روان شناسی و کوشش برای تدوین نظریه های نو براساس پیش فرض های اسلامی خواهد بود.
رابطه خودکارآمدی با سلامت روان در معلمان: نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان معلمان، بر اساس خودکارآمدی و با میانجی گری حمایت اجتماعیِ ادراک شده بوده است. با توجه به اهداف پژوهش، روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی و متوسطه شهر تهران بوده است که از میان آن ها تعداد 447 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای اجرای پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه سلامت عمومی، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی ، پرسشنامه حمایت اجتماعی استفاده به عمل آمد. نتایج تحلیلِ مسیر نشان داد که متغیر حمایت اجتماعی می تواند رابطه بین خودکارآمدی و سلامت روان را در بین معلمان میانجی گری نماید. متغیر خودکارآمدی هم اثر مستقیمی بر روی سلامت روان دارد و هم به واسطه حمایت اجتماعی می تواند رابطه غیرمستقیمی با سلامت روان داشته باشد. درنهایت در مدل مفروض 15درصد از پراکندگی نمرات سلامت روان معلمان از طریق نقش واسطه ایِ حمایت اجتماعیِ ادراک شده، تبیین شد. بین معلمان زن و مرد از لحاظ شدت نشانه های بی خوابی و اضطراب تفاوت معنی داری وجود دارد. می توان نتیجه گیری نمود که حمایتِ اجتماعی نقش کلیدی در خودکارآمدی و سلامت روان معلمان دارد.
تفکرات غیر منطقی در مورد داشتن فرزند در خانم های نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نازایی میتواند باعث چالش های عاطفی، روانی و اجتماعی مختلف شود و خانم ها در مقایسه با آقایان در برابر عواقب منفی نازایی آسیب پذیرتر به نظر میرسند. مطالعات زیادی بر روی مشکلات روان شناختی خانم های نابارور هم چون افسردگی، اضطراب، ناسازگاریهای زناشویی و ... صورت گرفته است؛ در حالی که در مورد نگرش نسبت به نازایی پژوهش های محدودی انجام شده است. لذا مطالعه حاضر با هدف، تعیین تفکرات غیر منطقی در خصوص داشتن فرزند در زنان نابارور و عوامل فردی مرتبط با آن انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش مقطعی بر روی 137 نفر از مراجعه کنندگان به مرکز باروری و ناباروری اصفهان که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، صورت گرفت. داده ها با استفاده از پرسش نامه های مشخصات فردی و تفکرات غیر منطقی در رابطه با فرزنددار شدن و کیفیت زندگی جمع آوری گردید و سپس به وسیله آزمون ANOVA، ضریب همبستگی Pearson و Spearman و توسط نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین تفکرات غیر منطقی نسبت به داشتن فرزند 3/10 + 41 بود. بین تفکرات غیر منطقی با تحصیلات زوجین، وضعیت اقتصادی خانواده و کیفیت زندگی رابطه معکوس وجود داشت (01/0 > P). تفکرات غیر منطقی با فشار اطرافیان برای بچه دار شدن رابطه آماری معنیداری داشت (05/0 > P).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بیانگر سطوح بالای تفکرات غیر منطقی خانم های نابارور و نیاز به داشتن فرزند به منظور شاد زیستن میباشد که خود لزوم مشاوره این افراد را به منظور اصلاح نگرش نشان میدهد. همچنین با توجه به عوامل فردی مرتبط با این تفکرات، آموزش اطرافیان و نیز حمایت های بیمه ای و مالی هزینه های درمان نازایی ضروری به نظر میرسد.
نقش پیش بین جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های آن ها در ماندگاری درمان اعتیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کنندگی جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های آن ها در پیش بینی کنندگی ماندگاری در درمان طراحی و اجرا شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه، پژوهشی از نوع توصیفی همبستگی بود که به شکل مقطعی اجرا شد. نمونه مورد مطالعه 100 نفر از معتادان خود معرف مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اصفهان در سال 92-91 بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه جهت گیری مع نوی معتادان جورج و پرسش نامه بار روانی معتادان زاریت و همکاران استفاده شد که توسط بیماران و مراقبان آن ها تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری 18 SPSS و بکارگیری روش های آمار توصیفی و تحلیلی (آزمون رگرس یون چندگانه و همبستگی پیرسون)، مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش بین جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های معتادان با ماندگاری در درمان معتادان رابطه معنی داری وجود داشت (001/0 p<). به این ترتیب بار روانی خانواده های معتادان، پیش بینی کننده منفی و معنی دار ماندگاری در درمان می باشد و قادر است 10 درصد (10/0 = R2) از واریانس ماندگاری در درمان را تبیین کند. هم چنین یافته ها نشان داد جهت گیری مع نوی معتادان، پیش بینی کننده مثبت و معنی دار ماندگاری در درمان بوده و قادر است 20 درصد (20/0 = R2) از واریانس ماندگاری در درمان را تبیین نماید.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های آن ها از جمله عوامل تأثیرگذار و پیش بینی کننده ماندگاری درمان محسوب می شوند، لذا پیشنهاد می شود در فرایند درمان معتادان و به خصوص به همراه خانواده درمانی، پیشینه مذهبی فرد با تأکید بر بعد معنوی به عنوان مرکز ثقل همه ابعاد انسانی مورد توجه قرار گیرد.
بیماری راضی کردن دیگران ؛ لطفا مرا دوست بدارید
حوزههای تخصصی:
هویت فردی چگونه در ما شکل می گیرد؟ (2): معمای یکپارچگی در برابر چندپارگی خود
حوزههای تخصصی:
خانواده و نقش آن در ایجاد اختلالات رفتاری
منبع:
تربیت ۱۳۷۰شماره ۵۹
حوزههای تخصصی:
افسردگی در کودکان و پیشگیری های اولیه
منبع:
پیوند ۱۳۸۱ شماره ۲۷۷
حوزههای تخصصی:
رابطه ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی دبیران زن آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر1 با هدف تعیین رابطه ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی دبیران آموزش و پرورش شهر کرمانشاه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش همه دبیران زن آموزش و پرورش شهر کرمانشاه بوده که از میان آنها به روش نمونه گیری خوشه ای نمونه ای به حجم 300 نفر انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو، تعهد سازمانی آلن و مایر و فرسودگی شغلی ماسلاچ استفاده شده است. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و داده ها با روشهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان مؤلفه های ناگویی هیجانی و فرسودگی شغلی رابطه مثبت وجود دارد، یعنی با افزایش ناگویی هیجانی، فرسودگی شغلی افزایش می یابد و با کاهش ناگویی هیجانی، فرسودگی شغلی کاهش می یابد. میان تعهد سازمانی و خرده مقیاسهای آن با فرسودگی شغلی رابطه منفی وجود دارد، یعنی با افزایش تعهد سازمانی، فرسودگی شغلی کاهش می یابد و با کاهش تعهد سازمانی، فرسودگی شغلی افزایش می یابد و ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی توان پیش بینی فرسودگی شغلی را دارند. براساس نتایج پژوهش ناگویی هیجانی و تعهد سازمانی از عوامل پیش بینی کننده فرسودگی شغلی هستند، بنابراین توصیه می شود در پیشگیری و کاه ش فرسودگی شغلی، این عوام ل به دقت م ورد توجه قرار گیرند. همچن ین می توان با تدابیر مناسب به سلامت محیط شغلی و کاهش فرسودگی شغلی دبیران کمک کرد.
انسان، شخصیت، تربیت
منبع:
پیوند ۱۳۶۴ شماره ۷۵
حوزههای تخصصی:
مقایسه تحمل ابهام، سرمایه روان شناختی و سبک های مقابله ای بیماران قلبی و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به این که عوامل روانی- اجتماعی بر پیدایش و سیر بیماری های قلبی موثر است، پژوهش حاضر با هدف مقایسه تحمل ابهام، سرمایه روان شناختی و سبک های مقابله ای بیماران قلبی و افراد سالم انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد 20 تا 80 ساله سالم و مبتلا به بیماری قلبی شهرستان تبریز در سال 93 است که از بین این افراد 50 بیمار قلبی و 50 فرد سالم که از لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی با گروه بیمار همتا شده بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به سه پرسشنامه تحمل ابهام (ریدل و روزن، 1990)، سرمایه روان شناختی) لوتانز و همکاران، 2007) و مقیاس مقابله با موقعیت های تنیدگی زای (اندلر و پارکر، 1990) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد میانگین نمرات راهبردهای مقابله ای مسئله مدار (07/4=F)، سرمایه روان شناختی (35/7=F)، خودکارآمدی (67/5=F) و تاب آوری (47/4=F) در افراد بیمار کمتر از افراد سالم و میانگین نمرات راهبردهای مقابله ای هیجان مدار (78/4=F) و عدم تحمل ابهام (17/11=F) در افراد بیمار بیشتر از افراد سالم است (001/0> P). اما در مولفه های امیدواری (68/3=F) و خوش بینی (49/3=F) تفاوت معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش تحمل ابهام و سرمایه روان شناختی در بیماران قلبی کمتر از افراد سالم است و این بیماران برای مقابله با استرس ها بیشتر از راهبردهای هیجان مدار استفاده می کنند
رابطه بین شیوه های فرزندپروری با نظریه ذهن در دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی شهر اصفهان 90-91(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین شیوههای فرزندپروری با نظریه ذهن در دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و جامعه آماری مشتمل بر کلیه دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی و مادرانشان در سال تحصیلی 91-1390 در شهر اصفهان بود. از بین این جامعه تعداد 361 دانش آموز (177 پسر و 184 دختر) به همراه مادران شان به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای از میان مدارس دخترانه و پسرانه نواحی ششگانه آموزش و پرورش انتخاب شد. پرسشنامه فرزندپروری (بامریند، 1972) و آزمون پیشرفته نظریه ذهن (هپی،1994) به عنوان ابزار تحقیق انتخاب شدند. دادههای حاصل با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که بین شیوه فرزندپروری مستبدانه و نظریه ذهن همبستگی منفی معنادار و بین شیوه فرزندپروری مقتدرانه و نظریه ذهن ارتباط مثبت معنادار وجود دارد. همچنین سبک فرزندپروری مستبدانه و سبک فرزندپروری مقتدرانه میتوانند نظریه ذهن را در سطح (01/0 ≥P) پیش بینی کنند. البته، ارتباط معناداری بین سبک سهل گیرانه والدین و هیچ کدام از متغیرهای نظریه ذهن مشاهده نشد. نتیجه گیری: برحسب یافتههای حاصل از پژوهش میتوان گفت؛ شیوه فرزندپروری مقتدرانه به علت توجه وپاسخ گویی مناسب والدین نقش چشم گیری در رشد شناختی و جامعه پذیری افراد دارد.
رابطه ی سلامت و فرسودگی شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
روان شناسی خانواده (7): همسران برتر و آیین فرزند پروری
منبع:
پیوند ۱۳۷۶ شماره ۲۲۰
حوزههای تخصصی:
تدوین محتوای یادگیری الکترونیکی و بررسی تأثیر آموزش ترکیبی آزمایشگاه زیست شناسی سلولی و مولکولی در فرآیند یادگیری دانشجویان پیام نور اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دردانشگاه های باز و معتبر جهان، آموزش الکترونیکی در حوزه آزمایشگاه ها تحت عنوان E-LAB برای افزایش کیفیت آموزش کارهای عملیاتی و آزمایشگاهی در حال انجام است. در پژوهش حاضر، با تدوین محتوای آموزش الکترونیکی آزمایشگاه زیست شناسی سلولی و مولکولی، تأثیر آموزش ترکیبی الکترونیکی - عملی بر میزان یادگیری دانشجویان در آزمایشگاه سلولی و مولکولی دانشگاه پیام نور برای اولین بار در ایران مورد بررسی قرار گرفت. دانشجویان در دو گروه شاهد و مورد آزمایش تقسیم شدند و به مدت یک ترم تحصیلی برنامه آموزشی را گذراندند. ارزشیابی هر دو گروه در قبل و بعد از آموزش با چک لیست مهارت های عملی و آزمون تئوری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین میزان رضایتمندی دانشجویان در دو گروه در خصوص روش آموزشی با استفاده از پرسش نامه استاندارد IDEA مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که آموزش ترکیبی الکترونیکی - عملی آزمایشگاه سلولی و مولکولی باعث انتقال دانش عملی شده و کیفیت یادگیری را افزایش می دهد و همچنین رضایت مندی دانشجویی را به همراه دارد. پیشنهاد می شود محتوای الکترونیکی تهیه شده به صورت ترکیبی با انجام عملیات آزمایشگاهی در ترم تحصیلی به وسیله مدرسان دیگر به کار گرفته شود و با انجام بررسی های بیشتر با تأیید وجود امتیازات بیشتر در آموزش ترکیبی در این درس، نسبت به استفاده از این الگوی برتر در سایر دروس عملی اقدام شود.
کودک و مرگ والدین
نقش کیفیت زندگی کاری در بهداشت روانی مدیران مدارس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی کاری دارای اهمیت بهسزایی است و احتمالا تاثیرهای روانی و اجتماعی بر پرسنل بخش به جای میگذارد. از این رو، هدف اساسی این پژوهش، شناسایی رابطهی بین کیفیت زندگی کاری و بهداشت روانی مدیران مدارس شهر خرمآباد بود.
روشکار: پژوهش حاضر یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. نمونهی تحقیق شامل 130 نفر از مدیران مدارس شهر خرمآباد بود که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای متناسب در سال تحصیلی 90-1389 انتخاب شده بودند. برای گردآوری دادهها از دو فرم پرسشنامهی کیفیت زندگی کاری و بهداشت روانی استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل، تحلیل واریانس یک سویه و با کمک نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: بین کیفیت زندگی کاری مدیران و بهداشت روانی پرسنل بخش همبستگی مستقیم وجود داشت (00001/0>P). همچنین نتایج نشان داد که مدیران مرد در مقایسه با مدیران زن از نظر کیفیت زندگی کاری (00001/0>P) و نیز بهداشت روانی (006/0=P) وضعیت مطلوبتری داشتند، اما بین مدیران مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه تفاوتی در ارتباط با متغیرهای کیفیت زندگی کاری و بهداشت روانی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: چنان چه کیفیت زندگی کاری مدیران مدارس افزایش یابد، محیط کاری مطلوبتری برای پرسنل بخش فراهم آمده و از این رو بهداشت روانی آنان افزایش مییابد.