فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۴۸۱ تا ۱۰٬۵۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریه های رشد زبان در کودک
لکنت (ناروانی گفتار)
نگرش معلمان پیمانی نسبت به روش کنترل دانش آموزان در مقایسه با معلمان باتجربه
حوزههای تخصصی:
دروغ نگو، حرکت چشمهایت می گویند
حوزههای تخصصی:
ریشه های نوع دوستی در طفولیت
آماده سازی و تحلیل عاملی آزمون ایرانی قدرت اراده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ی اراده بر مبنای فرهنگ ایرانی- اسلامی است که به روش پژوهش توصیفی و به شیوه ی تحلیل محتوا تهیه شده است. اعتبار محتوا و سازه های این پرسشنامه، توسط جمعی از اساتید علوم اسلامی و روانشناسی تایید شده است. روایی و پایایی سوالات پرسشنامه توسط 400 نفر از دانشجویان دانشگاه های تهران، علوم پزشکی تهران و دانشجویان دانشگاه پیام نور تهران تایید گردیده که با روش نمونه گیری تصادفی با شیوه ی خوشه ای انتخاب شده اند. ساختار پرسشنامه به روش تحلیل عاملی، با روش مولفه های اصلی و چرخش واریمکس مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاکی از به دست آمدن 6 عامل انگیزشی، عبادی، شناختی، فراشناختی، هیجانی و رفتاری می باشد. روایی مقیاس کل با دو شاخص بارتلت و KMOبررسی و مقدار شاخص برابر 910/0 با ضریب معناداری 0001/0 به دست آمده است که نشان از مناسب بودن روایی تحلیل عاملی می باشد. جهت ارزیابی مجدد روایی، ضریب همبستگی پارامتریک پیرسون بین این پرسشنامه با پرسشنامه ی خودکارآمدی شرر بررسی و مقدار 321/0 با ضریب معناداری 044/0 و ضریب همبستگی غیرپارامتریک بین آن دو، مقدار 437/0 با ضریب معناداری 005/0 محاسبه گردید که نشان از معناداری روایی بین این دو پرسشنامه می باشد. پایایی مقیاس کل پرسشنامه با آلفای کرانباخ 933/0 به دست آمد. جهت ارزیابی مجدد پایایی از روش بازآزمایی در دو مرحله با فاصله ی زمانی دو هفته، ضریب همبستگی پارامتریک پیرسون، 572/0 با ضریب معناداری 0001/0 و ضریب همبستگی غیرپارامتریک اسپیرمن، 443/0 با ضریب معناداری 004/0 به دست آمد که نشان از همبستگی مثبت و معنادار و پایایی این پرسشنامه می باشد. بر این اساس پرسشنامه ی ارزیابی اراده با 37 سوال تایید شده، از روایی و پایایی مناسبی برخوردار بوده و واجد شرایط لازم جهت پژوهش های روانشناختی و فعالیت های تشخیصی و کلینیکی می باشد.
روانشناسی در خدمت دین
حوزههای تخصصی:
آزمون روابط ساختاری بین خودکارآمدی پژوهشی، عوامل اجتماعی و محیط آموزشی - پژوهشی دانشگاه با عملکرد آموزشی- پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون روابط ساختاری بین خودکارآمدی پژوهشی، عوامل اجتماعی و محیط آموزشی - پژوهشی دانشگاه با عملکرد آموزشی- پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های دندان پزشکی، پزشکی، داروسازی و پرستاری و مامایی علوم پزشکی مشهد به تعداد 4180 نفر بود که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 183 نفر تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسش نامه های خودکارآمدی پژوهشی، محیط آموزشی- پژوهشی، عوامل اجتماعی و عملکرد آموزشی – پژوهشی استفاده شد. ماتریس همبستگی، تحلیل مسیر و شاخص های نکویی برازش با نرم افزار Lisrel 8.5 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. با اجرای الگوی معادلات ساختاری مشخص شد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است (067/0=RMSEA ، 92/0=NNFI). هر چند مدل کلی پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار بود اما همان طور که نتایج نشان داد ضرایب مسیر g عوامل اجتماعی و محیط آموزشی - پژوهشی به خودکارآمدی پژوهشی و عملکرد معنادار نبودند، به طوری که فقط ضریب β خودکارآمدی پژوهشی به عملکرد معنادار بود. نتایج پژوهش از نقش میانجی گری خودکارآمدی در رابطه عوامل اجتماعی و محیط آموزشی- پژوهشی با عملکرد دانشجویان حمایت می کند.
تاریک امّا نه سیاه: پاسخی به زارعی، قربانی و غریبی (1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریاتی که توجه نسبتاً قابل توجهی از پژوهشگران علوم رفتاری را دریافت کرده است نظریه «سه گانه تاریک شخصیت» است. این نظریه البته به لحاظ روش شناختی شاید تمام ویژگی های یک «نظریه» را نداشته باشد و بیشتر به معرفی یک «سازه» شباهت داشته باشد، مبیّن این است که سه ویژگی شخصیتی نارسیسیسم، ماکیاولیانیسم و پسیکوپاتی به لحاظ اجتماعی دارای ابعاد ناپسند و غیراخلاقی بوده و می توانند رفتارهای مخرب اجتماعی را پیش بینی کنند. کنار هم قرار گرفتن هم زمان این ویژگی ها دید کامل تری از انگیزه ها و هیجان های مرتبط با رفتارهای مخرب ارائه می دهد. زارعی، قربانی و غریبی (1395، رویش روانشناسی، شماره14) در مقاله ای با عنوان «سه گانه سیاه: سازه های شخصیتی سازش نایافته یک قرن روانشناسی علمی» به بررسی این نظریه پرداخته اند. هدف از نوشتار حاضر ارائه پاسخی انتقادی (و شاید دیالکتیکی!) به این نگارندگان است.
رابطه بین سبک دلبستگی و نگرش به مواد: نقش تعدیل کننده ویژگی های شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی خصوصیات شخصیت بر رابطه بین سبک دلبستگی و نگرش به مواد می باشد. روش: به این منظور 190 نفر از دانشجویان جدید الورود نیمسال اول سال تحصیلی 93-1392 دانشگاه پیام نور مرکز تهران جنوب به روش تصادفی انتخاب شدند و مقیاس دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه شخصیت آیزنک و پرسش نامه نگرش نسبت به اعتیاد و مواد مخدر را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد فقط سبک دلبستگی اجتنابی می تواند پیش بینی کننده نگرش به مواد باشد و ویژگی شخصیت روان نژندی به طور معناداری تعدیل کننده این رابطه می باشد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق می تواند کاربردهایی جهت تدوین درمان و برنامه های آموزشی برای پیشگیری از مصرف مواد در جمعیت آسیب پذیر داشته باشد.
اثر آموزش مهارت های زندگی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر آموزش مهارت های زندگی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم و ششم در حال تحصیل مدارس ابتدایی ناحیه 2 شهرستان اهواز در سال 1395-1394، به تعداد 3841 نفر بوده است. ابزار گردآوری داده ها در این مطالعه پرسشنامه های استاندارد شایستگی اجتماعی توسط کوهن و رسمن (1972) بوده است. نمونه پژوهشی به صورت روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و سپس 30 نفر از آزمودنی ها از بین این 8 کلاس به طور تصادفی انتخاب شده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس دوره آزمایشی (آموزش مهارت های زندگی) برای گروه آزمایش طی 12 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد ولی در مورد گروه گواه هیچ آموزشی صورت نگرفت. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر 2 گروه پس آزمون به عمل آمد. تحلیل نتایج پژوهش با استفاده از نرم افزار spss و آزمون آنالیز کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های زندگی برافزایش شایستگی اجتماعی مؤثر است.
میزان کاربست مؤلفه های سازمان یاددهنده توسط مدیران در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران براساس نظریه تیچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان کاربرد مؤلفه های سازمان یاددهنده در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1390-1391 انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل 298 نفر از کارکنان کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که از آن میان 173 نفر به عنوان نمونه آماری، از طریق فرمول تعیین حجم نمونه کوکران برآورد و از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته ای بود که با استفاده از منابع علمی مرتبط با موضوع و در نظرگرفتن اصول طرح پرسشنامه و با الهام از پرسشنامه زارع محمدآبادی (1387)، به منظور جمع آوری نظرات مدیران و کتابداران در خصوص میزان کاربرد مؤلفه های سازمان یاددهنده توسط مدیران در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران براساس نظریه تیچی تهیه گردید. این پرسشنامه شامل35 سؤال بسته پاسخ بود که از طریق آن پنج مؤلفه سازمان یاددهنده (دیدگاه قابل یاددهی، ایده ها، ارزش ها، انرژی هیجانی و قاطعیت در تصمیم گیری) در دو وضعیت موجود و مطلوب مورد سنجش قرار گرفت که در نهایت 169 پاسخنامه دریافت گردید. از ضریب آلفای کرونباخ برای تعیین پایایی استفاده شد که ضریب پایایی پرسشنامه در وضعیت موجود981/0 و در وضعیت مطلوب 974/0 برآورد گردید که حاکی از پایایی بالای ابزار اندازه گیری است. یافته های تحقیق نشان داد، کلیه مؤلفه ها در وضعیت موجود کمتر از سطح متوسط و در وضعیت مطلوب بیشتر از سطح متوسط بود (p<0.001) . ضمناً نتایج حاصل از t2 هتلینگ نشان داد که در وضعیت موجود میزان کاربرد مؤلفه های دیدگاه قابل یاددهی و ایده ها بیشتر از سایر مؤلفه ها و میزان کاربرد مؤلفه انرژی هیجانی کمتر از سایر مؤلفه ها بوده است (p<0.001) ، در حالی که آزمودنی ها میزان مطلوبیت مؤلفه ارزش ها را بیشتر از سایر مؤلفه ها و مطلوبیت مؤلفه های دیدگاه قابل یاددهی و قاطعیت در تصمیم گیری راکمتر از سایر مؤلفه ها ارزیابی نمودند (p<0.001) . همچنین، بین وضع موجود و مطلوب مؤلفه های سازمان یاددهنده تفاوت معناداری وجود داشت (p<0.001) .
مقایسه عوامل زمینه ساز تقاضای طلاق بر حسب جنسیّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر عوامل طلاق بر حسب جنسیّت در افراد متقاضی طلاق در دادگاه های خانواده تهران ( شهید محلاتی- ونک) طی سال های ۱۳۸۵-۱۳۸۶بررسی شد. افراد گروه نمونه شامل ۳۰۰ نفر ارجاعی از دادگاه ها و روش پژوهش توصیفی و مقطعی، با انجام دادن مصاحبه ساخت یافته بوده است. دلایل تقاضای طلاق پس از مصاحبه مشخص شده و به صورت عوامل اقتصادی، روانی، فرهنگی-اجتماعی، مشکلات جنسی، جسمی، اعتیاد، خشونت و ازدواج مجدد دسته بندی شد. داده ها به صورت فراوانی و درصد نمایش داده شد و با آزمون کای دو در 2 گروه مرد و زن مقایسه شد. نتایج نشان داد هرچند بیش ترین دلیل طلاق در هر دو جنسیّت (۴/۸۴ ٪ از زنان و۹۰٪ از مردان) عدم تفاهم و سازش بوده است؛ اما تقاضای طلاق در زنان بیش تر تحت تأثیر عوامل اقتصادی ، خشونت ، مشکلات جنسی و اعتیاد بوده در حالی که مردان بیش تر به دلیل مشکلات فرهنگی-اجتماعی متقاضی طلاق بوده اند. ا ز نتایج پژوهش حاضر در برنامه ریزی لازم در آموزش و مشاوره های قبل از ازدواج، همچنین لزوم آگاه سازی زوجین در زمینه دریافت مشاوره تخصصی در زمان بروز مشکل و اقدام به طلاق می توان برای پیشگیری از وقوع طلاق به کار گرفته شود.
پارانویا ، بیماری توهم
اعتباریابی مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت، فرمول بندی جدیدتری از شخصیت ناسازگارانه است که پس از مدل صفات سه گانه تاریک شخصیت مطرح شده است و به ترکیب صفات خودشیفتگی، ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، متغیر چهارم را با عنوان دیگرآزاری اضافه کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اعتبار مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت در نمونه ایرانی بود. مواد و روش ها این مطالعه به صورت مقطعی روی 500 دانشجوی کارشناسی در سال تحصیلی 96-95 انجام شد. نمونه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و با مقیاس دوجین کثیف و مقیاس کوتاه تکانش دیگرآزاری ارزیابی شد. داده های گردآوری شده با نرم افزار های spss نسخه 22 و نرم افزار لیزرل نسخه 8 تحلیل شدند. به منظور آزمون روایی سازه مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد یافته ها نتایج روایی سازه نشانگر تأیید ساختار چهارعاملی مدل و برازش خوب آن با داده های حاصل بود. ضرایب باز آزمایی برای کل مقیاس و مؤلفه ها در دامنه ای بین 76/0 تا 84/0 قرار داشت که نشانگر پایایی آزمون بود. ضریب همسانی درونی برای کل مدل و نیز خرده مقیاس ها بین 68/0 تا 88/0 به دست آمد که نشانگر انسجام درونی آزمون بود. نتیجه گیری مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت در نمونه ایرانی مورد تأیید بوده و برازش مطلوبی دارد.
اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس بر عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و باورهای مثبت نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، در دهه گذشته، با پیشرفت و گسترش نظریه های مختلف درباره "نگرانی"، به عنوان یک مؤلفه شناختی بنیادین در این اختلال، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. اختلال اضطراب فراگیر، به عنوان یک اختلال مزمن، اغلب چندین سال قبل از افسردگی بروز می کند. امّا مطالعات اندکی درخصوص سبب شناسی و مداخلات درمانی این اختلال صورت گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس بر عدم تحمل بلاتکلیفی ، اجتناب شناختی و باورهای مثبت نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. روش: در این پژوهش از طرح تک آزمودنی از نوع خط پایه چندگانه استفاده گردید. نمونه این پژوهش، پنج نفر بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود که ملاک های ورود و خروج را دارا بودند. نمونه گیری پژوهش به صورت در دسترس انتخاب شد. تأیید تشخیص اختلال اضطراب فراگیر بر اساس مصاحبه بالینی ساختار یافتهSCID-I) ) و تشخیص روانشناس بالینی انجام شد. برای سنجش و ارزیابی قبل و بعد از مداخله شناختی مبتنی بر مدل داگاس از مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS)، پرسشنامة نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ)، پرسشنامه اجتناب شناختی (CAQ)، پرسشنامه چرا نگرانی (WWQ-II) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اندازه اثر محاسبه شده در مقیاس عدم تحمل بلا تکلیفی 72/0، اجتناب شناختی 79/0 و باورهای مثبت در مورد نگرانی 66/0 بود. نتیجه گیری: از یافته های پژوهش نتیجه گیری می شود که شناخت درمانی به شیوه داگاس توانسته بر روی عدم تحمل بلاتکلیفی، باورهای مثبت در مورد نگرانی و اجتناب شناختی اثر مثبتی داشته باشد و باعث کاهش علائم شده است. همچنین این درمان می تواند یکی از گزینه های مؤثر در کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر (GAD) در کنار سایر مداخلات دارویی باشد.