فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۷۶۱ تا ۱۱٬۷۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
ین پژوهش به منظور اثر بخشی آموزش راهبردهای سازماندهی و خودآموزی بر کاهش مشکلات درسی دانش آموزان با اختلالات یادگیری انجام شده است. روش پژوهش آزمایشی با طرح گسترش یافته می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه های سوم و چهارم دبستان مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری شکوفای گرگان در سال تحصیلی 93-92 می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 60 نفر انتخاب شدند، و بطور تصادفی به چهار گروه،دو گروه بعنوان گروه آزمایش و کنترل در طرح اول و دو گروه هم بعنوان گروه آزمایش و کنترل در طرح دوم جایگماری شدند .در طرح اول، راهبرد سازماندهی طی 8 جلسه و در طرح دوم، راهبرد خودآموزی را در طی 8 جلسه 45 دقیقه ای به مدت 4 هفته آموزش دیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته «سازماندهی» و «خودآموزی» بود. با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس یک متغیره ، گروهها مقایسه شدند.نتایج نشان داد ، هم راهبرد سازماندهی و هم راهبرد خود آموزی بر کاهش مشکلات درسی دانش آموزان دبستانی با اختلالات یادگیری تأثیر معناداری دارد.و بین این دو روش تفاوت معناداری وجود ندارد.بنابراین استفاده از آموزش روش های شناختی بر افزایش توانایی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری تاثیر معنا داری دارد.
انضباط
منبع:
پیوند ۱۳۶۱ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
رابطه خودکارآمدی و هوش هیجانی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین ادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی خودکارآمدی ادراک شده در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه 2 شیراز
حوزههای تخصصی:
امروزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به عنوان یک شاخص مهم برای ارزیابی نظام آموزشی موردتوجه قرارگرفته است. به علت همین اهمیت می باشد که نظریه پردازان تربیتی بسیاری از پژوهش های خود را بر شناخت عوامل مؤثر بر پیشرفت یا افت تحصیلی متمرکز کرده اند. در همین راستا، این پژوهش باهدف بررسی رابطه بین ادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی خودکارآمدی ادراک شده در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه 2 شیراز انجام شد. طرح پژوهش توصیفی – همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه 2 شیراز در سال تحصیلی 96-95 بودند بر اساس جدول اعداد تصادفی کرجسی و مورگان 195 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه ی پ ژوهش انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه ی خود ادراکی نوجوانان هارتر (2012)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (GSF) و معدل به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تعدیل گر استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین ادراک شایستگی و خودکارآمدی با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0/05>P). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که خودکارآمدی ادراک شده ارتباط بین ادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان را تعدیل می کند.
بررسی اثر عوامل فردی و رضایت شغلی برسلامت روان معلمان
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که سلامت روان به عنوان یکی از عوامل اساسی درکاهش کارایی و ایجاد عوارض جسمی و روانی در حرفه معلمی عنوان شده است، هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه عوامل فردی و رضایت شغلی بر سلامت روان معلمین می باشد. در راستای هدف پژوهش حاضر تعداد397 نفر معلم(211زن و186مرد)، از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتصاب متناسب انتخاب شدند و پرسشنامه های اطلاعات فردی، سلامت روان(GHQ12) و پرسشنامه رضایت شغلی بری فیلدورث در بین آن ها به اجرا درآمد. نتایج آزمون تی مستقل بیانگر این امر است که در پرسشنامه سلامت روانی(GHQ12) بین معلمین ازنظر جنسیت(زن و مرد) و نوع منطقه(روستایی وشهری)تفاوت معناداری وجود دارد و نتایج آزمون اف فیشر بیانگر این امر است که در پرسشنامه سلامت روانی(GHQ12) بین معلمین از نظر سنوات خدمت، فاصله محل کار تا منزل و وضعیت اقتصادی تفاوت معناداری مشاهده گردید و در پرسشنامه رضایت شغلی بری فیلدورث نیز بین معلمین تنها از نظر سنوات خدمت و وضعیت اقتصادی تفاوت معنادار بوده است.
مقایسه تحول همدلی در کودکان دارای اختلالات درونی سازی 5 تا 11 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تحول همدلی در کودکان دارای اختلالات درونی سازی 5 تا 11 سال و روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان سنین 5 تا 11 سال شهرستان تبریز می باشند که به این منظور 150 نفر از دختران و پسران سنین 11- 5 سال پیش دبستانی و دبستانی شهرستان تبریز با روش نمونه گیری تصادفی ساده و از مناطق پنجگانه آموزش و پرورش انتخاب شدند. بدین ترتیب پنج گروه سنی شامل گروه سنی 5 ساله، 6 ساله، 7ساله، 9 ساله و 11ساله در هرگروه سنی30 نفر (15 دختر و 15پسر) برگزیده شدند. برای جمع آوری داده ها از دو ابزار شامل پرسشنامه علائم مرضی کودکان و مقیاس همدلی دادس استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون توکی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد کودکان سنین 11- 5 سال از لحاظ تحول همدلی متفاوت هستند. بطوری که آزمون توکی نشان داد که این تفاوت ها بین دو گروه سنی 5 و 6 سال با گروه سنی 7، 9 و 11 سال و هم چنین بین گروه سنی 7 و 9 سال با گروه سنی 11 سال می باشد. از سویی کودکان 11- 5 ساله از لحاظ شدت اختلالات درونی سازی با یکدیگر تفاوت معنی دار دارند. نتایج آزمون توکی نشان داد که این تفاوت بین گروه سنی 5 و 6 سال با گروه های سنی 7 و 9 و 11 سال و گروه سنی 7 و 9 سال با گروه سنی 11 ساله می باشد. بنابراین با افزایش همدلی، میزان اختلالات درونی سازی کاهش می یابد.
رابطه سبک های یادگیری و صفات شخصیت با پیشرفت تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط سبک های یادگیری (وابسته به زمینه و نابسته به زمینه) و صفات شخصیت (روان رنجورخویی، برون گرایی، پذیرش، سازگاری و وظیفه شناسی) با پیشرفت تحصیلی انجام شد. جامعه این پژوهش همه دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد بودند. برای انجام این پژوهش 360 دانشجو (196 دختر و 164 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه سبک های یادگیری (التمن، راسکین و ویتکین، 1971) و پرسشنامه صفات شخصیت (کاستا و مک کری، 1992) را تکمیل کردند. یک آزمون محقق ساخته به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی زبان انگلیسی در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که سبک وابسته به زمینه و وظیفه شناسی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار (p≤0/01)، پذیرش با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار (p≤0/05) و روان رنجور خویی با پیشرفت تحصیلی رابطه منفی و معنی دار داشته است (p≤0/01). وظیفه شناسی، سبک وابسته به زمینه و پذیرش در یک مدل توانستند 49 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کنند و نیز سهم وظیفه شناسی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی بیش از سایر متغیرها بود.
ارزیابی ویژگی های شخصیتی و رویداد منفی استرس زا در تبیین راهبردهای مقابله ای منفی در افراد وابسته به مواد مخدر: نقش میانجی گر مولفه های عواطف منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و رویدادهای منفی زندگی با سبک های مقابله ای و نقش میانجی گر عواطف منفی در افراد وابسته به مواد مخدر انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر همبستگی بود. تعداد 152 مصرف کننده مواد، مقیاس های سرشت و منش کلونینگر، رویدادهای زندگی پیکل، عواطف منفی پاناس، و سبک های مقابله ای اندلر و پارکر را تکمیل کردند.یافته ها: نوجویی بر سبک مقابله ای هیجان اثر غیرمستقیم دارد. خشم در این رابطه نقش میانجی داشت، اما در رابطه خودراهبری پائین و رویدادهای منفی زندگی با سبک های مقابله ای هیجانی نقش میانجی نداشت. آسیب پرهیزی بر سبک مقابله ای اجتناب مدار اثر مستقیم داشت. عاطفه ترس در رابطه ساختاری آسیب پرهیزی و رویدادهای منفی زندگی با سبک مقابله ای اجتناب مدار نقش میانجی داشت. وابستگی پاداش بر سبک مقابله ای اجتناب مدار اثر غیرمستقیم داشت. عاطفه غم در رابطه وابستگی پاداش با سبک مقابله ای اجتناب مدار نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: افراد با ویژگی های شخصیتی آسیب زا، با تجربه رویدادهای منفی استرس زا عواطف منفی از خود نشان می دهند که سبک مقابله ای آسیب زایی از جمله اعتیاد را به دنبال دارد.
بررسی تاثیر سن بر حدت زمانی گفتار در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" نگاهی به تفاوت های جنسی در برقراری ارتباط "
حوزههای تخصصی:
پیش بینی بهزیستی روانی بر اساس عاطفه مثبت و منفی و خودکارآمدی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش، پیش بینی بهزیستی بر اساس عاطفه مثبت و منفی و خودکارآمدی مقابله ای در دانشجویان دانشگاه پیام نور دهدشت بود. نمونه شامل 250 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور دهدشت بودند که به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس بهزیستی روانی ریف، مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS) و خودکارآمدی مقابله ای (CES). از ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه جهت تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که خودکارآمدی مقابله ای، عاطفه مثبت و عاطفه منفی به ترتیب بیشترین میزان واریانس مشترک بهزیستی روانی(82/0) را تبیین می کنند#,
بررسی میزان مراجعه بیماران روانی به بیمارستان امام حسین (ع) در سال 1378
حوزههای تخصصی:
سنجش کیفیت خدمات آموزشی ارائه شده به دانشجویان دانشگاه اراک بر اساس مدل سروکوال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعلل ورزی یا به آینده موکول نمودن کارها آنقدر متداول است که شاید بتوان آن را از تمایلات ذاتی انسان برشمرد. اگرچه تعلل ورزی همیشه مسئله ساز نیست، اما در اغلب موارد می تواند از طریق ممانعت از پیشرفت و عدم دسترسی به اهداف، پیامدهای نامطلوب و جبران ناپذیری داشته باشد و یکی از انواع شایع تعلل ورزی، تعلل ورزی تحصیلی در بین دانش آموزان می باشد. از اینرو، این پژوهش نیز با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای کاهش تعلل ورزی تحصیلی در تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهر تبریز انجام گرفت. به همین منظور تعداد 36 نفر از دانش آموزان دارای تعلل ورزی تحصیلی بالا که از طریق مطالعه مقدماتی و سرند کردن انتخاب شده بودند در یک طرح آزمایشی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای گروه آزمایش بسته آموزشی راهبردهای کاهش تعلل ورزی تحصیلی و برای گروه کنترل آموزش عادی روزانه اعمال شد. پیش آزمون و پس آزمون نیز با استفاده از مقیاس تعلل ورزی تحصیلی سواری(1390) اخذ شد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که بین میانگین های دو گروه آزمایش و کنترل در مؤلفه تعلل ورزی تحصیلی عمدی () و تعلل ورزی تحصیلی ناشی از خستگی جسمی-روانی () تفاوت معنی داری وجود دارد ولی در مؤلفه تعلل ورزی تحصیلی ناشی از بی برنامه گی () تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل وجود ندارد. نتایج پژوهش می تواند راهنمای مشاوران و روانشناسان مدرسه در راستای کاهش تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان باشد.
اثربخشی آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش تکانشوری بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش تکانشوری بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک بود. این پژوهش به شیوه ی شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه مردان مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک مراجعه کننده به مطب های روان پزشکان و بخش روان پزشکی بیمارستان امام رضا شهر خرم آباد در سال 1392 تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، بر اساس ارجاع متخصصان اعصاب و روان، 40 مرد مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک، از بین 50 مراجعه کننده به مطب های روان پزشکان و بخش اعصاب و روان بیمارستان امام رضا، با توجه به پذیرش بیمار برای شرکت در پژوهش، در وهله اول و انجام مصاحبه بالینی بر اساس DSM-IV انتخاب شدند. به این صورت که از بین مردان ارجاع داده شده افرادی که نمره بالاتر از (80<T) در مقیاس هیپومانیا آزمون MMPI-2 گرفته بودند و انجام مصاحبه بالینی با توجه به ملاک های DSM-5، برای اختلالات محور یک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه). برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس کیفیت زندگی (SF-36) و مقیاس تکانشوری بارات استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نشان داد که آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) علائم تکانشوری را به طور معنی داری کاهش داده و کیفیت زندگی این بیماران را افزایش می دهد (001/0>P). با توجه به یافته های این پژوهش آموزش مهارت رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)، با فراهم کردن توانایی درک روابط خود با دیگران می تواند به کاهش رفتارهای تکانشی و بهبود کیفیت زندگی بیماران دوقطبی نوع یک شده و استفاده از این روش درمانی برای مبتلایان به اختلال دو قطبی نوع یک در جامعه ایرانی پیشنهاد می شود.
بررسی میزان تأثیر چند رسانه ای آموزشی مواد توهم زا بر نگرش و آگاهی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف: در تحقیق حاضرتأثیر چند رسانه ای آموزشی مواد توهم زا بر نگرش و آگاهی دانش آموزان پایه اول دبیرستان مورد بررسی قرار گرفت. روش: روش این تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون تکگروهی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه اول دبیرستان های منطقه 19 شهرتهران بود. نمونه آماری شامل 30 نفر از دانش آموزان دبیرستان شهید کلهر منطقه 19 آموزش و پرورش شهر تهران بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از طراحی و تولید نرم افزار آموزشی به صورت چند رسانه ای و همچنین تهیه ابزارهای پژوهش، ابتدا یک پیش آزمون نگرش و آگاهی بر روی دانش آموزان در یک جلسه اجرا شد، سپس آموزش به کمک چند رسانه ای آموزشی مواد توهم زا بر روی دانش آموزان اجرا و بعد از آموزش، پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که چند رسانه ای آموزشی مواد توهم زا بر نگرش و آگاهی دانش آموزان اول دبیرستان تاثیرگذار بوده است و آموزش یک نقش اساسی در ارتقاء نگرش و آگاهی دانش آموزان نسبت به مواد توهم زا ایفا میکند. نتیجه گیری: از این روش میتوان برای پیشگیری از اعتیاد بهره برد.
نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در رابطه بین ابعاد سرشت و منش و آلکسی تایمیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تفاوت های سرشتی در رفتار دلبستگی نقش مهمی دارند. سبک دلبستگی، که از کودکی در چارچوب روابط مادر- کودک شکل می گیرد، تعیین کننده اصلی شیوه تنظیم هیجان هاست. بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در رابطه بین ابعاد سرشت و منش و آلکسی تایمیا بود.
روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دبیران زن شاغل در آموزش و پرورش کرمانشاه در سال تحصیلی 93-1392بود. نمونه آماری شامل 300 دبیر که با روش نمونه گیری خوشه ایی چندمرحله ای انتخاب و پس از جلب رضایت و همکاری در این پژوهش شرکت کردند و از آنها خواسته شد پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر(TCI)، پرسشنامه آلکسی تایمیا تورنتو( FTAS)و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان( AII)را تکمیل کنند. تحلیل داده ها با محاسبه ضرایب همبستگی و تحلیل مسیر انجام گرفت.
یافته ها: براساس نتایج پژوهش، مدل پیشنهادی روابط بین متغیرهای مذکور، از برازش قابل قبولی برخوردار بود. نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که بعد سرشتی نوجویی و آسیب گریزی و بعد منشی خودراهبری با آلکسی تایمیا اثرمستقیم دارد؛ همچنین بعد سرشتی نوجویی و آسیب گریزی و بعد منشی خودراهبری، همکاری و خودفراروی با آلکسی تایمیا به واسطه سبک های دلبستگی ناایمن اثرغیرمستقیم دارد؛ بین بعد سرشتی آسیب گریزی، نوجویی و بعد منشی همکاری، خودفراروی با سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.