فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۵۸۱ تا ۱۲٬۶۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بین حالت های هیجانی شدید در نوسان هستند و همین امر موجب ایجاد مشکلاتی در زندگی آنها می شود، لذا پژوهش حاضر به دنبال کاربرد درمان پذیرش و تعهد در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی می باشد. جامعه آماری این پژوهش مراجعین مرکز خدمات روان شناختی شهریور تهران در سال 95 بود و این مطالعه با روش تک آزمودنی و نمونه گیری در دسترس هدفمند صورت گرفت. نمونه پژوهش حاضر مشتمل بر 1 دانشجو دختر با تشخیص اختلال شخصیت مرزی از جامعه مذکور بود. ابزار سنجش این پژوهش، معیارهای DSM5 برای تشخیص اختلال شخصیت مرزی و مقیاس بالینی میلون بود.آزمودنی قبل از درمان، ابتدای جلسه چهارم، ابتدای جلسه ششم، ابتدای جلسه هشتم، ابتدای جلسه دهم، ابتدای جلسه دوازدهم و یک ماه پس از درمان به پرسشنامه پاسخ داد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل نموداری و ترسیمی استفاده شد. نتایج نشان می دهد مداخله درمان پذیرش و تعهد در طول جلسات موجب تغییرات اندکی در مقیاس اختلال شخصیت مرزی شد، اما پیگیری یک ماهه حاکی از تغییرات محسوسی در آزمودنی بود. در تبیین این یافته ها می توان گفت توانایی پذیرش احساس های ناخوشایند به جای نزاع درونی، جدا شدن از افکار و تماشای بدون قضاوت آنها، تماس با لحظه حال به جای تماس با گذشته و آینده و حرکت در مسیر ارزش ها، موجب به دست آمدن چنین یافته هایی گشته است.
نقش جنسیت در ساختار عاملی نگرش های اختلال خوردن در جمعیت دانشجویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با وجود پذیرش تفاوت های جنسیتی در شیوع و نشانه شناسی اختلالات خوردن تحقیقات اندکی وجود دارند که ساختار عاملی اختلالات خوردن را بین دو جنس مقایسه کرده باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی نگرش های اختلال خوردن در دو گروه از دانشجویان مؤنث و مذکر بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی بود. نمونه ای به حجم 1008 نفر از بین دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها به پرسش نامه نگرش های خوردن پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل عاملی و آزمون t برای گروه های مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: در مردان و زنان سه عامل رژیم لاغری، پرخوری و اشتغال ذهنی با غذا و مهار دهانی به ترتیب بیشترین واریانس نگرش های اختلال خوردن را تبیین می کنند (95/35 و 63/34 درصد واریانس کل). همسانی درونی عامل ها در زنان بیشتر از مردان است. هم چنین زنان در نگرش های اختلال خوردن نمرات بیشتری کسب می کنند (001/0 < P، 02/2= t).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، مطالعه حاضر ساختار عاملی مشابهی را در نگرش های اختلال خوردن برای زنان و مردان پیشنهاد می کند.
بررسی نقش شغل و سن فرزند بر بهزیستی ذهنی و رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه نقش شغل و سن فرزند بر بهزیستی ذهنی و رضایت زناشویی زنان بود. نمونه این پژوهش عبارت بودند از 200 نفر زن شاغل و خانه دار دارای فرزند خردسال و بدون فرزند خردسال که به روش نمونه گیری در دسترس، از نواحی شمال، مرکز و جنوب شهر تهران انتخاب شدند به طوریکه 50 نفر از آنها زنان شاغل دارای فرزند خردسال،50 نفر زنان خانه دار دارای فرزند خردسال،50 نفر زنان شاغل بدون فرزند خردسال و 50 نفر زنان خانه دار بدون فرزند خردسال بودند. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش پرسشنامه های شادکامی آکسفورد (فرم کوتاه)، مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس سنجش رابطه بود. نتایج پژوهش نشان داد سن فرزند و شغل تآثیر معنی داری بر شادکامی و رضایت زناشویی زنان ندارد. اما تآثیر سن فرزند بر رضایت از زندگی معنی دار بود. به طوریکه رضایت از زندگی زنان دارای فرزند خردسال بیش از زنان بدون فرزند خردسال بود. به طور کل نتایج پژوهش بیانگر تاثیر مثبت حضور فرزند خردسال بر رضامندی زنان از زندگی است.
منزلت و کرامت انسان
منبع:
پیوند ۱۳۶۰ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
رابطه تنظیم هیجانی و دلبستگی به خدا با رضایت از زندگی والدین کودکان کم توان ذهنی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تنظیم هیجانی و دلبستگی به خدا با رضایت از زندگی والدین کودکان کم توان ذهنی شهرستان میاندوآب می باشد روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری را کلیه والدین کودکان کم توان ذهنی شهرستان میاندوآب در سال 1395 تشکیل داده است. از بین جامعه 180 نفر از والدین کودکان کم توان ذهنی(یک والد در ازای هر کودک) شاغل به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان میاندوآب از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد دلبستگی به خدا(M-SAS فرم خلاصه شده)، پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی، پرسشنامه رضایت از زندگی خانوادگی کانساس (KFLS) شده است همچنین پایائی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ دلبستگی به خدا(90/0)، تنظیم هیجان(79/0)، رضایت از زندگی(84/0)برآورد شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری در نرم افزار 18 spss استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین تنظیم هیجانی و دلبستگی به خدا با رضایت از زندگی والدین کودکان کم توان ذهنی شهرستان میاندوآب رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل نشان داد که بین راهبردهای تنظیم هیجانی و ابعاد دلبستگی به خدا در پیش بینی رضایت از زندگی والدین کودکان کم توان ذهنی شهرستان میاندوآب رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد.
بررسی ساختار عاملی پرسش نامه علایم اتیسم و مقایسه شاخصه های روان سنجی آن با پرسش نامه شناخت اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: علایم گستره طیف اتیسم می تواند بدون اختلال واضح در زندگی روزانه در افراد عادی وجود داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی ساختار عاملی پرسش نامه علایم اتیسم (BAPQ یاBroad Autism Phenotype Questionaire) و مقایسه شاخصه های روان سنجی آن با پرسش نامه شناخت اجتماعی (AQ یا Autsim Quotient) می پردازد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی، 351 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی دو پرسش نامه شناخت اجتماعی (AQ) و پرسش نامه علایم اتیسم (BAPQ) را تکمیل نمودند که برای بررسی علایم اتیسم در جمعیت عادی طراحی شده اند. تحلیل عاملی اکتشافی برای بررسی ساختار عاملی و روایی سازه، و سه روش محاسبه آلفای کرونباخ، دو نیم کردن و آزمون- بازآزمون برای بررسی پایایی مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: تحلیل عاملی اکتشافی، 4 عامل مجزا را در پرسش نامه علایم اتیسم نشان داد که روی هم رفته 37 درصد از واریانس داده ها را تبیین می کنند. دو بعد مشکلات زبانی و شخصیت انعطاف ناپذیر و نمره کلی پرسش نامه طیف اتیسم (BAPQ) و دو بعد ارتباط و تصور و نمره کلی پرسش نامه شناخت اجتماعی (AQ) قابلیت افتراق دو جنس را دارد که تاییدی بر روایی افتراقی این دو پرسش نامه است. پایایی پرسش نامه علایم اتیسم (BAPQ) با روش آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد.
نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش، پرسش نامه علایم اتیسم (BAPQ) ابزاری مناسب تری از نظر روایی و پایایی است و روایی افتراقی بهتری دارد. استفاده از این ابزار در پژوهش های آتی پیشنهاد می شود.
مروری بر زندگی، آثار، آراء تربیتی ملا احمد نراقی (2)
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۳
حوزههای تخصصی:
تاریخ تعلیم و تربیت ایران
لکنت زبان کودکان
رابطه بین عوامل زمینه ای اعضاء هیأت علمی با رضایت شغلی و رضایت سازمانی آنان در دانشگاه های شهرستان سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان زنان: ازدواج با دختران ایرانی و یا فرنگی
حوزههای تخصصی:
ناروانی گفتار و زبان در افراد دو زبانه
حوزههای تخصصی:
مقایسه مکانیزم بازداری نهفته در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، پیش و پس از درمان دارویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" زندگی به رنگ عشق ، اسرار ازدواج های شادکام "
حوزههای تخصصی:
کودک ایرانی، نغمه ی ایرانی (آشنایی بامجموعه ای از تصنیف های ایرانی برای کودکان)
حوزههای تخصصی:
ارزشیابیِ میزان دانش پژوهانه گی در فرایند هایِ پذیرش، آموزش و پژوهش در دوره هایِ کارآزمایی(دکتری) دانشگاه الزهرا(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آموزش شناسی و از دیدگاه سازایی گریی گروهی، ارزشیابی از فرایندهای آموزشی کاری بایسته و در راستای به سازیِ فرایندها و فرآورده ها است. پایین بودن چون بود(کیفیّت) آموزش دشواری ای است که پی آمدهای آسیب زای بسیاری می تواند داشته باشد. ارزشیابی راهی برای شناسایی دشواری ها و راه های گره گشایی برای آن ها است. گواهی های چندی در دست اند که می توانند گویای پایین بودن چون بود دوره های کارآزمایی باشند. با پشت بانی معاونت پژوهشی دانشگاه الزهرا(س) در راستای پی بردن به این چون بود و شناساییِ کاستی هایی که می توانند زمینه ساز دشواری یادشده در دانشگاه الزهراء(س) باشند، از میان دوره های کارآزمایی در این دانشگاه چهار دوره برگزیده شدند و برنامه ها، آزمون ها و پایان نامه های آن ها از روزن دانش پژوهانه گی ارزشیابی و از استادان و دانشجویان آنها در همین باره پندارپرسی شد. یافته ها گویای آن هستند که دانش پژوهانه گیِ چشم گیری در هیچ یک از دوره های بررسی شده دیده نمی شود و میان گروه ها از این روزن ناهمانندی چندانی نیست. با نیم نگاهی به فرهنگ چیره بر سامانه آموزشی/پژوهشیِ کشور و نبود بازخورد دانش پژوهانه، چنین یافته هایی نباید شگفت آور باشند. شاید تنها راه برون رفت از این گرداب آموزشی/پژوهشی استوارسازی بازخورد دانش پژوهانه و گسترش فرهنگ دانش پژوهی باشد تا برنامه سازی ها و برنامه گزاری ها دانش پژوهانه تر شوند وفرآورده ها از چون بودی والا برخوردار شوند.
اثربخشی آموزش به شیوه مشارکتی بر تاب آوری و تدریس تحول آفرین شغل معلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش به شیوه مشارکتی بر تاب آوری و تدریس تحول آفرین معلمان است. روش پژوهش شبه آزمایشی با مراحل پیش آزمون- پس آزمون است. برای این منظور از میان معلمان منطقه 2، 10 معلم به صورت داوطلبانه که تمایل به شرکت در دوره های آموزشی داشتند، انتخاب شدند و طی 6جلسه تحت آموزش به شیوه مشارکتی قرار گرفتند و 10 معلم به به عنوان گروه انتخاب شدند و هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) و پرسشنامه تدریس تحول آفرین (بوچامپ و همکاران، 2010) بودند.. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج داده ها نشان داد که آموزش به شیوه مشارکتی منجر به افزایش تاب آوری و تدریس تحول آفرین معلم می گردد.
روند شکل گیری مسئولیت پذیری در فرزندان: اگر چیزی بدهید چیزی می گیرید
حوزههای تخصصی:
جهان زنان
حوزههای تخصصی: