فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۱۸۱ تا ۱۳٬۲۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ترس از قضاوت و ارزشیابی دیگران، شالوده و مبنایی اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی می باشد. هدف مطالعه حاضر ارزیابی تأثیر تکنیک های آرام سازی و تجسم مثبت موفقیت بر کاهش اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان بود روش : طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، پی گیری و گروه کنترل بود. نمونه آماری این پژوهش شامل 30 دانشجو بودند که بصورت در دسترس انتخاب و از لحاظ سن، وضعیت اجتماعی اقتصادی، کسب یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی و سایر متغیر های مورد نظر در پژوهش کاملاً همتا سازی شده بودند. سپس این افراد به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه آرامش عضلانی همراه با تجسم مثبت موفقیت قرار گرفتند اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای اندازه گیری اضطراب امتحان از پرسشنامه ی اضطراب امتحان ساراسون و همچنین از پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی دیگران- واتسون و فرند فرم کوتاه (FNES-B) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میان دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>P). میزان اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی در گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته بود. این نتایج در دوره پیگیری کماکان به طور معناداری تداوم یافته بود ( 001/0P<) یعنی آرامش عضلانی همراه با تجسم مثبت موفقیت سبب کاهش اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی در گروه آزمایش در دوره پی گیری سه ماه شده بود. نتیجه گیری: تمرینات تن آرامی و تجسم ذهنی مثبت موفقیت می تواند موجب کاهش اضطراب امتحان و ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان گردد.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس ارتباط و صمیمت جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر پیش بینی رضایت زناشویی از روی دو عامل(صمیمیت جنسی و ارتباط) بود و بر ماهیت رابطه ی متعامل این دو متغیّر در این پیش بینی تأکید داشت و بدین منظور از فنون معادلات ساختاری بهره جست. روش: در این مطالعه هم بستگی، نمونه ی پژوهش 266 نفر(125 مرد،141 زن) والدین دانش آموزان مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر کرمانشاه در سال 1390 بودند، که به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در این مطالعه از مقیاس سازگاری زناشویی(اسپاینر،1976) و پرسش نامه ی انریچ (اولسن و همکاران، 1987) استفاده شد. یافته ها: مدل معادلات ساختاری نشان داد هر دو عامل ارتباط و صمیمیت جنسی به طور مستقیم و معناداری بر رضایت زناشویی اثر می گذارند. نتایج نشان داد عامل ارتباط با میانجیگری صمیمت جنسی به طور غیرمستقیم به طور معناداری با رضایت زناشویی رابطه داشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد مهارت های ارتباطی زوجین به طور مسقیم می تواند سبب خشنودی و رضایت زناشویی آنها شود، امّا بخشی از اثرگذاری آن از طریق صمیمیت جنسی توجیه می شود. مشاوران خانواده می توانند آموزش مهارت های ارتباطی و صمیمت جنسی را آماج مداخلات درمانی خویش قرار دهند.
هر شاگردی یک انسان است
منبع:
پیوند ۱۳۶۵ شماره ۸۰
حوزههای تخصصی:
تغییرهای تحولی در ظرفیت و مولفه های حافظه کاری بر اساس الگوی بدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده حافظه کاری یک نظام شناختی جامع است که دربرگیرنده مکانیسم های حافظه ای و مکانیسم های توجهی است و به همین دلیل در مطالعه نظام مند مشکلات شناختی می تواند به کار گرفته شود. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر شناسایی تغییرات تحولی ظرفیت و مولفه های حافظه کاری در کودکان شامل حلقه واج شناختی، لوح دیداری فضایی و اجرایی مرکزی (بازداری و به روزرسانی) بر اساس الگوی بدلی بوده است. یک نمونه 356 نفر (184 دختر و 172 پسر) از کودکان 8 و 12 ساله دبستان های شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش ظرفیت حافظه کاری از تکلیف فراخنای وارونه اعداد، برای سنجش حلقه واج شناختی، لوح دیداری فضایی و اجرایی مرکزی به ترتیب از تکالیف فراخنای مستقیم اعداد، حافظه دیداری کیم کاراد و دو تکلیف استروپ و نگه داشتن رد استفاده شده است. نتایج تحلیل واریانس چندگانه نشان داده است هم ظرفیت حافظه کاری و هم مولفه های آن به موازات افزایش سن ظرفیت و کارایی بیشتری نشان می دهند. مهارت بیشتر در توانایی های عددی، انعطاف در انجام وظایف اندوزشی و پردازشی، تجربه سال های بیشتر تحصیل مدرسه ای و استفاده موثرتر از راهبردهای فراشناختی می تواند دلایل احتمالی یافته های پژوهش باشد.
اعتباریابی نسخه بازنگری شده پرسش نامه رفتار ذخیره ای: سنجه احتکار وسواسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
بررسی ترس های مرضی در دانش آموزان تهرانی
حوزههای تخصصی:
ازدواج های اینترنتی و آسیب های آن
منبع:
پیوند ۱۳۸۷ شماره ۳۴۸
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش شناختی ارتقا بر میزان قربانی شدن عاطفی دانش آموزان دختر قربانی قلدری دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش شناختی ارتقای امید بر میزان قربانی شدن عاطفی دانش آموزان دختر قربانی قلدری مدارس دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 93-92 بود. ارتقای امید در نظریه اسنایدر، فرایندی انگیزشی - شناختی است که به افراد در معرض رویدادهای ناسازگار زندگی، توانایی طراحی، اجرا و پیگیری اهداف را می بخشد. روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود و از مقیاس ایرانی قربانی قلدری به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. بدین منظور، 30 نفر برای نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. برنامه شناختی ارتقای امید طی 8 جلسه 90 دقیقه ای و در مدت 8 هفته متوالی به دانش آموزان گروه آزمایشی ارائه شد؛ درحالی که گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که این کاربندی توانسته است به عنوان مداخله ای مؤثر موجب کاهش قربانی شدن عاطفی دانش آموزان گروه آزمایش شود (05/0>p). با توجه به یافته حاضر، پیشنهاد می شود برنامه آموزش شناختی ارتقای امید به عنوان بخشی از برنامه های آموزش ضمن خدمت مدارس قرار گیرد.
جمله های کلیدی برای جذب همسر
بهترین رمان روسو
ساخت و استانداردسازی پرسشنامه هویت جنسیتی نوجوانان 15 تا 18 سال شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین رابطه ابعاد سرمایه های روانشناختی و مؤلفه های همدلی عاطفی با میانجی گری هوش زیباشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم بهار (اردیبهشت) ۱۳۹۸ شماره ۷۴
171-180
حوزههای تخصصی:
زمینه: زیباشناسی یکی از مفاهیمی است که اخیراً مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است. در این راستا، پرسش اصلی بدین صورت مطرح می گردد که آیا بین ابعاد سرمایه های روانشناختی (امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و کارآمدی) و مؤلفه های همدلی عاطفی (شناختی، اجتماعی و هیجانی) با میانجی گری هوش زیباشناسی رابطه معنادار وجود دارد یا خیر؟ هدف: هدف این پژوهش تبیین رابطه ابعاد سرمایه های روانشناختی و مؤلفه های همدلی عاطفی با میانجی گری هوش زیباشناسی دانش آموزان دوره متوسطه بود. روش: طرح این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. 205 دانش آموز دوره متوسطه شهر تویسرکان به شیوه نمونه گیری خوشه ای طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و آولیو (2007)، پرسشنامه های زیباشناسی رشید و حسنوند (1393) و همدلی عاطفی بارون - کوهن (2003) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین ابعاد سرمایه های روانشناختی با مؤلفه های همدلی عاطفی ارتباط معنادار وجود دارد (0/001> P ). همچنین از بین متغیرها و مؤلفه های مورد بررسی زیباشناسی بر همدلی هیجانی بیشترین تأثیر و کارآمدی بر زیباشناسی کمترین تأثیر را داشت. نتیجه گیری: با تغییر در هر یک از مؤلفه های سرمایه های روانشناختی، مؤلفه های همدلی عاطفی افراد تغییر می کند و البته هوش زیباشناسی افراد به عنوان یک میانجی، در این زمینه اثرگذار است.
تاثیر آموزش تزریقات با استفاده از بیمارنما بر میزان یادگیری و اضطراب دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: محدودیت های آموزش بر بالین بیمار، نیاز به بازنگری روش های آموزشی را بیشتر نموده است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش روش های مختلف تزریقات به روش شبیه سازی با بیمارنما بر میزان یادگیری و اضطراب دانشجویان گروه پزشکی انجام شد.
روش ها: این پژوهش نیمه تجربی در 179 دانشجوی دارای واحد تزریقات گروه پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال 1389 که به روش سرشماری انتخاب شدند انجام شد. از پرسش نامه جمعیت شناختی، آزمون اضطراب سنج بِک و چک لیست عملکرد تزریقات برای جمع آوری داده ها استفاده شد. پس از ارایه دروس نظری و عملی برای کل نمونه ها، دانشجویان به صورت تصادفی به دو گروه 87نفری شاهد و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت آموزش اضافی با بیمارنما قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 17 و آزمون های T مستقل و همبستگی اسپیرمن تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین میزان مهارت انجام تزریقات در گروه آزمایش 7/4±4/72 و در گروه شاهد 1/6±1/58 بود (0001/0>p). میانگین میزان اضطراب در زمان انجام تزریقات در گروه آزمایش 9/2±3/9 و در گروه شاهد 3/7±8/16 بود (0001/0>p) . با افزایش میزان یادگیری در گروه آزمایش، میزان رضایت مندی نیز به طور معنی داری بیشتر شد.
نتیجه گیری: روش آموزش تزریقات به صورت تلفیقی با بیمارنما علاوه بر افزایش میانگین یادگیری و کاهش اضطراب حین انجام انواع تزریقات، میزان رضایت مندی دانشجویان گروه های مختلف پزشکی را افزایش می دهد.
تأثیر آموزش خودگویی واقع گرایانه بر افزایش رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر آموزش خودگویی واقع گرابانه بر رضایت زناشویی زنان می پردازد.روش آزمایش در این پژوهش شامل زنان 20 تا 40 ساله مراجعه کننده به پایگاه فرهنگی مسجد امام حسین در سه ماهه اول سال 1387 می باشد. روش نمونه گیری این پژوهش به صورت تصادفی ساده بود . برای انتخاب نمونه از جامعه آماری مورد نظر 20 نفر به صورت تصادفی ار افراد مراجعه کننده به پایگاه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش ((n=10 و گروه کنترل ((n=10 قرار گرفتند. پرسسشنامه رضایت زناشویی به طور همزمان برای دو گروه اجرا شد .آموزش فن خودگویی واقع گرایانه بر گروه آموزش اجرا شد. از جلسه ی دوم 2 نفر از اعضا گروه آزمایش از ادامه ی کار منصرف شدتد .به این ترتیب با حذف تصادفی دو نفر از اعضای گروه کنترل 8 نفر باقی ماندند.پس از پایان جلسات آموزشی پرسشنامه رضایت زناشویی برای دو گروه اجرا شد . پس از پایان تحقیق اعضای گروه کنترل نیز در دوره های آموزشی شرکت کردند.
پژوهش از نوع طرحهای آزمایشی (طرح پیش آزمون ، پس آزمون با گروه کنترل ) بود. روشهای آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آمار توصیفی و آمار استنباطی بودو از آزمون تحلیل کواریانس استفاده گردید .نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که آموزش خودگویی واقع گرایانه بر افزایش رضایت زناشویی و مولفه های آن موثر بوده است.
واژه های کلیدی:
تأثیر درمان دیدگاه زمان بر شدت علائم وسواس و اجبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به محدویت های درمان های مواجهه ای در کاهش شدت علائم وسواس-اجبار، بررسی در مورد کاربندی روش های درمانی غیر مواجهه ای جدید ضروری به نظر می رسد. بر همین اساس هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان دیدگاه زمان، بر شدت علائم وسواس و علائم اجبار بیماران مبتلا به اختلال وسواس-اجبار بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری است. تعداد 30 بیمار که بر اساس ملاک های راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی تشخیص اختلال وسواس- اجبار دریافت می کردند، با استفاده از روش نمونه گیری سهل الوصول از بین سه مرکز خدمات روانشناختی و روانپزشکی شهر اصفهان در نیمه دوم سال 1392 انتخاب گردید. آزمودنی ها به صورت تصادفی در 2 گروه قرار گرفتند. این طرح شامل یک متغیر مستقل کاربندی درمان، در سطح 1-درمان دیدگاه زمان و 2-لیست انتظار بود. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس وسواس-اجبار ییل براون(Y-BOCS)جهت اندازه گیری شدت علائم وسواس و اجبار بود. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد درمان دیدگاه زمان باعث کاهش شدت علائم وسواس در مرحله پس آزمون می شود(05/0>P) ولی این اثر پایدار نیست. همچنین، درمان دیدگاه زمان بر شدت علائم اجبار اثربخش نبود (05/0P>). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها درمان دیدگاه زمان می تواند برای درمان علائم وسواس بکار برده شود. ولی با توجه به عدم تأثیر این شیوه بر کاهش علائم اجبار می توان اینگونه بیان کرد که با رفع محدودیت های پژوهش حاضر و انجام تغییرات لازم، از درمان دیدگاه زمان می توان به عنوان یک روش درمانی جدید و غیر مواجهه ای در زمینه کاهش شدت علائم وسواس و اجبار استفاده کرد.
اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری به مادران برکاهش اختلال کاستی-توجه / بیش فعالی کودکان آنها و افزایش شادکامی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری برکاهش اختلال کاستی توجه / بیش فعالی کودکان آنها و افزایش شادکامی مادر و پیرو آن شادکامی پدر. روش: طرح پژوهش نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه شامل 45 کودک مراجعه کننده به کلینیک امام حسین استان یزد که دارای نشانگان ADHD بودند. نمونه ها به صورت داوطلبانه و با جایگزینی تصادفی (هر گروه 15 نفر) در سه گروه، 1- آزمایشی (دارو درمانی کودک) 2- آزمایشی (دارو درمانی کودک به همراه آموزش به مادر)، و 3- (کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایشی اوّل علاوه بر دارو درمانی کودکان، طی 9 جلسه به مادران آموزش ارایه شد و گروه آزمایشی دوّم، فرزندانشان فقط تحت نظر روانپزشک دارو دریافت کردند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند و در لیست انتظار کلنیک قرار گرفت. ابزار های مورد استفاده شامل پرسشنامه کانرز فرم والدین، پرسشنامه شادکامی آکسفورد بزرگسالان بود. نمره پرسشنامه کانرز و شادکامی آکسفورد به عنوان پیش آزمون و پس آزمون مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک راهه و دو راهه تحلیل شد. یافته ها نشان داد دارو درمانی و آموزش به مادران هر دو موثر است و منجر به کاهش علائم شده است (01/0>P). اما تفاوت بین دارو درمانی و آموزش به مادران نیز معنا دار است (05/0>P) و این نشان می دهد آموزش به مادران به همراه دارو در مانی در کاهش علایم موفق تر است. به علاوه تاثیر آموزش به مادران در افزایش شادکامی آنها معنا دار است (01/0>P) همچنین یافته ها حاکی از آن است افزایش شادکاهی مادران می تواند شادکامی پدران را که در جلسات آموزشی حضور نداشتند به دنبال داشته باشد (05/0>P). نتیجه گیری: در نهایت نتیجه گیری می شود گرچه دارو درمانی برای کاهش علائم و افزایش شادکامی مادران مؤثر است اما با اضافه کردن متغیر آموش به مادر این اثربخشی افزایش می یابد. همچنین نتیجه گیری می شود متغیر شادکامی انتقالی است و به پدر که در جلسات حضور نداشته است نیز منتقل می شود.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:سندرم روده تحریک پذیر نوعی اختلال عملکردی در سیستم روده-معده است که با علائم ویژه گوارشی بدون علت ارگانیک تعریف شده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفیت زندگی و ویژگی های شخصیتی در افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و افراد غیرمبتلا انجام شد. روش:این مطالعه از نوع علّی- مقایسه ای بود. نمونه تحقیق شامل 60 نفر (30 نفر بیمار مبتلا به اختلال و30 نفر سالم) بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس پنج عاملی شخصیت نئو و مقیاس پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها:تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که میزان روان رنجور خویی و وظیفه شناسی و وجدان گرایی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بیشتر از افراد عادی و میزان برون گرایی ، توافق جویی و گشودگی به تجربه آنان کمتر از افراد غیر مبتلا می باشد. میزان سلامت جسمانی، سلامت روانی، روابط اجتماعی، محیط/ وضع زندگی بیماران کمتر از افراد غیر مبتلا به دست آمد. نتیجه گیری:بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت بین دو گروه افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و افراد غیر مبتلا به لحاظ ویژگی های شخصیتی و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود دارد. و بر پایه یافته های پژوهش حاضر می توان از ویژگی های شخصیتی و کیفیت زندگی به عنوان شاخص های مهم در تمایز و پیش بینی آسیب پذیری ابتلا به سندرم روده تحریک پذیر استفاده کرد.
ارتباط بین هوش معنوی و انگیزه داوطلبی در انجمن های ورزشی وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه داوطلبان یکی از منابع ارزشمند انسانی برای سازمانها به شمار می آیند به طوری که هر چقدر مدیران با عوامل مرتبط با مدیریت داوطلبان آشنایی داشته باشند، حفظ، نگهداری و کیفیت کار آنها نیز بیشتر خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و انگیزه داوطلبان به عنوان دو عامل مهم در مدیریت داوطلبان صورت گرفته است. این تحقیق از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن شامل همه مسئولان انجمنهای ورزشی آموزش و پرورش کل کشور و برابر 806 تن بوده که به صورت داوطلبانه با انجمنهای ورزشی همکاری می کرده اند. تعداد نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 260 تن تعیین شده است. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه های محقق ساخته انگیزش و هوش معنوی داوطلبان گردآوری شده است. برای تحلیل داده ها روشهای آماری همبستگی، تیم ستقل و فرید من به کار رفته است. نتایج پژوهش نشان داده است که برای متغیر هوش معنوی بیشترین و کم ترین میزان رتبه به ترتیب به تفکر انتقادی وجودی و توسعه حالت آگاهی و برای متغیر انگیزش به اجتماع و توسعه شغلی اختصاص دارد. میان هوش معنوی و انگیزش داوطلبان نیز ارتباط معنا دار وجود داشت(05/0P<). مقایسه دو گروه زن و مرد داوطلب، تفاوت معنادار در مؤلفه های تفکر انتقادی وجودی، آگاهی و توسعه حالت آگاهی برای متغیر هوش معنوی و تفاوت معنا دار را در مؤلفه های حفاظتی و توسعه شغلی برای متغیر انگیزش نشان داد (05/0P<).محققان توصیه می کنند که به کارگیری روش های علمی مدیریتی در حوزه ورزش دانش آموزی برای بهبود مدیریت منابع انسانی در این بخش بسیار اثر بخش خواهد بود.
بررسی عوارض شناختی متعاقب آسیب مغزی تروماتیک خفیف برعملکرد اجرایی و حافظه کاری بیماران آسیب مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه ای وضعیت شناختی افراد سالم و بیماران آسیب مغزی تروماتیک خفیف( MTBI )، که یکسال از زمان آسیب آنان گذشته است از دو منظر عملکرد اجرایی و حافظه کاری طراحی و اجرا شده است . در این مطالعه علی- مقایسه ای که در فاصله زمانی بهمن 1396 تا مهر 1397 انجام گرفت. 48 بیمار مرد MTBI با دامنه سنی 30 تا 55 سال که طی یکسال گذشته در بخش ICU بیمارستانهای شهدای هفتم تیر شهر ری و بقیه الله تهران بستری بودند، بعنوان گروه آزمایشی و 64 مرد سالم ( کارکنان و عیادت کنندگان بیماران)،با دامنه سنی همتا بعنوان گروه کنترل بصورت تصادفی انتخاب شدند. هر دو گروه (افراد بیمار و سالم)، که کلیه معیارهای ورود به پژوهش را داشتند، با دو آزمون ویسکانسین و حافظه کاری وکسلر مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد تفاوت میان دو گروه در عملکرد اجرایی در سطوح طبقات، درجاماندگی، پاسخهای درست و نادرست، تعداد کوششها برای تکمیل الگوی اول و پاسخهای سطح مفهومی در سطح خطای 1 درصد از نظر آماری معناداراست (0/01> p ). همچنین، نتایج نشان داد تفاوت میان دو گروه درنمره حافظه شنیداری رو به جلو و معکوس، حافظه دیداری رو به جلو و معکوس، نمره کل حافظه شنیداری، نمره کل حافظه دیداری و فراخنای حافظه شنیداری در سطح خطای1درصد (0/01> p ) و فراخنای حافظه دیداری در سطح خطای 5 درصد از نظر آماری معناداراست(0/05> p ). به عبارت دیگر نتایج گویای برتری معنا دار گروه سالم در عملکرد های اجرایی و حافظه کاری نسبت به گروه MTBI است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد، آسیب مغزی تروماتیک خفیف پس از گذشت یکسال می تواند، در کارکرد عملکرد های اجرایی لوب پیشانی مغز ایجاد اختلال نماید. بنابراین، پیشنهاد می گردد این موضوع در ارزیابی های بالینی و قانونی مورد توجه قرار گرفته و مداخلات روانشناختی همزمان با مداخلات پزشکی جهت تسهیل روند درمان و باز توانی شناختی بیماران و پیشگیری از عوارض فردی و هزینه های اجتماعی متعاقب MTBI ، صورت پذیرد.