فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۵٬۱۶۱ تا ۱۵٬۱۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
چگونه در بگومگوها کنار بیاییم
حوزههای تخصصی:
تاثیر قصه درمانی برکاهش اضطراب و بهبود عادات خواب کودکان مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر قصه درمانی بر کاهش اضطراب و بهبود عادات خواب کودکان مبتلا به سرطان که تحت شیمی درمانی بوده اند،می باشد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با هدف بررسی تداوم اثرات قصه درمانی درگروه آزمایش بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کودکان 7تا10 ساله مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی که در سال 1394 در مرکز طبی کودکان، بستری بودند. در این مطالعه برای هر گروه (آزمایش و کنترل) تعداد 12 نفر در نظر گرفته شد بنابراین در مجموع تعداد 24 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. به علت مشکلات مربوط به دسترسی به این کودکان از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. پرسشنامه های مقیاس چند بعدی اضطراب کودکان(مارچ، پارکر، سولیوان، استا لینگز و کانرز،1997) و مقیاس عادات خواب کودکان( اونز، اسپیریتو، مک،گوین و نوبیل،2000) با کمک والدین آنها تکمیل گردید. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر و آزمون تعقیبیLSD نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش از لحاظ متغیرهای اضطراب و عادات خواب تفاوت معنی داری وجود دارد واضطراب کاهش، و عادات خواب در گروه آزمایش بهبود یافته است، بنابراین می توان گفت که قصه درمانی موثر بوده است(p. نتیجه گیری: قصه درمانی موجب کاهش نشانه های اضطراب و بهبود عادات خواب کودکان مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی شده است بنابراین می توان قصه درمانی را به مثابه یک فن اثر بخش همراه با سایر درمانهای روانشناختی برای درمان اضطراب و عادات خواب نامناسب کودکان به خصوص کودکان بیمار بکار برد.
مقایسه منابع استرس در کارکنان چاق و غیرچاق ادارات آموزش و پرورش کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه منابع استرس در کارکنان چاق و غیر چاق ادارات آموزش و پرورش کرج است.
روش: از بین نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهرستان کرج، ناحیه یک آموزش و پرورش به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب و از ناحیه مذکور تعداد 50 نفر (25 زن و 25 مرد) با در نظر گرفتن عواملی چون منطقه محل سکونت، زندگی شهرنشینی میزان تحصیلات، تأهل، سن و وزن انتخاب شدند و سپس این تعداد در چهار گروه زنان و مردان چاق و غیر چاق جای گرفتند. به منظور اندازه گیری میزان استرس، از مقیاسهای استرس کودرون فرم بزرگسالان استفاده شد. دادهها با استفاده از برنامه آماری SPSS در سطح معنیداری 05/0 تحلیل شدند.
یافتهها: با استفاده از آزمون تی مستقل یافتهها نشان داد که منابع استرس در زندگی افراد با شاخص توده بدنی بالا (چاق) بالاتر از افراد با شاخص توده بدنی پایین (غیر چاق) است.
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهند که سهم عواملی چون کیفیت بهداشت زندگی و سبک زندگی شخصی به عنوان منابع استرس در شیوع چاقی مؤثر هستند.
تعیین ساختار شناختی دانشِ دانش آموزان سال سوم دبیرستان با استفاده از نظریه فضای دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تأثیر آموزش به دو شیوه نقشه های مفهومی و سنتی بر یادگیری دانش آموزان درباره مفاهیم درس شیمی سال سوم دبیرستان است که با استفاده از تئوری فضای دانش به تجزیه و تحلیل آن پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان سال سوم دبیرستان پسرانه شهرستان ایلام (250 نفر) در سال تحصیلی 1392-1391 می باشد در این پژوهش از نمونه در دسترس استفاده شده و دو کلاس سوم دبیرستان از مدارس امام علی(ع) و صاحب الزمان (عج) بطور تصادفی برای روش تدریس کاوشگری و سنتی انتخاب شدند. تعداد دانش آموزان هر یک از این دو گروه 64 نفر بوده و این پژوهش به روش شبه تجربی اجرا گردید. برای گردآوری داده ها از آزمون های یادگیری و نگرش سنج محقق ساخته استفاده و بصورت پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. روایی آنها توسط پنج نفر از اساتید علوم تربیتی و ده نفراز اساتید و معلمان شیمی مورد تایید گرفت. برای پایایی آزمون از آلفای کرانباخ استفاده شد که مقدار آن برای دانش و نگرش به ترتیب برابر 79/0 و 74/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تئوری فضای دانش و نرم افزار آماری پاتر استفاده شده و برای مقایسه میانگین گروه ها آزمون t انجام شد. پس آزمون نشان داد تفاوت نگرش در دو گروه معنی دار است و ساختارهای دانش گروه کاوشگری منسجم تر بوده و مسیر بحرانی آموزش آن متفاوت از مسیر گروه سنتی است.
نقش واسطه ای الگوهای تعاملی زوجین در رابطه میان سبک های عشق ورزی و تعهد زناشویی
حوزههای تخصصی:
تعهد زناشویی زوجین در پایداری نظام و بنیان خانواده نقش بسیار اساسی دارد و از ارکان اصلی آن به شمار می آید، لذا بررسی مؤلفه های تأثیرگذار و تقویت کننده آن از اهمیت بالایی برخوردار است، طرح پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی که با هدف بررسی نقش واسطه ی الگوهای تعاملی زوجین در ارتباط بین سبک های عشق ورزی و تعهد زناشویی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش، زوجین شهر کرمانشاه در سال 1398 بود که تعداد 190 زوج از آن ها که در 5 منطقه شهری (6،5،3،1 و 7) بودند به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعهد زناشویی (آدامز و جونز،1997)، مقیاس عشق (استرنبرگ، 1986) و پرسشنامه الگوهای تعاملی زوجین (کریستنسن و سالاوی، ۱۹۸۴) بود. داده ها به شیوه رگرسیون چندگانه و آزمون بارون و کنی (1986) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که رابطه مثبت و معناداری ( r = 0/43 و p < 0/01 ) بین سبک های عشق ورزی و تعهد زناشویی وجود دارد. علاوه بر این تنها بین خرده مقیاس الگوی سازنده متقابل از میان الگوهای تعاملی زوجین با تعهد زناشویی ( r = 0/19 و p< 0/01 ) و سبک های عشق ورزی ( r = 0/12 و p < 0/01 ) رابطه مثبت و معنادار بود. همچنین نقش واسطه ای الگوی تعاملی سازنده متقابل در رابطه بین سبک های عشق ورزی و تعهد زناشویی مورد تائید قرار گرفت. لذا با استفاده از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که سبک های عشق ورزی با افزایش استفاده از الگوی تعاملی سازنده موجب تقویت و افزایش تعهد در روابط زناشویی می گردد که نتیجه آن برخورداری زوجین از خانواده ای پویا و پایدار است.
توفان در مغز من
حوزههای تخصصی:
اصول تربیت
بهره گیری از کارکرد برنامه درسی پنهان به منظور رشد تفکر انتقادی دانشجویان در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابتدایی ترین اقدام برای بهبود کیفیت تفکر انتقادی دانشجویان، بالا بردن انگیزه استفاده از فکر کردن به عنوان کلیدی ترین عامل کسب موفقیت در تحصیل و زندگی است؛ چرا که کسب مهارت های درگیر در تفکر انتقادی در جریان برنامه درسی رسمی، به تنهایی نمی تواند ضامن معتبری برای پرورش این مهارت ها و در نهایت، کاربست آن در موقعیت های مختلف باشد. بنابراین، یکی از مؤثرترین اقدامات در این راستا، بهبود جنبه های نگرشی تفکر انتقادی، توجه به کارکرد برنامه درسی پنهان در آموزش عالی است که می تواند با اهداف برنامه درسی رسمی همسو نباشد. از این رو، مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، ضمن تبیین جایگاه برنامه درسی پنهان در آموزش عالی و بررسی نسبت آن با تفکر انتقادی، به تشریح سازوکار تأثیرگذاری و کاربست های برنامه درسی پنهان آموزش عالی در جهت رشد تفکر انتقادی می پردازد. با توجه به کارکرد بیشتر برنامه درسی پنهان در آموزش عالی که به دلیل آزادی عمل برنامه درسی رسمی است، نسبت برنامه درسی پنهان با بعد نگرشی تفکر انتقادی و نیز توجه به برنامه درسی پنهان در تعلیم و تربیت آزاد در جهت ایجاد گرایش به تفکر انتقادی بحث شده است. در ادامه، برنامه درسی پنهان حاصل از روش تدریس دیالکتیکی به منظور رشد تفکر انتقادی فراگیران تشریح شده است.
"تعلیم و تربیت خانوادگی "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۴ شماره ۷۱
حوزههای تخصصی:
رابطه جهت گیری زندگی (خوش بینی، بدبینی) با افسردگی، استرس، اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدفتحقیقات نشان می دهد جهت گیری زندگی و خوش بینی از جمله عوامل حمایتی هستند که منجر به سازگاری افراد در شرایط ناگوار و در نتیجه بهزیستی بهتر افراد می شود.هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه جهت گیری زندگی با استرس، افسردگی و اضطراب در دانشجویان بود. مواد و روش هابدین منظور تعداد 240 نفر(144 دختر و 96 پسر) با استفاده روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه بین المللی امام خمینی که در سال تحصیلی1393-94، مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شده و به پرسشنامه های جهت گیری زندگی و پرسشنامه استرس، افسردگی و اضطراب پاسخ دادند. یافته هابه منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد نتایج نشان داد که بین نوع.جهت گیری زندگی دانشجویان با میزان استرس، افسردگی و اضطراب آنها تفاوت معناداری وجود دارد. به بیان دیگر، دانشجویان دارای جهت گیری بدبینانه، استرس، افسردگی و اضطراب بیشتری دارند. به علاوه، بین خوش بینی با بدبینی زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیریبنابراین، با افزایش خوش بینی در دانشجویان میزان استرس، افسردگی و اضطراب آنها نیز کمتر می شود.
یک بحث جدید: ارزش علم و مال آیا با هم مقایسه می شود
حوزههای تخصصی:
رابطه سبک های مدیریت آموزشی در دانشگاه های علوم پزشکی با هوش فرهنگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هوش فرهنگی عاملی است که می تواند نقش مهمی در اثربخشی مدیران و نیز نوع برخورد با تعارضات داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هوش فرهنگی بر اثربخشی مدیران و نیز سبک های مدیریت تعارض در دانشگاه انجام شد.
روش ها: این پژوهش توصیفی- همبستگی در سال 1393 روی 30 نفر از مدیران و 180 نفر از کارکنان دانشگاه پیام نور ارومیه انجام شد. ابزار اندازه گیری داده ها شامل پرسش نامه هوش فرهنگی آنگ و داین، پرسش نامه سبک های مدیریت تعارض پوت نام و ویل سون و پرسش نامه اثربخشی پرداختچی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام،آزمون تحلیل واریانس و آزمون توکی) انجام شد.
یافته ها: رابطه بین هوش فرهنگی و اثربخشی مدیران با سطح اطمینان 95/0، معنی دار بود (288/0=r؛ 011/0=p). بین مولفه های انگیزشی (248/0=r؛ 028/0=p) و فراشناختی (311/0=r؛ 005/0=p) هوش فرهنگی با اثربخشی مدیران رابطه معنی داری وجود داشت، اما بین مولفه های رفتاری (173/0=r؛ 13/0=p) و شناختی (136/0=r؛ 231/0=p) هوش فرهنگی با اثربخشی رابطه معنی داری وجود نداشت. همچنین رابطه بین هوش فرهنگی با سبک های راه حل گرایی (281/0=r؛ 012/0=p) و کنترل (328/0-=r؛ 003/0=p) معنی دار بود، اما بین هوش فرهنگی و سبک عدم مقابله رابطه معنی داری مشاهده نشد (046/0=r؛ 685/0=p). نتیجه گیری: هوش فرهنگی با سبک های مدیریت تعارض راه حل گرایی و کنترل رابطه دارد ولی با سبک عدم مقابله رابطه ای ندارد.
بررسی اثر بخشی کارگاه آموزشی «مداخلات دارویی و غیردارویی» براساس نیازسنجی، ویژه پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پرستار یکی از اجزاء اصلی فرایند درمان بیماران می باشد، لذا نیازمند دانش و نگرش مناسب نسبت به مداخلات دارویی و غیردارویی می باشد. بنابراین توجه به امر ارتقای دانش و نگرش پرستاران در ارتباط با این مهارت از طریق آموزش های مبتنی بر نیازسنجی اهمیت زیادی دارد. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی کارگاه آموزشی مداخلات دارویی و غیردارویی در بخش های روان پزشکی بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان طراحی گردید.
مواد و روش ها: این مطالعه، مداخله ای به صورت نیمه تجربی است که در نمونه ای مشتمل بر کلیه پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی بیمارستان های نور و فارابی اصفهان (64 نفر) انجام شد. با عنایت به نیازسنجی انجام شده از پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی، پروتکل آموزشی و کارگاه طراحی گردید، کارگاه آموزشی یک روزه متمرکز بر مداخلات دارویی و غیردارویی به صورت سخنرانی و بحث گروهی در دو بیمارستان اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه پژوهشگر ساخته بود که قبل و بلافاصله و سه ماه بعد از برگزاری کارگاه، سطح دانش و نگرش پرستاران از طریق این پرسش نامه بررسی گردید. داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و Repeated measure ANOVA و Bonfrroni مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: افزایش آماری معنی داری در میانگین نمره دانش پرستاران بلافاصله و سه ماه پس از آموزش در مقایسه با قبل از آموزش مشاهده گردید (001/0P<). هم چنین میانگین نمره نگرش پرستاران در سه مرحله، تفاوت معنی داری داشت (009/0P<). پرستاران از برگزاری کارگاه آموزشی مبتنی بر نیازسنجی به میزان بالایی (3/86%) رضایت داشتند و آن را در تقویت اطلاعات علمی مؤثر دانستند.
نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده تأثیر کارگاه آموزشی بر دانش و نگرش پرستاران در مداخلات دارویی و غیردارویی بود. نتایج این تحقیق مؤید آن است که برای ارتقای کیفیت مراقبت های پرستاری، آموزش مداوم و هدفمند پرستاران ضروری است.
مدل شناختی اضطراب در بیماران مبتلا به سرطان: نقش متغیرهای شناختی و فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی مدل شناختی اضطراب بر اساس مدل دوگاس، در بیماران مبتلا به سرطان انجام شد. در این مدل متغیرهای شناختی عدم تحمل ابهام، باورهای مثبت در مورد نگرانی، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و اثرات مستقیم و غیرمستقیم آن ها بر نگرانی و اضطراب، در قالب مدل اندازه گیری و ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. روش: سیصد نفر از مبتلایان به بیماری سرطان به صورت دردسترس در یک بیمارستان و کلینیک شیمی-درمانی در اصفهان انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که این مدل در بیماران مبتلا به سرطان از برازش مناسبی برخوردار است و روابط بین متغیرهای میانجی با متغیرهای برون زا و درون زا معنادار بوده و واریانس معناداری از نگرانی و اضطراب توسط متغیرهای مورد بررسی مدل در این گروه از بیماران تبیین شده است. نتیجه گیری: بررسی مدل پیشنهادی در این پژوهش نشان داد که داده های به دست آمده از شرکت کنندگان مبتلا به بیماری سرطان با مدل دوگاس (2004) برازش خوبی دارد.
روان درمانی در قلمرو دین
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۱۸
حوزههای تخصصی:
پیش بینی خودکارآمدی در ریاضی بر اساس جهت گیری های هدف در میان دانش آموزان سرآمد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی خودکارآمدی در ریاضی بر
اساس جهت گیری های هدف در میان دانش آموزان سرآمد تحصیلی بود. بدین منظور، 311
دانش آموز سال اول دبیرستان (141 دختر و
170 پسر) به روش خوشه ای از دبیرستان های پرورش استعدادهای درخشان و نمونه
دولتی واقع در شهرستان شیراز انتخاب شدند. مقیاس جهت گیری هدف در ریاضی و پرسشنامه
خودکارآمدی در ریاضی به عنوان ابزار سنجش به کار برده شد. پژوهش حاضر، شواهدی مبنی
بر روائی و پایائی قابل قبول این ابزارها فراهم ساخت. یافته ها نشان داد که رابطه
معنی دار بین جهت گیری های هدف و
خودکارآمدی در ریاضی بر قرار است. چنان که فزونی تبحرگرائی و عملکردگرائی با
افزایش خودکارآمدی همراه بود، در حالی که عملکردگریزی رابطه منفی با مؤلفه ها و کل
خودکارآمدی در ریاضی داشت. نتایج تحلیل های رگرسیون چندگانه بیانگر آن بود که
تبحرگرائی در فرآیند یادگیری درس ریاضی، مهم ترین عامل پیش بینی کننده خودکارآمدی
است. عملکردگرائی اگرچه به طور مثبت دو مؤلفه و کل خودکارآمدی را پیش بینی می نمود،
امّا نسبت به تسلط گرائی، نقش پیش بینی کنندگی به مراتب ضعیف تری داشت. بر خلاف آن،
فزونی عملکردگریزی با کاهش مؤلفه های خودکارآمدی در ریاضی همراه بود. تلویح یافته های
پژوهش حاضر برای دست اندرکاران آموزش و پرورش فراگیرندگان سرآمد تحصیلی، تأکید
بیشتر بر راه کارهائی است که آنان را به اهداف درونی یادگیری در درس ریاضی هدایت
نماید.
مأخذ شناسی مشاوره
نقش زن در رشد عاطفی انسان
بررسی انگیزه ی ازدواج در بین دختران و پسران نامزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:میزان گرایش به ازدواج در هر جامعه ای بر اساس انگیزه مندی افراد آن جامعه قابل تبیین است. انگیزه فرآیندی درونی است که رفتار را نیرومند و هدایت می کند و فصل مشترک نیازها، شناخت ها و هیجان ها است. این که کدام دسته از عوامل در تعیین گرایش و انگیزش افراد برای ازدواج موثّر می باشند، موضوعی است که در اینجا مورد توجّه قرار گرفته است. پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این سئوالات است: الف) افراد در آستانه ی ازدواج از چه میزان انگیزه مندی برای ازدواج برخوردارند؟ ب) آیا ابعاد مختلفی برای این انگیره وجود دارد؟ ج) انگیزه های عاطفی از چه جایگاهی در گرایش به ازدواج برخوردار می باشند؟ روش: این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری کلیه ی دختران و پسران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر همدان جهت اقدام برای ازدواج بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 156 نفر به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. برای سنجش انگیزه مندی از مقیاس محقّق ساخته با پایایی آلفای کرونباخ 87/0 و در تحلیل متغیّرها ازضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی استفاده شد. یافته ها: براساس یافته ها80% آزمودنی ها در حدّ متوسطی برای ازدواج انگیزه داشتند. میزان اهمبیت و دلایل در میان دو جنس و درگروه های سنّی و تحصیلی تفاوت معناداری را نشان داد. در تحلیل عاملی شش مولفه ی انگیزه ی نامناسب، عاطفی، روان شناختی، زیستی، اجتماعی و بدون دلیل حاصل گردید. نتیجه گیری:در یک نتیجه گیری کلّی می توان گفت اگرچه افراد از میزان انگیزه مندی قابل قبولی برای ازدواج برخوردارند؛ امّا توجّه به چگونگی و کیفیت آن باتوجّه به گرایشی که بیشتر معطوف به وجوه منفی و هیجانی آن است، می تواند نکته ی قابل تأمّلی برای محقّقان و روان شناسان حوزه ی ازدواج و خانواده تلقی گردد.