فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
527 - 539
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رضایت زناشویی با برخی متغیرهای روان شناختی ازجمله رفتارهای دلبستگی مرتبط است؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی زنان با نقش میانجی نظارت آنلاین بود.
مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر، طرح همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری است که یک روش همبستگی چند متغیری بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه ی زنان متأهل استان خوزستان بودند که همسران آن ها از شبکه های اجتماعی استفاده می کردند. با استفاده از روش نمونه گیری روش گلوله برفی بدون تبعیض 350 نفر از زنان متأهل باسواد الکترونیکی و مسلط به استفاده از شبکه های اجتماعی، انتخاب شدند. آزمودنی ها به مقیاس نسخه اصلاح شده مقیاس رفتارهای دلبستگی ساندبرگ و همکاران 2012، مقیاس نظارت آنلاین نسخه اصلاح شده الیسون 2007 و مقیاس رضایت زناشویی پاسخ دادند. از نرم افزار آماری SPSS نسخه 27 و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 24 برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که اثر مستقیم رفتارهای دلبستگی بر نظارت آنلاین و اثر مستقیم نظارت آنلاین بر رضایت زناشویی معنی دار است 05/0>p. همچنین اثر مستقیم رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی معنی دار است 05/0>p. اثر غیرمستقیم رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی به واسطه ی نظارت آنلاین نیز معنی دار است 05/0>p. با توجه به معنادار بودن اثر رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی در مدل، باید گفت نظارت آنلاین نقش میانجی گری جزئی در رابطه بین رفتارهای دلبستگی با رضایت زناشویی ایفا می کند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، می توان گفت که رفتارهای دلبستگی از طریق نظارت آنلاین بر رضایت زناشویی زنان متأهل اثرگذار است.
پیش بینی سطح تحول روانی معنوی از طریق باورهای ناکارآمد شناختی و احساس گناه در مبتلایان به اختلال وسواس -بی اختیاری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
133 - 149
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سطح تحول روانی معنوی از طریق باورهای ناکارآمد شناختی و احساس گناه در مبتلایان به اختلال وسواس بی اختیاری شکل گرفته است. طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه بیماران وسواس بی اختیاریِ مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم با شکایت اصلی اختلال وسواس بی اختیاری به تعداد ششصد نفر بود، که تعداد 240 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. اعضای نمونه با پاسخ دادن به پرسش نامه وسواس ییل براون و نمره شدت وسواس بالاتر از 7، انتخاب شدند و به پرسش نامه باورهای ناکارآمد شناختی، پرسش نامه تحول روانی معنوی جان بزرگی و پرسش نامه احساس گناه گوگلر و جونز پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از تحلیل رگرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های متغیر باورهای ناکارآمد شناختی درمجموع توانستند 21 درصد واریانس نمره های سطح تحول روانی معنوی را در بیماران OCD پیش بینی کنند. همچنین بررسی ضریب بتا نشان داد که از بین مؤلفه های باورهای ناکارآمد شناختی، تنها مؤلفه انجام کامل امور توانست پیش بینی کننده معنادار متغیر سطح تحول روانی معنوی باشد. یافته ها، فرضیه دوم پژوهش را مبنی بر پیش بینی سطح تحول روانی معنوی از طریق احساس گناه در بیماران OCD تأیید نکردند.
طراحی و تدوین الگوی مدیریت اینرسی در ایثارگران اداراه ورزش و جوانان و تأثیر آن بر سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
11 - 29
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و تدوین الگوی مدیریت اینرسی در ایثارگران اداره ورزش و جوانان و تاثیر آن بر سرمایه روان شناختی انجام شد. روش این پژوهش بصورت آمیخته (ترکیبی) کیفی و کمی بود. جامعه آماری شامل تمامی خبرگان حوزه ورزش و تربیت بدنی در بخش کیفی و کارکنان وزارت ورزش و جوانان در بخش کمی به تعداد 901 نفر در سال 1399 بود. با توجه به آمیخته بودن روش تحقیق در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی و در بخش کمی از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه مدیریت اینرسی که پرسشنامه ای محقق ساخته بوده و دارای 5 مؤلفه و 33 شاخص در طیف پنج درجه ای لیکرت بود و پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران استفاده شد. داده ها از طریق معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد مدیریت اینرس در ایثارگران وزارت ورزش و جوانان دارای 5 مؤلفه بود. همچنین نتایج نشان داد مدل پژوهش از برازش کامل برخوردار بود. نتایج نشان داد اینرسی تجربه، اینرسی عملی، اینرسی بینشی، اینرسی روانشناختی و اینرسی یادگیری، بترتیب مهم ترین مؤلفه های مربوط به مدیریت اینرسی بود. همچنین نتایج حاکی از تاثیر معنادار تمام ابعاد اینرسی بر سرمایه روان شناختی بود. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر نتیجه گیری می شود که برای طراحی و تدوین الگوی مدیریت اینرسی در وزارت ورزش و جوانان می توان از نظرات خبرگان حوزه ورزش و تربیت بدنی و کارکنان وزارت ورزش و جوانان استفاده کرد.
مشکل تمرکز پزشکان در مرکز شهر یزد: تحلیل کیفی بازیگران کلیدی
حوزههای تخصصی:
زمینه: شهر و مسائل مدیریت شهری بخصوص موضوع تمرکز پزشکان در یک منطقه شهری بدلیل وجود بازیگران مختلف با دیدگاه های مختلف ذاتا پویا و پیچیده است.
هدف: پژوهش حاضر موضوع تمرکز مدیران در بلوار طالقانی شهر یزد با شناسایی و تحلیل تعامل بازیگران کلیدی تاثیرگذار بر مسئله که دارای راهبردهای و اهداف مختلفی بررسی کرده است.
روش: روش پژوهش توصیفی – تحلیلی (کیفی) و روش گردآوری داده ها بر پایه روش اسنادی و میدانی است. به عبارت دیگر، ابتدا از طریق مطالعه کتابخانه ای (روش اسنادی) به شناسایی اولیه بازیگران و استراتژی ها و اهداف آن ها پرداخته شده است. سپس از طریق مصاحبه گروهی با خبرگان (روش میدانی)، به تکمیل بازیگران و اهداف آن ها پرداخته و با استفاده از روش و نرم افزار مکتور به تحلیل این بازیگران و اهداف آن ها در رابطه با مسئله تمرکز پزشکان در یک منطقه شهری پرداخته شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که از بین 9 بازیگر شناسایی شده، هرچند بازیگر غالبی در این مسئله وجود ندارد ولی راهنمایی و رانندگی، پلیس، بیماران و پزشکان دارای تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیاد هستند. همچنین از بین 7 هدف و راهبرد شناسایی شده، کاهش ترافیک و دسترسی به پارکینگ از حساسیت زیادی بین بازیگران برخوردار است.
نتیجه گیری: براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که در کوتاه مدت، نوبت دهی انلاین با مشارکت شرکت های دانش بنیان و پزشکان سبب کاهش رفت و آمد می شود و با ایجاد پارکینگ توسط شهرداری در بلوار طالقانی یزد ترافیک کمتر خواهد شد. از طرفی مشخص شد روش کیفی و مطالعه موردی در مطالعات مدیریت شهری کاربرد دارد.
پیش بینی سرزندگی تحصیلی بر اساس راهبردهای خود تنظیمی هیجانی و کمال گرایی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضربا هدف پیش بینی سرزندگی تحصیلی براساس راهبردهای خودتنظیمی هیجانی و کمال گرایی در دانش آموزان دختر انجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. از بین کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول منطقه سه شهر تهران تعداد 152 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی چاری و دهقانی زاده، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان و مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش ها و شاخص های آماری شامل: فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه با استفاده از نرم افزار spss26 مورد تحلیل قرار گرفتند. براساس نتایج حاصل ازتحلیل رگرسیون، راهبردهای خودتنظیمی هیجانی، مولفه پنهان کاری، مولفه تحمل و کمال گرایی خود مدارپیش بینی کننده سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان دختر بودند. براساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که راهبردهای خودتنظیمی هیجانی و کمالگرایی خودمدار در افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان نقش داشته و تاثیرگذارند.
اثربخشی توان بخشی شناختی- غیر حرکتی بر حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
123 - 134
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توان بخشی شناختی- غیرحرکتی بر حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن صورت پذیرفت. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز دو ماه اجرا شد. جامعه آماری مورد مطالعه کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن پایه دوم تا چهارم دبستان منطقه 6 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. در این پژوهش 37 کودک با ناتوانی یادگیری خواندن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه در مدت 6 هفته توان بخشی شناختی- غیرحرکتی را دریافت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل نرم افزار N-BACK (جگی و همکاران، 2008 ) و آزمون برج لندن (شالیس، 1982) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 با روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی- غیرحرکتی بر حافظه کاری (0001>P) و انعطاف پذیری شناختی (0001>P) کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن تأثیر معنی داری دارد. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که توان بخشی شناختی- غیرحرکتی با تاثیر بر قسمت کرتکس مغز و با بکارگیری تمرینات هدفمند شناختی می تواند روشی موثر برای بهبود حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن مورد استفاده قرار گیرد.
تجارب ارائه دهندگان مراقبت از حمایت روانی از افراد مبتلا به سرطان در اردبیل: یک مطالعه تحلیل محتوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف حمایت روانی یکی از حوزه های اصلی مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان است. سال هاست این موضوع در ادبیات و عملکرد ارائه دهندگان مراقبت مورد توجه و تأکید است. این مطالعه با هدف بررسی تجربیات و ادراکات ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی در اردبیل درمورد حمایت روانی از بیماران مبتلا به سرطان انجام شده است.. مواد و روش ها پژوهش حاضر با رویکرد تحلیل محتوای کیفی متعارف در سال 1401 در مراکز ارائه دهنده مراقبت به افراد مبتلا به سرطان اردبیل صورت گرفت. نمونه مطالعه، 19 مشارکت کننده دارای تجربیات غنی مراقبتی درزمینه مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند و پس از ضبط و رونویسی، مطابق روش گرانهایم و لاندمن تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها از تحلیل داده ها 12 زیرطبقه و 4 طبقه «برجسته سازی ارتباط ذهنی مثبت با خود و دیگران»، «آگاهی بخشی مثبت»، «تغییر مثبت در زاویه دید بیمار» و «تقویت ادراک ارزشمندی» به دست آمد. این طبقات بیانگر توجه و تلاش ارائه دهندگان مراقبت در راستای حمایت روانی است که با تقویت ذهنیت مثبت در بیمار نمود پیدا می کند و شکل گیری ماهیت حمایت روانی را در ارائه دهندگان مراقبت برای ارائه مراقبت نشان می دهد. نتیجه گیری در مطالعه حاضر تقویت ذهنیت مثبت، اساس حمایت روانی در افراد مبتلا به سرطان است که می تواند به عنوان یک برنامه راهبردی و عملیاتی در توسعه برنامه های آموزشی برای تیم حرفه ای مراقبت مؤثر واقع شود. در راستای توسعه برنامه های عملکردی مراقبت، مفهوم تقویت ذهنیت مثبت می تواند به عنوان چهارچوبی برای تحقق و همچنین شاخصی جهت ارزیابی حمایت روانی، گامی در جهت ارائه مراقبت باکیفیت و توأم با رضایت و آرامش درونی بیماران باشد. در حیطه پژوهش، یافته های مطالعه حاضر می تواند برای طراحی ابزاری به منظور سنجش وضعیت حمایت روانی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین این یافته ها می تواند با ابزارهای سنجش کیفیت مراقبت ترکیب شود و در پاسخگو بودن مراقبت جهت تأمین حمایت روانی در بیمار به عنوان جنبه مهمی از مراقبت مورد بررسی قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش خود مراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان بر کیفیت زندگی مراقبان سالمندان مبتلا به دمانس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۴۲-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش خود مراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان بر کیفیت زندگی مراقبان سالمندان مبتلا به دمانس بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 4 ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه مراقبین مراجعه کننده به مرکز درمانی دمانس شهر کرمان بود که در منزل یا مؤسسات از بیماران دمانس در سال 1400 مراقبت می کردند. نمونه آماری شامل 45 نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 30 نفر در دو گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه آزمایش آموزش خودمراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان مداخلات را طی 8 جلسه 45 دقیقه ای، هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF، سازمان بهداشت جهانی، 1996) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد تفاوت میانگین های هر دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه معنی دار گزارش شد (05/0>P). در مقایسه اثربخشی دو گروه آزمایشی نسبت به یکدیگر نیز تفاوت میانگین ها در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار گزارش شد و نشان داده شد آموزش خودمراقبتی نسبت به نظم جویی فرایندی هیجان در بهبود کیفیت زندگی مراقبان سالمندان مبتلا به دمانس موثرتر بود (05/0P<). نتیجه گیری می شود آموزش خودمراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان در افزایش کیفیت زندگی مراقبان موثر است.
نقش میانجی سلامت روان در رابطه با خستگی ذهنی و خود فریبی با تمایل به طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی سلامت روان در رابطه خستگی ذهنی و خودفریبی با تمایل به طلاق بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل شهر کرمان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از بین آن ها تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تمایل به طلاق (TDS) روزلت و همکاران (1986)، مقیاس دلزدگی زناشویی (CBM) پاینز (1996)، مقیاس سلامت روان (MHI-28) بشارت (1388) و مقیاس خودفریبی (SDQ-12) سیرونت و همکاران (2019) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده و بین خودفریبی، خستگی ذهنی و سلامت روان با تمایل به طلاق رابطه معنی دار وجود دارد (05/>P) و علاوه بر این مشخص شد که خستگی ذهنی و خودفریبی با میانجیگری سلامت روان اثر غیرمستقیم منفی و معنی داری (01/>P) بر تمایل به طلاق دانشجویان متأهل دارد. بر اساس این یافته های می توان نتیجه گرفت که خودفریبی و خستگی ذهنی به شیوه های مستقیم و غیرمستقیم، تمایل به طلاق را در دانشجویان متأهل تحت تأثیر قرار می دهند و نقش اساسی در تمایل به طلاق ایفا می کنند.
اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر بهزیستی روان شناختی و مشارکت اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۱۸۰-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر بهزیستی روان شناختی و مشارکت اجتماعی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان قاینات در سال تحصیلی 1401 -1402 بود. حجم نمونه پژوهش شامل 36 دانش آموز دختر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه گمارده شدند (هر گروه 18 نفر). ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مشارکت اجتماعی (CPQ) سهرابی و همکاران (1389) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف فرم کوتاه (RSPWB-SF) ریف (2002) بود. گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد، اما گروه آزمایش پژوهش مداخله خودتنظیمی را در طول هفت جلسه (در هفت جلسه نود دقیقه ای و هرهفته یک جلسه) دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل پیش آزمون بین میانگین پس آزمون هر شش مولفه بهزیستی روان شناختی (پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی) و متغیر مشارکت اجتماعی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادری در سطح 01/0 وجود داشت. نتایج نشان داد که آموزش خودتنظیمی، احتمالا درمان کارآمدی برای بهبود بهزیستی روان شناختی و مشارکت اجتماعی در دانش آموزان است.
مقایسه ویژگی های شخصیتی، سلامت روان، و هیجان خواهی در بین نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۱۶۰-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی، سلامت روان، و هیجان خواهی بین نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد و عادی بود. روش: روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر گرگان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. از این بین، 200 نفر در دو گروه نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد (100 نفر) و نوجوانان دارای والدین غیر وابسته به مواد (100 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های سلامت روان، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی، و مقیاس هیجان خواهی پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد و عادی در نمرات ویژگی های شخصیتی (مولفه های روان رنجوری، انعطاف پذیری، دلپذیربودن، و مسئولیت پذیری)، سلامت روان، و هیجان خواهی تفاوت معنادار وجود داشت. نوجوانان دارای والدین عادی نسبت به نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد، نمرات انعطاف پذیری، دلپذیربودن، مسئولیت پذیری، سلامت روان، و هیجان خواهی بیشتر و در خرده مقیاس روان رنجوری نمره کمتری را کسب کردند. بین دو گروه در برون گرایی تفاوت معنادار وجود نداشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، والدین وابسته به مواد با مشکلات و مسائلی روبرو هستند که بی سامانی هایی را در ساختار خانواده ایجاد می کنند. آنان با نظارت ناکافی، بی کفایتی، و بی توجهی به نیازهای ضروری فرزندان، زمینه بروز مشکلات شخصیتی در فرزندان نوجوان و جوان خود ایجاد می کنند. همچنین، ابتلا به مشکلات مرتبط با سلامت روان و هیجان خواهی به طور خاص یک پیش بینی کننده مهم برای نوجوانانی است که دارای والدین وابسته به مواد می باشند.
مدل یابی ارتباط اشتیاق معلم با رفتار تقلب تحصیلی دانش آموزان با نقش میانجی انگیزش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۰۸۰-۲۰۵۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: رفتار تقلب تحصیلی یکی از موضوعات چالش انگیز در محیط های آموزشی است. این سازه به یک نگرانی جهانی در محیط های آموزشی کنونی تبدیل شده است و در نظام های آموزشی گستره قابل توجهی دارد. مسئله این است روابط متغیرهای مختلفی با رفتار تقلب تحصیلی تأیید شده است اما روابط متغیرهایی مانند اشتیاق شغلی معلم و انگیزش تحصیلی در قالب روابط ساختاری مغفول واقع شده است و در این زمینه شکاف تحقیقاتی عمده ای وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ارتباط اشتیاق معلم با رفتار تقلب تحصیلی دانش آموزان با نقش میانجی انگیزش تحصیلی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی معلمان (1267 =N) و دانش آموزان (2621 =N) مقطع متوسطه مدارس شهرستان دامغان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. از بین افراد جامعه آماری، تعداد 460 نفر از معلمان (310 نفر زن،150 نفر مرد) و 460 نفر از دانش آموزان (255 نفر دختر، 205 نفر پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. معلمان به مقیاس اشتیاق شغلی (شاوفلی، 2013) و دانش آموزان به مقیاس های انگیزش تحصیلی (والراند و همکاران، 1992) و تقلب تحصیلی (مرداک و استفنز، 2007) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از طریق مدل یابی معادلات ساختاری و با نرم افزارهای SPSS24 و AMOS26 انجام شد. یافته ها:. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که داده ها با مدل مفهومی برازش قابل قبولی داشته و مورد تأیید قرار گرفت. (0/065 RMSEA=؛ 0/90CFI=؛0/90 = IFI؛ 0/91 NFI= و 2/89 X2/df=). همچین همچنین مطابق با مدل ساختاری پژوهش اشتیاق شغلی اثر معناداری بر روی انگیزش تحصیلی (34/0) و رفتار تقلب تحصیلی (21/0-)، انگیزش تحصیلی اثر معناداری بر روی رفتار تقلب تحصیلی (0/29-) داشت. همچنین روابط اشتیاق شغلی با تقلب تحصیلی از طریق انگیزش تحصیلی معنادار بود (0/10-). نتیجه گیری: به نظر می رسد نتایج این پژوهش می تواند اطلاعات مفیدی را برای مسئولین آموزشی، پژوهشگران، مشاوران تحصیلی در جهت افزایش اشتیاق شغلی معلمان و کاهش مشکلات تحصیلی یادگیرندگان فراهم کند.
رابطه کیفیت تدریس معلمان با انگیزش به پیشرفت تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان سنقر و کلیایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
116 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه کیفیت تدریس معلمان با انگیزش به پیشرفت تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان سنقر و کلیایی در سال تحصیلی 1400-1399 می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی است؛ همچنین این پژوهش با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. در پژوهش حاضر جامعه ی آماری پژوهش را کلیه معلمان و دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان سنقر و کلیایی در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای استفاده شد. بدین صورت که سه مدرسه به عنوان نمونه انتخاب و در هر مدرسه 5 کلاس انتخاب شدند و با توزیع پرسشنامه در بین دانش آموزان و معلمان هر کلاس به صورت تصادفی ساده داده های لازم گردآوری شد. تعداد حجم نمونه با توجه به تعداد جامعه نامحدود تعداد 200 نفر (100 نفر معلم و 100 دانش آموز) به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های کیفیت تدریس معلمان کریاکیدز، کمپ و گاگاتاسیس (2000)، انگیزش به پیشرفت تحصیلی والراند و همکاران (1992) و عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1990) پاسخ دادند. نتایج نشان داد کیفیت تدریس معلم توان پیش بینی انگیزش به پیشرفت تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان را دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت کیفیت تدریس معلم توان پیش بینی انگیزش به پیشرفت تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان را دارند را دارند که این امر می تواند موردتوجه مراکز آموزش وپرورش و معلمان قرار گیرد.
مدل یابی معادلات ساختاری خودپنداره تحصیلی بر اساس بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی عزت نفس در دانش آموزان مبتلا به مشکلات یادگیری ویژه شهر کرج
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
331 - 342
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی مدل یابی معادلات ساختاری خودپنداره تحصیلی بر اساس بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی عزت نفس در دانش آموزان مبتلا به مشکلات یادگیری ویژه شهر کرج بوده است. طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. این پژوهش با حضور 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین دانش آموزان دوره ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 به روش آنلاین انجام شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو (CLDQ) ویلکات و همکاران (2011)، سیاهه خودپنداره تحصیلی دانش آموزان ابتدایی (SSCI) چن و تامپسون (2004)، مقیاس بهزیستی روان شناختی برای کودکان (PWB-c) اوپری و همکاران (2018) و مقیاس عزت نفس (RSEs) روزنبرگ (1989) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین بهزیستی روان شناختی و عزت نفس با خودپنداره تحصیلی همبستگی معناداری وجود دارد (0/01>P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم بهزیستی روان شناختی از طریق نقش میانجی عزت نفس بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/055=RMSEA و 0/05>P-value) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر خودپنداره تحصیلی در بین دانش آموزان است.
اثربخشی بسته توانبخشی شناختی "همراه" بر بهبود مشکلات ادراکی- دیداری در دانش آموزان دارای نوشتارپریشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
60 - 73
حوزههای تخصصی:
کودکان نوشتارپریش دارای مشکلات ادراکی- دیداری متعددی هستند. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بسته توانبخشی شناختی نارسانویسی همراه بر بهبود مشکلات ادراکی- دیداری در دانش آموزان دارای نوشتارپریشی صورت گرفته است. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دارای نوشتارپریشی مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهرستان کرمانشاه در سال 1401 بودند. از میان آنها 40 نفر که حاضر به همکاری و نیز در دسترس بودند با توجه به ملاک های ورود (داشتن حداقل سه مؤلفه از ملاک های تشخیصی اختلال یادگیری نوشتن، رضایت دانش آموز و والدین) و خروج (قرار داشتن تحت سایر مداخله ها) و بعد از اخذ رضایت آگاهانه، انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، قرار گرفتند. سپس در هر دو گروه پیش آزمون اجرا و پس از آن گروه آزمایش 12 جلسه مداخله بسته توانبخشی شناختی همراه را دریافت کردند اما برای گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. سپس برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده از کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد که بسته توانبخشی شناختی همراه بر بهبود ادراک دیداری و مؤلفه های آن (ارتباط فضایی، ادراک فضایی و ثبات شکل) در کودکان دارای اختلال نوشتن (01/0P<) تأثیر معنادار دارد اما تأثیر معناداری بر مؤلفه های تشخیص شکل- زمینه و هماهنگی حرکتی-دیداری دیده نشد.می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی توانبخشی شناختی همراه را می تواند به عنوان درمان واحد و یا در کنار سایر درمان های روان شناختی برای دانش آموزان دارای اختلال نوشتارپریشی استفاده کرد.
سنتز پژوهی مؤلفه های مؤثر بر درمان افسردگی جهت تهیه بسته درمانی مبتنی بر وب
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هیجانات منفی از مواردی است که فرد مبتلا ب ه ام اس ب ا آن درگی ر است و موجب کاهش فرصت های آنها برای برقراری تعاملات اجتماعی می شود و این مسئله روابط اجتماعی، کیفیت زندگی و درنتیجه سلامت روان آنها را با تهدید مواجه می کند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی با درمان شناختی رفتاری بر هیجانات منفی در زنان مبتلا به ام اس در شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) شهر کرمانشاه طی سال 99-1398 بود که به مرکز آموزشی-درمانی امام رضا (ع) مراجعه نموده بودند. در این پژوهش به منظور انتخاب نمونه پژوهش، ابتدا بین بیماران زن مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس که جهت دریافت خدمات درمانی به مرکز آموزشی-درمانی امام رضا (ع) شهر کرمانشاه مراجعه بودند، پرسشنامه های مورد پژوهش (با توجه به رعایت تمامی اصول بهداشتی در مواجه با بیماری ویروسی کرونا) توزیع شد، ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه DASS-21 بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته ها مبین این بود که در نمرات کلی هیجانات منفی شرکت کنندگان در گروه کنترل نسبت به نمره هیجانات منفی شرکت کنندگان در گروه مداخله اول (طرحواره درمانی) و شرکت کنندگان در گروه درمانی شناختی رفتاری از لحاظ آماری دارای تفاوت معنی داری بودند. این درحالی است که نمره هیجانات منفی در بین دو گروه مداخله طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری تفاوت معنی داری نداشت؛ این وضعیت، در باره دو مولفه افسردگی و استرس صدق می کند. یعنی سطح افسردگی و استرس افراد حاضر در دو گروه مداخلات آموزشی نسبت به افراد حاضر در گروه کنترل کاهش معنی داری داشته است، اما تفاوتی بین دو گروه مداخله وجود نداشته است. درباره مولفه اضطراب نیز نتایج آزمون تعقیبی حاکی از آن است که هرچند اضطراب دو گروه مداخله دارای اختلاف میانگین (27/2 و 07/2) با گروه کنترل هستند اما این اختلاف معنادار نشده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود تفاوتی میان اثر دو روش طرحواره درمانی و درمان شناختی - رفتاری بر کاهش هیجانات منفی وجود نداشت.
اثربخشی درمان مثبت نگر بر تحمل پریشانی و نشخوار فکری بیماران مبتلا به فشارخون مزمن
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شناسایی درمان های روانشناختی مؤثر در بهبود سلامت روان بیماران مبتلا به فشار خون مزمن ضروری است، بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مثبت نگر بر تحمل پریشانی و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به فشارخون مزمن بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه بیماران مبتلا به فشارخون بالا مراجعه کننده به مرکز تخصصی و فوق تخصصی بیمارستان امام خمینی در سال 1400 بودند. از بین افراد واجد شرایط که داوطلب مشارکت در پژوهش بودند، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش در ۹ جلسه 90 دقیقه ای آموزش درمان مثبت نگر براساس بسته درمانی ماررو و همکاران (2016) شرکت کردند، اما گروه گواه درمانی دریافت نکرد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و مقیاس نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو (1991) بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره در سطح معنی داری 05/0= α انجام شدند. یافته ها: نتایج نشان داد درمان مثبت نگر به طور معناداری موجب افزایش تحمل پریشانی (29/75=F، 001/0>P) و کاهش نشخوار فکری (73/24=F، 001/0>P) در بیماران مبتلا به فشارخون مزمن شد. نتیجه گیری: نتایج بر اهمیت درمان مثبت نگر در بیماران مبتلا به فشارخون مزمن و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی تأکید دارد. بنابراین درمان مثبت نگر به عنوان درمان مکمل می تواند با ایجاد تغییر مثبت و مناسب در بیماران مبتلا به فشارخون مزمن مورد استفاده قرارگیرد
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه آموزشی تقویت انگیزش در دختران دانشجو با علائم افسردگی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انگیزش به عنوان یک سازه روانشناختی در بهزیستی فرد اثرگذار است. بر همین اساس فقدان انگیزش بر حالات هیجانی تاثیر دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی برنامه آموزش تقویت انگیزش در دختران دانشجو دارای علائم افسردگی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق ترکیبی کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه مورد مطالعه شامل 11 نفر از دختران دانشجو ساکن شهر یزد بود و از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها و عدم دستیابی به داده های جدید ادامه یافت. بر اساس تحلیل مضامین، الگوی برنامه آموزشی تقویت انگیزش، طراحی شد. سپس در بخش کمی برای اعتبارسنجی و اطمینان از روایی الگوی محتوایی برنامه آموزشی از ضریب لاوشه استفاده شده است. با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند، الگوی پیشنهادی در اختیار 24 نفر از متخصصان حوزه روان شناسی قرار گرفت و میزان اعتبار داده ها مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بر اساس CVR لاوشه، هر 20 مضمون اصلی در الگوی پیشنهادی، مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: به طور کلی می توان بیان کرد که الگوی مبتنی بر تقویت انگیزش، چشم انداز متفاوتی در درمان بیماران افسرده ارائه می نماید. توجه به ابعاد نظری این الگو و کاربرد آن در درمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است
اثربخشی بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر طرح پژوهشی نیمه آزمایشی با گروه گواه و پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری بود. 40 نفر از زنان مبتلا به ام اس مراجعه کننده به انجمن ام اس شهر تهران در سال 1399 با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از طریق جایگزینی تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند (هر گروه 20 نفر). داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه تحمل ناکامی و پرسشنامه اضطراب سلامت بیماران مبتلا به ام اس به دست آمد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین میانگین متغیرهای مورد بررسی در مرحله پیش آزمون بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت که بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل ناکامی (20/8327=F، 001/0P>) و اضطراب سلامت (8/7816=F، 001/0P >) در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس موثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت می تواند در بهبود تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در بیماران زن مبتلا به ام اس موثر باشد.
تدوین مدل علی درگیری تحصیلی برمبنای ذهن آگاهی تحصیلی با میانجی گری ترس از شفقت به خود، خردورزی تحصیلی و هسته ارزشیابی خود در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
76 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین مدل علی درگیری تحصیلی بر مبنای ذهن آگاهی تحصیلی با میانجی گری ترس از شفقت به خود، خردورزی تحصیلی و هسته ارزشیابی خود در دانشجویان بود. روش پژوهش همبستگی (در قالب مدل یابی معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 420 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه درگیری تحصیلی (Reeve & Tseng, 2011; Reeve, 2013) ، پرسشنامه ذهن آگاهی تحصیلی، مقیاس ترس از شفقت به خود (Gilbert et al., 2011)، مقیاس خردورزی تحصیلی و مقیاس هسته ارزشیابی خود (Judge et al., 2003) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر آن بود که مدل با برازش مناسبی مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج مدل نشان داد که ذهن آگاهی تحصیلی، ترس از شفقت به خود، خردورزی تحصیلی و هسته ارزشیابی خود در درگیری تحصیلی اثر مستقیم و معناداری داشته اند. همچنین نتایج نشان داد که ذهن آگاهی تحصیلی با میانجی گری ترس از شفقت به خود، خردورزی تحصیلی و هسته ارزشیابی خود در درگیری تحصیلی اثر معناداری داشته است. در این پژوهش، اثر متغیرهای بیان شده در درگیری تحصیلی دانشجویان تأیید شد. این نتایج نشان دهنده اهمیت پرداختن به این چهار متغیر در جهت تبیین درگیری تحصیلی است.