ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۰۴۱ تا ۱۰٬۰۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۱۰۰۴۱.

نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی خلقی، ادراک درد و حمایت اجتماعی ادراک شده در بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ناگویی خلقی ادراک درد حمایت اجتماعی ادراک شده درد مزمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۰ تعداد دانلود : ۵۲۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی خلقی، ادراک درد و حمایت اجتماعی ادراک شده در بیماران مبتلا به درد مزمن صورت گرفت. این پژوهش در زمره طرح های توصیفی- همبستگی قرار داشت. جامعه آماری شامل تمامی زنان 20 تا 60 سال مبتلا به درد مزمن در سطح شهر شیراز بود که در 6 ماهه اول سال 1397 به مراکز درمانی این شهر مراجعه کردند و از بین آن ها 160 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده شامل پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو، پرسشنامه درد مگ گیل و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده بود. جهت آزمون برازندگی مدل آماری از روش تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نقش واسطه ای بین ناگویی خلقی و ادراک درد ندارند، اما رابطه بین ناگویی خلقی و حمایت اجتماعی ادراک شده را بصورت معنی داری واسطه گری می کنند. به طور کلی می توان چنین گفت که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان می توانند رابطه بین ناگویی خلقی و حمایت اجتماعی ادراک شده را واسطه گری کنند.
۱۰۰۴۲.

ترتیب تولد و هوش در فرزندان خانواده های دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترتیب تولد بهره هوشی کم توان ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۴ تعداد دانلود : ۶۴۴
زمینه و هدف: مطالعات نشان دادند که بین ترتیب تولد و میزان بهره هوشی، رابطه وجود دارد که در بیشتر پژوهش ها، برتری هوشی به نفع فرزندان اول است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط ترتیب تولد فرزندان با میزان بهره هوشی در خانواده های دارای فرزند کم توان ذهنی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و از حیث شیوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی خانواده های دارای فرزند کم توان ذهنی شهر تبریز در سال 1384 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 194 خانواده از جامعه آماری ذکر شده بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته و آزمون هوش ریون جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها نیز از روش همبستگی و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین ترتیب تولد و بهره هوشی در خانواده های سه و چهار فرزندی، تفاوت معنادار وجود ندارد و تنها تفاوت معنا دار در خانواده های پنج فرزندی است (0/04p <). همچنین نتایج این بررسی به خوبی نشان داد که بین مرتبه سنی فرزندان و میزان بهره هوشی آنها ارتباط معنا داری وجود دارد. این تفاوت به گونه ای است که کودکان با مرتبه تولد اول دارای بالاترین میانگین، و گرو ه های با مرتبه تولد دوم و سوم، دارای پایین ترین میانگین هوش بهر هستند. نتیجه گیری: به طور خلاصه ناهمسو با نتایج این پژوهش و نظریه های ترتیب تولد که مدعی برتری هوشی به نفع فرزندان اول هستند، این موضوع در نتایج داده های این مطالعه مورد تأیید قرار نگرفت؛ به عبارت دیگر اثرات ترتیب تولد، تابعی از اثرات حجم خانواده است و اثرات محض ترتیب تولد، تأثیری در هوش فرزندان ندارد.
۱۰۰۴۳.

پیشنهاد یک الگوی یکپارچه و چند سطحی از نظام شناخت: کاوشی در کارکرد شبکه معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل سازی شناختی شبکه معنایی مدل معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۷ تعداد دانلود : ۳۸۸
رهیافت های یکپارچه در علوم شناختی می کوشند بین سازه های مختلف در نظریه های گوناگون ارتباط برقرار کنند و آن ها را در یک چهارچوب مفهومی مشترک بازتفسیر کنند. در این پژوهش با استفاده از مفهوم سطوح پردازشی، چهارچوب یکپارچه ای جهت تفسیر نظام مند نتایج به دست آمده از آزمون های شناختی پیشنهاد و ارزیابی شده است. برای برقراری ارتباط بین پردازش سطح معنایی با دیگر سطوح، ابتدا سطوح پردازشی شناخت بر اساس حجم اطلاعاتی که از محرک بازنمایی و پردازش می کنند به سه دسته ویژگی محور، معنایی و مفهومی تقسیم شده اند و سطح پردازشی معنایی، ارتباط دهنده ی سطح پردازشی ویژگی-محور و سطح پردازشی مفهومی در نظر گرفته شده است. برای ارزیابی کمی ساختار این مدل، 207 شرکت کننده با اختلال در پردازش محرک های هیجانی از کلینیک های روان شناختی شهرستان مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. چگونگی کارکرد شبکه شناختی شرکت کنندگان به وسیله پرسشنامه افسردگی بک، آزمون فاصله معنایی، آزمون روانی تولید کلام و آزمون های رایانه ای جستجوی نقطه هدف، استروپ، آزمون تداعی ضمنی و مرتب سازی کارت های ویسکانسین سنجیده شد. در مدل پژوهش، پرسشنامه و آزمون های اجرا شده به عنوان متغیر پیش بینی کننده و سطوح سه گانه پردازشی به عنوان متغیر های میانجی سازمان دهی شدند و داده های پژوهش از طریق مدل معادله ساختاری و با رویکردی اکتشافی تحلیل گردید. بهترین مدل برازش شده، تقسیم بندی سه سطحی داده های پژوهش را تایید کرد و در این مدل ضریب مسیر ارتباط مراحل معنایی و مفهومی پردازش 4/0 بدست آمد. این نتایج پیشنهاد می کنند که پردازش شناختی ویژگی محور، معنایی و مفهومی با مکانیزم های متفاوتی انجام می شوند و آزمون های شناختی برای ارزیابی کارکرد های شناختی در هر سطح با توجه به حجم اطلاعاتی محرک های استفاده شده، باید با آزمون های انجام شده در همان سطح مقایسه شود. در مطالعات پیشین ارتباط بین نمره آزمون تولید کلام و شدت نشانگان افسردگی بک اغلب بحث برانگیز بوده است. با بکارگیری مفهوم سطوح پردازش، درباره ارتباط این دو متغیر و دلایل متفاوت بودن نتایج مطالعات قبلی بحث شده است.
۱۰۰۴۴.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان تیپ شخصیتی نوع D و پیروی از درمان در بیماران کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نشانگان تیپ شخصیتی نوع D پیروی از درمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۴۴۲
مقدمه: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان تیپ شخصیتی نوع D و پیروی از درمان در بیماران کرونر قلبی بود. روش: یک طرح تک آزمودنی با کنترل خط پایه چندگانه همزمان و با پیگیری 6 هفته ای اجرا شد. 10 مرد مبتلا به بیماری قلبی به روش نمونه گیری در دسترس از میان بیماران بیمارستان رضوی مشهد انتخاب شدند. اثربخشی پروتکل درمانی طی 3 مرحله (خط پایه، درمان 10 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه نشانگان تیپ شخصیتی نوع D و پرسشنامه پیروی از درمان (MMAS-8) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)، فرمول درصد بهبودی و معناداری بالینی تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون طرحواره درمانی نسبت به درمان پذیرش و تعهد به میزان بیشتری موجب کاهش معنادار نشانگان تیپ شخصیتی نوع D و افزایش پیروی از درمان بیماران قلبی می شود. اما در مرحله پیگیری، طرحواره درمانی در کاهش نشانگان تیپ شخصیتی نوعD  و افزایش پیروی از درمان مؤثرتر بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از نظر معناداری آماری طرحواره درمانی بهبودی بیشتری را در رفتارهای آماج ایجاد کرد. اما از لحاظ معناداری بالینی تفاوتی بین طرحواره درمانی و پذیرش و تعهد در رفتارهای آماج وجود ندارد.
۱۰۰۴۵.

بررسی تأثیر حرکت در بازیابی حافظه هیجانی: مطالعه ای تجربی در باب شناخت بدنمند

کلیدواژه‌ها: حرکت سر هیجان ها حافظه شناخت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۷ تعداد دانلود : ۴۹۶
مقدمه: مطالعات رفتاری و شواهد عصب شناختی نشان داده اند بسیاری از پردازش های شناختی تحت تأثیر ویژگی های فضایی، حرکتی و بدنمند قرار می گیرند. از جمله اینکه پیوند بین ظرفیت هیجانی محرک ها (مثبت و منفی) و ابعاد فضایی (بالا و پایین) در بسیاری از پژوهش ها تائید شده است (مثل خوشحالی در موقعیت مکانی بالا). هدف: هدف از اجرای این مطالعه این بود که آیا حرکت سر به سمت راست یا چپ فضا می تواند بر بازیابی کلمات فارسی با ظرفیت هیجانی مثبت و منفی اثر بگذارد؟ روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی بود. به همین منظور با فراخوان عمومی شرکت در پژوهش و به صورت نمونه گیری در دسترس ۳۸ شرکت کننده از جامعه دانشجویان روانشناسی دانشگاه اصفهان انتخاب شدند. در ادامه و برای ارزیابی تأثیر حرکت بر حافظه هیجانی از نرم افزار DMDX استفاده شد. سپس نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ و در قالب اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تعداد کلمات بازیابی شده دارای بار هیجانی از کلمات خنثی بیشتر بوده و همچنین اثر تعاملی ظرفیت هیجانی کلمه و حرکت سر معنی دار شد (P<۰/۰۵). نتیجه گیری: ضمن مروری بر روایت های شناخت بدنمند نتیجه گرفته شد که مفاهیم انتزاعی از جمله هیجان های مثبت و منفی می توانند تحت تأثیر شرایط بدنمند از جمله حرکت به سمت فضای راست و چپ قرار بگیرند.
۱۰۰۴۶.

اثرات فشار روانی بر اهمالکاری تحصیلی از طریق میانجی گری انگیزش تحصیلی و اعتیاد به اینترنت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به اینترنت انگیزش تحصیلی اهمالکاری تحصیلی فشار روانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۰ تعداد دانلود : ۴۹۵
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر علی فشار روانی بر اهمالکاری تحصیلی از طریق میانجی گری انگیزش تحصیلی و اعتیاد به اینترنت بود. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر اهواز که مشتمل بر 3995 نفر بودند که از این میان350 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فشار روانی لاویبوند و لاویبوند (1995)، پرسشنامه اهمالکاری تحصیلی سواری (1390)، پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت سواری (1391) بودند. جهت تجزیه و تحلیل فرضیه ها و بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین استرس با اهمالکاری تحصیلی و اعتیاد به اینترنت، انگیزش تحصیلی با اهمالکاری تحصیلی رابطه معنی دار وجود دارد و بین استرس، اضطراب و افسردگی با انگیزش تحصیلی، اضطراب و افسردگی با اعتیاد به اینترنت رابطه معنی داری وجود ندارد. نتایج: نتایج ضریب مسیر نشان داد که انگیزش تحصیلی، میانجی گر رابطه اضطراب استرس و افسردگی بر اهمالکاری تحصیلی نمی باشد. همچنین اعتیاد به اینترنت، میانجی گر رابطه استرس و افسردگی بر اهمال کاری تحصیلی می باشد، اما اعتیاد به اینترنت، میانجی گر رابطه اضطراب و اهمال کاری تحصیلی نمی باشد.
۱۰۰۴۷.

تأثیر واقعیت درمانی گروهی گلاسر بر خودتنظیمی و سرزندگی آموزشی دانش آموزان دختر بی سرپرست و بدسرپرست

کلیدواژه‌ها: واقعیت درمانی گروهی خودتنظیمی سرزندگی آموزشی دانش آموزان بی سرپرست و بدسرپرست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۳۸۷
با توجه به افزایش روزافزون کودکان بی سرپرست و بدسرپرست و مشکلات فراوان این کودکان، توجه به عوامل ارتقاء پیشرفت آموزشی در این کودکان ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش واقعیت درمانی گروهی گلاسر بر خودتنظیمی و سرزندگی آموزشی دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را همه دختران 11 تا 13 ساله ساکن مرکز نگهداری دختران بی سرپرست و بدسرپرست سازمان بهزیستی استان قزوین در سال 1397 تشکیل داند. از میان آن ها 26 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و گواه (13 نفر) گمارش شدند. گ روه آزمای ش در 8 جلس ه 90 دقیقه ای به صورت گروهی (هر هفته یک جلسه) تح ت آم وزش واقعیت درمان ی گروه ی گلاسر (2001) ق رار گرفتن د، درحالی که گ روه گواه هی چ مداخله ای را دریافت نکردند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) و سرزندگی آموزشی دهقانی زاده و حسین چاری (1391)، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS نسخه 23، استفاده شد. یافته های برآمده از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با گواه اثر پیش آزمون، میان میانگین نمرات افراد گروه های آزمایش و گواه در متغیرهای خودتنظیمی (45/134 F= ، 001/0 =P و 89/0 = η2 ) و سرزندگی آموزشی (86/617 F= ، 001/0 =P و 61/0 = η2 )، تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش می توان از واقعیت درمانی گروهی به عنوان روشی مناسب و کارآمد جهت ارتقاء خودتنظیمی و سرزندگی آموزشی دانش آموزان بهره برد.
۱۰۰۴۸.

اثربخشی آموزش معنادهی به رنج با رویکرد یکپارچه توحیدی بر افزایش تاب آوری مادران دارای فرزند معلول شهر یزد(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معنادهی به رنج درمان یکپارچه توحیدی تاب آوری مادران فرزند معلول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۴۰
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش معنادهی به رنج با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر افزایش تاب آوری مادران دارای فرزند (فرزندان) معلول بود. این مطالعه با رویکرد کمّی و به روش نیمه آزمایشی و با به کارگیری طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری متشکل از کلیه مادران دارای یک یا چند فرزند معلول در شهر یزد بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه 15 نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه استاندارد تاب آوری کونور - دیویدسون، در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. آموزش معنادهی به رنج با رویکرد یکپارچه توحیدی در 8 جلسه 90 - 120 دقیقه ای به اعضای گروه آزمایش ارائه شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را در این خصوص در طول مدت آزمایش دریافت نکرد. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش معنادهی به رنج با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر افزایش تاب آوری مادران دارای فرزند(های) معلول مؤثر بوده است.
۱۰۰۴۹.

رابطه بین حس انسجام و خوددلسوزی با بهزیستی تحصیلی : نقش میانجی خودآگاهی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی تحصیلی خودآگاهی هیجانی حس انسجام خوددلسوزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۱ تعداد دانلود : ۶۲۱
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی خودآگاهی هیجانی در رابطه بین حس انسجام و خوددلسوزی با بهزیستی تحصیلی در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 350 دانشجو از بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی تبریز انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه حس انسجام آنتونوسکی، پرسشنامه خوددلسوزی نف، پرسشنامه خودآگاهی هیجانی گرنت و همکاران، فهرست مشغولیت تحصیلی سالملا-آرو و آپادیا و سیاهه فرسودگی تحصیلی سالملا-آرو را تکمیل کردند. به منظور آزمون الگوی اثرات مستقیم و غیرمستقیم از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها نشان داد داده ها برازش مناسبی با مدل دارد. اثر مستقیم حس انسجام و خودآگاهی هیجانی بر بهزیستی تحصیلی معنادار بود اما اثر مستقیم خوددلسوزی بر بهزیستی تحصیلی معنادار نبود. همچنین اثر مستقیم حس انسجام و خوددلسوزی بر خودآگاهی هیجانی معنادار بود. اثر غیرمستقیم حس انسجام و خوددلسوزی از طریق خودآگاهی هیجانی بر بهزیستی تحصیلی معنادار بود. یافته های پژوهش نشان داد که حس انسجام و خودآگاهی هیجانی به طور معناداری می توانند بهزیستی تحصیلی را پیش بینی نمایند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که خودآگاهی هیجانی بین حس انسجام و خوددلسوزی با بهزیستی تحصیلی دارای نقش میانجی می باشد.
۱۰۰۵۰.

اثربخشی قصه درمانی بر کاهش مشکلات رفتاری و بهبود ادراک خود دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصه درمانی مشکلات رفتاری ادراک خود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۳ تعداد دانلود : ۴۸۶
زمینه و هدف: مشکلات رفتاری کودکان می تواند آثاری طولانی مدت بر کنش وری رفتاری، جسمانی، و شناختی آنها داشته باشد و به تجربه شکست و احساس ناشایستگی در دوران تحصیل منجر شود. استمرار این وضعیت بر ادراک کودک از خود به عنوان فردی فعال، هوشیار، و با اراده، تأثیر نامطلوب گذاشته و مشکلات او را دوچندان می کند. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی قصه درمانی بر کاهش مشکلات رفتاری و بهبود ادراک خود دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه آماری که شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر شیراز سال تحصیلی 1399-1398 بودند، تعداد 30 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه60 دقیقه ای تحت قصه درمانی قرار گرفتند، اما افراد گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. ابزارهای جمع آوری این پژوهش شامل پرسش نامه ادراک خود هارتر (1989) و مشکلات رفتاری شهیم و یوسفی (1378) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با نسخه 23 نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که قصه درمانی بر ادراک خود (0/001 > p ) مؤثر بوده و به افزایش این مؤلفه در دانش آموزان منجر می شود. همچنین، قصه درمانی بر مشکلات رفتاری و مؤلفه های آن (ترس و نارسایی توجه) (0/01> p ) مؤثر بوده و باعث کاهش این مؤلفه ها در دانش آموزان می شود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که به کارگیری قصه درمانی باعث کاهش ترس و مشکلات مربوط به نارسایی توجه و در نهایت بهبود ارتباط کودک با اطرافیان شده و در نتیجه میزان ادراک خود آنها افزایش پیدا می کند. بدین منظور پیشنهاد می شود که از قصه درمانی برای بهبود مشکلات رفتاری کودکان و ارتقای اعتماد به خود و ادراک خود آنها استفاده شود.
۱۰۰۵۱.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت بر کیفیت زندگی و امید به زندگی در زنان افسرده خانه دار

کلیدواژه‌ها: امید به زندگی پذیرش و تعهد شفقت کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۴۹۰
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت بر کیفیت زندگی و امید به زندگی در زنان خانه دار بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان خانه دار منطقه 22 شهر تهران بودند. جهت تعیین حجم نمونه پژوهش از بین زنان خانه دار مراجعه کننده به سرای محله و خانه سلامت پرسشنامه های کیفیت زندگی و امید به زندگی جهت غربالگری اجرا و از بین کسانی که نمره بالاتری (طبق معیار نقطه برش) در این آزمون کسب کردند، نمونه پژوهشی به حجم 36 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 18 نفر) جایگزین شدند. اعضای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه در جلسات آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت شرکت کردند. پس از اتمام دوره آموزش، پرسشنامه ها مجدداً در مورد هر دو گروه اجرا شد. داده های حاصل از پیش آزمون – پس آزمون از طریق تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار Spss-23 تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت، کیفیت زندگی و مولفه های آن و همچنین امید به زندگی را در شرکت کنندگان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش داده است . نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد غنی شده با شفقت، سبب افزایش کیفیت زندگی و امید به زندگیدر زنان خانه دار می شود و نمایانگر افق های تازه ای در مداخلات بالینی است و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای موثر در افزایش کیفیت زندگی و امید به زندگی سود جست.
۱۰۰۵۲.

بررسی ویژگی های روان سنجی شاخص بین المللی عملکرد نعوظی (IIEF) در مردان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایایی روایی سوء مصرف مواد شاخص عملکرد نعوظی عملکرد جنسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵ تعداد دانلود : ۳۰۳
هدف: اختلال در عملکرد نعوظی یکی از مشکلات ناشی از وابستگی به مواد است که سنجش و ارزیابی آن دارای اهمیت است، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی نسخه فارسی شاخص بین المللی عملکرد نعوظی (IIEF) در بین مردان وابسته به مواد صورت گرفت. روش: جامعه آماری این پژوهش مقطعی افراد مذکر دارای سوء مصرف مواد بودند که به مرکز ملی مطالعات اعتیاد و کلینیک های ترک اعتیاد شهر تهران مراجعه کرده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، تعداد 450 نفر شرکت کننده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از شاخص بین المللی عملکرد نعوظی (IIEF) و پرسشنامه عملکرد جنسی (CSFQ-14) استفاده شد. یافته ها : بررسی مقادیر بارهای عاملی حاکی از آن است که بارهای عاملی همه سؤال ها روی مؤلفه اصلی در حد رضایت بخشی است. ضریب آلفای کرونباخ شاخص بین المللی عملکرد نعوظی (IIEF) در حد مطلوب بود (01/0p <). بررسی روایی همگرا از طریق محاسبه ضریب همبستگی شاخص بین المللی عملکرد نعوظی (IIEF) با مقیاس عملکرد جنسی (CSFQ-14) در حد مطلوب بود (01/0>P). همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین مردان وابسته به مواد شاغل و بیکار از نظر اختلال عملکرد جنسی تفاوت وجود دارد اما در مورد سابقه بستری و سطوح تحصیلات تفاوت معنا داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: شاخص بین المللی عملکرد نعوظی (IIEF) از روایی و پایایی مناسبی برخوردار بود و ابزار مناسبی جهت استفاده در بین جمعیت وابسته به مصرف مواد در ایران محسوب می شود. در برنامه ریزی های پیشگیری و درمان لازم است به عوامل دموگرافیک مؤثر بر شاخص بین المللی عملکرد نعوظی (IIEF) توجه شود.  
۱۰۰۵۳.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نشخوار فکری، کیفیت زندگی، تنظیم هیجان و باورهای ارتباطی زنان ناراضی از همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نشخوار فکری کیفیت زندگی تنظیم هیجان باورهای ارتباطی زنان ناراضی از همسر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۹۰
مقدمه: زمینه و هدف این پژوهش تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری، کیفیت زندگی، تنظیم هیجان و باورهای ارتباطی زنان ناراضی از همسر در مراکز مشاوره نیروی انتظامی بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش، دوگروهی دو مرحله ای (پیش آزمون و پس آزمون) بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره نیروی انتظامی شهر اصفهان در سال 1398 بود که از این تعداد دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل به صورت تصادفی برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از چهار پرسشنامه شامل پرسشنامه باورهای ارتباطی آدیلسون و اپشتاین (1982)، پرسشنامه نشخوار فکری هوکسما و مارو (۱۹۹۱)، پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی واروشربون ( ۱۹۹۲) و پرسشنامه تنظیم هیجان شوت و همکاران (1998) استفاده شد. گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت هشت جلسه تحت درمان قرار گرفته و گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت ننمود. داده ها ازطریق تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری، کیفیت زندگی، تنظیم هیجان و باورهای ارتباطی زنان ناراضی از همسر تأثیر معنی داری دارد (05 /0 p <). بحث: پژوهش حاضر نشان داد می توان از روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی جهت ارتقای کیفیت زندگی، تنظیم هیجان و باورهای ارتباطی و کاهش نشخوار فکری زنان ناراضی از همسر استفاده نمود.
۱۰۰۵۴.

اثربخشی زوج درمانی سیستمی – سازه گرا بر باورهای غیرمنطقی و ناگویی طبعی زنان درخواست کننده طلاق

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی سیستمی - سازه گرا باورهای غیرمنطقی ناگویی طبعی طلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۲۷۵
عوامل روان شناختی فراوانی مسئول بروز ناسازگاری های زناشویی و طلاق در میان زوجین هستند که نیاز است به درمان و مهار آن ها توجه شد. ازاین رو، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روش زوج درمانی سیستمی- سازه گرا بر باورهای غیرمنطقی و ناگویی طبعی زنان درخواست کننده طلاق انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه پژوهش دربرگیرنده همه زنان درخواست کننده طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره و درمانگاه های خانواده شهر تهران در شش ماهه نخست سال 1398 بودند که شمار 30 نفر از آن ها بهروش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه به اندازه یکسان گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، روش زوج درمانی سیستمی- سازه گرا را در 9 جلسه 120 دقیقه ای (در هر هفته 2 جلسه) دریافت کردند؛ گروه گواه در فهرست انتظار نهاده شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز (1968) و ناگویی طبعی بگبی و همکاران (1994)، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های برآمده از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با مهار اثر پیش آزمون، میان میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه آزمایش و گروه گواه در متغیرهای باورهای غیرمنطقی (78/48 F = و 72/0 = η2 ) و ناگویی طبعی (23/45 F = و 68/0 = η2 )، تفاوت معناداری وجود داشت (001/0> P ). درمجموع، با توجه به نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که زوج درمانی سیستمی- سازه گرا به عنوان یک مداخله کارآمد برای سامان دادن باورهای غیرمنطقی و کاهش ناگویی طبعی زنان درخواست کننده طلاق، اثربخش بود.
۱۰۰۵۵.

کاربرد پارادوکس درمانی برای درمان اختلال بدشکلی بدنی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روان درمانی پارادوکس برنامه زمانی اختلال بدشکلی بدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۱ تعداد دانلود : ۵۶۵
زمینه: اختلال بدشکلی بدنی ( BDD )، به عنوان یک وضعیت بالینی ناتوان کننده، اگر درمان نشود به یک بیماری مزمن تبدیل خواهد شد. بنابر این، درمان BDD یک نیاز فوری بالینی محسوب می شود. هدف: یکی از اهداف این مقاله، معرفی اصول و فنون یک مدل جدید روان درمانی برای اختلال های روانشناختی با عنوان اختصاری PTC (پارادوکس + برنامه زمانی = درمان) است. هدف دوم، سنجش نتایج کاربرد مدل رواندرمانی PTC برای درمان اختلال بدشکلی بدنی است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه موردی بالینی است. در این مقاله، فرآیند و نتایج درمان PTC برای یک بیمار زن 33 ساله مبتلا به BDD به طور کامل گزارش می شود. مقیاس بدشکی بدنی ادراک شده ( PBDS )، مقیاس افسردگی بک ( BDI )، مقیاس اضطراب بک ( BAI ) و مقیاس درجه بندی ذهنی نتایج درمان ( TOSRS ) توسط بیمار تکمیل شد. یافته ها: نتایج درمان پنج جلسه ای PTC برای این بیمار، به طور کامل موفقیت آمیز بود. پیگیری های 24 ماهه و 36 ماهه نیز نشان داد که تغییرات درمانی از ثبات و استمرار برخوردار بوده و در این دوره هیچ بازگشتی صورت نگرفته است. نتایج درمان این بیمار، تأثیرات درمانی عمیق و پایدار مدل روان درمانی PTC را در کوتاه ترین زمان ممکن برای درمان BDD تأیید می کند. مکانیسم های تأثیرگذاری "برنامه زمانی پارادوکسی" و انطباق آنها با نتایج درمان بیمار در این مقاله تشریح شده است. نتیجه گیری: مدل رواندرمانی PTC ، به عنوان رویکردی بسیار کوتاه مدت، ساده، تأثیرگذار، کارآمد، و در عین حال اقتصادی برای درمان BDD معرفی و پیشنهاد می شود.
۱۰۰۵۶.

اجرای طرح آموزش و یادگیری آنلاین در مدارس استان اصفهان در دوران شیوع بیماری کووید-19

کلیدواژه‌ها: کووید - 19 سامانه جامع منابع سازمانی (ERP) آموزش از راه دور آموزش مجازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۳ تعداد دانلود : ۶۹۸
بیماری کووید-19 در عرض کمتر از چند هفته نگاه جهانی به آموزش را تغییر داد و نحوه ی آموزش به دانش آموزان در سراسر جهان را دستخوش تغییرات فراوان نمود. با گسترش این بیماری در سراسر آسیا، اروپا، خاورمیانه، استرالیا و ایالات متحده آمریکا، بسیاری از کشورها اقدامات سریع و قاطعی را برای کاهش توسعه همه گیر و همه جانبه ی آن انجام داده اند و مسئولان آموزشی از دانش آموزان درخواست کردند تا در خانه، آموزش را پیگیری نمایند. متولیان در مناطق درگیر به فراخور امکانات موجود، شروع به تدوین بسته های آموزشی از راه دور نمودند. در ایران و در استان اصفهان، با استفاده از سامانه جامع منابع سازمانی ( ERP ) و تجهیز و راه اندازی استودیوهای کروماکی و real از همان ابتدای شیوع این بیماری، به تدوین محتوای آموزشی با توجه به بودجه بندی کتب درسی پرداخت، تا به شعار « آموزش تعطیل نیست » جامه عمل بپوشاند. در این مقاله ضمن بررسی ویژگی ها و ساختار ERP سعی گردیده است گوشه ای از تلاش های اداره کل آموزش وپرورش این استان در امر آموزش از راه دور، نشان داده شود. در پایان با توجه به امکانات موجود و پیش بینی شرایط آینده، را ارائه پیشنهاداتی در این زمینه می پردازد.
۱۰۰۵۷.

درآمدی بر بنیادهای سه گانه ی گشتالت درمانی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گشتالت درمانی درمانهای وجودی رویکرد گفتاشنودی دیگرانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۵۹۱
فردریک پرز توانست با جدایی از روانکاوی، شیوه ای نو برمبنای افزایش آگاهی، باشیدن در اینجا و اکنون، پذیرش مسئولیت خود، اعتماد به فرآیند خودتنظیمی ارگانیسمی برای گذار از حمایت محیطی به خودحمایت گری، بنیاد بگذارد. او و هوادارانش (گشتالت درمانگران کرانه ی غربی) در وهله ی اول رویکرد گشتالت را سَبکی برای زیستن می دانستند و سپس شیوه ای برای روان درمانی اما همسرش لورا پرز (اصلی ترین چهره ی گشتالت درمانی معاصر) و یارانش (کرانه ی شرقی) تلاش می کنند گشتالت درمانی را حتی الامکان در جلسات مشاوره نگاه دارند و آن را مانند سایر شیوه های روان درمانی تحت نظم و انضباط حرفه ای قرار دهند. از سوی دیگر اهمیت و ترجیحی که پرز و لورا ، هرکدام برای ناکامی و ارتباط قائل هستند، متفاوت است. گشتالت درمانی معاصر بر سه ستون پدیدارشناسی هوسرل، نظریه ی میدانی لوین و رویکرد گفتاشنودی بوبر استوار است. در این نگاشته ضمن بیانی از این سه بنیاد و نیز »دیگرانگی» امانوئل لویناس، اصول چهارگانه رویکرد گفتاشنودی گشتالت درمانی معاصر (دیگرانگی، حضور، پذیرش و پای بندی) معرفی می شود.
۱۰۰۵۸.

اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر سرمایه روانشناختی و صمیمیت زنان و مردان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی صمیمیت سرمایه های روانشناختی زوجین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۸۸
زمینه: تفکّر انتقادی فرآیندی است که صمیمیت زوجین را تحت تأثیر قرار می دهد. اما مسئله اینست: آیا تفکر انتقادی بر سرمایه روانشناختی و صمیمیت زنان و مردان متأهل تأثیر دارد؟ هدف: اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر افزایش سرمایه روانشناختی و صمیمیت زنان و مردان متأهل شهر تهران بود. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری این پژوهش، را کلیه زوجین شهر تهران که در سال 1398 به منظور حل مشکلات زناشویی خود به مراکز مشاوره ای منطقه 2 تهران مراجعه کردند تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 90 نفر از زوجین مراجع کننده به مرکز مشاوره بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. پژوهش با کمک پرسشنامه سرمایه های روانشناختی لوتانز و همکاران و صمیمیّت زناشویی اولیاء جمع آوری شد. ابزار عبارتند از: سرمایه روانشناختی مک گی (2011)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی اولیاء (1385) و پروتکل آموزشی تفکر انتقادی: محتوای آموزشی تفکر انتقادی فیشر (2005) و مایرز (1986). داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری ( MANCOVA ) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: آموزش تفکر انتقادی بر سرمایه روانشناختی و صمیمیت زناشویی زوجین تأثیر داشت (0/001≥ p ). نتیجه گیری: آموزش تفکر انتقادی می تواند منجر به افزایش سرمایه روانشناختی و صمیمیت زناشویی زوجین شود و خانواده درمانگران می توانند از این روش آموزشی برای بهبود روابط زناشویی زوجین ایرانی استفاده کنند
۱۰۰۵۹.

اثربخشی گروه درمانی تحلیلی بر همدلی، پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی دختران نوجوان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروه درمانی تحلیلی لِکانی همدلی پذیرش اجتماعی کفایت اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۳ تعداد دانلود : ۵۴۴
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی گروه درمانی تحلیلی بر همدلی، پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی دختران نوجوان شهر تهران بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر مدارس دولتی دوره اول و دوم متوسطه شهر تهران در سال 99-1398 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 30 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 6 جلسه 90 دقیقه ای گروه درمانی تحلیلی لکانی قرار گرفتند؛ ادر این مدت گروه کنترل در لیست انتظار گروه درمانی تحلیلی لکانی قرار داشتند. از مقیاس همدلی اساسی جولیف و فارینگتون (2006)، مقیاس پذیرش اجتماعی کراون-مارلو (1960) و مقیاس کفایت اجتماعی فلنر و همکاران (1990) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه درمانی تحلیلی به طور معنیداری باعث افزایش پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی دختران نوجوان شد . بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که گروه درمانی تحلیلی به کار رفته در این پژوهش می تواند مشکلات شناختی، عاطفی و اجتماعی دختران نوجوان را بهبود بخشد . لذا به کارگیری گروه درمانی تحلیلی در مراکز مشاوره و روان درمانی برای بهبود مشکلات دختران نوجوان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
۱۰۰۶۰.

پیش بینی سانحه پذیری کودکان بر اساس نشانه های اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی و کندگامی شناختی: نقش میانجی حساسیت به پاداش و تنبیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نارسایی توجه - فزون کنشی کندگامی شناختی حساسیت به پاداش حساسیت به تنبیه سانحه پذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۴۹۰
زمینه و هدف: حوادث چه به صورت عمدی و چه به صورت غیرعمدی یکی از مهم ترین علل وقوع میلیون ها مرگ و ناتوانی کودکان در سراسر جهان به شمار می آیند و بار مالی زیادی را بر سیستم بهداشتی درمانی جوامع تحمیل می کنند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سانحه پذیری کودکان بر اساس نشانه های اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی و کندگامی شناختی با میانجی گری حساسیت به پاداش و تنبیه انجام شد. مواد و روش ها: طرح پژوهشی حاضر از نوع توصیفی و با روش همبستگی انجام شد. بدین منظور از بین جامعه آماری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 99-98 ، تعداد 200 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس درجه بندی رفتار (سوانسون، نولان و پلهام، 1980)، پرسشنامه کندگامی شناختی (پنی، واچبوچ، کلین، کورکوم و اسکیس، 2009)، آزمون خطرپذیری بادکنکی (لجوئز، 2002) و پرسشنامه سنجش سوانح (پترسون، سالدانا و هیبلوم، 1996) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار SPSS20 و AMOS 24 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که با افزایش نشانه های نارسایی توجه- فزون کنشی و کاهش نشانه های کندگامی شناختی، میزان حوادث غیرعمدی در بین کودکان افزایش می یابد. همچنین حساسیت به پاداش و تنبیه می تواند در رابطه بین اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی و کندگامی شناختی با سانحه پذیری، نقش میانجی ایفا کند (0/05p<) نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که حساسیت بالا به تنبیه سبب محافظت افراد از سوانح غیرعمد می شود؛ زیرا سانحه دیدن نوعی تنبیه محسوب شده و کودکان با درجات بالای نشانه های کندگامی شناختی به دلیل حساسیت بالای تنبیه، خود را درگیر کارهای خطرناک و ریسک پذیر نمی کنند و در نتیجه کمتر دچار سانحه می شوند. در حالی که کودکان با نشانه های بالای نارسایی توجه- فزون کنشی به دلیل حساسیت بالا به پاداش همواره به دنیال خطر و هیجان بوده و بنابراین سانحه پذیری بالاتری دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان