فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۹۰۱ تا ۱۲٬۹۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
27 - 42
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف برسی اثربخشی توان بخشی شناختی بر بهبود حافظه روزمره بیماران مبتلا به سکته مغزی صورت گرفته است روش : پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمایشی با حجم نمونه 20بیمار دچار سکته مغزی نوع ایسکمیک به شیوه تصادفی انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ارزیابی شناختی بیماران شامل ارزیابی قبل از مداخله ، بلافاصله پس از مداخله و پنج هفته بعد از مداخله با استفاده از آزمون حافظه روزمره (1983) انجام گرفت. گروه آزمایش جلسات توان بخشی شناختی را به مدت هشت هفته یک ساعته دریافت کردند ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها بااستفاده از روش واریانس با اندازه گیری مکررتحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که برنامه توان بخشی شناختی بر بهبود عملکرد حافظه روزمره بیماران مبتلا به سکته مغزی درگروه آزمایش تاثیر مثبت داشته است. این نتایج در مرحله پیگیری که 6 هفته پس از مداخله شناختی بود نیز بدست آمد(05/0 p£) . نتیجه گیری: این مطالعه شواهدی برای اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی بر عملکرد حافظه روزمره بیماران مبتلا به سکته مغزی نوع ایسکمیک فراهم کرده است. توان بخشی شناختی می تواند اختلالات حافظه را در این دسته از بیماران بهبود بخشد و اثر مثبت بر عملکرد حافظه بیماران بگذارد.
مطالعه تاثیر ابعاد مختلف هیجان چهره بر ادراک زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
115 - 134
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تاثیر هیجان ها بر زمان ادراک شده معمولا به دو عامل عمده برانگیختگی و خوشایندی نسبت داده می شود. مطالعات اخیر نشان داده است که چهره های هیجانی باعث اعوجاج در ادراک زمان می شوند. براساس مدل ساعت درون، فرض بر این است که برانگیختگی، سرعت ضربان ساز ساعت درونی را کم و زیاد کند و میزان خوشایندی هیجان باعث باز یا بسته شدن دروازه ساعت درونی می گردد. هدف این مطالعه بررسی سهم هر یک از این ابعاد و تفکیک نقش آن ها در ایجاد اعوجاج در ادراک زمان چهره های هیجانی بوده است. روش: به این منظور 20 دانشجوی دختر یک تکلیف افتراق زمان دوبخشی را که با محرک ه ای چهره هیجانی طراحی شده بود، اجرا نمودند. انتخاب چهره های هیجانی با استفاده از مدل ابعاد هیجان (خوشایندی، برانگیختگی و غلبه( صورت گرفته بود. یافته ها:نتایج داده های رفتاری نشان داد نقطه افتراق زمان برای چهره های هیجانی شاد در مقایسه با چهره هیجانی عصبانی و خنثی، به صورت معنادارای کوچک تر بود در حالی که اختلاف معنادارای بین نقاط افتراق زمان چهره عصبانی و خنثی مشاهده نشد. نتایج حاصل بر اساس نظریه انتظار عددی تفسیر شد . نتیجه گیری: ابعاد مختلف هیجان چهره بر ادراک زمان تأثیر دارد.
تاثیر آموزش نظریه ی ذهن در ارتقاء نظریه ی ذهن و بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال ارتباط اجتماعی (پراگماتیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال ارتباط اجتماعی اختلالی عصبی رشدی است که در همسایگی اختلال اتیسم قرار داشته و مشکلاتی را در زمینه تعاملات مناسب اجتماعی به وجود می آورد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن در بهبود نظریه ذهن و مهارت های اجتماعی دانش آموزان مبتلا به اختلال ارتباط اجتماعی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه های پنجم و ششم (1319نفر) مدارس شهرستان بستان آباد در سالتحصیلی 97 1396بودند. جهت انتخاب نمونه پژوهش از نمونه گیری هدفمند استفاده شد. بدین ترتیب ملاک های اختلال ارتباط اجتماعی به معلمان مربوطه توضیح داده شد و دانش آموزان مشکوک از طرف آن ها معرفی شدند و برای اطمینان بیشتر از طریق مصاحبه تشخیصی بر اساس DSM-5غربالگری صورت گرفت و تعداد 26 دانش آموز مبتلا انتخاب و به صورت تصادفی و برابر در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه مهارت های اجتماعی دانش آموزان الیوت و گرشام و آزمون نظریه ذهن قمرانی و همکاران استفاده شد. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه یک ساعته در طی چهار هفته تحت آموزش تئوری ذهن قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 5/0 نشان داد گروه آزمایش بهبودی معناداری در نظریه ذهن و مهارت های اجتماعی نسبت به گروه کنترل پیدا کرده است. نتیجه گیری: به نظر می رسد بهبود نظریه ذهن می تواند نویدبخش بهبود مهارت های اجتماعی و کاهش پیامدهای نامناسب اجتماعی در افراد مبتلا به این اختلال شود.
اعتباریابی مقدماتی مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
163 - 175
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ابزارهای اندازه گیری اضطراب برای بیماری های مهم تهدیدکننده سلامتی مانند سارس و مرس توسعه یافته است. در زمینه سنجش اضطراب کرونا ابزار اندازه گیری مشخصی وجود ندارد. هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی مقدماتی مقیاس اضطراب کرونا در نمونه ایرانی بود . روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. 308 نفر از طریق فراخوان اینترنتی در تحقیق شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته اضطراب کرونا 18 سؤالی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و 2- λ گاتمن و برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تائیدی (CFA) با استفاده از نرم افزار Lisrel - 8 . 8 استفاده شد. جهت استاندارد کردن نمرات خام این نمرات با استفاده از نرم افزار Jmetrik - 4.1.1 به نمرات استاندارد T و رتبه درصدی تبدیل و به صورت جدول های هنجاری تهیه شدند . یافته ها: مقدار 2-λ گاتمن برای کل پرسشنامه (922/0=2- λ ) و ضریب آلفای کرونباخ برای علائم روانی (879/0=α)، علائم جسمانی (861/0=α) و برای کل پرسشنامه (919/0=α) به دست آمد. داده های این پژوهش با مدل دوعاملی برازش مناسبی دارد. جداول نمرات استاندارد رسم شد و دامنه نمرات عامل های پرسشنامه و نمره کل شدت اضطراب کرونا بر اساس نمرات استاندارد T به سه دامنه عدم اضطراب یا خفیف، متوسط و شدید تقسیم شد . نتیجه گیری: پرسشنامه اضطراب کرونا در اعتباریابی مقدماتی از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار علمی و معتبر برای سنجش اضطراب کرونا ویروس استفاده نمود.
بررسی رابطه آلکسی تایمیا با اعتیاد به اینترنت: نقش واسطه ای افسردگی، اضطراب و استرس در یک جمعیت غیر بالینی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای افسردگی، اضطراب و استرس، در رابطه بین آلکسی تایمیا و اعتیاد به اینترنت بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 97-96 در دانشگاه آزاد تهران جنوب بود که 370 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل سه پرسشنامه آلکسی تایمیا تورنتو، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ و پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس لاویباند ( DAS-21 ) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس در رابطه بین آلکسی تایمیا و اعتیاد به اینترنت، نقش واسطه ای دارند. آلکسی تایمیا هم به صورت مستقیم و هم به واسطه افسردگی، اضطراب و استرس بر اعتیاد به اینترنت اثرگذار است. همچنین آلکسی ت ایمیا با افسردگی، اضطراب، استرس و اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت معناداری دارد. علاوه بر این افسردگی، اضطراب و استرس رابطه ی مثبت معناداری با اعتیاد به اینترنت دارند. با توجه به یافته های پژوهش، آلکسی تایمیا در بروز حالات هیجانی ناخوشایند افسردگی، اضطراب و استرس و اعتیاد به اینترنت اثرگذار هست و این سه حالت هیجانی ناخوشایند نیز در اعتیاد به اینترنت مؤثرند.
اثر تمرینات ریتمیک_موسیقیایی بر ادراک بینایی و کارکرد اجرایی کودکان 10-8 سال نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام تحقیق حاضر، تأثیر تمرینات ریتمیک _ موسیقیایی بر ادراک بینایی و کارکردهای اجرایی کودکان 8 تا 10 سال نارساخوان بود . روش کار: این تحقیق به روش نیمه تجربی و به صورت میدانی و با طرح پیش آزمون _ پس آزمون انجام شد. شرکت کنندگان این پژوهش را 23 نفر از کودکان 10-8 سال دارای اختلال نارساخوانی تشکیل می دادند که به صورت در دسترس انتخاب و پس از همتا سازی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، به مدت 12 هفته در تمرینات ریتمیک _ موسیقیایی (3 جلسه یک ساعته در هفته) شرکت کردند و گروه کنترل در طول دوره تمرینات هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. قبل و بعد از دوره مداخله، مهارت ادراک بینایی توسط آزمون ادراک بینایی Gardner و کارکرد اجرایی توسط آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین سنجیده شد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که تمرینات ریتمیک _ موسیقیایی باعث افزایش مهارت های ادراک بینایی و کارکردهای اجرایی کودکان نارساخوان می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که از تمرینات ریتمیک-موسیقیایی می توان برای بهبود مهارت های ادراک بینایی و کارکرد اجرایی کودکان دارای اختلال نارساخوانی استفاده کرد.
مقایسه ادراک زمان محرک های دارای بار هیجانی در افراد مبتلا به افسردگی اساسی و گروه بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی اختلال خلقی می باشد که تجربه ی ذهنی فرد از زمان را تغییر می دهد. از سوی دیگر هیجان می تواند بر ادراک فرد از زمان اثر بگذارد. اهمیت ادراک زمان برای انجام فعالیت ها و بیش بینی وقایع آینده بر همه آشکار است. هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر محرک های دارای بار هیجانی مختلف (شاد، غمگین و خنثی) بر ادراک زمان افراد دارای اختلال و بدون اختلال افسردگی اساسی بود. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی _ تحلیلی بود. با مراجعه به کلینیک های روان پزشکی شهرستان نجف آباد تعداد 15 نفر مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با تشخیص روان پزشک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین تعداد 15 نفر بدون اختلال در گروه بهنجار قرار گرفتند. هر دو گروه از نظر سن و جنس همتا شدند. لازم به ذکر است برای تشخیص بهتر از افراد هر دو گروه آزمون افسردگی بک گرفته شد. سپس آزمون افتراق زمان با استفاده از پارادایم ادبال در چهار مرحله بر روی هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که افراد دارای اختلال افسردگی اساسی الگوی متفاوتی از افتراق زمان نسبت به افراد بدون این اختلال داشتند، به طوری که تمایل به کمتر تخمین زدن زمان محرک ادبال در گروه افسرده دیده شد. نتیجه گیری: خلق غم در افراد افسرده با کندی سرعت ساعت درونی در ارتباط است که کندی سرعت ساعت باعث کمتر تخمینی زمان می شود. همچنین اختلال در توجه در بیماران افسرده اثبات شده که منجر به تحریف در پردازش زمان و کاهش حساسیت آنها به زمان می شود در نتیجه قضاوت زمان را در این افراد مختل می سازد.
ارتباط کیفیت تجارب یادگیری و خودنظم دهی با فرسودگی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : فرسودگی تحصیلی از مهمترین مباحث قابل پژوهش در دانشگاه ها است و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن بسیار حائز اهمیت است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف ارتباط کیفیت تجارب یادگیری و خودنظم دهی با فرسودگی تحصیلی در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شد. روش : در این پژوهش مقطعی از نوع توصیفی همبستگی در سال 1396، نمونه ای شامل 261 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی بر حسب جنسیت از شش دانشکده پزشکی، دندانپزشکی، پرستاری و مامایی، پیراپزشکی، بهداشت و طب سنتی انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد کیفیت تجارب یادگیری نیومن، پرسشنامه خودنظم دهی هانگ و انل و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران جمع آوری شد. سپس اطلاعات از طریق نرم افزار spss - 21 و با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . یافته ها : نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین خرده مقیاس منابع کیفیت تجارب یادگیری با فرسودگی تحصیلی رابطه منفی و معنادار و بین خرده مقیاس روابط استاد و دانشجو کیفیت تجارب یادگیری با فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (0/01> P ). همچنین بین میانگین نمره کل مقیاس خودنظم دهی و تمام ابعاد آن با میانگین نمره کل مقیاس فرسودگی تحصیلی و تمام ابعاد آن رابطه منفی و معناداری وجود داشت. در نهایت، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تنها خودنظم دهی به شکل منفی و معناداری پیش بینی کننده فرسودگی تحصیلی هستند و حدود 16/7 درصد از واریانس فرسودگی تحصیلی از طریق این متغیر تبیین می شود. نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش، مسؤولان دانشگاه علوم پزشکی و اساتید باید در جهت ارتقای مهارت های خودنظم دهی به دانشجویان بکوشند تا بدین وسیله ، فراگیران بیش از پیش مشغول وظایف تحصیلی خود شوند و از دچار شدن به فرسودگی تحصیلی اجتناب نمایند. همچنین با ارتقاء مهارت حاضر نیز بتوانند در آموزش مداوم اثربخشی داشته باشند .
مقایسه کیفیت زندگی زوجین تک فرزند با زوجین دارای بیش از دو فرزند در خانواده های تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بهبود کیفیت زندگی به عنوان مفهوم تازه تری از سلامتی مطرح شده است که به جنبه های روان شناختی، اجتماعی، عملکردی و جسمی مربوط می شود. یکی از رویدادهای برجسته زندگی خانوادگی تصمیم گیری درباره تعداد فرزندان است. چراکه این تصمیم بر سبک زندگی و از آن مهم تر کیفیت زندگی خانوار مؤثر است. پژوهش حاضر باهدف مقایسه کیفیت زندگی زوجین تک فرزند با زوجین دارای بیش از دو فرزند در خانواده های تهرانی انجام شده است. با توجه به موضوع پژوهش، به منظور آزمون فرضیه از روش همبستگی استفاده شد. جامعه موردپژوهش زوجین تک فرزند و نیز با بیش از دو فرزند منطقه هفت شهر تهران بود. در این پژوهش نمونه گیری به صورت هدفمند و در دسترس با حداکثر تنوع انجام شد؛ به طوری که زوجین تک فرزند و زوجین با بیش از دو فرزند سنین، سطوح تحصیلی و طبقات اقتصادی و اجتماعی مختلف انتخاب شدند. روش نمونه گیری روش تصادفی ساده است. در پژوهش ما نیز 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه کیفیت زندگی 36 سؤالیSF-36) ) مشهورترین و پراستفاده ترین ابزار برای سنجش کیفیت زندگی است که در این پژوهش از آن استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد که میان کارکرد جسمی، بهزیستی هیجانی، سلامت عمومی و کارکرد اجتماعی با تعداد فرزندان برای هر دو گروه رابطه برقرار است. نتایج پژوهش ما نشان داد که میان کارکرد جسمی و تعداد فرزندان رابطه وجود دارد و البته این رابطه هم در میان زوجین تک فرزند و هم زوجین با بیش از چند فرزند برقرار بوده است.
شفقت به خود: مفهوم بندی، تحقیقات و مداخلات (مروری کوتاه)
حوزههای تخصصی:
با ظهور موج سوم درمان های شناختی- رفتاری که عمدتاً مبتنی بر ذهن آگاهی و پذیرش هستند، «شفقت» و «شفقت به خود» نیز مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است. کریستین نف در سال ۲۰۰۳ به مفهوم بندی سازه شفقت به خود پرداخت و ابزارهایی نیز به منظور سنجش آن معرفی کرد. هدف از این مقاله بررسی و معرفی شفقت به خود و مؤلفه های آن است. همچنین به ارتباط آن با آسیب شناسی روانی و بهزیستی، تمایز آن از عزت نفس، همچنین منشأ شفقت به خود و نقش آن در موقعیت های درمانی پرداخته می شود. در این مطالعه مروری که در سال ۲۰۱۹ انجام شده است، از مقالات نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی، پابمد، ساینس دایرکت، گوگل اسکالر و اسکوپوس استفاده شد . مجموعه مقالات بررسی شده شامل ۳۵ مقاله بود که تحقیقات کیفی و کمّی از سال ۲۰۰۳ تاکنون را به زبان انگلیسی در برداشت . یافته ها نشان می دهد شفقت به خود با اضطراب و افسردگی کمتر و بهزیستی روان شناختی بالاتر مرتبط است. همچنین، شفقت به خود به هیجان های مثبتی منجر می شود. بر اساس نظر گیلبرت (۲۰۰۹) شفقت به خود ریشه در روابط اولیه فرد با مراقبین خود دارد اما پژوهش ها نشان می دهد مداخلات روان شناختی می توانند آن را افزایش داد. در مجموع، با وجود اینکه از عمر مفهوم شفقت به خود خیلی نمی گذرد اما به تحقیقات زیادی منجر شده است. شفقت به خود می تواند از طریق درمان هایی مانند شفقت به خود توجه آگاهانه، درمان متمرکز بر شفقت، کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی، درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی، رفتاردرمانی دیالکتیک و شناخت درمانی مبتنی بر توجه آگاهی افزایش یابد.
روایی و اعتبار مقیاس اولیه حزم (آینده نگری)؛ بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف اعتباریابی مقیاس حزم (آینده نگری)، بر اساس منابع اسلامی و با استفاده از روش های توصیفی تحلیل محتوا انجام شده است. بدین منظور، منابع معتبر اسلامی مرتبط مورد شناسایی، مطالعه، دسته بندی، و مفهوم شناسی شد. پس از طی مراحل ساخت و سنجش روایی، پرسش نامه 95 گویه ای بین 30 نفر از دانشجویان، طلاب و مردم عادی شهر قم که با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شده بودند، اجرا شد. برای تعیین روایی محتوایی، از نظرات 8 نفر از روان شناسان اسلام شناس با استفاده از شاخص روایی محتوا (CVI و CVR) و ضریب تطابق کندال بهره گرفته شده است. برای تعیین روایی صوری، نظرات 5 تن از کارشناسان علوم روان شناسی و اسلامی استفاده شد. در بررسی اعتبار مقیاس، ضریب آلفای کرونباخ، در دو مرحله آزمون و بازآزمون به ترتیب، برابر 801/0 و 786/0 به دست آمد. همسانی درونی در مرحله آزمون و بازآزمون بر مبنای ضریب دو نیمه سازی اسپیرمن براون به ترتیب، 891/0 و 858/0 و بر اساس ضریب دونیمه سازی گاتمن 891/0 و 852/0 می باشد. همبستگی بین دو نیمه مقیاس، برابر 818/0 و 751/0 می باشد که بیانگر اعتبار قوی پرسش نامه است.
نقش واسطه ا ی جهت گیری مذهبی در رابطه با نیاز به شناخت و تاب آوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای جهت گیری مذهبی در رابطه با نیاز به شناخت و تاب آوری در قالب مدلی علّی است. بدین منظور، 320 دانشجو از دانشگاه فرهنگیان فارس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از دو پرسش نامه نیاز به شناخت، جهت گیری مذهبی و مقیاس تاب آوری بزرگسالان جمع آوری، و با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که نیاز به شناخت، پیش بینی کننده مثبت و معنادار (001/0P<) تاب آوری است و با جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه منفی و معنادار (001/0P<) و با جهت گیری مذهبی درونی رابطه مثبت و معنادار (001/0P<) دارد. جهت گیری مذهبی بیرونی بُعد انسجام خانوادگیِ تاب آوری را به صورت منفی و معنادار (001/0P<) و جهت گیری مذهبی درونی به طور مثبت و معناداری (001/0P<) ابعاد تاب آوری را پیش بینی کرد. در نهایت، نیاز به شناخت به طور غیرمستقیم با تاب آوری رابطه معنادار (001/0P<) داشت.
تنوع و سرعت استقرار فرآیندها و راهبردهای نظم بخش هیجان های غم، خشم، ترس و درد در کودکان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
36-49
حوزههای تخصصی:
این مطالعه باهدف تدوین الگوی تحولی بر اساس تنوع و سرعت استقرار فرآیندها و راهبردهای نظم بخش هیجان برای غم، خشم، درد و ترس انجام شد. مطالعه کیفی و از نوع تحلیل محتوای جهت دار بود. مشارکت کنندگان در این مطالعه 108 کودک 4 تا 12 ساله بودند. داده ها از طریق انجام مصاحبه فردی و مشاهده کودکان پس از خواندن سناریوهای هیجان یا تجربه یک موقعیت هیجانی واقعی گردآوری شد. نتایج بر اساس کدگذاری رفتارها، خرده راهبردها، راهبردها و فرآیندهای تنظیم هیجان برای چهار هیجان غم، ترس، خشم و درد تحلیل شد. یافته ها مؤید تأثیرپذیری نظم بخشی هیجان از افزایش سن است، لذا پدیدهای تحول وابسته است. یافته ها نشان داد خط سیر تحولی فرآیندهای نظم بخشی برای هر چهار هیجان یکسان و هم شکل است. آنچه در تحول انواع هیجانها متفاوت است، سرعت استقرار و تنوع فرآیندها و راهبردهای نظم بخش بسته به نوع هیجان است.
پیش بینی اختلال علایم بدنی(جسمانی سازی) بر اساس سبک های دفاعی و تنظیم هیجان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جسمانی سازی یک اختلال شبه جسمی است که معاینات پزشکی قادر به توضیح علت آن نمی باشد. در پژوهش حاضر نقش سبک های دفاعی و تنظیم هیجان در اختلال جسمانی سازی بررسی گردید.روش بررسی: پژوهش حاضر به روش توصیفی، از نوع همبستگی بر روی تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1396-1395 انجام شد. 380 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های جسمانی کردن( (PHQ-15 ، پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ)و پرسشنامه مکانیسمهای دفاعی استفاده گردید.داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان تحلیل شدند.یافته ها: نتایج همبستگی نشان داد که، سرکوبگری هیجانی و سبک دفاعی رشد نایافته و روان آزرده رابطه مثبت و معنی داری با جسمانی سازی دارد. همچنین بر اساس تحلیل رگرسیون همزمان، سرکوبگری و سبک دفاعی رشد نایافته بیشترین توان را در پیش بینی اختلال جسمانی سازی داشت.نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش در درمان اختلال جسمانی سازی عواملی چون سبک های دفاعی و تنظیم هیجان باید مورد توجه قرار بگیرند.
اثربخشی گروه درمانی چند خانواده ای مبتنی بر هدف بر رفتارهای مشکل دار نوجوانان
حوزههای تخصصی:
بخش عمده اقدامات درمانی برای نوجوان بر فرآیندهای خانواده تمرکز دارد و یکی از روش هایی که میان درمانگران مقبولیت ویژه یافته گروه درمانی با چند خانواده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی چند خانواده ای مبتنی بر هدف بر رفتارهای مشکل دار نوجوان، روی دانش آموزان سال آخر انجام پذیرفت. جامعۀ آماری در این پژوهش، همه دانش آموزان دختر و پسر پیش دانشگاهی مدارس دولتی شهر بجنورد بود. نمونۀ پژوهش شامل 22 دانش آموز دارای ملاک های ورود به طرح پژوهشی بود که به تصادف در سه گروه آزمایش، کنترل و شم کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از ابزار خودسنجی نوجوان استفاده شد. داده های حاصل از پرسشنامه ها در سه مقطع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری و به کمک آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نوجوانان در گروه آزمایش نسبت به نوجوانان در گروه های شم کنترل و کنترل، نمرات کمتری در مقیاس های برونی سازی و درونی سازی دریافت داشتند ( P<0/01 ). این مهم نشان داده که گروه درمانی چند خانواده ای متمرکز بر هدف نسبت به شرایط گروهی چند خانواده ای معمولی، به واسطۀ اصلاح روش های ارتباطی والد-نوجوان و آموزش سبک والدگری هدفمند به خانواده ها، در کاهش رفتارهای مشکل دار نوجوانان مؤثرتر عمل می کند.
اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان با مشکلات رفتاری برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان با مشکلات رفتاری برونی سازی شده بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جهت دستیابی به اهداف پژوهش ، 30 نفر از دانش آموزانی که نمره بالا را در فهرست رفتاری کودک (CBCL) بدست آورده بودند انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش در 10 جلسه یک ساعت و نیمه ( 1 جلسه در هر هفته) در برنامه مداخله ای مهارتهای خودتعیین گری شرکت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. مقیاس نیازهای روانشناختی بنیادی قبل و بعد از مداخله برای شرکت کنندگان اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغییری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای خودتعیین گری اثر مثبتی بر نیاز به خودمختاری، ارتباط و شایستگی دانش آموزان دارد. بطور کلی یافته های پژوهش از نظریه خودتعیین گری حمایت کردند و نشان دادند که آموزش مهارتهای خودتعیین گری اثر مثبتی بر برآورده شدن نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان دارند.
تعیین و طراحی الگوی ساختاری رابطه فضیلت سازمانی و عدالت سازمانی با نقش میانجی اخلاق حرفه ای در بین اعضاء هیات علمی و کارکنان دانشگاه های پیام نور استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه تعیین و طراحی الگوی ساختاری رابطه فضیلت سازمانی و عدالت سازمانی با نقش میانجی اخلاق حرفه ای در بین اعضاء هیات علمی و کارکنان دانشگاه های پیام نور استان خوزستان می باشدو جامعه آماري شامل، کلیه اعضای هیات علمی و کارکنان دانشگاههای پیام نور استان خوزستان بود، که ازطریق نمونه گيري تصادفي طبقه اي متناسب با حجم نمونه و با استفاده از جدول کرجیسی و مورگان حجم نمونه برآوردشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگیبود. که از سه پرسشنامه عدالت سازمانی ، نیهوف و مورمن، ( 1993) با سه مولفه عدالت توزيعي، رويّه اي، مراوده ای و پرسشنامه فضیلت سازمانی کامرون و همکاران، ( 2004) وپرسشنامه اخلاق حرفه ای کادوزير (2002) استفاده شده است که ضریب پایایی الفای کرونباخ آنها به ترتیب 94/0، 93/0 و83/0 بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماریSPSS24 و AMOSE استفاده شده است. یا فته هانشان داد که الف) اثر مستقیم متغیر فضیلت سازمانی بر متغیر عدالت سازمانی به لحاظ آماری معنادار است (74/0 = R). ب) اثر مستقیم متغیرهای فضیلت سازمانی و اخلاق حرفه ای به لحاظ آماری معنادار است (31/0 = R). ج) اثر مستقیم متغیر اخلاق حرفه ای بر عدالت سازمانی به لحاظ آماری معنادار است (16/0 = R).درنهایت اثر غیرمستقیم متغیر فضیلت سازمانی بر متغیر عدالت سازمانی بانقش میانجی اخلاق حرفه ای به لحاظ آماری معنادار نیست. بنابراین متغیر اخلاق حرفه ای رابطه بین متغیر فضیلت سازمانی و عدالت سازمانی نقش میانجی ایفا نمی کند. همچنین در فضای توأم با اعتماد، صداقت و خوش بینی کارکنان از انجام دادن رفتارهای غیرمولد و بی فایده ناشی از بی اخلاقی اجتناب می کنند و به کارهای مولد روی می آورند که این امر زمینه یادگیری و رشد آنها را فراهم می سازد و عدالت سازمانی را بسط می دهد