فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۱۴۱ تا ۱۳٬۱۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال افسردگی اساسی، یک اختلال طولانی و پایا است و منجر به ایجاد اختلالات عملکردی و اجتماعی اساسی می شود. طبق گفته سازمان بهداشت جهانی، اختلال افسردگی اساسی در سال 2020 به دومین عامل اصلی بیماری در سراسر جهان تبدیل خواهد شد. هدف از انجام این پژوهش، ارائه یک مدل دینامیکی غیر خطی مرتبه دوم برای اختلال افسردگی اساسی با استفاده از مدل سازی محاسباتی بود که بتواند شرایط وقوع و بازگشت دوره های افسردگی را توجیه کند. روش کار: در این مدل دو معادله ریاضی ارائه شده بود که، از چند کمیت مؤثر در ایجاد اختلال افسردگی اساسی مانند حجم هیپوکامپ، سطح سروتونین، حجم آمیگدال، عوامل خارجی روان شناختی و فرایندهای غیر قابل پیش بینی، تشکیل یافته بود و سابقه دوره های قبلی بیمار در نظر گرفته شده است. در مدل سازی صورت گرفته، داده های مدل، بر روی دوره های 1002 فرد افسرده، در بازه زمانی یک عمر طبیعی 64 ساله، بررسی شد. یافته ها: در مدل دینامیکی، منحنی توزیع مدت دوره افسردگی در بیماران تحت درمان دارویی و شناختی رفتاری موج سوم، بسیار گسترده بوده و میانگین آن 1019 روز است. نتیجه گیری: در این پژوهش یک چارچوب ریاضی توسعه یافت، که در نهایت به توسعه مدل های مفصل تر برای اختلال افسردگی اساسی و درک بهتر این اختلال و اثرات آن بر فرایندهای شناختی، منجر خواهد شد.
بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر میزان طلاق (مطالعه موردی شهرستان شادگان)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد که شبکه های اجتماعی به عنوان وسیع ترین و سریع ترین شبکه ی ارتباطی در بروز پدیده طلاق و تأثیر آن ها بر زندگی زناشویی رادارند. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بر میزان طلاق در شهرستان شادگان است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان و مردان طلاق گرفته 20 الی40 سال در شهرستان شادگان در سال 1397 است. روش پژوهش حاضر پیمایشی است. در این پژوهش از دو پرسشنامه اثرات مثبت و منفی شبکه های اجتماعی و پرسشنامه میل به طلاق استفاده شده است. پژوهش نشان داد که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با طلاق همبستگی معنادار و مستقیم وجود دارد. در این پژوهش مشخص شد که بین مؤلفه های ارتباط مجازی با دوستان و آشنایان، توسعه مشارکت مردمی، شکل گیری سریع اخبار و شایعات کذب با طلاق همبستگی معناداری وجود ندارد، اما بین مؤلفه های تبلیغات هدفمند اینترنتی، آموزش، تبلیغات ضد دینی و القای شبهات، و تأثیر منفی رفتاری و نقض حریم خصوصی افراد با میزان طلاق همبستگی معنادار وجود دارد
تأثیر آموزش تئوری انتخاب به والدین بر پرخاشگری فرزندان دانش آموز آنها در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از شایع ترین مشکلات کودکان دوره دبستان، پرخاشگری است که با نگرش ها و سبک های والدگری والدین رابطه مستقیم دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش تئوری انتخاب به مادران بر پرخاشگری فرزندان دانش آموز آنها در دوره ابتدایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح مورد استفاده در پژوهش، پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دانش آموزان پسر ابتدایی مشغول به تحصیل در دبستان شاهد پسرانه ناحیه یک همدان در سال تحصیلی 96-95 بودند. پس از سه ماه مشاهده رفتاری دانش آموزان، بررسی پرونده های آنها، و مصاحبه با معلمان، نمونه ای به تعداد 30 نفر از مادران با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس این افراد به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار به کار برده شده در این پژوهش، فرم والد پرسشنامه پرخاشگری واحدی، فتحی آذر، حسینی نسبت و مقدم (1396) بود. سپس داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار 23 SPSS و آزمون آماری کووارایانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که روش آموزش تئوری انتخاب به مادران بر میزان پرخاشگری کودکان آنان تأثیر دارد ( P<0/01 )، به طوری که میزان پرخاشگری کلامی، فیزیکی، و رابطه ای در گروه آزمایش به طور معناداری تحت تأثیر آموزش تئوری انتخاب به مادران، کاهش یافته است، ولی تغییرات معنی داری در گروه گواه مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که آموزش تئوری انتخاب به دلیل ماهیت انگیزشی، تغییر باورها، افکار، و نگرش والدین، به کاهش پرخاشگری در فرزندان منجر شده است.
کیفیت رابطه والد-کودک و خواهر- برادر در خانواده های دارای فرزند مبتلا به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از شایع ترین اختلالات رفتاری در کودکان است که موجب تخریب شدید روابط بین فردی کودک می شود. از این رو هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفیت رابطه والد-کودک و خواهر-برادر در خانواده های با و بدون فرزند مبتلا به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: طرح این پژوهش، توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی (پایه سوم تا ششم) با و بدون نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در سال تحصیلی 96-95 شهرستان رودسر بود که 130 نفر از آنها (65 نفر در هر گروه) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (هومرسون و همکاران، 2006)، مقیاس رابطه والد-فرزند (فاین و همکاران، 1983)، پرسشنامه شاخص های رفتاری خواهر-برادران (هترینگتون و همکاران، 1999) و نیز مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تی و تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میان گروه با و بدون نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای از لحاظ کیفیت رابطه پدر-کودک، کیفیت رابطه مادر-کودک، کیفیت رابطه کلی والد-کودک، و نیز کیفیت رابطه خواهر-برادر تفاوت معنادار وجود دارد؛ به طوری که میانگین گروه دارای نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در هریک از این متغیرها به صورت معناداری کمتر از گروه بدون نشانه های اختلال است (001/0> P ). نتیجه گیری: رفتارهای کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای، به طور متقابل، منجر به رفتارهای والدگری نامناسب از سوی پدر و مادر، تعارضات بین خواهر و برادر و در نتیجه تضعیف کیفیت روابط بین اعضای خانواده می شود.
پیش بینی آشفتگی روان شناختی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بر اساس ذهن آگاهی و نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
200-210
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم یکی از دشوارترین اختلالات دوران کودکی است که با تخریب پایدار در تعامل اجتماعی، برقراری ارتباط، و نیز وجود رفتارهای تکراری و علایق محدود، مشخص می شود. مشکلات متعدد این کودکان، اعضای خانواده به خصوص مادر را دچار آشفتگی و تنیدگی می کند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی آشفتگی روان شناختی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بر اساس ذهن آگاهی و نشخوار فکری، انجام شد. روش: طرح این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده به مدارس کودکان با نیازهای ویژه شهر رشت، در نیمسال اول سال تحصیلی 97-96 بود که تعداد 96 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساد به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند و به پرسشنامه های ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006)، نشخوار فکری نولن و هوکسما (1991)، و پریشانی روان شناختی کسلر و همکارانش (2002) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که عمل همراه با آگاهی، عدم قضاوت به تجربه درونی و مشاهده به صورت منفی، و نشخوار فکری به صورت مثبت آشفتگی روان شناختی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم را پیش بینی می کنند (0/0001> p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمدخ در این مطالعه استنباط می ی شود که ذهن آگاهی و نشخوار فکری می توانند آشفتگی روان شناختی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم را پیش بینی کنند. استلزام نتیجه به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
جهت گیری زندگی، کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد مبتلا به لوکمی میلوئیدی و لنفوئیدی حاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام مطالعه حاضر مقایسه جهت گیری زندگی، کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد مبتلا به لوکمی میلوئیدی و لنفوئیدی حاد است.روش: در این مطالعه 89 بیمار مبتلا به لوکمی حاد در طی مدت 13 ماه به روش نمونه گیری تمام شمار در بیمارستان دکتر شریعتی تهران در سال 1396 انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. جمع آوری داده ها به وسیله سه پرسشنامه جهت گیری زندگی، کیفیت زندگی (sf-36) و حمایت اجتماعی ادراک شده فلمینگ و همکاران انجام شد.یافته ها: بر اساس یافته های بدست آمده، ارزش F برای مؤلفه های جهت گیری زندگی در سطح 01/0 و برای مؤلفه های حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی در سطح 05/0 معنادار است. به عبارت دقیق تر بیماران مبتلا به لوکمی میلویدی در مقایسه با بیماران مبتلا به کوکمی لنفوئیدی خوش بین تر، از حمایت خانوادگی، کارکرد جسمی، انرژی/ خستگی، کارکرد اجتماعی، درد، سلامت عمومی و بهزیستی هیجانی بالاتری برخوردارند. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان دادند که بین دو گروه مورد مطالعه در بعد خوش بینی جهت گیری زندگی و ابعاد کارکرد جسمی، انرژی/خستگی، کارکرد اجتماعی، درد، سلامت عمومی و بهزیستی هیجانی کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده از طرف خانواده تفاوت معنادار وجود داشت و نوع بیماری می تواند در عوامل روانی-اجتماعی موثر باشد از این رو باید مورد تامل قرار گیرند
اختلال شخصیت خودشیفته در بخش دوم و سوم ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری: بررسی مدل جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
147-156
حوزههای تخصصی:
اختلال شخصیت خودشیفته ( NPD )، الگوی فراگیر بزرگ منشی، نیاز به تحسین و فقدان همدلی است که افراد مبتلا به دلیل اعتقاد به خاص بودن خود و نیاز افراطی به تایید، با مشکلات بین فردی و همدلی بسیاری روبه رو هستند. مقاله حاضر به بررسی مفهوم سازی و تشخیص NPD در بخش اصلی(بخش دوم) DSM-5 و مدل جایگزین (بخش سوم) پرداخته است و بر اساس پنج مولفه شامل توصیف ماهیت (طبیعی، آسیب شناختی)، فنوتیپ (بزرگ منش، آسیب پذیری)، تظاهر (آشکار، پنهان)، ساختار (طبقه ای، ابعادی) و عامل همبودی، اعتبار و سودمندی بالینی، NPD را در دو بخش DSM-5 مورد مقایسه قرار داده است. با توجه به تحلیل صورت گرفته در این مقاله، مفهوم سازی و تشخیص NPD در بخش دوم DSM-5 ، همواره ضعف ها و محدودیت هایی از قبیل؛ کم توجهی به ماهیت طبیعی و آسیب شناختی خودشیفتگی، تاکید بر نوع بزرگ منشی این سازه و نادیده گرفتن جنبه آسیب پذیری آن، غفلت از تظاهرات آشکار و پنهان علائم بالینی، رویکرد طبقه ای به تشخیص، نقص درتمییز این اختلال از سایراختلالات شخصیتی و برآورد درصد شیوع پایین دارد. در مقابل، مدل جایگزین در بخش دوم، مفهوم سازی نظری، ابعادی و تشخیصی جامع تری نسبت به بخش اصلی دارد. این مدل جدید، ملاک های مناسبی با توجه به کارکرد و آسیب شناسی شخصیت در ملاک های A و B فراهم می کند و مزایای تشخیصی بهتری دارد. به نظر می رسد مدل جدید جایگزین در بخش سوم پس از کسب اعتبار و پشتوانه تجربی و تلفیق با تجارب متخصصان بالینی، بتواند در نسخه های بعدی DSM ، جایگزین مناسبی برای تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته باشد و با دقت درانواع و ابعاد گسترده خودشیفتگی، درحل چالش های تشخیصی درمانگران موثر باشد.
رابطه سلامت روانی، وضعیت مذهبی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: هدف این مطالعه بررسی رابطه سلامت روانی و مؤلفه های آن (جسمانی سازی، اضطراب و اختلال خواب، کارکرد اجتماعی و افسردگی)، هوش معنوی و وضعیت مذهبی در بین دانش آموزان شرکت کننده در مسابقات کشوری قرآن، عترت و نماز در تابستان سال 1396 در شهر اردبیل است. روش تحقیق : این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و آزمون آماری آن همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون است. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان شرکت کننده در مسابقات کشوری قرآن، عترت و نماز در تابستان سال 1396 است. روش نمونه گیری از نوع تصادفی- طبقه ای است، به طوری که از بین دانش آموزان هر استان به تعداد مساوی، افرادی به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و از بین پسران شرکت کننده در مسابقات 220 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس 28 سؤالی سلامت روانی گلدبرگ و هیلر (1997) استفاده شد. همچنین برای سنجش هوش معنوی از پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008) و برای سنجش وضعیت مذهبی از پرسشنامه وضعیت مذهبی لطف آبادی (1381) استفاده گردید. یافته ها : نتایج به دست آمده نشان داد که بین وضعیت مذهبی و سلامت روانی (و مؤلفه های نشانه های جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، کارکرد اجتماعی و افسردگی) رابطه منفی معنی دار و بین هوش معنوی و سلامت روانی (و مؤلفه های اضطراب و اختلال خواب و افسردگی) رابطه منفی معنی دار وجود دارد. نتایج به دست آمده همچنین نشان داد که تنها وضعیت مذهبی سلامت روانی دانش آموزان را به طور معنی داری در سطح (00/0≥ p ) پیش بینی می کند . بحث و نتیجه گیری : با توجه به رابطه منفی معنی دار بین وضعیت مذهبی و سلامت روانی (و مؤلفه های نشانه های جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، کارکرد اجتماعی و افسردگی) و هوش معنوی و سلامت روانی (و مؤلفه های اضطراب و اختلال خواب و افسردگی) دانش آموزان شرکت کننده در مسابقات قرآن، عترت و نماز، این عوامل باید در مقابله با دشواری های روان شناختی آنان مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری (CBASP) و یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی با درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز بر کاهش درد ذهنی و دشواری های تنظیم هیجانی افراد اقدام کننده به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
35 - 63
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش باهدف اثربخشی سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری و یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت بر کاهش درد ذهنی و دشواری های تنظیم هیجانی در افراد اقدام کننده انجام شد. <br /> روش: جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی افراد 16 تا 40 ساله اقدام کننده به خودکشی به روش مسمومیت دارویی در فاصله ماه های مهر تا بهمن سال 1396 مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) شهر کرمانشاه تشکیل می دهند. نمونه آماری این پژوهش شامل 48 نفر از افراد اقدام کننده به خودکشی و داوطلب شرکت در مداخله بودند، که به روش نمونه گیری تصادفی از بین 120 نفر اقدام کننده به خودکشی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایش 14 جلسه سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری (CBASP) و یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت را دریافت کردند. آزمودنی های گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه های درد ذهنی اورباخ و همکاران (2003) و دشواری های تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004) پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها به منظور رعایت جوانب اخلاقی، برای اعضای گروه لیست انتظار 10 جلسه مشاوره گروهی برگزار شد. <br /> یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد که سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری و یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت بر درد ذهنی و دشواری های تنظیم هیجانی افراد اقدام کننده اثربخش هستند (001/0≥P). <br /> نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخشی سیستم روان درمانی تحلیل شناختی- رفتاری و یکپارچه سازی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی مبتنی بر شفقت بر کاهش مؤلفه های درد ذهنی و دشواری های تنظیم هیجانی افراد اقدام به خودکشی می توان از این مداخله ها در کنار درمان دارویی و دیگر درمان های مبتنی بر شواهد برای افراد اقدام کننده به خودکشی به عنوان روش های درمانی مفید و مکمل استفاده نمود.
نقش تشخیصی ترس از ارزیابی مثبت و منفی، کمال گرایی و توجه معطوف به خود در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی، پرخوری عصبی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات انجام شده بر روی افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی و پرخوری عصبی طیف وسیعی از متغیرها را که در این دو اختلال نقش دارند، شناسایی کرده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تشخیصی مؤلفه های ترس از ارزیابی مثبت و منفی، کمال گرایی مثبت و منفی و توجه معطوف به خود میان افراد با اختلال بولیمیا، دچار اضطراب اجتماعی و عادی انجام شد. روش: در قالب یک طرح علّی مقایسه ای90 نفر(30 نفر مبتلا به پرخوری عصبی، 30 نفر مبتلا به اضطراب اجتماعی، 30 نفر بهنجار) در دامنه سنی 40-20 به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه های هراس اجتماعی، نگرش خوردن، ترس از ارزیابی مثبت و منفی، کمال گرایی مثبت و منفی و توجه معطوف به خود را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل تشخیص مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات گروه بهنجار و پرخوری عصبی در مؤلفه ی کمال گرایی مثبت بالاتر از گروه اضطراب اجتماعی است و میانگین نمرات گروه اضطراب اجتماعی غیر از کمال گرایی مثبت در بقیه ی مؤلفه ها از گروه بهنجار و پرخوری عصبی بالاتر است. همچنین نتایج تحلیل تشخیص نشان داد این تفاوت در ترکیبی از متغیرهای پژوهش برحسب اهمیت شان به ترتیب ترس از ارزیابی منفی، کمال گرایی منفی، توجه درونی، ترس از ارزیابی مثبت و توجه بیرونی، سه گروه را از هم متمایز می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت مؤلفه های ترس از ارزیابی منفی، کمال گرایی منفی، توجه معطوف به خود و ترس از ارزیابی مثبت می تواند وقوع یا عدم وقوع اضطراب اجتماعی و پرخوری عصبی را متمایز کند؛ از این رو مداخلات درمانی باید به این عوامل بپردازند.
مطالعه تطبیقی مدل های فرهنگ سازمانی " دنیسون " و "کوئین و کامرون " مطالعه موردی در آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
197 - 214
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی مدل های فرهنگ سازمانی «دنیسون» و «کوئین و کامرون» و شناسایی انواع فرهنگ سازمانی موجود و مطلوب آموزش و پرورش انجام شد. روش انجام این پژوهش، تلفیقی از مطالعه تطبیقی و روش توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری شامل 415 نفر از معلمان رسمی شهرستان فیروزآباد بود که در سال تحصیلی 96 - 95 در پست های دبیری، مدیریتی مدارس متوسطه و کارشناس اداره مشغول به کار بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان تعداد 201 نفر انتخاب شدند. به منظور مطالعه تطبیقی گونه شناسی های «دنیسون» و «کوئین و کامرون» از روش کتابخانه ای و جهت جمع آوری داده های میدانی از پرسشنامه فرهنگ سازمانی کوئین و کامرون (2006) استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که فرهنگ غالب در وضع موجود، مراتب گرا و فرهنگ مطلوب از نظر معلمان تیم گرا(طایفه ای) است. همچنین بین دیدگاه زنان و مردان در مورد فرهنگ موجود تیم گرا و فرهنگ موجود و مطلوب نتیجه گرا تفاوت معنادار مشاهده شد. ولی در فرهنگ های مراتب گرا و توسعه گرا تفاوت معناداری وجود نداشت.
علائم ترسیمی اضطراب و افسردگی دانش آموزان ابتدایی در آزمون خانه، درخت و آدمک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۶ (پیاپی ۳۹)
199-208
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نقاشی در تجلی دنیای درونی افراد و فهم مسائل آنان، مطالعه حاضر به بررسی تحولی علائم ترسیمی اضطراب و افسردگی آزمون ترسیم منظره در دانش آموزان ابتدایی شهر بندرعباس پرداخت. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره ابتدایی مدارس شهر بندرعباس در سال تحصیلی ۹۵- ۹۶ تشکیل داده اند. به منظور انتخاب نمونه ابتدا به طریق روش نمونه گیری خوشه ای شش مدرسه به تصادف انتخاب شدند. از میان دانش آموزان مراجعه کننده به مشاوران این مدارس، ۲۰ دانش آموز دارای اختلال اضطراب و ۲۰ دانش آموز دارای افسردگی از طریق اجرای پرسش نامه های اضطراب بیماهر و افسردگی کواکس انتخاب شدند. انتخاب بر این مبنا بود که نمره هرکدام از افراد منتخب در آزمون آن اختلال یک انحراف معیار بالاتر از میانگین باشد. ۲۰ دانش آموز عادی نیز به روش نمونه گیری تصادفی از همین مدارس انتخاب شدند. پس از ترسیم نقاشی منظره توسط شرکت کنندگان، تفسیر و مقایسه نقاشی گروه ها با استفاده از آزمون خی دو انجام شد. نتایج آزمون خی دو نشان داد بین اعضای گروه های دانش آموزان عادی، افسرده و مضطرب ازلحاظ برخی علائم ترسیمی نقاشی منظره تفاوت معنی دار وجود دارد. عدم رعایت نسبت سر به تنه، خطوط کم رنگ، ترسیم آدمک کوچک، استفاده از خطوط منقطع، تفاوت در کاربرد رنگ ها، نداشتن منظره پیرامون آدمک، خطوط ترسیمی دارای پیچ وتاب در ترسیم درخت، تصحیح های مکرر و ترسیم شاخه های درخت به حالت بسته ازجمله ویژگی های نقاشی دانش آموزان دارای اختلال بود. کودکان به دلیل پایین بودن سطح تفکر انتزاعی قادر به بیان هیجانات و احساسات خود نیستند، ازاین رو کاربرد آزمون های فرافکن ترسیمی از سوی روان شناسان و مشاوران جهت تشخیص و درمان اختلالات رفتاری و سازشی کودکان اجتناب ناپذیر است
مقایسه اثربخشی مشاوره انگیزشی نظام مند و درمان پذیرش و تعهد بر سبک های حل تعارض زنان ناسازگار زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشاوره انگیزشی نظام مند (Systematic Motivational Counseling یا SMC) و درمان پذیرش و تعهد (Acceptance and Commitment Therapy یا ACT) با تأکید بر اصلاح ساختار انگیزشی و پذیرش مشکلات زندگی می توانند باعث بهبود سبک های حل تعارض زنان ناسازگار شوند. این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی SMC و ACT بر سبک های حل تعارض زنان ناسازگار زناشویی انجام شد. مواد و روش ها: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان ناسازگاری بود که در سال 1396 به مراکز مشاوره شهر اراک مراجعه کرده بودند. از بین این افراد 36 نفر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند. داده ها در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با پرسشنامه سبک های حل تعارض رحیم (Rahim Organizational Conflict Inventory یا ROCI-II) جمع آوری شد. اعضای گروه های آزمایش پس از اجرای پیش آزمون به طور جداگانه در 10 جلسه SMC و 12 جلسه ACT شرکت کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تأثیر SMC و ACT بر سبک های حل تعارض معنی دار و باثبات است (05/0p<). بین اثربخشی SMC و ACT بر سبک های اجتنابی و مصالحه تفاوت وجود داشت (05/0p<). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که SMC و ACT می توانند در بهبود سبک های حل تعارض زنان ناسازگار زناشویی مؤثر باشند.
اعتباریابی مدل یکپارچه انگیزشی ارادی خودکشی در بین دانشجویان: مدل ساختاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف از این پژوهش، بررسی اعتباریابی مدل یکپارچه انگیزشی ارادی خودکشی در بین دانشجویان ایرانی بوده است. مواد و روش ها روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان استان اردبیل بودند و ۵۲۰ نفر از دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل مقیاس اقدام به خودکشی، پرسش نامه رفتارهای خودکشی (تجدید نظر شده)، پرسش نامه اجرای نقشه، مقیاس کوتاه شکست و به دام افتادگی، پرسش نامه نیازهای بین فردی، پرسش نامه تکانشگری، پرسش نامه مواجهه با رفتار خودکشی، ظرفیت اکتساب شده خودادراکی برای خودکشی و خودجرحی غیرخودکشی گرایانه بود. یافته ها یافته ها نشان داد این مدل، برازش مناسبی در جمعیت دانشجویی در فرهنگ مربوطه دارد. شکست و به دام افتادگی (۳۶/۰r=) مهم ترین نقش را در تشکیل افکار خودکشی دارد و نیازهای بین فردی (۲۴/۰ r=) تنها می تواند بخش کوچکی از تشکیل افکار خودکشی را به تنهایی تبیین کند. اجرای نقشه (۱۶/۰ r=)، ظرفیت اکتساب شده برای خودکشی (۱۴/۰ r=) و افکار خودکشی (۲۴/۰ r=) مهم ترین میانجی هایی هستند که در این مدل، توانایی تبیین اقدام به خودکشی را دارند (۰۰۱/۰>P). نتیجه گیری از یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که مدل یکپارچه انگیزشی ارادی خودکشی می تواند به خوبی خودکشی را تبیین کند.
خیانت زناشویی: کاوشی در دیدگاه ها، عوامل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم تیر ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
165-176
حوزههای تخصصی:
خیانت پدیده ای دردناک و پیچیده است و مشکلات متعددی از قبیل شوک، سردرگمی، خشم، افسردگی و عزت نفس مخدوش در فرد خیانت دیده را به دنبال دارد. با در نظر داشتن اهمیت خیانت به عنوان رویدادی آسیب زا، هدف از تدوین این تحقیق بررسی ابعاد مختلف خیانت و بی وفایی همسران است. روش به کار رفته در تحقیق پیش رو توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات به روش کتابخانه ای با استفاده از ابزارهایی مانند کتاب ها، مقاله ها، تحقیقات پیشین و اینترنت تهیه و تدوین شده است. در ابتدا به مفهوم شناسی خیانت پرداخته شده و به دنبال آن دیدگاه های نظری، پیشایندها و پیامدها و عوامل موثر بر آن مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفت. بر اساس مفاهیم و دیدگاه های مطروح شده در این تحقیق، خیانت زناشویی دارای اشکال مختلفی از جمله خیانت عاطفی، جنسی و مجازی بوده و می تواند ناشی از علل و انگیزه های اجتماعی یا روانشناختی و یا زیست شناختی باشد. همچنین پدیده خیانت زناشویی می تواند پیامدهای متعددی در سطوح فردی، اجتماعی و عملکردی به دنبال داشته باشد. در پایان، ضمن بحث و نتیجه گیری، راهکارهایی جهت پیشگیری و درمان ارائه گردید. نتایج برآمده از این تحقیق می تواند راهنما و یاری دهنده مشاوران و متخصصان حوزه خانواده و دست اندرکاران سلامت جامعه باشد تا به یاری اقشار آسیب پذیر جامعه بشتابند.
فراتحلیل تأثیر آموزش مدیریت والدین بر مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات دوران کودکی تأثیر مهمی بر کودک، روابط با همسالان، و روابط خانوادگی دارند. نایج پژوهش های مختلف حاکی از آن است که والدین کودکان مبتلا به این اختلالات به دلیل اینکه با چالش های والدگری بیشتری روبرو هستند، سطح تنیدگی فراتری نسبت به سایر والدین را تجربه می کنند؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف ترکیب مطالعات انجام شده در حوزه اثربخشی آموزش مدیریت والدین بر مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان انجام شده است . روش: روش مورد استفاده در این پژوهش فراتحلیل است. جامعه آماری شامل مطالعات در دسترس مرتبط بود که در فاصله سال های 1378 تا 1396 در داخل کشور به صورت مقاله تمام متن در دسترس بودند. پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، 21 اندازه اثر از 17 مطالعه دارای شرایط فراتحلیل، به دست آمد . به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل حساسیت، نمودار قیفی، مدل های ثابت و تصادفی، و تحلیل ناهمگنی با استفاده از نرم افزار CMA استفاده شد. یافته ها: تحلیل اطلاعات حاصل از پژوهش ها نشان داد که مقدار اندازه اثر ترکیبی برای مدل اثرات ثابت (مدل انتخاب شده برای این فراتحلیل) برابر با 0/995 به دست آمد که از لحاظ آماری معنادار بود (0/01 P ). نتیجه گیری: اندازه اثر به دست آمده از روش های آموزش مدیریت والدین بر مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان طبق جدول تفسیر اندازه کوهن بزرگ، محاسبه شد و نتایج نشان داد که روش های آموزش مدیریت والدین بر مشکلات رفتاری و عاطفی کودکان مؤثر بوده است .
تدوین شاخصها و ترسیم الگوی خانواده تراز در اسلام (از منظر آیات قرآن و روایات) با بهره گیری از تکنیک پژوهش کیفی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
29 - 70
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی خانواده تراز اسلامی با بهره گیری از تکنیک پژوهش کیفی داده بنیاد تدوین شده است. در مرحله اول از پژوهش با مطالعه و مرور دقیق منابع دینی که شامل قرآن کریم و نیز کتب حدیثی معتبر و مشهور می باشد، مقوله های مرتبط با خانواده استکشاف و طی سه مرحله با استفاده از نرم افزارMAXQDA11 کدگذاری شد. در کدگذاری باز 284 مقوله و در کدگذاری محوری که بر اساس شباهت موضوعی دسته بندی شده بودند 54 مقوله به دست آمد و در مرحله آخر پس از رعایت سلسله مراتب کدهای محوری، 5 مقوله گزینشی استنتاج شد. سپس با استفاده از شیوه اعتبار یابی صوری، اعتبار یافته ها از طریق مصاحبه با 7 نفر از صاحب نظران و متخصصان خانواده اسلامی بررسی شد و پس از حصول اشباع، الگوی تدوین شده خانواده تراز اسلامی که از سه بعد پیش زمینه های تشکیل خانواده، ساختار خانواده و کارکردهای خانواده تشکیل یافته است، مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته ها در خانواده تراز اسلامی ارتباط میان سه بعد استخراج شده دوسویه و درهم تنیده می باشد و اگرچه شکل گیری خانواده تراز اسلامی به وجود هر سه بعد وابسته است، ولی در میان این سه بعد توجه به کارکردهای خانواده از فراوانی بیشتری در متون دینی برخوردار بوده و از میان کارکردهای مستخرج از متون دینی کارکردهای حمایتی عاطفی نیز بیشترین تعداد از مقوله ها را به خود اختصاص داده است. همچنین در پایان مقاله، راهکارهایی علمی برآمده از نتایج ارائه شده اند.
بررسی تحلیلی رابطه ویژگی های زیستی، شناختی و روانی - اجتماعی والدین و رضامندی زوجیت با وزن هنگام تولد نوزادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وزن هنگام تولد یکی از شاخص های اصلی سلامتی نوزادان در زمان تولد است، که می تواند از یک سو نشانه چگونگی رشد درون رحمی جنین و از سوی دیگر نحوه مراقبت از مادر در دوران بارداری باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین ویژگی های زیستی و رضامندی زوجیت با کم وزنی هنگام تولد نوزادان، در شهرستان چالوس بوده است. روش: این پژوهش از نوع علی – مقایسه ای و در سال 1395 بر روی 100 نوزاد تازه متولد شده و مادران آنها انجام گرفت. در انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند، 50 مادر و نوزاد زیر وزن 2500 گرم و 50 مادر و نوزاد با وزن بالای 3800 گرم مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات با پرسشنامه ویژگی های زیستی، شناختی، روانی - اجتماعی والدین افروز و پرسشنامه رضامندی زوجیت افروز جمع آوری شدو سپس داده ها با آماره های توصیفی، آزمون مجذور کای و تحلیل رگرسیون لوجستیک، نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل گردیدند. یافته ها: بر اساس یافته ها، فراوانی تولد نوزادان کم وزن (با سن 37 هفته و بالاتر) در شهرستان چالوس 3/7% بوده است. 3/33% مادران باردار سن زیر 20 سال و 11% آن ها سن بالای 35 سال داشتند. 23/8% از والدین نوزادان کم وزن نسبت خویشاوندی نزدیک داشتند. تحلیل ها نشان داد که بین ویژگی زیستی (سن مادر) و رضامندی زوجیت با کم وزنی هنگام تولد ارتباط معناداری وجود داشت. اما بین ویژگی شناختی و روانی اجتماعی مادران و کم وزنی هنگام تولد نوزادان رابطه ی معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که برخی از ویژگی های زیستی و روانی مادران بر کم وزنی هنگام تولد نوزادان، تأثیر قابل توجهی داشتند و می توانند در برنامه های پیشگیری از تولد نوزادان کم وزن مورد توجه بیشتری قرار گیرند.
ارزیابی خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دستیابی به موفقیت تحصیلی و پیشرفت به عنوان هدف غایی فراگیران و نظام آموزشی هر کشوری تلقی می شود، که تحقق این امر متأثر از عوامل متعددی است. یکی از این عوامل، خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان می باشد که باورهای فراگیران در مورد توانایی های خود در فرایند تحصیل تعریف می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1396 انجام شد. روش: در این مطالعه مقطعی که به صورت توصیفی تحلیلی انجام شد 188 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی قم به روش نمونه گیری چند مرحله ای از بین دانشکده ها با رعایت معیارهای ورود و خروج از مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی تحصیلی (32 گویه) بود. داده ها توسط نرم فزار SPSS 19 توسط شاخص های مرکزی و توزیع فراوانی توصیف و با استفاده از آزمونهای T مستقل، ANOVA ، آزمون دانکن و ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن در سطح معنی داری کمتر از 0/05 تحلیل شد. یافته ها: میانگین و انحراف معیار سن نمونه های 1/72 ± 21/38 سال، 81/9% نمونه ها مؤنث، 78/7% مجرد و 56/9% خوابگاهی بودند. میانگین و انحراف معیار نمره خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان 21/19 ± 109/84 نمره از دامنه قابل اکتساب 160- 30 نمره بود. این نتایج نشان داد که 4/3% دارای خودکارآمدی تحصیلی ضعیف، 57/4% دارای خودکارآمدی تحصیلی متوسط و 38/3% دارای خودکارآمدی تحصیلی خوب بودند. آزمون های آماری نشان دادند که خودکارآمدی تحصیلی بر حسب جنس (0/014= P ) و دانشکده محل تحصیل (0/001= P ) اختلاف معنی داری دارد. آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین خودکارآمدی تحصیلی با معدل تحصیلی همبستگی مستقیم معنی داری وجود دارد (0/001> P و 0/381= r ). نتیجه گیری: در نهایت نتایج نشان داد که دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم از خودکارآمدی تحصیلی متوسطی برخوردار هستند و با توجه به ارتباط آن با برخی مؤلفه های مؤثر در تحصیل لازم است برنامه های ارتقاء آن در دانشگاه جهت دانشجویان لحاظ گردد.
اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با شفقت بر نگرانی و نشخوار فکری زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با شفقت بر نگرانی و نشخوارفکری زنانمطلقه انجامشد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی ازنوع پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری (سه ماهه) بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه 20 تا 50 ساله ای بود که درسال 95-96 جهت مشاوره به یکی از مراکز مشاوره، وابسته به بهزیستی استان تهران مراجعه کرده بودند. تعداد 20نفر از زنان مطلقه به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 10نفره، آزمایش و کنترل گمارده شدند. پیش از شروع مداخله، با استفاده از مقیاس های نگرانی مایر و نشخوار نولن_هوکسیما از دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. سپس افراد گروه آزمایش تحت درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با شفقت طی10جلسه120دقیقه ای یک بار درهفته قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. گروه ها بعد از دوره مداخله و پس از سه ماه مجدد با ابزار فوق ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با شفقت در بهبود نگرانی و نشخوار زنان مطلقه تأثیر معنی دار داشته است. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که برای کاهش نگرانی و نشخوارفکری می توان از مداخلات مبتنی بر تلفیق درمان پذیرش و تعهد با شفقت استفاده کرد.